رفتن به مطلب

Recommended Posts

فنگورن

در راستای صحبت های الوه، یه نکته ای رو اضافه کنم، به احتمال خیلی بالا حلقه های قدرت هم عملکردی مثل حلقه یگانه داشتن و این یعنی به تناسب قدرت فردی که ازشون استفاده میکنه، میشه ازشون قدرت استخراج کرد . در مورد حلقه یگانه قدرت یکی مثل سام اگه به تاریکی سقوط میکرد خیلی خیلی محدود تر از گالادریلی بود که میتونست به وسیله حلقه یگانه سقوط کنه.( گالادریل اگه حلقه رو برمیداشت میتونست یکی مثل خود سائرون بشه ) پس میشه اینجوری استنتاج کرد یکی از دلایلی که سائرون حلقه ها رو به افراد بلند مرتبه داده قدرت شخص خودشونه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تکاور شمال

چرا گالادریل می تونه مثل سائرون بشه در حالی که اون یه الفه و سائرون یه مایا

چرا گالادریل قدرت خاصی داره در حالی که کلبورن هم به اندازه اون قدیمیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

در مورد چرایی دقیقش من یادم نمیاد چیزی گفته شده باشه، چیزی که میدونیم اینه که اگه گالادریل حلقه رو از فرودو میگرفت میشد یکی مثل سائرون، یه ارباب تاریکی دیگه . اما این مسئله فکر نمیکنم به سن و سالش مربوط باشه چون گالادریل مسن ترین الف ها نیست اما از قدرتمندترین هاست . از این رو احتمالا این قضیه به قدرت ذاتی خودش برمیگرده ( با توجه به چیزی که تو کتاب داستان های ناتمام اومده گالادریل در کنار فئانور تواناترین الف ها هستش ) .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

من یه سوال داشتم:

به نظرم تولکاس بود که گفته شد از یه ستاره ی دیگه میاد و با خنده اش ملکور رو فراری میده!از طرفی در اول کتاب اشاره میشه که در آغاز آرو بود آن یگانه حالا سوال من اینه که ستاره ای که تولکاس ازش میاد هم آفریده شده ی ایلوواتاره دیگه؟!اگه اینطوری باشه یعنی تنها دنیا ی خلق شده توسط آرو آردا نبوده...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

من یه سوال داشتم:

به نظرم تولکاس بود که گفته شد از یه ستاره ی دیگه میاد و با خنده اش ملکور رو فراری میده!از طرفی در اول کتاب اشاره میشه که در آغاز آرو بود آن یگانه حالا سوال من اینه که ستاره ای که تولکاس ازش میاد هم آفریده شده ی ایلوواتاره دیگه؟!اگه اینطوری باشه یعنی تنها دنیا ی خلق شده توسط آرو آردا نبوده...

ستاره؟ ستاره ها بنا به باور الدار توسط واردا در آسمان قرار داده شدن. نمیدونم کدوم ترجمه رو خوندید اما در ترجمه ی جناب علیزاده همچین کلمه ای وجود نداره، اگه امضای جناب Tulkas Astaldo رو دیده باشید، این جمله رو داره. درهرحال:

«اما در میانۀ نبرد، مینویی پرتوان و بی‌باک صدای نبرد را در قلمرو کوچک از آسمان برین شنید و به یاری والار آمد؛ و آردا از صدای خندۀ او پُر گشت. چنین آمد تولکاسِ نیرومند، که خشم او همچون بادی طوفنده می‌گذرد و ابرها و تاریکی را از برابر خویش می‌تازاند؛ و ملکور از برابر خشم و خنده ی اون گریز گرفت، و آردا را ترک گفت...». انگلیسی اون هم اینه:

But in the midst of the war a spirit of great strength and hardihood came to the aid of the Valar, hearing in the far heaven that there was battle in the Little Kingdom; and Arda was filled with the sound of his laughter. So came Tulkas the Strong, whose anger passes like a mighty wind, scattering cloud and darkness before it; and Melkor fled before his wrath and his laughter, and forsook Arda

