hamid stormcrow 5,052 ارسال شده در نوامبر 11, 2012 این که الف ها خودشون رو از آدم ها برتر می دونستند (خصوصا در دوران اول ) یه واقعیته فقط فینرود یه استثنا بود ولی در دوران های بعد الف ها فهمیدن که باید دوشادوش آدم ها با پلیدی بجگند مثل گیل کالاد که همراه الندیل جنگید یا الروند که به آراگورن کمک کرد در مورد مرگ هم خوب این به صراحت گفته شده که مرگ هدیه ارو به انسان ها بود نه تنبیه اون ها اصولا معتقدم ایلوواتار انسان ها رو بیشتر دوست داشت بر عکس والار که طرفدار الف ها بودند اما این که بگیم الف ها ترسو بودند من نمی تونم قبول کنم چون شما هم اگر بخوای زندگی ابدی داشته باشین مجبورین یه آینده نگری هایی بکنی اما بقول هور و هورین خطاب به تورگون انسان ها برای اثبات شرافتشون و حفظ غرورشون اونقدر ها وقت ندارن و باید بی باکانه تر به دل خطر بزنن 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
رگولاس 36 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 (ویرایش شده) اینقدر اگه قاطعانه بحث نکنیم بهتره!هم وقتی جانب الفها رو داریم هم وقتی طرفداریه دورفها رو میکنیم!اینجوری جانبداری کردن بی انصافی میتونه باشه. شاید باید حرفمو تصحیح کنم، الفها ( یا در بحث من هر نژادی که بیش از اندازه طولانی شده نسبت به دوران خودش) دچار یک جور محافطه کاری میشن.اسمشو نمیشه ترسو بودن گذاشت. تو نژاد خودمون کم نداریم پیرزن پیرمردهایی که مثلا میرن دانشگاه!این یه جور ماجراجوییه براشون یا میرن قله فتح میکنن.اما غالب افراد پیر از ترس زمین خوردن و شکستن لگن ترجیح میدن راه نرن یا با عصا راه برن در صورتی که بهش احتیاج ندارن. شاید این حرف قشنگ نباشه اما عمر طولانی حریصی میاره.شاید خیلی خیلی درونی باشه این حرص.مثالی که گفتید مگه انت ها که عمر طولانی داشتن ترسو بودن؟ به صرف اسم شجاع یا ترسو نباید راجع بهش فکر کرد یا حداقل من نمیکنم. تا قبل اینکه مری و پیین باهاشون صجبت کنن مگه چه کرده بودن توی تمام اون سالیان؟مگه غیر این بوده که نظاره کردن فقط؟ کل داستان مثل این میمونه که شما داری از کوچه ای رد میشی ببینی دارن جیب یکی رو میزنن دیرت هم شده.میتونی وایسی یا حداقل یه دادی بزنی واسه پلیس یا کمک یا اینکه نگاهتو بگردونی و برسی که کاری که دیر شده.من نمیگم الفها با انتها ترسو بودن اما توی تاریخ زیاد نگاهشونو گردوندن ازچیزهایی که میشد ببینن و این رو هم ناشی از طولانی بودن عمرشون و اون حرص درونی میدونم. ویرایش شده در نوامبر 12, 2012 توسط تضاد سهو نگارشی. لطفاً بیشتر حوصله و دقت به کار بگیرید. سپاس. 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
R-FAARAZON 10,192 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 (ویرایش شده) آقا ما تو کل الف ها از سه نفر خوشمون میاد گالادریل و تورگون و فینرود فلاگوند ولی از شانس بد ما تو این فروم همه دست به یکی کردن دو تای اول رو آسفالت کنن رسما من نمی دونم این الف ها جه هیزم تری به بعضیا فروختن؟! حمید خان راستش من از فیانور خیلی خوشم میاد ویرایش شده در نوامبر 12, 2012 توسط R-FAARAZON 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
