رفتن به مطلب
turambar

بحث در مورد «هابیت: برهوت اسماگ» [خطر لو رفتن داستان]

Recommended Posts

gardenia

سلام بحث جالبی بود. درباره دست اسماگ فکر کنم یه سوتی بزرگ پیتر جکسون داده.

اول قسمت یک هابیت اونجا که اسماگ حمله میگه تنها کوه اگر دقت کنید اسماگ دست داره و رنگش تقریبا سرخه. چرا یه دفعه تغییرش داده؟!

البته این نظر منه شاید اشتباه کرده باشم. خوشحال میشم نظر دوستان رو بدونم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
*فئانور*

سلام بحث جالبی بود. درباره دست اسماگ فکر کنم یه سوتی بزرگ پیتر جکسون داده.

اول قسمت یک هابیت اونجا که اسماگ حمله میگه تنها کوه اگر دقت کنید اسماگ دست داره و رنگش تقریبا سرخه. چرا یه دفعه تغییرش داده؟!

البته این نظر منه شاید اشتباه کرده باشم. خوشحال میشم نظر دوستان رو بدونم.

من همین الان لحظه ورود اسماگ به اره بور رو دیدم (هابیت یک) درسته اونجا دست داره ولی اگه توجه کنید دقیقا مثل اسماگ توی هابیت برهوت اسماگه.یعنی دستش متصل به بال هاشه !

ولی اسماگ تو سفر غیر منتظره زیاد نشون داده نمیشه بجز صحنه ی که تقریبا در اخر فیلم هست که اون پرنده داره نک میزنه ورنگش هم چنان تغیری نکرده که یه گاف محسوب بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Sherlock

آخه بابا اژدهایی که آتش داره دیگه دست نداره که ! اگر دست داشت خودشو تعمیر میکرد دیگه :دی همونجایی که سپر نداره رو میگم !

فکر کنید اگر دست داشت دورف ها رو یا بیلبو رو با دستش میگرفت و میاور بغل دهنش و بعد فوت میکرد و اون تبدیل به خاکستر میشد !

ویرایش شده در توسط Peejack

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

چن تا سوال دارم که هم به فیلم ربط دارن و هم به کتاب:

(شرمنده از این سوال الآن شک میکنین که من طرفدار تالکین هستم یانه؟:دی)

1-ثراندویل از کدوم الفهاست؟ من همه ش فکر میکردم که سیلوانه. چجوری شده شاه الفهای جنگلی؟

2-راجع به پوست اندازها کجا میتونم بیشتر بخونم؟ واقعا در گذشته تعدادشون زیاد بوده یا اینم یه تحریفی توی فیلمه؟

3-تائوریه ل میگه که الفهای سیلوان عاشق ستارگان هستن؟ واقعا همینطوره؟ من فکر میکردم که الدار بیشتر به آسمان عشق میورزن و الفهایی که آمان رو ندیدن بیشتر به خود طبیعت زمینی روی میارن مثل دانش گیاهان و پرندگان و سایر جانداران.

4-منظور کیلی از ماه سرخ چیه؟ خود ماه رو به رنگ سرخ دیده یا یه چیز دیگه ست؟ مثلا یه اعتقاد دورفیه؟

5-راجع به زیرنویس:بعضی از صحبتهای بیلبو ترجمه نشدن.قبل اینکه بیلبو با اسماوگ روبرو بشه، حرف میزنه اما ترجمه نشدن.

ممنون

1- تراندویل از الفهای سیندار هست. در مورد اینکه چطور الفهای سیندار شدن شاه الفهای سیلوان به ضمیمه ب داستانهای ناتمام(امیران سینداری الفهای جنگلی) رجوع کنید

2- اطلاعات زیادی نیست. همون چیزهایی که توی لوتر و هابیت اومده. در گذشته بیشتر بودن اما ما فقط بئورن و پسرش(گریم بئورن) رو میشناسیم

3- همه الفها ستارگان رو دوست دارن. الفهایی که به آمان رفتن نور دو درخت، سیلماریلها و چراغهای نولدور رو هم دیدن اما الفهای سیلوان فقط ستارگان و ماه و خورشید رو دیدن.

4- نمیدونم. اگه کسی چیزی میدونه به منم بگه.

5- کدوم قسمت؟ زمانش رو توی پیغام خصوصی بهم بدید تا توی نسخه بلو-ری تصحیح کنیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

آخه بابا اژدهایی که آتش داره دیگه دست نداره که ! اگر دست داشت خودشو تعمیر میکرد دیگه :دی همونجایی که سپر نداره رو میگم !

فکر کنید اگر دست داشت دورف ها رو یا بیلبو رو با دستش میگرفت و میاور بغل دهنش و بعد فوت میکرد و اون تبدیل به خاکستر میشد !

اگه اژد ها دست داشت ... این شکلی میشد :دی

شبیه یه مارمولک که بال داره |:

پیتر قبلا خودش خواسته بود که اسماگ رو با دست نشون بده اصلا قصدش اول این بود که اژدها رو با دست نشون بده اگه نسخه ی سینمایی یک سفر غیرمنتظره رو ببینیم هست ولی انگار بعدا خودشم فهمیده که اگه اژده ها رو با دست نشون بده اون ابهت لازم رو نشون نمیده و یا شایدم شبیه مارمولک بشه بنابراین دستاشو به بال ها چسبوند ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

آخه اژدها بدون دست میشه مار بالدار! انگار یه چیزیش کمه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Sherlock

آخه اژدها بدون دست میشه مار بالدار! انگار یه چیزیش کمه!

کجاش شبیه مارمولکه؟ !

مشکل اینجاست که پیتر اسماگ رو تو نور روز در آسمان نشان نداده ! اگر اینکارو بکنه به عظمت اسماگ پی میبرید =))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

من مشکلم با فیلم هابیت همینه!

پیتر داره به جای همه و خصوصا خود تالکین تشخیص می ده!

تشخیص می ده اسماگ دست نداشته باشه!

تشخیص می ده یه الف بانو عاشق یه دورف بشه!

تشخیص می ده سائورون جسم فیزیکی نداشته باشه!

تشخیص می ده آزوگ برای سائورون شاخ بازی در بیاره!

تشخیص می ده چهارتا از دورف ها اصلا به اره بور نرن!

...

خفه شدیم از این همه تشخیص نابجا!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

کجاش شبیه مارمولکه؟ !

مشکل اینجاست که پیتر اسماگ رو تو نور روز در آسمان نشان نداده ! اگر اینکارو بکنه به عظمت اسماگ پی میبرید =))

من مگه حرفی از مارمولک زدم؟ :((

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

آخه اژدها بدون دست میشه مار بالدار! انگار یه چیزیش کمه!

خب ماره که خیلی خوف تر از مارمولکه که !!!!! :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

خب ماره که خیلی خوف تر از مارمولکه که !!!!! :دی

آره خوفناکتره! اما من یکی ک اژدها های توی ذهنم همیشه دست داشتن. البته دستهاشون خیلی کوچیک بوده. دستای این عکسه خیلی بزرگه. شده دایناسور!

یه دلیل دیگشم همونیه ک حمید آقا گفتن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Sherlock

من مگه حرفی از مارمولک زدم؟ =))

فرقی نمیکنه ! هردوتا توهین به اسماگه !

یه سازمان تشکیل بدیم بنام : سازمان حمایت از اسماگ :دی

ویرایش شده در توسط Peejack

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Sherlock

بنظرم کلا دنیای کتاب با دنیای فیلم فرق میکنه و نباید همه چیز شبیه کتاب باشه ! خب پیتر که اهل نسخه های متفاوت هست ! دو نسخه از فیلم میداد بیرون ! با دست و بی دست :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

اسماگی که نمیدونم اثر کیه(از حمید بپرسید):

http://static2.wikia.../e/e0/SMAUG.jpg

این یه Fan art هستش تو همون سایت lotr.wikia.com

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

فکرکنم دوستان در مورد پیترجکسون دارن مقداری از جاده انصاف خارج میشن

نمیشه بخاطر چند ایراد کل زحمات پیترجکسون رو زیر سوال ببریم

روایت سینمایی با نمایشنامه و تئاتر فرق داره لزومی داره تک تک جزییات از کتاب تقلید بشه

نمونه اش همین دست اسماگ که پیترجکسون درست تشخیص داده یا زنده موندن آزوگ

اون روایتی که مدنظر دوستانه قسمت اول هابیته یعنی یک داستان شوخ و شنگ که در اون گابلین کبیر ده دقیقه آواز بخونه

یادمون رفته رکن اصلی ارباب حلقه ها و هابیت پیترجکسونه

وگرنه یانوش کامینسکی میتونه جای اندرو لزنی رو بگیره

هانس زیمر جای هاوارد شور رو

و استیو زیلیان و دیوید بنیوف جای فیلیپا بوینز و فرن والش رو

ولی کسی نمیتونه اون نبوغ پیترجکسون رو در لوتر و حتی در هابیت داشته باشه

بخصوص قسمت دوم که تا حدودی نقاط ضعف قسمت اول رو پوشش داده و نکات مثبت رو هم تکرار کرده

این نبوغ پیترجکسون که باعث شده ارباب حلقه ها با نارنیا و هری پاتر فرق داشته باشه

دوستان باید بدونن که خیلی از جاهای داستان خلاصه است و برای برگردان سینمایی احتیاج به بسط داره نمونه اش اسماگ

نمیشه که با اولین تیر از آسمون به زمین بیاد و یا حضور لگولاس و تائوریل که یکی از بهترین کاراکترهای برهوت اسماگ هست

در مورد تائوریل و کیلی این عشق تفات چندانی با مثلا حکایت برن و لوتین نداره هرچی باشه از ماجرای الوتینگول و ملیان که عجیب غریب تر نیست!(الف+مایا)

خیلی خوشحال میشم دوستانی که ارباب حلقه ها یا هابیت رو اقتباس موفقی نمیدونن یک فانتزی که هم فیلم قابل اعتنایی باشه و هم اقتباس درخشانی رو معرفی کنند

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Farshid2d

اسماگ اثر تالکین:

http://static3.wikia.../4/42/Smaug.jpg

اسماگ اثر جان هو:

https://arda.ir/wp...-7721/Smaug.jpg

اسماگ اثر تد نسمیت:

http://tolkienilu.ch...aug_nasmith.jpg

http://tednasmith.my...e_Destroyer.jpg

http://tednasmith.my..._with_Smaug.jpg

اسماگ اثر Einen:

http://static1.wikia...ug_by_Einen.png

اسماگی که نمیدونم اثر کیه(از حمید بپرسید):

http://static2.wikia.../e/e0/SMAUG.jpg

و جالبتر از همه اسماگ در نقشه استفاده شده برای فیلم هابیت!

http://fc09.devianta...ron-d5kbcbs.jpg

توی همین نقشه که وتا برای فیلم بازسازی کرده دوجا اژدها وجود داره که هر دو هم دست دارن.

اسماگ روی پیراهن دست اندرکاران فیلم در زمان فیلمبرداری هابیت!

post-1032-0-04715400-1389116562_thumb.jp

اسماگهای طلایی!

http://annarepp.com/images/Smaug.jpg

http://cdn.designrsh...-designs-01.jpg

و این یکی که خیلی دوستش دارم!

post-1032-0-25863200-1389116569_thumb.jp

اینا که چیزی نیستند توی فیلم اول هم اسماگ دست داشت

اونجا که از دروازه میاد تو

!!!!

من نمی دونم چرا یه دفعه تصمیم گرفتن بدون دست طراحیش کنند

؟؟؟

اما اگه نظر منو بپرسید من میگم که سلیقه ای بوده

!!!

ویرایش شده در توسط NiNe

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

فارازون:

خب من قسمت اول هابیت رو بیشتر دوست دارم.

الان همین یه مشکله. چرا قسمت اول یه سه گانه باید اونقدر شوخ و شنگ باشه اما قسمت دوم انقدر تاریک؟! مگه این یه سه گانه نیست؟ چرا باید انقدر تفاوت فاحش باشه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Agarwaen son of Úmarth

52:34 - دورف ها دارند بشکه سواری می کنند، یک اورک از بالای یک تنه ی درخت می خواد روی بالین بپره، تورین تبرش رو می اندازه سمت اورکه، اورک می میره و اسلحه اش میفته، و قبل از این که اسلحه ی اورک بیفته توی آب اون رو می گیره، اسلحه رو می اندزه عقب برای دوالین، دوالین رد می کنه برای دوری و دوری می اندازه برای فیلی، در همین لحظه یک اورک می خواد بپره روی کیلی که کیلی با اون اسلحه ساق پاش رو قلم می کنه -52:44

خب حالا سوال من اینه، تورین از کجا می دونست که فیلی کمتر از ده ثانیه ی دیگه به اون اسلحه نیاز داره؟ اصلا تورین می دونست، دوری و دوالین چرا اون اسلحه رو انداختند عقب در حالی که خودشون سلاحی نداشتند؟ چه منطقی پشت این صحنه ی فیلمه؟

کاش فقط همین صحنه بود، ولی متاسفانه جکسون صحنه های اکشن دو تا فیلم هابیت رو پر کرده از چنین اتفاقات بی منطقی، اون هم برای افزایش جذابیت فیلم، ولی در عوض ارزش منطقی و هنری فیلم زیر پا گذاشته شده. از این نظر در تقابله با ارباب حلقه ها، که صحنه های اکشن فیلم کندتر، ولی در عوض منطقی تر بود. توی ارباب حلقه ها چیزی که باعث زیبایی اکشن فیلم شده بود، توجه به جزئیات در کنار خلق صحنه هاتی باشکوه بود، که باعث می شد با ذره بین هم نشه اشتباهات فیلم رو پیدا کرد. توی هابیت جزئیات که رسماً نابود شده، "چند ثانیه همین سکانس بعد دوباره تورین تبرش رو داره، و بقیه ی دورف ها هم نفری یک تبر دیگه دارند و با اون تنه ی یک درخت رو که اورک ها روش هستند خرد می کنند و اون ها رو می اندازند توی رودخونه" از منطق هم خبری نیست.

از این نظر فکر می کنم هابیت بیشتر دنباله روی فیلم های دزدان دریایی کارائیبه که اکشنی سریع، پر هیجان، آمیخته به طنز ولی در نهایت بی معنا داره. من خودم از فیلم های دزدان دریایی کارائیب خوشم میاد ولی اگه هزار بار بخوام انتخاب کنم هر هزار بار لوتر رو به دزدان دریایی کرائیب ترجیح می دم. البته دزداند دریایی کارائیب توی گیشه اندازه لوتر فروش کرده، ولی تا ده پونزده سال دیگه از یاد همه میره، ولی تا پنجاه سال دیگه هم کسی بخواد از سینمای اون دوره فیلمی رو ببینه ارباب حلقه ها جز گزینه های اصلیش خواهد بود.

ویرایش شده در توسط Agarwaen son of Úmarth

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

فارازون:

خب من قسمت اول هابیت رو بیشتر دوست دارم.

الان همین یه مشکله. چرا قسمت اول یه سه گانه باید اونقدر شوخ و شنگ باشه اما قسمت دوم انقدر تاریک؟! مگه این یه سه گانه نیست؟ چرا باید انقدر تفاوت فاحش باشه؟

چون این شوخ و شنگی در قسمت دوم زیاد خوب نبود و پیترجکسون روایت رو جدی تر کرده

فکر نکنم اون اواز خوندن گابلین کبیر یا دورف ها در ریوندل یا چنگ نوازی الف ها چندان بود یا نبودش در فیلم فرقی میکرد

در خود کتاب هم اول روایت طنزه ولی کم کم جدی میشه و در نبرد پنج سپاه تا حدودی غمگین میشه

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
هیرلوین

دوستان چقد سخت برخورد میکنید؟!ما با یه دنیای فانتزی و خیالی روبه رو هستیم از این رو نباید انتظار داشته باشیم که تمام قواعدش مث واقعیت باشه.

در ضمن این یک اقتباسه،لزومی نداره دقیقا عین کتاب باشه،اگه بخوایم همه چیزو با معیار منطق بررسی کنیم خیلی ایراد میشه گرفت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

4-منظور کیلی از ماه سرخ چیه؟ خود ماه رو به رنگ سرخ دیده یا یه چیز دیگه ست؟ مثلا یه اعتقاد دورفیه؟

مسعود جان فکرکنم منظور کیلی یک ستاره دنباله دار باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

یکی از موارد دوست داشتنی کتاب هابیت همین فضای معصوم و به قولی شوخ و شنگه همین که خیلی توش از این آب زیر کاه بازیهای معمول داستان های این چنینی خبری نیست شخصیت ها خیلی ساده هستن و در عین حال کلی مفهوم بلند پشتش نهفته. حالا این که ما بخوایم به صرف وارد کردن یه سری جذابیت های سینمایی یا کسب منافع اقتصادی اون فضا رو به مسلخ ببریم برای من حداقل پذیرفته نیست.

ماهایی که اینجا جمع شدیم اکثریت قریب به اتفاقمون فیلم هابیت رو می بینیم در درجه اول به خاطر اینکه از روی کتاب نویسنده محبوبمون ساخته شده و وقتی این همه اختلاف فاحش که منجر به عوض شدن فضای کلی داستان می شه رو می بینیم حق بدین که یه کم تو ذوقمون بخوره

البته ما هم اونقدرا ازسینما سرمون می شه که بدونیم تو یه اقتباس سینمایی قرار نیست همه چی مو به مو عین کتاب باشه کما اینکه من با خیلی از تغییراتی که تو لوتر داده شد مشکلی ندارم مثل حذف فاصله زمانی تولد بیبو تا سفر فرودو یا حذف تام بامبادیل یا جایگزینی آرون به جای گلروفیندل اما وقتی این تغییرات در خلاف منطقی که تالکین بر دنیاش مسلط کرده اتفاق میفته من موضع دارم در مقابلش مثل اون صحنه شکست گندالف از ویچ کینگ یا ورود سپاه مرده ها به پله نور در مورد هابیت هم همینه و متاسفانه تعداد این گونه تغییرات به طرز فزاینده ای داره زیاد می شه.

پ.ن : عاشق ورزی یک الف بانو به یک دورف مثل اون یارو تو فیلم وودی آلنه که عاشق گوسفند ماده ـش شده بود!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

خب کلا ما مقداری در بحث مصلحت سنجی میکنیم از نقاط قوت فیلمها نمیگیم و فقط به نقاط ضعف بعضا میپردازیم

هممون میدونیم که کتاب ارباب حلقه ها کتاب شاد و شوخ و شنگیه و اگه قرار بود پیترجکسون مو به مو براساس کتاب فیلم رو بسازه که این فیلم اینقدر حماسی نمیشد صحبت های زیادی در این باره هست که سعی کردم اونو در تاپیکی مستقل ارائه بدم

در مورد هابیت هم وقتی قراره از کتابی سیصد وچند صفحه ای یک سه گانه خلق بشه لازم هست که بعضی جاها بسط پیدا کنه یا بعضی جزییات تغییر کنه و صد البته ضعف هایی هم هست

ولی خیلی از مسائل سلیقه ایه

اسماگی که دستاش مثل انسان باشه میشه همون اژدهای قسمت سوم نارنیا که کمی مضحک بود.الان هم اسماگ دست داره ولی به باله اش وصله

نمیخوام بحث رو به لوتر بکشونم وقتی گندالف به همون دلیلی از ویچ کینگ شکست خورده بود که ملکور از تولکاس شکست خورد یعنی محدودیت کالبد و جسم

سپاه مردگان رو قبول دارم

من عشق کیلی و تائوریل رو از ماجرای بین الوتینگول و ملیان عجیب تر نمیبینم!

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

بنظر منکه بچه ها دارن خیلی سخت گیرانه گیر میدن و یادشون رفته که کی اولین بار دنیای تالکین رو بهشون شناسونده که حالا اومدیم داریم از فیلمش ایراد میگیریم.

هابیت یه فیلم اقتباسیه و یه فیلم اقتباسی برای اینکه خوب بشه نیازمنده که تحریف هایی رو از روی رمانش بکنه . درسته اشکالاتی هم داره همونطور که جناب مهدی گفته اند ولی به قول وودی آلن فیلمی که توش ایراد نداشته باشه اصلا فیلم حساب نمیشه و یا به قول یکی از دوستانم " اگه یه کارگردان بیاد بنا به سلیقه ی طرفداراش فیلم بسازه من اونو فقط یک کارگردان مهربان خواهم شناخت نه یه کارگردان کاربلد و شجاع "

دوست عزیزمون میگن که منطق تو فیلم هابیت نیست باید بگم که دوست عزیزم اگر دنبال منطق میگردین اصلا نباید فیلم فانتزی تماشا کنید . چونکه تمام چیزهایی تو فیلم های فانتزی میوفته همشون بی منطق هستش . تو ارباب حلقه ها هم از اینجور چیزها کم هم نبود مثلا تو قسمت دوم آراگورن به الف ها دستور میده که تیرهارو پرتاب کنند و اونوقت تیرها درست از پشت سرش عبور میکنن و حتی یه تیر هم بهش نمیخوره . و یا گیملی میتونه با دو یا 20 تا اورک با اون قدش مبارزه کنه یا اسب سواران روهان به طرف اورک ها یورش میبرن و هر چه اورک هست رو جلوی راهشون میزنن و... آیا اینها منطقی هستند ؟! خیر !!! ولی آیا این ها ایراد هم محسوب میشن ؟! اینهم خیر ، چونکه فیلمه فانتزیه و وقتی که پاش نشستی باید حتی بی منطقی ترین چیز رو هم باید باور کرد. این رسم سینمای فانتزیه .

بچه ها میگن چرا تاریک کرده ولی انگار یادشون رفته که رمان هابیت هم رفته رفته تاریک و تاریکتر میشه . باز صد رحمت پیتر جکسون تو این قسمت طنزش رو حتی بیشتر از قسمت قبلش کرده ولی بازهم بچه ها ناراضین ازش !!! همچنین این رو هم بگم که یکی از ایراداتی که به قسمت دوم هابیت گرفتن همین طنزش بوده ... شما یه نگاهی به نقد میثم کریمی بندازین ... ایرادی که از فیلم گرفته بود فقط طنزش بوده و به خاطر همین که طنز داشته 3 امتیاز ازش کم کرده ...

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...