تاریخها: در سال ۳۳۱۹ دوران سوم یا مدت کمی پس از آن بر روی تپهی ارخ قرار داده شد.
مکان: بر قلهی تپهی ارخ در درهی سیاهریشه گوندور غربی
خاستگاه: توسط ایسیلدور از نومهنور آورده و بر روی تپه قرار گرفت.
نژاد: انسان
گروه: دونهداین
فرهنگ: گوندوریها
خانواده: خاندان الندیل
نشستگاه: در نزدیکی سرچشمه رود سیاهریشه یا مورتوند قرار داشت.
قلههای مهم: بر روی تپهی ارخ قرار داشت.
نامهای دیگر: سنگ ارخ
گوی عظیمی از سنگ سیاه، که قطری ییش از سه متر (۱۰ پا) داشت و روی نوک تپهی ارخ در نزدیکی ابتدای درهی سیاهریشه، در زمین فرو رفته بود. این سنگ توسط ایسیلدور از نومهنور آورده شد و به عنوان نشانی از فرمانروایی وی بر سرزمینهای اطراف ارخ، بر روی تپه قرار گرفت (هرچند ظاهر بیگانه آن برخی را به غلط به گمان واداشت که از آسمان افتاده است).
در سالهای پایانی دوران دوم، پادشاه کوهستان بر روی این سنگ به ایسیلدور سوگند وفاداری یاد کرد. هنگامی که او در جنگ آخرین اتحاد از عمل به سوگندش سرباز زد، ایسیلدور او و مردمانش را نفرین کرد که به سان اشباحی در زیر کوههای سفید سرگردان شوند. گاه مردگان با هیئت شبحگون خود دور سنگ سیاه جمع میشدند، و آراگورن نیز در جنگ حلقه آنها را به همین مکان آورد و به آنها فرصتی داد تا برای رهایی از نفرین باستانی ایسیلدور، عهدشان را به وارث او به جای آورند.
با توجه به اندازه و وزن سنگ سیاه، میتوان دریافت که اهمیت آن برای ایسیلدور بسیار زیاد بوده است، تا جایی که این سنگ را از ویرانههای نومهنور نجات داده و با خود به سرزمین میانه حمل کرده است. در پیشنویس های اولیه از فرمانروای حلقهها، اشاره شده که سنگ سیاه در واقع یک پلانتیر است، که در این صورت تصمیم ایسیلدور برای آوردن آن بر روی کشتی خود را توضیح میدهد (شکل کروی آن نیز شباهتش با پلانتیر را بیشتر میکند) اما در نسخهی نهایی، سنگ ارخ به طور قطع از سنگ های بینا نیست. منابع دیگر اشاره میکنند که شاید سنگ ارخ پیشتر به سرزمین میانه آورده شده باشد، با این حال متن فرمانروای حلقهها احتمال این موضوع را کم میکند: “… ایسیلدور آن را از ویرانههای نومهنور آورده و هنگام پیاده شدن در خشکی، آنجا کار گذاشته است.” (بازگشت شاه، پنجم، ۲، گذر گروه خاکستری). ممکن است این سنگ نوعی خاصیت یا نیروی فراموش شده داشته که آن را برای ایسیلدور چنین پراهمیت کرده است (به طور کلی میتوان از این طریق طلسم استثنایی که ایسیلدور بر مردان کوهستان نهاد را توضیح داد)، اما اگر چنین گمانی حقیقت هم داشته باشد، سندی از آن در دست نیست.
یادداشتها:
ابعاد سنگ سیاه را میتوان مورد بحث قرار داد؛ با توجه به متون، تنها موضوعی که از آن یقین داریم این است که نیمی از سنگ ارخ از زمین بیرون زده، و این نیمه ارتفاعی برابر با قد یک انسان را دارد. بسته به انسان ذکر شده، قطر سنگ را میتوان چیزی بین چهار متر یا بیشتر تخمین زد (با توجه به قد بسیار بلند نومهنوریها)، اما حداقل مقدار منصفانه را میتوان سه متر در نظر گرفت.