white witch 1,059 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 حالا خودتون رو عصبی نکنید خودمون رو هم بکشیم جاوید نمی شیم(صد البته!!!!!) حالا می خواید جادوانگی اون ها رو زیر سوال ببرید ؟بابا این الف ها چه کاری کردن که اینقدر باهاشون لجید؟باید می زدن اون چند تا دورف رو تو جنگل می کشتن؟ هرکسی به نسبت توانایی هاش یه اسلحه رو انتخاب می کنه الف ها خوب می بینند تیر و کمون ور ندارن چی وردارن؟روحیاتشون هم لطیفه(دی) ولی حقیقتش خوب می جنگن ولی مستحق سرزنش نیستن یه کم واقع بین باشید حالا می خواید همه کاسه کوزه ها رو سر اون بیچاره ها بشکنید؟حالا سائرون تقلید کار بود تقصیر الف ها نیست که! :ymapplause: بسیار با حلقه یگانه موافقم بی نهایت الف ها برترین نژادن!(به نظر من کی بای نظر ما تره خورد می کنه؟) 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
حلقه یگانه 359 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 (ویرایش شده) یکیشم نمیدید؟اشکال نداره.در ضمن باید بگم وقتی از کل این جماعت الف یکیشونم به کوه هلاکت نرسید.اون وقت یک هابیت با اژدها رودر رو شد و به کوه هلاکت رسید و شما مثلا شجاع هارو از مرگ حتمی نجات داد. البته در بعضی از کارها در کل سرزمین میانه کسی به پایشان نمیرسید.حفاظتی که آنها از مناطقشون میکنند بسیار عالیه و البته اطلاعاتی که دارند و همینطور سرعتشان تحسین برانگیزهو چه خبر تونه دودقیقه اینجا نبودما ! هرچی دلتون خواست به ما چسبوندین اگه ما نبودیم اون هابیت نمیتونست به دروازه موردور برسه چه برسه به کوه نابودی!!! حسودا چیه زورتون گرفته؟ میبینم اون روزو که دنبال ما میدوید میگید تورو خدا فقط یه شمشیر به ما بدین ! هرکی با ما مشکل داره بیاد بگه فقط انسان های حامی سائرون کافی بودند (مثل ایسترلینگ ها)تاشما الف ها ازصحنه محوشیدپس بهتره درمقابل انسان هازانوبزنید یه نکتم بگم بعضی کاربرا ازهدیه مرگ انسان ها به عنوان یه مجازات ونکته منفی یاد میکنن امامن مطمئنم اونا جای خیلی بهتری ازالف ها میرن مگه انسان های از خود راضی چیکار کردن که ما باید جلوشون زانو بزنیم ؟ همین انسان ها بودن که برای جا و مقام خیانت کردن و به سائرون پیوستند بترسید از آن روزی که به خاطر بد گویی هاتون به ما مجازات بشین ببینید کی گفتم دیر یا زود جزا کار تون میبینید ویرایش شده در نوامبر 22, 2012 توسط حلقه یگانه حذف کلمات ناشایست 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ERI 173 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 الفا خیلیم شجاع بودن نمونشم لگولاس کجا الف ها ترسو بودند اونا فقط عاقل بودن و مثل انسان ها خیره سر و مثل دوارف ها مغرور و لجوج نبودند 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
آلپانیانوس 32 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 بیاید واقع بین باشیم،اگه دل داشتن پس چرا همشون کماندارن؟چرا مثل یک الف شجاع با شمشیر نمیجنگند.در چه کتابی دیدید(از استاد تالکین)که الف ها شمشیر به دست بگیرن یا پنجه به پنجه شن؟کجا؟ این که الف ها خودشون رو از آدم ها برتر می دونستند (خصوصا در دوران اول ) یه واقعیته فقط فینرود یه استثنا بود ولی در دوران های بعد الف ها فهمیدن که باید دوشادوش آدم ها با پلیدی بجگند مثل گیل کالاد که همراه الندیل جنگید یا الروند که به آراگورن کمک کرد در مورد مرگ هم خوب این به صراحت گفته شده که مرگ هدیه ارو به انسان ها بود نه تنبیه اون ها اصولا معتقدم ایلوواتار انسان ها رو بیشتر دوست داشت بر عکس والار که طرفدار الف ها بودند اما این که بگیم الف ها ترسو بودند من نمی تونم قبول کنم چون شما هم اگر بخوای زندگی ابدی داشته باشین مجبورین یه آینده نگری هایی بکنی اما بقول هور و هورین خطاب به تورگون انسان ها برای اثبات شرافتشون و حفظ غرورشون اونقدر ها وقت ندارن و باید بی باکانه تر به دل خطر بزنن زندگی ابدی داشتن که دلیل بر از لاک بیرون نیومدن نمیشه.