Album: Old Mornings Dawn (2013) | Track: Old Mornings Dawn | Band: Summoning |
سالهای بیهوده به سان بذرهایی در باد پراکنده و درگذشتهاند
و هنوز در تالارها، روح تو درحال ترانه خواندن است
ترانههایی از خاطرات قدیمی در میان اشکهای کنونیات؛
یا امید روزهایی در آینده، نیمی انباشته با اندوه و نیمی با ترسهای فراوان
با اینکه راه تو دیگر به فرجامی نمیانجامد
زمانی که نبرد، نابهنگام پسران زیادی از تو می ستاند
هیچ پیمان شکنیای نخواهد توانست شکوه تو را غرق کند
در شکوهی اندوهناک جامهی شاهان پوشیدی،
و ستارگان بر سرت تاجگذاری خواهند کرد
من از آن نسل هستم!
سپیده دم صبحگاهی دیرینه
من آن فروغی نیستم که تو مینگری
بلکه آنیام که بر من میتابد
ستارگانِ در مه، تاجت خواهند بود، شبانگاه جامهات
افسونگری بیهمتایت قلب مرا در بر میگیرد
و روزهای قدیمی به زندگی باز میگردند
سپیده دم صبحگاهی دیرینه
|
اگه میخواید بدونید این آهنگ در مورد چی هست، باید کل آلبوم رو گوش کنید، چون کل این آلبوم Old Mornings Dawn یه جورایی یه کانسپت آلبوم هست؛ به این معنی که تمام ترک های این آلبوم به هم مربوط هستن.
این شعر بخشی از یکی از شعر های بلند تالکین هست به اسم The Wanderer’s Allegiance که چند بخش داره و این اشعار از بخش دوم این شعر The City of Present Sorrow هستند. این شعر توسط تالکین در سال ۱۹۱۶ نوشته شده و احتمالا مربوط به نسخه های اولیهی تالکین از داستان اریول Eriol هستند (تالکین بعدا نقش اریول در سیلماریلیون رو با ائارندیل عوض کرد).
– ترجمه: torambar
- این ترجمه برای اولین بار در تالارهای شورای ماهاناکسار منتشر شده بود: ترجمه سروده های گروه موسیقی Summoning