3DMahdi 14,529 ارسال شده در مه 16, 2012 (ویرایش شده) آردا رو الله نيافريده، ولی بايد میآفريد، چون ذهن تالكينو الله آفريده و نعمت قدرت تفكّری هم كه الله بهش داده، قطعاً برای ناسپاسی نبوده! منم به قول شما و تولكاس جان خسته شدم! ولی هرچهقدر هم خسته بشم، به خاطر امر به معروف و نهی از منكر ادامه میدم، چون میدونم صوابه و ثواب داره. به تولكاس: نگفتم از قبر بكشش بيرون، گفتم از كار بدش دفاع نكن! من دارم واقعیت رو میگم و نه در داستان! آردا رو تالکین ساخته نه الله! یعنی چی الله باید آردا رو می آفرید؟ جهت اطلاع شما باید بگم که امر به معروف و نهی از منکر 4 شرط داره: 1. آمر و ناهي، بايد معروف و منكر را بشناسند. 2. احتمال دهد امر و نهي او تأثير دارد. 3. امر و نهي، مفسدهاي (ضرر جاني، مالي مهم و آبرويي) نداشته باشد. 4. كسي كه معروف را ترك ميكند، و نيز كسي كه منكر را انجام ميدهد، بر ادامه عمل خود اصرار داشته باشد. الان شرط اول و دوم اینجا صادق نیست. چون جناب عالی به عنوان ناهی چیزی رو منکر میدونی که منکر نیست! یعنی علم به منکر نداری. و دوم اینکه حرفهات در ما اثری نداره. ویرایش شده در مه 17, 2012 توسط 3DMahdi 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مهمان ارسال شده در مه 16, 2012 من دارم واقعیت رو میگم و نه در داستان! آردا رو تالکین ساخته نه الله! یعنی چی الله باید آردا رو می آفرید؟ جهت اطلاع شما باید بگم که امر به معروف و نهی از منکر 4 شرط داره: 1. آمر و ناهي، بايد معروف و منكر را بشناسند. 2. احتمال دهد امر و نهي او تأثير دارد. 3. امر و نهي، مفسدهاي (ضرر جاني، مالي مهم و آبرويي) نداشته باشد. 4. كسي كه معروف را ترك ميكند، و نيز كسي كه منكر را انجام ميدهد، بر ادامه عمل خود اصرار داشته باشد. الان شرط اول و دوم اینجا صادق نیست. چون جناب عالی به عنوان ناهی چیزی رو منکر میدونی که منکر نیست! یعنی علم به منکر نداری. و دوم اینکه حرفهات در ما اثری نداره. من دارم میگم كه مطمئنم چيزی كه شما بهش اعتقاد دارين، منكره؛ اون وقت شما... (پ ن پ؛ بياد حرفات روم تأثير بذاره! خدا اون روز رو نياره!) خلاصهی حرفام: خدا چرا به انسان قدرت تفكّر و خيالپردازی داد؟ برای ناسپاسی تا بيايم به جای اين كه بگيم «خدا، آن يگانه آردا را آفريد» يا بگيم «ارو، آن يگانه كه آردا را آفريد»؟! شما جوابمو بده، ديگه جای بحثی نمیمونه، انشاءالله! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در مه 16, 2012 شرط اول این نیست که " آمر و ناهي، بايد از نظر خودش معروف و منكر را بشناسند." شما فکر میکنی که چیزی که ما میگیم منکره. مهم اینه که آیا واقعا از دید یک انسان بی طرف این حرف درسته یا اشتباه. وگرنه که همه فکر میکنن خودشون دارن درست میگن. اینکه چرا خدا به اسنان قدرت تفکر داده رو فقط خودش میدونه و از دانش و علم من و شما خارجه. حالا من یه سوال ازت میپرسم. اگه خدا با تخیلات ما مشکل داره و به عنوان یه عالم مطلق میدونه که انسانها ممکنه تو تخیلاتشون ناسپاسی کنن اصلا برای چی این قدرت رو به انسان داده؟ میخواسته یه تله بذاره و بعدش که این کار رو کردیم بگه "آهان شما گناهکارید"؟ نه عزیز من اینطور نیست. 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Glorfindel Thalion 528 ارسال شده در مه 17, 2012 عزیز من یعنی تو میگی تالکین تو کتابش به جای ارو می نوشت لرد یا گاد. خوب جفت این کلمات مشکل دارن و معنای یگانگی نمی دن. حالا شما برید از زبان انگلیسی ایراد بگیرید. تو زبان فرانسه خدا می شه دئو . دئو از یک کلمه ی آریایی می یاد که ایرانی ها بهش می گن دیو. حالا چون شیطان دیو بوده پس همه ی فرانسوی ها کافرن. نه این خاصیت زبانه و تالکین هم یه جورایی از خاصیت زبان بهره برده. گاد معنای یگانگی نمی ده چون مونثش گادس هم وجود داره و شما می تونی کلمه گاد رو زیر پات لگد کنی چون معنای یگانگی نداره. لرد هم به همین صورت . لرد هم به انسان تلاقی میشه هم به خدا. و باز یگانگی نداره. الله هم که اصلا در غرب گفته نمیشه. ( به خاطر اینکه بعضی برادرای به اسم مسلمان اینقدر کلاش تو دستشون گرفتن. آدم کشتن و بعد گفتن الله اکبر ) در منظور من اینه که شما می خوای یه جوری گیر بدی و اگه تالکین گاد هم می ذاشت می یومدی می گفتی گاد معنای یگانگی نداره و ..... آدم نمی دونه با کدوم ساز شما برقصه. بنده خدا ارو می ذاره که بگه این خدا یگانه است. شما می گید چرا ارو گذاشته . اگه مثل رولینگ بیچاره اصلا نمی نوشت. می گفتین بی دینه و ضد دینه و از این حرفا. اگه گاد می ذاشت می گفتین گاد یگانیگ نداره. اگه یهوه می ذاشت می گفتین صهیونیسته. هللویا می ذاشت می گفتین یهودی پنهانه و صهیونیسته. الله می ذاشت مسیحی ها و یهودی ها می گفتن تروریسته. با ول کنید بیچاره رو . شما که خدا نیستین دارین تصمیم گیری می کنین کی خوبه و کی بده. خدا رو شکر تا الان هم که من دیدم بچه های ارباب حلقه ای همشون خدا پرست و بادینن. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مهمان ارسال شده در مه 17, 2012 شرط اول این نیست که " آمر و ناهي، بايد از نظر خودش معروف و منكر را بشناسند." شما فکر میکنی که چیزی که ما میگیم منکره. مهم اینه که آیا واقعا از دید یک انسان بی طرف این حرف درسته یا اشتباه. وگرنه که همه فکر میکنن خودشون دارن درست میگن. اینکه چرا خدا به اسنان قدرت تفکر داده رو فقط خودش میدونه و از دانش و علم من و شما خارجه. حالا من یه سوال ازت میپرسم. اگه خدا با تخیلات ما مشکل داره و به عنوان یه عالم مطلق میدونه که انسانها ممکنه تو تخیلاتشون ناسپاسی کنن اصلا برای چی این قدرت رو به انسان داده؟ میخواسته یه تله بذاره و بعدش که این کار رو کردیم بگه "آهان شما گناهکارید"؟ نه عزیز من اینطور نیست. به نظر من، خدا به انسان قدرت تفكّر داد تا ببينه كه با اين نعمتش چیكار میكنه. انسانای باخرد و سپاسگذاری مثل سعدی، عمرشونو گذاشتن به پای شعرسرايی دربارهی خدا و مسائل اخلاقی-عرفانی و از اين نعمت و به خصوص استعدا دست به قلمشون به خوبی استفاده كردن و انشاءالله در بهشت جای خواهندداشت. امّا كسايی مثل تالكين، اومدن از اين نعمت برای خلق جملاتی نظير «ارو، آن يگانه كه او را در آردا ايلوواتار میناميدند» استفاده كردند و موجودات تخيّلی رو در ذهنشون تجسّم كردن كه كسی جز خالق واقعيشون اونا رو آفريده. حالا خودت مقايسه كن كه خدا بايد چهجوری انصاف و عدالتو رعايت كنه؟! هردو رو ببره بهشت؟! اگه مربّی مهدكودكت همين الآن بياد دم در خونهت و بهت يه مداد و كاغذ بده و بگه يه نقّاشی بكش، اگرم تو بخوای مهدكودكتو بكشی، ولی توش يه مربّی ديگه رو بكشی، (بدون در نظر گرفتن حسی كه مربّی بهش دست میده)، آيا ناسپاسی نكردی؟ محض اطّلاع، لغت عربی «كافر»، به فارسی میشه «ناسپاس». خدا هم كفّار رو دوست داره، به نظرت؟! عزیز من یعنی تو میگی تالکین تو کتابش به جای ارو می نوشت لرد یا گاد. خوب جفت این کلمات مشکل دارن و معنای یگانگی نمی دن. حالا شما برید از زبان انگلیسی ایراد بگیرید. تو زبان فرانسه خدا می شه دئو . دئو از یک کلمه ی آریایی می یاد که ایرانی ها بهش می گن دیو. حالا چون شیطان دیو بوده پس همه ی فرانسوی ها کافرن. نه این خاصیت زبانه و تالکین هم یه جورایی از خاصیت زبان بهره برده. گاد معنای یگانگی نمی ده چون مونثش گادس هم وجود داره و شما می تونی کلمه گاد رو زیر پات لگد کنی چون معنای یگانگی نداره. لرد هم به همین صورت . لرد هم به انسان تلاقی میشه هم به خدا. و باز یگانگی نداره. الله هم که اصلا در غرب گفته نمیشه. ( به خاطر اینکه بعضی برادرای به اسم مسلمان اینقدر کلاش تو دستشون گرفتن. آدم کشتن و بعد گفتن الله اکبر ) در منظور من اینه که شما می خوای یه جوری گیر بدی و اگه تالکین گاد هم می ذاشت می یومدی می گفتی گاد معنای یگانگی نداره و ..... آدم نمی دونه با کدوم ساز شما برقصه. بنده خدا ارو می ذاره که بگه این خدا یگانه است. شما می گید چرا ارو گذاشته . اگه مثل رولینگ بیچاره اصلا نمی نوشت. می گفتین بی دینه و ضد دینه و از این حرفا. اگه گاد می ذاشت می گفتین گاد یگانیگ نداره. اگه یهوه می ذاشت می گفتین صهیونیسته. هللویا می ذاشت می گفتین یهودی پنهانه و صهیونیسته. الله می ذاشت مسیحی ها و یهودی ها می گفتن تروریسته. با ول کنید بیچاره رو . شما که خدا نیستین دارین تصمیم گیری می کنین کی خوبه و کی بده. خدا رو شکر تا الان هم که من دیدم بچه های ارباب حلقه ای همشون خدا پرست و بادینن. حتّی اگرم ارو همون الله باشه... چرا اومده به جای خدا تصميمگيری كرده و مخلوقاتو توسّط نتنواختن آفريده؟ اينم میشه ناسپاسی و فضولی و تصميمگيری به جای خدا كه كار بديه. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tom Bombadil 1,659 ارسال شده در مه 17, 2012 اگه مربّی مهدكودكت همين الآن بياد دم در خونهت و بهت يه مداد و كاغذ بده و بگه يه نقّاشی بكش، اگرم تو بخوای مهدكودكتو بكشی، ولی توش يه مربّی ديگه رو بكشی، (بدون در نظر گرفتن حسی كه مربّی بهش دست میده)، آيا ناسپاسی نكردی؟! مربی مهد کودک گفته نقاشی بکش...نگفته مهد کودکتو بکش و منم توش خوشکل بکش تا حسابی باهات کیف کنم!!!!یه شوکولاتم بهت بدم! حتّی اگرم ارو همون الله باشه... چرا اومده به جای خدا تصميمگيری كرده و مخلوقاتو توسّط نتنواختن آفريده؟ اينم میشه ناسپاسی و فضولی و تصميمگيری به جای خدا كه كار بديه. خداییش این یعنی چی آخه؟ :) ;) به نظر من، خدا به انسان قدرت تفكّر داد تا ببينه كه با اين نعمتش چیكار میكنه. كسايی مثل تالكين، اومدن از اين نعمت برای خلق جملاتی نظير «ارو، آن يگانه كه او را در آردا ايلوواتار میناميدند» استفاده كردند و موجودات تخيّلی رو در ذهنشون تجسّم كردن كه كسی جز خالق واقعيشون اونا رو آفريده. حالا خودت مقايسه كن كه خدا بايد چهجوری انصاف و عدالتو رعايت كنه؟! هردو رو ببره بهشت؟! به فرض شما درست میگی و تالکین ملحد....اصلا جاش ته جهنمه!!! خب تو آنچه لازم بود رو گفتی....حالا دوستان میخوان پند بگیرن یا همون راه ظلالت رو پیش بگیرن! حالا یه چیزی...اگه شما نوشته های تالکین رو منحرف کننده میبینی بهتر نیست دیگه نخونیش؟!!! و اگر طرفدارای تالکین رو دنبال کننده ی راه ظلالت و گمراهی و شرک میبینی بهتر نیست دور این جاهلین رو خط بکشی؟؟؟؟ آخه میدونی خود خدا هم گفته امر معروف و نهی از منکر کن اما تا جایی که این کار باعث نشه خودت هم مثل اونها شی.