رفتن به مطلب

Recommended Posts

Tulkas Astaldo

jتو پست آخرت دو باره که همون حرف های تکراری رو زدی.

خدا هم از اول میدونست که ابلیس متمرد میشه،پس نعوذ بالله احمقه که ابلیسو آفریده؟

در مورد اینکه پلیدی چرا ریشه کن نشده هم که قبلا هم اینجا و هم جای دیگه همه جواب دادن.

اما اینکه چرات والار رو انداخت وسط:خب خودت فکر کن کدوم تحقیر بیشتری برای ملکور(و پلیدی هاش )داره؟:1.دستگشر و خر کش شدن توسط یکی هم نوع خودش

یا 2.دستگیری توسط ارو

ملکور نمیتونه بگه که ارو منو نمیخواد و تبعیض قائل میشه و هزار تا منتر بازی دیگه دراره،اگه ارو دخالت مستقیم کنه.

خشم والار انقدر پر هیبت بوده که حتی برای مدت کوتاهی سارون هم توبه میکنه.بعید میدونم اگه ارو خودش وارد عمل میشد،سارون توبه میکرد(همونطور که در قضیه نومه نور نکرد)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

خداوند ابلیس را پلید نیافرید..

ابلیس بعد ها از فرمان سر باز زد

خدا ابلیس را در قرآن به این معنا یاد میکنه که

(ما میخواییم بنده هامونو امتحان کنیم و برای صاحب شدن بهشت دباره تلاش کنن)

همه ی اینا رو میدونم ولی این جور حرفا در بخشی از داستان صدق داره...در بخشی نه.

خداوند فرصت یافتن شیطان را به واسطه ی عبادتش بیان میکند

ارو فرصت یافتن ملکور را با چه چیز بیان میکند؟

من حرفم در فرصت ملکور هست نه در جایی دیگر

اما اینکه چرا والار رو انداخت وسط:خب خودت فکر کن کدوم تحقیر بیشتری برای ملکور(و پلیدی هاش )داره؟:1.دستگشر و خر کش شدن توسط یکی هم نوع خودش

یا 2.دستگیری توسط ارو

خودت در جایی بیان کردی که والار نمیتونن برادر کشی کنن...

پس والار از مرحله برتن..

آخه خدا کدوم حرفت رو من بپذیرم..

ارو برادرا رو به جون هم انداخت...

ارو پلیدی رو فرصت داد.

ارو خدایی و مدیریت رو به والار کوچک تر از خودش سپرد

ارو ملکور را آفرید

ارو شیطان را موقیت داد...

ارو ..

ارو..

و ...غیره

در این جا هیچی بیان داستان نمیشه..

شما فکر میکنین با تفسیر واقعیت ...

میتونین داستان رو حل کنین.

در صورتی که راه و اون مثالی که برای ملکور میزنین..

کاملا جداست..

در هر صورت من به نظر شما احترام میزارم

و هر مثال و هر نوع نظری رو به پاسخ میپذیرم و آماده ی بحث با اونم

شما جواب مارو بده

میبینی که ما هم روش فکر میکنیم

ارو کسانی را به مقاومت در برابر ملکور فرستاد.

که حق کشتن اونو ندارن

و از این طریق ملکور از مبارزه ی تولکاس زنده ماند..

اگر واقعا ارو در میان شیطان و والار دشمنی می افکند..

کشتن ملکور در جنگ تولکاس کاملا حلال و قابل احترام بود..

پس این ارو بی غیرت... هیچ غلطی نکرد...

غیر از این که ملکور را قوی تر هم کرد..

اگر ارو خودش از اول دست به کار میشد...

فرصتی برای ملکور فراهم نبود...

یکی از کارایی که میتونست انجام بده این بود که:

ملکور را نیافرینه..

کرد؟

یا اونو در موسیقی شرکت نده..

کرد؟

یا اونو نزاره به آردا بیاد

کرد؟

یا حد اقل خودش با اون مبارزه بکنه

کرد؟

یا کشتن اونو به وسیله ی تولکاس و ... راحت و بی مشکل بدونه...

کرد؟

یا اگر همه ی اینا...بخاطر اینه که اون شیطان آردا هست...

پس:

باید به اون فرصت میداد تا پایان آردا بمونه و یک برهان هم برای فرصتش می آورد که نکرد

کرد؟

ارو نه با ملکور دشمنی کرد..

نه دوستی

به عنوان خدای آردا این بسیار بسیار کار پلیدی هست که از خدای آردا سر بزنه

ارو نه دشمنی کرد نه دوستی...

یعنی دخالت های اشتباهشت باعث میشد ... تا ملکور رشد کنه و پلیدی ریشه کن نشه..

شاید بگی نومنوری ها را فرستاد..یا والار را ساخت...

بله اینا هستن..

ولی (چاقو هیچ وقت خودشو نمیبره)

والار هم برادر نمیکشن

ملکور را نابود نکرد...ولی فرصت زندگی داد..

ملکور را آزاد نکرد...ولی شیطان بنده ها قرار داد و اجازه نداد وظیفشو انجام بده

و زندانی می کرد...

پس این ملکور لعنتی نه شیطانی میکنه..

نه بردگی...نه مردگی...نه دوستانگی...

هیچی..

اینکه دباره اینو میپرسم

(ارو چرا ملکرو را آفرید)

بعد شما میگین

سوال تکراری؟!! :D :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

فکر نکنم جایی گفته باشه والار اجازه کشتن ملکور رو نداشتن. تولکاس ملکور رو نکشت چون کشتن یک کار شیطانی و از تولکاس و بقیه والار بعیده. مگه نه تولکاس جان :D

ملکور هم از اول بد نبود اونم کارای خوب زیادی کرد قبل از ماجرای آردا و قبل از موسیقی بزرگ ملکور موسیقی ای که مربوط به خودش بود کاملا منطبق بر چیزی که ارو گفته بود اجرا میکرد. ملکور به عنوان سازنده وارد آردا شد و در ابتدا با والار همکاری میکرد بعد راه خودش رو جدا کرد و زمین رو به سلیقه خودش ساخت. اگه شیطان قبل از آفرینش انسان عبادت کرد ملکور هم قبل از ساخته شدن کامل آردا به بقیه والار کمک میکرد. توی موسیقی بزرگ ارو به ملکور میگه مواظب کارهات باش تو هیچ کاری بر خلاف اراده من نمیتونی بکنی یعنی ارو همه چیز رو از قبل میدونست (همونطور که به مانوه و اولمو هشدار داد) و همه چیز جزء نقشه ایلوواتار بوده (حتی تمام شرارت های ملکور). همونطور که خباثت های شیطان جزء نقشه خدا بوده.

باز نگی چرا ارو به ملکور مهلت داد.102.gif

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

تو در این جا داری از خوبی های قبل ملکور حرف میزنی..

اینو خودمونم میدونیم..

سوال اینه که بعد از پلید شدن...

فرصت یافت..

نه این که قبل از پلید شدن

خوب بود...

خوب خوبی بخوره تو اون سرش...

هم کاری ملکور همه و همه یه نقشه بود...

اون از اولش پلید بود...

بدبختی اینه که ارو اونو به زیر دستاش سپرد..

و زیر دستاش کشتن رو نوعی اشتباه میدونن

که منم گفتم...

و این باعث شد ملکور زنده باشه...

اگر کشتن شیطان کار شیطانی هست...

شیطان دوم کست؟

اصلا همه چی رو پیچوندی به هم

کشتن شیطان کار شیطانیه؟

این یعنی چی؟

اگر کشتن شیطان کار شیطانی هست.

آفریدنش بدتر از کشتنش است

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
اصلا همه چی رو پیچوندی به هم

کشتن شیطان کار شیطانیه؟

این یعنی چی؟

اگر کشتن شیطان کار شیطانی هست.

آفریدنش بدتر از کشتنش است

هر کس رو که خدا خلق کرده لیاقت زنده موندن داره حتی اگر ما علتش رو نفهمیم. زنده ماندن شیطان(و ملکور) به اراده خدا(و ارو) است و به کس دیگه ای مربوط نمیشه هر وقت لازم باشه خودش به خدمتش میرسه (همونطور که خودت گفتی خدا گفت تا روز معینی به تو مهلت میدم یعنی تا اون روز ارزش زنده موندن داره)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

میشه لیاقت زنده ماندن ملکور را برای بقای اون توضیح بدی؟

فقط حرفای قبلی رو تکرار نکن..

یه چی دیگه..

این حرف رو (خدا) زد..نه (ارو)

ارو در قبال فرصت چه گفت؟

ایا معامله ای کرد؟

یا بخشی از داستان را نخونده گذاشتیم

یا همه ی این مثال ها زاییده ی زهنه دیگره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

برای بار هزارم:تالکین کل تاریخ(بهتره بگم افسانه)های این دنیا رو ور نداشته دوباره نویسی کنه که.

تو فقط میخوای ایراد بگیری.

جواب های ما همه کاملا اگه نخوای مته به خشخاش بزاری.بابا جان عزیز من،من نمیدونم به چی انقدر گیر دادی.

پست های اول این بحث که کلا برای توضیح همین سوالیه که اینجا پرسیدی.

این بحث تو یه سیکل معیوب افتاده که داره خودش خودش رو تکرار میکنه.

خدا چه معامله ای کرد(این که تو میگی خدا به شیطان در قبال عباداتش فرصت داده و در واقع عباداتش رو خریده در کجای قرآن پیدا شده؟

این غیر از نتیجه گیری تو در مورد آیاته؟

ما هم در مورد سیلماریلیون همین جوری نتیجه میگیریم.

محققانی که قرآن رو میشناسن،میشینن قرآن رو تفسیر میکنن(تا جلوه های ناشنا خته اون رو بشناسونن)

ما خا بخ عنوان افرادی که حداقل تو این مملکت تالکین رو بیشتر از بقیه میشناسیم،نمیتونیم تفسیر های عقلانی از داستان هاش داشته باشیم؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

لطفا جواب سوال بالار رو بدین..

نه بیشتر..

در ضمن

عبادت=فرصت

علتی هست که خدا برای کارش آفرید.

کار خدا امتحان بندگان بود

و میخواست شیطان بمونه و تا بندگان اتحان بشن

به همین واسطه علت به وجود آورد

من قبول دارم که خدا واسه ی چه کاری شیطان را زنده نگه داشت

ولی خداوند الله برای هر کاری...علتی را دارد.و برای آن علتی می آفریند

علت فرصت خدا..عبادت بود...تا کارش درست پیش بره.

این (فرصت=عبادت) در دید مادی و در دید چشم جسم است

ولی برهان روحی آن است که خدا برای امتحان بندگان فرصت داد

در (حقیقت) چیز هایی هستند که در داستان( سیلماریلیونگ) سازگاری ندارند

حالا به من ربطی نداره...پاسخ ها شاید کامل باشن..ولی وقتی یکمی بیشتر

سوال پیچ میشین میگین(اصلا اینارو چرا از من میپرسی؟)

تو به عنوان کاربر مدعی باید علتی داشته باشی

هنوز یه نامه یا یه علت تالکینی ارائه نداده بحث رو تمام میدنین؟

من میدونم اینا همش فرضیه ی شماست...

ولی بازم بحث رو ادامه میدم

من جواب واقعی میخوام

همانطور که سوال واقعی دادم

یه چیز دیگه

منظور من از معامله فقط و فقط ارو هست..نه خدای واقعی.

حالا دباره میپرسم

این حرف رو (خدا) زد..نه (ارو) (عبادت و فرصت)

ارو در قبال فرصت چه گفت؟

ایا ارو معامله ای کرد؟

یا بخشی از داستان را نخونده گذاشتیم

یا همه ی این مثال ها زاییده ی زهنه دیگره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

jتو گفتی ما داریم دلیل تراشی میکنیم.

لطف کن بگو اون بحث عبادت و علت بودن اون برای خدا رو از کجای قرآن در آوردی؟

تو هم اینجا علت تراشی نکردی؟

این کار اصلا غلط نیست که اهل فن بخوان در مورد چیزی که میشناسنش،نظراتشون رو بگن و احتمال درست بودنش زیاد باشه.

من جواب همین پست رو تو پست قبلی دادم،تو دوباره همون ها رو گفتی.

در ضمن کدوم ادیبی رو دیدی که علامت مساوی بین دو چیز که به هم تا حدی تشبیه و وجه تشبیه هستن قرار بده.؟

اگه من بگم خدا همیجوری به شیطان فرصت داده و دلیلش عبادت نبوده،چه پاسخی داری؟تو قرآن اومده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
میشه لیاقت زنده ماندن ملکور را برای بقای اون توضیح بدی؟

شاید خودش لیاقت نداشته باشه ولی نقشی که توی برنامه داره باعث میشه که این فرصت بهش داده بشه.

این فرصت به خاطر ارزشی که نقش ملکور توی برنامه داره به اون داده شد.

فکر نکنم از این واضح تر بتونم بگم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

خطاب به تولکاس

قبل از این که انو بگم یه سوال پرسیدم

اونو جواب بده منم جوابتو میدم

شما اطمینان داشته باش این که

خدا برای شیطان برای امتحان بندگانش فرصت داد

را قبول دارم...

و این حرف من ...از دید شیطان است

شیطان گفت(پس در قبال عبادتی که کردم بهم فرصت بده)

خدا هم گفت تو از فرصت داده شدگانی.

و خدا خودش میاد در قران هدف خودشو برای (فرصت) توضیح میده

هدف خدا امتحان بندگان است ولی علت خدا عبادت شیطان

و میتونم منبع و کلا منابع احادیث رو بگم البته اگر در خاطرم باشه

من مشکلی با فرصت خدا ندارم...و با تو هم نظرم..ولی در مورد ارو...من به ارو شک دارم و دارم سوال میکنم.

تو یک مسلمان هستی خودت هم میتونی احادیث رو یاد بگیری ولی من یک داستان شناس یا نویسنده

نیستم که سیلماریلیون رو کاوش کنم یا نامه ها رو بگردم..در هر صورت میبینی..که جواب سوال...حتمی هست

و سوال را با سوال جواب دادن...نوعی..لغزش میاره و بحث منحرف میشه...لطفا سوال منو جواب بده تا سوالتو جواب بدم

البته جواب سوالت رو به صورت خلاصه گفتم...

اگر خواستی جواب بگیری پست رو خوب بخون.

مشخصه که قران بر ریزه کاری ها نپرداخته و اشاره ی کلی در عین حال عمیق رو به زندگی و گذشته کرده

قران کتاب تاریخ نیست قران کتاب دین است و بسیاری از مطالب در اون گفته نشدن... ولی پیامبرخاتم(ص)

اونو به شکل حدیث یا تفسیر (خود) قران بیان کرده...که باید از احادیث بفهمی..نه از نه از قران. هر چند که با تفسیر

قران به پاسخی که گفتم میرسی...ولی تفسیر قران و ... وقت میگره..پس به دنبال احادیثی در مورد شیطان باش..

و حقم نداری مهر دروغ بر اون بزنی...چون این حرف..حرف شخصی خودت میشه..و نظر شخصی خودت...نه همه..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

3Dmahdi

خوب میشه همون اون ارزش رو بیان کنی؟

چه ارزشی؟

میشه ارزشش رو تعریف کنی؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

مشکل شما میدونین چیه؟

اینه که سوال رو سطحی میدونین و کاملا سطحی جواب میدین.

اینجوری نه من به جواب میرسم..نه شما متوجه عمق میشین

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
3Dmahdi

خوب میشه همون اون ارزش رو بیان کنی؟

چه ارزشی؟

میشه ارزشش رو تعریف کنی؟

113.gif113.gif113.gif113.gif113.gif :D :D :D :D

یه ماهه ما داریم چی میگیم. اگه بدی نباشه خوبی معنا پیدا نمیکنه. باید یه چیزی باشه که باهاش مردم امتحان بشن.

باید بدی باشه تا خوبی ارزش پیدا کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

ببین تو داستان شناس میگی نیستی ولی من میگم ما هستیم(سایر افرادی که تا حالا جواب دادن)

پس اگه و تفاسیر قرآن رو قبول میکنی(چون یه آدم خبره تفسیر کرده) در زمینه سیل هم باید حرف های ما رو قبول کنی.

سوال تو هیچ عمقی نداره.یه جور مخالفته!همین

از همون موقعی که سوالاتت و طبیعتا جوابهای ما شروع شد،درذ ادامه اش سوالاتی رو در آوردی که هیچ ربطی به اول نداشتن.

تو میگی قرآن کتابیه که همه چیزو ننوشته و ما باید از جا های دیگه بفهمیم.

خیله خب منم همینو دارم در مورد سیل میگم.بهت میگم تو نامه های تالکین هست،و میگم که خوندمش.هر چند که منبع اینترنتی ندارم که بهت بگم.حالا تو میتونی این حرفو باور کنی،یا نکنی.

همونطور که من میتونم اون چیزایی که در مورد اومدن تو حدیث و این چیزا گفتی رو باور نکنم یا بکنم.

من جایی در مورد دروغ صحبت نکردم که تو میگی من انگ دروغگویی بهت زدم.

حرف پست اولت دقیقا مث حرفای کروبی تو انتخابات بود.تو بگو تا منم بگم دیگه چه صیغه ای هست؟اینجا تنها کسی که حق سوال داره شما نیستیفبقیه هم میتونن بپرسن.

در ضمن من پاسخ تو رو با سوال دادم،اگه که به قول خودت سطحی نگاه نکنی متوجه پاسخ من میشی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
یه ماهه ما داریم چی میگیم. اگه بدی نباشه خوبی معنا پیدا نمیکنه. باید یه چیزی باشه که باهاش مردم امتحان بشن.

باید بدی باشه تا خوبی ارزش پیدا کنه

خوب پس تو میگی برای امتحان؟

بسیار خوب ... العان اینجا یکی دوتا سوال جدید پیش میاد.

که:

ایا کلمه ی امتحان در سیلماریلیون یا در نامه های تالکین یاد شده یا نه؟

و دوم این که چرا در آردا یکی امتحان شد...دیگری نه...؟

یکی جنگید..دیگری اصلا از وجود ملکور خبر نداشت...

این چه جور امتحانیه؟

فکر کنیم بدی موند...و خوبی هم کنارش..

پاداش کسایی که تسلیم بدی نشدن چیه؟

یا در مقابلش جون دادن..

یا همه و همه میرن به ماندوس؟

ماندوس فقط یه اقامت گاهه..

جاییی بیشتر نیست

لطفا در این موردم نظر بده..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

خطاب به تولکاس

ببین تولکاس...من یک مسلمان..برای حرفم...حدیث های فراوانی آوردم..آدرس و منبع و کتابشونم فراوانه

نمونش همین

بهار النور

مفاتیح الجنان

تفاسیر

مطالب اینا همه گذیده ای هستند و من مطالعشون کردم

تو مه عنوان یک مدعی باید دلیل حرفت رو مشخص کنی

اگر نکنی که نمیتونم قبول کنم

تو گفتی ملکور شیطان آرداست.

تو گفتی اومده آزمایش کنه

تو فرصت ملکور رو به این ربط دادی..

گذشته از این همه بحث نامه ها...

بیاییم سر خود داستان...

ببینیم خود داستان چی برای حرف داره.

تازشم...من در لحن نوشتن و در اون حرف زدنت میدونم که

تو زیاد هم از حرفت...اطمینان نداری...

حالا اینقدر هم سوال میپرسم..

خوب مشخصه..

بحث با سوالش عمق میگیره.

من نمیخوام مخالفتی کنم

فقط چند تا سوال پرسیدم.

و دارم روسوالم پا فشاری میکنم..

و بحث رو نگه میدارم..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
ایا کلمه ی امتحان در سیلماریلیون یا در نامه های تالکین یاد شده یا نه؟

قرارنیست همه چی رو توضیح بده تالکین تو 50 سال بیش از 10000 سال تاریخ رو نوشته اگه میخواست همه رو توضیح بده هنوز داشت صفحه اول رو مینوشت.

پاداش کسایی که تسلیم بدی نشدن چیه؟

یا در مقابلش جون دادن..

یا همه و همه میرن به ماندوس؟

ماندوس فقط یه اقامت گاهه..

جاییی بیشتر نیست

لطفا در این موردم نظر بده

تالارهای ماندوس مثل عالم برزخه بعدش چه اتفاقی میافته کسی نمیدونه نیست.

دوم این که چرا در آردا یکی امتحان شد...دیگری نه...؟

یکی جنگید..دیگری اصلا از وجود ملکور خبر نداشت...

این چه جور امتحانیه؟

تو آردا همه در معرض امتحان بودن کسی مستثنی نبوده. میشه بگی کی در معرض امتحان نبود؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

تالارهای ماندوس مثل عالم برزخه بعدش چه اتفاقی میافته کسی نمیدونه نیست

یعنی داستانی رو نوشتیم که خدا داره.... آدم داره...الف داره...برزخ داره...ولی برزخش رو

نمیدونیم چه شکلیه؟...

چطور داستانی رو که خودمون نوشتیم(بشر) درک نمیکنیم؟

تو آردا همه در معرض امتحان بودن کسی مستثنی نبوده. میشه بگی کی در معرض امتحان نبود؟

آیندگان رفیق...

آیندگان

مثلا (مثلا)

پسر آراگون

یا مثلا

هابیت ها...و نسل های بعد از آن

آیندگانی که پس از نابودی ملکور خواهند آمد...

و کسانی که بعد از اسارت ملکور به دنیا آمدند..

مثل مردم معمولی آردا...

کسانی که حتی یه بار هم ارک ندیدند..

اگر واقعا وسوسه و امتحان و مبارزه شیوه ی ملکور است...پس باید همه یه انتخاب داشته باشن

که در اینجا پس از نابودی ملکور...کسی دیگه انتخاب دوم پیدا نمیکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
یعنی داستانی رو نوشتیم که خدا داره.... آدم داره...الف داره...برزخ داره...ولی برزخش رو

نمیدونیم چه شکلیه؟

تو دنیای خودمون هم چیز زیادی از عالم برزخ و آخرت نمیدونیم. درسته این داستان رو یه بشر نوشته ولی تقلیدی از واقعیته چون در واقعیت این مسائل واضح نیست تالکین هم توی دنیایی که ساخته اونو توضیح نداده.

آیندگان رفیق...

آیندگان

مثلا (مثلا)

پسر آراگون

یا مثلا

هابیت ها...و نسل های بعد از آن

آیندگانی که پس از نابودی ملکور خواهند آمد...

و کسانی که بعد از اسارت ملکور به دنیا آمدند..

مثل مردم معمولی آردا...

کسانی که حتی یه بار هم ارک ندیدند

ملکور رفت ولی بدی از دنیا نرفت. ملکور بذر این پلیدی رو کاشت تا در دورانهای بعد ادامه پیدا کنه. همونطور که در دوران دوم و سوم سائرون ادامه داد. ما از دوران چهارم چیزی نمی دونیم پس نمیتونیم بگیم توش پلیدی نیست یا چیزی نیست که انسانها باهش امتحان نشن ممکنه یکی دیگه مثل سائرون(یا بدتر) اومده باشه و ما خبر نداشته باشیم. در توی دنیای ما هر کس با توجه به شرایطی که داره حسابرسی میشه. یه بومی که تو جنگلای آمازون زندگی میکنه به خاطر نماز نخوندن محاکمه نمیشه. و چون دنیای تالکین هم تقلیدی از دنیای واقعیه توی اون هم باید همینطور باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

خب melkor morgoth عزیز،فکر کنم جوابایی که 3d mahdi داد و البته ما هم مدت هاست که مینا رو میگیم باید قانعت کنه.

اما اینکه چطور از روی نوشته میشه تشخیص داد که کسی به حرفش مطمئن بوده یا نه رو نمیدونم از کجا میتونی بفهمی.

اما در مورد منابع احادیث و تفاسیر که صحبت کردی.

فرضا یکی از بهترین تفاسیر قرآن نوشته علامه طباطباییه.خب ما چرا تفسر اون رو قبول داریم؟چرا المیزان رو قبول داریم؟چون نویسنده هاش قرآن شناس های بزرگی بودن.

مثلا در مورد ذوالقرنین در قرآن:خیلی از بزرگان ( نونه اش رازی،ابن سینا و ...) گفتن که اون،اسکندر کبیره.خیلی های دیگه از جمله مکارم،علامه طباطبایی و ... هم گفتن که خیر !ایشون کوروش کبیره.

این نشون میده که نظر های حضرات هم همه یکی نیستن.

ممکنه حرفم برات خنده دار به نظر بیاد یا اعتماد به نفس بالایی داشته باشه:ما تو ایران برای سیل شناسی کم از علامه طباطبایی برای قرآن شناسی نیستیم.پس زمانی حرفی رو میزنیم یا باید بقبولی یا اینکه از کنارش رد بشی.در صورتی میتونی مخالفت کنی یا نظری داشته باشی که خودت هم اندازه ما در مورد سیل مطالعه و تحقیق داشته باشی.

جواب های 3d mehdi کاملا واضحه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

خطاب به 3dmadi و تولکاس

بسیار خوب...پس حرف نظر هاتون کاملا یکیه...

پس منم مجبورم حرف هر دوتونو از 1 نفر حساب کنم

حالا اگر موافقین بحثو ادامه میدیم

--------------------------------------------------

تو دنیای خودمون هم چیز زیادی از عالم برزخ و آخرت نمیدونیم. درسته این داستان رو یه بشر نوشته ولی تقلیدی از واقعیته چون در واقعیت این مسائل واضح نیست تالکین هم توی دنیایی که ساخته اونو توضیح نداده.

پس مگه نمیگین (تالکین واقعیت رو باز نویسی نکرده)

پس ویژگی داستان کجا رفت؟ اگر قرار باشه داستان رو بخونیم باید از همه جای داستان سر در بیاریم..وگرنه میشه

قصه ی شنگول منگول..اگر میگین سیلماریلیون داستان خوب...کافی...عالی هست...پس باید در ربروی سوال من

کم نیاره بسیار خوب..مهدی جان..مگر ماندوس یکی از آینور ها نیست؟ مگه اون یکی از شخصیت های داستان نیست؟

همسر هم داره اون چجور عالم برزخی هست که امکان داره از تالار فرار کنند؟ و اون چجور داستانی هست که شخصیت

و وظیفه ی یک شخص رو پنهان گذاشتن؟ تازه ما در روایات بسیار زیادی داریم که جهنم بهشت کافر عالم..ابرار فجار

درجات درکات رو به حدیث و به آیه ی قران و ... به خاطر میاره و توضیحش میده..نداریم؟ معاد چیست؟ قیامت چیست؟

اینا همه مال بعد از مرگند.... کی میگه اطلاع نداریم؟ معراج چیست؟ آیا به معراج معتقدی؟

نه...

نه رفیق این تالار لعنتی هیچ توضیح منطقی نداره...

میخوایی یه آیه برات مسال بزنم؟

بفرما:

به کسانى که ايمان آورده، و کارهاى شايسته انجام داده‏اند، بشارت ده که باغهايى از بهشت براى آنهاست که نهرها از زير درختانش جاريست. هر زمان که ميوه‏اى از آن، به آنان داده شود، مى‏گويند: «اين همان است که قبلا به ما روزى داده شده بود.(ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است.)» و ميوه‏هايى که براى آنها آورده مى‏شود، همه (از نظر خوبى و زيبايى) يکسانند. و براى آنان همسرانى پاک و پاکيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

---------------------------------

وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

بقره آیه ی (25)

این توصیف بهشت...

و در توصیف جهنم:

سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ

----------------------------------

بزودى در دلهاى کافران، بخاطر اينکه بدون دليل، چيزهايى را براى خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس مى‏افکنيم؛ و جايگاه آنها، آتش است؛ و چه بد جايگاهى است جايگاه ستمکاران!

آل عمران آیه ی (151)

آیا در داستان سیلماریلیون...حتی (همین قدر ) اشاره شده؟

یا همه انجا یکسانن؟

اگر سیلماریلیون اشاره ای به برزخ آنجا داشته...و یا گفته که ظالمان چه میشوند پس کو؟

در دنیای واقعی اشاره هایی داریم که دیدی...

در درنیای ارو کو؟

یعنی ارو بیخود ملکور را بیافرید...ملکور کشت...و مجازات هم نشه؟

و تازه میتونن از تالار ماندوس هم یکی دوتایی فرار کنن..

(یعنی از عدل و محکمه فرار کنن!؟)

تکلیف اینا چیست؟

من به اینا میگم (فرصت) و میگم ارو اگر خودش مدیر بود...پلیدی در همان دوران پیش از دوره ی اول ریشه کن میشد.

اینه که میگم واقعیت رو نمیشه با این داستان مقایسه کرد...خوب حالا تو حرف خودتو بزن..

ما در واقعیت قران داریم...معراج داریم...حدیث داریم..تفسیر داریم...

اینا همه میگن که در آینده چه خواهد شد..

در آردا چه؟...

شما ناشناخته های این عالم را در داستان نیز ناشناخته بیان میکنین و شناخته ها را نیز در داستان به این گونه میشناسانید..

غافل از این که از طرفی میگین تالکین نیامده دنیای حقیقی رو باز نویسی کنه..

که میبینم کرده...

یه ویژگی مخصوص داستان چیست؟

این است که همه چیز تعریف شده هست.. و بیوگرافی دارد...

پی بیوگرافی تالار ماندوس چیست؟

شما نمیدونین به داستانم میگین اونجا ناشناختست...

و قشنک قورباغه رو قناری میکنین..

آره؟

داداش ما از جهنم و بهشت..و برزخ جهنمی و برزخ بهشتی...به اندازه ای که بتونیم بفهمیم که اونجا کجا میتونه باشه

آگاهیم...

ولی آردا چی؟

اگر چیزی داره ....بگه

وگرنه مدعیاش کم نمیارن...

و حرفم رو بی پاسخ نمیزارن

لطفا توضیحتو ادامه بده...و

و معادل تعاریف بالا رو بیان کن

یه بومی که تو جنگلای آمازون زندگی میکنه به خاطر نماز نخوندن محاکمه نمیشه. و چون دنیای تالکین هم تقلیدی از دنیای واقعیه توی اون هم باید همینطور باشه.

مگر نشنیدی که بار ها قران گفته( این چنین ما هر کس را که بخواییم هدایت میکنیم و هر کس را که بخواییم نابود میکنیم)

قابل توجه تولکاس

حالا اون واژه ی تقلید

تالکین هم تقلیدی از دنیای واقعیه

مگر نمیگفتی تالکین از دنیای واقعی (باز نویسی) نمیکنه؟

پس ویژگی خود داستان کجاست؟

یادته چه گفته بودی؟

برای بار هزارم:تالکین کل تاریخ(بهتره بگم افسانه)های این دنیا رو ور نداشته دوباره نویسی کنه که.

حالا نگو (این حرفو من نزدم از این حرفا نگو اینو 3dmadi زده و از این حرفا..)

چون این شکلی تایید کردی

جواب های 3d mehdi کاملا واضحه

لطفا در این مورد هم توضیح بدین و بگین.

این همه تقلید یا رونوشتی که از واقعیت شده و نهان های ما در داستان نهانه...آشکار ما در داستان آشکاره...

و تقلید... خلاصه اینا پس ویژگی داستان کجاست؟ داستان از خودش چی داره؟

داستان از پرده گفتن یعنی چاخان

نمیخوام توهین کنم ولی رسم اینه که داستان همیشه پیدا باشه..چون از کار های بشر هست و بشر فرشته نیست

خدا نیست..تقلید از واقعیت... اخه تقلید هم نمیشه گفت!

ما مجودات این دنیا تا حدی از آخرت خودمون آگاهیم...از قران از معراج و ...

این واژه ها همه کنار هم..ایا هم دیگر رو نقض نمیکنن؟

یا بازم منکرش میشین؟

عیبی نداره ولی نشانه های فراوانی در تمامی ادیان نتنها در دین اسلام است که معاد را توصیف کرده.

ولی در دنیای اردا...این موضوع نهانه...و با این پاسخ:

تو دنیای خودمون هم چیز زیادی از عالم برزخ و آخرت نمیدونیم. درسته این داستان رو یه بشر نوشته ولی تقلیدی از واقعیته چون در واقعیت این مسائل واضح نیست تالکین هم توی دنیایی که ساخته اونو توضیح نداده.

که به نوعی دست بسر کردن آدمه...

این که در دنیای ما اگر (خرد) داشته باشیم و (مسلمان)و (مسیحی) و (یهودی) و ... که خلاصه خدا پرست هستند باشیم..

معاد و پایان جهان برای ما آشکاره..وگرنه از خدا پرستی به دوریم...ما لا اقل تعریف بهشت را داریم.

و میدانیم در این دنیا یه محکمه ای وجود خواهد داشت به اسم محشر...

ولی در آردا حتی اسمی از مجازات بدان گفته نشده(پس از مرگ) و حتی بعضی هاشون در میرفتن و

از تالار(برزخ) فرار میکردن..

آیا این اتفاق در دنیای ما نیز هست؟

ایا این بی عدالتی و سست عدالتی نیست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
خطاب به 3dmadi و تولکاس

بسیار خوب...پس حرف نظر هاتون کاملا یکیه...

پس منم مجبورم حرف هر دوتونو از 1 نفر حساب کنم

ما دوتا آدم متفاوتیم و قطعا با هم نظرات یکسانی نداریم اما در این مورد نظرامون با هم یکیه چون هر دومون یک کتاب رو

خوندیم و یه جور تفسیرش میکنیم (مثل خیلی های دیگه) اما تفسیر تو از داستان با بقیه متفاوته.

اون چجور عالم برزخی هست که امکان داره از تالار فرار کنند؟

هیچ کس نمیتونه از تالارهای ماندوس فرار کنه. حتی خود ملکور هم توی اون سه دورانی که اونجا زندانی بود نتونست ازش فرار کنه.

تازه ما در روایات بسیار زیادی داریم که جهنم بهشت کافر عالم..ابرار فجار

درجات درکات رو به حدیث و به آیه ی قران و ... به خاطر میاره و توضیحش میده..نداریم؟ معاد چیست؟ قیامت چیست؟

اینا همه مال بعد از مرگند.... کی میگه اطلاع نداریم؟ معراج چیست؟ آیا به معراج معتقدی؟

بله من به همه اینا معتقدم. من گفتم دنیای تالکین تقلیدی از دنیای واقعیه نه اینکه دقیقا کپی اونه. بله خدا به ما اینا رو میگه تا در حد فهم خودمون بتونیم بهشت و جهنم رو تصور کنیم. این موهبتیه که خدا به ما داده دلیل نمیشه که ارو هم همین کارو بکنه. ارو فقط گفته که انسانها بعد از مرگ به جایی میرن که فقط من ازش خبر دارم نه هیچ کس دیگه حتی والار(و ملکور) هم اونو نمیدونن.

تازه میتونن از تالار ماندوس هم یکی دوتایی فرار کنن

کی تا حالا از تالارهای ماندوس فرار کرده که تو میگی؟!!!!

بیوگرافی تالار ماندوس چیست؟

لطفا توضیحتو ادامه بده...و

و معادل تعاریف بالا رو بیان کن

ما توی روایات داریم که عالم برزخ جاییه که انسانها بعد از مرگ به اونجا میرن و تا قیامت اونجا میمونن.

توی سیلماریلیون هم میگه الفها بعد از مرگ به تالارهای ماندوس میرن و تا پایان جهان اونجا میمونن.

به نظرت اینا مشابه نیستن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

مهدی جان..

اولا زمانی که این بحث و پست من در حال ویرایش و نوشتن بودم پیام دادی...که یکمی ناقصه... و داشتم مینوشتم...

دوما

شما حرف همو تایید میکنین پس هم نظرین و حرفاتونو یکی حساب میکنم که این اصلا به بحث مربوط نیست..

ما توی روایات داریم که عالم برزخ جاییه که انسانها بعد از مرگ به اونجا میرن و تا قیامت اونجا میمونن.

توی سیلماریلیون هم میگه الفها بعد از مرگ به تالارهای ماندوس میرن و تا پایان جهان اونجا میمونن.

به نظرت اینا مشابه نیستن؟

سوما

ما در قیامت نمیریم اونجا بمونیم و اتراق کنیم.

میریم تا اعمالمون رو بسنجن و بهشت جهنم احسان کنن..

کی تا حالا از تالارهای ماندوس فرار کرده که تو میگی؟!!!!

خوب نکرده که نکرده...حرف اصلی من در اینه که چرا ملکور نمیمیره...

و اگر هم مرد..چر معلوم نیست چی میشه؟

مثلا یه مجود خوبی که در آردا بود...

عمرشو داد به تو

حالا یه مجود بدم عمرشو داد به تو

اینا چرا با هم هستن؟

پس اگر با همن...

فرق بد و خوب

بعد از مرگ چیست؟

یعنی هر کی خواست زهرشو بریزه..

آخرشم هیچی ..با خوبا هم نشین شه.

بله من به همه اینا معتقدم. من گفتم دنیای تالکین تقلیدی از دنیای واقعیه نه اینکه دقیقا کپی اونه. بله خدا به ما اینا رو میگه تا در حد فهم خودمون بتونیم بهشت و جهنم رو تصور کنیم. این موهبتیه که خدا به ما داده دلیل نمیشه که ارو هم همین کارو بکنه. ارو فقط گفته که انسانها بعد از مرگ به جایی میرن که فقط من ازش خبر دارم نه هیچ کس دیگه حتی والار(و ملکور) هم اونو نمیدونن.

داستان در پرده گفتن...یعنی نقص...و جهل...

اگر قسمتی از یک داستان در پرده باشه..

اون داستان نیست...اون نقص و جهل اون قسمته...

من بازم هنوز شک دارم که اینا از خودتون نباشه.

یعنی واقعا همه ی اینایی که در پاسخ من میگین رو

تالکین گفته؟...یا زاییده ذهن دیگره؟ یاحدس و برداشت شماست؟

من داستان ناب و خالص را مورد بحث قرار میدم نه داستان آمیخته با

برداشت دیگران

ما توی روایات داریم که عالم برزخ جاییه که انسانها بعد از مرگ به اونجا میرن و تا قیامت اونجا میمونن.

توی سیلماریلیون هم میگه الفها بعد از مرگ به تالارهای ماندوس میرن و تا پایان جهان اونجا میمونن.

به نظرت اینا مشابه نیستن؟

بازم یه نکته

من پرسیدم شغل و کار ماندوس چیه؟

تو موندی

اصلا سوالمو جواب ندادی

ما دوتا آدم متفاوتیم و قطعا با هم نظرات یکسانی نداریم اما در این مورد نظرامون با هم یکیه چون هر دومون یک کتاب رو

خوندیم و یه جور تفسیرش میکنیم (مثل خیلی های دیگه) اما تفسیر تو از داستان با بقیه متفاوته

عزیزم من نگفتم شما لاله و لادن هستین.

من گفتم نظر هاتون یکیه..

پس منم میبینم شما حرفاتونو تایید میکنین

پس حرف هر کدومتونو بر دیگری سند و مدرک میدونم.

منظورم اینه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo
مگر ماندوس یکی از آینور ها نیست؟ مگه اون یکی از شخصیت های داستان نیست؟

همسر هم داره اون چجور عالم برزخی هست که امکان داره از تالار فرار کنند؟ و اون چجور داستانی هست که شخصیت

و وظیفه ی یک شخص رو پنهان گذاشتن؟ تازه ما در روایات بسیار زیادی داریم که جهنم بهشت کافر عالم..ابرار فجار

درجات درکات رو به حدیث و به آیه ی قران و ... به خاطر میاره و توضیحش میده..نداریم؟ معاد چیست؟ قیامت چیست؟

اینا همه مال بعد از مرگند.... کی میگه اطلاع نداریم؟ معراج چیست؟ آیا به معراج معتقدی؟

نه...

نه رفیق این تالار لعنتی هیچ توضیح منطقی نداره...

این تالار به قول تو لعنتی توضیح و تاریخ داره.ببین ماندوس در عین حال هم نفر و هم تالار نیست.تالار ماندوس تالاریه که توسط ماندوس ساخته شده و او در اون تالار رشته های آردا رو میبافه(کاملا مشابه به اساطیر نورث).

بعد از ورود والار به والینور هم این تالار بوجود اومد.

این از تاریخ تالار.

در مورد اون تالار هم توئی داستان اشاره هایی هست که اگه میخوای بدونی،بهتره داستان رو بخونی.

توی اون تالار هم مث برزخ این دنیا،عذاب و راحتی نیز وجود داره.همونطور که فئانور روحش در تالار هم آرام نمیگیره و این رو ماندوس(والا نه تالار) اشاره کرده.

در مورد جهان پس از مرگ ما چی میدونیم.؟این حرفی که تو میزنی با تعاریف علم(لدنی و اون یکی رو اسمش یادم نمیاد ) در تناقض نیست.

ما ها علم لدنی نداریم،پس نمیتونیم در مورد پس از مرگ چیزی بدونیم

میخوایی یه آیه برات مسال بزنم؟

بفرما:

به کسانى که ايمان آورده، و کارهاى شايسته انجام داده‏اند، بشارت ده که باغهايى از بهشت براى آنهاست که نهرها از زير درختانش جاريست. هر زمان که ميوه‏اى از آن، به آنان داده شود، مى‏گويند: «اين همان است که قبلا به ما روزى داده شده بود.(ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است.)» و ميوه‏هايى که براى آنها آورده مى‏شود، همه (از نظر خوبى و زيبايى) يکسانند. و براى آنان همسرانى پاک و پاکيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

---------------------------------

وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

بقره آیه ی (25)

این توصیف بهشت...

و در توصیف جهنم:

سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ

----------------------------------

بزودى در دلهاى کافران، بخاطر اينکه بدون دليل، چيزهايى را براى خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس مى‏افکنيم؛ و جايگاه آنها، آتش است؛ و چه بد جايگاهى است جايگاه ستمکاران!

آل عمران آیه ی (151)

آیا در داستان سیلماریلیون...حتی (همین قدر ) اشاره شده؟

یا همه انجا یکسانن؟

اتفاقا در مورد آیاتی که در مورد بهشت و جهنم اومده سالها پیش با چند نفر متخصص(رشته تحصیلیشون تقریب ادیان بود) بحث کردم.

نظر اونها:بر طبق گفته بخش اعظم مفسرین قرآن(مشکینی،مطهری،طباطبایی و...) زبان قرآن زبان علمی نیست که بتوان برای اون در دنیای خارج تفسیر علمی آورد(مثل همون بحث معروف تقابل داروین و قرآن و یا گرد بودن زمین و...)

قرآن در خواست گاهی نازل شده(اعراب بادیه نشین در سرزمینی سوزان) که مردمش راحتی رو در خنکای باد و جوی شیر میدیدن و جهنم رو در گرمای هلاک کننده.

طبیعی است که برای فهم این افراد بهشت و جهنم به این صورت تعریف بشه.همین آقایون تقریب ادیانی میگفتن که اگه فرضا قرآن در قطب شمال نازل میشد،احتمال اینکه تعریف بهشت و جهنم کاملا تغییر کنه،وجود داره.

بهشت و جهنم تصوری از راحتی روح ما یا عذاب اونه.ونمیتوان حتما گفت که تو جهنم قیر داغ و قیف و .... وجود داره.

همونطور که میبینی تصور بهشت و جهنم فقط تمثیلیه و ما هیچی نمیدونیم ازش.

در ضمن تمام این تفاسیر از قرآن اومده ونه عهد جدید و تالکین هم یک مسیحی کاتولیک معتقده.

اتفاقا زمانی تالکین میگه که ما از ورای مرگ خبر نداریم،به نظر میرسه خردمندانه ترین حرف ممکن رو زده که اگه اینو نمیگفت خود من مدعی سرسخت علیه کتاب میشدم.

آیا در داستان سیلماریلیون...حتی (همین قدر ) اشاره شده؟

یا همه انجا یکسانن؟

اگر سیلماریلیون اشاره ای به برزخ آنجا داشته...و یا گفته که ظالمان چه میشوند پس کو؟

در دنیای واقعی اشاره هایی داریم که دیدی...

در درنیای ارو کو؟

تو همین پست در بالا جوابت رو دادم که هست.اگه علاقه مندی بدونی،برو بخون.

یعنی ارو بیخود ملکور را بیافرید...ملکور کشت...و مجازات هم نشه؟

و تازه میتونن از تالار ماندوس هم یکی دوتایی فرار کنن..

(یعنی از عدل و محکمه فرار کنن!؟)

تکلیف اینا چیست؟

من به اینا میگم (فرصت) و میگم ارو اگر خودش مدیر بود...پلیدی در همان دوران پیش از دوره ی اول ریشه کن میشد.

اینه که میگم واقعیت رو نمیشه با این داستان مقایسه کرد...خوب حالا تو حرف خودتو بزن..

ما در واقعیت قران داریم...معراج داریم...حدیث داریم..تفسیر داریم...

اینا همه میگن که در آینده چه خواهد شد..

در آردا چه؟...

جواب اینا رو هم من دادم هم دوست دیگرمون

شما ناشناخته های این عالم را در داستان نیز ناشناخته بیان میکنین و شناخته ها را نیز در داستان به این گونه میشناسانید..

غافل از این که از طرفی میگین تالکین نیامده دنیای حقیقی رو باز نویسی کنه..

که میبینم کرده...

یه ویژگی مخصوص داستان چیست؟

این است که همه چیز تعریف شده هست.. و بیوگرافی دارد...

پی بیوگرافی تالار ماندوس چیست؟

شما نمیدونین به داستانم میگین اونجا ناشناختست...

و قشنک قورباغه رو قناری میکنین..

آره؟

فکر کنم که در مورد تالار ماندوس گفتم.

عبارت قشنگی رو هم به کار نبردی

منظورت از ویژگی داستان چیه؟اگه علمی بحث میکنیم،علمی سوال کن!

طرحش رو میگی؟پرداختش رومیگی؟ نحوه نگارشش رو میگی؟پیامش رو میگی؟

کدوم ویژگی منظورته؟

داداش ما از جهنم و بهشت..و برزخ جهنمی و برزخ بهشتی...به اندازه ای که بتونیم بفهمیم که اونجا کجا میتونه باشه

آگاهیم...

شما از جای بهشت و جهنم آگاهی؟

جدا؟

من حداقل دو تفسیر مختلف دیدم که هر دو هم دلیل قاطعی برای خودشون نداشتن:یکی اینکه بهشت و جهنم روی همین دنیا ساخته میشه و در همین جهانه.دیگری اینکه بهشت و جهنم در دلهای ماست و ممکنه از نظر فیزیکی کسی که تو بهشته با کسی که تو جهنمه تفاوتی نداشته باشه،ولی روح یکی در نعمت و آسایش و دیگری در عذاب الیمه

یه بومی که تو جنگلای آمازون زندگی میکنه به خاطر نماز نخوندن محاکمه نمیشه. و چون دنیای تالکین هم تقلیدی از دنیای واقعیه توی اون هم باید همینطور باشه.

مگر نشنیدی که بار ها قران گفته( این چنین ما هر کس را که بخواییم هدایت میکنیم و هر کس را که بخواییم نابود میکنیم)

خب میدونم جوابم مناسب نیست(حداقل ظاهری):ارو هم نمیتونه بگه که ما هرکیو بخوایم هدایت میکنیم و هرکیو بخوایم نابود میکنیم.

خود این حرفت نمیتونه جواب اون سوالت باشه که "چرا ارو یه سری افرادو بوسیله ملکور امتحان کرد و بقیه که ملکور رو ندیدن چه بلایی سرشون میاد"؟

یا حتی جوابی برای اینکه چرا یه سری الف رو که خودشون نمیخواستن ،ملکور به اورک تبدیل کرد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...