رفتن به مطلب
Elrond

تاپیک مخصوص بحث درباره فیلم هابیت [خطر لو رفتن فیلم]

Recommended Posts

turambar

در مورد سوال اول به نظر شما موردور جایی هستش که بشه با عقاب ها پرواز کرد آن هم در معرض دید چشم سایرون و نازگول ها؟؟! اینکه جوک بود!!

در مورد قسمت سبز رنگ آیا من گفتم گاندولف میتوانسه هر کسیو که میخواسته تله پورت کنه؟!!! من گفتم احتمال داره خودش را تله پورت کنه نه تمام آدم ها را گفتم شاید این ایده تله پورت را خود پیتر به فیلم تزریق کرده و الا اگر طبق گفته شما باشه که میتوانست توی ارباب حلقه ها کل نیروهای آردا را به موردور تله پورت کنه!! لطفا با دقت پستو مطالعه کنید!!

اگه کتاب رو میخوندید میدونستید که من جوک نمی گم و دلیل این که این پیشنهاد تو شورای الروند رد میشه چیه!

در ضمن من صرفا چندتا مثال زدم، حالا از این مثال ها هزارتای دیگه هم میتونم بیارم، واقعا شما میخواین واسه تک تک این مثال ها دلیل تراشی کنید؟!

منم از شما میخوام که پست من رو با دقت مطالعه کنید! عمدا قسمت آخر پست من رو نادیده گرفتید؟! بقیه رو نمی تونست تله پورت کنه، خودش که میتونست به قول شما طی العرض کنه و بره به کوه نابودی و حلقه رو نابود کنه!

یک جادوگر تمام کارهای جادوگریش به عصای مربوط میشه نه دستاش! چه تو دنیای تالکین باشه چه هری پاتر چه هرجای دیگه ای!! وقتی عصایی در کار نباشه نمیشه کاری کرد!!

من واقعا از بعضی دوستان که اطلاعات بالایی از دنیای تالکین دارن تعجب میکنم که اینطور ایرادات مسافتی ... را میگیرن!! هر چی باشه 3 تا نویسنده پشت فیلم هستش و کارشون همینه یعنی ما از اونها بیشتر میفهمیم ؟!؟

دوستان دارن کم لطفی میکنن به پیتر! به جای اینکه ممنون دار باشیم که بعد از 10 سال دوباره پیتر مارو به آردا برگرداند حالا چه با سوتی چه بی سوتی اینچنین ایرادات مسافتی باید گرفت؟؟!

این قانون رو از کجا آوردید؟!!

10 تا نویسنده باشن! تالکین که نیستن! وقتی سوتی دادن یعنی سوتی دادن! نمی دونم شاید شما ترجیح میدید خودتون رو به نفهمیدن بزنید، اما من با وجود این که ادعا نمی کنم از کسی بیشتر میدونم این مورد رو یه سوتی بدیهی میدونم که هیچ جوری با هیچ منطقی توجیح پذیر نیست!

ویرایش شده در توسط turambar

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

ایستاری جادوگر نیستن، فرق دنیای تالکین با خیلی از دنیاهای فانتزی دیگه همینه که معنی جادو اون چیزی نیست که ما واسش تعریف داریم (مثلا نامرئی شدنف تله پورت کردن و...). مقاله ی «جادو در دنیای تالکین» رو یه نگاه بهش بندازید یا اگه پادکست 33 رو دارید بهش گوش بدید تا از این تفاوت ها بیشتر مطلع بشید. عصا یک نشانه هست اما همه ی قدرت نیست. توی کتاب ارباب حلقه ها میبینیم با اینکه قدرت جادویی سارومان گرفته میشه (بیشتر یکجور خلع درجه حسابش کنید) و عصاش میشکنه اما هنوز جادوی زبان و کلماتش باقی میمونه و شایر رو به ورطه ی نابودی میکشه با همون زبانش!

سوای این، لوتین عصا داشت؟ ملیان عصا داشت؟

سفری که فرودو از شایر به موردور رو در طی 1 سال انجام میده، اونوقت یه مسیر با فاصله ی تقریبا اون رو گندالف میره و برمیگرده در عرض چند روز؟

به هرحال اینجا یک فروم طرفداری هست، یعنی ما سخت گیرتر هستیم، یعنی به جزئیات بیشتر دقت میکنیم، یعنی بیشتر بحث میکنیم و این بحث ها هم جزوی از طرفدار بودن ما هست و باید یه فرقی داشته باشیم با کسایی که فیلم رو در یک رده با فیلم های دیگه میگیرن و بهش نگاه میکنن... حالا با این حرف های ما فروش فیلم کم میشه؟ پیتر جکسون به دادگاه کشیده میشه؟ و هزارتا چیز دیگه که این بحث ها رو نداشته باشیم؟

ویرایش شده در توسط الوه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
strayder

اگه کتاب رو میخوندید میدونستید که من جوک نمی گم و دلیل این که این پیشنهاد تو شورای الروند رد میشه چیه!

در ضمن من صرفا چندتا مثال زدم، حالا از این مثال ها هزارتای دیگه هم میتونم بیارم، واقعا شما میخواین واسه تک تک این مثال ها دلیل تراشی کنید؟!

منم از شما میخوام که پست من رو با دقت مطالعه کنید! عمدا قسمت آخر پست من رو نادیده گرفتید؟! بقیه رو نمی تونست تله پورت کنه، خودش که میتونست به قول شما طی العرض کنه و بره به کوه نابودی و حلقه رو نابود کنه!

این قانون رو از کجا آوردید؟!!

10 تا نویسنده باشن! تالکین که نیستن! وقتی سوتی دادن یعنی سوتی دادن! نمی دونم شاید شما ترجیح میدید خودتون رو به نفهمیدن بزنید، اما من با وجود این که ادعا نمی کنم از کسی بیشتر میدونم این مورد رو یه سوتی بدیهی میدونم که هیچ جوری با هیچ منطقی توجیح پذیر نیست!

در ابتدا باید بگم که ادبتونو رعایت کنید!

من هم طی العرض بودن را مثال زدم!! نگفتم که حتما همین بوده!! در مورد مطالعه کتابها هم بهتون این اطمینانو میدم که از تمام کاربرای این سایت بیشتر کتابارو خواندم!