اگر یه موجود پاک یه مدتی با مشرکین معاشرت و صحبت کنه تاثیر میپذیره و اعتقادات خودش هم تحت تاثیر قرار میگیره! خداییش تو تلاشتو کردی...اما این جماعتی که من میشناسم دست از این شرک برنمیدارن.شنیدی میگن؟:نرود میخ آهنین بر سنگ!!!(تامی جملات ایهام دار میزند)! بابت لحن صحبتم از همه عذر خواهی میکنم. 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مهمان ارسال شده در مه 17, 2012 مربی مهد کودک گفته نقاشی بکش...نگفته مهد کودکتو بکش تالكين خودش ساختن آردا رو انتخاب كرده. خدا كه نگفته برو چنين داستانی بنويس! اگرم میگفت، میخواست آزمايشش كنه كه ببينه ارويی هم میسازه يا نه. منم توش خوشکل بکش تا حسابی باهات کیف کنم!!!!یه شوکولاتم بهت بدم! وقتی خدا به انسان قوّهی تخيّل داده، انتظار نداره كه بره خالقی ديگه جز خودش تو خيالاتش به وجود بياره. خدا بايد حتماً میگفت منو خالق دنيای تخيّلی ذهنتون هم بدونين؟ مفهومشو خوب توی «لا اله الّا الله» نرسونده؟ وقتی تالكين مياد میگه «ارو، آن يگانه...»، يعنی «اله الّا الله»! خداییش این یعنی چی آخه؟ :) ;) انسان مگه چه مقامی داره كه بياد فرض كنه آفرينش عظيم خدا يه جور ديگه باشه؟ به فرض شما درست میگی و تالکین ملحد....اصلا جاش ته جهنمه!!! خب تو آنچه لازم بود رو گفتی....حالا دوستان میخوان پند بگیرن یا همون راه ظلالت رو پیش بگیرن! حالا یه چیزی...اگه شما نوشته های تالکین رو منحرف کننده میبینی بهتر نیست دیگه نخونیش؟!!! و اگر طرفدارای تالکین رو دنبال کننده ی راه ظلالت و گمراهی و شرک میبینی بهتر نیست دور این جاهلین رو خط بکشی؟؟؟؟ آخه میدونی خود خدا هم گفته امر معروف و نهی از منکر کن اما تا جایی که این کار باعث نشه خودت هم مثل اونها شی.اگر یه موجود پاک یه مدتی با مشرکین معاشرت و صحبت کنه تاثیر میپذیره و اعتقادات خودش هم تحت تاثیر قرار میگیره! خداییش تو تلاشتو کردی...اما این جماعتی که من میشناسم دست از این شرک برنمیدارن.شنیدی میگن؟:نرود میخ آهنین بر سنگ!!!(تامی جملات ایهام دار میزند)! بابت لحن صحبتم از همه عذر خواهی میکنم. من وقتی سيلماريليونو میخونم و به خصوص جملهی «آنک ارو، آن يكتا كه در آردا او را ايلوواتار میناميدند...»، بارها استغفار و طلب آمرزش برای روح تالكين میكنم! خيالات كه مثل واقعيّت نيست تا هرچی ببينی رو قبول كنی؛ میتونی برداشتی ديگه از يه مطلب داشتهباشی. من میتونم برداشت كنم كه تالكين اشتباه كرده و با چندبار استغفار از كنار موضوع آفرينش بگذرم؛ يا بگم اين برای اين بوده كه قدر خدای واقعی خودمونو بدونيم؛ يا اين كه بگم ارو هم مخلوق خداست و مسئوليّت داره تا جهانی «آردا»نام رو بيافرينه. به هرحال، تو افكار خودم كه از خيالات تالكين برداشت میكنم، ارو رو اعوذبالله خدا نمیدونم. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Glorfindel Thalion 528 ارسال شده در مه 17, 2012 اقا شما یه مدرک نشون بده که جهان با نت ساخته نشده. من خیلی دلایل دارم. چه از اسلام و چه از زرتشتیت. یعنی چی جهانو از نت ساخته. کفره. همه چی از کلمات ساخته شده. من ، شما ، تام. پیامبران. درخت. سنگ. روز و شب.خدا تو قرآن ننوشته با چی ساخته شده. فقط گفته تو 6 روز ( که البته منظور دوره بوده. ) من نمی دونم شما حوضه درس خوندی. درویشی یا عالم الهیات. یه زمانی خود من فکر می کردم زرتشتی ها کافرن. خدا منو ببخشه. اما وقتی تحقیق کردم. تعصب رو کنار گذاشتم. و حتی قرآن خودمونو خوندم. فهمیدم. زمانه باعث شده بود که فرشتگان به جای معصومین باشن. اصلا کاری ندارم. شما ناراحت میشی. اما خدای ما صاحب همه ی اسمای نیکو هست. به هر زبانی محیطه. فرقی نداره بهش بگی. ایزد ، گاد یا خدا یا ارو یا هر چیز دیگه. خدا همه ی نت ها رو داره. مثل ما محدود نیست. و خیلی هم رحمانه. خدا میگه اگه صفت رحمانیتم از انتقام جوییم پیشی نگرفته بود. همتون رو هلاک می کردم. من ، انسانی که روزی دوبار می رم دستشویی ، چجوری می تونم حکم صادر کنم. بگم فلانی خوبه. فلانی بده. مگه من و شما سریع الحسابیم. گندالف جان یبا چشمهاتو باز کن. ببین کجایی.بر فرضم که تالکین اشتباه کرد. مگه تو از اشتباه مبرایی که اونو محکوم می کنی. از مولا امیرالمومنین یاد بگیر که وقتی خودش یه کاری رو می کرد. حتی به درستی . کس دیگری را نصحت نمی کرد. به انجام ندادن اون کار. 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
narich 953 ارسال شده در مه 17, 2012 گندالف جان، تالکین نیازی به استغفار شما نداره. همونطور که تام گفت، به نظر هم من شما اگه دیگه کتابای تالیکن رو نخونید بهتر باشه. هم شاهد این کفر عظیم نخواهید بود و هم تالکین از دست دعاهای شما در امان خواهد بود. 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در مه 17, 2012 این بحث واقعا بی فایده است. خود تو هنوز کتابها رو نخوندی. چطور میای از چیزی که نخوندی غلط میگیری و نویسنده رو به خاطر چیزهایی که نمیدونی متهم میکنی؟ قبلا هم همین تجربه رو با ملکور مورگوت داشتیم. اونم بدون اینکه کتاب رو بخونه میومد اشکال میگرفت و حاضر نبود کتاب رو بخونه و حرفهای ما رو هم گوش نمیکرد. میدونم که این بحث هم داره همون مسیر رو میره و از اونجا که حوصله قدیم رو ندارم ترجیح میدم دیگه تو این بحث شرکت نکنم. 