که حالا آسمان برین که ترجمه ای جالب به نظرم برای far heaven منظور همون جایی هست که ایلوواتار در اونجا بود و آینور در اونجا به وجود اومدن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

عجیبه اونجا نوشته بود ستاره(یا سیاره!)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

با سلام خدمت دوستان

در مقاله تاریخچه آردا , به ترتیب سال های دوران اول واتفاقات وابسته نوشته شده.تا جایی که یادم میاد در ضمایم ارباب حلقه ها تنها شرح سال های دوران دوم ودوران سوم اومده بود.در مقاله مذکور سال های دوران اول و اتفاقاتش هم نوشته شده .منبع این بخش از کجاست؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
baradil soldier of dale

با سلام خدمت دوستان

در مقاله تاریخچه آردا , به ترتیب سال های دوران اول واتفاقات وابسته نوشته شده.تا جایی که یادم میاد در ضمایم ارباب حلقه ها تنها شرح سال های دوران دوم ودوران سوم اومده بود.در مقاله مذکور سال های دوران اول و اتفاقاتش هم نوشته شده .منبع این بخش از کجاست؟؟؟؟

اين برا منم سوال بود. اول فك مي كردم يكي از سايت ها حدودي اينارو نوشته بعد بقيه سايت ها كپي پيست كردن. ولي بعدش از يك شخصي پرسيدم بم گفت منبعش Grey Annals و Annals of Aman هست كه اولي توي كتاب جنگ جواهرات و دومي توي كتاب حلقه ي مورگوت{ از سري كتاب هاي تاريخ سرزمين ميانه} هستند.

پ.ن: شايدم ترتيبشو برعكس گفتم ولي به هرحال منبعش اون دو كتابه.

ویرایش شده در توسط baradil soldier of dale

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

یعنی غیر از این دوکتاب توی جای دیگه ای کرونولوژی دوران اول نیومده؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
baradil soldier of dale

یعنی غیر از این دوکتاب توی جای دیگه ای کرونولوژی دوران اول نیومده؟؟؟

راستش دقيق نمي دونم ... مثلا توي سيل گفته شده كه انسان ها سال اول دروان اول بيدار شدند ... ولي تا اونجايي كه يادم مياد هيچ عدد ديگه اي توي سيل نيست. خودمم يكي دو ساعت پيش يه سرچي زدم؛ توي لوتر ويكيا و گيت وي كه كلا رفرنس نبود.فقط تو ويكيپديا نوشته كه اين مطالب از فلان جا برداشته شده كه در مورد دوران اول همون منابعي كه گفته بودم رو معرفي كرده بود. هرجا گشتم از منبع ديگه اي نام نبرده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

دوستان عزیز اطلاعی در مورد اولین الف هایی که بیدار شدن و احیانا از چه نژادی بودن در دست هست تو یادداشت های استاد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

دوستان عزیز اطلاعی در مورد اولین الف هایی که بیدار شدن و احیانا از چه نژادی بودن در دست هست تو یادداشت های استاد؟

خب اولین الف هایی که بیدار شدن، الف بودن @-) اما برای جزئیات بیشترش میتونید به بخشی از تاریخ سرزمین میانه به اسم افسانه ی بیدار شدن کوئندی -کوئی وی ینیارنا که ترجمه هم شده نگاه بندازید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
miandil

سلام ، داستان برن و لوتین چه داستانی هست ؟؟؟؟اسمشو زیاد شنیدم ولی چیزی راجب بهش نمیدونم :/

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Armando

یه سوال مگه ایلوواتار ملکور رو خلق نکرد؟ مگه خواست خودش این نبود که آردا جای بهتری باشه؟ پس چرا کارهای ملکور رو محکوم نکرد و مستقیما وارد مبارزه و از بین بردنش نکرد مگه قدرتش رو نداشت؟ اصلا کلا با فلسفه خلق بدی مشکل دارم. جواب بدین لطفا؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