تالکین هیچ تخصصی توی زمانبندی فیلم نداره که بخواد در مورد زمان بندی فیلم نظری بده!! این تخصص کارگردان و نویسنده ها هستش که تو این زمینه از تالکین بیشتر میفهمن!!

اگر ایرادات مسافتی بخواد گرفته بشه من الان براتون از ارباب حلقه ها ایراد میگیرم!! قسمت اول ابتدای فیلم زمانی که گاندولف میخواد بره و در مورد حلقه تحقیق کنه چطوری در عرض 2 دقیقه از شایر به میناس تریت رسید؟؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تکاور شمال

یک جادوگر تمام کارهای جادوگریش به عصای مربوط میشه نه دستاش! چه تو دنیای تالکین باشه چه هری پاتر چه هرجای دیگه ای!! وقتی عصایی در کار نباشه نمیشه کاری کرد!!

من واقعا از بعضی دوستان که اطلاعات بالایی از دنیای تالکین دارن تعجب میکنم که اینطور ایرادات مسافتی ... را میگیرن!! هر چی باشه 3 تا نویسنده پشت فیلم هستش و کارشون همینه یعنی ما از اونها بیشتر میفهمیم ؟!؟

دوستان دارن کم لطفی میکنن به پیتر! به جای اینکه ممنون دار باشیم که بعد از 10 سال دوباره پیتر مارو به آردا برگرداند حالا چه با سوتی چه بی سوتی اینچنین ایرادات مسافتی باید گرفت؟؟!

من فیلم رو ندیدم ولی با این سوتی هایی که گفتین بهتره نبینم :)

بعد دلیل نمیشه بگیم به خاطر اینکه اونا از ما بیشتر می فهمن پس این ایراد نیست

به نظر من ایرادی بس فاحش است این فاصله زمان مکانی تالکین بیچاره اومده کلی متر زده تو ذهنش سرزمین میانه رو ساخته

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

اینجا بحث چه ربطی به فیلم ارباب حلقه ها داره؟ بحث ها رو قاطی نکنید لطفا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تکاور شمال

اگر ایرادات مسافتی بخواد گرفته بشه من الان براتون از ارباب حلقه ها ایراد میگیرم!! قسمت اول ابتدای فیلم زمانی که گاندولف میخواد بره و در مورد حلقه تحقیق کنه چطوری در عرض 2 دقیقه از شایر به میناس تریت رسید؟؟!

توی کتاب چند سال طول می کشه و توی فیلم مثلا خلاصه می کنن

ولی توی کتاب هابیت اون ماجرا فکر می کنم فقط یک سال طول می کشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

گیرم هم که سوتی باشه...! آخه این سوتی ها در حدی نیستن که باهاشون فیلم رو نابود کنید و تمامی زحمت هایی کخ برای ساختنش کشیده شده رو نادیده بگیرین!فیلم هابیت اشتباه داره ولی نمیشه که ما به کوچیک و بزرگ اشتبهاتش گیر بدیم که. ..!این یه فیلمه و همه ی فیلمها سوتی های اینچنینی دارن... به هر مشکلی نباید گیر داد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
strayder

توی کتاب چند سال طول می کشه و توی فیلم مثلا خلاصه می کنن

ولی توی کتاب هابیت اون ماجرا فکر می کنم فقط یک سال طول می کشه

بله من خبر دارم

توی کتاب هابیت که خبری از هایفلز نسیت این چیزی هستش که خود پیتر به فیلم تزریق کرده و پیتر که تنها نمیتوانه fan های فیلم را در نظر بگیره باید مردم عادی که فیلمو میبینن هم در نظر گرفت!! اگر میخواست دقیق مسافتو نشان بده آیا دوباره نمیگفتن روند فیلم کند هستش؟!!

تازه به نظر من اصلا مسافت ها دست کاری نشده و درست هستش! گاندولف زمانی که به دالگولدور رسید با راداگاست با سورتمه راداگاست بودن که در هابیت 1 دیدیم که سورتمه چه سرعتی داشت!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Heaven

يك راه حلي كه ميشه براي حل اين قسمت به كار برد اين هست كه احتمال بديم پيتر از اين حرف آراگورن در كتاب بهره برده:"راست نگفتم گندالف كه تو هركجا اراده كني زودتر از من ميرسي؟"

صفحه١٩٤ كتاب دو برج

به نظرم پيتر بر اين اساس كار كرده چون در اين صورت نه تنها تناقضي با مطالب كتاب پيش نمياد،بلكه اونا رو تاييد هم ميكنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تکاور شمال

بله من خبر دارم

توی کتاب هابیت که خبری از هایفلز نسیت این چیزی هستش که خود پیتر به فیلم تزریق کرده و پیتر که تنها نمیتوانه fan های فیلم را در نظر بگیره باید مردم عادی که فیلمو میبینن هم در نظر گرفت!! اگر میخواست دقیق مسافتو نشان بده آیا دوباره نمیگفتن روند فیلم کند هستش؟!!

تازه به نظر من اصلا مسافت ها دست کاری نشده و درست هستش! گاندولف زمانی که به دالگولدور رسید با راداگاست با سورتمه راداگاست بودن که در هابیت 1 دیدیم که سورتمه چه سرعتی داشت!!

اصلا هابیت 1 هم مشکل داشت

راداگاست با اون خرگوش ها چطوری از کوهستان مه آلود رد شد؟؟؟؟

همه این مشکل ها به خاطر اضافه کردن چیزایی هست که تو کتاب نیست و اگه ناشیانه باشه باعث تناقص میشه

گرچه هیچکس جز پیتر نمیتونه آثار استاد رو نشون بده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
strayder

منم با شناختی که از دنیای تالکین دارم این حرف رو میزنم. ما توی دنیای تالکین تله پورت نداریم! چه با عصا و چه بی عصا!

دیگه از ملکور و تولکاس و اورومه بالاتر؟ ملکور وقتی دو درخت رو نابود میکنه پیاده فرار میکنه و تولکاس هم پیاده دنبالش میشه. اورومه سوار بر اسب به شکار میره. حتی ارواح هم از مسیری به اسم اولوره ماله به تالارهای ماندوس میان و اونها هم تله پورت نمیکنن! وقتی والار درمهمترین شرایط هم امکان طی العرض ندارن چطور میگید که گندالف میتونسته؟ این با منطق دنیای تالکین در تضاده.

عصا هم در دنیای تالکین جزو ملزومات جادو نیست. فرق تالکین با بقیه نویسنده ها اینه که برای جادو هم قانون گذاشته و هر چیزی امکان پذیر نیست توی آردا.

در مورد تله پورت من نگفتم حتما همین هستش !! من فقط احتمال دادم گفتم شاید!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

گیرم هم که سوتی باشه...! آخه این سوتی ها در حدی نیستن که باهاشون فیلم رو نابود کنید و تمامی زحمت هایی کخ برای ساختنش کشیده شده رو نادیده بگیرین!فیلم هابیت اشتباه داره ولی نمیشه که ما به کوچیک و بزرگ اشتبهاتش گیر بدیم که. ..!این یه فیلمه و همه ی فیلمها سوتی های اینچنینی دارن... به هر مشکلی نباید گیر داد!

شما با مسئله ای مشکل داری میتونی نخونیش دوست عزیز، اجبار که نیست، میتونی مطالب رو نخونی و پستی رو پسند نکنی :) الان چندتا پست فقط در این مورد به صورت اسپم وار دادید؟

تالکین هیچ تخصصی توی زمانبندی فیلم نداره که بخواد در مورد زمان بندی فیلم نظری بده!! این تخصص کارگردان و نویسنده ها هستش که تو این زمینه از تالکین بیشتر میفهمن!!

اگر میخواست دقیق مسافتو نشان بده آیا دوباره نمیگفتن روند فیلم کند هستش؟!!

خب این خودش ادعای بزرگی هست، شما اینو از کجا میدونید؟ حالا ازش میگذریم... ولی مثلا گنجوندن یه خط مثل "الان 6هفته هست که توی راهیم و چیزی جز درخت ندیدیم" - "الان 2ماهه توی زندان های تراندویل گیر افتادیم و نمیتونیم کاری کنیم، اما خوش به حال بومبور که به شکمش کاملا میرسن، فقط از نبود گوشت ناراضیه یکم" یا "زخم یکی از اعضا در طول زمان بهبود پیدا کنه و جاش بمونه و یه دیالوگی در این مورد باشه" و مثال های شبیه به این هم میتونه زمان رو به ما بده و هم چیزای دیگه، هرکسی هم میخواد به این چندتا دیالوگ که فکر نکنم کلشون 5 دقیقه هم بشه بگه باعث کندی فیلم میشه، ببخشید اما بهتره در افکارش تجدید نظر کنه

تازه به نظر من اصلا مسافت ها دست کاری نشده و درست هستش! گاندولف زمانی که به دالگولدور رسید با راداگاست با سورتمه راداگاست بودن که در هابیت 1 دیدیم که سورتمه چه سرعتی داشت!!

سورتمه مگه چقدر سرعت داشت؟ اونقدری سریع تر از وارگ ها نبود و تقریبا سرعت نسبیشون صفر بود (که به هم نمیرسیدن) و سرزمین میانه بی نهایت بزرگه (یعنی مثلا اندازه یه زمین فوتبال نیست :وی) و مسافت ها هم هنوز من باورم اینه که غلط هست توی فیلم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
turambar

نیازی به ادامه بحث از طرف خودم نمی بینم چون چیزهایی که نیاز به گفتنش بود گفته شدن و از این به بعد هر چی بگم تکرار مکررات خواهد بود! فقط در پایان دوتا نکته رو بگم!

یک این که چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است! نیازی به ادعا کردن نداره، خیلی راحت میشه از پست های افراد به خیلی چیزها پی برد!

دو این که کسی اینجا نخواسته کار جکسون رو بی ارزش جلوه بده و زحماتش رو نادیده بگیره! انتقاد کردن از چیزی به معنی بی ارزش شمردنش نیست! اما هر کاری هر چقدر هم که کامل باشه خالی از ایراد نیست، مطمئنا خود جکسون هم همچین ادعایی نداره که کارش بی نقصه! نمی دونم چرا بعضی از دوستان نمی خوان اینو قبول کنن!

ویرایش شده در توسط turambar

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
strayder

نیازی به ادامه بحث از طرف خودم نمی بینم چون چیزهایی که نیاز به گفتنش بود گفته شدن و از این به بعد هر چی بگم تکرار مکررات خواهد بود! فقط در پایان دوتا نکته رو بگم!

یک این که چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است! نیازی به ادعا کردن نداره، خیلی راحت میشه از پست های افراد به خیلی چیزها پی برد!

دو این که کسی اینجا نخواسته کار جکسون رو بی ارزش جلوه بده و زحماتش رو نادیده بگیره! انتقاد کردن از چیزی به معنی بی ارزش شمردنش نیست! اما هر کاری هر چقدر هم که کامل باشه خالی از ایراد نیست، مطمئنا خود جکسون هم همچین ادعایی نداره که کارش بی نقصه! نمی دونم چرا بعضی از دوستان نمی خوان اینو قبول کنن!

اینجا هیچکس نگفت که پیتر کارش بی نقص هستش! پیتر خداست؟! خدا که نیست که هیچ ایرادی نداشته باشه همانطور که تالکین هم خدا نیست!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mgh47

یک جادوگر تمام کارهای جادوگریش به عصای مربوط میشه نه دستاش! چه تو دنیای تالکین باشه چه هری پاتر چه هرجای دیگه ای!! وقتی عصایی در کار نباشه نمیشه کاری کرد!!

درسته که در هابیت و ارباب حلقه ها یه جورایی خواسته نشون بده که عصا عامل قدرت مایاره اما باز هم این امر مطلق نیست.

مثلا زمانی که گندالف، در برج آیزنگارد اسیر شده بود یه شاهپرک رو فرستاد دنبال عقابها در صورتیکه عصا هم نداشت .

در هابیت نیز بدون عصا و با قدرت دست، تراین رو از طلسم آزاد کرد.

