رفتن به مطلب

جستجو در انجمن

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خلقت'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای شورای ماهاناکسار

  • خبر
    • اخبار
  • دروازه های والمار
    • تازه واردین
    • حلقه سرنوشت
  • مباحث کتاب ها
    • شورای خردمندان
    • تالارهای دایرون
  • اقتباس‌ها
    • سینمای تالکین
    • موسیقی
    • بازی‌ها و سرگرمی‌ها
  • بخش طرفداران
    • نظرسنجی ها
    • مربوط به طرفداران
    • سرزمین میانه
  • دنیای فانتزی
    • ادبیات فانتزی
    • موجودات فانتزی

جستجو در ...

جستجو به صورت ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین به روز رسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

پیدا شد 5 نتیجه

  1. anarion_d

    سیلماریلیون، الهام یا تخیل ؟

    من برای اثبات حرفم دلیل محکمی ندارم ولی بهتر بدونید.... خیلی از شعرا و نویسنده ها الهاماتی بهشون میشده و این الهامات دریچه ای واسه نوشتنشون میشده تالکین ما میتونه جز یکی از این نویسنده ها باشه. اون برای اینکه از کارش در مقابل افراطیون محافظت کنه ائا رو به وجود اورده,ارو,ملکور و...... . داستان های سرزمین میانه زیاد دور از زهن نیستند (الهام گونه ای از وحی است که به کسانی که پیامبر نبوده اند ابلاغ میشده که الهام درجات مختلف دارد......) حرف ها ودلایل ام زیاد اند دوستان علاقه مند سوال هاشون و نظراتشون رو بگند تا پاسخ همشون رو بدم کسانی هم که موافق اند دلایلشون رو بگند مخالفین دلایل محکم بیارید جون دلایل من محکم اند تولکاس عزیز حالا title خوب شد.
  2. مونت آو سائرون

    آردا پایدار است.

    سلام به دوستان. در کل بگم خودم به شدت از اینکه بخوایم یک دنیای تخیلی رو زیادی به دنیای واقعی نزدیک کنیم بیزارم اما گفتم یک بحثی باشه دیگه. ازتون میخوام استدلالات بنده ی حقیر رو در باب اثبات جاودانگی دنیای آردا دقیق بخونید، نه سرسری بلکه کامل. اگر استدلالات بنده رو قبول نداشتین که خوشحال میشم در موردش بحث کنیم اما اگر قبول داشتید میخوام که از این متون به عنوان اثبات جاودانگی آردا برنابر برهان مونت یاد بشه :| ضمنا ممکنه خیلی از شمایان اعتقاد داشته باشید که آردا پایدار هست و رستاخیز ندارد اما مهم قبول داشتن این موضوع بنابر استدلالات زیر هست. راجب این استدلالات میتونیم بحث کنیم. :| به نام خدا. جهان آردا پایداراست. (رستاخیز ندارد.)(ساکنان آردا از دنیایی به دنیای دیگر نمی روند.) چرا جهان آردا پایدار است؟ بگذارید جواب این سوال را با جواب عکس آن در مورد جهان حقیقی ما انسان های حقیقی جواب بدهم. اهم...جهان ما ناپایدار است!چرا جهان ما ناپایدار است؟ زیرا خداوند متعال انسان را برای زیستن در کنار خودش آفرید ولی به خاطر نافرمانی آدم و حوا، آنان را مجازات کرد و در دنیا قرارداد. جهان انسان(ما) ناپایدار است تا او بتواند دوباره نزد آفریدگار برگردد و به هدف خلقت خود یعنی بودن در کنار پروردگار برسد. اما چرا دنیای آردا برعکس دنیای ما، پایدار است؟! زیرا هدف خلقت ایوواتار از انسان ها و الف ها، زیستن در کنار خودش نبوده و حتی میشود گفت آفرینش اینان تقریبا ناخواسته بوده، تقریبا! ملکور با اراده ی شخصی آهنگ را برهم میزند و کشمکش بین ملکور و ایلوواتار بالا میگیرد تا اینکه ایلوواتار با نغمه ی سوم خود دست به آفرینش الف ها و انسان ها میزند. با این تفاسیر بعید است هدف خلقت فرزندان ایلوواتار را رسیدن به مبعود دانست. هدف خلقت اینان همانند خلقت ما انسان های حقیقی نبوده. ایلوواتار جهان پدیدآمده توسط آینورِعصیانگر را می بیند و تصمیم میگرد در این جهانی که ناخواسته و علارغم میل او به وجود آمده، موجوداتی قرار دهد. پس جهان آردا پایدار است و به همین دلیل است که میبینیم الف ها نامیرا هستند و حتی در صورت کشته شدن و رفتن در تالارهای ماندوس میتوانند مجددا این اجازه را بگیرند تا در کالبدی جدید دوباره حضور یابند اما ایلوواتار برای انسان ها سرنوشتی مخصوص در نظر گرفته. تالکین نوشته تنها ارو میداند سرنوشت انسان ها بعد از مرگ چگونه است. و خب میدانیم که هابیت ها نیز در اصل انسان هستند.( خویشاوندان نژادی انسان ها/ رسته ای جدا از انسان ها) پس سرنوشت اینان نیز بعد از مرگ بسان آدمیان است. و اما دورف ها چه که نامیرا نیستند و حتی در مورد وقایع بعد از مرگ آنان نیز هیچ سخنی به میان نرفته؟! ایلوواتار تصور وجودداشتن دورف ها را نداشته و آنان را ائوله از سر نافرمانی میآفریند که حتی با نارضایتی ایوواتار مواجه میشود. بنابراین برای دورف ها هیچ سرنوشتی بعد از مرگ نیست زیرا جهان آردا برای اینان خلق نشده بوده. دورف ها از لحاظ سرنوشت بعد از مرگ حکم حیوانات را دارند که زندگی آنان محدود به دنیاست یا شاید بعد از مرگ سنگ میشوند. جمع بندی: پس چرا دنیای آردا پایدار است؟! 1- زیرا هدف خلقت فرزندان ایلوواتار رسیدن به معبود نبوده. 2- متوجه هستیم که تمامی موجودات آردا نامیرا هستند به جز انسان ها که مشخص نیست ایلوواتار چه سرنوشت ویژه ای برای آنان در نظر داشته که به مام ربطی نداره. :دی و دورف ها که سرنوشتی شبیه حیوانات و گیاهان و درختان دارند که زندگی آنان محدود به دنیاست. ضمنا در دوران چهارم، ملکور کشته میشه و آردا و والار دوباره جوون میشن به گفته ی خود ماندوس. که در این زمان توسط آینور و انسان ها دو موسیقی نواخته میشه که ماندوس میگه هیچ کس از احوال آردا بعد از موسیقی دوم خبر نداره که حرفی هم از نابودی آردا نزده.... پس خبر نداشتن دلیل بر نابودی نیست. ضمنا اگر بخواد آردا نابود بشه چرا دوباره همه چیز باید جوون بشه. ________________________________________________پایان... اوففف!...پدرم دراومد تا اینارو نوشتم. کلانش من اطلاعات زیادی راجب نکات ریز آردا ندارم. فقط یک سری کلیات رو میدونم. چنانچه اشتباه کردم جایی یا حرفی رو قبول ندارید، بینهایت مسرور میشم با احترام متقابل راجبش حرف بزنیم. :| متشکر!
  3. مَنوه سلیمو

    والار، خالق یا مخلوق

    با سلام به پیروان خستگی ناپذیر تالکین!!! مدتی قبل توی سایت (فکر میکنم شورای خردمندان) یکی از دوستان راجع به اینکه والار توانایی آفریدن ندارند یه پست داده بود از طرفی دیگه میدونیم که آئوله آهنگر بود که دورف ها را آفرید . ممنون میشم یه توضیح بدید...
  4. Melkor Morgoth

    آتش زوال ناپذیر

    دوستان...در مورد بودن یا نبودن آتش های زوال ناپذیر حرفی را دارم... دوستان اگر دقت کنین...بعد از این که ارو والار را آفرید و دشمنش را نیز...بر این بپردازیم که ایا وجود این گونه آتش ها آیا تاثیری دارند؟...اگر دارند...پس در آن بخش...فقدان خدای آردا به چشم میخورد...که عمور خودش را به زیر دست ضعیف تر از خودش سپرده ... درسته که به قول دوستمان تولکاس وجود یک آدمی که یک چشم بینا داره و یک چشمش کوره در شهر کوران ... میتون با اون وضعیت پادشاهی کنه...بله و من قبول دارم ... ولی بحث خدایی که میاد این به جای خودش ... خدا هیچ وقت سوء استفاده نمی کند...این رفتار از یک خدا... بعیده ... سیلماریلیون باعث شده ما بر خدا صفت های جمع بدیم...در صورتی که فلسفه گفته خدا یکیست...نمیپردازم بر بحث هایی که قبلا اشاره شده...ولی این که وجود والار چه تاثیری دارد...اصلا چرا باید والار باشند؟...در سیلماریلیون هست که ارو با آهنگ افکارش آینور ها را بیدار کرده و به هر کدام نتی را آموخته و شروع به نواختن میکنند...دقت میکنید؟ "گفته با آهنگ افکارش" ... چه نیازی بود که حتما گروه نوازندگان"والار "باشند... مگر آنها چه چیزی دارند...معیار های ارو برای ساختن دنیایی مثل آردا چیست ... که والار را برای ساختن بیدار کرد؟ چرا ارو مستقیما آردا را نساخت و حتما باید والار میزدن و ارو میساخت و میبافت... چرا "باش" را همان اول نگفت؟ ارو میتوانست مستقیما با همان آهنگ افکارش آردا را بسازد... چه دلیلی داشت که حتما دو جانبه عمل کند؟...از قدیم گفتن یک دست صدا ندارد...بله دست است..ولی خدایی این چیز ها را اندک و کوچک میداند...زیرا باش یعنی باشد...یعنی همین که "گفته"..یه دست صدا دارد... پس دارد" در صفت خدایی هیچ نقص و هیچ کم و "ناکافی بودن" وجود ندارد پس ارو همان اول هم میتوانست که آردا را بدون حضور والار بسازد...چرا باید این والار وجود داشتن...تا هم جهانی که "ائا" هست را خراب کرده و هم در میان خدمت کارانش بی نظمی ایجاد کنند... بعضی ها میگویند که "در وجود ملکور پلیدی است...و در پلیدی خیری است که من و تو نمیدانیم..." چندی پیش من سوالی را پرسیدم که به وجود بیهودگی ملکور اشاره میکرد...و این که ارو میتوانست آن را نیافریند...تا به دیگر والار ها آسیبی نزند... اکنون میپرسم...دیگر والار ها چه نیازی بود که وجود داشته باشند؟ ... یعنی این بیهودگی به والار ها ی دیگر هم سرایت کرده...و نصبت میدهم ... یعنی ملکور تنها نیست...بلکه دیگر والار نیز امکان بیهودگی دارند...در کل داستان تنها سه نوع نژاد وجودشان ثابت شده تر بود...یکی الف یکی انسان یکی دورف ولی آینور ها والار های آن ... هیچ نیازی نبود که باشند...آنها از آردا را ساختند...و در آن قدم زدند...در صورتی که ایلووتار خودش نیز میتوانست آردا را بسازد...چرا آردا را در دو مرتبه ساخت...اکنون که آنها وجود دارند...اگر به درخواست ارو از بین بروند...آیا آردا را فرقی خواهد کرد؟...نیازی نبود که شیطان ملکور باشد...و والار سازنده ی آردا...پس خدایی ارو چه شد؟...ارو تنها کاری که میکند این است که به ساز والار دنیا بسازد...و به آن نگاه کند...آیا این فقدان خدا نیست؟...یک لحظه نژاد آینور را کلا از صفحه ی داستان بردار ... آیا آردا نابود میشود؟ یا میماند...؟ اگر آردا نابود شود...پس فقدان خدا در آنجا بود...و ارویی که خداست...خدایی نمیکرد...و این جفا در حق بندگان خودش است ولی اگر آردا باقی ماند...پس چه نیازی به موسیقی والار بود... این که والار موسیقی را بیاموزند و بنوازند بهتر است یا این که ارو خودش با آهنگ افکارش...به جای این که والار را بسازد..اینبار .آردا را میساخت... چرا باید و باید والار وجود داشته باشد؟ مگر ارو به آنها نیازی داشت؟ بودنشان با نبودشان چه تفاوتی داشت...؟ اگر ارو به جای این که وقت بگذارد تا آینور را بیدار کند...با همان آهنگ افکارش بهتر نبود که دنیای آردا را بیدار کند؟ اصلا والار برای چه آمدند؟
  5. آرتاس منتیل

    آهنگ آینور، نوای سرنوشت آردا؟

    درود... بد نیست بدونیم که دنیای تالکین ابتدا فقط آوا و صدا بوده...نوایی که ایلوواتار میخونده و آینور هم باهاش میخوندن ولی بعد کم کم ملکور که نمی تونسته روشنایی و زیبایی آهنگ ایلوواتار رو درک کنه یه ساز دیگه میزنه و یه آهنگ دیگه میخونه و چون بین آینور ملکور از همه تواناتر آفریده شده بود خود به خود آهنگ آینور متوقف میشه ولی ایلوواتار به آوازش ادامه میده و ملکور مبهوت و ساکت میشه...این اتفاق سه بار تکرار میشه و هر بار شدید تر از بار قبل... تا اینکه ایلوواتار وقتی خودسری و لجاجت ملکور رو می بینه گستره ی بینش آینور رو از شنوایی به بینایی گسترش میده و اونا رو وارد آردا میکنه تا نتیجه ی آهنگ رو در عمل ببین... در واقع ایلوواتار میخواست با فرستادن اینور به آردا بهشون نشون بده هیچ کاری خارج از اراده ی اون و آهنگ آینور که نواخته شد نمی تونن انجام بدن که این خودش فلسفه ی عمیقیه که با وجود تلاش های ملکور بار ها در داستان اثبات میشه... توی این تاپیک میخوایم ببینیم آیا هر آنچه در آردا اتفاق می افته نشئت گرفته از آهنگ آینوره یا نه...از ماجرای جنگ های والار و الف ها با ملکور گرفته تا طغیان نومه نور و ماجرای حلقه های قدرت و تسلط سائورون بر سرزمین میانه... آیا همه ی این ها از پیش تعیین شده بود؟ آیا آهنگ آینور و اتفاقای که در حینش افتاد بیانگر تاریخ آردا هست؟
×
×
  • جدید...