یه سوال مگه ایلوواتار ملکور رو خلق نکرد؟ مگه خواست خودش این نبود که آردا جای بهتری باشه؟ پس چرا کارهای ملکور رو محکوم نکرد و مستقیما وارد مبارزه و از بین بردنش نکرد مگه قدرتش رو نداشت؟ اصلا کلا با فلسفه خلق بدی مشکل دارم. جواب بدین لطفا؟

وقتی از زاویه دید الفها و آدمها به مورگوت نگاه میکنیم ممکن است اعمال او بسیار ددمنشانه به نظر بیاید ولی در یک مقیاس بزرگتر رفتار مورگوت نه تنها خلاف خواست و اراده ارو نیست بلکه با تبدیل شدن آردا به مکانی بهتر و زیباتر هم منافاتی ندارد، که سخن ارو در آینولینداله درباره زیبایی برف و شکوه ابرها این مطلب را تایید میکند.

موضوع دیگر این است که آینور ثمره اندیشه ارو هستند و چون پلیدی در ارو راه ندارد پس هیچ یک از آینور پلید نیستند و فقط به علت تمایلات متفاوتی که دارند گاه درگیری هایی درمیان آنها رخ میدهد

آنگاه ایلوواتار به سخن درآمد و گفت :«آبنور توانایند، و توانا ترین در میانشان ملکور است؛اما او بداند و نیز تمامی آینور که من ایلوواتارم،هرآنچه شمایان خوانده اید، من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده اید. و تو، ملکور خواهی دید که هیچ نغمه ای نواخته نشود اگر منشا و منتهایش در من نباشد، و نیزکسی را یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه، آنکه او در اینکار کوشد،اثبات میکند جز افزار کاردانی من در تدبیری بی نظیر نبوده، چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است»

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

یه سوال مگه ایلوواتار ملکور رو خلق نکرد؟ مگه خواست خودش این نبود که آردا جای بهتری باشه؟ پس چرا کارهای ملکور رو محکوم نکرد و مستقیما وارد مبارزه و از بین بردنش نکرد مگه قدرتش رو نداشت؟ اصلا کلا با فلسفه خلق بدی مشکل دارم. جواب بدین لطفا؟

با عرض اجازت

می توانیم با این مقایسه بکنیم که مگر خدا شیطان را خلق نکرد؟ و مگر خدا زیبا نیست و می خواهد همه جا و همه چیز زیبا باشد؟ و این می تواند این طور باشد تا موجبات آزمایش دیگران را فراهم کند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave

یه سوال دیگه:

اعوله(حمزه ندارم به خدا)مگه از اینور نبود؟ مگه اینور می تونستن چیزی خلق کنن؟ یه جایی خوندم که دورف ها رو خلق کرده ؟!(!!!!!!!!!!)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

یه سوال دیگه:

اعوله(حمزه ندارم به خدا)مگه از اینور نبود؟ مگه اینور می تونستن چیزی خلق کنن؟ یه جایی خوندم که دورف ها رو خلق کرده ؟!(!!!!!!!!!!)

با عرض اجازت

در اصل چون او خیلی توانا بود توانست. ولی بعدا هم توبه کرد که دیگر همچین کاری نکند ولی ایلوواتار او را بخیشد تا دورف ها زنده بمانند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

یه سوال دیگه:

اعوله(حمزه ندارم به خدا)مگه از اینور نبود؟ مگه اینور می تونستن چیزی خلق کنن؟ یه جایی خوندم که دورف ها رو خلق کرده ؟!(!!!!!!!!!!)

تا خلق رو چی بدونیم. در مورد چیزی که جان داشته باشه و از خودش اراده تنها ایلوواتار توانایی این کار رو داره و میزان توانایی و این ها هیچ ارتباطی به موضوع نداره. این مدخل فرهنگنامه رو نگاه بندازید پاسختون رو میگیرید: https://arda.ir/dwarves اگه توضیحات بیشتری هم خواستید به حدیث آئوله و یاوانا در کتاب سیلماریلیون میتونید مراجعه کنید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

یه سوال دیگه:

اعوله(حمزه ندارم به خدا)مگه از اینور نبود؟ مگه اینور می تونستن چیزی خلق کنن؟ یه جایی خوندم که دورف ها رو خلق کرده ؟!(!!!!!!!!!!)

خلق کردن یعنی ساختن! یه چیزی که نیست و تو بوجودش میاری. این یه مفهوم روشنه. امروزه ژاپن اومده اعضای بدن انسان ها رو کنار هم گذاشته و انسان بالغ درست کرده! نیروی فوق بشری هم نداشتن اون دانشمندان. اما آیا میتونن مثلـا عضوی مثل قلب رو هم بسازن؟؟ که بتونن یه کاریش کنند که تپش داشته باشه؟؟ صرفا اومدن از قلبی که میتپیده استفاده کردن. گذاشتنش کنار شش که اونم قبلـا فعالیت داشته. اما این چیزی که باعث تپیدنِ قلب میشه چیه؟؟ این رو بهش میگن جان! هستی! چیزی که هیچکس جز خداوند توانایی بوجود آوردنش رو نداره.

توی آردا، ما یک آئوله ای داریم که اومد از ابزارهای ساخته دست ارو استفاده کرد و دورف ها رو شکل داد. . اما نتونست اونها رو حرکت بده! بهشون اراده و هوش بده. بی مصرف بودند. همینطور افتاده بودند یک گوشه و به هیچ دردی نمیخوردن. در نهایت رفت پیش ایلوواتار. و ازش خواست اون چشمه ی اصلی حیات رو بذاره توی وجود دورف هاش.

اگر به آینولینداله نگاه بندازید میبینید که اونجا در آغاز آفرینش ایلوواتار گوشزد میکنه به تمامی آینور که: حواستون باشه که "آتش" فقط مال منه!

این آتش یا همون شعله ی زوال ناپذیر ، ترجمه اش توی فرهنگ ما میشه همون جان یا هستی.

اینه که مخصوص تنها یک نفره! و اون اروایلوواتاره...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

در نهایت رفت پیش ایلوواتار. و ازش خواست اون چشمه ی اصلی حیات رو بذاره توی وجود دورف هاش.

این تیکه رو موافق نیستم، آئوله خودش هم نمیدونست ارو به اون ها اراده و جان و حیات مستقل بخشیده و توی حرف هاشون ارو اون رو به آئوله به این شکل گوشزد میکنه:

«هدیۀ تو را همان گاه که ساختی‌شان پذیرفتم. نمی‌بینی که این موجودات اکنون برای خود جان دارند، و با صدای خود سخن می‌گویند؟ ...»

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

این تیکه رو موافق نیستم، آئوله خودش هم نمیدونست ارو به اون ها اراده و جان و حیات مستقل بخشیده و توی حرف هاشون ارو اون رو به آئوله به این شکل گوشزد میکنه:

«هدیۀ تو را همان گاه که ساختی‌شان پذیرفتم. نمی‌بینی که این موجودات اکنون برای خود جان دارند، و با صدای خود سخن می‌گویند؟ ...»

پس چرا بیدار نشدند؟؟! جان داشتن با بیدار شدن فرق داره مگه؟؟! @};-

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave

پس چرا بیدار نشدند؟؟! جان داشتن با بیدار شدن فرق داره مگه؟؟! @};-

می بخشید من هیچی بارم نمی باشد،ولی به گمانم بیدار شدن یعنی اینکه بیان توی دنیا(به نظرم البته:دی)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×
×
  • جدید...