با فاصلهای اندک از اولین طلوع آفتاب، مورگوت از بیداری نژادی جدید در آردا آگاه شد: اولین انسانها در شرق دور بیدار شدند. خداوندگار تاریخی در خفا از آنگباند بیرون آمد و به هیلدورین، سرزمین آبا و اجدادی انسانها رفت. آنجا در نظر ایشان، ظاهری نیکو گرفت. بسیاری قربانی فریب او شدند و از آن زمان به بعد، بسیاری از انسانها تحت قدرت مورگوت قرار داشتند.
شمار اندکی به جانب غرب راه افتادند و امیدوار بودند تا از سایهی مورگوت بگریزند. برخی از آنها در نهایت به کوهستان آبی رسیدند. افرادی که از کوه گذشتند و به الفها پیوستند تحت عنوان اداین شناخته میشوند و اجداد نومهنوریها بودند. دیگران در اریادور ماندند و به ایشان «مردمان میانه» میگفتند. کسانی که از تاریکی مورگوت گسسته بودند ولی به بلهریاند قدم نگذاشتند و از الفهای آن ناحیه چیزی نمیدانستند. اینها در شرق و جنوب سرزمین میانه ماندند و اکثریت با آنها بود. ایشان را مردان وحشی میخواندند و از متحدان تاریخی خداوندگار تاریکی محسوب میشدند.
به آنها، مردان تاریکی نیز میگفتند. در دوران نخست، آنها از مورگوت تبعیت کردند و مایهی شکست الفها و اداین در نیرنائث آرنوئدیاد بودند. پس از آن که خود مورگوت در جنگ خشم سقوط کرد، مردم وحشی به دشمن وفادار ماندند و در دوران دوم و سوم از پیروان سائورون به شمار میرفتند.