رفتن به مطلب

Recommended Posts

Melkor Morgoth

ببین

من با کسی دشمنی ندارم..

شما بودین به من گفتین

بی جا کردی

شما بودین گفتین

احمق

شما بودین گفتین

نفهم

اینارو من گفتم یا شما؟

من دارم میگم اینجا فرومه و توی این جمع هزار نفره (هزار عضوه) کسی نیست جواب بده یا کلافه نشه یا بهانه ی بی خودی نیاره؟ یا همکاری کنه یا نقل قول نزنه یا سطحی نگاه نکنه یا وقتی که من از اردا حرف میزنم اون از اعدام حرف نزنه؟

یا از عدالت؟ شما نبودین گفتین برداشت تالکین مثل واقعیت است؟ با نماد ها و افسانه ها...خوب منم گفتم این خدای افسانه ای ایا با خدای خودمون هم قد است یا نه؟ و اگر هست چرا انقدر ضعیف عمل کرده و چطور ممکنه تالکین چیزی رو در

داستانش بیاره که خودشم از اون آگاهی نداره (خدا) چطور وقتی خدا رو نشناخته میاد خدا میسازه؟

ایا میدونه یک خدا در شرایط دیگر چه رفتاری میکنه؟

به قول حضرت محمد مصتفی(ص):

از آنچه به وجود نیامده سوال نکنین که آن چه که هست برای سرگرمی و بحث کافیه

این سخن خود خود پیامبر است از نحج الفصاحه میبینین که پاسخ داده شده..

اگر ارو خداست باید مثل خدا فکر کنه نه مثل تالکین تالکین خدای ارو را آفرید و بهش عقل و تصمیم داد هر نقص و هر کمبود در این خدا را نباید (حکمت) نامید چون این جور نقص ها که اسمشو میزارین راز برمیگرده به خود نویسنده..که عقلش به جایی نرسیده و نتونسته چیزی بنویسه گفته راز باشه...

تنها تفاوت این داستان با داستان های دیگر لا اقل در چشم یکی از شماها که منم اینه که این داستان عمیق هست و جای سوال نداره یا جاییش نهان نیست راز و حکمت و این جور حرف ها از عمق داستان کم میکنه حالا من زیادم با این راز ها مخالف نیستم ولی رازی که بیوفته درست به قسمت (اصلی) داستان انسان رو دست به سر میکنه و آواره...

تنها چیز خوبی که این داستان داره این هست که تمام شخصیت ها حد...بیوگرافی و محدوده ای دارن که بر اون میشه تفکر کرد و (کامل) ولی ارو به عنوان خدا هیچ محدوده ای نداره که راحت روش بحث کنیم .. و بتونیم بگیم (اروی به این بزرگی توانسه در ذهن به این کوچکی تجسم بشه)

شما دارین حتی خدای ارو رو مثل خدای الله میکنین و من میبینم که این خدا دقیقا یه رونوشت و یه کپی از خدای ماست

در صورتی که معلوم نیست خدای ما اگر در شرایط آردا بود چه میکرد؟

اصلا میزاشت ملکور رشد کنه ؟ یا عمر جاوید میداد؟

حرفم اینه که ارو به عنوان خدا خیلی محدود فکر میکنه..و دلیلی برای حرف نداره مثل فرصت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

elros الروس جا کل کاوش و کارت اشتباهه چون این حرف ها از اون حرف ها جداست..

این موضوع با اون موضوع جداست...

من دارم العان از ارو حرف میزنم نه از عقده..

لطفا پست بی خود نزن خواهشا

چیز اشتباهی رو به یاد آوردی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
از کجا می دونی دوران پنجم و ششم اتفاق افتاده؟ شاید آینده باشه. تو از آینده خبر داری؟

بریم به گذشته.

بذار ببینم 2000 سال پیش تو آمریکا چه اتفاق هایی افتاد؟

چند تا مهم هاش رو می تونی بگی؟

نه؟

عجب دنیای ناقصی؟

خدا چی نگفت؟

فکر نکرد یکی یه روز کنجکاو میشه؟

مثل اینکه همه چی ناقصه.

