نام آمان، یا حداقل بخشی از آن که والار، مایار و الفها در آن سکونت دارند. جزیرهی تل ارهسئا چندین بار به عنوان شرقیترین نقطهی سرزمینهای امرداد آمده و حداقل والینور باید در آن باشد. به نظر میرسد که «سرزمینهای امرداد» نامی باشد که از میان آدمیان (۱) برخاسته. به اهالی نومهنور که به زندگی ظاهراً بیپایان کسانی که در این مناطق میزیستند حسادت میورزیدند. از ابتدای کار، والار بر مردان نومهنور حصری نهادند که نباید از جزیرهی خود به غرب بادبان بکشند یا پا بر ساحل آمان بگذارند. گرچه والار دانایند تزویر سائورون را ندیدند. این مایای بزرگ، به غلط آخرین شاه نومهنور، آر-فارازون را ترغیب کرد که حاکم سرزمینهای امرداد نیز خود بیمرگ خواهد بود. آر-فارازون که سخن سائورون را باور کرده بود ناوگان بسیار بزرگی فراهم آورد و به سمت غرب بادبان کشید تا جنگی عبث را با والار آغاز کند و در خیال خود، زندگی بیمرگ را به چنگ آورد. والار اجازهی چنین کاری را نمیدادند: مانوه، الوواتار را خواند و سرزمین نومهنور نابود گشته و برای همیشه از دست رفت. سرزمینهای امرداد که تا آن زمان بخشی از دنیا بود برای همیشه از دسترس انسان فانی دور شد ولی الفها میتوانستند به غرب برانند و اگر بخواهند آنجا روند. در پایان ارباب حلقهها، کشتی سفید به همین سرزمینهای امرداد بادبان میکشد. حاملان حلقه، بیلبو و فردو در شمار اندک افراد فانی بودند که اجازه داشتند بر سواحل سرزمینهای امرداد قدم گذارند. (۲) تالکین آن قدر دقت دارد که اشاره کند حتی در آمان نیز، افراد فانی، فانی باقی میمانند.
نکتهها:
۱-در نظر یک الف، شرایط «امرداد» بودن کاملاً عادی و معمولی است. برای یکی از نخستزادگان، نامیدن مکانی به عنوان «امرداد» چندان معنایی نخواهد داشت.
۲-گذشته از آر-فارازون و ارتش وی، تنها شمار اندکی از افراد فانی، پیش از کشتی سفید راه خود را در دریا یافته بودند. در پایان آکالابت، تالکین اشاره میکند که برخی افراد فانی «از قضای تقدیر یا عنایت یا اقبال والار…به اسکلههای نورانی آوالونه میرسیدند…» پس ممکن (ولی نامحتمل) است که برخی فانیانی که به شکلی غیر عادی خوشاقبال بودند زمانی در دوران سوم، پیش از کشتی حاملان حلقه در پایان دوره، به سرزمینهای امرداد رسیده باشند. سیلماریلیون میگوید یا حداقل با قوت چنین پیشنهاد میکند که تور با ادریل به سواحل سرزمینهای امرداد رسید. هرچند مورد او استثنا است. چون با وجود آن که او به شکل انسان متولد شد «…در شمار نژاد پیشینیان بود و به نولدور پیوست…» پس شاید سزا نباشد که از وی به عنوان فانی یاد کنیم. نقل قول پیشین از کتاب سیلماریلیون، فصل ۲۳، تور و سقوط گوندولین آمده است.