رفتن به مطلب

نظر شما در مورد سیلماریلیون؟  

89 رای

  1. 1. نظر شما در مورد سیلماریلیون؟

    • سیل الهام بوده
      38
    • فقط ساخته و پرداخته ی ذهن تالکین بوده
      40
    • از آثار نویسنده های دیگه درست شده
      3
    • نظری ندارم
      8


Recommended Posts

Melkor Morgoth
اين كه بحث وارد اين قسمت ها شد،دليلش خود تو بودي.

تو اون قسمتي كه نقل قول از حرفاي من زدي،خود من گفتم كه قبول دارم كه اينا اتفاق افتاده به واسطه قرآن.

پس انقدر به اهل كتاب بودن من يا نبودنم گير نده.نه تو نه هيچ كس ديگري در اين حد نيست كه بخواد در اين مورد نظر بده.فقط خدا ميتونه و همون هم كافيه.

اما در مورد عكس:يعني جنابعالي بياي بگي از قرباني كردن ابراهيم عكس داري،بنده بايد قبول كنم؟ :D

در مورد عكس اجنه و... كه جديدا زياد هم شده يه چيز ميشه گفت:اين چيز ها بستگي به نوع نگاه آدم داره.يه زماني ميگفتن عكس امام رو روي ماه ديده اند!!!!!! خب همون موقع ها ما يك دوست خانوادگي داشتيم كه ميگفت:اتفاقا من عكس ايشون رو روي خلا فرنگيم ديدم!ازش عكس هم گرفته بود!خب كدوم اينا اصلا ربطي به شخصيت اون بزرگوار داره؟هيچ كدوم!يكي اون طور در موردش فكر ميكرد،يكي يه جور ديگه.

در مورد اين كه گفتي فقط موافقان بحث بايد جوابت رو بدن:به نظر ميرسه هنوز با قوانين فروم ها آشنا نيستي.اينجا هر كس كه نظري داشته باشه و البته نظرش رو قابل بحث ميدونه،ميتونه نظر بده.صد البته اگه آناريون خودش پاسخ بده بهتره،اما هر كس ديگه هم ميتونه اين كار رو بكنه.

علت این که از خود خود قران دارم چند آیه مثال میزنم...هم همین حرفاته..وگرنه من خودمم میتونم جوابتو بدم...ولی تو قبول نمیکنی...با قران جواب میدم...که حرفی نداشته باشی...(اگر اهل کتابی)

در مورد عکس باید بگم..

عکس از مکان هایی که وقایع بزرگ روخ دادن هست...

مثلا قبر حضرت آدم در نجف هست

قبر حضرت یوسف در اسرائیل یا فلستین است

مقبره ها هستن...و برای کسایی که

واقعا اینا برای کسایی که این اتفاقا را باور دارن...قابل قبولن...

ولی باز یکی مثل تو میاد میگه: تو تایخ نیست

در صورتی که کتاب ها و لوح های تاریخی هم کشف شده...

تو که به ابراهیم نوح موسی عیسی میگی داستان

خواهش میکنم به بقیشم بگو داستان

چون از اونا هم عکس یا پوستر نیست

من نمیدونستم برای قانع کردنت باید فیلم جشن عروسی امام علی یا کلیپ سر بریدن حضرت ابراهیم را میاوردم..

اگر واقعا اهل کتاب بودی که نیازی به این چیزا نبود...همه چیز رو که نباید دید تا باور کرد...بعضی چیزا را میتونی نبینی و بپذیری...حالا نخواستیم باور کنی...

اگر اهل کتاب بودی که نیازی به عکسو کلیپو پوسترو جاهای مقبره ها بارگاه ها نبود...

چه رسد به ایمان...

البته من تحمیل نمیکنم...

بلکه معرفی میکنم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
elros

تا حالا کسی نتونسته دلیل محکمی بیاره که به تالکین الهام شده.

و خوب کسایی که هنوز معتقدن به تالکین الهام می شده باید سعیشون رو بکنن تا بقیه رو قانع کنن.

اما به نظر من بهتره قبول کنیم

که به تالکین الهام نمی شده مگر اینکه عکسش ثابت شه.

و اثباتش هم به عهده ی معتقدین به الهام هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

الروس جان قربون آدم چیز فهم...

حالا نخواستیم...که قانع کنه.

لا اقل ثابت کنه...

همونم بسمونه...

الروس جان اسم تاپیکو نگاه کن

بعد حرف های آناریون رو نگاه کن در اولین پست خودش...

اولشو با آخرش مقایسه کن:

من برای اثبات حرفم دلیل محکمی ندارم ولی بهتر بدونید....

این اولش...

اینم آخرش:

مخالفین دلایل محکم بیارید جون دلایل من محکم اند

حالا اسم تاپیکو ببین:

سخنی بی دلیل و مدرک که اما ارزش خوندن داره

نظرتون چیه؟

بلا اخره دلیلاتون محکمه یا محکم نیست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون

خدا پشت همه چیز است و همه چیز خدا را پنهان میدارد همه ی اشیا سیاه و همه ی مخلوقات حاجب ماورائند.

دوست داشتن یک چیز شفاف ساختن ان است.

تولکاس......بزرگ ما......

من نگفتم ایده ی داستان وحی بوده. عرض کردم ارزشها و ارکان اون چیزیه که بصیرت تالکین در ک میکرده.

وقتی که حافظ یه شعر برای شاخه نبات میگه با اون شعر عرفانی که همه معتقد ان مایه ای از الهام داره از نظر سبک و شیوه ی نگارش فرقی با هم ندارن و میشه از روی قراین اونا رو به یه نفر نسبت داد. الهام این شکلی هرگز در سیاق کار نویسنده دخالت نمیکنه. من میگم این داستان کاملا مخلوق دست تالکینه اما خلقت طبیعت سبز چیزی کار دست و قلم نیست تالکین یه چیزایی فهمیده برای همینه که سخنش به دل میشینه.والا من هفت ساله زور میزنم که مثل اون بنویسم اما اخرش هرچی نوشم می سوزونم .

این که میگن از طبیعت الهام گرفتم یعنی چی؟ نه اینکه یه پاکت از اسمون بیفته یا فرشته ای نازل بشه.

تو همین اردا چند بار گفتیم که از خوندن اپار تالکین خسته نمیشیم یا این کتابا با گذشت زمان کهنه نمیشن....

برای لایتناهی چیزی از ابدیت لازم است ( هوگو).

این که ایده ی داستان وحی بوده توهین به تالکینه. این روش بعضی نویسنده های ایرانیه که چیزی از نویسندگی نمیدونن.

اگه تالکین چیزی از ماوراء داره خودش پیدا کرده. با بصیرت خاصش.... والا معلومه که نگاه بشر به اطرافش نوعی اشتراک ثابت داره.

مدرک من خود اثره و گواهی دل مخاطبانش. ادم که همینطوری خالق والینور نمیشه.

ان دل که پریشان شود از ناله ی بلبل

در دامنش اویز که با وی خبری هست

یه نفحه از حقیقت قلب تالکین رو اینطور صیقلی کرده. و اگه ابنقدر به دل مینشینه برای اینه که در بطنش خبری از گمشده ی ما هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

سيمين عزيز،اين بهترين پستي بود كه تا حالا تو اين تاپيك ديدم.

اين حرفت رو كاملا قبول ميكنم.اما اين حرف به نظر مياد كه با پست هاي آناريون و مهدي و حتي پست قبلي خودت(حداقل در مورد شيوه نگارش) فرق ميكنه.

واقعا عالي بود :D :D

من با اين موافقم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
خدا پشت همه چیز است و همه چیز خدا را پنهان میدارد همه ی اشیا سیاه و همه ی مخلوقات حاجب ماورائند.

دوست داشتن یک چیز شفاف ساختن ان است.

icon_redface.gif

خسته نباشی

این حرفت دقیقا خلاف خرد عرفانی و یا خداشناسیه...

چون میگن اگر به مخلوقات خدا نگاه کنی...میتونی خدا را هم بشناسی...

همانطور که خدا میگوید در چیز هایی که آفریده شده برای قومی که فکر میکنن نشانه هست...

یادم نیست کدوم آیه ولی این آیه ها همه هستن...و بینشت کاملا بر عکس اون چیزی هست که تو میگی...

تو اسرار دای که بگی این ماوراء تالکین خیلی بهش لطف کرده...در نهایت نخواستی بگی که ارو را که الهام کرد..و فقط حرف های گذشته را باز نویسی کردی...

در عجبم که تولکاس به چه چیز این پست شیفته شده...حال که صد جور دلیل در پست های بنده هست ... و همه بی ارزش میدوننش... (حتی نمیخوننش)

اگر داستان تالکین کمترین دخالتی با ماورا داشته باشد...باید اثبات و توضیح داده شود...

اگر هم ثابت شد الهام وجود دارد...(چه مستقیم چه غیر مستقیم)

باید منبع الهامات...شناخته شود

شما به سوال من پاسخ نمیدین..

لا اقل این یکی رو جواب بدین:

یه تعریف از الهام را بهم ارائه بده

اصلا بگو الهام یعنی چه...

انگار من نمیفهمم...

تو بهم بگو

الهام چیست؟icon_cool.gif

icon_confused.gificon_confused.gificon_confused.gif

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

jتوي اون پست قبلي سيمين گفته كه تالكين از طبيعت الهام گرفته."الهام گرفتن" با "الهام شدن" فرق داره.

الهام گرفتن در معناي تحت الفظي به معناي خرد در مورد چيزي و برداشت از اونه.پس لزوما ماورايي نيست.

اول خيلي از فيلم ها يا كتاب ها احتمالا ديدي:"با الهام از ...."

خب اين باعث شد كه من حرفشون رو قبول كنم.چون جنبه ماورايي قضيه نفي ميشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
jتوي اون پست قبلي سيمين گفته كه تالكين از طبيعت الهام گرفته."الهام گرفتن" با "الهام شدن" فرق داره.

الهام گرفتن در معناي تحت الفظي به معناي خرد در مورد چيزي و برداشت از اونه.پس لزوما ماورايي نيست.

اول خيلي از فيلم ها يا كتاب ها احتمالا ديدي:"با الهام از ...."

خب اين باعث شد كه من حرفشون رو قبول كنم.چون جنبه ماورايي قضيه نفي ميشه

اگرم حرفی که میگی درست باشه...

یعنی الهام نوعی برداشته یعنی برداشت ذهنی...نه گرفتن

الهام...

بلکه این ذهنه که خودش در خودش اینا رو داره...

و با دیدن چیزی اونو به خاطر میاره...

مثلا اگر من بگم

2 2 تا

تو خیلی سریع یاد چهار میوفتی...

در صورتی که من فقط دو تا دو نوشتم..

و تو یاد چهار افتادی

بسیار..خوب....ببینیم..سیمین میگه

سیمین...

اینم نظر شخصی توهه و دید گاه تو...

باید ببینیم نظر نویسنده ی خود تاپیک که آناریون باشن چیه؟

که پیداش نیست...

یه چیز دیگه..

سیمین

اگر چیزی برای تالکین قابل درک است و برای ما نه..

دروغه..

زیرا ما هم مثل اون یه بشریم..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo
اگر چیزی برای تالکین قابل درک است و برای ما نه..

دروغه..

زیرا ما هم مثل اون یه بشریم..

اين چه حرفيه؟

تو نظريه هاي فيزيك كوانتوم رو درك ميكني؟

اگه نكني (كه كم نيستن افرادش) يعني دروغه.

خدا تو قرآن ميگه"... براي كساني كه ميبينند""...براي كساني كه درك ميكنند" يعني كساني هستند كه درك نميكنند.پس اون حرفا دروغه؟

اطفا نگو كه كساني كه درك نميكنند،يعني ستم كارند و كافر.منظورم اين نيست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

اين چه حرفيه؟

تو نظريه هاي فيزيك كوانتوم رو درك ميكني؟

اگه نكني (كه كم نيستن افرادش) يعني دروغه.

خدا تو قرآن ميگه"... براي كساني كه ميبينند""...براي كساني كه درك ميكنند" يعني كساني هستند كه درك نميكنند.پس اون حرفا دروغه؟

اطفا نگو كه كساني كه درك نميكنند،يعني ستم كارند و كافر.منظورم اين نيست.

میگی این چه حرفیه؟

اگر منظورت از فیزیک متافزیک باشه که یه چیزی...

واون مثالی که در قران است

بله کاملا درسته..

ولی دل اونا سنگه...

لا اقل سنگ هم از زیرش یه چشمه جاری میشه و بلا اخره از بین میره..

ولی آنها خود خود را به خواب زدن...و خودشونو کر وانمود میکنن...

یعنی خودشون قابلیت و پذیرش را در وجودشون کشتن

به قول خودت کسی که خودشو به خواب زده...نمیشه بیدارش کرد

حالا هم کسی که خودشو به کری زده...و کوری...و لالی...نمیشه چیزی بهش فهموند..

حتی اگر کم بیاره هم...میگه نه..

منظور منم در اونجا استعداد است...

یعنی هر چی که باشیم..یه بشریم..و اگر بخواهیم...میتوانیم...

حرفم با کسانی است که میخواهند..

اگر کسی بخواهد و نتواند..

این دروغ ست

پس اون به درستی نتوانسته بخواهد...

تالکین اگر با الهام...و اگر با ماوراء...این پروژه ی داستانی را تکمیل کرده...

بلا شک شنگول منگول...و بقیه ی داستانا هم به این شکل در میان...

وجود یک خدای جداگانه در سیلماریلیون...نظر منو به این جلب میکنه که امکان الهام...و ماوراء را

از اون بگیرم...و به داستان هایی مثل شنگول منگول بدم..

به معنای دیگر...

اگر داستان الهامه...

بهترین الهام داستان شنگول منگوله

که مورد توجه خیلی از کودکان پاک دل قرار گرفته...

داستان داستانه...

نه سیمین

نه آناریون

و نه مهدی...

هیچ تعریف درستی از الهام را تا این لحظه ارائه ندادند..

لیکن بر این معتقدند که بخواهی نخواهی الهام است...و ماوراء

ببخشید اگر به بزرگی داستان میگین ماوراء

اگر منم از العان شروع کنم به چاخان بافی...

تا آخر عمرم یه چیزی میسازم که صد تا سیلماریلیون را تو جیب پشتیش گذاشته...

مدعی الهام هم نمیشم...

شما یا به درستی نمیدانید الهام یعنی چه

یا اصلا نمیدانید سوالتان چیست

یا بی دلیل و مدرک رجز میخوانید که این الهام است

من از داستان هری پاتر متنفر شدم به خاطر یه چیز...

آن هم گوناگونی خدا بود...

اله ...

جاهلانی قبل از شما بودند که آنها هم همین حرف ها را تکرار میکردند...

ولی فقط در عالم واقعیت...و اونو به واقعیت نصبت میداند...

شما هنوز نمیخواهید بگویید :

الهام چیست؟

از طرف چه کسیست؟

تالکین الهام را از موسیقی گرفته یا از خدا یا از طبیعت یا از چه کسی؟

صادقانه ترین الهام ها از طرف خداست...

چیزی که شما الهام نامگذاری میکنید تنها یاد آوری و القای نوعی خاطره و ماجرا بر شماست

مثلا آهنگ...شما اگر یه آهنگ رپ گوش بدین...نوشته هاتون همیشه یه جوری میشه که انگار شکایت دارین...

و اگر آهنگ ترسناک..انگار که در میان نوشته هاتون لحن تحدید به چشم میخوره...

اگر هنگام گوش دادن آهنگ غم انگیز داستانی بنویسین...

بلا شک یه داستانی خواهی نوشت که شبیه داستان بینوایانه...

موسیقی بهترین نوع القای احساساته...

تالکین از احساس خودش چیزی را نوشته...

و تنها با طبیعت...یا هر چیز دیگه ای..احساس خودشو شعلور کرده...

در این خصوص باید ببینی که تویی که میگی الهام...منظورت از الهام چیست...

اصلا الهام چیست...تو هیچ کدام از اینهارا شرح ندادی...تنها بر این پافشاری میکنی که تالکین یه چیزی از سوراخ آسمون

به دست آورده...

اگر تو معتقدی که تالکین الهام گرفته...من منکرش نیستم...ولی الهام در نظر تو یعنی چه؟...منظورت از الهام چیست...

من نمیتونم تا زمانی که تو این مشروح ها را به دست نیاوردم...جوابی قاطع را برای تو بدم...پس اگر جواب بدم...هم تو ضرر میکنی هم من....

الهام بعضی جاها از آهنگ به دست میاد...

مثلا یکی یه آهنگ غم انگیز گوش میده میاد یه داستان بینوایان مینویسه...

الهام بعضی جاها از منظره به دست میاد...

تو یه منظره ای را میبینی...و در باره ی اون داستان مینویسی...

الهام گه گاهی از نقاشی به دست میاد

اینایی که گفتم الهام نیست...ایده هست...ایده یعنی یه چیزی که از خلاقیت خود آدم...به شکلی که احساسات فرد امر میکنن به دست میاد...

مثلا

تو با دیدن شکنجه ی زندانی ها..یاد یه داستانی می افتی که در اون مثلا یه نفر میوفته زندان و با تحمل...بلا اخره آزاد میشه..و پدر نگهبانارو در میاره...

این یعنی ایده...ایده هم از احساسات و نبوغ خود آدم به دست میاد...

الهام چیزی فراتر از ایده است

وقتی کسی یه داستان مینویسه..

متوجه میشه که برای کامل کردنش...بهتره که برای هر شخصیت داستان

یه بیوگرافی بنویسه...

بانوشتن بیوگرافی...مجبور میشه تا پدر پدر پدر پدر بزرگش هم طراحی کنه و حتی برای هر کدام یه زندگی نامه بنویسه...

سر آخر مجبور میشه به ابتدای خلقت بپردازه..

و اونجا رو هم با یه مشت پردازش ذهنی پرکنه...

میخواد برای هرکدام نامی را انتخاب کنه..

انقدر اسم میگذاره..که دیگه ذهنش خسته میشه..

زبان میسازه..

و با زبان ساخته شده..اسم های از من درآوردی روشون میگذاره...

و ورد ها و جادو های عجیبی را توی داستانش جای میده...

سر آخر هم مجبور بشه که خدا را طراحی کند...

خدایی که سر پا یکیست...و نه در داستان..نه در جادو نه در زمین و نه در آسمان..نه در نوشتن و نه در گفتن و نه در پنداشتن...غیر از یک خدا...و از یک جنس...و از یک خدایی...دومی وجود ندارد...اگر هم کسی مدعی شد...حتما جاهل است...این چیزیست که نه تنها من...بلکه تمامفیلسوف ها و علم ها هم به آن پی بردن...

پس گو اگر خدایی وجود دارد(که حتما است) تنها یک خداست...

ولی الهام و این تاپیک شما آن را تکذیب کرده و به نوعی مشرک میکند...

زیرا...

اگر معتقدی به تالکین الهام شده...

باید بدونی..یک سر تمام الهامات...با واقعیت گره خورده...

تالکین از طبیعت الهام نگرفته..

زیرا خدایی که طبیعت را آفریده...خدای تورات انجیل و قران است...که همان الله است...

بگذار من برات یه تعریف از احساسات و الهام بگم...

احساسات هر انسانی همانند یه ورق شیشه ای رنگی است ...

رنگش به مثال برداشتش... نوری که از آن (به رنگ ورق) تبدیل میشود

همان الهام است...این ورق شیشه ای دور تا دور مغز تو را فراگرفته...

الهام الهام است...ولی اگر از روی یکی از این ورقه های احساس رد شود...

دیگر صادقانه نیست...زیرا تو از احساس خودت...یه چیزی از خودت بر الهام بستی...

شاید به تالکین الهام میشده که داستان آدم و حوا را بنویس...ولی او داستان سیلماریلیون را (بر حسب ورقه های رنگی احساسات) مینویسد...و به میل خودش قسمتی را ویرایش... و قسمتی را حذف میکند!!

اینها همه نشان گر آن است که تالکین الهام میگرفته...ولی نور الهامش...از ورقه های احساسی خودش رد میشده...

و رنگ صادقانه را تغییر میداده...

بیا یه مثال بزنیم...

یکی به آهنگ غم انگیز گوش میده...یاد داستان بینوایان می افته..

و دیگری گوشی میده...یاد بدبختی های خودش می افته... و حتی خشم میگیره...!!

تفاوت احساس و الهام این است...

این که میگوییم قرآن الهام است...بخاطر آن است...که از این ورقه ها رد نشده...آیا در قران تکه کلام میبینی؟

آیا نفع شخصی میبینی؟ایا تناقض میبینی؟ نه...قران حتی اسم نمیبرد...حتی عدالت اسم را هم دقت میکند...

پس برای همین است که قرآن را الهام میخوانیم...زیرا از نفع شخصی خبری نیست...(صادق ترین عمل ها هم نفع شخصی ندارند...)

اکنون این تعریف من از الهام بود...ولی تعریف تو مقدم تر است..

ویکی از مدعیان باید توضیح دهد...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
elros

اگر منم از العان شروع کنم به چاخان بافی...

تا آخر عمرم یه چیزی میسازم که صد تا سیلماریلیون را تو جیب پشتیش گذاشته...

مدعی الهام هم نمیشم...

دوست عزیز مشکل تو چیه؟

اگه سیلماریلیون رو چاخان می دونی اصلا چرا تو فروم هواداران تالکین عضو شدی؟

اصلا تالکین و آثارش مزخرف

اینجا فروم هواداران تالکین هست نه کسایی که از تالکین بدشون میاد.

عزیزم تو تا آخر عمرت هم نمی تونی حتی یک داستان کوتاه شبیه آثار تالکین بنویسی مطمئن باش.

نوشتن نیاز به مغزی داره که بتونه فکر کنه.

البته لابد از نظر تو داستان ها چاخانن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
دوست عزیز مشکل تو چیه؟

اگه سیلماریلیون رو چاخان می دونی اصلا چرا تو فروم هواداران تالکین عضو شدی؟

اصلا تالکین و آثارش مزخرف

اینجا فروم هواداران تالکین هست نه کسایی که از تالکین بدشون میاد.

عزیزم تو تا آخر عمرت هم نمی تونی حتی یک داستان کوتاه شبیه آثار تالکین بنویسی مطمئن باش.

نوشتن نیاز به مغزی داره که بتونه فکر کنه.

البته لابد از نظر تو داستان ها چاخانن.

الروس عزیز...پستی که دیدی نیاز به توضیح داشت...و توضیحات را پس از ویرایش باید ببینی...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
دوست عزیز مشکل تو چیه؟

اگه سیلماریلیون رو چاخان می دونی اصلا چرا تو فروم هواداران تالکین عضو شدی؟

اصلا تالکین و آثارش مزخرف

اینجا فروم هواداران تالکین هست نه کسایی که از تالکین بدشون میاد.

عزیزم تو تا آخر عمرت هم نمی تونی حتی یک داستان کوتاه شبیه آثار تالکین بنویسی مطمئن باش.

نوشتن نیاز به مغزی داره که بتونه فکر کنه.

البته لابد از نظر تو داستان ها چاخانن.

