الندیل پادشاه انسان ها 1,647 ارسال شده در ژانویه 17, 2015 نه این یک دلیل میتونه باشه.یادمه یه بار در این مورد با دوستان بحث کرده بودیم.تاریخ سرزمین میانه رو یجورایی میشه تاریخی موازی با تاریخ دنیای واقعی دونست که رگه ها و ریشه هایی در واقعیت های جهان ما داره. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فاطمه 111 ارسال شده در ژانویه 17, 2015 ممنون و اینکه 15زبانی که تو تاپیک نوشته شده چطوری هستند؟شبیه همین زبان های امروزی اند یانه؟ و هر زبانی چرا چندتا اسم داره؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها 1,647 ارسال شده در ژانویه 17, 2015 در مورد زبان ها هم چند تا مقاله خوب توی سایت داریم .اما پیشنهاد می کنم تا داستان ها رو نخوندی نری سراغش چون یکم سخت هست مطالبش وممکنه دلزده ات کنه. به هر حال لینک اون بخش ها رو می زارم: https://arda.ir/languages/ https://arda.ir/how-to-read-write-tengwar/ https://arda.ir/how-to-read-write-quenya/ 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فاطمه 111 ارسال شده در ژانویه 17, 2015 چندتا ازداستان هارو هم معرفی می کنین؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها 1,647 ارسال شده در ژانویه 17, 2015 داستان ها که زیاده مثلا توی سیلماریلیون چندین وچند داستان وجود داره .اما شاید مشهورترین ها توی سیلماریلیون آینولینداله یا داستان آفرینش آردا,داستان برن ولوتین, داستان الوه تینگول کبودردا و ملیان ,داستان تورین تورامبار و داستان ائارندیل و جنگ خشم باشه. همه اینها رو میتونید توی کتاب سیلماریلیون بخونید با ترجمه آقای رضا علیزاده که انصافا با نثری زیبا و تحسین برانگیز ونزدیک به متن اصلی ترجمه کردند. سیلماریلیون ,جی آر آر تالکین,مترجم رضا علیزاده ,نشر روزنه ,چاپ اول 1386,چاپ دوم 1391. 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aslan 2,643 ارسال شده در ژانویه 17, 2015 این آدرس لینک دانلودشه ببینید به دردم میخوره؟ با سلام اول اين كه تا جايي كه يادمه نبايد لينكي از كتاب تو فروم بزاريد :| دوم هم اين ترجمه ، ترجمه خانم واثقي هست و بهتون پيشنهاد مي كنم كتاب با ترجمه اقاي عليزاده و انتشارات روزنه رو بخونيد كلا براي ورود به دنياي تالكين مي توني از اين تاپيك استفاده كني https://arda.ir/forum...?showtopic=1037 براي اطلاعات از كتاب ها هم اين قسمت بهتره https://arda.ir/books/ از طرفي هم براي تهيه كتاب ها مي توني از كتاب فروشي فردا و يا كتاب فروشي آدينه بوك استفاده كني و كارشون تضميني هست با تشكر ارباب نارنيا 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها 1,647 ارسال شده در ژانویه 17, 2015 این آدرس لینک دانلودشه ببینید به دردم میخوره؟ این ترجمه خانم مریم واثقی پناه هست که دوباره تایپش کردند. اصلا درست نیست که لینک کتاب های فارسی رو توی سایت بزارید.اگر ناظران سایت بیاند حتما حذفش می کنند. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
K I N G 1,932 ارسال شده در ژانویه 23, 2015 (ویرایش شده) یک سوال در دنیای خودمون نفس اماره،اجنه و شیاطین مدام در تلاش هستند تا مارو گمراه کنند.آیا در دنیای تالکین همچین وسوسه هایی به غیر از وسوسه حلقه ها وجو دارد؟ ویرایش شده در ژانویه 23, 2015 توسط K I N G 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Heaven 484 ارسال شده در ژانویه 23, 2015 یک سوال در دنیای خودمون نفس اماره،اجنه و شیاطین مدام در تلاش هستند تا مارو گمراه کنند.آیا در دنیای تالکین همچین وسوسه هایی به غیر از وسوسه حلقه ها وجو دارد؟ خب حقيقتش ريشه ي اعمال بد و شر در آردا از بذر تاريكي سرچشمه ميگيره كه ارباب تاريكي اون رو قرار داده و حتي اگر خودش هم نباشه، اين بذر پليدي كه در دل مردم كاشته شده،اون ها رو به پليدي ميكشونه. همونطور كه در اواخر داستان سيلماريليون هم اومده:"اما دروغ هايي كه ملكور توانا و نفرين شده، مورگوت بائوگلير، نيروي وحشت و كين در دل الفها و آدميان نشانده است، بذري است كه نميميرد و نابود نمي شود و ثمره ي پليدش تا به روز بازپسين به بار مي نشيند"البته در جاي ديگري از سيل اين مطلب دوباره تكرار شده:"اما آنكه بذر دروغ مي افشاند سرانجام بي نصيب نخواهد ماند و طولي نخواهد كشيد كه دست از كار و كوشش مي كشد و ديگران به جاي او مي دروند و مي كارند. يعني اساس و بنيان ظلم و پليدي رو ملكور ساخته و پرداخته، و اين عامل اساس ظلم رو تشكيل ميده،اما به نظر من تا حد زيادي بسته به خود اشخاص،اين وسوسه هاي پليدي در وجود فرد رشد مي كنه يا اينكه ميميره. 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در ژانویه 24, 2015 یک سوال در دنیای خودمون نفس اماره،اجنه و شیاطین مدام در تلاش هستند تا مارو گمراه کنند.آیا در دنیای تالکین همچین وسوسه هایی به غیر از وسوسه حلقه ها وجو دارد؟ گمراه کردن از چی؟؟ این سوالیه که اول باید بهش جواب داد. در هر دوره عواملی باعث بروز شر شدند. یعنی یکسری ابزارهایی. ابزارهایی که هم قدسی بودند و هم شیطانی! اگر یک موقعی الف ها رفتن زیر ستم خدمت به ملکور، خب این از روی اراده نبود! حتا یه چیزی مثل شستشوی مغزی هم براشون اتفاق نیفتاد! بلکه به نوعی مسخ شدند و جبری باعث کشیده شدن سمت تاریکی عظیم بود. همه میدونیم که تک تک اورک ها، از ارباب خودشون متنفر و بیزار بودند و بی اختیار در برابرش... پس عامل سقوط اونها هیچ وسوسه و عامل تحریک کننده ای نبوده. اتفاق دیگه سیلماریلی بودند. گوهر هایی مقدس و پاک و عاری از هر گونه آلودگی. متبرک! دزدیده شدند! عصب شدند! و پس گرفتن اونها ، یک کار معقوله! فئانور مغرور بود و سرکش اما نمیشه گفت چیزی در درونش وسوسه اش کرد به انتقام گرفتن. سیلماریلی کار دست خودش بود و باید پسشون می گرفت. والـار هم بخاطر نور درون اون سنگ ها، گذاشتن دنبال ملکور! هر کدومشون به طریقی...عامل سقوط فئانور، پس گرفتن حقش بود. البته در مورد حلقه ی یگانه هم که همه چیز روشنه و اون رو میشه یک وسوسه ی شیطانی بی تبصره معرفی کرد. من فکر میکنم شاید بشه قدرت رو در موقعیت هایی، همون محرک برای سمت تاریکی و سمت سقوط رفتن، در نظر گرفت. وگرنه که برای دروغ گفتن هم باید هدفی و انگیزه ای داشته باشیم. 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اله ماکیل 2,460 ارسال شده در ژانویه 24, 2015 متوجه نشدم. یعنی اشتیاق و تکاپوی فئانور و پسراش در طلب سیلماریلی رو نمیشه "وسوسه" نامید؟ آیا وسوسه داشتن نسبت به چیزی که ساخته دست خودت باشه امر عجیبیه لوبلیا؟ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در ژانویه 24, 2015 اینایی که گفتم نظر و برداشت شخصیم هست البته:دی دوستمون جناب K I N G پرسششون درمورد وسوسه هایی بود که باعث گمراهی میشن. و بنظر من پویش فئانور ، کاملـا مردود نیست! یه بحث دیگه ام ست که سیلماریلی 100% ـش متعلق به فئانور نبود. اما اون اینو نمی پذیره!:دی پس اگر بخوایم در مورد 100% این گوهر ها حرف بزنیم وسوسه ش تعریفش فرق میکنه با وقتی که فقط در مورد حق واقعی فئانور صحبت کنیم. حالـام اینجا جای موضوع فئانور نیست. در مورد وسوسه سوال شد که نظرم رو بالـا تر گفتم@-) 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Anna 795 ارسال شده در مارس 15, 2015 سلام به دوستان من یه سوالی ذهنمو درگیر کرده @};- ، از زمانی که با ارباب حلقه ها آشنا شدم. چرا در داستان استاد تالکین همه ی اتفاق ها در غرب می افته و اینکه احساس می کنم همه ی چیزای خوب در غرب حتی والینور هم در غرب اما شرق برعکس یه جورایی پاتوق بداست (موجودات بد :D )؟ اینطور به نظرم میاد. اگر کسی جواب سوالمو بده یا نظری داشته باشه ممنون میشم بگه؟ :-h 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Bain 1,646 ارسال شده در مارس 15, 2015 سلام به دوستان من یه سوالی ذهنمو درگیر کرده @};- ، از زمانی که با ارباب حلقه ها آشنا شدم. چرا در داستان استاد تالکین همه ی اتفاق ها در غرب می افته و اینکه احساس می کنم همه ی چیزای خوب در غرب حتی والینور هم در غرب اما شرق برعکس یه جورایی پاتوق بداست (موجودات بد :D )؟ اینطور به نظرم میاد. اگر کسی جواب سوالمو بده یا نظری داشته باشه ممنون میشم بگه؟ :-h سوالیه که به ذهن خیلی هامون خطور میکنه! :دی این تاپیک تقریبا به طور اختصاصی در همین مورده و دلایل قانع کنندهای هم توش هست.ضمنا فکر میکنم مشابه همین سوال از جناب علیزاده در همایش شهریورماه پرسیده شده بود و پاسخ ایشون هم جالب بود.متن پرسش و پاسخ اینجاست.(نسخهی صوتی پرسش و پاسخ اینجا و تصویریش هم اینجاست!) پ.ن.به عنوان یه پاسخ خیلی سطحی و کوتاه، تاثیر جنگهای جهانی که شخص تالکین هم درش حضور داشته میتونه توجیه کنندهی چنین انتخابی باشه. 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Lady Oakenshield 289 ارسال شده در مارس 16, 2015 خب سلام منم چندتا سئوال دارم امیدوارم زیاد سخت نباشن 1-الف های سیاه بیشه با الف های ریوندل چه فرقی دارن؟آیا باهم دشمن هستن؟ 2-برای چی اکثر هابیت ها فامیلیشون بگینز بود؟ 3-اون موجود صورتی رنگ که بیلبو بخاطر حلقه میکشدش عنکبوته؟چرا صورتیه؟ 4-نکرومنسر و سایرون چه فرقی باهم دارن؟ خب فعلا همینا سئوالای منه@};- 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اله ماکیل 2,460 ارسال شده در مارس 17, 2015 خب قبل از اینکه جواب ها رو بدم ازتون میخوام که سیلماریلیون رو حتما مطالعه کنید. جواب خیلی از پرسش هاتون رو میتونید اونجا پیدا کنید. جواب اول: الف ها دو دسته ی بزرگ بودن. دسته ی اول تو سفر بزرگ به غرب و آمان همراه والار رفتن و دسته ی دیگه هیچوقت به والینور نرفتن. الف هایی که توی سیاه بیشه زندگی میکردن جزو دسته ی دوم بودن. اما تبار بعضی از الف هایی که توی ریوندل زندگی میکردن (و حتی چند تن از خود اون الف ها) به الف هایی میرسید که در کوچ بزرگ و بعد بازگشت از والینور شرکت داشتن. خرد و دانایی الف هایی والینور تحت فرمانروایی الروند که خودش یه نجیب زاده و دارای خون و رگ و ریشه ی اصیلی از تبار الف های دسته ی اول بود، در مقایسه با الف های سیاه بیشه بیشتر و فرزانگی شون پررنگ تر بود. جواب دوم: چنین چیزی نیست. فامیل هابیت ها با هم تفاوت زیادی داشت. برای روشن تر شدن موضوع میتونین به فصل اول کتاب یاران حلقه مراجعه کنید. جواب سوم: ولله معلوم نبود چی بود. فک کنم بچه عنکبوت بود که تازه از تخم زده بود بیرون. در کل ایده ی کارگردان بود و زیاد نمیشه روش بحث کرد. جواب چهارم: در واقع فرقی ندارن. نکرومنسر به معنی جادوگر، اسمی بود که به سائورون داده بودن، زمانی که در دول گولدور بود و هنوز کسی نمیدونست که سائورون برگشته. در واقع چون نمیشناختنش، بهش میگفتن نکرومنسر. وگرنه همون سائورون خطابش میکردن. 9 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave 609 ارسال شده در مارس 17, 2015 سلام میشه لطفا یه توضیحی درباره حلقه گندالف یعنی ناریا در مورد استفاده و ساخته شدن و اینا بدین فقط شرمنده اگه سوالم خیلی پیش پا افتاده است... 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اله ماکیل 2,460 ارسال شده در مارس 17, 2015 سه حلقه توسط کله بریمور نوه فئانور در دوران دوم ساخته شد. حلقه ویلیا، ننیا و ناریا. حامل ویلیا الروند بود، حامل ننیا گالادریل و حامل ناریا در ابتدا گیردان کشنی ساز بود. بعد از اومدن گاندالف و بقیه ایستاری از اون سوی دریا، گیردان حلقه ناریا رو به گاندالف داد تا بهش قدرت بیشتری برای مبارزه با پلیدی و مصونیت از خستگی و فرسودگی بده. جمله ی "من خادم آتش پنهان هستم" که گاندالف به بالروگ میگه، یه جورایی به همین قضیه اشاره داره. حلقه های سه گانه توسط صنعت و دانش خود الف ها ساخته شده بود و دست سائورون بهشون نرسیده بود. به همین دلیل دارای قدرت زیاد و تاثیرگذاری زیادی بود. امیدوارم جواب کامل بوده باشه. @};- 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave 609 ارسال شده در مارس 17, 2015 اقا یه سوال پیش پا فتاده دیگه، چرا سارون موقعی که حلقه رو دستش میکرد نامریی نمی شد؟ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در مارس 17, 2015 اقا یه سوال پیش پا فتاده دیگه، چرا سارون موقعی که حلقه رو دستش میکرد نامریی نمی شد؟ در واقع هیچکس نامرئی نمیشد! بلکه وقتی کسی حلقه رو دستش میکرد وارد دنیای سایه ها میشد. یعنی دنیای سائورونی که پر از خباثت و پلیدی بود. ازونجایی که حلقه در واقع چیزی جز اراده و قدرت های عظیم درونی سائورون نیست، پس با استفاده کردن از حلقه اینطوریه که تو مثل سائورون نگاه میکنی. چیزایی که اون میتونه ببینه رو تو میبینی و میشنوی و برداشتت از محیط مثل اونه و ... . حالـا وقتی خود سائورون بخواد اون حلقه {یعنی همون اجتماع سنگین اراده و قدرتش} رو دستش کنه، در واقع خودش رو به خودش برمیگردونه. پس خیلی معقوله که از دید کسی پنهان نشه! امیدوارم تونسته باشم بفهمونم. 7 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave 609 ارسال شده در مارس 18, 2015 یه سوال تراندویل بعد از نابودی حلقه هم در سرزمین ماند؟چون تو مجله نوشته بو موند نا اخرین پادشاه الف ها جنگلی باشه و اینا... مگه به غرب نرفت؟ ۲-وایلینور همون امان هس؟ ۳-سرزمین های الف ها بعدش همینجوری ول شدن وقتی الف ها رفتن؟ شرمنده من سوال زیاد میپرسم؟ 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین رود فلاگوند 2,081 ارسال شده در مارس 18, 2015 یه سوال تراندویل بعد از نابودی حلقه هم در سرزمین ماند؟چون تو مجله نوشته بو موند نا اخرین پادشاه الف ها جنگلی باشه و اینا... مگه به غرب نرفت؟ ۲-وایلینور همون امان هس؟ ۳-سرزمین های الف ها بعدش همینجوری ول شدن وقتی الف ها رفتن؟ شرمنده من سوال زیاد میپرسم؟ با عرض اجازت گمان می کنم ماند در سرزمین میانه. خیر والینور همان آمان نیست. آمان سرزمین الف های نولدور در دوران اول بود 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
*فئانور* 1,787 ارسال شده در مارس 18, 2015 در مورد آمان: https://arda.ir/aman/ 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
The secret wizard 2,001 ارسال شده در آوریل 9, 2015 اگه حلقه به هیچ کس غیر سائورون جواب نمیداد چرا گندالف میگه:آیزنگارد نمیتواند با موردور مقابله کند مگر اینکه سارومان حلقه را به دست بیارد. ؟ یا گالادریل در لحظه ای که داره اراده ی خودش رو امتحان میکنه میگه ملکه خواهید داشت. اگه توضیح بدید ممنون میشم 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave 609 ارسال شده در آوریل 10, 2015 یک سوال استینگ دقیقا در چه مواقعی به درخشش میاد؟مگه موقعی موقعی که اورک ها یا گابلین ها نزدیک اند به درخشش در نمیاد؟توی کتاب هابیت فصل پروانه ها و عنکبوت ها نوشته بود : شمشیر کوچکش در نظر آنها نوع جدیدی از نیش بود. عجیب جلو و عقب می پرید و فرو می رفت! وقتی به آنها ضربه می زد از خوشحالی می درخشید. و یک سوال دیگه همه تیغ های الفی اینطورین یا نه؟ 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست