جستجو در انجمن
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'سیلماریل'.
پیدا شد 11 نتیجه
-
با سلام و درود خدمت آردایی های عزیز همان طور که خیلی از شما میدانید تاپیک هایی برای بحث و گفتگو درباره کالبد آردایی آینور که اولین مخلوقات ایلوواتار هستند وجود دارد.اما مسئله اصلی که در این تاپیک مطرح خواهد شد راجع به جملاتی است که استاد درباره کالبد ملکور ذکر کرده اند. بگذارید از اینجا شروع کنیم،در داستان برن و لوتین می خوانیم که سائرون در هنگام دریری با سگ غول پیکر ارومه یعنی هوآن که به خدمت لوتین در آمده بود وقتی نتوانست بر او غلبه کند،سعی کرد که از او بگریزد.او به شکل اصلی خود در امد و پس از تحویل کلید دژ به لوتین گریخت.یعنی او می توانسته به راحتی در هنگام نیاز کالبد اردایی خود را کنار بیندازد و به شکل اصلی اش که برای فرزندان ایلوواتار قابل درک نیست در بیاید.در جا های دیگر هم به خصوص در فصل ابتدایی سیلما درباره این جور موضوعات مطالبی وجود دارد که فعلا به آنها کاری نداریم.مسئله اصلی این است که جناب ملکور که نخستین و نیرومند ترین آفریده ارو است وقتی با فینگولفین می جنگد زخمی می شود و پایش آسیب می بیند.جوری که بعد از آن همیشه میلنگد.یعنی زخم یک شمشیر باعث می شود که بزرگترین والار این چنین رنجیده شود!با توجه به این که قدرت ملکور از همه موجودات پا گذاشته بر اردا بیشتر است به نظرم این موضوع خیلی منطقی نیست.در جای دیگری سنگینی تاج آهنی ملکور باعث رنج او میشود و... سوال من این است:اگر آینور(به طور مشخص تر ملکور)به کالبد نیازی ندارند پس چرا پس از آسیب دیدن بدنشان نمی توانند بدن دیگری برای خود برگزینند؟
-
سلام. به نظرتون چرا وقتی ملیان به الوه تینگول گفت که به بهانه کشتن برن تقاضای سیلماریل رو نکن چون همان باعث نابودی دوریات خواهد شد و از انجایی که شاه دوریات از خرد بزرگ ملیان با خبر بود ولی بازهم به حرفش توجهی نکرد؟
-
چرا ملکور برای سیلماریل از دست رفته اش توسط برن تلاشی برای باز پس گیری آن نکرد ؟
یک سوال یک مطلب ارسال کرد در Eruyeganeh سوالات کتابها
چرا ملکور برای سیلماریل از دست رفته اش توسط برن تلاشی برای باز پس گیری آن نکرد ؟ نظر من اینه که از جنگ داخلیش استفاده کنه و نولدور رو به جنگ با بقیه بندازه- 5 پاسخ
-
5
-
- شخصیت ها
- سیلماریلیون
-
(و 2 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
تقدیس سیلماریل ها توسط واردا از مواردیه که من که هیچ وقت سردرنیاوردم چه طوری کار می کنه: اول این که معلوم نیست فانیان فلک زده چه هیزم تری به شهبانوی آردا فروختن که انقدر بهشون عنایت داره، آتانی که هنوز بیدار نشدن و دورف هاهم که برخوردی! نداشتن باهاش. تنها نکته ای که می مونه اینه که خواسته اینطوری اونها رو از آسیب سیلماریل(کوتاه کردن عمر) دور کنه، که اونم خیلی بعیده، نه به واردا می یاد و نه سوزاندن روش مناسبیه! دوم این که به جز برن که البته استثناست، سیلماریل دست دورف های نوگرود رو(که می خواستن جواهر رو در نائوگلامیر بنشونن) هم نسوزوند. واقعا بعیده دورف ها با علاقه ی شدیدی که پیدا کرده بودن، اصلا بهش دست نزده باشن. نکته ی جالب دیگه هم اینه که سیلماریل فقط به تنهایی می سوزونه، از وقتی که در نائوگلامیر نشونده شد، نه کلا دست دورف ها رو( که اونو از دوریات غنیمت بردن) سوزوند، نه برن رو موقع پس گرفتنش. نه دیور و نه لوتین. در صورتی که دورف ها هم فانی بودن و هم دستشون به خون اهالی دوریات آلوده بود. هم گردنبندو دزدیده بودن. برن هم فانی بود و هم دستش به خون فرمانروای نوگرود آلوده بود. دیور اگرچه فانی نبود ولی با شرکت در این انتقام گیری دیگه پاک به حساب نمی اومد و لوتین هم در زمان استفاده از نائوگلامیر فانی بود. با این اوصاف واقعا نمی دونم تقدیس واردا چه فایده ای داشته، فقط روی موجودات اهریمنی و فرزندان فئانور خوب جواب میده، به عبارت دیگه فقط روی اونایی که واردا از قبل می شناخته!