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مهمان ارسال شده در مه 18, 2012 (ویرایش شده) اوّلاً كه من كتابا رو دارم میخونم و نظرم هيچ عوض نشده. از مهدی جان هم میخوان لحنشونو عوض كنن، چندان مناسب نيست. دارن مستقيماً تو روم میگن: «تو كه چيزی نمیدونی، الكی حرف نزن. (ز . -ِ . ر نزن.)» دوماً اگه به اوّل افكار و خيالاتمون «مثلاً» يا «بالفرض» اضافه كنيم، بهتر متوجّه میشيم. برای مثال، تالكين: «مثلاً جهانی بود به نام آردا.» يا مکهيل: «مثلاً شخصی بود سنتديننام كه میخواست پادشاه جهان بشه.» يا كريستوفر پائولينی: «مثلاً پسری بود به اسم اراگون كه اژدهايی داشت موسوم به سفيرا.» و يا رولينگ: «مثلاً مدرسهای كه اسمش هاگوارتزه و محلّ تحصيل جادوگرانه، وجود داشت.» و... . میبينين كه تا اين جا چيزی اشكال نداره. حالا به اين جمله توجّه كنين: «مثلاً خدايی بود به اسم ايلوواتار.» ديدين يه هويی چهقدر كفرآميز شد؟ يا اين جمله: «مثلاً جهان با نواختن نغمهای به وجود آمد.» اِاِاِ... مگه تالكين كيه كه اينطوری فلسفهی خدا و آفرينش رو تغيير میده و تو ذهنش برای اونا داستان میسازه؟ بچّهها؛ من از شما میخوام كه چشمهاتونو باز كنين و خودتون از غرقشدن تو دنيای خيالی آردا و داستانای فانتزی نجات بدين. يه كمم فكر كنين ببينين چيزايی كه میخونين و دوست دارين و قبولش میكنين، درسته؟ آيا عظمت خدا در مقابل مهربونيش باعث نمیشه تا اين كار گناهی نابخشودنی باشه؟ يه كم با دقّت حرفامو مطالعه كنين، بلكه شما هم نظرتون عوض شد. و موضوعی دررابطه با بحث تا پستم اسپم نباشه و پاک نشه: من تا خدا یا پیامبران و ائمه يا فرشتگان نگن، از عقیدهام منصرف نمیشم؛ مگر دیگه چی بشه! برای همین، سعی میکنم با همکاری شما، این تاپیک جنگساز رو دوباره به فراموشی بسپارم. فقط یه نکته و اونم اینه که: الان که مشغول مطالعهی سیلماریلیونم، با خودم فکر میکنم که الله ارو رو آفریده تا اون به عنوان یه خالقک، ائا رو بیافرینه. (مثلاً برای این که ببینه مخلوقاتش تا چه حد میتونن مثل خودش باشن.) از کجا معلوم کهکشانی کشفنشده در دوردستهای کیهان، ائا نباشه؟! ویرایش شده در ژوئن 10, 2012 توسط گندالف 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aslan 2,643 ارسال شده در مه 21, 2012 «مثلاً جهان با نواختن نغمهای به وجود آمد.» اِاِاِ... مگه تالكين كيه كه اينطوری فلسفهی خدا و آفرينش رو تغيير میده و تو ذهنش برای اونا داستان میسازه؟ بانگ گردش های چرخ است این که خلق می سرایندش به تنبور و به خلق !! ----------------------------------------- جمله ذرات عالم در نهان با تو می گویند روزان و شبان ما سنیعیم و بصیریم و هشیم با شما نامحرمان ما خامشیم !! دو بیت بالا اثر حکیم مولانا بود ! نکته ای در این اشعار نهفته و اون هم اینه که جهان داره با ما انسان ها نغمه خوانی می کنه !! قسم به آسمان و کوبنده شب و تو نمی دانی که کوبنده چیست آن ستاره ثاقب است !! ( سوره الطارق آیات 1 الی 3 ) می خوام این بحث رو یه کمی به طرف فیزیک بکشونمش و از اون دید به سوالت جواب بدم !! چالش جدیدی که در جهان هستی به وجود اومده اینه که می گن کائنات از صوت آفریده شده و اون بیت ها و اون آیه هم می تونه دلیلی بر این موضوع باشه !! دانشمندان فیزیک بر این عقیده هستند که عالم هستی از ارتعاشات ظریف و دقیقی شبیه به ارتعاشات موسیقی افریده شده و بنیان گزار اون هم آقای پائولی کاشف نوترینو ها هست ! آیا همون جوری که ستاره ی شب تپش می کنه قلب ما هم تپش می کنه ؟؟ ( مسلما می توان گفت اری ) گاندالف عزیز در فیزیک امواج می شه گفت برای تولید موج ( چه خوشایند و موسیقیایی و چه ناخوشایند ) احتیاج داریم به این که یه اشفتگی تو محیط درست کنیم خواه این اشفتگی با صدای زیابیا ویلون باشه یا داد زدن !! همین قضیه رو قلب و ستاره هم هست !! قلب می تپه و صدا تولید می کنه و .... حالا قضاوت با خودته که اگه خواستی می تونی در این باب د فلسفه ی فیزیک تحقیق کنی و بفهمی که جهان امکان دارد از صوت آفریده شده باشد !! پ.ن : نوشته های بنده دال بر این نیست که ارو همون خداست من فقط یه دید از دنیای واقعی رو نشون دادم !! فکر کنم در نارنیا هم اصلان نارنیا رو با صوت افرید !! 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فنگورن 3,679 ارسال شده در مه 21, 2012 چهار پست آخر به دلیل عدم وجود محتوی پاک شد. لطفا در بحث های خود تنها به تکرار کردن نظر شخصیتون اکتفا نکنید و با دلیل و منطق به بحث بپردازید . 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tingol 26 ارسال شده در ژوئن 28, 2012 ای داده بیداد آخه به نظر من این بحث اینقد ارزش نداره هر کس هر چی دلش می خواد میتوونه فکر کنه ! :) ;) 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مهمان ارسال شده در ژوئن 28, 2012 ای داده بیداد آخه به نظر من این بحث اینقد ارزش نداره هر کس هر چی دلش می خواد میتوونه فکر کنه ! :) ;) اتفاقاً اين يه مسئلهی مهمه و بايد حل بشه. ديگران بايد نظر معقولتر رو به عنوان تفكر واحد بپذيرن و بهش عمل كنن و به بحث خاتمه بدن... البته اين تاپيک ديگه خاک وخلگرفته شده! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
