نارماکیل اول، فرزند آتاناتارِ دوم الکارین، وارث پادشاهی گوندور بود در زمانی که پادشاهی جنوب در بالاترین قدرت و ثروت خود قرار داشت. او پادشاه بزرگی نبود و در حقیقت، اندکی بعد، از نقش خود خسته شد. سال ۱۲۴۰ دوران سوم، تنها چهارده سال بعد از سلطنت، حکومت گوندور را به برادر زادهی خود مینالکار سپرد. مینالکار در هنگام سلطنت ظاهری نارماکیل، نقش نایبالسلطنه بر عهده داشت.
مینالکار مردی قدرتمند و پر توان از آب در آمد، کسی که شرقیها را تار و مار کرد، مرزهای گوندور را تقویت کرد و ارتباط با همسایگان خود را افزایش داد. با این حال جایی ثبت نشده که عموی او چندان نقشی در مجاهدتهای بزرگ مینالکار داشته باشد. در حقیقت او را بیشتر به دلیل آن که دومین پادشاه بیفرزند گوندور بوده است، میشناسند. اولین پادشاه، تارانون فالاستور در قرن دهم بود.
نارماکیل اول شصت و هشت سال در مقام پادشاهی گوندور نشست و پنجاه و چهار سال آن مینالکار نایبالسلطنهی او بود. نارماکیل، بدون فرزند مرد و کوچکترین برادرش کالماکیل جانشین او شد.