از کجا میدونی اتفاق نیوفتاده؟

و بقیه ی حرف هات کاملا بی ربطه

یادت اومد؟

می دونی چرا نقل قول اعصابت رو خرد می کنه؟

چون حاضر نیستی چیزایی که خودت گفتی رو حتی یک بار بخونی

شما جای من فکر میکنین؟

چون سوالات داخل جمله کاملا گم میشه

من با نقل قول مشکلی ندارم..

شکی هم به حرفام ندارم

می گم این آیه و احادیث رو از رو نوار گوش می کنی یا از کتاب ها می خونی؟

آخه اگه از کتاب می خوندی این همه غلط املائی واقعا عجیبه

قضیه ی غلط املایی کاملا جداست

و نتیجه گیری ات (که نشون میده چه نگاهی نسبت به هنر و ادبیات داری):

من هنوزم میگم ... اشتباه بزرگ تالکین اشتباه بزرگ ما بود...

چیزی که هیچ مدرکی براش نداری در بارش حرف نزن چون فایده نداره

این تاپیک از اون تاپیک جداست..

در مورد عقده و الگو گیری غلط

بله باید بگم اشتباه از ماست

ولی در مورد صفات ناقص ارو

نخیر اشتباه از داستان تالکین است

من در این جا از روان یا از عقده حرف نمیزنم

از داستان و از صفات به ظاهر کامل (ولی ناقص) ارو

حرف میزنم

طبق حرفی که گفتم:

از آنچه آفریده نشده سوال نکن که آنچه هست برای سرگرمی و تفکر کافیه

این نه این که بگم من نباید سوال بکنم

این یعنی این که تالکین نباید یه (خدا) میساخت...

اون منظور با این منظور کاملا متفاوته...

اون منظور از این هست که امکان داره طرفدار داستان رو کم کنه

ولی اینجا واسه این میگم که خود داستان ناقص میشه چون یه بنده ی مخلوق نمیتونه خدا رو بشناسه

تا بتونه یه خدا درست کنه و براش اراده بزاره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

الروس جان دمت گرم حرف دل منو زدی :D

دوباره داره بحث رو میکشونه به سمت "اشتباه تالکین".

melkor morgoth مشکلت با ملکور حل شد که رفتی سراغ ماندوس و ارو؟

شما شیطان آردا را شایسته ی مقایسه با شیطان ابلیس کردین

شما برزخ آردا را شایسته ی مقایسه با برزخ زمین کردین

شما حکمت آردا را شایسته ی مقایسه با حکمت زمین کردین..پس

در نوبتی هم خدای آردا را شایسته ی مقایسه با خدای زمین کنین

همه گفتن منم میگم ارو و الله قابل مقایسه نیستن.

آردا شبیه این دنیاست نه خودش.

بذار یه مثال بزنم:

علیرضا نادی و جواد نکونام کاپیتان تیم ملی هستند.

محمد محمد کاظم و آرش برهانی مهاجم تیم ملی هستند.

حالا بگو ستکوویچ مربی بهتریه یا قطبی؟

وجه اشتراک: اینا تیمهای ملی ورزشی ایران هستن

تفاوت: یکی والیباله یکی فوتبال

تو نمیتونی این دو تا رو با هم مقایسه کنی.

اینی هم که تو میگی همونه

وجه اشتراک: هر دو دنیایی هستن که موجوداتی توش زندگی میکنن

تفاوت: یکی واقعیه یکی فانتزی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

پس شیطان ملکور هم قابل مقایسه نیستن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

لطفا یه مثال بهتر بزن من از فوتبال متنفرم. :D

مشکل منم ذهن تالکینه که چطور در ذهنش خدا میگنجه؟

مگه میشناستش؟

مگه پیامبره؟

شرط اول داستان اینه که چیزی که مینویسی لا اقل بشناسیش

ولی تالکین تا پر در نیاورده خدا رو طراحی کرد و خدا ساز شد...

(از آنچه که نیست سوال نکن که آنچه که هست برای سرگرمی و تفکرت کافیه)

یعنی تاکین این دنیارو نشناخته...

دنیا ساز شد

این خدا را نشناخته خدا ساز شد

مجودات این دنیا را نشناخته مجود خودشو ابداء کرد..

اثار اون قابل احترام است ولی

افق دیدش فراتر از عقلشه..

که این باعث آوارگی و بحث ما و آوارگی و بحث خود تالکینه.

