رفتن به مطلب

جدول امتیازات


ارسال های محبوب

نمایش محتوا با بیشترین امتیاز از 08/08/2024 در همه بخش ها

  1. 1 امتیاز
    یاران "حلقه" پراکنده میشن، این کار شروع شده، اون سعی میکنه "حلقه" رو بگیره،می دونی راجع به کی صحبت میکنیم.،یکی بعد از دیگری، همه رو نابود خواهد کرد ...اگر تو از من بخواهی اون "حلقه" رو بهت میدم... اون رو داوطلبانه به من میدی انکار نمی کنم که همیشه آرزو داشتم اون رو داشته باشم.به جای فرمانروای تاریکی ملکه خواهید داشت نه ملکه تاریک، بلکه روشن و تابناک،خطرناک همچون دریا و قوی تر از هر چیزی که نشان از زمین دارد،همه مرا در نا امیدی دوست خواهند داشت.امتحان رو قبول شدم به غرب میرم و فراموش میشم ولی "گالادریل" باقی خواهم ماند. گالادریل فرودو بگینز ارباب حلقه ها: یاران حلقه .......................... یه "هابیت" اینجا خوابیده بوده یکی هم اینجا، اونها خزیدن، دستهاشون بسته بوده، بند هارو پاره کردن اینجا دویدن، اونهارو تعقیب میکردن، از صحنه نبرد دور شدن، وارد جنگل "فنگورن" شدند. لرد آراگورن ارباب حلقه ها: دو برج ..................... من یک "انت" هستم...نگهبان درخت ها! چوپان جنگل، باهاش حرف نزن "مری"..بعضی ها درخت پشمالو صدام می کنند... شما طرف کی هستی..طرف! من طرف کسی نیستم چون هیچکس طرف من نیست "ارک" کوچک، دیگه هیچکس به جنگل اهمیت نمیده. انت مری پیپین ارباب حلقه ها: دو برج
  2. 1 امتیاز
    یکم استراحت کن، از حریم اینجا به خوبی محافظت میشه... اینجا آرامش ندارم، صدای اونو تو سرم شنیدم، اون راجب پدرم و "گاندور" صبحت کرد،به من گفت هنوز هم بارقه ی از امید هست ولی من نمی تونم ببینم، از زمانی که امید داشتیم خیلی گذشته، پدر من آدم نجیبیه ولی قدرتش داره از بین میره و مردم دارن ایمانش رو از دست میدن،امیدش به من بود تا همه چیز رو سروسامان بدم، و می خوام عظمت پدرم رو بهش برگردونم...تا حالا اونجارو دیدی "آراگورن"... برج سفید "اکستلیون" مثل یک نیزه منقش به مروارید و نقره می درخشه، پرچمش با نسیم صبحگاهی می رقصه، تا حالا با صدای شیپور نقره ایی به خونه فراخونده شدی... من شهر سفید رو دیدم سالها پیش... بلاخره یک روز به اونجا بر می گردیم، و نگهبانان شهر به گوشه همه خواهند رساند که سرداران "گاندور" باز گشتند. لرد آراگورن برومیر ارباب حلقه ها: یاران حلقه ............................. سواران "روحان" از "ادوراس" چه خبر،یک انسان یه "الف" و یه کوتله در سرزمین "روحان" چه می کنند سریع جواب بدید. اول تو اسمت به من بگو بعد من اسمم رو بهت میگم... اگه سرت یکم بالاتر بود کوتله اونو از گردنت جدا می کردم. قبل از کشیدن شمشیرت می مردی... من "آراگورن" پسر "آراتورن" هستم این "گیملی" پسر "گلویین" و "لگولاس" از "الف" های جنگل "رلم" هست.، ما از دوستان "روحان" و پادشاهتون "تئودن" هستیم..."تیودن" دیگه دوست رو از دشمن تشخیص نمیده، حتی خویشان خودش رو نمی شناسه، "سارومان " ذهن اون رو مسموم کرده و سرزمینش رو در اختیار گرفته، من افرادم به "روحان" وفاداریم، برای همین تبعید شدیم. جادوگر سفیده زیرکه اون همه جا حضور داره میگن در هیبت یک پیرمرد ردا پوش هستش، جاسوس هاش همه جا از تله های ما عبور می کنند...ما جاسوس نیستم، ما به دنبال گروهی از "اورک های" ها هستیم که به سمت غرب در حرکتند دو تا از دوستان مارو به اسارت گرفتند... "اورک" ها نابود شدند دیشب همشون رو کشتیم... ولی "هابیت" ها چی دوتا "هابیت" همراه شون نبود. اونها کوچکند در نظر شما بچه اند... ما کسی رو زنده نزاشتیم. لاشه هاشون رو روی هم ریختیم و سوزوندیم... مردن! متاسفم..."هاسوفل" "آرود" شاید این اسب ها خوش شانسی بیشتری نسبت به صاحبان قبلیشون براتون بیارن، بدرود. دنبال دوستاتون بگردید ولی به پادشاه اعتماد نکنید اون سرزمینش رو رها کرده، به طرف شمال. لرد آراگورن ائومر گیملی لگولاس ارباب حلقه ها: دو برج
This leaderboard is set to تهران/GMT+03:30
×
×
  • جدید...