الروس جان به دست آوردن مغز با علم خاکی میثر است ولی الهام نیاز به روح پاک و فکر بی طرف را دارد.164.gif

voodoodoll.gif

2lxwef8.gif

تالکین جان سیلماریلیون وحی شده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
anarion_d

به خداوندی خدا قسم اگه بار دیگه این ملکور به تالکین عزیز توهین کنه مستقیما به کارهای غیر منطقی دست میزنم

پس اله سار کجاست که ببینه دشمنان تالکین در خانه ی اون دارن هر کاری میخوان میکنن

تولکاس من بخاطر این ادم بود که چند وقتی نیومدم به سایت همینجوری پیش بره سایت رو به گند میکشه

خداحافظ

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
به خداوندی خدا قسم اگه بار دیگه این ملکور به تالکین عزیز توهین کنه مستقیما به کارهای غیر منطقی دست میزنم

پس اله سار کجاست که ببینه دشمنان تالکین در خانه ی اون دارن هر کاری میخوان میکنن

تولکاس من بخاطر این ادم بود که چند وقتی نیومدم به سایت همینجوری پیش بره سایت رو به گند میکشه

خداحافظ

اگر سوال پرسیدن گناه است و هر جا که قرار گیرد به گند میکشد و کسی را که سوال میکند دشمنش میدانید پس کو انصافتان...حقا که اگر جواب ندهید شما سزاوارتر از من به دشمنی تالکین هستید ...

جواب این همه سوالی که در این مدت پرسیدم این بود؟

آیا من دشمن داستانم یا تو که حتی تا کنون نگفتی الهام چیست...و دم از الهام تالکین میزنی... آیا غیر از این است؟

عمل غیر منطقی تو غیر از دست به دامن شدن Ban و یا نرم افزار های هک نخواهد بود ... که در این صورت به رسوخ جانب حق نخواهی بود...

عمل غیر منطقی تو تنها شکستن مرز های حق است و با شکستن آنها بلا شک ستم کاری

بگذار برات عملی را روشن کنم که غیر منطقی تر از این عمل باشد...متن بالای تو به راستی که هم من و هم فروم و هم داستان تالکین را در بر میگیرد...که در این صورت...بسیار ظالم تشریف دارین...(اگر ناراحت نشی)

تو با این تاپیک ... و با معیار های عشقی که در درونته...رابطه ی خودتو با من و با دوستان به هم زدی...(به احتمال زیاد)

ولی همین قطع خوشی تو...و برای اثبات عقاید خودت...دست به دامن روش هایی میشه که بی شک نه تنها رابطت با ما

بلکه در این طریق به خود تالکین هم اهانت میکنی...چون نمیگذاری حتی در مورد داستان سوال پرسیده شود...

تو با این تاپیک هم در حق من و هم در حق دیگر جفا میکنی..

سیمین که به نیابت تو به این که اثبات کند الهام درست است...بسیار پست داده..در حالی که تو تا العان حتی یه تعریف از الهام هم ندادی...پس آنها بیشتر از تو به تاپیک بی دلیل و مدرک خودت نزدیکن...

تاپیکی که در مقایسه با جدالی که به پا کرده...ارزش خواندن هم ندارد...

تو دلایل محکمی نمیاوری و دلایل ما را هم سست میخوانی

الهام راست است و درست...در صورتی که هفت سوال هنوز به نتیجه نرسیده ... و فقط بی نتیجه ماند...چیز هایی که در هفت سوال مطرح کردم...دلایل کافی برای این که نشان دهد این داستان در عین زیبایی و عمق سر شار از گسستگی

و تناقض است کافیست...از این رو برای این که از در جواب من به من پاسخ درست داده باشی...بخش هفت سوال را بیشتر بخوان...با این همه اهانت.. و بی نظمی...اگر آقای انصاف بخواهد مرا Ban کند...در Ban کردن تو پیشی میگیرد...زیرا تاپیک زدی... دلیل نداشت... پیام زدی ربطی نداشت...و اهانت کردی...جایی نداشت...

حالا بگو من دشمنی میکنم؟ یا تو؟ بلا شک تنها سه نفر از تو لازم است که فروم از تاپیک هایشان گندی بگیرد که آن سوی اینترنت نیز احساس شود...گندی که ناشی از بی علتی توست...و بی منطقی تو برای اقدام به همان عملی که گفتی...

نتیجه:

اگر پرسیدن بوی گند است...تاپیکی که زدی.....خود گند است...که من هم اوقاتم را با تحلیل حرف های بی دلیل گندیده کردم...بله...

گند نیز برای گندیدنش دلیل دارد!

...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
به خداوندی خدا قسم اگه بار دیگه این ملکور به تالکین عزیز توهین کنه مستقیما به کارهای غیر منطقی دست میزنم

پس اله سار کجاست که ببینه دشمنان تالکین در خانه ی اون دارن هر کاری میخوان میکنن

تولکاس من بخاطر این ادم بود که چند وقتی نیومدم به سایت همینجوری پیش بره سایت رو به گند میکشه

خداحافظ

آناریون عزیز، تصمیم در این مورد به عهده ی ناظر خوب انجمن تولکاس عزیزه که وقت می گذارند و با دست با کفایتشون انجمن رو اداره می کنند.

