رفتن به مطلب

نظر شما در مورد سیلماریلیون؟  

89 رای

  1. 1. نظر شما در مورد سیلماریلیون؟

    • سیل الهام بوده
      38
    • فقط ساخته و پرداخته ی ذهن تالکین بوده
      40
    • از آثار نویسنده های دیگه درست شده
      3
    • نظری ندارم
      8


Recommended Posts

Melkor Morgoth
من بعيد ميدونم كه كسي به غير از آناريون اينو رو بگه و البته خودش هم بايد در مقام پاسخگويي بر بياد.اما در حالت كلي اين حرف رو ازت قبول نميكنم.الهام به معناي وحي نيست و خودت هم حتما اين رو ميدوني.شبيه سازي داستان از روي واقعيت ميتونه الهام از داستان تعبير بشه.

يه بار اينجا يكي گفت:تو فقط داستان سليمان رو باور ميكني،چون ميگي خدا اون رو گفته(در حالي كه كاراي سليمان به شدت عجيبتر از قهرمانان سيله)

من اصلا بحثم اين نيست كه سليمان راست هست يا نه،بحث من اينه كه ما نميتونيم انقدر راحت چيزي رو دروغ بدونيم(دروغ با افسانه فرق داره)

اين بحث جدا داره بي دليل جلو ميره.اميدوارم طرفين سريعتر به جوابي برسن،چون احتمال اينكه بحثي مثل اين و يا در سطح اين رو از هفته بعد ببندم،خيلي زياده.تغييراتي در سايت ميخوام به وجود بيارم و اولينشفحرفه اي تر كردن بحث هاست

با تشكر

آنچه که مشخص است این است که هر دو بی اساسند

ولی یکی برای کج کردن حقیقت دیگری برای لذت بردن از یک چیز بی اساس

که هم اکنون بخاطر تکاملی که از نویسنده ی خود برگرفته...آن را به کمالات خداوند...و الهامات خداوند ربط میدهید...

که در این صورت انگار چیزی باطل را به خدا نسبت میدهید..

اگر سیل الهام است از خدای الله نمیباشد...چون خداوند دروغ یا افسانه یا قصه ی شب برای سرگرمی الهام نمیکند پس این الهامات را از کسی غیر از خدای الله بجویید...که شاید نتیجه شد...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo
آنچه که مشخص است این است که هر دو بی اساسند

منظورت از دو چيز،دروغ و افسانه هست؟

اگه منظورت اين باشه،(كه افسانه بي اساسه و براي لذت بردن ازيه چيز بي اساسه) جدا ازت خواهش ميكنم كه ديگه تو اين سايت فعاليت نكني و اعصاب خودت و ما رو به هم نريزي.شما ميتوني از همون چيزاي با اساست لذت ببري (نمونه هاي بسياري رو تو بلاگت ديدم) و بگذاري ما ها هم از چيز هاي بي اساسمون لذت ببريم

اين سايت ويژه يك افسانه است و كسي هم از شما نميخواد كه مارو به راه راست هدايت بفرمايي.

اگه منظورت هم چيزي ديگريست،بگو تا از پرتو دانش شما،بهره اي ببريم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
منظورت از دو چيز،دروغ و افسانه هست؟

اگه منظورت اين باشه،(كه افسانه بي اساسه و براي لذت بردن ازيه چيز بي اساسه) جدا ازت خواهش ميكنم كه ديگه تو اين سايت فعاليت نكني و اعصاب خودت و ما رو به هم نريزي.شما ميتوني از همون چيزاي با اساست لذت ببري (نمونه هاي بسياري رو تو بلاگت ديدم) و بگذاري ما ها هم از چيز هاي بي اساسمون لذت ببريم

اين سايت ويژه يك افسانه است و كسي هم از شما نميخواد كه مارو به راه راست هدايت بفرمايي.

اگه منظورت هم چيزي ديگريست،بگو تا از پرتو دانش شما،بهره اي ببريم

از این بریدن ها و بی پاسخ گذاشتن ها نتیجه به دست نمیاید...

هر چیز زشتی محاسنی هم دارد که میتوان از آن پند یا عبرت گرفت...چون حرفی که در فیلم لوتر شنیدم(عجول نباش) بسیار برایم زیبا بود...و هنوزم است...منظور من آن است که این سرگرمی را به الهامات خداوند نسبت ندهید...تنها این را میگویم...و بعد بکوشیم نتیجه بگیریم..اگر این داستان الهام است...

پس به هیچ عنوان از خدای الله نیست...یا از خود نویسنده است...یا اگر پا فشاری میکنید که از سوی خداوندی الهام شده...حتما آن خدای شما همان ارو است...