تا اونجایی که مامیدونیم اون موجوداتی که زندگی ابدی داشتن24 ساعته در حال کمک و جان فشانی بودند. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 من متوجه نشدم. الان ما تو جمعمون الف داریم که از الفاظی مثل "ما" و "شما" استفاده میکنید؟ ما داریم بحث منطقی انجام میدیم، لطفا از روی احساس صحبت نکنید. بیاید واقع بین باشیم،اگه دل داشتن پس چرا همشون کماندارن؟چرا مثل یک الف شجاع با شمشیر نمیجنگند.در چه کتابی دیدید(از استاد تالکین)که الف ها شمشیر به دست بگیرن یا پنجه به پنجه شن؟کجا؟ اینکه توی فیلم ارباب حلقه ها همه الفها کماندار نشون داده شدن دلیل نمیشه که از شمشیر استفاده نکنن. اکثر الفها از شمشیر استفاده میکنن و معدود کسانی مثل لگولاس و بلگ از کمان استفاده میکردن. ما اینجا بر اساس کتاب داریم بحث میکنیم نه فیلم. بحثهای مربوط به فیلم توی تالار خودش انجام میشه. اگر فقط بحث گوندولین و فرمانروای آن یعنی پدر زن بنده است: من محافظه کاری تورگون رو یک احتیاط کاملا عقلاتی و یک تدبیر هوشمندانه میدونم بهتره به یاد داشته باشی که پنهان ماندن گوندولین فقط اراده تورگون نبود بلکه خواست والار از جمله اولمو بود. پس شما در حقیقت دارید اولمو رو ترسو میخوانید گوندولین و سپاهش در فضای سیاه آن روز که مورگوت به وجود آورده بود آخرین امید الدار بود. حماقت نبود اگر در گوندولین را بسته نگه نمیداشت؟؟ دیدی که با یک سهل انگاری چقدر راحت مورگوت گوندولین رو با خاک یکسان کرد. که تازه شاهد شجاعت و جسارت تورگون در دفاع از شهرش بودیم تازه به خاطر همین تدبیر تورگون در پنهان کردن شهرش، جای شکر داره که میشه گفت تقریبا مورگوت دیر فهمید و گوندولین نقش خودش رو بازی کرد دوم. اگر بگیم این کارش خودخواهی بوده هم اشتباهه. سپاه گوندولین به گاه نیاز از دروازه ها بیرون زده و به کمک هم نوعاش اومده. نمونش نیرنائت آرنوئدیاد و چند نبرد دیگه که در کمال ناباوری همه سپاه تورگون به دادشان رسید. گرچه اگر مثلا در نیرنائت خیانت ها باعث شکست شد و طبق گفته هور ، تورگون با عقب نشینیش امید الدار را زنده نگه داشت(ایدریل هنوز به دنیا نیامده بود). و جدا از این برای سقوط گوندولین خیلی زود بود حالا شما میگی که تورگون از روی ترس پنهان مونده؟ یا در نیرنائت از ترس جونش فرار کرده؟!! (در پرانتز بگم که غیر از مبحث گوندولین در نبرد دوران دوم -که اسمش یادم رفته و در ابتدای فیلم بود- و همچنین در نبرد هلمز دیپ و در اغلب نبردهای دوران اول الف ها شجاعتشون رو اثبات کردند. گرچه هدف تالکین این بود که نشون بده فداکاری و ایثارگری انسان ها بیشتر از الف هاست. این دریته و در این شکی نیست. اما هدفش ترسو نشان دادن الفها نبوده... ) تورگون از زمانی که به گوندولین رفت فقط در یک نبرد شرکت کرد. در نبرد داگور براگولاخ که پدرش کشته شد حضور نداشت و توروندور جنازه پدرش رو براش آورد. شما میگی تورگون کار عاقلانه ای کرد که توی گوندولین موند چون میخواست امید رو زنده نگه داره، پس چرا وقتی تور از جانب اولمو پیغام آورد که گوندولین به زودی سقوط میکنه و امید اصلی الدار در آن سوی دریا قرار داره به حرفش گوش نکرد؟ چرا اینجا عاقلانه رفتار نکرد؟ مگه یکی از القاب تورگون "خردمند" نیست؟ به خاطر ترس از دست دادن رفاه و اینکه گوندولین رو مستحکم میدونست اینکار رو نکرد نه از روی عقل و دوراندیشی. در پرانتز هم بگم که هیچ الفی در نبرد هلمز دیپ حضور نداشت. اینم فقط توی فیلم بود. در جنگ حلقه الفها نه در هلمز دیپ بودن و نه در پله نور. تنها کاری که سپاه الفها در جریان نبرد حلقه کرد حمله به دول گولدور بود(بعد از نابودی سائرون) و دفع حمله به لورین. 