اما خود من چیز قابل توجهی به عنوان توهین توی پستهای دوست عزیمون ندیدم، ایشون دارند نظرشون رو می گند و هرچند نثر و املای خیلی خوبی نداشته باشند.

به عنوان یک راه حل خوب و دم دستی برای شما یا هرکدوم از دوستان عزیز دیگه، اگر با نوشته های کسی از کابران مشکل داشته باشید (و نظر ناظر انجمن بر باقی موندن اون نوشته ها باشه)، کافیه روی کلید «مشخصات» که زیر اسم اون کاربر هست کلیک کنید، در صفحه ی مشخصات کاربری ایشون روی لینک «افزودن دشمن» کلیک کنید و اون کاربر رو به لیست ایگنورهای خودتون اضافه کنید. در این حالت دیگه پستها و تاپیکها و موضوعات نوشته شده توسط اون کاربر رو نمی بینید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth

قربون ادم چیز فهم...

آناریون شما هم بهتر اینه که گند مرا ثابت کنی وگرنه گند تاپیکت ثابت میشود...

منظورم اینه که جواب سوالات را بدهی..

السار عزیز...اختیار دارین...کلمات وسیله ای برای ارتباط هستن...نه چیز بیشتر...

با این که ایراد های من بیشتر در املاء من است...ایراد گرفتن از املاء نوعی بهانه است..

با این حال فروم قوانینی دارد..و منم سعی میکنم که تجاوز نکنم...هر چند که بازم منو به تجاوز محکوم میکنید..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون
سيمين عزيز،اين بهترين پستي بود كه تا حالا تو اين تاپيك ديدم.

اين حرفت رو كاملا قبول ميكنم.اما اين حرف به نظر مياد كه با پست هاي آناريون و مهدي و حتي پست قبلي خودت(حداقل در مورد شيوه نگارش) فرق ميكنه.

واقعا عالي بود :D :D

من با اين موافقم

عالیجاه تولکاس..... بزرگ ما..

از موافقتتون ممنونم...... اگه نوشته ی من ارزش و اعتباری داره فقط و فقط به خاطر نظر مساعد شماست :D

و شما جناب ملکور این فروم پر تالکین شناس های خبره است..... شروع کن چیزی بنویس که بتونه با یه خط..... فقط با یه خط از نوشته های تالکین برابری کنه بعد ازش بد بگو.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

شما لطف داري.

خب اين پستت واقعا به دلم نشست والبته به نظرم درست بود.

والبته استاد اله سار هم به ما لطف دارن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون

حضرات گرامی نمیخواید این بحث رو به نتیجه برسونید ؟ یکی یه حرفی بزنه........

به قول خودتون ....دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

خب اين تاپيك به نظرت قرار بوده نتيجه داشته باشه؟

چيزايي كه با اعتقادات سرو كار داره و نه با منطق،معمولا نتيجه نخواهد داشت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Melkor Morgoth
و شما جناب ملکور این فروم پر تالکین شناس های خبره است..... شروع کن چیزی بنویس که بتونه با یه خط..... فقط با یه خط از نوشته های تالکین برابری کنه بعد ازش بد بگو

بگو دروغ افسانه معتبر است یا راستی ما؟

اگر راست میگویید...بگویید ملکور مرا نابود کند.

لیکن من میگویم الله شایستگان را هدایت کند.

یک کلمه از راستی بهتر از یک کتاب دروغ و افسانه ی واهیست.

کفایت کرد؟

اکنون من نیز از شما تقاضای جواب دارم...

بگو چرا این خدای شما نایبانش را پیش از زمینش افرید؟

و چرا زمینش را در دو مرتبه ساخت؟

اگر راست میگویید از افسانه ی خود پاسخم را دهید..

چکار با خدای الله یا خدای مسیحیان یا یهودیان دارید؟ پاسخ خود را بدهید چکار به پاسخ ما دارید؟

درود به شایستگان درود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

بگو دروغ افسانه معتبر است یا راستی ما؟

اگر راست میگویید...بگویید ملکور مرا نابود کند.

لیکن من میگویم الله شایستگان را هدایت کند.

یک کلمه از راستی بهتر از یک کتاب دروغ و افسانه ی واهیست.

کفایت کرد؟

اکنون من نیز از شما تقاضای جواب دارم...

بگو چرا این خدای شما نایبانش را پیش از زمینش افرید؟

و چرا زمینش را در دو مرتبه ساخت؟

اگر راست میگویید از افسانه ی خود پاسخم را دهید..

چکار با خدای الله یا خدای مسیحیان یا یهودیان دارید؟ پاسخ خود را بدهید چکار به پاسخ ما دارید؟

درود به شایستگان درود.

آقای ملکور کسی شما رو مجبور نکرده بیاید تو فروم دوستداران تالکین و داستانای خودتونو در باب اینکه این افسانه دروغه و خداش فلانه و دوست داشتنش شرم آوره و و و ... ردیف کنید. اگه اینقد بدتون میاد لطفا اصلا اینجا سر نزنید و خون خودتونو کثیف نکنید! زحمت نکشید! بخدا کسی ناراحت نمیشه!

جواب دادن به سفسطه های شما هم فقط اتلاف وقته!

خوشحال میشیم برید یه فروم مذهبی یه تاپیک بزنید و همونجا هرچی دلتون میخواد بگید!

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
anarion_d

نوری از دل تاریکی بیرون خواهد زد..................................

سلام بر همه

این بحث جواب داره خوبم جواب داره دوستان من

با تشکر از ملکور, تولکاس,سیمین,مهدی ,الوه,الروس , اله سارعزیز و سایر دوستانی که به این مطلب توجه کردند

لحن من الان فوق دوستانست کاش میشنیدید

من به عنوان ی نویسنده کارای زیاد جالبی نداشتم اما به عنوان ی کارگردان همیشه حرف واسه گفتن داشتم اگه ی روزی بتونم با اثارم خیلی زیبا تر باهاتون حرف میزنم

من مثل اکثر شما توی مشرق زمین به دنیا اومدم و بزرگ شدم. توی این سرزمین من با ایران با شعراش با عرفاش با فرهنگش و همه چیزش اشنا شدم اما واقع گرایی رو تو دنیای غرب پیدا کردم جایی که حدود 100 سال قبل تولد من تالکین زندگی میکرد. تمام کارای تالکین مجذوب کننده بوده, هست و خواهد بود.

شنیدید که میگن:

انچه از دل براید بر دل نشیند

اما منظور از دل اول چیه؟

دل مثل سنگ هیتلر؟یا صدام؟

شایدم دل لطیف حافظ باشه؟دل پیامبر چی؟مولانا چطور؟

میدونستید مواقعی که مولانا مراقبه میکرده حتی اتیشی به گرمای اتیش جهنمم از اون حالت درش نمی اورده؟

قبول دارید اشعار حافظ بوی عرش رو میده؟

نکنه این که به پیامبر وحی میشده رو بهش توحین میدونید؟

:D

درجات الهام متفاوت ولی درکش برای اونهایی که باید بفهمند ممکنه و دلایلی به محکمی اثبات E=MC*c انشتن رو نمیخواد

میفهمید که؟

الهامی که به پیامبر میشده کلام مستقیم خدا میدونیم و میدونیم الهام به مولانا از اون ضعیف تر بوده و حافظ هم توی همون سطوح بوده

(مطمعنم قبول دارید به حافظ&مولانا الهام میشده اگه قبول ندارید بدونید باید عرفان و ادب ایرانی رو دوباره بررسی کنید.)

همونجوری که تا الان متوجه شدم اکثر شما از روش غلط و بسیار غلط مقایسه استفاده میکنید

No prob مشکلی نیست!

منم استفاده میکنم, به این دو سوال من 1بار برای همیشه پاسخ بدید

1.آیا قبول دارید به پیامبر,مولانا و حافظ الهام مستقیم«با درجات مختلف» میشده؟ (به ائمه و عرفای دیگه کار نداشته باشید اونا پیشکش)

2.ویژگی های اثار باقی مونده از این بزرگان چیه؟ (قران,مثنوی و دیوان حافظ)

از اله سار میخوام که تو این بحث شرکت کنن و از همه میخوام که به این 2 سوال پاسخ بدم.(با روش خودتون,مقایسه,پیش میریم)

خارج از این 2 سوال پست ندید لطفا فعلا این 2 سوال رو بررسی میکنیم.باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!

دوستان حد الامکان نظر شخصی ندید براساس نظریات قبول شده(استدلال استنتاجی) پیش میریم

آناریون دونه داین

آناریا، شصت‌و‌دومین روز از فصل هریوه در تقویم ایملادریس. 22 ژانویه 2010

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار

آناریون عزیز، من واقعا تمایلی به شرکت در این بحث ندارم. انتهای هر روز همه ی پُست‌های فروم رو میبینم، و اگه حرفی برای گفتن داشته باشم، حتما پُست می زنم! بهرحال مرسی از دعوت.

در مورد نوشته‌های دوستمون ملکور هم خیلی سخت نگیرید، بنظر من دلیل این مدل حرف‌های ایشون اقتضای سِن‌شون هست!

احتیاج به جنگ و دفاع هم نیست، و هرکسی هر نظری داره می تونه بگه، چون درنهایت تالارگفتمان برای همینه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...