MORGOTH 146 ارسال شده در ژوئن 29, 2012 گاندالف عزیز تالکین دین جدیدی نیاورده که به خاطر قرار دادن ارو بگبیم وجودی رو جایگزین خدا کرده و با این کارش مرتکب اشتباه یا گناهی شده. داستانی در ذهن داشته که مستلزم یه سری منطق و کاراکتره و در راستای اون فضا این قواعد رو ساخته نمیشه همه چیز رو از فی*** دین رد کرد 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مهمان ارسال شده در ژوئیه 21, 2012 يه سؤال: تالكين آردا رو همين دنيای واقعی خودمون میدونه؟ آخه يه جا خوندم كه تالكين گفتهبود ادامهی تاريخ آردا و سرنوشت اون، همين قرن نوزدهم- بيستم ميلاديه. اگه اونجوری باشه، مسئله خيلی جدیتر و شرکآميزتر میشه؛ چون در قبل تالكين گفتهبود: «مثلاً خدايی بود ارو نام كه الفها و انسانها و... را آفريد و آردا را منزلگاهشان قرار داد.»؛ ولی حالا میگه: «مثلاً خدايی بود ارو نام كه الفها و انسانها و... را آفريد و منزلگاهشان را آردا قرار داد و من و شما هم از از نسل اين انسانهاييم و كرهی زمين هم آردای پيشرفتهست.» 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در ژوئیه 21, 2012 خیر، تالکین تو مقدمه کتابش هرگونه شباهت بین آردا و دنیای خودمون رو رد میکنه. 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
anonymous 265 ارسال شده در اوت 15, 2012 (ویرایش شده) من آخرش نفهمیدم تو چی میخوای؟ تا حالا میگفتی که چرا تالکین به جای خدا از ارو رو خدای آردا قرار داده. حالا میگی اگه خدا رو هم در آردا قرار میداد مشکل داره! اصلا شما جای تالکین، چه کسی رو خدای آردا قرار میدادی؟ این مثالت هم مثل مثالهای قبلیته. تو داری با خصایص انسانیت در این مورد قضاوت میکنی و خودت رو جای اون پدر، مادر و نقاش میذاری. اما نمیتونی در مورد خدا هم با خصایص انسانی قضاوت کنی. از نظر اون پدر، مادر، نقاش، تو و من این کارهایی که تو مثالهات زدی درست نیست. اما از نظر خدا(که هرگز حسادت و دلخوری ناشی از دیده نشدن زحماتش نداره) این کار اشتباه نیست. خدا از اینکه بنده هاش الطافش رو نمیبینن ناراحت نمیشه. به قول سعدی «در هر نفسی که فرو میرود دو نعمت است» کی میتونه سپاسگذار تمام الطاف خدا باشه؟ پس خدا باید از دست همه ناراحت باشه! توی همون نماز «الرحمن الرحیم» هم میگیم. ارحم الراحمین یعنی چی؟ کسی که از دست بنده اش دلخور بشه نمیتونه ارحم الراحمین باشه. ادامه حرفت هم اصلا صدق نمیکنه. کسی تو این فروم ارو رو خدای خودش نمیدونه که از عبارت «ایاک نعبد» اسم میبری! الله خدای ماست و ارو خدای موجودات داخل آردا! این دوتا هم با هم در تضاد نیستن. مهدی جان خیلی از حرفات به عقل ناقص من درسته ولی این که در مورد ارحم الراحمین بودن خدا گفتی یه جورایی ازش نمیشه این برداشتو کرد که پس اصلا عذاب نباید وجود داشته باشه؟ قصد مچ گرفتن نداشتم(که اصلا اندازه این حرفا نیستم!) فقط چون به پستت + دادم میخواستم بگم این تیکه ش رو یه جورایی قبول ندارم! با عرض ادب :ymapplause: ضمنا گرچه میدونم احتمالا هیچکی بام موافق نیست ولی این بحث به نظر من جالب ترین بحث فرومه! :ymparty: ویرایش شده در اوت 15, 2012 توسط anonymous 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در اوت 15, 2012 ارحم الراحمین بودن خدا با عدالتش در تضاد نیست. اینکه هر کس به سزای اعمالش میرسه که سر جای خود. گندالف میگفت خدا به خاطر این حرف تالکین از دستش ناراحت میشه و من در جوابش این حرف رو زدم. خدا به خاطر این حرف از بنده اش ناراحت نمیشه چون ارحم الراحمینه. اگه این حرف گناه باشه به سزای عملش میرسه. خدا مثل ما نیست که چون ناراحت شده عذاب بده. عذاب به دلیل نفس گناهه و بر اساس عدالت. امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
وابلامور 117 ارسال شده در اوت 15, 2012 بابا این چرندیات که ملکول گفت چه ربطی به تالکین داره بنده یه داستان نوشتم خدای واحد و یگانه ای هم داره. بیا منو هم خفت کن که ملحدی و فلان اینو در نظر داشته باش که جهان حتی تخیلیش بدون مبدر نمیشه حتما باید یکی باشه که اون جهان رو خلق کنه پسرکم خدای دنیای من همون صفاتی رو داره که خدای بزرگ داره داش من 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
MORGOTH 146 ارسال شده در اوت 15, 2012 بابا این چرندیات که ملکول گفت چه ربطی به تالکین داره در واقع این چرندیات اسم دیگه داره بهش میگن پست .کسی هم کسیو خفت نمیکنه چون اینجا مدیرا و ناظرا همیشه فعالن و تقریبا تک تک پستا رو بررسی میکنن اگه موردی باشه تصمیم میگیرن که چه برخوردی کنن این همه تاپیک هم واسه اینه که اگه کسی سوالی داره به جواب برسه یا اگه نظری داره مطرح کنه ( فارغ از درست یا غلط بودنش ) تا بقیه استفاده کنن یا اگه اشتباهه اصلاحش کنن درباره ملحد بودن منظورتونو نفهمیدم ولی لحنتون مناسب نیست 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در اوت 16, 2012 چندان بی ربط نیست اما... بنده از دبیر دین زندگی خودمون که فوق لیسانس الهایت هست پرسیدم که نظرتون راجب ارباب حلقه ها چیه؟ گفت: ارباب حلقه ها یک فیلم صد درصد ضد ما***ی هست و البته ضد دینه!!!!! ارباب حلقه ها نه پیرو اینوره نه پیرو اونور! من گفتم: حالا اگه یک فیلم ضد دین باشه نگاه کردنش گناهه؟ گفت: ابدا! شما به قصد اینکه یک فیلم رو دوست داری نگاهش می کنی و از وقایعش لذت میبری و اشکالی هم نداره! نگاه کن. گناهی هم نداره... خوب حالا خیالتون راحت شد! اگر کتاب های تالکین ضد دینم باشه خوندن یا دیدنشون گناهی نداره.... نا گفته نماند که این جناب، قضاوت های نادرستی از فیلم ارباب حلقه ها داشتن و بنده یک مختصر حرف هایی بهشون زدم که قانع شدن! آدرس سایت هم دادم... 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
pirooz 307 ارسال شده در اوت 17, 2012 بابا این چرندیات که ملکول گفت چه ربطی به تالکین داره بنده یه داستان نوشتم خدای واحد و یگانه ای هم داره. بیا منو هم خفت کن که ملحدی و فلان اینو در نظر داشته باش که جهان حتی تخیلیش بدون مبدر نمیشه حتما باید یکی باشه که اون جهان رو خلق کنه پسرکم خدای دنیای من همون صفاتی رو داره که خدای بزرگ داره داش من بپا مرتد نشي :ymapplause: تو اين مورد به نظر من هم مشكلي نداره .اگر از جهان واقعي هم بيايم بيرون تو جهان خودمون هر جامعه اي يه خدايي داره ! يكي خدا يكي بودا يكي الله يكي زئوس يكي يهوه يكي ... در اصل ميشه گفت همه يكين فقط يكي دوست داره به خداش بگه ارو يا چيز ديگه !تو يه پستي هم بود گفته بودم (شايدم گفته بودند) يكي وجود خدا رو تو ابر ميبينه يكي تو گل يكي تو دريا ايرادي نداره .يكي نماز ميخونه يكي اعتقاد داره به اينكه بگه خدايا بابت نعمت هايي كه به ما دادي سپاس كفايت ميكنه .يكي هم ميگه خدايي وجود نداره !اعتقاده ديگه ! حالا اينكه ايرادش كجاست من نميدونم ! 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
* لرد الروند * 1,716 ارسال شده در سپتامبر 29, 2012 (ویرایش شده) با سلام. بنده در نمایه ی خودم که در مورد ادامه ی بحث نمایه ی یکی از دوستان بود، در مورد موضوع مورد بحث، به طور مفصل صحبت کردم! برای استفاده ی سایر دوستان، بخش هایی از اون نوشته رو ویراش کردم و در این تاپیک قرار میدم تا تمامی کسانی که در این مورد به سوالاتی در ذهن برخورد کردند و در پیدا کردن پاسخ اون سوالات ناکام بودند، از نتیجه ی به دست اومده در این مطالب استفاده کنند! بحث های بسیار زیادی بین دوستان(هم در این تاپیک و هم در نمایه ی مربوطه) انجام شد و هریک استدلال های مختلفی رو در دفاع از موضع خود ارائه دادند! قدر متیقّن آنچه که از ظواهر امر بر میاد، در خلال بحث های کثیری که بین تمامی دوستان انجام شد، سه نوع موضع مختلف در مورد این موضوع به چشم می خوره! عده ای از دوستان بر این عقیده هستند : ایده آل این است که ارو مخلوق الله باشه و این الله هست که زمین رو آفرید و آفرینش ائا رو به ارو واگذار کرد! در واقع این عده معتقدند، تحت هیچ شرایطی نباید برای آفرینش مخلوقات به صورت مستقیم و بدون واسطه(حتی در دنیای خیالی و فانتزی) شریکی برای خدا قائل شد. عده ای دیگه از دوستان اعتقاد دارند ارو نام دیگر الله هست و الله در کنار زمین، ائا رو آفرید. این عده معتقدند هیچ فرقی بین ارو ، الله ، اهورامزدا، یهوه، و سایر اسامی وجود نداره و همه ی این اسامی دال بر یگانگی آفریدگاری به نام خدا هست؛ بنابر این ارو در دنیای خیالی را دقیقاً الله در دنیای واقعی میدونند! و سر انجام عده ای دیگر داعیه دار نظریه ی سوم هستند و اعتقاد جازم دارند که ارو خدای خیالی هست و دنیای خیالی رو آفرید. این عده به طور یقین بین دنیای خیالی و دنیای واقعی تفکیک قائل شدند و به هیچ وجه بین این دو، شباهتی نمی بینند و در واقع اعتقاد دارند دنیای خیالی اصلاً وجود خارجی نداره تا قابلیت قیاس با دنیای واقعی رو داشته باشه! در بین بحث هایی که در مورد این موضوع انجام شد، در برخی از موارد جنبه ی احساسی بحث کاملاً مشهود بود و خواننده به طور واضح متوجه ی آن قسمت میشد! احساسی شدن یک بحث باعث میشه کسی که قراره نظرات خودش رو بیان کنه، نتونه آنچنان که باید و شاید منظور واقعی رو به طرف مقابل القاء کنه و در این بین چه بسا در گفتارش هم تناقضاتی دیده بشه! همین امر باعث خواهد شد هیچ نتیجه ای از بحث گرفته نشه! اینکه انسان برای اعتقاداتش بحث و جدل میکنه خیلی خوبه، اما همیشه در بحث هایی که در مورد خدا و پیغمبر و دین انجام میشه، طرفی که در پی دفاع از دین هست، باید به سطح اعتقادات مذهبی طرف مقابل بحث هم توجه کنه و ببینه اعتقاداتش در چه حد هست ؛ پافشاری کردن بر نظر شخصی خود، بستگی به نوع اعتقادات طرف مقابل داره! بی تردید بحث کردن در مورد مسئله ای، بین دو طرفی که از لحاظ کلیات اعتقادی با هم همنظر هستند، بسیار متفاوت از زمانی هست که دو طرف بحث از لحاظ اعتقادی و مذهبی کاملاً رو به روی هم قرار گرفته اند و حتی در مورد موضوع واجب الوجود بودن خدا و ذات خدا با هم اختلاف نظر دارند!!! به همین دلیل وقتی شخصی در مورد برخی مسائل جزئی مثل همین موضوع با کسانی بحث میکنه که مثل خودش به خدای یگانه اعتقاد دارند و آفریدگار آسمان و زمین رو خدای خودشون میدونند، هرگز نباید این تفکر رو داشته باشه که در بحث مورد نظر، بی تردید حرفی که خودش میزنه و نظری که خودش به اون اعتقاد داره، صحیح ترین و کامل ترین نظر هست و نعوذ بالله وحی مُنزلی هست که در صحتش شکی نیست! نه این تفکر با توجه به متدیّن بودن دوطرف بحث، در اینجا غیر منطقی هست! از نظر ما(که انسانهای دیندار و خداپرستی هستیم)، زمانی حرف های یک طرف بی تردید کاملاً درست و بدون نقص هست که در مقابل شخصی موضع گرفته که وجود خدای یگانه رو به طور کل نفی میکنه و بر سر اینکه اصلاً خدایی وجود داره یا نداره با هم مجادله می کنند! بی تردید در اینگونه بحث ها، شخصی که اعتقاد به وجود خدای یگانه داره، تحت هیچ شرایطی از موضع خود کوتاه نمیاد(حتی اگر در بحث کم بیاره و شکست بخوره)! اما این بحث شامل این مورد نمیشه؛ در اینجا همه اعتقاد راسخ به وجود ذات یگانه ی خداوند متعال دارند و بحث بر سر کلیت وجودی خداوند نیست! بنابراین باید به تمامی نظرها احترام گذاشت و همه ی نظرها رو موشکافانه بررسی کرد تا بتوان به یک نتیجه ی منطقی رسید! دوستانی که اولين نظريه رو مطرح کردند، اعتقاد دارند که حتی نظریه ی خودشون هم دارای نقایصی هست اما معتقدند نسبت به نظریات دیگر، بهتر و کامل تره! این عده، عیب نظر خودشون رو در این می دونند كه : """ درسته که آفرینش زمین و موجودات واقعی رو به خدای واقعی نسبت دادیم اما آفرينش ارو که وجود خارجی نداره رو هم به خدا نسبت داديم و این یعنی دروغ بستن به خدا """! این عده، عیب دومین نظريه رو هم در این می دونند كه : """ ائا و هرچه در اون هست به خدا نسبت داده شده ، در صورتی که ائا وجود خارجی نداره و ذات این ارو که در عالم واقع وجود نداره، به الله تشبیه شده"""! استدلال این عده در رد کردن نظریه ی سوم اينه : """ اگر ارو چیزی غیر از الله معرفی بشه، بنابراین الله خدای اين دنيای خيالی و آفريدگار اين موجودات خيالی نيست؛ درحالی كه خود الله بايد آفريدگار همه موجودات (چه در واقعيت و چه در خيال) باشه """"! طرفداران نظریه ی اول، با این تفکر که چون مقدار كفر و گناه دروغ بستن به خدا کمتر از گناه شریک گرفتن برای خدا و نام نهادن اسمی دروغین(ارو) برای خدای متعال هست، نظر خودشون رو کاملتر از دیگر نظرات می دونند! بنده با توجه با اطلاعاتی که در زمینه ی فقه دارم، در جواب این حرف باید بگم که هرگز اینطور نیست!!! خدا، ده ها آیه ی قرآن رو اختصاص به این موضوع داده و بارها و بارها به مؤمنان تذکر داده که از دروغ بستن به خدا و پیامبرش بپرهیزید زیرا اگر به آنها دروغ نسبت دهید در صف کافرانی خواهید بود که بر علیه اسلام قیام کردند(یعنی دروغ بستن به خدا، نه تنها کفر هست، بلکه گناه جنگ در برابر اسلام رو هم به همراه خواهد داشت)! پیامبر در لحظات آخر عمر پُر برکتشون ، با اینکه در سر راه اسلام خطرات و انحرافات زیادی قرار داشت و هر کدوم از اون خطرات می تونست کمر اسلام رو بشکونه و برای همیشه این دین رو محو کنه، اما پیامبر فقط و فقط از یک موضوع بسیار نگران بود و اون موضوع چیزی جز ساخته شدن احادیث جعلی و دروغ بستن به خدا و پیغمبر نبود! به همین دلیل هست که در بین کتاب های بسیاری که در زمینه ی احادیث معصومین و احادیث قدسی وجود داره، فقط چند کتاب معتبر مثل بحارالانوار و وسائل الشیعه هستند که شامل احادیث متواتر و مستند هستند! شالوده ی تفکر این عده این هست که در اصل ارو باید مخلوق الله باشه و الله زمین رو آفرید و آفرینش ائا رو به ارو واگذار کرد! بنده می تونم درک کنم که این عده با چه تفکری( تفکر مثبت توأم با تعصب دینی) این نظریه رو مطرح کردند ؛ اما جدا از اینکه این نظریه صحیح است یا غلط، باید بگم که بسیار بسیار نظریه ی خطرناکی هست! به این دلیل این نظریه خطرناک هست چون کسانی رو که بالواقع دنیای فانتزی رو در دل و جان و زبان خودشون جدا از این دنیا می دونند، مجبور به پذیرش این موضوع میکنه که تک تک موجودات خیالی دنیای فانتزی رو با موجودات دنیای حقیقی مقایسه کنند! بی تردید این قیاس، یک قیاس مع الفارق محض خواهد بود و قیاس مع الفارق کاریست عبس و بیهوده! باز هم تکرار می کنم که در پی نقض نظریه ای که این عده داده اند نیستم اما همونطور که گفتم به هیچ وجه این نظریه در دنیای فانتزی بی خطر نخواهد بود و چه بسا باعث انحرافات فکری و اعتقادی و انحطاط اخلاقیات هم بشه! در مقابل نظریه ی اول، عده ای دیگه از دوستان اعتقاد دارند ارو نام دیگر الله هست و الله در کنار زمین، ائا رو آفرید. این عده معتقدند هیچ فرقی بین ارو ، الله ، اهورامزدا، یهوه، و سایر اسامی خدا وجود ندارد و همه ی این اسامی دال بر یگانگی آفریدگاری به نام خدا است؛ بنابر این ارو در دنیای خیالی را دقیقاً الله در دنیای واقعی میدانند! طرفداران این نظریه هم برای دفاع از موضع خود، دست به استدلال زدند و دلایلی ذکر کردند! عده ای از انها اینطور استدلال کردند که : """ ارو یعنی یگانه ؛ آنکه او یکتاست ! یکی از صفات الله ، احد هست ؛ که معنی اش میشه یکتا. پس نتیجه می گیریم که الله و ارو یک نفرند ، همانطور که خداوند و پروردگار یک نفرند.""" ! دومین استدلالی که برخی دیگر از طرفداران این نظریه بیان کردند، این است که : """ هر خدا پرستی در زبان خودش برای خداوند یکتا که آفریننده ی آسمان و زمین هست اسم خاصی گذاشت و منظور همه ی این موحدان همان خدای یگانه هست """! اما دوستان عزیزم، باید پذیرفت این دو استدلالی که طرفداران این نظریه مطرح کردند، کاملاً با هم متفاوت هستند و به هیچ وجه نباید در کنار هم قرار بگیرند! انسانهای یکتا پرست که برای خالق یکتا و واقعی نام های مختلفی برگزیدند، در واقع معبود همه ی اونها همون آفریدگاری هست که در قرآن به "رَب السَّماوات و الأرض" تعریف میشه! خدایی که زرتشتیان و مسیحیان و یهودیان و مسلمانان و سایر موحدان جهان می پرستند، یکتای واقعی هست که به هیچ وجه نمی تونه موضوع قلم یک نویسنده در داستان های فانتزی و تخیلی قرار بگیره! منظور این عده این هست که ارو در دنیای فانتزی در واقع همین الله در دنیای حقیقی هست و هیچ فرقی بین ارو و الله وجود ندارد جز یک اسم ظاهری ؛ اگر این نظریه رو بپذیریم، پیرو آن مجبور میشیم این رو هم بپذیریم که در داستان های تالکین، خواننده باید تخیل خودش رو در ذهن به واقعیت تبدیل کنه و مخلوقات ارو یا همون الله رو با انسان های واقعی ، پرندگان و خزندگان و گیاهان واقعی و غیره مقایسه کنه!!!!! آیا این عاقلانه هست که دنیای خیالی به وجود اومده توسط ارو که مملو است از موجودات خیالی رو با دنیای واقعی انسان ها مقایسه کنیم؟! آیا واقعاً میشه ارو همون الله باشه و یک نویسنده، خداوند متعال رو در قالب قلم در دنیایی خیالی وصف کنه؟! خوب مسلماً این عده هم با کمی تفکر قبول خواهند داشت که ما هیچوقت نمی تونیم و نباید خدای دنیای فانتزی رو که به قلم یک نویسنده وجود خارجی پیدا کرده و در اون دنیا فقط و فقط موجوداتی خیالی وجود دارند رو با خدایی مقایسه کنیم که با قدرت خودش تمام کهکشان ها و سیارات و زمین و موجودات واقعی ساکن زمین رو خلق کرد! مسلماً دوستانی که استدلال کرده اند اهورامزدای زرتشتیان، یهوه یهودیان، الله مسلمانان و غیره، همه و همه بر میگرده به خداوند یگانه ی توانا که خالق آسمان و زمین هست و بی تردید اسامی مختلف خدای واقعی هیچ خللی رو در ذاتش به وجود نمیاره، کاملاً صحیح و درست فرمودند، اما نقطه ی تاریک استدلال این عده در این بود که نتیجه ای اشتباه از این استدلال صحیحشان گرفتند! آنها مانند ریاضیدانی بودند که یک مسئله ی سنگین و سخت رو با بهترین فرمول ها حل کرد اما در آخرین مرحله جواب مسئله رو غلط نوشت! دوستان عزیز، اگر ارو به معنی یگانه هست، باید به این نکته توجه داشت که این یگانگی منحصر در دنیای فانتزی و خیالی هست و به هیچ وجه با یگانگی خداوند بزرگ در عالم واقعی در یک ردیف قرار نمی گیره! در واقع یگانگی خداوندی که دنیای واقعی رو آفرید، ذاتی وصف صفت این خدا هست، در صورتی که یگانگی خدای دنیای خیالی، زاییده ی ذهن خلاق نویسنده هست! حالا به فرمول های زیر توجه کنید : باز، نوعی پرنده است ؛ درِ گاوصندوق باز است ؛ پس نتیجه می گیریم درِ گاوصندوق، نوعی پرنده است! حالا به این توجه کنید : ارو در لغت به معنای یگانه است ؛ الله یگانه است ؛ پس نتیجه می گیریم ارو همان الله است! به این فرمول در علم منطق و جدل میگن مغالطه؛ و مغالطه از اساس باطل و اشتباه هست! از این مسائل که بگذریم، می رسیم به نظریه ی سوم. اساس و بنیان تفکر این عده بر این بنا نهاده شده که دنیایی که وجود خارجی نداره، تحت هیچ شرایطی در وادی قیاس با دنیای واقعی گنجانده نخواهد شد! این عده معتقدند : """ اینکه بگیم یک خدای خیالی، یک موجود خیالی رو در یک دنیای خیالی خلق کرده، هیچ کفری نخواهد بود! چرا باید الله آفریدگار موجودات خیالی باشه؟ مگه این موجودات وجود دارند که نیاز به خالق واقعی داشته باشند؟! """ به نظر شخصی بنده ، استدلالی که طرفداران این نظریه برای دفاع از موضع خود انجام داده اند، در بین استدلال هایی که برای دفاع از سایر نظرات انجام شد، استدلالی قوی تر هست و قابل استناد می باشد! اگر واقعاً نویسنده ی کتاب های فانتزی، به هنگام خلق دنیای خیالی، به هیچ وجه در پی قیاس با دنیای واقعی نباشه و خواننده ی داستان های فانتزی هم به هیچ وجه این دنیای خیالی رو با دنیای واقعی مقایسه نکنه، این موضوع بلاشک از انحرافات فکری و تفکرات آلوده، مبری خواهد بود! در این نظریه، سه شاه کلید دیده میشه که وجود همه ی اونها برای رسیدن به گنجینه ی مورد نظر ما که در اینجا همان نتیجه ی بحث هست، لازم و ضروریه و عدم وجود یکی از اینها، باعث به وجود اومدن خطراتی در تفکرات خواننده ی داستانهای فانتزی میشه و ممکنه باعث بشه خواننده در وادی قیاسی باطل قرار بگیره ! شاه کلید اول : خدای کاملاً خیالی - شاه کلید دوم : دنیای کاملاً خیالی - شاه کلید سوم : مخلوقات کاملاً خیالی! وجود این سه مورد مهم، ما رو به این نتیجه می رسونه که وجود خدایی خیالی که توسط ذوق هنری یک داستان نویس قهار و هنرمند خلق شد، در دنیایی کاملاً خیالی که به هیچ وجه وجود خارجی نداره و مخلوقاتی خیالی که در اونجا زندگی می کنند، هیچ منافاتی، هیچ تشابهی، هیچ تناقضی و هیچ تداخلی با "رَب السماوات والأرض" ، خداوند رحمان و رحیم ، خداوند قهار و مقتدر که وجودش لایتناهی هست، نداره! إن شاء الله همیشه و در همه حال، در پناه رب العالمین، موفق و مؤید باشید. ویرایش شده در سپتامبر 29, 2012 توسط * لرد الروند * 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست