«اونگولیانت، به گاه عزیمت، ردایی از تاریکی بر خود و ملکور تنید؛ ناروشنایی بود و گویی در آن هر بود، نابود میشد و نگاه به درونش رخنه نمیکرد چرا که ردا، تهیگی[۱] بود.» کوئنتا سیلماریلیون فصل ۸، حدیث تاریک شدن والینور تودهای از تاریکی چسبنده که اونگولیانت هنگام حملهی ایشان به سرزمین والار و هجوم بر دو درخت والینور به ...
ادامه مطلب »