شهبانوی والار، خواهر نامو و ایرمو که به تنهایی در مرزهای غربی جهان ساکن است. نیهنا در مرتبهی یکی از هشت آراتار، قدرتمندترین والار قرار دارد.
ماتم و سوگواری قلمروی اوست و تالارهایش در دوردستهای غرب[۱]، برای صدمات آردا میگرید. بخش او در سرود آینور یکی از عمیقترین دلتنگیهاست و از آن، سوگ و ماتم وارد جهان تازه خلق شده گشت.
او تحمل، شکیبایی و ترحم را تعلیم میدهد؛ به ندرت، به قلمروی دلشاد والمار سفر میکند اما اغلب برای دلداری و رهنمود آنانی که در تالارهای انتظار برادرش، ماندوس هستند، بدانجا میرود. اولورینِ مایا، کسی که بعدها تحت عنوان گندالف به سرزمین میانه سفر کرد چیزهای زیادی از او آموخت.
او در خلق دو درخت والینور، با سوگواری بر پشتهی ازهلوهار و آبیاری کردنش با اشکهای خود، نقش ایفا نمود. بعد از نابودی درختان توسط ملکور، او بار دیگر بر روی باقیماندهی مجروح درختان سوگواری کرد، پلیدی اونگولیات را پاک نمود و در به بار آوردن آخرین میوه و گل آنها که خورشید و ماه شد یاری رساند.
دلسوزی نیهنا، هنگامی که ملکور از والار تقاضای بخشش کرد، با حمایت وی از ملکور آشکارتر میشود. اگرچه او زمان خود را برای سوگواری آسیبهایی که ملکور به آردا وارد کرده بود صرف میکرد، زمانی که ملکور پس از سه دوره حصر دعوی ارائه کرد، نیهنا به طرفداری از او سخن گفت.
از ظاهر نیهنا تقریباً اطلاعاتی در دست نیست. تنها اشارهای در کوئنتا سیلماریلیون، بخش نهم، حدیث گریختن نولدور هست که او «باشلق خاکستری خود را کنار زد». با توجه به این امر که گندالف نزد او درس میآموخت ممکن این مطلب را (البته با اندکی تردید) به نوعی با عنوان وی، یعنی گندالف خاکستری مربوط دانست.
[۱] محل سکونت نیه نا به طور کامل مشخص نیست. اشارات والاکوئنتا که آن را «غربِ غرب، مجاور مرزهای جهان» توصیف میکند و میگوید که «پنجرههای سکونتگاه او به فراسوی دیوارهای جهان» باز میشده از این مطلب حکایت دارد که احتمالاً اصلاً در محدودهی والینور نبوده است. اگرچه به طور قطع، آمان در غرب دور بوده، به یقین سرحد پایانی جهان نبوده چرا که ساحل غربی آن در مجاور بحر محیط واقع شده بود.
گرچه اشارات منبع مذکور دقیقاً قابل اثبات نیست اما احتمالاً تالارهای نیه نا بر دیوارهای غربی جهان استوار بوده نه چندان که معمولاً فرض میشود ساحل غربی والینور.