رفتن به مطلب

Recommended Posts

الوه

این حلقه ی جادویی یکی از همون هفت حلقه بوده؟

بله، یکی از 7 حلقه ی قدرت 7 خاندان دورف (خاندان دورین) این حلقه بوده که در انتها در دخمه های دول گولدور به زور از تراین گرفته میشه. این حلقه آخرین حلقه ای بوده که از دورف ها گرفته شده و داستانش رو توی ضمیمه ی بازگشت شاه و بخش مردمان دورین میتونید به طور مفصل بخونید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ريوندل

يه سؤال

چرا به ألف ها تعداد كمتري حلقه رسيد ولي دورف ها و إنسان ها بيشتر چرا بيشتر از ٣ عدد حلقه به ألف ها نداديد در صورتي كه أن ها هوش و زكاوت بالايي داشتند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
K I N G

يه سؤال

چرا به ألف ها تعداد كمتري حلقه رسيد ولي دورف ها و إنسان ها بيشتر چرا بيشتر از ٣ عدد حلقه به ألف ها نداديد در صورتي كه أن ها هوش و زكاوت بالايي داشتند

با سلام

تبریک به خاطر عضویت جدیدتون.در راجب سوالتونم چون حلقه ها دارای قدرت بودند و الف ها تمایل چندانی به قدرت نداشتند به اونا 3 حلقه داده و به همین ترتیب به کوتوله ها که بیشتر از الف ها عاشق قدرت بودند 7حلقه و در آخر 9حلقه به انسانها که بیشتر همه تشنه قدرت بودند داده شد.

ویرایش شده در توسط King Aragorn Elessar

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ريوندل

نام حلقه هاي إنسان ها و دورف ها چي بوده

مثل حلقه هاي ألف ها كه ناريا ننيا و ويليا نام دارند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

با عرض اجازت

بعید می دانم درکتاب نامی برایشان باشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

خب برای مشخص شدن این قضیه باید بدونیم که مرتبه قدرت حلقه ها با هم متفاوت هست و ربطی به تمایل و اینها نداره! در راس اونها حلقه ی سائورون که قدرتمندترین حلقه هاست قرار داره که در دستان سائورون بود، بعد سه حلقه ی مهین الفی که قدرت بسیاری دارن و توسط کله بریمبور ساخته شدن و برای دور موندن از دستان سائورون برای مخفی شدن فرستاده شدن که داستانش مشخصه، بعد 16 حلقه ای که به انسان ها و دورف ها عرضه شد (که هیج تفاوتی با هم ندارن که بگیم حلقه ی دورف ها فرق داره با حلقه ی انسان ها) که اینها قدرت پایین تری دارن. حالا بعد از اینها میتونیم حلقه های پست تر و اولیه و حلقه ی سارومان رو هم جا بدیم که دیگه اونقدر مهم نیستن توی داستان + در مورد نداشتن نام هم که فین رود فلاگوند زحمتش رو کشید...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ريوندل

چرا سارومان به عنوان رييس فرقه ايستاري انتخاب شد

آيا والار اون رو انتخاب كردن

اگر منتخب والآر بود مگر از خائن بودنش خبر نداشتند ؟

در صورتي كه گندالف لياقت بيشتري داشت

من خيلي سؤال مي پرسم

ارو (خداي يگانه ) به صورت خداي ما در همه جا هست يا در جاي مشخصي مانند يك پادشاه حكومت ميكنه

اگر به صورت پادشاهه مركز خدايي و پروردگاري او كجاست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The secret wizard

چرا سارومان به عنوان رييس فرقه ايستاري انتخاب شد

آيا والار اون رو انتخاب كردن

اگر منتخب والآر بود مگر از خائن بودنش خبر نداشتند ؟

در صورتي كه گندالف لياقت بيشتري داشت

من خيلي سؤال مي پرسم

ارو (خداي يگانه ) به صورت خداي ما در همه جا هست يا در جاي مشخصي مانند يك پادشاه حكومت ميكنه

اگر به صورت پادشاهه مركز خدايي و پروردگاري او كجاست

چون جادوگر دانا و بزرگی بود و هیچ کس نمیدونست که زمانی اسیر طمع خودش میشه.والار که پیشگوی آینده نبودن [-(

در مورد ارو:برخی از جزئیات در مورد ایلووآتار گفته نشده اما مثل خدای خودمون تصورش کن:)

ارو اینجا-ارو اونجا-ارو همه جا :|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

چرا سارومان به عنوان رييس فرقه ايستاري انتخاب شد

آيا والار اون رو انتخاب كردن

اگر منتخب والآر بود مگر از خائن بودنش خبر نداشتند ؟

در صورتي كه گندالف لياقت بيشتري داشت

من خيلي سؤال مي پرسم

ارو (خداي يگانه ) به صورت خداي ما در همه جا هست يا در جاي مشخصي مانند يك پادشاه حكومت ميكنه

اگر به صورت پادشاهه مركز خدايي و پروردگاري او كجاست

درباره اولی نظر قاطعی ندارم...!

دومی یکم سوال خیلی باحالیه :)

تا اونجا که من تونستم درک کنم .. ارو بیشتر شبیه خدای خودمونه!

درکل دنیای ارو نزدیک به دنیای خودمونه

ما ائا رو داریم که شبیه جهان هستی خودمونه .. ساخته شده به دست والار از جنس آب و خاک و اینا!

در خارج از این آردا، تالار های عظیمی داریم که تو کتاب چندین جا با عنوان "تالار های بی زمان" یاد شده!

تا اننجا که من تونستم از متون سیلماریلیون درک کنم ارو در این تالار های بی زمانه . اما این تالار ها از تمامی ابعاد (چهار بعد اصلی منظورمه :|) به این ائا احاطه کامل داره

چندین جا البته ائا در کالبدی ظاهر میشه فکر کنم که یشکیش که تو همون تالار ها (!) هنگام نواختن آهنگ آینور بود که گفته شده دستشو میبره بالا و این ها .. ینی اون زمان به کالبدی (حالا سوای اینکه جنسش با کالبد توی ائا فرق داره یا نه که به نظرم داره :)) آراست بوده .. و بعدشم تنها جایی که به طور مستقیم تاثیر گذاشته جاییه که آئوله دورف هارو میسازه و اونجا ارو ظاهر میشه (حالا اینم امکان داره شبیه وحی ای باشه که پیامبرامون میدیدن!)

پس اینجوری میتونیم نتیجه گیری کنیم که اون احاطه کامل داشته بر جهان مثه خدای خودمون و البته همزمان با این در تالار های بیزمان خارج از ائا برا خودش برو بیایی داشته @};- (که نمونش قضیه خلق ائاست که قبل و بعدش خبری نداریم اون تالار ها چجوری بوده )

اعتراف میکنم .. خودمم فهمیدم چی گفتم [-( :دی

ویرایش شده در توسط NobleLord

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ريوندل

چگونه يك نيمه ألف سرنوشت خود را انتخاب مي كند ؟

آيا ألف ها فقط با رفتن به والينور باقي و فناناپذير ميشوند ؟ مثلا بانو گالادريل براي فنا ناپذير شدن بايد به سوي والينور برود ؟

آيا كتابي از طرف والار يا ارو مانند كتب آسماني نازل شده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

چگونه يك نيمه ألف سرنوشت خود را انتخاب مي كند ؟

آيا ألف ها فقط با رفتن به والينور باقي و فناناپذير ميشوند ؟ مثلا بانو گالادريل براي فنا ناپذير شدن بايد به سوي والينور برود ؟

آيا كتابي از طرف والار يا ارو مانند كتب آسماني نازل شده

اینکه نیم الفا چطور انتخاب میکردن دقیقا نمیدونم!

شاید نامه نگاری اداری به والار لازم بوده مثلا [-(

نه! اونا کلا نژادشون فنا ناپذیری بوده و در حقیقت از "هبه مرگ" بهره مند نبودند! و این قضیه ربطی به رفتن به والینور یا نرفتنش ربطی نداش

همچین کتابی به این وصرت نداریم

البته کتیبه ها و نقاشی هایی در رابطه با دوران گذشته توسط الف های برین ساخته شدن که وجود والار و سرزمین قدسی و اینارو برای انسان های دوران بعد بازگو میکردن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ريوندل

آيا قبل از پايه گذاري حكومت الروند

پادشاهي در دره ايملادريس وجود داشته

و يا بعد از آن هم و وجود خواهد داشت ؟

ویرایش شده در توسط ريوندل

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
VICTOR

آيا قبل از پايه گذاري حكومت الروند

پادشاهي در دره ايملادريس وجود داشته

و يا بعد از آن هم و وجود خواهد داشت ؟

قبل از آن فکر نکنم و الروند همراه گروهی از الف ها برای رسیدن به آرامش و دوری از جنگ به آنجا پناه بردند و بعد از آن هم فکر کنم به دست خود الروند اداره شد .

اگه اشکالی در پاسخم می بینید ، بگید لطفا [-(

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

چگونه يك نيمه ألف سرنوشت خود را انتخاب مي كند ؟

آيا ألف ها فقط با رفتن به والينور باقي و فناناپذير ميشوند ؟ مثلا بانو گالادريل براي فنا ناپذير شدن بايد به سوي والينور برود ؟

برای اینکه کامل درباره ی نیمه الف ها بدونید، میتونید به تاپیک مخصوصش برید.

اما جواب سوالتون:

توی آردا نیمه الف های معدودی داریم. که استاد تالکین ازشون نام برده و در مورد سرنوشتشون توضیح داده. مثل الروند و الروس پسران ائارندیل که بخاطر سفر بزرگی که پدرشون رفت و از والـار برای مردم سرزمین میانه طلب بخشش کرد، والـار هم {در راس مانوه} برای پاداش ائارندیل به خانواده اش این اجازه رو دادن که نژادشون رو و در ادامه اش، سرنوشتشون رو خودشون انتخاب کنند.

اما این به این معنی نیست که تمامی نیمه الف ها میتونستن همچین انتخابی کنن. این یک فرصت نادر فقط برای ائارندیل و زن و دو پسرش بود.

نیمه الف ها اگر با یک انسان ازدواج میکردن ، به روال طبیعت، فانی میشدن. و در سرنوشت همسرشون بنوعی شریک میشدن.

گرچه کلـا ما چیزی به نام نیمه الف نداریم. چون در هر حال یکی از دو نژادی که فرد داره غلبه میکنه بر اون یکی. شاید بهتر باشه بگیم دو رگه! فردی که فقط یکی از والدینش الف باشن. یا که از نسل یک همچین فردی باشه.

سوال دومتون:

الف ها هر جایی که باشند فناناپذیر و بی مرگ هستند. این خصیصه توی بنیاد وجودشون و طبیعت جسمشون هست ک پیر نمیشن و به مرگ طبیعی و بیماری نمی میرند. مگر از غصه و اندوه خیلی زیاد یا اینکه کسی اونا رو بکشه.

اما وقتی دوران سوم توی آردا شروع شد، کم کم شرایط اونجا هم تغییر کرد و دیگه الف ها بخاطر روی کار اومدن انسانها و قدرت گرفتن اونها، شروع به تحلیل رفتن کردند. و ناخواسته دورانشون داشت به سر میرسید. سرزمین میانه در دست تحولـاتی قرار گرفته بود که مناسب الف ها از هر جهت نبود. پس یا باید برای ادامه ی زندگی به غرب{والینور} می رفتند یا اگر هم در سرزمین میانه می موندند کم کم فراموش میشدند و خودشون هم فراموش میکردند.

چون جادوگر دانا و بزرگی بود و هیچ کس نمیدونست که زمانی اسیر طمع خودش میشه.والار که پیشگوی آینده نبودن [-(

چرا اتفاقا بعضی از والـار پیشگوی آینده هم بودن. بصیرت داشتند! یک زمانی در موسیقی آینور، مکاشفاتی کردند! چیزهایی رو ایلوواتار بر اونها روشن کرد و ...

جز اون مواردی که خود استاد تالکین با صراحت گفته که فلـان والـا فلـان اتفاق رو آگاهه.{مثل ماندوس که گفت فئانور اولین کسی نیست که کشته میشه}، بقیه ی رویدادها رو نمیشه با اطمینان گفت که والـار ازش آگاه بودند. اما اگر هم در مورد خیانت سارومان میدونستند ساکت موندند. بیشتر مانوه و البته ماندوس ... از آینده {آینده ی نزدیک بیشتر} میدونستند اما پیشگویی ، به معنی بازگو کردن رخدادها از قبل، توی برنامشون نبوده. و همچین کاری نمیکردند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گیلدور اینگلوریون

ایا ممکنه بالروگ ها از سائورون قوی تر باشند؟ چون اونها هم مایار هستند. پس ایا بلای جان دورین می تونست که با سائورون در دوران دوم برابری کنه و اونو شکست بده و به جای اون فرمانروایی اورک های موردور رو در دست بگیره؟ یا حداقل چرا خودشو نشون نداد یا پیش سائورون نرفت تا یکی از قویترین افرادش بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

ایا ممکنه بالروگ ها از سائورون قوی تر باشند؟ چون اونها هم مایار هستند. پس ایا بلای جان دورین می تونست که با سائورون در دوران دوم برابری کنه و اونو شکست بده و به جای اون فرمانروایی اورک های موردور رو در دست بگیره؟ یا حداقل چرا خودشو نشون نداد یا پیش سائورون نرفت تا یکی از قویترین افرادش بشه.

نه ممکن نیست. ازونجا که ملکور توانا ترین والـار بوده اولـا! خبیث ترین در اعمال پلیدی ها و زتشی ها بوده ثانیا! و سائرون کسی بوده که بزرگترین خادمش نام گرفته ثالثا!

پس نتیجه میگیریم که در بین مایارا نظر توانا بودن بر در پیش گرفتن شرور، هم سائرون بوده.

تعداد خیلی زیادی از مایار دنبال فرمانروایی و حکومت نبودن. گرچه به پلیدی گرایش داشتند.

البته این مطلب در مورد اعمال قدرت بر خباثت ها هست. شاید اگر بخوایم با مایار ـی که دشمن ملکور محسوب میشدن این مقایسه رو کنیم، ممکنه سائرون انتخاب نشه. اون دسته از مایاها که به روشنایی گرایش داشتند رو وارد این بحث نکردم. چون در سیلماریلیون اومده که حتا ملکور هم مثلـا از ملیان می هراسید!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
KHAMUL THE SHADOW OF EAST

به این نکته توجه کردین؟؟من اسمشو میزارم تحریف تاکین!چطور گاندولف از پس بالروگ بر میاد اما اون الفی(حضور ذهن ندارم)که با گوتموگ جنگید شکست خورد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

به این نکته توجه کردین؟؟من اسمشو میزارم تحریف تاکین!چطور گاندولف از پس بالروگ بر میاد اما اون الفی(حضور ذهن ندارم)که با گوتموگ جنگید شکست خورد؟

اون الف فئانور بود، مهترین فرزندان ایلوواتار. اما گوتموگ هم فرمانده بالروگ ها وبزرگ ترینشون بود! حالا دیگر بالروگ ها و اورک ها رو هم صرف نظر میکنیم که به فئانور که تنها بود حمله کردن!

برا همین زیاد هم دور از انتظار نیست

و درضمن گندالف اونجا از پسش برنمیاد و تقریبا اون هم قدرتشو از دست میده اما به خواست ایلوواتار دوباره برمیگرده و .. بقیه ماجرا!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

به این نکته توجه کردین؟؟من اسمشو میزارم تحریف تاکین!چطور گاندولف از پس بالروگ بر میاد اما اون الفی(حضور ذهن ندارم)که با گوتموگ جنگید شکست خورد؟

یه توصیه ی دوستانه اول به همه بکنم به نظرم خوبه، حالا اگه جسارت میشه به دوستانی که رعایت میکننن من رو ببخشن. لطفا قبل از پیدا کردن نکته ها! کمی منابع رو بخونید و وقتی اطلاعات کافی ندارید، چیزی رو با قطعیت بیان نکنید و با جستجو در منایع عظیم آنلاین و آفلاین یا پرسیدن درست سوالات اون بخش از اطلاعاتتون که ممکنه کامل نباشه رو تکمیل کنید. اما بریم سراغ جواب:

اون الفی که اسمش رو به یاد ندارید، فین‌گون نام داره که داستان شکست خوردنش رو حساب کنیم به نوعی ناجوانمردانه بود، وقتی سپاه فین‌گون از تورگون و هورین جدا میوفته و همه ی قراولان شاه کشته میشن، فین‌گون یکه و تنها با گوتموگ نبرد میکنه اما در آخر یک بالروگ دیگه از پشت شلاقش رو دور فین‌گون دلیر میندازه و بعد گوتموگ اون رو با شمشیر سیاهش از پا در میاره. به علاوه ما در نسخه ی فعلی سیلماریلیون (نسخه های دیگه داستان های متفاوتی داره که مثلا تور فلان تعداد بالروگ رو میکشه و تعداد بالروگ ها بسیار زیاد بوده و...) دو مورد دیگه از نبرد الف ها با بالروگ ها داریم که هردوی اونها به نابودی دو طرف ختم شده (گلورفیندل و اکتلیون -البته خب پیروزی های اون ها هم خیلی کامل نبود). حالا قضیه ی گندالف هم پیش میاد که یکی از ایستاری (از نژاد مایا، نژاد پایه ی بالروگ ها) با داشتن حلقه ای مهین الفی و شمشیری قدرتمند تونست جلوی یکی از مینویان آتش مبارزه کنه و البته در آخر جسمش در هم شکسته بود و درواقع کشته شده بود که بعدا بازگردونده میشه (حالا گلورفیندل رو هم داریم که بازگردونده میشه که داستان اون جداست)

پ.ن.

فئانور رو فراموش کرده بودم که نولوفینوه زحمتش رو کشید. البته معلوم نیست منظورتون چی بوده دقیقا...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

توی منظومه ی لی تیان، گفته شده که دایرون خیناگر، برای لوتین، شعرهای زیادی میگفته...

چیزی ازون اشعار موجود هست اصلـا؟؟ باید جالب باشن!

من خودم جایی پیداشون نکردم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

توی منظومه ی لی تیان، گفته شده که دایرون خیناگر، برای لوتین، شعرهای زیادی میگفته...

چیزی ازون اشعار موجود هست اصلـا؟؟ باید جالب باشن!

من خودم جایی پیداشون نکردم.

نه دوست عزیز! اینطور که پیداست و ظاهرا چنین شعری از طرف استاد تالکین اصلـا سروده نشده!

پ.ن:

کاملـا جدی!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The Witch-King

دوستان من یه سوال داشتم.

گابلین ها چجوری به وجود اومدند؟ اینو میدونیم که ملکور الف ها رو شکنجه کرد و موجوداتی به نام اورک رو به وجود آورد. اما گابلین ها چی؟ آیا ملکور اونها رو ساخته؟ یا قبل از اون هم وجود داشتن؟ کلا میخواستم درباره پیدایش گابلین ها یه توضیحی بدید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
K I N G

دوستان من یه سوال داشتم.

گابلین ها چجوری به وجود اومدند؟ اینو میدونیم که ملکور الف ها رو شکنجه کرد و موجوداتی به نام اورک رو به وجود آورد. اما گابلین ها چی؟ آیا ملکور اونها رو ساخته؟ یا قبل از اون هم وجود داشتن؟ کلا میخواستم درباره پیدایش گابلین ها یه توضیحی بدید.

فکر نکم بین اورک و گابلین تفاوتی باشه.تا جایی که من میدونم از کلمه گابلین فقط در هابیت استفاده شده ولی در بقیه کتابها همین موجودات رو اورک مینامند،پس میشه نتیجه گرفت که گابلین ها همان اورکها هستند و فرقی ندارند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The Witch-King

فکر نکم بین اورک و گابلین تفاوتی باشه.تا جایی که من میدونم از کلمه گابلین فقط در هابیت استفاده شده ولی در بقیه کتابها همین موجودات رو اورک مینامند،پس میشه نتیجه گرفت که گابلین ها همان اورکها هستند و فرقی ندارند.

خب اگه این حرف درست باشه پس چرا تالکین در هابیت از نام گابلین استفاده کرده ولی در بقیه کتابها نه؟ اگه میخواسته گابلین ها همون اورک ها باشند چرا اینو اون زمان در چاپ های جدیدتر کتاب هابیت تصحیح نکرده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گیلدور اینگلوریون

خب اگه این حرف درست باشه پس چرا تالکین در هابیت از نام گابلین استفاده کرده ولی در بقیه کتابها نه؟ اگه میخواسته گابلین ها همون اورک ها باشند چرا اینو اون زمان در چاپ های جدیدتر کتاب هابیت تصحیح نکرده؟

ابتدا در زمان نوشتن هابیت تالکین از کلمه گابلین استفاده کرده ولی بعدها برای اینکه اسمی اختصاصی و اورجینال داشته باشه در ارباب حلقه ها اون رو تغییر می ده و اسم اورک رو انتخاب می کنه حتی تالکین میگه اگه میتونسته اسم الف رو هم عوض می کرده.

در هر صورت موجودات استفاده شده در کتاب هابیت حتی بعد از ویرایشهای بسیار همچنان گابلین باقی ماندند و تاریخچه ای همانند اورکها برای آنها درست نشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×
×
  • جدید...