پس صلاح است که در این محور بحث ادامه نیابد...و قبول کنیم که از خدا نیست...و از جایی دگر است

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

تقريبا همه اين رو قبول دارن.پس نيازي به انقدر پافشاري از جنابعالي نيست.

در ضمن پست من رو بي پاسخ گذاشتي.منظورت از دو چيز دروغ و افسانه بوده ؟

از این بریدن ها و بی پاسخ گذاشتن ها نتیجه به دست نمیاید...

لطفا مثل سياستمداران حال حاضر،مغالطه نكن.چه چيز بي پاسخ گذاشته شده؟حتي اگه پاسخها به نظر جامع هم نباشن،اما پاسخ كه داده شده!

هر چیز زشتی محاسنی هم دارد که میتوان از آن پند یا عبرت گرفت

يكبار ديگه اخطار ميدم:در سايت هواداري هر چيزي،نسبت به آن توهين نكن.جدا اگه داستان به نظرت زشته،مگه سادو مازوخيستي كه ميايي پست ميزني؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

جواب منو بده

حرف های مهدی جون که از من راحت تر قابل فهمه

مگه هر چی نوشته بشه اساسا باید راست باشه ؟؟؟

آیا از نظر اون مغزی که این کلماتو می کشی بیرون ، هر چی واقعیت نداره نباید نوشته بشه ؟؟؟

جواب بده دیگه

چرا سوالای منو جواب نمیدی ؟؟؟

مگه حرفام حقه که ازش فرار می کنی ؟؟؟

معمولا کسی که جوابو میبینه اما نمیخواد قبول کنه این کارو می کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

ببخشید مهدی جان من با دیدگاه شما هم موافق نیستم.

شاید مثالم مناسب نباشه ولی می تونه منظورمو برسونه. وقتی به یک نفر جدول سودوکو بدی بگی حل کن اگه قواعد رو ندونه نمی تونه حل کنه. حالا نویسندگی هم همینه قواعد داستان نوشتن رو باید بلد باشی. (و در مورد تالکین استاد زبان و ادبیات یعنی چقدر بیشتر قواعد رو بلده)

دوم نبوغ و استعداد رو که گفتی قبول دارم. چیزی که باعث می شه همه نشن نویسنده ی بزرگ. اما این استعداد ذهنی رو کاملا مادی می دونم مثل پاهای یک دونده که باعث می شه مدال المپیک رو بگیره ولی من نگیرم.

من با این حرفت کاملا موافقم، جملمو بد نوشتم باید میگفتم "نبوغ و استعداد و دانش". توی پستهای خیلی قبل تر هم همینو گفتم.

فرض کن من می خوام برای تولد دوستم یه هدیه بگیرم هفته ها فکر می کنم ولی هیچ چیز مناسبی به ذهنم نمی رسه اما درست شب قبل از تولد چیزی به ذهنم می رسه چیزی که قبل از اون اصلا بهش فکر نکردم حالا از نمی دونم کجا به ذهنم رسیده. حالا به نظرت باید این رو یک الهام بدونم یا نتیجه هفته ها فکر کردن من که ممکنه سلول های مغز منو حتی شب ها هم در گیر کرده بوده و حالا نتیجه داده؟ حالا اگه این چیز فردای تولد دوستم به ذهنم برسه که فرصت از دست رفته باز هم الهام از نیروی برتر هست؟

حالا فرض می کنیم الهام رو قبول کردیم شب رفتم تولد دوستم.

اگه از هدیه خوشش نیومد و دوستیمون برای همیشه از بین رفت به نظرت این نیروی برتر شر هست؟

یعنی به نظرت ممکنه چند نیروی برتر جدا وجود داشته باشند؟

توجه کن این مثال کاملا برای بحث نویسنده هم مناسب هست.

در مورد من هم فکر محو و خام از نمی دونم کجا اومده و قطعا من تغییراتی توش دادم و هدیه منحصر به فردی رو برای دوستم تهیه کردم.

من کلا قضیه رو فرایند های ذهنی می دونم.

البته من وارد بحث الهام در معنی اثر گرفتن از افسانه ها و ... این جور چیز ها نمی شم چون فکر نمی کنم در این بخش اختلافی داشته باشیم و قبول داشته باشی همه ی نویسنده ها از آثار پیشینیان الهام گرفتن و...

خب قضیه خیلی پیچیده شد. من میگم الهام یه چیز محو و خامه یعنی شب تولد اسم اون کادو به ذهنت نمیرسه. تو خودت با نبوغ و دانشت ازش برداشت میکنی که چی بخری. حالا اگه چیز بی ربط بخری اون اشتباه از برداشت توئه نه فرستنده الهام. نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه. چندتا منبع الهام جدا نداریم منبع یکیه ولی برداشت از اون متفاوته.

تو میگی دلیل اینکه بعد یه هفته به نتیجه رسیدی اینه که یه هفته روش فکر کردی و این یه کار کاملا ذهنیه. من میگم ذهن تو یه هفته کار کرده تا بتونو معنی اون الهام رو کشف کنه و بعد از یه هفته تونسته به نتیجه برسه ممکنه ذهن من تو دو هفته به نتیجه برسه و یکی دیگه در عرض 2 دقیقه. اگه هم دیر به ذهن آدم برسه باز مشکل از آدمه که دیر تونسته اونو کشف کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
anarion_d

سلام

تولکاس جان اگه این بحث مزخرف بود ادامه پیدا نمیکرد و اگه قرار بود یییهوییی به نتیجه برسیم اصلا مطرحش نمیکردم پس بهتره عجول نباشی! و اجازه بدی بحث پیش بره

ملکور اگه این سایت و سیل برات سرگرمیه بهتره سرگرمی بهتری پیدا کنی. نمیدونم پرا مدیزان سایت اجازه میدن چنین افرادی تو سایت عضو بشن

اینجا مجموعه ای از افراد جمع شدن که کلی وقت رو صرف کردند تا ی سری کتاب چند صد صفحه ای رو کامل بررسی کنند .فکر نکنم کسی بشینه کتاب بخونه واسه سرگرمی! من که اینجوری نبودم. فکر کنم بی هدف ترینمون کسی بوده که برای شناخت تالکین این کتابها رو خونده.

الهام ی معنی داره جمع ما ازش چند معنی مختلف گرفته

قبول دارید الهام یعنی دریافت مفاهیمی(اغلب مفاهیم تعقلی) از جانب ی نیروی برتر؟

آناریون دونه داین 7/3/2010 ایزیلیا، سی‌و‌سومین روز از فصل کوایره در تقویم ایملادریس.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

بحث عجله نيست.به نظر من(و ساير ناظر ها و البته بعضي پيشكسوتان) اين بحث داراي سطح ذاتي بالايي نيست.

همونطور كه ساير بحث هايي كه اشاره كردم،اين گونه اند.ما در اينجا عملا در مورد هيچ يك از ويژگي هاي كتاب بحث نميكنيم.

بحث بيشتر از اينكه در مورد آردا باشه در مورد تلقي هاي مذهبي افراده.

قبول دارید الهام یعنی دریافت مفاهیمی(اغلب مفاهیم تعقلی) از جانب ی نیروی برتر؟

اين رو كه هيچ جوره قبول نميكنم.الهام به هيچ وجه عقلي نيست(اين حرف من نيست.اكثر فلاسفه بزرگ چه مشرقيون و چه غربي ها،اين رو تاييد ميكنن)

الهام اگر عقلي حساب ميشد كه بايد كليه افراد تحصيل كرده در باب منطق،به نوعي اون رو تجربه ميكردن.

در اديان مختلف داريم كه به حيوانات ( و حتي در آيين هايي مثل بودايي،به درختان و حتي بي جان ها) الهام ميشود!به نظرت كدوم اينها عقليست؟يا با عقل حاصل ميشه؟

اگه اين طور كه شما ميگي درست باشه،ما هر موقع كه فكر ميكنيم، داره بهمون الهام ميشه :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
لطفا مثل سياستمداران حال حاضر،مغالطه نكن.چه چيز بي پاسخ گذاشته شده؟حتي اگه پاسخها به نظر جامع هم نباشن،اما پاسخ كه داده شده!

يكبار ديگه اخطار ميدم:در سايت هواداري هر چيزي،نسبت به آن توهين نكن.جدا اگه داستان به نظرت زشته،مگه سادو مازوخيستي كه ميايي پست ميزني؟

حتی اگر پاسخ هایم به نظرت جامع نباشند...اما پاسخ داده شده...

به تک تک حروفاتی که در این نظرم مینویسم...منطق دارم...داستان به نظرم زشت است...و با منطق هم میگویم زشت است...العان هم یک کار بر هستم از میان شما در این بحث شرکت دارم...و روی عقیده ی خود با دلیل پا فشاری میکنم...دلایل شما را نیز با منطق رد میکنم...و تایید

احترام و شخصیت شما را نیز محترم شمرده و دلیل میاورم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

توضیحاتی در مورد الهام.

الهام--ملهم

الهام: در دل افتادن.از فرادل رسیدن(لغت نامه ی دهخدا)

ملهم:در دل افکننده.آنکه الهام کند(لغت نامه ی دهخدا)

الهام و یک شعر:

مدحش مرا تلقین کند الهام یزدان هر نفس

در هر دعا آمین کند ادریس رضوان هر نفس

خاقانی

قلم به دستش گویی بدیع جانوریست

خدای داده مر آنرا بصارت و الهام

فرخی

ملهم و چند شعر:

ما طبیبان فعالیم و مقابل

ملهم ما پرتو نور جلال

جلال الدین محمد (مولوی)

خرد که ملهم غیب است بهر کسب شرف

زه بام عرش صدش بوسه بر رکاب زده

خواجه شمس الدین محمد(حافظ شیرازی)

در بالا به صورت تقریبا کامل با واژه ی الهام از لغت نامه ی ده خدا آشنا شدید...

هم اکنون به آیاتی از قران مجید رجوع میکنیم تا بفهمیم الهام در تاریخ چگونه آمده؟

و پروردگار تو به زنبور عسل «وحى» نمود که: «از کوه‏ها و درختان و داربستهايى که مردم مى‏سازند، خانه‏هايى برگزين!

(النحل/68)

ما به مادر موسى الهام کرديم که: «او را شير ده؛ و هنگامى که بر او ترسيدى، وى را در دريا بيفکن؛ و نترس و غمگين مباش، که ما او را به تو بازمى‏گردانيم، و او را از رسولان قرار مى‏دهيم!»

(القصص/7)

و قسم به جان آدمى و آن کس که آن را منظّم ساخته،سپس فجور و تقوا را به او الهام کرده است،که هر کس نفس خود را پاک و تزکيه کرده، رستگار شده؛

(الشمس/7/8/9)

وقتی که بر در بهشت می رسند بر دلهایشان الهام می گردد بایستند و آنها می ایستند. در این وقت از سوی پروردگار ندا می رسد

(داستان های بهارالانوار/ج3/حضرت فاطمه در صحرای محشر)

خداوند، پيامبران را برانگيخت و وحي را به آنان اختصاص داد، و پيامبران را حجت خود بر بندگان قرار داد، تا استدلالي يا جاي عذري براي کسي باقي نماند،

(نهج البلاغه/خطبه ی 144)

روی هم رفته نتیجه آن میشود که وحی فقط به پیامبران اختصاص دارد و الهام به همه...

لوه:

گونه ای که تو و هم نظران تو گفتند میتواند صحیح باشد ولی بدان:

دوگونه است:

فطری

اکتسابی

اگر فطری باشد صالح است و همه از آن یکی برداشت دارند...مثل تعبیر خوابها...

اگر اکتسابی باشد کسب تو میتواند در آمیخته با القای شیطان و حتی جهل ذهن خودت باشد...

یعنی اگر تو به یک میوه ای نگاه میکنی احساس میکنی تند و ترش است...

و کس دیگری نیز به آن نگاه میکند...احساس میکند شیرین و ملایم است...

در این صورت این دو با هم یکی نمیشود و کاملا مشتبه است

الهام بزرگ الهامیست که خداوند به عالم و پدیده ها میکند و الهامات ما در دامنه ی چنین الهاماتی قرار دارند...و جزئی از یک تقدیر بزرگ است...

اگر نور الهام به تالکین شده...پس بی شک ابتدا باید از ورقه های نبوغ و نفسانی و وسوسه ها و هوس ها میگذرد تا به اندیشه برسد...

این ورقه های رنگی دور اندیشه هر چقدر رنگی و کدر باشند به آن میزان اندیشه در نگرش شاهد(چشم) به اطرافش دچار وسوسه ها و نبوغ ها و اختیارات مجهولانه ی خود میشود...

وقتی الهام سراغ اندیشه را میگیرد...باید از میان چنین ورقه هایی عبور کند...نازک کردن یا ضخیم کردن آن به میزان شنوایی و بینایی (عقل) و توانایی (ایمان) است که این دو میتواند این ورقه را حتی از بین ببرد

تا اینجا ممکن است تالکین از الهام برای نوشتن سیل بهره برده باشد...ولی دقت کنید که الهام از جانب خداوند است و مقام خداوند در راس ملهم و حکومت غیب و آشکار قرار دارد...پس چون تالکین آهنگ به افسانه سازی می کند...

ممکن است الهام باشد...ولی وقتی شخصیت خدا را دستکاری میکند...و خدا را در آن دست کاری میکند...به یک باره تمام اختیارات الهامات و ملهمات و نورانی های غیبی و ... در راس اندیشه ی تالکین و در درون لایهای بسیار ضخیم حرکت های نفسانی و نبوغ ناقص فطری مثل جنینی در شکم سیل پرورش میابد...مثل آنکه راستی و درستی خداوند را به یک باره از ذهنش بیرون ریخته...همان شروطی که میتوانست داستانش را به راستی نزدیک کند به یک بار از دستش رفته و از ذهنش بیرون رانده شده...ولی در این میان هنوز یک پل غیب وجود دارد. نبوغ نفس گرایش علاقه های انسانی همواره در معرض شیطان است...یعنی خداوند شرایط درستی را بیرون ریخت و در فقدان این شرایط شیطان محیط خوبی را برای لانه کردن میابد...و بسیار خداوند شرایط درستی را بیرون ریخت و در فقدان این شرایط شیطان محیط خوبی را برای لانه کردن میابد...که نبوغ فطری و به خصوص نبوغ اکتسابی تالکین در معرض جلوه گری های شیطان باشد...و تاریکی او ممکن است در ذهن او لانه کرده باشد...و به این واسطه چه بسا ممکن است این کتاب افسانه ی شما به خاطر دست رسی اکتسابی و فطری شیطان به نبوغ نویسنده ( که ایندو کلید هایی هستند برای فعالیت ها...) مغز ایشان را به کلی بیکار کرده و اندیشه ی آرمانی و آرزو واری تالکین را به جریان انداخته در حالی که راننده ی مغز شیطان است...(چرا؟) چون شرایط راستی و درستی از ذهن نویسنده دفع شده (چرا؟) چون تالکین کل راستی داستان را بر عهده ی نبوغش گرفته...نبوغی که دو بخش استفطری و اکتسابی...راننده ی نبوغ فطری نبوغ اکتسابیست...به طوری که نبوغ اکتسابی همانند علامت های راهنمایی رانندگی است...و نبوغ اکتسابی در معرض وسوسه ی شیطان قرار میگیرد...شیطانی که گرایشات نفسانی نبوغ را مثل شتر رمیده به حرکت وامیدارد...پس نبوغ فطری نیز به آهنگ آن عمل کرده و به کلی داستانی دور از حقیقت ساخته میشود...که غرق شدن در آن مسخی به دنبال دارد...و علاقه بستنش بی فایدگی...

خلاصه شده برای خوانندگان:

الهام از جانب خداوند است تالکین آهنگ به افسانه سازی می کند وقتی شخصیت خدا را دستکاری میکند راستی و درستی خداوند را به یک باره از ذهنش بیرون ریخته...همان شروطی که میتوانست داستانش را به راستی نزدیک کند. خداوند شرایط درستی, را بیرون ریخته و در فقدان این شرایط شیطان محیط خوبی را برای لانه کردن میابد...ممکن است بخاطر دسترسی شیطان به نبوغ اکتسابی,فطری نویسنده اصول گرایی ایشان را به کلی از کار انداخته و به جای آن وصف افسانه را جای گذینش کرده؛ شیرینی به کام اندیشه ی ایشان زیادی نموده و داستان را وسعت داده...در حالی که کلیه ی حقوق الهام به نبوغ اکتسابی ایشان واگذار شده...و خداوند الهام خود را از غیر خود خالی نموده...و شیطان در این فقدان میتوانسته لانه کند...و از طریق علم اکتسابی ایشان, داستانش را مسموم کند...و احتمالا دلیل شیریتی این افسانه به کامتان برابر است با دلیل شیرینی سراییدن آن در نبوغ خالی از الهام نویسنده.

این تعریفاتیست که من کردم...این چند خط چکیده ی آن مطالبیست که از آن بیم دارید...

امیدوارم در گرایش به نتیجه گیری سریع و درست کمکی بکند...درود به اهل درود...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
anarion_d

سلام

خوب تعاریف همه رو دیدیم

و همه هم روی حرف خودشون موندن و موضعی ثابت داشتند

به این نتیجه میرسیم که این بحث به نبوغ تالکبن ربط پیدا میکنه

البته بعضی دوستان(ملکور) میخوان این نویسنده رو به سلمان رشدی و ادم هایی توی این دسته ربط بدن که این غلطه

نبوغ تالکین بیش از این حرف هاست

سیل الهام بوده یا نبوده , افسانه بوده یا نبوده , دور از ذهن نیست

این فکر امید وار کننده ایه

آینده نزدیکه

میگذاریم زمان پیش بره .شاید ی روز نتیجه ی این بحث دقیقا مشخص بشه

با اینکه دوست ندارم اما:

پایان بی پایان این بحث از نظر نویسندش اعلام میشه

امید وارم این بحث واستون به درد بخور بوده باشه. ولی هیچ وقت واسه همیشه این بحث رو تموم نمیکنم

ادامه دارد...............

آناریون دونه داین 8/3/2010

آلدویا، سی‌و‌چهارمین روز از فصل کوایره در تقویم ایملادریس.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
سلام

خوب تعاریف همه رو دیدیم

و همه هم روی حرف خودشون موندن و موضعی ثابت داشتند

به این نتیجه میرسیم که این بحث به نبوغ تالکبن ربط پیدا میکنه

البته بعضی دوستان(ملکور) میخوان این نویسنده رو به سلمان رشدی و ادم هایی توی این دسته ربط بدن که این غلطه

نبوغ تالکین بیش از این حرف هاست

سیل الهام بوده یا نبوده , افسانه بوده یا نبوده , دور از ذهن نیست

این فکر امید وار کننده ایه

آینده نزدیکه

میگذاریم زمان پیش بره .شاید ی روز نتیجه ی این بحث دقیقا مشخص بشه

با اینکه دوست ندارم اما:

پایان بی پایان این بحث از نظر نویسندش اعلام میشه

امید وارم این بحث واستون به درد بخور بوده باشه. ولی هیچ وقت واسه همیشه این بحث رو تموم نمیکنم

ادامه دارد...............

مثال خوبی بود...به نظر من.

تفاوتشان این است که یکی خنجر را از جلو میزند و دیگری از پشت...

و اما اگر تو بحث خود را تمام نمیکنی من نیز دو سوالم را تمام نمیکنم...

درود به شایستگان درود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

برخی پنداشتند که من حرفم را بنا به نظر شخصی مگویم...

و بنا به این توهیناتی را به محبوبتان میکنم...

1

این برداشت قرمز خودتان و بدبینی شماست نسبت به من...

2

این نظرات شخصی من بنا به منطقیست که همگان میتوانند تایید کنند...که وقتی نوبت بیان میرسد...مرا محکوم میکنید...

3

من هرگز نه در انجمن و نه در خارج انجمن به نویسنده توهین نمیکنم...قضاوت شما را هم که مرا مجرم میدانید به مدیر عالمیان بیان کردم..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

من با خوندن این تاپیک فقط به دو تا نتیجه مهم می رسم...

که اونهم اینه که یا تاپیک رو ببندم, یا شناسه کاربری ملکور رو!

واقعا چرا به خودتون زحمت بحث با کسی رو میدید که حتی هنوز سیلماریلیون رو نخونده و دائم سفسطه می کنه؟

به نظر من این تاپیک کاملا بی نتیجه اس.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

بستن تاپيك در نظر من دردي رو دوا نميكنه(با احترام به نظر آرون)

همينطور اقدام دوم!شايد بايد منتظر خونده شدن سيلماريليون توسط ملكور باشيم.ولي مسدود كردنش :D\

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
من با خوندن این تاپیک فقط به دو تا نتیجه مهم می رسم...

که اونهم اینه که یا تاپیک رو ببندم, یا شناسه کاربری ملکور رو!

واقعا چرا به خودتون زحمت بحث با کسی رو میدید که حتی هنوز سیلماریلیون رو نخونده و دائم سفسطه می کنه؟

به نظر من این تاپیک کاملا بی نتیجه اس

پس تاپیک را دو بار بخوان...

یکی به عنوان کاربر یکی به عنوان ناظر

به عنوان نظر کاربر نظر بیجاییست که گفتی...

ولی به عنوان نظر ناظر تخلف است که چرا تا کنون نکردی...

این تاپیک توسط آناریون ایجاد شده است

و مال من نیستناظر تولکاس! ا

(این دور از انصاف است؟)

درود به اهل درود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

باسلام خدمت همه دوستان ببینید به نظر من باید ابتدا نظر سنجی که در ابتدای این مبحث امده است کمی تغییر یابد به نظر من هیچ کدام از گزینه های بالا به خودی خود درست نیست. چون سیل نه میتواند الهام محض باشد در این صورت باید تالکین را یک پیامبر بدانیم که این محال است ونه میتوان گفت که ساخته و پرداخته ذهن تالکینه چون رگه هایی از مکاتب فلسفی وایین های دیگر را می توان در ان مشاهده کرد. به نظر شخصی خود من تالکین با خلق این داستان ها به نوعی می خواست شبه دنیایی را خلق کند تا در ان بتواند شخصیت هایی را که خلق کرده است سرنوشتی را برای انها رقم بزند. وهم از این داستانها می خواست مانند مولا نای رومی افسانه هایی تمثیلی را درست کند تا با تفکر در ان ها بتوانیم فلسفه زندگی وهدف وسرانجام ان را به ما نشان دهد .واما در مورد اینکه میتوان این داستانها را با کتاب های اسمانی تطبیق داد یا نه باید باز هم بگویم که نمی شود به طور محض گفت چنین است زیرا در این داستانها نیز می توان رگه هایی از عقاید انجیلی و توراتی و حتی قرانی را یافت. خوب بلاخره تالکین یک پروفسور تمام عیار ادبیات واسطوره شناسی بوده است وقاعدتا بسیاری از اثار بزرگ ادبی واسطوره ای و مذهبی وهمینطور کتاب های اسمانی ادیان مختلف را مطالعه کرده است.به نظر من اتفاقا می توان بین بعضی از گزاره های دینی ونماد های تالکین در داستا نها ارتباط برقرار کرد مانند خداوارو ,ملکور وشیطان,اینور ها وفرشتگان وبسیاری از نماد های دیگر,مثلا داستان ملکور مارا به یاد داستان شیطان و تمرد او از فرمان خداوند ورانده شدن از درگاه خداوند می اندازد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برن

با سلام

اول اینکه زیاد حرص و جوش نخورید پوستتون خراب میشه!،تا زمانی که دیدتون به اندازه کافی باز نشده همینه(اولین نفر که دیدش بسته است خودمم)،اون یکی یه چیز میگه،این یکی حرف اون یکی رو 100 درصد غلط میدونه و خودش یه چیز دیگه میگه،یکی دیگه میاد میگه شما دو تا 99 درصد غلط میگید من درست میگم و الی آخر....

پس بهتره هر کس اعتقادات خودش رو برا خودش حفظ کنه و سعی نکنه اون رو به بقیه بقبولونه.این بهترین راهه،وقتی با کسی روبرو میشید که به هیچ صراطی مستقیم نیست،بهتره دیگه باهاش بحث نکنید و بذارید با افکار و اعتقادات خودش زندگی کنه ببینه به کجا میرسه...(منظورم شخص خاصی نیست)

ولی از همه اینا گذشته به نظر من،وقتی آرون میگه ارو خدای منه و سیل هم کتاب مقدس من،اول اینکه به خاطر شجاعتش تحسینش میکنم بعدشم در مورد اعتقاداتش هیچ نظری نمیدم نه میگم درسته نه غلطه،اعتقادات همه برام محترمن،وقتی ملکور میگه نه من این چیزارو قبول ندارم و نمیدونم خدا فقط الله و از این چیزا بازم بهش کاری ندارم بگذار هر جوری دوست داره فکر کنه،و به هر چی گمان میکنه درسته اعتقاد داشته باشه...

در نهایت نتیجه میشه اینکه اعتقادات همتون محترمه،برا خودتون نگهش دارید،با این اعتقادات به زندگیتون ادامه بدید،آخر عمری شاید بفهمید اشتباه میکردید یا نه؟اگه هم اون موقع نفهمیدید اون دنیا هم دیگه رو میبینیم،اونوقت دیگه واقعا میفهمیم کی درست میگفته و کی غلط....

کلا زیاد سخت نگیرید،هر چی درست باشه با حرف این و اون غلط نمیشه و بالعکس

:D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :) :) :) :) :) :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
anarion_d

سلام

برن سخت نگیر. قیافه ی روشن فکری هم نگیر :دی شوخی کردم نظررت محترمه

الندیل پدر عزیز آناریون اگه پست های من رو بخونی میبینی من دقیقا به همینایی که گفتی اشاره کردم

پس خیلی ها قبول دارن که base آثار تالکین میتونه الهام باشه؟

درسته؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برن

با سلام.

آناریون اول یه پست گذاشتم اما بنا به توصیه یه نفر که به اندازه تمام ستاره ها دوسش دارم پستم رو ویرایش کردم و جلو خودم رو گرفتم.فقط یه نکته اونم اینکه تا اونجایی که خودم از پست خودم خبر دارم داشتم بچه ها رو دعوت میکردم که زیاد سخت نگیرن اونوقت تو اومدی به خود من میگی زیاد سخت نگیر؟ممنون میشم این تناقض رو واسم حل کنی.

در مورد روشن فکری و اینا هم شاید حق با تو باشه من فقط قیافه روشن فکرارو میگیرم مرسی از اینکه تذکر دادی ;))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
anarion_d

سلام

برن

نمیخوام و نمیخواستم توحین کنم

اگه ناراحت شدی معذرت میخوام

ولی

به نظر من ی روزی میاد که همه اون هایی که تو این بحث شرکت کردن به جواب درست میرسند مطمئن ام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

به به دوکان تفتیش عقاید هم که مثل همیشه به راه است .... ;))

خدایی خسته نشدید از اینکه تو تمام زندگیتون ، علاعقتون ، دیدگاهتون ، سرنوشتتون ، جامعتون ، ربابطتون و ..... دین رو ربط میدن ؟ ;))

اینجا جای این حرف ها نیست ، ولی چرا باید تو سایت طرفداران تالکین هم ، نبرد عقاید ، جنگ اندیشه ها ، مسائل نا مربوط بیشترین پست رو بخوره؟

به روح تالکین که نقطه مشترک هممونه قسم ، از این که تمام زندگیم پر شده از دخالت های بی مورد و بی ارزش . . . بعضی ها که به اسم دین هر کاری میکنن و دست به هر سمتی دراز کرده و امر به مشابهت میدن خسته شدم ... ;))

دوستان ، ما همه متفاوتیم ، دید و اندیشه و تفکر و اعتقادات و ...

تنها نقطه مشترک ما برای اینکه اینجا جمع شدیم ، علاقه به دنیاییه که به اسم فانتزی و به دست تالکین خلق شده .

قرار نیست که همه ما اعتقادات دیگمون رو وارد این محیط مشترک کنیم و به پشتوانه جامعه دین زدمون حکم ارتداد به بقیه بدیم .

حیف از تمامی پست هایی که در آردا خواندم و رنگ و بویی آلوده به آلودگی های دنیای بیرون داشت .

کاش انقدر وسعت نظر پیدا کنیم که بتونیم حضور چند دیدگاه مخالف رو در مقابل خیل عظیم موافقان به ظاهر دانا ، تحمل کنیم .

تو این سایت ، اصول و فروع ، علاقه به تالکین و دنیای مربوط به اونه! اگه قبول داری ، بسمل ! اگه هم نه وسلام ، شمارو به خیر و ما رو به سلامت.

((با عرض پوزش از بزرگان))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi

به نام خداوند

اولا که بسمل معنی ندارد و بی احترامی به کلمه بسم الله است و اولین جمله قران

شما که میگی بعضی اهل دین به اسمش کار ها غیر اخلاقی انجام میدن نباید همه رو به اعمال یک نفر شناخت

به طور مثال من فکر میکنم بعضی ها چون تعداد پست هاشون زیاد شود و کمی فضولی زیاد کنند و در هر موضوعی پست دهند

دین را مسخره میکنند

اگر لازم بود پست را بسته بودند

در مورد حرفی که جناب ملکور زدن که به طور خلاصه گفتن یکتا پرستی با تالکین مشکل دارد اگر در سطح اطلاعات ضعیف

بخوام حرفی بزنم میگن کافر بقیه رو مثل خودش میشناسه که از ضرب المثلی برداشتم

اخه چه جنگی بین تالکین و خداست که تو میگی اونقدر بی احترامی کردن

اگه زنده بود بهش مارک کافری میچسباندی

دیگه زیاد طرفداران حرفه ای تالکین حرف زدن کمی هم یک شخص تازه کار حرف بزنه شما ببخشید

شما مگه قران رو در کشور اسلامی چند بار خوندی که خواستار حفظ بودن قران توسط تالکین و نوشتن بر اساس اون بودی

میگی چرا ملکور رو از اولش نکشت

مگه کم کثافت کاری میکنن که خداوند کاری ندارد

میگی با یکتا پرستی مخالفه

پس چرا نوشته ارو ان یکتا

ولش کنید حرف ها چرت و پرت رو اما نه به صورتی که ارون اشتباهی گفت مثل نام ایدی

تالکین خدا ساخت واصه جهان خودش انصافا اشتباه کرد

اما چرا خدا خودش رو ارتباط نداد به دنیا خودش

ترسید فرداش بلند بشن بگن تو کی که خداوند رو تفسیر میکنی

برخی مسائل در مورد خداوند از درک ذهن عموم خارج بود

تو اگر طرفدار تالکین چرا میگی کافر بود

اگه طرفدار تالکین کافری پس خودت کافری

در صورتی که تالکین کافر نیست و کافر فکر میکنه بقیه کافر هستن

نکنه انتظار داشتی تالکین روضه بخونه

یا ارباب حلقه ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi
به به دوکان تفتیش عقاید هم که مثل همیشه به راه است .... ;))

خدایی خسته نشدید از اینکه تو تمام زندگیتون ، علاعقتون ، دیدگاهتون ، سرنوشتتون ، جامعتون ، ربابطتون و ..... دین رو ربط میدن ؟ ;))

دوکان نیست

نکنه مخالف خداوند و قران و اسلام شدی

یا ارباب حلقه ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi

تو این سایت ، اصول و فروع ، علاقه به تالکین و دنیای مربوط به اونه! اگه قبول داری ، بسمل ! اگه هم نه وسلام ، شمارو به خیر و ما رو به سلامت.

جناب تولکاس اخراج میکنند شما با تعداد پست ها به دیگران شمشیر نکشید ;)) ;)) :-

واصه خودتون بده چون همه جناب arwen نمیشن ;) ;)) ;))

حیف اون خرجی که به نام کاربری غلط گذاشتی :D :x :D :x

شنیدم اونقدر پست اضافی میزنی که وقت نمیکنی بسمل رو لااقل بسم الله بنویسی :-? :- :-

همه میدونیم که اصول علاقه به تالکین و به خاطر اونه که سعی در رفع ابهامات میکنن ;) :-

اخه اگه بحث رو جمع کنن که تو نمیتونی پست اضافی بزنی و مشکل میشه ;)) ;)) ;)

یا ارباب حلقه ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...