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مهمان ارسال شده در نوامبر 12, 2012 بـله : دى ؛ راستش اگه بخوايم در مورد داستان حرف بزنيم كه من اونا رو به عنوان دو تا مجموعه مكمل همديگه مى بينم كه داستان رو جلو مى برن . ولى اگه بخوايم توى داستان و از روى احساس بگيم دو حالت داره : يكى اينكه مى گيم اصلا اين قضايا اهميت نداره چون آخر سر سرزمين ميانه مال انسان ها ميشه و الف ها بر مى گردن ؛ يا اينكه تفكيك مى كنيم : بعضى ها كه اصلا نيومدن والينور و همونجا موندن ، بعضى ها هم برعكس كه توى والينور موندن ، كه هر دوشون يا از روى ترس بوده يا از روى جاه طلبى ؛ بعضى هم من اسمش رو ميگذارم خود برتربينى ! مثل خويشاوندكشى ، كشتى سوزان ، خود رايى ، جنگاندن انسان ها (!) و … ، بعضى هم مخلوط اين ها مثل الوه كه ترس و جاه طلبى بود … پ.ن : الروند از اين موارد مبرا مى باشد ، پس اونو با خودتون قاطى نكنيد : دى رفتن به والينور اصلاً ربطی به ترسو بودن الف ها نداره! الف ها مگه كم داشتن كه پيش آدم های خيانتكار بمونن و بهشون كمک كنن؟ من اگه شاه برين نولدور بودم، دستور می دادم همه الف ها دسته دسته به والينور برگردن و عذرخواهی كنن و هركی هم نيومد، اعدام بشه :دی آخه معنی نداره كه يه موجود به اين پاكی پيش يه موجود مثل آدم ها كه دوروز از دوستی نگذشته خيانت می كردن، بمونه و كمكش كنه. (يه بار ديگه هم ميگم: انسان های خيانتكار؛ همونطور كه شما به خاطر دونفر الف ها رو ترسو می خونيد.) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
آلپانیانوس 32 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 بیاید کمی از فضای داستان بیایم بیرون و در واقعیت قضیه رو ببینیم.بیشتر موجودات درای یک وجه کامل و یک وجه ناقصند.وجه کامل الف ها عمر،سرعت و داناییشون است و وجه ناقصشان ترسشان است. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
رگولاس 36 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 (ویرایش شده) مشکل اینکه همه دارن خیلی موردی به قضیه نگاه میکنن .بحث فلانی خوب بود فلانی رفت یا نرفت جنگ فلان نیست.الفها محافظه کارن دیگه. ویرایش شده در نوامبر 13, 2012 توسط arven سهو نگارشی 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تور 9,804 ارسال شده در نوامبر 12, 2012 در پرانتز هم بگم که هیچ الفی در نبرد هلمز دیپ حضور نداشت. اینم فقط توی فیلم بود. در جنگ حلقه الفها نه در هلمز دیپ بودن و نه در پله نور. تنها کاری که سپاه الفها در جریان نبرد حلقه کرد حمله به دول گولدور بود(بعد از نابودی سائرون) و دفع حمله به لورین. درسته. اینو خودم شک داشتم که وقتی کتابو دیدم شکم برطرف شد. اما مخصوصا ویرایش نکردم و ظاهرا فقط یک نفر پست رو خونده و داره استدلال میکنه...از این بابت خوشحالم. شما میگی تورگون کار عاقلانه ای کرد که توی گوندولین موند چون میخواست امید رو زنده نگه داره، پس چرا وقتی تور از جانب اولمو پیغام آورد که گوندولین به زودی سقوط میکنه و امید اصلی الدار در آن سوی دریا قرار داره به حرفش گوش نکرد؟ چرا اینجا عاقلانه رفتار نکرد؟ خب ترس از چی؟! ببین من به این نمیگم ترس. شاید یک جور خودخواهی...خود سری یا غرور مگه یکی از القاب تورگون "خردمند" نیست؟ به خاطر ترس از دست دادن رفاه و اینکه گوندولین رو مستحکم میدونست اینکار رو نکرد نه از روی عقل و دوراندیشی. در مورد ترس داریم بحث میکنیم یا خردمندی...الان میخوای خردمندی تورگون رو منکر بشی... اما جمله دوم. اگه ترس -به اون شکلی که شما میگی- ترس از دست دادن رفاهه که نباید تو گوندولین میموند. چون هشدار بهش داده شده بود. و باید حداقل فرار میکرد و به خاطر ترس از رفاه فرار نکرد. بلکه به خاطر از دست ندادن رفاهش جنگید. چنگید تا کشته شد. در ضمن خودخواه هم نبود. چون از مردمش دفاع میکرد بیشتر توضیح میدم. شما میگی از از دست دادن رفاهش میترسیده من میگم نه برای از دست ندادن رفاهش جنگیده. ترس در مقابل شجاعت 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فنگورن 3,679 ارسال شده در نوامبر 13, 2012 در پرانتز هم بگم که هیچ الفی در نبرد هلمز دیپ حضور نداشت. اینم فقط توی فیلم بود. در جنگ حلقه الفها نه در هلمز دیپ بودن و نه در پله نور. تنها کاری که سپاه الفها در جریان نبرد حلقه کرد حمله به دول گولدور بود(بعد از نابودی سائرون) و دفع حمله به لورین. از تاریخ آرداچرا دارید الف ها رو فاکتور میگیرید ؟! این که الف ها تو نبرد حلقه حضور زیادی نداشتن به خاطر تعداد کمشون نسبت به دوره های پیشین بود . الف ها علاوه بر دفاع از لورین و فتح دول گولدور ، جنگ های بیشماری در سیاه بیشه با اورک ها انجام دادن ، و تراندویل و الف های سیاه بیشه به شدت درگیر جنگ بودند . ضمنا ، پسران الروند تو نبرد پله نور حضور داشتن . 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
hamid stormcrow 5,052 ارسال شده در نوامبر 13, 2012 (ویرایش شده) در کنار مطالبی که آرون عزیز گفت اینم اضافه کنم کمک در جنگ که فقط به شمشیر دست گرفتن نیست مشاوره و پشتیبانی هم خودش کمکه شما هدایای بانو گالادریل به یاران حلقه رو در نظر بگیرید هر کدوم در مواقع بحرانی تاثیر بسزایی داشتن یا کمک الروند به آراگورن در بازسازی نارسیل و همچنین مشاوره هایی که بهش داد اصلا این الروند بود که خانواده آراگورن رو پناه داد و امید انسان ها رو حفظ کرد (بشکنه دستی که نمک نداره :دی) ویرایش شده در نوامبر 13, 2012 توسط hamid stormcrow 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Elrond 640 ارسال شده در نوامبر 20, 2012 رفتن به والينور اصلاً ربطی به ترسو بودن الف ها نداره! الف ها مگه كم داشتن كه پيش آدم های خيانتكار بمونن و بهشون كمک كنن؟ من اگه شاه برين نولدور بودم، دستور می دادم همه الف ها دسته دسته به والينور برگردن و عذرخواهی كنن و هركی هم نيومد، اعدام بشه :دی آخه معنی نداره كه يه موجود به اين پاكی پيش يه موجود مثل آدم ها كه دوروز از دوستی نگذشته خيانت می كردن، بمونه و كمكش كنه. (يه بار ديگه هم ميگم: انسان های خيانتكار؛ همونطور كه شما به خاطر دونفر الف ها رو ترسو می خونيد.) آقا جان من منظورم اون اوَلا بود كه الف ها از خواب پريده بودن و يهو اورومه سر رسيد ، كه بعضى ها نرفتن و … در اين مورد هم به نظر من ملكور همونطور كه اومد اورك ها رو از الف ها درست كرد ، همينطور براى انسان ها هم بود با اين تفاوت كه خصوصيت ظاهرى آدم هاى خوب و بد با هم فرقى نداشت . اگه هم سر خيانت باشه كه فئانور هم كشتى ها رو سوزوند ، مايگلين هم به گوندولين خيانت كرد ، مايدروس و ماگلور هم به ائونوه خيانت كردن ؛ پس نبايد بگيم اين فقط خصوصيت انسان ها بوده … ( البته يه نكته هم كه بايد توجه داشت اينه كه بيشتر تاريخ براى الف هاست ) پ.ن : اون چيزى كه مهدى گفت رو منم مى خواستم قبلش بگم كه بعضيا اينقدر با تعصب حرف ميزنن كه انگار نسل اندر نسل داشتن در كنار فين گولفين و تورين تورامبار شمشير ميزدن … :دى 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فنگورن 3,679 ارسال شده در نوامبر 20, 2012 در اين مورد هم به نظر من ملكور همونطور كه اومد اورك ها رو از الف ها درست كرد ، همينطور براى انسان ها هم بود با اين تفاوت كه خصوصيت ظاهرى آدم هاى خوب و بد با هم فرقى نداشت مورگوت با شکنجه الف ها رو تبدیل به اورک کرد ، میشه بگی به چه استنادی میگی "همینطور برای انسان ها هم بود " ؟ کجای منابع خوندی که انسان ها به وسیله شکنجه و زور به مورگوت پیوستن ؟ الف ها شاید از سر غرور به هم پشت کرده باشن ، اما هرگز در تمام تاریخ آردا با مورگوت ، سائرون یا سایر خادمان تاریکی ، بیعت نکردن و متحد نشدن ! کاری که انسان ها به تکرار در دوران های مختلف مرتکب شدن . پ ن خصوصی به الروند : بابا شما که خودت الفی ! به احترام اواتار و اسم شریفت هم که شده به ما پشت نکن :ymapplause: 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
dirman 197 ارسال شده در نوامبر 22, 2012 مورگوت با شکنجه الف ها رو تبدیل به اورک کرد ، میشه بگی به چه استنادی میگی "همینطور برای انسان ها هم بود " ؟ کجای منابع خوندی که انسان ها به وسیله شکنجه و زور به مورگوت پیوستن ؟ الف ها شاید از سر غرور به هم پشت کرده باشن ، اما هرگز در تمام تاریخ آردا با مورگوت ، سائرون یا سایر خادمان تاریکی ، بیعت نکردن و متحد نشدن ! کاری که انسان ها به تکرار در دوران های مختلف مرتکب شدن . پ ن خصوصی به الروند : بابا شما که خودت الفی ! به احترام اواتار و اسم شریفت هم که شده به ما پشت نکن :ymapplause: الف ها هیچوقت اینکارو نکردن چون پشتیبان داشتن اکثریت شهر هاشون از موردور خیلی دور بود و تا ارتش سایرون به اونجا می رسید اونا به والینور فرار می کردند و میشه گفت انسان ها و دورف ها و هابیت هارو قربانی میکردن در مورد یاران حلقه برای این فرار نکردند چون میدونستند هرجا که برن ارتش موردور و سایرون همه جا رو فتح می کنه 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
حلقه یگانه 359 ارسال شده در نوامبر 22, 2012 این دعوای الفی و انسانی رو تموم کنید درسته بعضی از الف ها کمی مغرور بودند ولی ترسو نه !!! ببینید هابیت ها و دورف ها با مشکل ندارن این فقط انسان ها هستند که ما رو به ترسو بودن متهم میکنن 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Elrond 640 ارسال شده در نوامبر 23, 2012 مورگوت با شکنجه الف ها رو تبدیل به اورک کرد ، میشه بگی به چه استنادی میگی "همینطور برای انسان ها هم بود " ؟ کجای منابع خوندی که انسان ها به وسیله شکنجه و زور به مورگوت پیوستن ؟ الف ها شاید از سر غرور به هم پشت کرده باشن ، اما هرگز در تمام تاریخ آردا با مورگوت ، سائرون یا سایر خادمان تاریکی ، بیعت نکردن و متحد نشدن ! کاری که انسان ها به تکرار در دوران های مختلف مرتکب شدن . پ ن خصوصی به الروند : بابا شما که خودت الفی ! به احترام اواتار و اسم شریفت هم که شده به ما پشت نکن :ymapplause: فكر كنم منظورمو اشتباه رسوندم و منظورم اين بود كه ملكور انسان ها رو هم همون اول فريب داد و انسان هاى هارديم و … هم اينطورى بودن . البته باز هم مى گم كه بيشتر تاريخ براى الف هاست و نمى دونيم اگه انسان ها زود تر بيدار ميشدن يا … چه اتفاقى مى افتاد … پ.ن خصوصى به آرون : اولش كه ما اومديم ميانجى گرى كنيم كه بخارى از الف ها بلند نشد ، بعد از اون بود كه يكدفعه رگ انسانيم به جوش اومد :دى 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
