رفتن به مطلب

Recommended Posts

LObeLia

خب در مورد تصویر نقاشی شده: سندیت ک نداره. ملت هر چی دوس دارن میکِشن و تصوراتشون رو ب بقیه منتقل میکنن! =))

...

من گاهی فک میکنم شاید توصیف ارو برای استاد تالکین بیش از اندازه سخت بوده.یا اینکه حتا حرف زدن در موردش استادو خسته میکرده.

ما حتا توی دنیای واقعی هم عین همینو داریم اما برای جلوگیری از شرکی ک بوجود خواهد اومد نقش فرشتگان خیلی خیلی کمرنگه. و البته کم بهشون پرداخته شده . درباره ی کارکردشون و وظایفشون و... در صورتی ک من معتقدم خداوند دستور خیلی از کارارو ب فرشتگان میده و اونا انجام میدن. مثلا همین عزرائیل. ما توی آردا ماندوس رو داریم ک روح خلایق رو میگیره. از کجا میدونیم ک عزرائیل کم کارتر از ماندوسه؟ و نمونه هایی ازین دست...

من هیچ شباهتی بین خدایان یونانی و والار نمیبینم. ارو منزه و بی آلایشه اما اگه با زئوس مقایسه اش کنیم اونوقت بی انصافی کردیم. چون زئوس فرزندان بسیاری داشته. مث انسانها تولید مثل میکرده و عاشق میشده . به کالبد انسانی و حیوانی درمیومده. برادر داشته. و هادس و هفائیستوس و زئوس در واقع یه سه گانه رو تشکیل میدن. و اگه بگیم کرونوس بالاتر از اینها بوده اما در زمان فرمانروایی اونها توسط همونها کشته میشه.و... کلا اینها توحیدی نیستن.

اما ارو بلاتشبیه . و از همه ی این نسبت دادن ها منزه و پاکه. توحید بسیار قوی ای در آردا حاکمه. من بارها توی سیلماریلیون ب این نکته برخوردم ک هر موقع نقش والار داره کمرنگ میشه استاد تالکین خیلی سریع میاد یجوری مارو متوجه یکتا و توحیدی بودن ارومیکنه. تا همچین برداشتی نداشته باشیم. مثلا درمورد همن ملکور ک شما مثال زدین من میگم ک توی آینولینداله خود اروایلوواتار خیلی صریح بیان میکنه ک :

"...وتو ملکور خواهی دید ک هیچ نغمه ای نواخته نشود اگر منش و منتهایش در من نباشد و نیز کسی را یارای آن نیستک ب رغم میل من آهنگ را دگرگون کند."

خب ازینجا میفهمیم ک سرمنشا تمام اراده ها در دست خود ارو هست و بدون اذن و خواست اون کاری انجام نمیگیره.

حالا اینکه چرا ارو ایلوواتارنقشش کمرنگه من نظرم اینه ک این جزو زیبایی های افسانه شده. لینک رمزآلود بودنش و این کم پرداختن بهش خیلی میتونه افسانه رو بزرگ و قابل تامل جلوه بده. خالقی ک دم دست نیست... این عظمت اون خالق رو میرسونه. این میتونه خیلی ظریف باشه ک در عین کمرنگ بودن اما ما همه کاره میبینیم اونو.

این اشتباه تالکین نیست...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

خب در مورد تصویر نقاشی شده: سندیت ک نداره. ملت هر چی دوس دارن میکِشن و تصوراتشون رو ب بقیه منتقل میکنن! =))

...

من گاهی فک میکنم شاید توصیف ارو برای استاد تالکین بیش از اندازه سخت بوده.یا اینکه حتا حرف زدن در موردش استادو خسته میکرده.

ما حتا توی دنیای واقعی هم عین همینو داریم اما برای جلوگیری از شرکی ک بوجود خواهد اومد نقش فرشتگان خیلی خیلی کمرنگه. و البته کم بهشون پرداخته شده . درباره ی کارکردشون و وظایفشون و... در صورتی ک من معتقدم خداوند دستور خیلی از کارارو ب فرشتگان میده و اونا انجام میدن. مثلا همین عزرائیل. ما توی آردا ماندوس رو داریم ک روح خلایق رو میگیره. از کجا میدونیم ک عزرائیل کم کارتر از ماندوسه؟ و نمونه هایی ازین دست...

من هیچ شباهتی بین خدایان یونانی و والار نمیبینم. ارو منزه و بی آلایشه اما اگه با زئوس مقایسه اش کنیم اونوقت بی انصافی کردیم. چون زئوس فرزندان بسیاری داشته. مث انسانها تولید مثل میکرده و عاشق میشده . به کالبد انسانی و حیوانی درمیومده. برادر داشته. و هادس و هفائیستوس و زئوس در واقع یه سه گانه رو تشکیل میدن. و اگه بگیم کرونوس بالاتر از اینها بوده اما در زمان فرمانروایی اونها توسط همونها کشته میشه.و... کلا اینها توحیدی نیستن.

اما ارو بلاتشبیه . و از همه ی این نسبت دادن ها منزه و پاکه. توحید بسیار قوی ای در آردا حاکمه. من بارها توی سیلماریلیون ب این نکته برخوردم ک هر موقع نقش والار داره کمرنگ میشه استاد تالکین خیلی سریع میاد یجوری مارو متوجه یکتا و توحیدی بودن ارومیکنه. تا همچین برداشتی نداشته باشیم. مثلا درمورد همن ملکور ک شما مثال زدین من میگم ک توی آینولینداله خود اروایلوواتار خیلی صریح بیان میکنه ک :

"...وتو ملکور خواهی دید ک هیچ نغمه ای نواخته نشود اگر منش و منتهایش در من نباشد و نیز کسی را یارای آن نیستک ب رغم میل من آهنگ را دگرگون کند."

خب ازینجا میفهمیم ک سرمنشا تمام اراده ها در دست خود ارو هست و بدون اذن و خواست اون کاری انجام نمیگیره.

حالا اینکه چرا ارو ایلوواتارنقشش کمرنگه من نظرم اینه ک این جزو زیبایی های افسانه شده. لینک رمزآلود بودنش و این کم پرداختن بهش خیلی میتونه افسانه رو بزرگ و قابل تامل جلوه بده. خالقی ک دم دست نیست... این عظمت اون خالق رو میرسونه. این میتونه خیلی ظریف باشه ک در عین کمرنگ بودن اما ما همه کاره میبینیم اونو.

این اشتباه تالکین نیست...

شیرین بانو جالب و خوب گفتی و بحث رو آوردی روی مسیری که من میخوام

بله ولی نمی دونم تالکین قصدش رمز الود کردن بوده یا خیر

مثلا تا ایرمو ارباب مناظر و رویاها یا اولمو ارباب آبها ناخودآگاه ذهن آّبها

ناخودآگاه ذهن آدم به سمت میتراییسم یا مزداییسم یا خدایان یونانی و رومی میره در صورتی میدونید تالکین یه مسیحی معتقد بوده

من بخاطر همین نمیتونم قضاوت کلی کنم و جملاتم با اماو اگره

مثلا در قضیه نابودی دو درخت و بعد دنبال کردن ملکور توسط فئانور من حق رو به فئانور میدم و شاید اگه من جای ارو بودم والار رو توبیخ میکردم

در ابتدای والا کوئنتا ،تالکین بر یگانگی ارو تاکید میکنه ولی اینقدر ت.صیف والار میشه و اونا قدرتمند نشون داده میشن که نمیتونیم اونارو فقط فرشته مقرب در نظر بگیریم

من هنوز موندم والارها رو خدایان حساب کنم یا فرشته؟

در مورد عکس راستش نمیدونم باید دقت بیشتری در این زمینه بشه

اینو در دانشنامه والیمار دیدم

180px-Ted_Nasmith_-_Melkor_Weaves_Opposing_Music.jpg

آها راستی یادم رفت بگم تا حدودی اشاره من به زئوس در مورد مانوه بود و هادس ملکور

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

توی دنیای ما هم انتقادات فراوانی ب الله میشه توسط همه ی ما. کلا بنظر من بحث درباره ی ارو ب جایی ختم نمیشه. همنطور ک در دنیای الان بحث ها پیرامون خداوند همیشه باز باقی موندن. ما اون قدرت ازلی و مطلق (حالا با هر اسمی) نمیشناسیم و از علت و حکمت کرده ها و نکرده هاش باخبر نیستیم. چون ما این پایینیم و اون بالاست و بهش دست رسی نداریم. جز همون قدر ک خودش دستمونو باز گذاشته و شناختمون بسیار محدوده. و چه توقعی از خودمون داریم ک ب این سوالای بزرگ و عمیق ک بزرگتر از توانایی و دانش ماست, پاسخ بدیم؟؟؟

سوالتون در مورد این تصویر ک مگه ارو جسم داره یخورده دور از فکر نیست؟

نمیدونیم انگیزه ی این نقاش چی بوده؟ و شاید اصلا این عکسو ب ارو نسبت دادن. و فقط گذاشتن زیر اسم ارو. و اصلا متعلق ب این افسانه نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

توی دنیای ما هم انتقادات فراوانی ب الله میشه توسط همه ی ما. کلا بنظر من بحث درباره ی ارو ب جایی ختم نمیشه. همنطور ک در دنیای الان بحث ها پیرامون خداوند همیشه باز باقی موندن. ما اون قدرت ازلی و مطلق (حالا با هر اسمی) نمیشناسیم و از علت و حکمت کرده ها و نکرده هاش باخبر نیستیم. چون ما این پایینیم و اون بالاست و بهش دست رسی نداریم. جز همون قدر ک خودش دستمونو باز گذاشته و شناختمون بسیار محدوده. و چه توقعی از خودمون داریم ک ب این سوالای بزرگ و عمیق ک بزرگتر از توانایی و دانش ماست, پاسخ بدیم؟؟؟

سوالتون در مورد این تصویر ک مگه ارو جسم داره یخورده دور از فکر نیست؟

نمیدونیم انگیزه ی این نقاش چی بوده؟ و شاید اصلا این عکسو ب ارو نسبت دادن. و فقط گذاشتن زیر اسم ارو. و اصلا متعلق ب این افسانه نیست.

خب محدود بودن ذهن ما دلیل نمیشه در مورد چیزی بحث نکنیم بخصوص در مورد یک فانتزی،اینکه تالکین چی میگه و چه اطلاعاتی داریم از دنیای اون یه مسئله اس

و اینکه چه استنباطی و تحلیلی رو خودمون میتونیم سوار بر این اطلاعات کنیم یه چیز دیگه

این عکس هم در ادامه همون دغدغه هاست یعنی دوراهی اینکه تالکین رمزآلود بودن رو انتخاب کرده یا واقعا بر مبنای اندیشه های کهن این حماسه رو شکل داده

شباهت هایی هست بین اساطیر اسکاندیناوی و والار و بین آینولیندالیه (نمیدونم خود من به اشتباه خیلی بجاش سرود افرینش رو میگم ولی سرود آفرینش بخصوص در ادیان ابراهیمی و عهد قدیم و روایات اسلامی گسترده تره

و در اینجا تالکین در اینجا از وسط شروع میکنه)

و بین دنیای تالکین و نوشته های عهد قدیم

واقعا بحث اینه تالکین دقیقا منظورش کدوم بوده؟آیا فقط یکی از اونا رو مدنظرش بوده یا مخلوطی از اینارو؟خب شیرین در موردخدا در کتب دینی خیلی در مورد علت کارهای خدا و خلقت و .. بحث میشه

در ابتدای سیلماریلیون هم این دید وجود داره ولی بعد کمرنگ میشه

در مورد تصویر هم خب باید میگرفتی در مورد اساطیر یونان و اسکاندیناوی به نوعی بر جسم تاکید میشه ولی در ادیان نه

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

تالکین یه کاتولیک مومن بوده. چطور میتونه ب ارو جسم بده؟؟

کتب دینی منظورتون دقیقا کدوم کتاب هاست؟ من ک هرچی دیدم صرفا نظریه هایی بوده ک توسط مخالفان نقد و رد شده. اگه منظورتون قرآنه. خب من در مورد قرآن هیچ حرفی ندارم بزنم. و اصلا نمیتونم چیزی ازش در بیارم توی خیلی از موارد. قرآن قرانه و نه هیچ چیز دیگه ای.خیلی گنگ و در عین حال همه ی احکامش قاطع نیس. اکثر دوستان اینجا میدونن من شخصی هستم ک هرگز قرآن رو تا هیچ جایگاهی تنزل نمیدم. و این اعتقاد منو درباره ی قرآن ب این منظور نگیرین.

اگه داریم در مورد این فانتزی بزرگ بحث میکنیم و این کارم هیچ مشکلی نداشته باشه صرفا داریم برداشت های خودمونو بیان میکنیم و اگه حالت مدافعی نگیریم برداشتهامون اصلاح خواهند شد. پس منتظر نتیجه ی قاطعی نباید باشیم.

نمیفهمم همه چ اصرای دارن ک اثر استادو اقتباس شده جلوه بدن. ما بین تمام افسانه ها و حتا افسانه های ادیان شباهت هایی داریم و این ربطی ب اقتباس کردن نداره. دلیلش اینه ک همه ی ما انسانیم و فرهنگ انسانی داریم روی ی زمین زندگی میکنیم. و این خودش شباهت هایی رو در پی خواهد داشت...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

خب عهد قدیم و تورات و اسفار رو بخون تا حدودی متوجه میشی

خب بحث من نیست برای من تالکین یه فانتزی نویس و کتاب هاش هم فانتزی

ولی آیا همه مثل منن که صرفا به تالکین و آثارش به عنوان سرگرمی و خاطره ای خوش نگاه کنن

آیا تازگیا به جای خداییش نمیگن اروییش یا به ارو قسم نمیگن.درسته ما مسلمانیم ولی به نوعی آثار تالکین تاثیر گذار هست

خیلی از بحث هارو باید کنار بزاریم وقتی صرفا به اثار تالکین به عنوان سرگرمی نگاه کنیم ولی اگه دیدی جدی داشته باشیم باید خیلی چیزارو کندوکاو کنیم

خیلی هارو میبینم بیخود و بیجهت تالکین و آثارش و درکل فانتزی هارو زیر سوال میبرن و خیلی ها که مداحی اثارشو میکنن و به نظرم کار هردو اشتباس

یه سوال شخصی :من موندم چطور میگی از قرآن نمیتونی سر دربیاری ولی هرگز قرآن رو تا هیچ جایگاهی تنزل نمیدی آیا صرفا براساس تعصب و تقلید نیست؟

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

خب عهد قدیم و تورات و اسفار رو بخون تا حدودی متوجه میشی

خب بحث من نیست برای من تالکین یه فانتزی نویس و کتاب هاش هم فانتزی

ولی آیا همه مثل منن که صرفا به تالکین و آثارش به عنوان سرگرمی و خاطره ای خوش نگاه کنن

آیا تازگیا به جای خداییش نمیگن اروییش یا به ارو قسم نمیگن.درسته ما مسلمانیم ولی به نوعی آثار تالکین تاثیر گذار هست

خیلی از بحث هارو باید کنار بزاریم وقتی صرفا به اثار تالکین به عنوان سرگرمی نگاه کنیم ولی اگه دیدی جدی داشته باشیم باید خیلی چیزارو کندوکاو کنیم

خیلی هارو میبینم بیخود و بیجهت تالکین و آثارش و درکل فانتزی هارو زیر سوال میبرن و خیلی ها که مداحی اثارشو میکنن و به نظرم کار هردو اشتباس

یه سوال شخصی :من موندم چطور میگی از قرآن نمیتونی سر دربیاری ولی هرگز قرآن رو تا هیچ جایگاهی تنزل نمیدی آیا صرفا براساس تعصب و تقلید نیست؟

همون اسفار و عهد قدیم و اینا هم ک وحی نیستن. در طول هزار سال نگراش شدند. و پر هستند از اثرپذیری ها و جانبداری ها و ...

نگفتم از قران سر در نمیارم. گفتم چیزی از قرآن درنمیارم.این دو تا با هم فرق میکنه. من چون ب نادانی خودم آگاهم در مورد قران حرف نمیزنم نکنه با حرف زدنم تنزلش بدم. و نظر کلیم در موردش همونیه ک گفتم. یه وحی خالص ک هیچ جوری نمیشه تحلیلش کرد. مگر ک توفیقی پیدا کنی و باهام زیست داشته باشی. ک البته اون چیزی هم ک ازش دریافت میکنی در صورت زیست کردن, قابل تعلیم و انتقال نیست.

نه بر اساس تقلید و تعصب نیس. حداقل تقلید نیس.ایمان ک تقلید نیس...اگر باشه ایمان نیس. بردگیه.

خب نمیخواستم بحثو تا اینجا بکشم. بهتره برگردیم ب بحث ارو.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Théoden

قرآن قرانه و نه هیچ چیز دیگه ای.خیلی گنگ و در عین حال همه ی احکامش قاطع نیس. اکثر دوستان اینجا میدونن من شخصی هستم ک هرگز قرآن رو تا هیچ جایگاهی تنزل نمیدم. و این اعتقاد منو درباره ی قرآن ب این منظور نگیرین.

نگفتم از قران سر در نمیارم. گفتم چیزی از قرآن درنمیارم.این دو تا با هم فرق میکنه. من چون ب نادانی خودم آگاهم در مورد قران حرف نمیزنم نکنه با حرف زدنم تنزلش بدم. و نظر کلیم در موردش همونیه ک گفتم. یه وحی خالص ک هیچ جوری نمیشه تحلیلش کرد. مگر ک توفیقی پیدا کنی و باهام زیست داشته باشی. ک البته اون چیزی هم ک ازش دریافت میکنی در صورت زیست کردن, قابل تعلیم و انتقال نیست.

اگه قراره در مورد تالكين و ارو بحث بشه بهتر نيست عقايد ديني خودمون رو درگير نكنيم؟؟

قرآن قرآن نيست. قرآن آيين نامه‌ي زندگي بشره. يعني همه چيز

كجاي قرآن گنگه؟ در حالي كه خود خدا ميگه اين قرآن را به شكلي روشن و قابل فهم براي بشر نازل كرديم!!

دقيقا كدوم احكامش قاطع نيست؟؟

اين كه ميگيد قرآن رو نميشه تحليلش كرد عقيده غلط يكي از فرقه هاي اسلاميه. اگه نميشه تحليلش كرد ، بهتر نبود فقط واسه يه عده‌ي خاصي نازل ميشد؟؟؟

قرآن رو نميشه تعليم داد؟؟ پس پيامبر ما در طول دوران پيامبريش دقيقا داشت چيكار ميكرد؟؟

البته اين چيزهايي كه ميگم به نظر خيلي از آقايون روشن فكر ، قديمي و دِمده است. ولي به نظر من بهتره اگه در مورد اين مسائل سؤالي داريم ، از كسي كه عالم به اين امور هست سؤال كنيم. نه اينكه تا آخر عمرمون با سؤالات و ابهاماتي كه توي ذهنمون داريم زندگي كنيم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

همون اسفار و عهد قدیم و اینا هم ک وحی نیستن. در طول هزار سال نگراش شدند. و پر هستند از اثرپذیری ها و جانبداری ها و ...

نگفتم از قران سر در نمیارم. گفتم چیزی از قرآن درنمیارم.این دو تا با هم فرق میکنه. من چون ب نادانی خودم آگاهم در مورد قران حرف نمیزنم نکنه با حرف زدنم تنزلش بدم. و نظر کلیم در موردش همونیه ک گفتم. یه وحی خالص ک هیچ جوری نمیشه تحلیلش کرد. مگر ک توفیقی پیدا کنی و باهام زیست داشته باشی. ک البته اون چیزی هم ک ازش دریافت میکنی در صورت زیست کردن, قابل تعلیم و انتقال نیست.

نه بر اساس تقلید و تعصب نیس. حداقل تقلید نیس.ایمان ک تقلید نیس...اگر باشه ایمان نیس. بردگیه.

خب نمیخواستم بحثو تا اینجا بکشم. بهتره برگردیم ب بحث ارو.

بحث به اینجا کشیده شد نکاتی مدنظرمه که بد نیست بگم البته از بحث دور شدیم

قرآن کتاب زندگیه نه تابلوی نقاشی که یه گوشه بزاریم و صرفا به عنوان یه شی گرانبها بهش نگا کنیم

تفاسیر مختلفی از قرآن وجود داره مگه تفسیرهارو نخوندی؟

خب باید تفسیر شه و حقایق ازش برداشت شه تا بتونیم از قران استفاده کنیم

راستش شیرین بانو من دقیقا برخلاف شما آدمی نیستم که هیچ حرفی رو مطلق بگم جز ذات مقدس الهی و قرآن و معصومین همه چی نسبیه

خب ایمان باید براساس شناخت و تحلیل باشه

حالا برگردیم به بحث تالکین راستش در مورد تالکین هم همینطوره

اینکه بگیم تالکین ما..ن بوده یا نویسنده ای بی نظیر بوده اصلا فایده ای نداره میشه مداحی یا کوبیدن که هردوخطاست

من بیشتر از 12 ساله با دنیای تالکین اشنام

این علاقه براساس شناخت بوده وقتی کسی در مورد آثار تالکین چیزی ازم میپرسیده سعی میکردم دوس داشتنمو کنار بزارم و براساس شناخت صحبت کنم

خب به نظرم همون دیدی که به قصد حقیقت و سعادت در خوندن کتب دینی داریم رو باید در خوندن آثار دیگه از جمله آثار تالکین داشته باشیم بالخص اینکه با توجه به عقایدش خیلی از آرمانهاش به ما نزدیک بوده

مثلا عنوان تاپیک وقتی ما میگیم اشتباه تالکین این بنوعی خودش پیش داوری و ممکنه اشتباه باشه

غیر از اون مگه اقتباس بودن چه اشکالی داره ؟چه دنیای تالکین براساس افسانه های اسکاندیناوی باشه و چه کتب ادیان ابراهیمی کاری درخوره در دنیای فانتزی

سوال اصلی من این بود اشاراتی به هردو شده ولی تالکین بیشتر به کدوم سمت گرایش داشته افسانه ها یا روایات و کتب دینی یا تلفیقی از هردو؟

به نظرم اگه بحث تحلیلی در مورد آٍثار تالکین میشه به نوعی احترام به تالکینه یعنی یه فکری پشت این کارهست که داریم در موردش بحث میکنیم

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

خب شاید این عقاید من درباره ی قرآن در طول زمان تغییر کنه...

اما در مورد دنیای تالکین: من میگم تالکین سعی نکرده ب منابعی گرایش داشته باشه و تمام شباهت ها بنظرم طبیعی هس... همینطور ک خیلی جاها تالکین ب عمد خلاف خیلی از افسانه ها , نوشته. مثلا همین برتری غرب ب شرق. در صورتی ک اکثر جاها شرق خاستگاه قدس و روشنیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

آخه شیرین نمیشه که

دنیای فانتزی دنیای گرایشات و تشبیهات و استعاره هاست

اتفاقا برعکس نظرت در خیلی از افسانه ها دیدی منفی نسبت به شرق وجود داره و غرب رو مرکز رستگاری میدونن مثل اقوام قدیم مصری و...

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

...و خیلی از اخلاف ما هم شرق رو مهد تمدن دونستن و اصلا از غرب حرفی به میون نیاوردن چون در اون زمان غربی رو نمیشناختن!!

ببینید تاثیرپذیری داستان های تالکین از اساطیر نورث تقریبا حقیقتیه که همه پذیرفتیمش. اما این که بیایم و براش مصداق تعیین کنیم و بگیم دقیقا منظور تالکین این بوده و فلان عنصر در اساطیر اسکاندیناوی مبنای شکل گیری فلان کاراکتر در داستان تالکین بوده به نظرم امریه که ما هنوز بهش اشراف کامل نداریم پس بهتره در این مورد اظهار نظر قاطعی نکنیم. بحث هم پیرامونش به نتیجه نخواهد رسید چون هر کس بر اساس برداشت خودش از داستان میخواد بحث کنه.

در سیلماریلیون همین اواخر به نکته جالبی رسیدم. در این کتاب نه تنها خدای یگانه ارو مطرح شده، (که در خیلی فانتزی ها وجود نداره) بلکه اثبات هم شده! در صفحه اول سیل به برهان علیت وجود ارو اثبات میشه. «و او نخست آینور را آفرید. قدسیان را؛ که ثمره اندیشه اش بودند...» آینور که اولین مخلوقات بودند وجودشون ثمره و معلول ارو هست. بنابراین ارو علت العلل وجود آردا و مخلوقات است و سایرین معلول اویند. پس نیاید و بگید تالکین در طرح خالق یگانه اشتباه کرده. تالکین خالق یگانه شو در داستان اثبات کرده! {البته اینا همش در قالب داستانه دیگه و ازش خارج نمیشه. ما داریم در حوزه کتاب بحث میکنیم این که تو ذهنتون الله بیاد و بخواین مقایسه ای بین ارو و الله در دنیای واقع انجام بدید امری غیر معقولانه و خنده داره! اگر هم احیانا ما میگیم تورو ارو یا اروییش دلیلش اینه که در آردا هستیم و میخوایم رنگ و بوی آردا بگیریم. ارو هم تلفظ الفی الله هست دیگه. مثل زمانی که میگیم ناماریه! اما در دنیای واقع قیاس بین ارو و الله ناشدنی است. ارو ساخته ذهن انسانیست که خودش مخلوق الله هست!}

اما در باب بحث شما امین جان باید خدمتت عرض کنم {البته این ها همش نظرات شخصی بنده هستن} که ارو سکان هدایت آردا رو به عاشقانش میده. والاری که در موسیقی خلقت شرکت کردند و آردا رو اون ها با هم ساختند. در سیل داره که ارو بهشون میگه بفرمایید این هم چیزی که نواختید و مکاشفه رو نشونشون میده و اون ها شیفته اش میشن و تقاضای نزول به اون رو دارند تا از اون دنیای بسازند اونطور که در مکاشفه دیدند. پس آردا متعلق به آینور بوده و آینور میان توش و سکان هدایتشو به دست میگیرن. یکیشون میشه فرمانروای باد ها دیگری آب ها و ... اما همین مصنوع در راستای مخلوقات ارو هست و هر اراده ای که در آردا شکل میگیره در راستای اراده ارو هست. پس چیزی جدا از ارو وجود نداره که ما بخوایم بگیم ارو ناپدید میشه! این که استاد به ماهیت وجودی ارو در متن داستان نمیپردازه دلیل موجهی نیست که بگیم ارو در آردا ووجود نداشته و غایب بوده. نه. بوده اما استاد در کتابش تاریخ وار و موجز به بیان حوادث پرداخته و در جای جای کتاب از ارو و پرستشش و اراده اش و سرنوشت و ... یاد میکنه اما به ماهیتش نمیپردازه و به گفته شیرین خودشو درگیر این مسئله نمیکنه. چه بسا این وادی برای استاد هم صعب العبور بوده. پس اساس این برداشت شما امین جان از متن داستان کاملا صحیح نیست.

ویرایش شده در توسط تور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

من فقط یه نکته در باب ماهیت والار بگم:

والار نه شبیه فرشتگان ادیان ابراهیمی هستن نه شبیه خدایان یونانی و رومی یعنی نه مثل فرشته ها موجوداتی بی اختیار هستند که صرفا مجری اوامر خدای یگانه (در اینجا ارو) باشند نه مثل خدایان اساطیری اراده های کاملا مستقل دارند بلکه والار و در کل آینور موجودات ذی شعور صاحب اختیاری هستند که می تونند هم در بعد ماده و هم در دنیای مجرد سیر کنند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

من هیچ چیزی رو قطعی نمیگم احتمالات و برداشتمو گفتم و سوال طرح کردم

بحث ما همین بود آثار تالکین اقتباس هست یا نه؟

اگه اقتباس هست بیشتر به کدوم سمته؟

بله شرقی ها ،شرق رو مرکز تمدن میدونن و غربی ها غرب رو .غرب الان نبوده ولی یونان بوده به عنوان غرب و ایران و چین و هند به عنوان شرق

اون برداشت شماست و این هم برداشت من

مگه کلا در سه گانه ارباب حلقه ها چندبار اسم ارو میاد؟در آینو لیندالیه چند بار؟

خب من از ثمره اندیشه اش اینجور برداشتی نمیکنم ثمره اش مثل یه فیلمنامه اس و شاید برای اجراش احتیاج به کارگردانی باشه

سوال اصلی من این بود تالکین داستانشو با تاکید بر یگانگی ارو شروع میکنه پس این ارباب رویاها و ارباب آبها و ... چیه ؟

ارباب همه چی باید ارو باشه این واسطه که معنی ای نمیده

من مصداق تعیین نمیکنم ولی خب میگم اشاراتی بوده و چیزایی هست که جای بحث داره

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

شما الان چند بحث رو در پستت مطرح کردی. که هر کدوم برای خودش جای بحث مفصل داره مخصوصا این که داستان های تالکین اقتباس هستند یا نه که در چند تاپیک به صورت تخصصی و مستقل روش بحث شده. همچنین در باره الهاماتش از اساطیر، هالباراد مطالب قابل تاملی رو در تاپیکش داره. پس برای زودتر به توافق رسیدن هم که شده بهتره در هر تاپیک پیرامون موضوع بحث همون تاپیک صحبت بشه. برای خودمون هم بهتره تا در تاپیک خودش با فراغ بال و عمقی صحبت کنیم. =))

خب من از ثمره اندیشه اش اینجور برداشتی نمیکنم ثمره اش مثل یه فیلمنامه اس و شاید برای اجراش احتیاج به کارگردانی باشه

در متن سیل از کلمه Offspring استفاده شده که به معنای فرزند، سلاله و ثمره هست. یا به وجود آورده شده.

اما اجازه بده در باره موضوع این تاپیک بحث کنیم.

ما فرشته مرگ داریم. آیا وجودش مغایر با یگانگی خداست؟! این واسطه آیا بی معناست؟؟؟

من در پست قبلیم اشاره به این کردم که والار سکان هدایت امور و چرخش روزگار رو در آردا به عهده میگیرن اما این خارج از اراده ارو نیست!

مطلب بعدی این که منظور از ارباب یا فرمانروای باد رب النوع که نیست! منظور خالق باد و آب که نیست. منظور چرخاننده باد و آب هاست. این ها رو نمیشه با هم قاطی کرد و بگیم چون تالکین از لفظ خدای باد سخن به میون آورده این مغایر با یگانگی ارو هست. میبینی که واسطه ای در کاره و ابدا هم بی معنا نیست. خالق و صاحب اراده همه چیز اروست اما انجام دهنده نهایی همه امور که ارو نیست! واسطه میان خالق و مخلوق که نمیشه نباشه که این ازون حرفا بودا...:دی

حمید آقا هم در پست بالا به نکته ظریف و صحیحی اشاره کردن...

ویرایش شده در توسط تور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

والا من لفظی به نام چرخاننده باد ندیدمم ارباب آب یا رویا رو دیدم

خب شما میخوای از حرفای من نتیجه بگیری در صورتی که من یه سوال و احتمال رو بررسی میکنم

بعضی مواقع بحث ها به هم نزدیکه و برای اینکه اون معنی رو برسونم باید کامل صحبت کنم البته به نوعی این تاپیک با والار ها کمرنگ میشوند و تاپیک شما و تاپیک هالباراد نزدیکه

بله بی معناست اصولا واسطه به این صورت شرکه

بحث منم سر همین هست بیشتر در سیلماریلیون به تفویض اختیار شبیهه تا اینکه والار مامور باشد هرچی ارو بگه رو انجام بدن

اصلا یه جا بر نائب بودن مانو تاکید میشه مثل سیماریلیون صفحه 41

یه مطلب هست در ویکی پدیا هست که جالبه

ارو دورفها را به عنوان فرزندخوانده‌های خویش نامید از آن رو که آن‌ها توسط آئوله خلق شده بودند و ایلوواتار به آن‌ها دانایی و عقل و اختیار اعطا کرد چون آئوله این قدرت را نداشت.

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88_%D8%A7%DB%8C%D9%84%D9%88%D9%88%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D8%B1

این مطلب با توصیفات تالکین نمیخونه من منبعشو ندونستم چیه .مطلب قابل بحثیه چون اصلا معنی نداره چیزی که ارو آفریده پدرخوانده اش محسوب شه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

این بحث فرزندی که برای الف ها و انسانها مطرح می شه یا حالا این فرزند خواندگی برای دورف ها تناقضی با جایگاه ارو نداره همونطور که ما در اسلام هم داریم که:

العباد عیال الله

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

در تکمیل پست حمید آقا باید بگم نباید این اصطلاحات فرزند خواندگی و اینا رو ملاک نتیجه گیریمون بگیریم. ایناصرفا ی اصطلاحن نه کلمات محضی ک نشه تاویلشون کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

در تکمیل پست حمید آقا باید بگم نباید این اصطلاحات فرزند خواندگی و اینا رو ملاک نتیجه گیریمون بگیریم. ایناصرفا ی اصطلاحن نه کلمات محضی ک نشه تاویلشون کرد.

اگه قرار بر توضیحات دوستان باشه و یا همون بحث ثمره و بوجوداورنده ما باید یه ترجمه روی ترجمه رضاعلیزاده بزاریم که بگیم منظور ایشون یا تالکین چیه

من نمیخوام از ارائه ی نکته ای نتیجه ای بگیرم ولی اگه تالکین یه مسیحیه و تاکیدش بر یگانه بودن ارو هست(چیزی که البته خیلی شفاف در مسیحیت وجود نداره) پس باید برای بعضی چیزا توضیحی داشته باشیم

مثل همون کلمه offspring که ممکنه مترجم منظورو درست نرسونده باشه

فانتزی ها منبع های غنی ای از اقتباس هستند و نویسنده نمیتونه اتوپیاشو بر مبنای خلا بسازه

وقتی تاکید دوستان بر یگانه بودن ارو هست به این سوالات میرسیم تا بحث روشن تر بشه

در جواب کاربر بالایی باید بگم اتفاقا در آینولیندالیه والار خیلی شبیه فرشتگان ادیان ابراهیمی هست

بعنوان مثال ملکور شبیه شیطان،مانوه شبیه جبرئیل و ماندوس شبیه عزراییله

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

هرچقدر هم ک والار با فرشتگان ادیان ابراهیمی شباهت داشته باشن اما ما نمیتونیم منکر اراده و اختیاروالار بشیم. همونجور ک نمی تونیم بگیم فرشتگان از خودشون اختیار داشتن. پس این بزرگترین تفاوت اونهاست ک البته از خلال این تفاوت خیلی مسائل بیرون میاد. ک کار مقایسه رو سخت میکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

هرچقدر هم ک والار با فرشتگان ادیان ابراهیمی شباهت داشته باشن اما ما نمیتونیم منکر اراده و اختیاروالار بشیم. همونجور ک نمی تونیم بگیم فرشتگان از خودشون اختیار داشتن. پس این بزرگترین تفاوت اونهاست ک البته از خلال این تفاوت خیلی مسائل بیرون میاد. ک کار مقایسه رو سخت میکنه.

البته موردی هست که این رو نقض میکنه اونم ابلیسه که فرشته ای صاحب اختیار بود و مقرب درگاه الهی بود پیش از راندن(البته ذات شیطان از آتش و جز اجنه بوده)

در داستان سیلماریلیون هم ملکور ، شبیه شیطانه

البته به نظرم در مورد مانوه قضیه کمی پیچیدس وقتی ارو،مانوه رو نائب خود در مقابله با ملکور میکنه باید مانوه مصون از اشتباه باشه وگرنه غیر از زیان ملکور،ممکنه مانوه هم هرلحظه به سرنوشت او دچار بشه

یعنی ما نمیتونیم در این مورد دچار مسئله ای شبیه ایستاری ها بشیم که فقط یه نفرشون ماموریت خودشونو به نحواحسن انجام داد (میتراندیر) و کورونیر سفید به اردوگاه دشمن پیوست

برای مایاها میتونیم این اختیار به معنی خودمختاری رو درنظر بگیریم ولی برای والار کمی سخت تره بخاطر قدرت زیادشون

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

خیلی معذرت میخوام اگه نسبت ب خیلی چیزا نظرات کوبنده ای دارم. چون بخاطر رشته ی دانشگاهیم الان بشدت سردرگمم و البته خیلی چیزا برام نفی شدن. یه سری چیزای عرف برام ارزش خودشونو از دست دادن. و کلا پر از شک و فلسفه های غیر معمولم! =))

...

تا اونجایی ک روی نظراتم اصرار دارم مطرحشون کردم.پس بهتره دیگه الان خودمو از بحث کنار بکشم تا ملحد خونده نشدم! =))

البته اینو باید متذکر بشم ک چون تمام شخصیت های آفرینش غیر از انسان برامون ناشناخته ان و کسی نمیتونه قطعی درموردشون قضاوت کنه مقایسه رو انجام ندیم. همین الان من نمیدونم در مورد ابلیس کدوم عقیده رو دخالت بدم تا بشه روش با قطعیت بحث کرد!

اگه اتفاقی ک برای ایستاری افتاد برای یکی از والار رخ بده دیگه باید افسانه پیچید گذاشت کنار! همین یکیشون واسه هفتاد هزار نسل خلایق بسه. پس ارو چون از ازل سرنوشت تمام آردا رو میدونسته کسیو نائب خودش انتخاب میکنه ک بشه بهش اعتماد کرد.تو هوا ک نگفته مانوه تو بشو فرمانروای آردا!

والار هر کاری کردن سرمشق مکاشفه رو داشتن. و هیچ تصمیمی فی البداهه گرفته نشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

بله بحث ما در طرف تاریکه و چیزی نیست که باروش های تجربی به اثبات برسه

در نهایت بیشتر گمانه زنیه

خب اتفاق یکی از ایستاری ها برای ملکور افتاد .ملکور تمردش ناشی از عدم آگاهی نبود بلکه کاملا آگاهانه از اول قصد سرپیچی داشت

حالا باید ببینیم ملکور هم مثل شیطان ،منشایی متفاوت از بقیه فرشته ها داره یا نه

ولی تا جایی که من میدونم در سیلماریلیون تفاوتی بین ملکور و بقیه والار گذاشته نشده

در سیلماریلیون در صفحه 22 یاد شده که:مانوی و ملکور برادر بودند قدرتمندترین آینویی که در آغاز بوجود آمد ملکور بود

تصورش ترسناکه که مانوی،تولکاس یا آئوله هم به طرف تاریک نیرو میپیوستند اگه برای والار اختیاری به مانند انسان در نظر بگیریم یعنی اینکه آردا هر لحظه روی بمب ساعتیه و با سرکشی هر کدام از والار دوباره قضایای ملکور تکرار میشه مگر اینکه ارو در این زمینه تمهیدی رو اندیشیده باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

والا من لفظی به نام چرخاننده باد ندیدمم ارباب آب یا رویا رو دیدم

نمیشه روی الفاظ تاکید کرد و اون ها رو مبنای استدلالات قرار داد. شما میگی چون لفظ «ارباب» اومده پس والار یگانگی ارو رو نقض میکنن. من این استدلال رو قبول ندارم چون مبنای این استدلال غلطه. من دارم به شما میگم که صحیح، لفظ چرخاننده و گرداننده هست نه خالق! وقتی روی این استدلال میشه بحث کرد که شما ثابت کنی منظور تالکین از ارباب، خالق هست که همچین چیزی امکان پذیر نیست و با متون سیل تناقض داره. پس حوزه کار والار تداخلی با یگانگی ارو نداره.

بله بی معناست اصولا واسطه به این صورت شرکه

خیر اصولا اینطوری نیست. خدا انجام دهنده نهایی نیست اما اراده تمام مخلوقات در نهایت در راستای اراده اوست. در باره داستان های تالکین هم همینطوره. ارو، والار مشتاق و صاحب آردا رو به اون میبره و در امور اجرایی آردا دخالت نمیکنه اما تمام اراده های آردا در راستای اراده ارو هست بر مبنای نص صریح سیل که شیرین خانم اشاره کردن:

"...وتو ملکور خواهی دید ک هیچ نغمه ای نواخته نشود اگر منش و منتهایش در من نباشد و نیز کسی را یارای آن نیستک ب رغم میل من آهنگ را دگرگون کند."

در ادامه صحبت های دوستانم باید این رو هم اضافه کنم که اصلا نام دیگر اداین و الدار فرزندان ارو هست! نکته مهم که از کلمه "فرزند" دریافت میشه اینه که کلمه فرزند هم اینجا و هم در مورد والار به معنای مخلوق و معلول هست. عینا ما هم در قرآن همین لفظ رو داریم اما این ابدا به منظور این نیست که خدا مولد هست!! و تناقظی با یگانگی خدا نداره...

البته موردی هست که این رو نقض میکنه اونم ابلیسه که فرشته ای صاحب اختیار بود و مقرب درگاه الهی بود پیش از راندن(البته ذات شیطان از آتش و جز اجنه بوده)

در داستان سیلماریلیون هم ملکور ، شبیه شیطانه

البته به نظرم در مورد مانوه قضیه کمی پیچیدس وقتی ارو،مانوه رو نائب خود در مقابله با ملکور میکنه باید مانوه مصون از اشتباه باشه وگرنه غیر از زیان ملکور،ممکنه مانوه هم هرلحظه به سرنوشت او دچار بشه

یعنی ما نمیتونیم در این مورد دچار مسئله ای شبیه ایستاری ها بشیم که فقط یه نفرشون ماموریت خودشونو به نحواحسن انجام داد (میتراندیر) و کورونیر سفید به اردوگاه دشمن پیوست

برای مایاها میتونیم این اختیار به معنی خودمختاری رو درنظر بگیریم ولی برای والار کمی سخت تره بخاطر قدرت زیادشون

نمیدونم حالا چه اصراری داری اینطوری بخوای رفتار والار در دنیای تالکین رو تطبیق بدی با فرشتگان در ادیان ابراهیمی؟؟ خب تالکین که نیومده از روی چیزی کپی برداری کنه اگر هم بوده اقتباس و الهام از آموزه های دینی بوده یا اساطیر و من قبلا گفتم نمیتونیم به قطع بگیم این کاراکتر در داستان الهام گرفته از چه عنصری در اساطیر و ... هست. اگر هم احتمالی مطرح بشه برداشت شخص شماست و ممکنه من مثلا با اون برداشت مخالف باشم! =))

پ.ن

دوستان دیگه تماشا نکنن بیان نظرشونو بدن حالا بعد سالی هم یه بحث شکل گرفته بذارین آردای 88 تکرار بشه! =))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

نمیشه روی الفاظ تاکید کرد و اون ها رو مبنای استدلالات قرار داد. شما میگی چون لفظ «ارباب» اومده پس والار یگانگی ارو رو نقض میکنن. من این استدلال رو قبول ندارم چون مبنای این استدلال غلطه. من دارم به شما میگم که صحیح، لفظ چرخاننده و گرداننده هست نه خالق! وقتی روی این استدلال میشه بحث کرد که شما ثابت کنی منظور تالکین از ارباب، خالق هست که همچین چیزی امکان پذیر نیست و با متون سیل تناقض داره. پس حوزه کار والار تداخلی با یگانگی ارو نداره.

خیر اصولا اینطوری نیست. خدا انجام دهنده نهایی نیست اما اراده تمام مخلوقات در نهایت در راستای اراده اوست. در باره داستان های تالکین هم همینطوره. ارو، والار مشتاق و صاحب آردا رو به اون میبره و در امور اجرایی آردا دخالت نمیکنه اما تمام اراده های آردا در راستای اراده ارو هست بر مبنای نص صریح سیل که شیرین خانم اشاره کردن:

در ادامه صحبت های دوستانم باید این رو هم اضافه کنم که اصلا نام دیگر اداین و الدار فرزندان ارو هست! نکته مهم که از کلمه "فرزند" دریافت میشه اینه که کلمه فرزند هم اینجا و هم در مورد والار به معنای مخلوق و معلول هست. عینا ما هم در قرآن همین لفظ رو داریم اما این ابدا به منظور این نیست که خدا مولد هست!! و تناقظی با یگانگی خدا نداره...

نمیدونم حالا چه اصراری داری اینطوری بخوای رفتار والار در دنیای تالکین رو تطبیق بدی با فرشتگان در ادیان ابراهیمی؟؟ خب تالکین که نیومده از روی چیزی کپی برداری کنه اگر هم بوده اقتباس و الهام از آموزه های دینی بوده یا اساطیر و من قبلا گفتم نمیتونیم به قطع بگیم این کاراکتر در داستان الهام گرفته از چه عنصری در اساطیر و ... هست. اگر هم احتمالی مطرح بشه برداشت شخص شماست و ممکنه من مثلا با اون برداشت مخالف باشم! =))

پ.ن

دوستان دیگه تماشا نکنن بیان نظرشونو بدن حالا بعد سالی هم یه بحث شکل گرفته بذارین آردای 88 تکرار بشه! =))

خب من بر مبنای لفظی از سیلماریلیون تاکید میکنم و منبع رو هم اعلام کردم خب باید معیار الفاظ باشه نه ذهن خوانی .مگه شما از ذهن تالکین خبر داری؟

باید براساس همین الفاظ تحلیل و تفسیر ارائه داد

خب من سوال طرح کردم در سوالات ودر توضیحاتم برعکس دوستان اگه ببینید تقریبا،شاید،فکرکنم و... استفاده می کنم

دوست گرامی یه مقدار باید در مورد اقتباس و کپی برداری دقت کنی چون فکرنکنم چندان به توضیحات من دقت کرده باشی

چون هدف من بحث دوقطبی نیست که مثلا چیزی رو بکوبم و شما مثلا ازش دفاع کنی .خیلی خوشمم نمیاد بحث به اون سمت ها بره

من گفتم خیلی والار شبیه فرشتگان ادیان ابراهیمی اند و چون تالکین مسیحی بوده مسلما یکی از منابع اقتباس اون انجیل و عهدقدیم و ... بوده

از طرفی فرشتگان یا همون والار گاهی خصوصیاتی شبیه به خدایان رومی و یونانی دارن

درسته فانتزی دنیایی جداگانس و نظم خودشو داره ولی اگه تالکین بر یگانگی ارو تاکید کرده پس باید والار شبیه خدایان یونانی نباشن

اگه بخواد از هردو منبع استفاده کنه ناخواسته به تناقض میرسیم

یه توصیه دوستانه هم دارم:درسته دوستانی که در این بحث شرکت کردند نوجوان هستند ولی توجه کنید که وقتی در یک بحث شرکت میکنید انتظار رفتاری پخته میره

یه بحث علمی محلی برای مبادله اطلاعاته .باید اطلاعاتمونو ارائه بدیم بدون قضاوت و تصمیم گیری برای طرف مقابل .اینکه بگیم نظر شما اشتباس و... خیلی خوشایند نیست و نشون دهنده دگم بودن و بسته بودن فکره

ما صحبت هامونو میکنیم قضاوت با خوانندگان.یه بحث جایی برای عرض اندام نیست محل ابراز عقیده است

به امید خدا انتظار میره دوستان بیشتر در شورای خردمندان که محلی برای معرفی و تحلیل اندیشه های تالکین هست شرکت کنند بخصوص اکران برهوت اسماگ نزدیکه

منم تلاشمو میکنم خیلی از بحث ها زنده بشه و ایده هایی در ذهنم هست که بعد از مشورت ان شالله ارائه میدم ولی نظرات و اطلاعات شما عزیزان میتونه بحث های مفیدی رو سبب بشه

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...