این که عدلت

مهربانی

انصاف

خشم اونو به حد بی نهایت برسونه

برای این که بدونین بی نهایت یعنی چی

برین وسعت آسمان رو کشف کنین..

بعد میدونین که بینهایت نصبی است؟

یا واقعی؟

و این که در داستان باید نصبی بیان بشه؟

یا واقعی؟

یه سوال دیگه:

آیا خشم تولکاس بزرگ تر است؟

یا خشم خدای الله؟

تولکاسی که نشانه ی خشم و قدرت ارو است!

ایا اون قوی تره یا الله؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

خدای ما گفته مرا بخوان تا اجابتت کنم

به من بگو در کجای داستا ارو خودش مدیری کرد؟

غیر از این که کارارو سپرد به دست بقیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

این نظر توئه که ارو ناقصه. ارو در آردا کامله اینکه علتش رو درک نمیکنی دلیل نقص ارو نیست.

مگه نمیگی خدا کامله؟

مگه خدا عالم مطلق نیست؟

مگه خدا قادر مطلق نیست؟

این سوالو جواب بده:

آیا خدا میتونه کاری رو بگه که خودش نتونه انجام بده؟

این سوال دلیل بر نعوذ بالله نقص خدا نیست.

این به خاطر نقص عقل ماست که نمیتونیم درک کنیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
آیا خدا میتونه کاری رو بگه که خودش نتونه انجام بده؟

این سوال رو شیطان به ذهنت انداخت

و در جوابش بگو:

ایمان آوردم به خداوند قادر یکتا و پیامبر خاتم محمد(ص)

هیچ حرفی هم در این مورد نزن که چیزی که ما علم نداریم...

برای ما خطر داره

ولی نه ارو...

ارو خودش یه مخلوقه!

چرا؟

چون ساخته ی ذهن تالکینه

تالکین با قدرت ذهنش اونو ساخت

ولی تالکین با مغز محدودش نمیتونه یه خدای بزرگ طراحی کنه و حکمتش رو حکمت حق کنه

فقط میتونه

اسمشو خدا بزاره

نه واقعا راز ها رو حل کنه!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
لطفا یه مثال بهتر بزن من از فوتبال متنفرم.

حالا ما نوک انگشت رو نگاه میکنیم یا تو؟ این یه مثاله مفهومشو نگاه کن.

مشکل منم ذهن تالکینه که چطور در ذهنش خدا میگنجه؟

مگه میشناستش؟

به اندازه خودش بله

آیا خشم تولکاس بزرگ تر است؟

یا خشم خدای الله؟

تولکاسی که نشانه ی خشم و قدرت ارو است!

ایا اون قوی تره یا الله؟

باز داری همون حرفا رو میزنی اینا که اصلا قابل مقایسه نیستن. ما میگیم ارو با الله قابل مقایسه نیست تو یه والار رو با الله مقایسه میکنی؟

به من بگو در کجای داستا ارو خودش مدیری کرد؟

غیر از این که کارارو سپرد به دست بقیه

وقتی لازم شد این کارو کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
بقیه ی حرفت رو هم از ریاضیات حرف زدی که حالم به هم میخوره

لطفا یه مثال بهتر بزن من از فوتبال متنفرم

میشه بگی تو از چی بدت نمیاد در اون مورد مثال بزنم.

این سوال رو شیطان به ذهنت انداخت

و در جوابش بگو:

ایمان آوردم به خداوند قادر یکتا و پیامبر خاتم محمد(ص)

چرا چرند میگی تو اصلا منظور آدمو نمیفهمی.این یه سوال فلسفیه منم از الهی قمشه ای شنیدم نه شیطان جوابشم خوب میدونم. اینو گفتم تا تو ببینی.این چیزایی که در باره ارو میگی هیچ دلیلی بر نقص ارو نیست همونطور که این سوال دلیل بر نعوذ بالله نقص خدا نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
وقتی لازم شد این کارو کرد.

از همون اولم لازمه..

به این نگاه نکن که والار پر قدرتند یا باهوش

به این نگاه که که اونا کوچکند و در نهایت محدود و محدود هم ناپایدار و فانی...

بهترین روشش اینه که خدای ارو خودش دست به کار بشه نه بقیه..که زیر دستاشن

باز داری همون حرفا رو میزنی اینا که اصلا قابل مقایسه نیستن. ما میگیم ارو با الله قابل مقایسه نیست تو یه والار رو با الله مقایسه میکنی؟

من دنبال هر راهی هستم که بگم ارو هیچ و ناقصه...و خیلی جاهاش کاملا ناقصه..مثلا همین والا..تولکاس نشانه ی خشم اونه

اگر خشمشو با یه لیوان آب خاموش کنیم؟ اونوق میتونم بگم نماد خشم ارو هیچ کاری نکرد و ارو ناقصه...

به اندازه خودش بله

این حرفت دیگه واقعا بی راهه..

چون تالکین یا باید خدا رو کامل به داستان بیاره(بی پرده) یا این که اصلا خدا نزاره..

نمیشه که وقتی یه چیزی بی نهایت باهوش است...پس به اندازه ی مغز تالکین حرف بزنه..

تالکین صرفا ظاهر خدا رو طراحی کرده..ولی اون مغز تاکین به هیچ عنوان اجازه نمیده که اخلاق برداشت و حکمت رو طراحی کنه

میفهمی؟

من به این میگم رو نوشت..

این که ظاهر طراحی شد.

ولی باطن نه..

منظورم از باطن تصمیم و عقل و میزان راه جوییه اونه

مثلا اگر واقعا ارو خدای (بینهایت بود)

پس نباید ملکور را در میان والار خجالت بده..

آیا خدای ما هم چنین میکنه؟

ما رو یهو خجالت میده؟

نه...!

خدا بخشندست و مهربان و کریم

ولی این کار ارو نشون میده

نه بخشندس

نه مهربان

نه رحیم

بلکه فقط یه مجود اضافه آفریده

حالا ما نوک انگشت رو نگاه میکنیم یا تو؟ این یه مثاله مفهومشو نگاه کن.

اصلا ربطی نداره

مثالی که زدی باید خوب باشه

من از فوتبال خوشم نمیاد و اصلا اسم افراد تیم ملی هم نمیدونم

لطفا چیزی که میگی رو بهتر بگو..یا حد اقل با مثال بهتربگو تا بفهمم

منظورم اینه که با انگشت کج ماه رو نشون نده...که اشتباه میفهمم

با انگشت سالم نشون بده تا ببینم..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

من مثال نمیخوام

مثال برای خودته که بهتر جای همه چیز رو بشناسی

من جواب میخوام

نه مثال

چرا چرند میگی تو اصلا منظور آدمو نمیفهمی.این یه سوال فلسفیه منم از الهی قمشه ای شنیدم نه شیطان جوابشم خوب میدونم. اینو گفتم تا تو ببینی.این چیزایی که در باره ارو میگی هیچ دلیلی بر نقص ارو نیست همونطور که این سوال دلیل بر نعوذ بالله نقص خدا نیست

از اونایی نباش که خردشون رو خودشون قایم کردن

فلسفه ی خدا را حتی پیامبر هم ادامه نمیده...

و چیزی در بارش نگفت...چون:

چیز هایی در این دنیا هستن که اگر بهشون فکر کنیم باعث دیوانگی یا بی نتیجگی یا

یا انحراف دینمون میشه

حالا که چنین سوالی رو خدا طرح نکرده...یا نگفته

ما چرا باید طراحیش کنیم؟

اگر هم جوابی باشه اینجوریه:

کلمه ی (نمیتواند و یا نمیداند) را از اون بردار و بگو::

خدا میتواند که کاری را بکند که بتواند آن را تغییر دهد

و خدا میداند که فلان کار را کردن فلان چیز را به دنبال دارد ...

خدا اصل حیات و اصل وجود است

اگر بر اون چیز توانایی ندارد(که دارد) یعنی اون نیست

در حقیقت چیزی به اون شکل نیست و چه بسا چیز هایی که هستن برای کنچکاوی ما کافی هستند چه برسد به فانتزی ها و خیالات تازه!

و خدا میگوید

بشو پس میشود...

و چیزی که از اراده ی خدا به دور است...

از حیات هم به دور است...و از وجود و اختیار هم به دور است.. و هر آینه از آن نیستی را در خود جای داده...

مثل جهنمیان که انگار خدا اونارو فراموش کرده..

و اونا معذبند...

نه مرده نه زنده..

اگر خیلی دوست داری که بدونی حکمت خدا در کجاست

انتهای آسمان رو تخمین بزن و بگو تا چه حد ادامه داره!!

و بگو ما کجاییم!!

اگر اینو کشف کردی..

برو سراغ فلسفه ی خدا!

کوچک ترین فلسفه ی خدا همان وسعت آسمان و زمین است

ایا میدونی؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
elros

فلسفه ی خدا را حتی پیامبر هم ادامه نمیده...

و چیزی در بارش نگفت...چون:

چیز هایی در این دنیا هستن که اگر بهشون فکر کنیم باعث دیوانگی یا بی نتیجگی یا

یا انحراف دینمون میشه

تنها تفاوت انسان با حیوان عقلشه.

و فکر کنم خدا به انسان عقل داد تا فکر کنه.

و تا جایی که من میدونم تو فلسفه اسلامی (که البته شما بهتر می دونید) سوال پرسیدن آزاده.

و هر سوالی که فکر کنی پرسیده میشه.

معروف هاش مثلا خدا می تونه زمین رو بذاره تو یه استکان یا خدا می تونه یه خدای دیگه خلق کنه.

و البته جواب داده می شه و در طول تاریخ فلاسفه ی اسلامی و علما سعی کردن بهش جواب بدن.

و افتخار مسلمانان (حداقل آدم هایی مثل من) اینه که در فلسفه اسلام منطق جا داره.

البته شما می تونی منطق رو قبول نداشته باشی.

و اشکالی هم نداره.

چون خیلی ها در طول تاریخ نداشتن.

و به همین دلیل متفکران زیادی تا به امروز کشته شدن

ولی عقل در اسلام ارزش دارد.

و به همین دلیل هست که علما هنوز صحت احادیث رو بررسی می کنن که ببینن سندیت داره و با عقل جور هست یا نه.

(با وجود اینکه حدیث جدیدی اضافه نشده علما در احادیث می اندیشن)

حالا که چنین سوالی رو خدا طرح نکرده...یا نگفته

ما چرا باید طراحیش کنیم؟

معمولا انسان ها سوال رو مطرح می کنن.

چون خدا (طبق تعریف خودت) همه چی رو می دونه.

و خدا پیامبرها رو فرستاد که جواب سوال های انسان رو بدن.

و مگر حضرت علی (ع) نگفت تا زنده ام از من بپرسید.

و متاسفانه مردم اون زمان سوال های مهمی نپرسیدن چون پیشرفت امروزی رو نداشتن.

و قطعا در آینده سوال های اساسی تر و چالشی ای پرسیده خواهد شد.

و علما باید جواب بدن.

و گر نه مجتهدین به چه دردی می خورن؟

اگر خیلی دوست داری که بدونی حکمت خدا در کجاست

انتهای آسمان رو تخمین بزن و بگو تا چه حد ادامه داره!!

و بگو ما کجاییم!!

اگر اینو کشف کردی..

برو سراغ فلسفه ی خدا!

کوچک ترین فلسفه ی خدا همان وسعت آسمان و زمین است

ایا میدونی؟

و انتهای آسمان

خوب این چیزی هست که احتمال کشف شدن در آینده دور از ذهن نیست.

و حتما این حرف اینشتین رو شنیدی:

«دوچیز بی‌پایان است: اول «کهکشان»، دوم «حماقت بشر»، در مورد اول زیاد مطمئن نیستم.»

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

آهان العان فهمیدم چرا ملکور آفریده شد!!

برادر من مسخره کردی؟

من نمیخوام بحث بره به جاهای دیگه!

خطا کردیم یه چیزی گفتیم بحثو عوض میکنی...

من جواب تو یکی رو نمیدم چون بحث از مدار میره بیرون

بحث اصلی سر خدای ارو هست نه خدای الله

شما هم مشغول کشف زمین باش...

و یه نکته:

ستاره ای در کهکشان های دور منفجر شد...

و نور اون بعد از 4 میلیارد سال نوری به زمین رسید(با توجه به سرعت نور)

حالا شما تا دلت بخواد بگرد..

تو که محدود کردی..

بگو آخرش به چی محدود میشه؟

آیا هیچ علتی هم برای (محدود) خواندن اون داری؟

اگر داری بگو

اگر نداری پس حرف نزن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
elros

آقا من یه سوالی دارم از شما

آقا فرض کن همه حرف تو رو قبول کردن.

ارو ناقص

ذهن تالکین ناقص

خلق ارو در داستان اشتباه

تالکین یه کار اشتباه کرد.

بعدش چی؟

چه نتیجه می خوای بگیری؟

می خوای بشینی ما رو موعظه کنی که دیگه کتاب رو نخونیم؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
elros

از همه عذر می خام که پست نامربوط می زنم.

فکر کردم بد نیست اینجا باشه مردم بخونن.

ناظر می تونه پاکش کنه.

برتراند راسل فیلسوف، منطق‌دان و منتقد اجتماعی بریتانیایی قرن بیستم می گه:

اگر من ادعا کنم که بین زمین و مریخ یک قوری چینی وجود دارد که در مداری بیضوی به دور خورشید می گردد هیچ کس نمی تواند حرفم را رد کند البته به شرطی که به ان بیافزایم که این قوری انقدر کوچک است که با قوی ترین تلسکوپ ها هم دیده نمی شود.اما مردم حق دارند که فکر کنند چرند می گویم اما اگر کتب اسمانی به وجود همین قوری صحه بگذارند و هر یکشنبه ان را به عنوان حقیقتی مقدس تعلیم می دادند و در مدارس به خورد بچه ها می دادند شک کردن به این قوری انحراف از دین قلمداد می شد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
آقا من یه سوالی دارم از شما

آقا فرض کن همه حرف تو رو قبول کردن.

ارو ناقص

ذهن تالکین ناقص

خلق ارو در داستان اشتباه

تالکین یه کار اشتباه کرد.

بعدش چی؟

چه نتیجه می خوای بگیری؟

می خوای بشینی ما رو موعظه کنی که دیگه کتاب رو نخونیم؟

من فرض نمیکنم پیش بینی نمیکنم چیزی رو هم تکذیب نمی کنم تنها انتخاب انتخاب خودمه

نه من نه تو نمیدونیم آخر بحث چیه؟! اگر جواب سوالا رو میدونستم نمیومدم بپرسم..اومدم ببینم داستان چی برای گفتن داره نه شما...

اگر میخوایی هم نظرم شی بگو...تا برات هر آنچه که نقص داستان است بگم...و در بحث برای من حرف بزنی (نه به من)

تا قانع شی..اگر میخوایی راضی شی..من همه چیز رو به تو میگم..و تو رو از دید داستان در میارم و از کنار توضیحت میدم

تا بفهمی...ولی نه...تو مثل این که هرگز نمیخوای چشمتو باز کنی همیشه دوست داری حرف رو از زبان دیگری بگیری..و همیشه دوست داری هر آنچه که جلوی چشمته رو بگی..(نه ان که در درونه)

ارو به ظاهر خداست...و پوسته ی خدا رو داره

ضاهر خدا رو داره

اخلاق خدا رو دار

ولی چون اخلاقش کپی برداری شده

هیچ عمقی نداره..

یعنی خدای توخالی و پوچه... ولی لایه ی بیرونی اون باعث میشه فکر کنین اون تو پر هم هست..

اون خدایی نمیکنه

الف ها و دورف ها و انسان ها نمیدونن کدوم یکی بهشون نعمت میده؟

آیا ارو؟ ایا والار؟

ارو هیچ دخالتی نداره!

در صورتی که خدای ما سبب ساز است...و سبب ساز را همیشه فعالیت و دخالت لازمه که (ارو) این کار را نمیکنه!

شما میگین ارو واستاده کنار...

داره خدایی و اداره ی آردا را که والار میکنن میبینه!

اصلا بگو ببینم!

ارو فقط والار و نمنور را دخالت داد!

یعنی والار را افرید...

والار هم (دورف ها و ...)

آیا ارو میخواهد والار را امتحان کند؟

یا آردا را؟

کدام یک؟

(با شیطانی که نابود نمیشه و فنا ناپذیر هست چرا در میوفتن؟)

اصلا چرا فنا ناپذیر آفرید؟

و چرا نصبت برادری را (بعد از این که از والار محصوب نشد)

هنوز در میان آنها گذاشته بود...

چرا خشم ارو اونو همونجا نابود نکرد؟

ایا نماد خشم ارو نمیتونه شیطان پلید رو نابود کنه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

ارو و والار انقدر بی خیال بودن که حتی بعد از انتقال ملکور...به سائرون نیز فرصت دادن

تا بمونه و (به قول خودتون بنده امتحان کنه)

این چطور امتحانی بود که امکان داشت آردا با خاک یکسان شه!؟

ایا شیطان ما هم اینجوری امتحان میکنه؟

فرض کنیم بله اونم نماد بود...

ولی فرصت دادن ارو به کنار..

فرصت دادن والار هم بهش اضافه شد...

والار که دیگه خدا نیستن تا اجازه بدن آردا امتحان شه!

چون خودشونم بنده هستند..و در حال امتحان...

بی شک وقتی تولکاس ملکور را نکشت..(ضعف داستان رو شد)

این که هر دو در اشتباهن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

از العان بگم

من از نقل قول نمیترسم...

ولی اگر پیام ها را حد اکر 15 خطی و کوتاه انتخاب کنیم و احترام متقابل رو نگه داریم و بزاریم که رای خودمونو بگیم..

نقل قول هم کم بزنیم

بی شک به نتیجه میرسیم...اونم خیلی زود تر

ولی بدا که شما نمیخوایین از آشفتگی بیرون بیایین

منم مجبورم به این شکل عمل کنم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

هر چند خیلی مونده به نتیجه برسیم ولی این تاپیک بعد از نتیجه

نباید پاک شه!

چون درآینده باز هم دنبال موضوعات چالش آور خواهم بود که در داستان نهفتس

و یه گره ی کوچکی هم با این بحث خواهد داشت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

حالا همه ی اینا قبول...

وقتی ارو میدانست ملکور یک خائن هست...

و سرکش..

چرا باز هم اونو به اطاعت امر کرد؟

که به خودش صابت شه؟

و وقتی خدای مهربانی و عدالت و انصاف است!

چرا ملکور را یهو در جمع آینور ضایع کرد؟

ایا رسم مهربانی و حق و انصاف اینست؟

(کافی نیست)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

سوال هفت را یادتون میاد؟

7- چرا بعد از این که ملکور شناخته شد...به سائرون و دیگر پلیدی های

پراکنده ی سرزمین میانه...فرصت داد...تا برای خود...جبهه بگیرن؟

حالا بگیم ملکور فنا ناپذیر است..

و یه آتش بزرگ...

ولی سائرون فنا ناپذیر نیست...یعنی فانی است

سائرون نزدیک بود تا کل آردا را نابود کند

که حلقه نابود شد...

والار هم خودشون بنده هستن و در حال امتحان.

چرا با سائرون درگیر نشدن؟

مگر پلید نبود؟

و مگر فانی نبود؟

والار هم فرصت دادن!

علتشم اینه که گفتم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

این سوال رو یادتون میاد؟

پس چرا ملکور دوباره فرصت یافت...تا برای بار دوم از دیوار های شب و از بند ها بگذرد؟..و

برای بار دوم برگردد...و چرا توانست ارک بسازد.؟

یعنی تمام اون مبارزات بی خودی بوده و ملکور در رفته!

هیچی فایده ای نداشته و ملکور دباره میتونه برگرده!!

حالا بگیم ملکور جون سگ است...ولی سائرون که این طور نیست!

والار برای نابود کردن سائرون نیز مصمم نبودن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
elros

خوب دوباره رفتی همه سوالات رو از اول پرسیدی.

بچه ها به سوال های شما جواب دادن.

برات مثال زدن.

مقایسه کردن.

برهان و دلیل آوردن.

ولی شما متقاعد نشدی.

که خوب اشکالی نداره هر کسی نظرش خودش رو داره تو می گی داستان ناقصه من می گم نه.

پس کسی سوال های شما رو بی جواب نگذاشت.

غیر از اینه؟

حالا یه سوال برای من پیش اومده

شما گفتی نمی دونستی که پرسیدی

و جواب های ما رو هم قبول نداری

خودت هم نمی دونی نتیجه گیری چیه

وقتی پاسخ های ما رو قبول نداری پس قطعا نتیجه گیری ما رو هم قبول نداری

حالا سوال اینه کی قراره نتیجه گیری کنه؟

(راستی سائورن میار بود رتبه اش از والار پایین تر بود نه اینکه فانی بود. از بین هم نرفت فقط انقدر ضعیف شد که برگشتش به سرزمین میانه دور از ذهن هست)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...