great beren 174 ارسال شده در دسامبر 1, 2012 (ویرایش شده) مسئله اینجاست الفها جایی که باید احتیاط عمل میکردن نکردن و همینجوری بی برنامه کار کردن جایی که باید میرفتن جلو عقب کشیدنو و پشت بقیرو خالی کردن نمونه بارزش داخل ارباب حلقه ها.اگه انسانها نبودن معلوم نبود چه بلایی سر سرزمین میانه میومد البته در دو برج الفها یه نقشی ایفا کردن ولی اصلا کافی نبود یعنی خیلی خیلی بیشتر از اینا میتونستن باشن ویرایش شده در دسامبر 1, 2012 توسط arven غلط املایی 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تور 9,804 ارسال شده در دسامبر 1, 2012 دوستان هی بحث تکراری...هی بحث تکراری...درمورد همه چیز و هر مدل صفت الفی صحبت میشه جز ترس! مشکل اینجاست که متعصبانه هم دلیل میاورید و دلیل طرف مقابل رو نمیشنوید چون احساسی با بحث برخورد میکنید. لطفا قبل از بحث یکبار دیگه از لینک زیر تا حدودا صفحات 11-12 بخونید و ببینید چه بحث هایی شده و خودتون قضاوت کنید https://arda.ir/forum/index.php?showtopic=594&view=findpost&p=10520 (دقیقا جایی که من وارد قضیه شدم :دی شدیم دو به 5! :دی) ما که فعلا دست از بحث کشیده ایم تا ببینیم بحث های تکراری شما به جایی میرسه یا نه... 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
great beren 174 ارسال شده در دسامبر 1, 2012 دوستان هی بحث تکراری...هی بحث تکراری...درمورد همه چیز و هر مدل صفت الفی صحبت میشه جز ترس! مشکل اینجاست که متعصبانه هم دلیل میاورید و دلیل طرف مقابل رو نمیشنوید چون احساسی با بحث برخورد میکنید. لطفا قبل از بحث یکبار دیگه از لینک زیر تا حدودا صفحات 11-12 بخونید و ببینید چه بحث هایی شده و خودتون قضاوت کنید https://arda.ir/forum...indpost&p=10520 (دقیقا جایی که من وارد قضیه شدم :دی شدیم دو به 5! :دی) ما که فعلا دست از بحث کشیده ایم تا ببینیم بحث های تکراری شما به جایی میرسه یا نه... پس کار الفها چی بود؟ پس کی میخواستن بالاخره بیان تو میدون؟صدها ساله منتظر فرصت مناسبن؟ این دیگه همون بریدنه.وقتی الفها قبل از شروع جنگ فرار میکنن و میرن میشه اسمشو چی گذاشت؟اگه یه وقت اسنانها هم شکست میخوردن و سائرون احیا میشد دیگه شکست ناپذیر میشد و باید فرصت مناسبو تو خواب میدیدن اصلا چطور میتونستن خودشونو راضی کنن که برادرانشون و دوستاشون همون انسانها کشته بشن ولی خودشون یه گوشه قایم بشن منتظر فرصت مناسب؟ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
حلقه یگانه 359 ارسال شده در دسامبر 2, 2012 درسته الف ها بیشتر مغرور بودند تا ترسو ! 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
نگهبان گاندور 30 ارسال شده در دسامبر 11, 2012 به نظر من الف ها برای بدست آوردن رفاهشان در مواقعی که لازم بود جنگیدند و در مواقعی که باید پناه میگرفتند به جای امنی رفتند ، آیا شما این تدبیر حکیمانه رو ترسو بودن میدونید؟ 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
great beren 174 ارسال شده در دسامبر 11, 2012 به نظر من الف ها برای بدست آوردن رفاهشان در مواقعی که لازم بود جنگیدند و در مواقعی که باید پناه میگرفتند به جای امنی رفتند ، آیا شما این تدبیر حکیمانه رو ترسو بودن میدونید؟ اگه فقط خودشون بودن خیلی هم خوب بود ولی دورفها و انسانهایی که هروقت الفها به کمکشون احتیاج داشتن آماده بودن چی؟نباید به اونا کمک میکردن؟ 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست