رفتن به مطلب
turambar

بحث در مورد «هابیت: برهوت اسماگ» [خطر لو رفتن داستان]

Recommended Posts

hamid stormcrow

نه .ولی من این بسط قضایای شورای سپید و دور گولدور رو از امتیازات فیلم نسبت به کتاب هابیت(و نه تمام آثار تالکین) میدونم

این حالت سوالی بود نه نقل قول از شما

پس قبول داری اینجا تشخیص پیترجکسون درست بوده؟

اینکه مسلمه! وقتی شما قراره از رو کتابی به حجم هابیت سه گانه یا حتی دو گانه بسازی نیاز به متریال داستانی بیشتری داری!

من کاری به تیره و روشن ندارم ! من طرفدار تالکینم و دوست دارم داستان تالکین رو روی پرده ببینم با همون فضا و همون text و همون context !

بهترین صحنه فیلم یک مهمونی غیر منتظره بود چون با فضای داستان انطباق داشت هرچند مو به مو مثل کتاب نبود مثلا ترتیب ورود دورف ها فرق داشت ولی انقدر در انتقال فضای کتاب موفق بود که اگر 20 دقیقه دیگه هم ادامه داشت من خسته نمی شدم. تو فیلم دو هم صحنه مکالمه بیلبو و اسماگ همین ویژگی رو داشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
turambar

جناب حمید پریم من واضح در پست 490 این تاپیک گفتم که اینو از امتیازهای قسمت دوم هابیت میدونم

قسمت دوم رو ندیدی؟پس چطور تو بحث شرکت کردی ؟:دی

اول برو ببین تابیای ما بحثو گرم نگه میداریم

نه به نظر من آواز خوانی گابلین کبیر و الف ها و دروف ها در ریوندل خوب نبود

بعد مگه نمیدونی قسمت اول بیشتر پتانسیل طنز داشت و حتی در داستان هم کم کم فضا تیره میشه و حتی در اخر داستان فضا غمباره

یعنی انتظار داشتی این فضای قسمت اول هابیت در قسمت های بعدی اون هم تکرار بشه؟در این مورد به نظرم پیترجکسون سیر منطقی فضای داستان رو ادامه داده

فکرنکنم کسی از تیره و تار بودن ارباب حلقه ها شکایتی کرده باشه حالا نمیدونم چی شده که در مورد هابیت اینقدر رو این مورد دوستان کلید کردن؟

صبر کردم کیفیت خوبش بیاد!

نه دیگه تا دوماه دیگه که 1080 بیاد بحثا کامل خوابیده، بهتره همین الان تو بحث شرکت کنم!

آره هابیت به تدریج کمی تاریک تره میشه، اما هیچ وقت تاریکیش به لوتر نمیرسه!

و لزومی نداره که برای تاریک شدن فیلم گندالف تبدیل به هری پاتر بشه و پاترونوم (سپر دفاعی) درست کنه! یا اسماگ با سائورون همدست بشه!

فارازون جان شما تو پست 495 گفتین "لزومی نداره که هابیت شبیه ارباب حلقه ها نباشه " اما تو پست 490 گفتین: "این باعث شده فیلم هابیت تا حدودی شبیه به لوتر باشه و نمیدونم این جز خصوصیات مثبت فیلم هست یا منفی (به نظر من مثبت ولی میدونم حتی در این زمینه هم بین علما اختلافه:دی)"

ویرایش شده در توسط turambar

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

انگار دوستان نظر منو غلط خونده اند ... ببینید من نگفتم که رمان هابیت بنجله . اگر از نظرم بنجل بود نمیومدم و از اول تا آخرش رو نمیخوندم ، من فقط منظورم این بود که اگه فیلمه مو به مو از روی رمان هابیت ساخته میشد ، بدون شک از این هم بدتر کوبیده میشد. منهم دوست داشتم که فضای فیلمه شاد و شنگولیش بیشتر باشه ولی منظورم اینه که باید به جکسون هم حق داد. اولا اینکه من از همون روز اولی که خبر ساخت فیلم هابیت رو شنیدم مخالفش بودم چونکه برام خیلی غیر قابل هضم بود که چطور جکسون میخواد این رمان 300 صفحه ای رو تبدیل به فیلم کنه ، چونکه بنظرم هابیت پتاسیل خوبی رو برای فیلم شدن نداره. ولی حالا جکسون ساخت و کاریش هم نمیشه باهاش کرد دوما که قسمت دوم فیلم هم اونقدرها هم فضاش جدی نیست که بعضی از دوستان میگن . لحظات طنز زیادی رو داره ولی این طنزش با سیاهی و تاریکی ادغام شده ...

دوستان میگن ما فقط طرفداریم و نباید نظرات منتقدها و اینا رو بیاریم ، من میگم چرا نباید بیاریم ؟! مگه منتقدا و بقیه ی مخاطبان که فقط فیلم ارباب حلقه ها رو دیدن و عاشقش هستن آدم نیستند. یعنی فکر میکنین جکسون فقط واسه دل ما میخواسته فیلم بسازه ؟! نه خیرم. با اینکه تالکین طرفدار زیاد داره ولی در کنارش جکسون هم بیش از اندازه از تالکین طرفدار داره و باید به فکر اونهاهم باشه. مخاطبین عام در مورد قسمت دوم گفتند که راضی بودند و گفتند که خیلی از قسمت اولش بهتره و تنها ایرادی که گرفته بودند بهش این بود که این قسمت هم مثل قسمت قبلش هیچ پایانی رو نداره. و این بدان معناست که با دیدن قسمت اول بکل ناامید شده بودند از این سری.

فیلم خوبی بود، اما به ارباب حلقه ها نمی رسید! این یعنی چی؟!

دوست عزیز نکنه شما انتظار داشتین فیلم هابیت هم در حد و اندازه ی ارباب حلقه ها بشه ؟! :دی

کسانی هستند که فقط با ارباب حلقه ها خاطره دارند و دوست دارند هابیت بیاد و یاد اون دوران هارو واسشون زنده نگه داره و اینکه فضاش شاد باشه ممکنه بدجوری تو ذوقشون بخوره (نمونه اش پسر عموی خودم :دی) جکسون باید به فکر طرفداران خودش هم در کنار طرفداران تالکین هم باشه . اینطوری که نمیشه که فیلمه فقط مختص طرفدارای تالکین باشه . (البته این رو هم بگم که وارثین تالکین از دیدن هابیت ها راضی بوده اند) .

راستی این رو هم برای صدمین بار میگم خوده رمان هابیت هم رفته رفته تاریک و تاریکتر میشه و تو آخراش هم که دیگه واقعا غم انگیز تموم میشه . نمیدونم چرا همش گیر میدن به اینکه فیلمه چرا تاریکه ؟!!! وقتی که جوابش روشنه چرا گیر میدن ؟!!!

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

اینکه مسلمه! وقتی شما قراره از رو کتابی به حجم هابیت سه گانه یا حتی دو گانه بسازی نیاز به متریال داستانی بیشتری داری!

من کاری به تیره و روشن ندارم ! من طرفدار تالکینم و دوست دارم داستان تالکین رو روی پرده ببینم با همون فضا و همون text و همون context !

بهترین صحنه فیلم یک مهمونی غیر منتظره بود چون با فضای داستان انطباق داشت هرچند مو به مو مثل کتاب نبود مثلا ترتیب ورود دورف ها فرق داشت ولی انقدر در انتقال فضای کتاب موفق بود که اگر 20 دقیقه دیگه هم ادامه داشت من خسته نمی شدم. تو فیلم دو هم صحنه مکالمه بیلبو و اسماگ همین ویژگی رو داشت.

خب این همون بحث بود که گفتم تالکین هم مصون از خطا نیست و ممکنه تشخیص پیترجکسون از تالکین در مواردی برای فیلم بهتر باشه

خب بعضی جاها اصلا در کتاب نیست مثل تائوریل و لگولاس

این چیزی که میگی حمید میشه کپی پیست .مهمانی غیر منتظره رو دوس داشتم ولی مثلا به نظرم تقابل گندالف با سائورون که اصلا در کتاب نبود خوب در اومد

صبر کردم کیفیت خوبش بیاد!

نه دیگه تا دوماه دیگه که 1080 بیاد بحثا کامل خوابیده، بهتره همین الان تو بحث شرکت کنم!

آره هابیت به تدریج کمی تاریک تره میشه، اما هیچ وقت تاریکیش به لوتر نمیرسه!

و لزومی نداره که برای تاریک شدن فیلم گندالف تبدیل به هری پاتر بشه و پاترونوم (سپر دفاعی) درست کنه! یا اسماگ با سائورون همدست بشه!

فارازون جان شما تو پست 495 گفتین "لزومی نداره که هابیت شبیه ارباب حلقه ها نباشه " اما تو پست 490 گفتین: "این باعث شده فیلم هابیت تا حدودی شبیه به لوتر باشه و نمیدونم این جز خصوصیات مثبت فیلم هست یا منفی (به نظر من مثبت ولی میدونم حتی در این زمینه هم بین علما اختلافه:دی)"

پس بیخیال کیفیت بشو .همین کیفیت دی وی دی هم خوبه

این پاترونوم در یاران حلقه هم بود تورامبار.یادته که؟

نه اونجا گفتم دوس دارم این موضوع که این مثبت هست یا منفی رو به بحث بزاریم و اون سوالم به نوعی دعوت دوستان بحث در اون مورد بوده وگرنه داخل پرانتز اشاره کردم که به نظر من این نکته مثبتی بوده

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

من میگم نباید زیاد به دوستمون تورامبار دلیل بیاریم و اذیتش کنیم . چونکه ایشون فیلمه رو هنوز ندیدن و ممکنه با این نظراتمون با یه حس بد برن سراغ فیلم ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

ایوب:

کسی نمیگه اون قسمتها رو حذف بکنن. از هر کتاب که دوست داره بیاد و به داستان اضافه کنه، من با این قضیه مشکلی ندارم. مشکل من اینه که داستانی که تالکین نوشته رو تغییر میده. حتی جایی که هیچ مشکلی نداره و خیلی راحت میتونه فیلم بشه! اما جکسون اومده یه سری بنیادهای داستان رو زیر پا میذاره و باگ به داستان اضافه میکنه. ایناست که آدمو اذیت میکنه. هنوز هر چند وقت یکبار میبینم کسانی رو که میان میگن توی لوتر آراگورن چقدر احمق بود که سپاه مرده ها رو بعد از پله نور آزاد کرد. خیلی راحت میتونست بره باهاش موردور رو پاک سازی بکنه بدون اینکه خونی از دماغ نیروهاش بیاد! این مشکل از چی ناشی میشه؟ داستانی که تالکین نوشته یا تغییراتی که جکسون داده؟

فارازون:

هنوز هم با این مصون از خطا بودن مشکل دارم. مگه تالکین قرار بوده فیلمنامه بنویسه؟ تالکین کتاب نوشته. اینکه جکسون اومده و فیلمش کرده باعث میشه کار تالکین خطا بشه؟

همون مبارزه گندالف و سائرون هم مشکل داره. مگه توی کتاب نیومده که ایستاری اجازه نداشتن مستقیما سائرون رو به چالش بکشن؟ پس چرا اینجا اینجوری شد و گندالف رفت و باهاش جنگید؟ توی داستان گندالف نمیدونه که نکرومنسر سائرونه و میره ببینه اونجا چه خبره و به محض اینکه میفهمه سائرونه فرار میکنه اما توی فیلم گندالف میدونه سائرون اونجاست و میره باهاش بجنگه! خب این مشکله! ماهیت ایستاری رو زیر سوال میبره. وظیفا ایستاری این بود که مردم سرزمین میانه رو با هم متحد بکنه تا با سائرون بجنگن نه اینکه خودش بره باهاش بجنگه، والار اجازه دخالت به ایستاری رو ندادن چون قرار بر این بود بعد از نومه نور دیگه تو کار الفها و انسانها دخالت نکنن اما توی فیلم انگار یگان ویژه اومده برای جنگ!

حضور لگولاس و تائوریل در فیلم منطقیه. لگولاس پسر تراندویل هست و باید اون اطراف باشه. تالار تراندویل هم خالی نیست، باید چندتا شخصیت اونجا رو پر بکنن اما عشق یه دورف به الف هر چقدر هم که زیبا به تصویر کشیده بشه و کیلی رو دختر کش نشون بدن بازم با روح داستان تالکین مغایرت داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

خب این همون بحث بود که گفتم تالکین هم مصون از خطا نیست و ممکنه تشخیص پیترجکسون از تالکیندر مواردی برای فیلم بهتر باشه

خب بعضی جاها اصلا در کتاب نیست مثا تائوریل و لگولاس

این چیزی که میگی حمید میشه کپی پیست .مهمانی غیر منتظره رو دوس داشتم ولی مثلا به نظرم تقابل گندالف با سائورون که اصلا در کتاب نبود خوب در اومد

بازم من ربطش به مصونیت از خطا رو نمی فهمم تالکین شورای سفید رو نوشته! جکسون که بهش وحی نشده یا یهو یه لامپ بالاسرش روشن نشده بگه اوره کا! بر و بچ برای اینکه فیلممون بهتر بشه بیاین یه شورای سفیدم اختراع کنیم!

حذف لگولاس و تائوریل کوچکترین ضربه ای به روایت داستان نمی زنه وصرفا حربه ای برای جذب دخترای تینیجره که عاشق چشم و ابروی لگولاسند!

بازم ربطی به کپی پیست نداره شما مقایسه کن اقتباس کاپولا از رمان ماریو پوزو رو با این اقتباس! کاپولا هم خیلی از جزئیات رو تغییر داده اما فضا عوض نشده!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
turambar

دوست عزیز نکنه شما انتظار داشتین فیلم هابیت هم در حد و اندازه ی ارباب حلقه ها بشه ؟! :دی

کسانی هستند که فقط با ارباب حلقه ها خاطره دارند و دوست دارند هابیت بیاد و یاد اون دوران هارو واسشون زنده نگه داره و اینکه فضاش شاد باشه ممکنه بدجوری تو ذوقشون بخوره (نمونه اش پسر عموی خودم :دی) جکسون باید به فکر طرفداران خودش هم در کنار طرفداران تالکین هم باشه . اینطوری که نمیشه که فیلمه فقط مختص طرفدارای تالکین باشه . (البته این رو هم بگم که وارثین تالکین از دیدن هابیت ها راضی بوده اند) .

راستی این رو هم برای صدمین بار میگم خوده رمان هابیت هم رفته رفته تاریک و تاریکتر میشه و تو آخراش هم که دیگه واقعا غم انگیز تموم میشه . نمیدونم چرا همش گیر میدن به اینکه فیلمه چرا تاریکه ؟!!! وقتی که جوابش روشنه چرا گیر میدن ؟!!!

این دقیقا همون چیزیه که من میگم نباید باشه! من بارها به این نکته تاکید کردم که هابیت نباید با ارباب حلقه ها مقایسه بشه. اما متاسفانه جکسون کاری کرده که مقایسه بشه، و این واسه فیلمش اصلا خوب نیست! جکسون مشخصه که زور زده که هابیت رو به ارباب حلقه ها نزدیک کنه، و این بزرگ ترین اشتباهشه چون موفق نمیشه هابیت رو به لوتر برسونه! اگه این کار رو نمی کرد و هابیت رو مستقل نمی ساخت، الان هیچ کس این دوتا را با هم مقایسه نمی کرد و نمی گفت که هابیت به خوبی ارباب حلقه ها نیست!

خب این همون بحث بود که گفتم تالکین هم مصون از خطا نیست و ممکنه تشخیص پیترجکسون از تالکیندر مواردی برای فیلم بهتر باشه

خب بعضی جاها اصلا در کتاب نیست مثا تائوریل و لگولاس

این چیزی که میگی حمید میشه کپی پیست .مهمانی غیر منتظره رو دوس داشتم ولی مثلا به نظرم تقابل گندالف با سائورون که اصلا در کتاب نبود خوب در اومد

پس بیخیال کیفیت بشو .همین کیفیت دی وی دی هم خوبه

این پاترونوم در یاران حلقه هم بود تورامبار.یادته که؟

نه اونجا گفتم دوس دارم این موضوع که این مثبت باشه یا منفی رو به بحث بزاریم و اون سوالم دعوت دوستان بحث در اون مورد بوده وگرنه اشاره کردم که به نظر من این نکته مثبتی بوده

یه چیزی رو بگم، من کیفیت دی وی دی رو دانلود کردم و چندتا صحنه اش رو مختصر دیدم، اما بعد تصمیم گرفتم منتظر کیفیت خوب بمونم! یکی از اون چندتا صحنه همین تقابل گندالف و سائورون بود! و در مورد این صحنه باید بگم که (منفی ها رو آماده کنید!) واقعا مزخرف بود! و من خنده ام گرفت حتی! خیلی بد در اومده بود! اونی که میگی تو ارباب حلقه ها اصلا به این شکل نبود، یه لحظه بالروگ با شمشیرش به گندالف ضربه زد اما گندالف چیزیش نشد، انگار تو همون لحظه یه نوری از چوب دستیش زد بیرون! خیلی خیلی مختصر بود و این سپر دفاعی دیده نمی شد! اینجا اما یه کره سفید رنگ بزرگ میبینیم که دود سائورون داره بهش ضربه میزنه و کوچیکش میکنه، و من دقیقا یاد زندانی آزکابان افتادم! و بعد هم که این قضیه عصا و اینا! تالکین کلا تو داستان هاش (به جز برن و لوتین) خیلی واضح و مشخص از جادو استفاده نکرده، تو لوتر هم پیتر تقریبا این رو رعایت کرده بود، اما این صحنه واقعا بد بود به نظرم! اصلا خوشم نیومد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield

دوست عزیز نکنه شما انتظار داشتین فیلم هابیت هم در حد و اندازه ی ارباب حلقه ها بشه ؟! :دی

بله، در همین فیلم دوم یه جاهاییش نظیرش در لوتر 1 و 2 نبود و فراتر هم میرفت به اقتضای داستان... بهتره که این تعصب و اینهمه خاطره از لوتر رو برداریم و منطقی تر قضاوت کنیم، اگر الان لوتر ساخته نشده بود و هابیت اولین فیلم 3 گانه ای سرزمین میانه بود قطعا همه بلا استثنا سر و دست میشکستن براش...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

بازم من ربطش به مصونیت از خطا رو نمی فهمم تالکین شورای سفید رو نوشته! جکسون که بهش وحی نشده یا یهو یه لامپ بالاسرش روشن نشده بگه اوره کا! بر و بچ برای اینکه فیلممون بهتر بشه بیاین یه شورای سفیدم اختراع کنیم!

حذف لگولاس و تائوریل کوچکترین ضربه ای به روایت داستان نمی زنه وصرفا حربه ای برای جذب دخترای تینیجره که عاشق چشم و ابروی لگولاسند!

بازم ربطی به کپی پیست نداره شما مقایسه کن اقتباس کاپولا از رمان ماریو پوزو رو با این اقتباس! کاپولا هم خیلی از جزئیات رو تغییر داده اما فضا عوض نشده!

خب اشاره زیادی به شورای سپید و قضایای دول گول دور نشده و در فیلم شده همین.اینجا تشخیص پیترجکسون بهتر بوده

شاید زمان نوشتن هابیت اینقدر حلقه و نکرومانسر برای تالکین مهم نبوده

به نظرم تائوریل و لگولاس قسمت دوم رو از یکنواختی در اوردن(هرچند همین پدرخوانده برخلاف قسمت اول ودوم که شاهکار بودن قسمت سومش آبکی بود)

عجب مقایسه ای یه فیلم در مورد پدرخوانده های ایتالیایی و مافیا رو با یه فانتزی مقایسه میکنی:دی

یه مورد فانتزی مثال بزن که هم فیلمش شاهکار بوده و هم اقتباس درخشانی بوده تا بحث روشن تر بشه

این دقیقا همون چیزیه که من میگم نباید باشه! من بارها به این نکته تاکید کردم که هابیت نباید با ارباب حلقه ها مقایسه بشه. اما متاسفانه جکسون کاری کرده که مقایسه بشه، و این واسه فیلمش اصلا خوب نیست! جکسون مشخصه که زور زده که هابیت رو به ارباب حلقه ها نزدیک کنه، و این بزرگ ترین اشتباهشه چون موفق نمیشه هابیت رو به لوتر برسونه! اگه این کار رو نمی کرد و هابیت رو مستقل نمی ساخت، الان هیچ کس این دوتا را با هم مقایسه نمی کرد و نمی گفت که هابیت به خوبی ارباب حلقه ها نیست!

یه چیزی رو بگم، من کیفیت دی وی دی رو دانلود کردم و چندتا صحنه اش رو مختصر دیدم، اما بعد تصمیم گرفتم منتظر کیفیت خوب بمونم! یکی از اون چندتا صحنه همین تقابل گندالف و سائورون بود! و در مورد این صحنه باید بگم که (منفی ها رو آماده کنید!) واقعا مزخرف بود! و من خنده ام گرفت حتی! خیلی بد در اومده بود! اونی که میگی تو ارباب حلقه ها اصلا به این شکل نبود، یه لحظه بالروگ با شمشیرش به گندالف ضربه زد اما گندالف چیزیش نشد، انگار تو همون لحظه یه نوری از چوب دستیش زد بیرون! خیلی خیلی مختصر بود و این سپر دفاعی دیده نمی شد! اینجا اما یه کره سفید رنگ بزرگ میبینیم که دود سائورون داره بهش ضربه میزنه و کوچیکش میکنه، و من دقیقا یاد زندانی آزکابان افتادم! و بعد هم که این قضیه عصا و اینا! تالکین کلا تو داستان هاش (به جز برن و لوتین) خیلی واضح و مشخص از جادو استفاده نکرده، تو لوتر هم پیتر تقریبا این رو رعایت کرده بود، اما این صحنه واقعا بد بود به نظرم! اصلا خوشم نیومد!

خب ممکن بود از این صحنه یاد کتاب شیطانی از سری کتابهای دموناتا بیفتی و این شباهت ضعفی برای برهوت اسماگ به حساب نمیاد

شباهت بین فانتزی ها هست و لزومی نداره گندالف همون طوری با سائورون بجنگه که با اسماگ میجنگه

کجا در یاران حلقه مختصر بود؟اونجا هم یه دایره دور گندالف بود

به نظرم همین این برمیگرده به جلوه های ویپزه و اینکه وضوح اون دایره در نبرد گندالف با سائورون بیشتر بود

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield

کسی نمیگه اون قسمتها رو حذف بکنن. از هر کتاب که دوست داره بیاد و به داستان اضافه کنه، من با این قضیه مشکلی ندارم. مشکل من اینه که داستانی که تالکین نوشته رو تغییر میده. حتی جایی که هیچ مشکلی نداره و خیلی راحت میتونه فیلم بشه! اما جکسون اومده یه سری بنیادهای داستان رو زیر پا میذاره و باگ به داستان اضافه میکنه. ایناست که آدمو اذیت میکنه. هنوز هر چند وقت یکبار میبینم کسانی رو که میان میگن توی لوتر آراگورن چقدر احمق بود که سپاه مرده ها رو بعد از پله نور آزاد کرد. خیلی راحت میتونست بره باهاش موردور رو پاک سازی بکنه بدون اینکه خونی از دماغ نیروهاش بیاد! این مشکل از چی ناشی میشه؟ داستانی که تالکین نوشته یا تغییراتی که جکسون داده؟

معذرت میخوام که وسط حرفها میپرم ولی این مشکل از خود بیننده و درست ندیدن فیلم ناشی میشه و اینکه اینقد حقیر به فیلم نگاه میکنه... آراگورن قول میده که اگه به عهدشون وفا کنن و در پله نور کمکشون کنن آزادشون کنه، حتی خود جکسون اونقدر باهوشه که میدونه بعضی مخاطبها اینقد سطح پایینن و ممکنه این چیزای دست پنجم واسش سوال شه اومده و یه دیالوگ به گیملی داده: فکر بدیه، آزادشون نکن، تو جنگای دیگه به کار میان!

همه چیز چوابش در فیلم هست فقط باید با دقت بیشتری دیده شه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

خب اشاره زیادی به شورای سپید و قضایای دول گول دور نشده و در فیلم شده همین.اینجا تشخیص پیترجکسون بهتر بوده

شاید زمان نوشتن هابیت اینقدر حلقه و نکرومانسر برای تالکین مهم نبوده

به نظرم تائوریل و لگولاس قسمت دوم رو از یکنواختی در اوردن(هرچند همین پدرخوانده برخلاف قسمت اول ودوم که شاهکار بودن قسمت سومش آبکی بود)

عجب مقایسه ای یه فیلم در مورد پدرخوانده های ایتالیایی و مافیا رو با یه فانتزی مقایسه میکنی:دی

یه مورد فانتزی مثال بزن که هم فیلمش شاهکار بوده و هم اقتباس درخشانی بوده تا بحث روشن تر بشه

من هنوزم نمی فهمم تشخیص جکسون بهتر بوده یعنی چی؟ تالکین توضیحات تقریبا مفصلی در مورد شورای سفید داده و جکسون هم اونو به تصویر کشیده که تازه اونم با ماجرای مقبره ویچ کینگ در تپه های رودائور گند زد توش!

ربطی نداره به ژانر اقتباس اقتباسه دیگه! قواعد خودشو رو داره توصیه می کنم علاقمندان به این بحث کتاب "اقتباس برای فیلمنامه" محمد خیری رو حتما بخونند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

فارازون:

هنوز هم با این مصون از خطا بودن مشکل دارم. مگه تالکین قرار بوده فیلمنامه بنویسه؟ تالکین کتاب نوشته. اینکه جکسون اومده و فیلمش کرده باعث میشه کار تالکین خطا بشه؟

همون مبارزه گندالف و سائرون هم مشکل داره. مگه توی کتاب نیومده که ایستاری اجازه نداشتن مستقیما سائرون رو به چالش بکشن؟ پس چرا اینجا اینجوری شد و گندالف رفت و باهاش جنگید؟ توی داستان گندالف نمیدونه که نکرومنسر سائرونه و میره ببینه اونجا چه خبره و به محض اینکه میفهمه سائرونه فرار میکنه اما توی فیلم گندالف میدونه سائرون اونجاست و میره باهاش بجنگه! خب این مشکله! ماهیت ایستاری رو زیر سوال میبره. وظیفا ایستاری این بود که مردم سرزمین میانه رو با هم متحد بکنه تا با سائرون بجنگن نه اینکه خودش بره باهاش بجنگه، والار اجازه دخالت به ایستاری رو ندادن چون قرار بر این بود بعد از نومه نور دیگه تو کار الفها و انسانها دخالت نکنن اما توی فیلم انگار یگان ویژه اومده برای جنگ!

حضور لگولاس و تائوریل در فیلم منطقیه. لگولاس پسر تراندویل هست و باید اون اطراف باشه. تالار تراندویل هم خالی نیست، باید چندتا شخصیت اونجا رو پر بکنن اما عشق یه دورف به الف هر چقدر هم که زیبا به تصویر کشیده بشه و کیلی رو دختر کش نشون بدن بازم با روح داستان تالکین مغایرت داره.

خب نه قرار نبود تالکین نویسنده فیلمنامه باشه پس قرارم نیست فیلمنامه دقیقا اون چیزی باشه که تالکین در کتاب نوشته

خب مهدی در نظر بگیر اصلا مخاطب با چیزی به نام والار و شرطشون برای ایستاری و برخورد نزدیک نداشتشون با سائورون آشنا نیست و بخاطر همین جکسون برای پرپروپیمان کردن روایت اینو اضافه کرده و به نسبت هیجانی که اضافه میکنه میرزه

اینجا به نظرم از دو حالت خارج نیست یا عقاب های مانوی مثل یاران حلقه گندالف رو نجات میدن

یا پای گالادریل و الروند و.. به کشمکش با سائورون باز میشه که میتونه جذاب باشه

این قضیه تائوریل که از ماجرای ملیان و الوتینگول عجیب تر که نیست.هست؟

من هنوزم نمی فهمم تشخیص جکسون بهتر بوده یعنی چی؟ تالکین توضیحات تقریبا مفصلی در مورد شورای سفید داده و جکسون هم اونو به تصویر کشیده که تازه اونم با ماجرای مقبره ویچ کینگ در تپه های رودائور گند زد توش!

ربطی نداره به ژانر اقتباس اقتباسه دیگه! قواعد خودشو رو داره توصیه می کنم علاقمندان به این بحث کتاب "اقتباس برای فیلمنامه" محمد خیری رو حتما بخونند

حمید این توضیحات مفصل تالکین در مورد شورای سپید در کتاب هابیته یا نه؟

در مورد ویچ کینگ و پیشگویی گلورفیندل قبلا بحثشو کردیم و بله اونو از ضعف های قسمت اول میدونم چون حتی در تناقض با رجز ویچ کینگ در مبارزه با ائووین بود

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow
به نسبت هیجانی که اضافه میکنه میرزه
برای جیب برادران وارنر بله خب می ارزه!

یا پای گالادریل و الروند و.. به کشمکش با سائورون باز میشه که میتونه جذاب باشه

! God help us

یعنی می خوان دول گولدور رو قیل از جنگ حلقه خراب کنن!؟ اگر جکسون همچین خیانتی بکنه خودم با کمربند انفجاری می رم سراغش!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

برای جیب برادران وارنر بله خب می ارزه!

! God help us

یعنی می خوان دول گولدور رو قیل از جنگ حلقه خراب کنن!؟ اگر جکسون همچین خیانتی بکنه خودم با کمربند انفجاری می رم سراغش!

خب قبول کن که هیجان و صحنه های پرشور قسمت دوم از قسمت اول بهتره.در قسمت اول در حسرت یه اکشن خوب موندیم

نه لازم نیست احتمالا سائورون تا اونا رو ببینه پس از نبردی جانانه فرار رو بر قرار ترجیح بده

همین الان برو:دی

احتمالا وودی آلن هابیت رو میساخت راضی تر بودی:دی

خودشو در نقش بیلبو میزاشت

اسکارلت یوهانسن رو در نقش گالادریل:دی

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield

برای جیب برادران وارنر بله خب می ارزه!

! God help us

یعنی می خوان دول گولدور رو قیل از جنگ حلقه خراب کنن!؟ اگر جکسون همچین خیانتی بکنه خودم با کمربند انفجاری می رم سراغش!

این جنگ دال گولدور و ویران کردنش از بخشهای مورد علاقه ی جکسونه که دوست داشته به تصویر بکشه و برای خداحافظی با سرزمین میانه اینو وارد ماجرا کرده که بسیار مشتاق دیدنشم :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow
حمید این توضیحات مفصل تالکین در مورد شورای سپید در کتاب هابیته یا نه؟
شما گویا خیلی تالکینو دست کم گرفتی! فکر می کنی موقعی که تو کتاب هابیت گندالف رو از گروه جدا کرد نمی دونست که می خواد چی کار کنه!؟ تا اونجا که من می دونم تالکین به کرم آسکاریس مبتلا نبود و می دونست که اگه یه جادوگر رو ببره به تنها کوه در مقابل اژدها کلی صحنه جذاب می تونه خلق کنه! اما به خاطر طرح بزرگتری که در سر داشت بیخیال این جذابیت های ظاهری شد! قطعا واقف هستید که تالکین نگارش سیلماریلیون رو نزدیک به 20 سال قبل از هابیت شروع کرد پس اینکه بگیم در اون زمان نقش سائورون و حلقه براش مهم نبوده چندان دقیق نیست!

نه لازم نیست احتمالا سائورون تا اونا رو ببینه پس از نبردی جانانه فرار رو بر قرار ترجیح بده
این که دیگه خیلی فاجعه تره! سائرونی که آزوگ براش شاخ و شونه بکشه بعدم الروند بیاد با یه اردنگی پرتش کنه بیرون دیگه سائورون نیست!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield

این بزرگ ترین اشتباهشه چون موفق نمیشه هابیت رو به لوتر برسونه! اگه این کار رو نمی کرد و هابیت رو مستقل نمی ساخت، الان هیچ کس این دوتا را با هم مقایسه نمی کرد و نمی گفت که هابیت به خوبی ارباب حلقه ها نیست!

یه چیزی رو بگم، من کیفیت دی وی دی رو دانلود کردم و چندتا صحنه اش رو مختصر دیدم، اما بعد تصمیم گرفتم منتظر کیفیت خوب بمونم! یکی از اون چندتا صحنه همین تقابل گندالف و سائورون بود! و در مورد این صحنه باید بگم که (منفی ها رو آماده کنید!) واقعا مزخرف بود! و من خنده ام گرفت حتی! خیلی بد در اومده بود! اونی که میگی تو ارباب حلقه ها اصلا به این شکل نبود، یه لحظه بالروگ با شمشیرش به گندالف ضربه زد اما گندالف چیزیش نشد، انگار تو همون لحظه یه نوری از چوب دستیش زد بیرون! خیلی خیلی مختصر بود و این سپر دفاعی دیده نمی شد! اینجا اما یه کره سفید رنگ بزرگ میبینیم که دود سائورون داره بهش ضربه میزنه و کوچیکش میکنه، و من دقیقا یاد زندانی آزکابان افتادم! و بعد هم که این قضیه عصا و اینا! تالکین کلا تو داستان هاش (به جز برن و لوتین) خیلی واضح و مشخص از جادو استفاده نکرده، تو لوتر هم پیتر تقریبا این رو رعایت کرده بود، اما این صحنه واقعا بد بود به نظرم! اصلا خوشم نیومد!

حمید یک بار دیگه لحظه ای که بالروگ ضربه میزنه رو نگاه کن، جرقه های شمشیرش حتی از روی اون گوی سر میخورن و کارگردان عامدانه به گرد بودن و ماهیت داشتن اون کره ی نورانی تاکید میکنه...

خیلی خوبه که یه تاپیک زده شه و همه دلیل درست و حسابی بیارن که چرا هابیت به لوتر میرسه یا نمیرسه، بهتره دست بکار شم :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

شما گویا خیلی تالکینو دست کم گرفتی! فکر می کنی موقعی که تو کتاب هابیت گندالف رو از گروه جدا کرد نمی دونست که می خواد چی کار کنه!؟ تا اونجا که من می دونم تالکین به کرم آسکاریس مبتلا نبود و می دونست که اگه یه جادوگر رو ببره به تنها کوه در مقابل اژدها کلی صحنه جذاب می تونه خلق کنه! اما به خاطر طرح بزرگتری که در سر داشت بیخیال این جذابیت های ظاهری شد! قطعا واقف هستید که تالکین نگارش سیلماریلیون رو نزدیک به 20 سال قبل از هابیت شروع کرد پس اینکه بگیم در اون زمان نقش سائورون و حلقه براش مهم نبوده چندان دقیق نیست!

این که دیگه خیلی فاجعه تره! سائرونی که آزوگ براش شاخ و شونه بکشه بعدم الروند بیاد با یه اردنگی پرتش کنه بیرون دیگه سائورون نیست!

جواب منو ندادی حمید .دقیقا در کتاب هابیت به ریز جزییات قضایای دول گولدور و شورای سپید اشاره میشه؟

چون قراره فیلم هابیت رو با کتاب هابیت از نظر اقتباس بسنجیم نه تموم آثارتالکین

در مورد سیل خب اون صحبت من یه احتمال بود و اینکه ایا سیلماریلیون در زمان انتشار هابیت دقیقا اون سیلی بود که چاپ شد ؟یا تغییر هم داشت ؟

نه اینو اشتباه میکنی .احتمالا وظیفه اردنگی رو به گالادریل اعطا کنند:دی

بهرحال سائورونی که آزوگ اونطور سرش داد زد همون بهتر گرفتار اردنگی الروند بشه

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield

ولی تورامبار فیلمو خراب کردی تیکه تیکه دیدی، کارگردان صحنه ها رو چیده که به ترتیب ببینی بعد اونجوری دیدیش تو

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow
چون قراره فیلم هابیت رو با کتاب هابیت از نظر اقتباس بسنجیم نه تموم آثارتالکین
خب اگر اینطور بود که جکسون اصلا نباید شورای سفید رو نشون می داد ولی خودش خواسته به سراغ سایر آثار تالکین هم بره!

اینکه داستان شورای سفید تو کتاب هابیت نیست ولی تو فیلم هست نه ضعف تالکینه نه نبوغ جکسون! این دو واقعه صرفا یه همزمانی تاریخی دارند که در یک عنصر به نام گندالف مشترک شدند کتاب هابیت تمرکزش بر سرنوشت گروه تورین وشرکا ست و منطقیه که کاری به دول گولدور نداشته باشه!

بهرحال سائورونی که آزوگ اونطور سرش داد زد همون بهتر گرفتار اردنگی الروند بشه
خب فکر کنم پذیرفتی که سائورون هابیت فرا افتضاحه! این جکسون که انقدر علاقه به این جور مصاف ها داشت چرا سائورون رو با جسم فیزیکی نساخت؟ هم با متن تالکین منطبق بود هم این بزن بزناش جالبتر در میومد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

خب اگر اینطور بود که جکسون اصلا نباید شورای سفید رو نشون می داد ولی خودش خواسته به سراغ سایر آثار تالکین هم بره!

اینکه داستان شورای سفید تو کتاب هابیت نیست ولی تو فیلم هست نه ضعف تالکینه نه نبوغ جکسون! این دو واقعه صرفا یه همزمانی تاریخی دارند که در یک عنصر به نام گندالف مشترک شدند کتاب هابیت تمرکزش بر سرنوشت گروه تورین وشرکا ست و منطقیه که کاری به دول گولدور نداشته باشه!

خب فکر کنم پذیرفتی که سائورون هابیت فرا افتضاحه! این جکسون که انقدر علاقه به این جور مصاف ها داشت چرا سائورون رو با جسم فیزیکی نساخت؟ هم با متن تالکین منطبق بود هم این بزن بزناش جالبتر در میومد!

خب در کتاب یا نبایددول گولدور و شورای سپید مطرح میشد و یا باید کامل بهش پرداخته میشد مثل فیلم

اینکه مثلا بگیم اینطور جریانی پیش اومده و برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به داستانهای ناتمام یا ضمائم ارباب حلقه ها خیلی حالت خوشی نداره

چیزی که پیترجکسون درک کرده و اون رو کامل به تصویر کشیده و نه صرفا مثل کتاب وسیله ای برای توجیه غیبت های گاه و بیگاه گندالف

بهرحال سائورون ایرادهایی داره مثلا خیلی نتونستم با این حضور سایه وارش کنار بیام و جسم فیزیکی داشتنش به نظرم بهتر بود ولی در مجموع قابل قبول بوده و از نکات مثبت قسمت دوم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

این جنگ دال گولدور و ویران کردنش از بخشهای مورد علاقه ی جکسونه که دوست داشته به تصویر بکشه و برای خداحافظی با سرزمین میانه اینو وارد ماجرا کرده که بسیار مشتاق دیدنشم :دی

دالگلدور که تو فیلم یه خرابه بود. فکر نکنم جنگی با عنوان جنگ دالگلدور توش داشته باشه.

معذرت میخوام که وسط حرفها میپرم ولی این مشکل از خود بیننده و درست ندیدن فیلم ناشی میشه و اینکه اینقد حقیر به فیلم نگاه میکنه... آراگورن قول میده که اگه به عهدشون وفا کنن و در پله نور کمکشون کنن آزادشون کنه، حتی خود جکسون اونقدر باهوشه که میدونه بعضی مخاطبها اینقد سطح پایینن و ممکنه این چیزای دست پنجم واسش سوال شه اومده و یه دیالوگ به گیملی داده: فکر بدیه، آزادشون نکن، تو جنگای دیگه به کار میان!

همه چیز چوابش در فیلم هست فقط باید با دقت بیشتری دیده شه

موافقم...

شاید درست باشه که جکسون اشتباهاتی رو تو هابیت کرده باشه ولی جکسون تو بعضی موارد تو فیلم خیلی زیرکانه عمل کرده . مثلا ما تو رمان هابیت اصلا لگولاس و یا تائوریل رو نداریم و اصلا بحثی در مورد نکرومانسر نیست ولی اگه تو فیلم دقت کنیم بیلبو هیچوقت با تائوریل و یا لگولاس برخورد نمیکنه و یا حتی ماجرای نکرومانسر رو هم نمیدونه .

همچنین گندالف تو فیلم همش میگه نکرومانسر ، پس نمیدونه نکرومانسر همون سائورونه . و بعد از رودرو شدنش تازه میفهمه که این نکرومانسر همون سائورون هستش .

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

فارازون:

منظور منو بد متوجه شدی. من نمیگم فیلمنامه کپی پیست کتاب باشه. با اضافه کردن داستان از کتابهای دیگه هم هیچ مشکلی ندارم اما با تغییراتی که میاد و بنیان داستان رو خراب میکنه مخالفم. خیل عظیمی از مخاطبان فیلم، طرفداران هستن که میدونن والار و ایستاری چی هستن و ایستاری برای چی اومدن. الان پیتر توی قسمت دوم اومده و طرفداران رو فدا کرده تا مخاطب عام رو جذب بکنه. من این سوال رو دارم. آیا امکان نداشت فیلمنامه جوری نوشته بشه که هم طرفدارها رو راضی نگه داره و هم مخاطب عام رو؟ اگه جکسون نمیتونه اینکار رو بکنه بهتره فیلم رو نسازه. اومدن سمت فیلم اقتباسی برای مثله کردن داستان و نشون دادن چیزی که خیلی فرق داره رو درک نمیکنم.

الوه و ملیان هر دو در کالبد الف بودن و از لحاظ جسمانی مشکلی نداشتن. الوه یکی از سه شاه بزرگ الف بود و قدرت های جادویی داشت که اونو در برخورد اولش با ملیان میبینیم. الف ها و مایار مشکل قبلی نداشتن. اما تائوریل و کیلی چی؟ الف ها و دورفها سابقه درگیری قدیمی دارن. از لحاظ جسمی دو نژاد کاملا متفاوت هستن. این قضیه پیچیده تره. حتی ازدواج های الف ها و انسانها هم ساده تره. اونها هر دو فرزندان ایلوواتار هستن اما دورف ها خیر.

تورین اوکن شیلد:

عهد مردگان برای این بود که به فرمان آراگورن جواب مثبت بدن و بهش کمک کنن. توی کتاب وقتی آراگورن میخواد به پلارگیر حمله کنه و جلوی دزدان دریایی رو بگیره از مردگان کمک میخواد و اونا بهش جواب مثبت میدن و میجنگن و به عهدشون وفا میکنن و قضیه تموم میشه. اما توی فیلم چی؟ مردگان جواب مثبت میدن و با دزدان دریایی میجنگن اما آراگورن آزادشون نمیکنه و اونها رو برای جنگ دوم میبره و بعد از جنگ دوم آزاد میکنه. اینجا این سوال پیش میاد: اگه قرار بر وفای به عهد هست که چرا بعد از جنگ اول رها نشدن. اگر هم قرار بر یک جنگ نبوده و سوگند برای کل جنگ بوده چرا تا آخر جنگ نگه داشته نشدن؟

حالا این قضیه ربطی به هابیت نداره و نمیخوام زیاد کش بدم.

ایوب:

گندالف توی شورای سپید دقیقا به سائرون اشاره میکنه. توی تله پاتی که با گالادریل در مرز میرک وود داره بهش میگه که نکرومنسر یه جادوگر عادی نیست، توی صحبتهای قبل از وارد شدن به دول گولدور به راداگاست میگه دشمن برگشته و اینکه نزگول فقط به یه ارباب جواب میدن و منظورش سائرونه اونوقت میگی نمیدونسته؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

فارازون:

منظور منو بد متوجه شدی. من نمیگم فیلمنامه کپی پیست کتاب باشه. با اضافه کردن داستان از کتابهای دیگه هم هیچ مشکلی ندارم اما با تغییراتی که میاد و بنیان داستان رو خراب میکنه مخالفم. خیل عظیمی از مخاطبان فیلم، طرفداران هستن که میدونن والار و ایستاری چی هستن و ایستاری برای چی اومدن. الان پیتر توی قسمت دوم اومده و طرفداران رو فدا کرده تا مخاطب عام رو جذب بکنه. من این سوال رو دارم. آیا امکان نداشت فیلمنامه جوری نوشته بشه که هم طرفدارها رو راضی نگه داره و هم مخاطب عام رو؟ اگه جکسون نمیتونه اینکار رو بکنه بهتره فیلم رو نسازه. اومدن سمت فیلم اقتباسی برای مثله کردن داستان و نشون دادن چیزی که خیلی فرق داره رو درک نمیکنم.

الوه و ملیان هر دو در کالبد الف بودن و از لحاظ جسمانی مشکلی نداشتن. الوه یکی از سه شاه بزرگ الف بود و قدرت های جادویی داشت که اونو در برخورد اولش با ملیان میبینیم. الف ها و مایار مشکل قبلی نداشتن. اما تائوریل و کیلی چی؟ الف ها و دورفها سابقه درگیری قدیمی دارن. از لحاظ جسمی دو نژاد کاملا متفاوت هستن. این قضیه پیچیده تره. حتی ازدواج های الف ها و انسانها هم ساده تره. اونها هر دو فرزندان ایلوواتار هستن اما دورف ها خیر.

من تا جایی که به منطق خود فیلم ضربه نزنه(مثل قضیه رودائور) موافق تغییر هستم

بله قسمت دوم واقعا تلاشیه برای راضی کردن همزمان طرفداران تالکین و مخاطبان کتاب.قسمت اول برای طرفداران تالکین ساخته شده بود

خب فیلم که ایرادهایی داره و در اون شکی نیست ولی پیترجکسون بخاطر گسترده تر کردن کار و اینکه تبدیل به یک سه گانه بشه بعضی جاها داستانو تغییر داده ،بعضی جاها موفق بوده و بعضی جاها ناموفق

دست پیترجکسون برای هابیت به نسبت لوتر بسته تره چون هابیت موضوع محدود تری داره از اون طرف باید دم حریص برادران وارنر رو هم ببینه

در مورد ملیان و الوتینگول راستش تفاوت اونا خیلی بیشتر از تائوریل و کیلی بود

راستش برای من خیلی ازدواج و صاحب بچه شدن یک مایا قابل پذیرش نیست (بخاطر پیش فرضی که در ذهنمون نسبت به که فرشته داریم)

کیلی جثه اش کوچولوه و یه دورفه .ولی لزومی نداره تا قیامت کینه بین دورف ها و الف ها با هم باقی بمونه مثل لگولاس و گیملی که دوستان خوبی برای هم بودند

بهرحال اگه ایلوواتار قدرت مطلقه هر مخلوقی در آردا فرزند ایلوواتاره و ائوله فقط مجری این امر بوده

اگه منظور شما جدایی دوگونه دورف و الفه و اینکه از نظر طبیعی نمیتونن ازدواج کنند و بچه داربشن که این بحث جدایی اه

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...