در بازگشت پادشاه هم ،زمانی که ویچ کینگ عصای گندالف رو نابود کرد باز گندالف به همراه آراگورن به سمت موردور آمد و این نشون میده که بدون عصا هم قدرتمنده.

عصا بیشتر جنبه تشریفاتی داره و همچنین اینکه میخواسته قدرت جادوگری رو بهتر نشون بده اگرنه مایار چندان هم به عصاشون وابسته نیستن.

از همه اینا گذشته؛ سائورون که اصلا عصا نداره :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

اولا بگم که من یک آدم کاملا واقع گرا هستم و مثل خیلی ها نیستم که چشم بسته بگم بله این سوتی و اون سوتی نیست و بعد از اون هم لجبازی در بیارم ! خود شما هم بهتره یک سر نگاهی به پست بنده که در صفحه قبل این هست بندازین تا متوجه بشین . در ضمن کمی هم آرام تر باشید و به خودتون مسلط شوید ، ما که جنگ که نداریم !!

من از شما جناب تورامبار یک سوالی در رابطه با اینکه گفتین " چرا ما قبول نمی کنیم " می پرسم ، ما همیشه از همان روز اولی که فیلم هابیت اکران شد ، با انواع و اقسام لحن می گیم که این فقط یک فیلم هستش و ما باید با قوانین سینمایی فیلم رو نگاه بکنیم نه با کتاب ، حالا چرا شما هنوز هم فیلم رو مربوط به کتاب می بیننی و مداوم فیلم رو با کتاب مقایسه می کنید ؟! ما اون چشم تراین رو قبول می کنیم ، ما اون سوتی وحشتناک اسماگ رو قبول داریم و ...

ولی این ماجرای سفر گندالف رو به هیچ عنوان نمی تونم قبول بکنم . شما هم بهتره با همین دید به فیلم نگاه کنین ، از اون فضای کتاب خواهشا بیرون بیاید ، خیلی از کسانی که مخالف فیلم هابیت پیتر جکسون هستند من دیدم یک دم در هر پستشون اسم تالکین رو برده بودند . فیلم هابیت به هیچ عنوان نمی تونه مثل کتاب هابیت باشه و پیتر جکسون به هیچ عنوان نمی تونه مو به مو از روی کتاب فیلمش رو بسازه ، کتاب و فیلم اصلا باهمدیگر تفاهم ندارد ، در یک کتاب می شود راحت در یک خط گفت که یارو سه ماه آزگار در سفر بود و رسیده به مقصدش ، ولی در فیلم به هیچ عنوان نمیشه همچین توصیفی را بطور خلاصه گفت ، زیراکه پشت سرش همیشه اما و اگر بوجود میاد درست مثل همان مثالی که الوه ی عزیز گفتن که " الان 2ماهه توی زندان های تراندویل گیر افتادیم و نمیتونیم کاری کنیم، اما خوش به حال بومبور که به شکمش کاملا میرسن، فقط از نبود گوشت ناراضیه یکم" که ممکنه بسیاری از مخاطبان با خود بگویند پس بیلبو در آن موقع چه کار داشته می کرده است . سفر گندالف هم کاملا منطقیه و کاملا میشه اون حس سفر کردنش رو احساس کرد. شما فقط باید تصور بکنید که مساحت جغرافیایی سرزمین-میانه در فیلم هابیت بسیار کوتاه تر از مساحت جغرافیایی کتاب های تالکین شده . اگر جکسون بیاد و حتی مساحت جغرافیایی سر زمین میانه رو مو به مو از روی کتاب بسیازه مجبوره که یک دم گندالف سوار بر اسب رو حدود سه ساعت نشون بده و یا اینکه مجبوره یک قسمت تمام رو به ماجرا گندالف ربط بده که این خودش باعث میشه سه چهار قسمت دیگر به غیر از سه قسمت فیلم ساخته بشه !

گندالف در میانه ی راه از دورف ها جدا میشه و میره به طرف کوه های رودائور ، وقتی که دورف ها وارد جنگل میرکوود می شن ، چند روزی رو در اونجا آواره هستند ، حتی خوده دوالین هم در اونجا اشاره می کنه که نمی می دونه امروز چه روزی ، خب اینجا مطمئنا دورف ها چند روزی رو در میرکوود آواره بوده اند. و از اون طرف گندالف همچنان به سمت رودائور می تازد. بعد چند روز دورف ها اسیر عنکبوت ها میشن که این خودش هم معلوم نیست چند وقتیه که بیهوش بوده اند. بعد از اون بالاخره سر و کله ی الف ها پیدا میشه و دورف ها رو دستگیر می کنند و دورف ها یک روزی رو در گرفتار الف ها می بینند ، به شب و روز شدن هم دقت کنید ، که باز هم اشاره ای نمیشه که چند روز دورف ها اونجا در اسارت بوده اند ، بعد در وقت صبح بیلبو اونارو نجات می ده و گندالف تازه به رودائور می رسه !

بعد از کش و قوس فراوان با الف ها و اورک ها ، دورف ها با بارد آشنا می شند و 24 ساعتی رو بر روی دریاچه ی شهر دریاچه با بارد می گردند. بعد در مواقع سحرگاه به شهر دریاچه می رسند. در شهر دریاچه در اولین روزشون مخفیانه از دیدگاه مردمان شهر استراحت می کنند . گندالف همچنان با راداگست به سمت دالگلدور می تازند ، بعد در مواقع شب انسان ها متوجه ی دورف ها می شوند ، ولی انسان ها قبول می کنند که دورف ها یک شب در شهر دریاچه بمانند و بعد از فردا در مواقع ظهر دورف ها رو راهی اره بور می کنند . دورف ها چند ساعتی رو در بیرون از اره بور میمانند . گندالف به دالگلدور می رسد . بعد دورف ها وقتی که خورشید غروب می کنه درب مخفی رو پیدا می کنند و بعد فیلمه به گندالف میره ، فضای دالگلدور تاریک تر از قبل شده و این یعنی اونجا هم شب شده است .

فقط کافیه که از اون فضای کتاب های تالکین بیرون بیایین !

شما گفتین که فیلم درسته فانتزیه ولی باید منطق هم توش باشه ، حالا من از شما در مورد کتاب هابیت می پرسم ، چرا عقاب ها نمی خواستن دورف ها رو تا اره بور همراهی بکنند ، فقط به خاطر اینکه شهر دریاچه و مردمان کماندار اون ها وجود داشته اند ؟! بیائین فرض کنیم که نقشه ی سرزمین-میانه بزرگ تر از اونی که شما می گین هست ، خب مطمئناً عقاب ها می تونستن که شهر دریاچه رو دور بزنن و با خیال راحت دورف ها رو به اره بور برسونند .

در مورد چگونه رسیدن گندالف هم این امکان هم نیز وجود داره که گندالف با عقاب ها به اونجا رفته باشه . اگر کتاب هابیت رو یادتون باشه ، عقاب ها به دلیل وجود شهر دریاچه نمی خواستند دورف ها رو تا مقصدشون برسونند ولی این دلیل نمیشه که اون ها نمی خوان به گندالف کمک نکنند و احتمال اینکه گندالف با عقاب ها رفته باشه هم وجود دارد چونکه اگر توجه بکنین زمانی که گندالف به رودائور سوار بر اسبش نیست و با پیاده اومده اونجا ! و گندالف هم اصلا تله پاتی بلد نیستش ، گندالف در نبرد با آزوگ فقط حواس آزوگ رو پرت می کنه ! البته مرحبا به کاربر Heaven که یک نکته ای رو به ما گوش زد کرد و همه از اون نکته طفره رفتن :

"يك راه حلي كه ميشه براي حل اين قسمت به كار برد اين هست كه احتمال بديم پيتر از اين حرف آراگورن در كتاب بهره برده:"راست نگفتم گندالف كه تو هركجا اراده كني زودتر از من ميرسي؟"

صفحه١٩٤ كتاب دو برج

به نظرم پيتر بر اين اساس كار كرده چون در اين صورت نه تنها تناقضي با مطالب كتاب پيش نمياد،بلكه اونا رو تاييد هم ميكنه."

در ضمن جناب تورامبار ، درسته این سه نویسنده ی فیلم تالکین نمیشن ، ولی فیلمساز هستند و نصف عمرشون رو سر کتاب های تالکین صرف کردند و مثل من و شما نیستند که تنها پنج سال از مطالعه ی کتاب های تالکین وقت صرف کرده باشند. و اگر هم شما با تحریف ها (یا به قول خودتون سوتی ها) مشکل دارین ، بهتون پیشنهاد می دم که قسمت سوم رو هم هیچوقت نگاه نکنین ، اینطوری بهتره :)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در مورد سورتمه ی راداگاست هم مگه ندیدین که تو قسمت اول سورتمه به کمک خرگوش ها مثل جت داشتن حرکت می کردند :دی

امروز هم روز تولد پی جی عزیزه ، تولدش مبارک :|

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تولکاس آستالدو

فک نکنم دیگه با صحبتای ایوب خان بحثی در این مورد بمونه بهتره سر این مسأله جزیی اینقدر بحث نکنیم

پ.ن:دادا سورتمه درسته نه یورتمه :)

ویرایش شده در توسط الوه
حدف نقل قول

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

فک نکنم دیگه با صحبتای ایوب خان بحثی در این مورد بمونه بهتره سر این مسأله جزیی اینقدر بحث نکنیم

پ.ن:دادا سورتمه درسته نه یورتمه :|

خب دکمه های س و ی کنار همن دیگه ، انسان جایز الخطاست :دی

البته من خودم هم تایید می کنم این نکته سفر گنالف و زمان رسیدنش به رودائور و دالگلدور فقط یه مسئلی جزئیه و بهتره سرمون رو الکی واسش به درد نیاریم ! :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

من از شما جناب تورامبار یک سوالی در رابطه با اینکه گفتین " چرا ما قبول نمی کنیم " می پرسم ، ما همیشه از همان روز اولی که فیلم هابیت اکران شد ، با انواع و اقسام لحن می گیم که این فقط یک فیلم هستش و ما باید با قوانین سینمایی فیلم رو نگاه بکنیم نه با کتاب ، حالا چرا شما هنوز هم فیلم رو مربوط به کتاب می بیننی و مداوم فیلم رو با کتاب مقایسه می کنید ؟! ما اون چشم تراین رو قبول می کنیم ، ما اون سوتی وحشتناک اسماگ رو قبول داریم و ...

ولی این ماجرای سفر گندالف رو به هیچ عنوان نمی تونم قبول بکنم . شما هم بهتره با همین دید به فیلم نگاه کنین ، از اون فضای کتاب خواهشا بیرون بیاید ، خیلی از کسانی که مخالف فیلم هابیت پیتر جکسون هستند من دیدم یک دم در هر پستشون اسم تالکین رو برده بودند . فیلم هابیت به هیچ عنوان نمی تونه مثل کتاب هابیت باشه و پیتر جکسون به هیچ عنوان نمی تونه مو به مو از روی کتاب فیلمش رو بسازه ، کتاب و فیلم اصلا باهمدیگر تفاهم ندارد ، در یک کتاب می شود راحت در یک خط گفت که یارو سه ماه آزگار در سفر بود و رسیده به مقصدش ، ولی در فیلم به هیچ عنوان نمیشه همچین توصیفی را بطور خلاصه گفت ، زیراکه پشت سرش همیشه اما و اگر بوجود میاد درست مثل همان مثالی که الوه ی عزیز گفتن که " الان 2ماهه توی زندان های تراندویل گیر افتادیم و نمیتونیم کاری کنیم، اما خوش به حال بومبور که به شکمش کاملا میرسن، فقط از نبود گوشت ناراضیه یکم" که ممکنه بسیاری از مخاطبان با خود بگویند پس بیلبو در آن موقع چه کار داشته می کرده است .

چون این فیلم داره اسم جی. آر. آر. تالکین رو یدک میکشه، اینهمه روی این بخشش تبلیغ میکنه، از مطالب اون داره استفاده میکنه و حتی اگه نشون هم نده منظور سازنده این بوده که قوانین مربوط به دنیای ساخته شده توسط تالکین هست و اونجا هم صادقه و خواه ناخواه با کتاب مقایسه میشه. کسی نمیگه مو به موی کتاب ساخته بشه، اما اگه تغییری انجام میشه، چیزی میخواد ساخته بشه، بهتره وفاداریش رو اونقدر حفظ کنه که نخواد بعدا واسه توضیح دادنش مشکلی پیش بیاد و سفسطه کنه که این فیلمه و این موارد در موردش درست نیست مثلا! این حرف مثل این میمونه که بگیم اون دسته از بینندگان سریال GoT که خواننده ی کتاب نفمه ی یخ و آتش هستن حق ندارن از تغییرات سریال ناراضی باشن. کسی که میخواد یک سری افراد رو خوشحال کنه، باهاش پول در بیاره و خلاصه هر نیت دیگه باید علایق و سلایق اون ها رو هم در نظر بگیره، اگرم در نظر نمیگیره اون طرفدار حق داره نارضایتی خودش رو ابراز کنه و اینکه پیتر جکسون زحمت کشیده و این حرف ها و ما نباید! به این موارد گیر بدیم هیچ معنایی حداقل واسه من یکی نداره

در مورد ناتوانی گنجوندن این قسمت ها مگه من گفتم بدون توضیح بزارتشون؟ من فقط یک مثال کوتاه زدم... اگه یه فیلمنامه نویس نتونه دلیلش رو که مثلا "مسیر خیلی خطرناک و طولانی بود" رو توی یه دیالوگ یا حتی Opening فیلم جا بده خب دیگه من به مهارتش باید شک کنم. اگه بخواد جواب بده مثل توضیح چرایی این شکلی شدن سپاه مردگان توی لوتر میتونه اینکارو بام انجام بده یا هزاران روش دیگه. درهرحال همون جوری که پیتر جواب ما رو که والینور کجاست و فرودو و شرکا کجا میرن نداد، اینجا هم اگه جواب نمیداد یعنی ایراد فیلم بود؟ اگه به اون سکانس ایراد گرفتید، به این موارد هم میتونید ایراد بگیرید!

راستی، یه نکته: کسی اینجا مخالف فیلم هابیت پیتر جکسون نیست، این برداشت رو شما از کجا آوردید ارو دادند و بس!

شما گفتین که فیلم درسته فانتزیه ولی باید منطق هم توش باشه ، حالا من از شما در مورد کتاب هابیت می پرسم ، چرا عقاب ها نمی خواستن دورف ها رو تا اره بور همراهی بکنند ، فقط به خاطر اینکه شهر دریاچه و مردمان کماندار اون ها وجود داشته اند ؟! بیائین فرض کنیم که نقشه ی سرزمین-میانه بزرگ تر از اونی که شما می گین هست ، خب مطمئناً عقاب ها می تونستن که شهر دریاچه رو دور بزنن و با خیال راحت دورف ها رو به اره بور برسونند.

حالا سوای اینکه کتاب هابیت تفاوت هایی با دنیای تالکین داره (که دیگه جاش اینجا نیست)، توی کتاب به هیچ عنوان ذکر نشده مقصد اره بور بوده، چیزی که توی کتاب اومده رسوندن دورف ها و شرکا به شهر انسان ها بوده که توسط فرمانروای عقاب ها رد میشه به همون علت. اما در مورد اره بور یک کلمه میگم که چرا عقاب ها نمیتونستن با خیال راحت تا اونجا یا نزدیکش ببرن گروه تورین و شرکا رو: اسماگ! طول اون مسیری هم که گروه از طریق بال طی میکنه بر طیق متن کتاب میزانی بوده که خودِ عقاب ها میل داشتن اون ها رو ببرن و دیگه بیشتر از اون میل نداشتن. دلشون نمیخواسته ببرنشون، این که جرم نیست! تازه توی داستان های تالکین کم در مورد این بی تفاوتی گروه ها به هم (و مذمت این رفتار) نداشتیم و در راستای این نکات تازه کلی هم لطف کردن اینکار رو کردن عقاب ها! + توی کتاب گندالف چندین بار میگه قصد نداره با دورف ها همراه بشه به طور کامل و این ماجرای اون نیست و باید به کارهای خودش برسه.

در مورد چگونه رسیدن گندالف هم این امکان هم نیز وجود داره که گندالف با عقاب ها به اونجا رفته باشه . اگر کتاب هابیت رو یادتون باشه ، عقاب ها به دلیل وجود شهر دریاچه نمی خواستند دورف ها رو تا مقصدشون برسونند ولی این دلیل نمیشه که اون ها نمی خوان به گندالف کمک نکنند و احتمال اینکه گندالف با عقاب ها رفته باشه هم وجود دارد چونکه اگر توجه بکنین زمانی که گندالف به رودائور سوار بر اسبش نیست و با پیاده اومده اونجا !

این امکان ها و فرضیات تا وقتی که توی فیلم نشون داده نشن، مدرکی ازشون وجود نداشته باشه، چیزی جز یک حدس بی اساس به حساب نمیان و متن کتاب صلاحیت کامل بر این فک فیکشن مانند ها داره و واقعا نمیدونم چطور اینها رو میتونید وارد بحث کنید :/ به هرحال دلیلی هم نداره عقاب های مانوه تاکسی سرویس گندالف باشن! + اون موقع گندالف داره از یک محیط کوهستانی میگذره، چطور میخواد اسب با خودش ببره (اسبی که دورف ها رو از مرزهای سیاه بیشه باهاش ترک میکنه!) رو من دیگه نمیدونم! :)

گندالف هم اصلا تله پاتی بلد نیستش ، گندالف در نبرد با آزوگ فقط حواس آزوگ رو پرت می کنه !

همونطوری که یک الف (گالادریل) با داشتن یک حلقه تله پاتی میکنه، یک آینو هم با داشتن یک حلقه (حتی قدرتمندتر میشه گفت) هم میتونه اینکارو بکنه! سکانس شورای سپید توی فیلم اول که دیگه تله پاتی دو طرفه بود!

البته مرحبا به کاربر Heaven که یک نکته ای رو به ما گوش زد کرد و همه از اون نکته طفره رفتن

يك راه حلي كه ميشه براي حل اين قسمت به كار برد اين هست كه احتمال بديم پيتر از اين حرف آراگورن در كتاب بهره برده:"راست نگفتم گندالف كه تو هركجا اراده كني زودتر از من ميرسي؟"

صفحه١٩٤ كتاب دو برج

به نظرم پيتر بر اين اساس كار كرده چون در اين صورت نه تنها تناقضي با مطالب كتاب پيش نمياد،بلكه اونا رو تاييد هم ميكنه.

حتی اگه این حرف شما درست باشه، سریع که دیگه به معنی سرعت نور نیست! به هرحال حداقل واسه من کلمه ی طفره رفتن اینجا معنایی نداره و اون قسمت همچین معنی رو نمیده. این قضیه ی سریع تر رسیدن حداقل دو جای دیگه هم بهش به صورتی خاص اشاره میشه اما اصلا ربطی به سرعت نداره. یکبار توی دربار تئودن که بهش مرغ طوفان گفته میشه (یعنی کسی که زودتر و سریع تز از فاجعه، اینجا "طوفان" به منطقه میرسه) و یکبار دیگه در دربار دنه تور که وقتی از در پیش بودن زمانه ی تاریک بحث میشه، با این بند مواجه هستیم: «به راستی که زمانۀ تاریکی است، و میتراندیر، عادت تو این است که در چنین مواقعی بیایی.» که باز هم همون معنی سریع تر رسیدن به جاهایی که قراره توش ماجرایی اتفاق بیوفته یا داستانی پیش بیاد هست و نه به "میزان سرعت" گندالف. توی اونجایی هم که آراگورن به گندالف اینو میگه، قرار بود اتفاقی صورت بگیره و فقط گندالف سریع تر اونجا بود و منظور آراگورن هم همینه؛ به قولی میشه بگیم سر گندالف واسه ماجرا درد میکرده و همیشه سریع تر از همه و قبل از وقوعش اونجا بوده و نه اینکه سرعت بیشتری داشته باشه (مثل اینکه خطر رو زودتر حس میکرده و میرفته اونجا!)

در ضمن جناب تورامبار ، درسته این سه نویسنده ی فیلم تالکین نمیشن ، ولی فیلمساز هستند و نصف عمرشون رو سر کتاب های تالکین صرف کردند و مثل من و شما نیستند که تنها پنج سال از مطالعه ی کتاب های تالکین وقت صرف کرده باشند.

یعنی ما باید هرکسی که وقت بیشتری برای چیزی گذاشته رو بی نقص بدونیم؟ کم انسان های با سن و سال کم هستن که از مثلا اساتید بزرگ بیشتر به موفقیت های علمی دست پیدا کردن و جایگاه بالاتری دارن؟ میزان زمان صرف شده که دلیل نمیشه چشم بسته هرچیزی رو قبول کنیم!

ویرایش شده در توسط الوه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

پای لیدی گالادریل هم به بحث باز شد . به یاد داشته باشید که بانو به صوت ویژه و بدون حلقه این توانایی رو دارن که از افکار بقیه چه اونها بخوان و چه نخوان آگاه بشن و به قولی میتونن ذهن خوانی کنن.

علاوه بر این میشه به طور یقین گفت گالادریل، گندالف و احتمالا الروند و کلبورن این توانایی رو دارن که بدون این که با کلام صحبت کنن مفاهیم رو به هم انتقال بدن، مدرکش هم فصل جدایی های بسیار در کتاب بازگشت پادشاهه، جایی که گروه قبل از این که گالادریل ازشون جدا بشه شبی منزل میکنن و توصیف میشه که این بزرگان با نگاه و بدون کلام با هم سخن میگن. یعنی چیزی که تو شورای سفید دیدیم بین گالادریل و گندالف رد و بدل میشه به هیچ وجه تحریف نیست. اما اونطوری که من برداشت کردم تو فواصل طولانی نمیشه این کار رو کرد، چه که به نظرم صحبت ها از طریق نگاه با هم رد و بدل میشه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s
همونطوری که یک الف (گالادریل) با داشتن یک حلقه تله پاتی میکنه، یک آینو هم با داشتن یک حلقه (حتی قدرتمندتر میشه گفت) هم میتونه اینکارو بکنه! سکانس شورای سپید توی فیلم اول که دیگه تله پاتی دو طرفه بود!

الوه همه ی حرفایی که به غیر از ماجرایی که در مورد فواصل زمانی گندالف زدی درست و به جا و این حق شماست که با کتب های تالکین مقایسه کنیدش ، هر چند که خودم خلاف این عقیده رو دارم و تنها مقایسه ای که هابیت رو با نوشته های تالکین می کنم با رمان هابیت خلاصه می کنمش ، نه متعلقات دیگرش :دی

ولی من این یکی منظورم ماجرایی نامرئی شدن گندالف در مقابل آزوگ بود که خیلی از دوستان اونو تله پورت می دونن و من خیر . و من هم به اشتباهی نوشتم تله پاتی :دی

درهرحال همون جوری که پیتر جواب ما رو که والینور کجاست و فرودو و شرکا کجا میرن نداد، اینجا هم اگه جواب نمیداد یعنی ایراد فیلم بود؟ اگه به اون سکانس ایراد گرفتید، به این موارد هم میتونید ایراد بگیرید!

در مورد کدوم صحنه من ایراد گرفته ام ببخشین ؟! یادم نمیاد ؟!

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Heaven

حتی اگه این حرف شما درست باشه، سریع که دیگه به معنی سرعت نور نیست! به هرحال حداقل واسه من کلمه ی طفره رفتن اینجا معنایی نداره و اون قسمت همچین معنی رو نمیده. این قضیه ی سریع تر رسیدن حداقل دو جای دیگه هم بهش به صورتی خاص اشاره میشه اما اصلا ربطی به سرعت نداره. یکبار توی دربار تئودن که بهش مرغ طوفان گفته میشه (یعنی کسی که زودتر و سریع تز از فاجعه، اینجا "طوفان" به منطقه میرسه) و یکبار دیگه در دربار دنه تور که وقتی از در پیش بودن زمانه ی تاریک بحث میشه، با این بند مواجه هستیم: «به راستی که زمانۀ تاریکی است، و میتراندیر، عادت تو این است که در چنین مواقعی بیایی.» که باز هم همون معنی سریع تر رسیدن به جاهایی که قراره توش ماجرایی اتفاق بیوفته یا داستانی پیش بیاد هست و نه به "میزان سرعت" گندالف. توی اونجایی هم که آراگورن به گندالف اینو میگه، قرار بود اتفاقی صورت بگیره و فقط گندالف سریع تر اونجا بود و منظور آراگورن هم همینه؛ به قولی میشه بگیم سر گندالف واسه ماجرا درد میکرده و همیشه سریع تر از همه و قبل از وقوعش اونجا بوده و نه اینکه سرعت بیشتری داشته باشه (مثل اینکه خطر رو زودتر حس میکرده و میرفته اونجا!)

من حرفتون درباره دربار دنه تور و تئودن رو كاملا قبول دارم. بله مرغ طوفان در روهان از اون جهت به گندالف گفته ميشد كه گندالف هر وقت پا به اون سرزمين مي گذاشت كارش چيزي جز هشدار براي مصيبت نبود! و اين يعني همون كه گفتين،هركجا كه قرار بوده شري دخالت بكنه و فاجعه اي پيش بياد گندالف زودتر ميفهميده و براي هشدار دادن خودش رو اونجا حاضر ميكرده.

اما در مورد اون قسمت كه من اشاره كردم:اونجا گند الف به همراه آراگورن و دوستانش حضور دارن. همه در كنار هم. گندالف اشاره ميكنه كه بايد به ادوراس بريم و آراگورن ميگه ميترسم دير به جنگ برسيم و راه طولانيه. اما گندالف تو اگه بخواي ميتوني سريعتر از من به اونجا برسي.

اينجا ديگه گندالف تنها نميخواد هشدار بده،قبلش ميگه" همراهم بياييد" كه يعني همه بياين تا به ادوراس بريم و تئودن رو از اين خواب غفلت (!) بيدار كنيم.

اينجا مفهوم اون چيزي نيست كه در تفسير عبارت مرغ طوفان بكار برديم. اينجا همه ميخوان برن هشدار بدن و با وجود طولاني بودن راه ، اشاره شده كه گندالف اين توانايي رو داره كه سريعتر از ديگران مسير رو طي بكنه.

به هر حال به نظرم نكته ي جالبي بود كه بيانش تا اندازه اي به حل اين پارادوكس كمك ميكرد. البته همش نظر شخصي بود و قطعا كاملا درست نيست:)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Raistlin Majere

خب تمامی صحبت های دوستان رو خوندم. تقریبا همه ی ایرادات وارد بود به فیلم.

با این حال من ترجیح می دم که فیلم رو جدا از کتاب در نظر بگیرم.

با اینکه سالی ده بار ارباب حلقه ها رو می بینم، اما کتابش رو خیلی بیشتر دوست دارم. با این حال فیلمش هم برای من جایگاه ویژه ای داره.

هابیت هم همینطوریه. درسته که بعضی از اشکالات فیلم برای عاشقان کتاب واقعا اعصاب خرد کن هست، ولی بیاین به این طرف قضیه هم نگاه کنیم که فارغ از این اشکالات یه فیلم کم نظیر از دنیای کتاب های مورد علاقه مون ساخته شده که ما می تونیم به صورت زنده حسش کنیم! شاید این فرصت نصیب خیلی از دنیاهای فانتزی دیگه مثل مالازان و توفان نور و ... نشه.

در مورد نسخه ی اکستندد برهوت اسماگ هم، می تونم بگم انتظاراتم رو برآورده نکرد. هرچند از صحنه های اضافی بئورن خیلی خوشم اومد و ای کاش توی نسخه ی سینمایی هم بود.

اما دلیل تغییر صحنه های دول گولدور رو نمی فهمم! بهتر بود اگه قراره اینطوری صحنه های نسخه ی سینمایی رو تغییر بده توی اکستندد، از اول توی نسخه ی سینمایی بابای تورین رو می گذاشت تا ملت هم بدونن سرنوشتش چی شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

من حرفتون درباره دربار دنه تور و تئودن رو كاملا قبول دارم. بله مرغ طوفان در روهان از اون جهت به گندالف گفته ميشد كه گندالف هر وقت پا به اون سرزمين مي گذاشت كارش چيزي جز هشدار براي مصيبت نبود! و اين يعني همون كه گفتين،هركجا كه قرار بوده شري دخالت بكنه و فاجعه اي پيش بياد گندالف زودتر ميفهميده و براي هشدار دادن خودش رو اونجا حاضر ميكرده.

اما در مورد اون قسمت كه من اشاره كردم:اونجا گند الف به همراه آراگورن و دوستانش حضور دارن. همه در كنار هم. گندالف اشاره ميكنه كه بايد به ادوراس بريم و آراگورن ميگه ميترسم دير به جنگ برسيم و راه طولانيه. اما گندالف تو اگه بخواي ميتوني سريعتر از من به اونجا برسي.

اينجا ديگه گندالف تنها نميخواد هشدار بده،قبلش ميگه" همراهم بياييد" كه يعني همه بياين تا به ادوراس بريم و تئودن رو از اين خواب غفلت (!) بيدار كنيم.

اينجا مفهوم اون چيزي نيست كه در تفسير عبارت مرغ طوفان بكار برديم. اينجا همه ميخوان برن هشدار بدن و با وجود طولاني بودن راه ، اشاره شده كه گندالف اين توانايي رو داره كه سريعتر از ديگران مسير رو طي بكنه.

به هر حال به نظرم نكته ي جالبي بود كه بيانش تا اندازه اي به حل اين پارادوكس كمك ميكرد. البته همش نظر شخصي بود و قطعا كاملا درست نيست :)

اتفاقا این نکته رو پی جی در ارباب حلقه ها : یاران حلقه هم اشاره کرده . لحظه ی غیب شدن بیلبو در مقابل مهمان هاش در جشن تولدش رو بیاد بیارید ! بیلبو خودش رو نامرئی می کنه و به طرف خونه اش میره . بعد که به خونه ی هابیتیش میرسه می بینه که گندالف زودتر از خودش به اونجا رسیده .

کلا شخصیت گندالف تو فیلم های ارباب حلقه ها و هابیت بسیار عجیب و مرموزه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...