-
چرا سوزانندگی سیلماریل ها برای همه نبود؟
یک سوال یک مطلب ارسال کرد در پادشاه جادوپیشه سوالات کتابها
چرا سیلماریل تو بعضی موجودات تاثیری نمیزاره و بعضی ها رو به شدت عذاب میده؟ مثلا برای سگ بزرگ مورگوت و مایدروس و ماگلور تاثیر بدی داشت اما برای مورگوت و فئانور و برن و شاه تینگول و ... تاثیری نمیزاره؟- 4 پاسخ
-
5
-
- سیلماریل
- سیلماریلیون
-
(و 1 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
سلامی دوباره. داشتم به دوران اول فکر میکردم. به افتخارات توام با شادی و اندوهش. به پادشاهی های پر شکوه و عظمتش، به سلحشوری ها و دلاوری های بی مثالش و به الف ها و انسان هایی که اسمشون تا ابد با تاریخ آردا پیوند خورده. دوران دلپذیریه برای همه ما. با توجه به اینکه اخیرا نظرسنجی خوبی از طرف فنگورن عزیز (با همکاری سم) مطرح شد، بی مناسبت ندیدم که در مورد دوران اول (که مورد توجه اکثریت کسانی هست که تو نظرسنجی شرکت کرده بودن) صحبت کنیم. سوال اینه: به نظر شما، دوران اول با تمام رخدادهاش، برای شما بیشتر (با توجه به جنگ بی امانی که با ملکور در جریان بود) مصداق افتخار، مقاومت، پایمردی، ایستادگی هست؟ یا اینکه (با توجه به نفرین معروف) بیشتر مصداق دوران غرور کورکورانه، توهم سراب گونه پیروزی، اهتراز از حکمت و ناخردمند بودنه؟ مشخصه که تو این تاپیک گاهی ناگزیر از بحث های مصداقی در مورد شخصیت های بخصوص و کارنامه ی اونها خواهیم شد. اما تا جایی که ممکنه از مطرح شدن چنین مباحثی اهتراز کنیم و در مورد کلیت دوران اول و دلایل احساسی که در ما ایجاد میکنه صحبت کنیم. منتظر نظراتتون با ذکر دلایل و توضیحات کافی هستم.
-
من واقعا به فیانور و پسراش علاقه دارم و بهتر دیدم تا توی یه تاپیک راجع به مسائل مربوط به اونها بحث کنیم و در حقیقت گناهکاری یا بیگناهیشون رو بررسی کنیم .... البته اونها کارهای بی نهایت شرم اوری انجام دادن از جمله سه مورد قتل عام الف های دیگر و از هیچگونه جنایتی برای به دست آوردن سیلماریل ها فرو گذار نکردند . ولی به نظر من این در حقیقت نفرین مندوس و سنگینی بار سوگندشان هست که آنها را وادار به این جنایت ها می کنه و در حقیقت به ورطهء نابودی می کشونه ..سوگندی که حتی ر لحظاتی سعی در فراموش کردن آن را دارند ولی در نهایت این سوگند ، نفرین مندوس را تجسم میبخشه و نابودی نولدور را کامل می کنه ... نظر شما چیه ؟
-
”و هر روز که به سیلماریل می نگریست اشتیاقاش به نگهداشتن آن فزونتر می گشت، و نیروی این گوهر چنین بود.“ - سیلماریلیون، حدیث نبرد پنجم: نیرنایت آرنویدیاد این فقط تکه ای کوچک در مورد سیلماریل هاست؛ سه جواهر بی بدیل، همانند بلورهای الماس، ولی سخت تر از سنگ خاره، چنان که هیچ آسیبی در محدوده ی قلمرو آردا نابودشان نمی توانست کرد، یا نمی توانست شان شکست. فئانور در پی فکری نو یا شاید سایه ی نوعی پیش آگاهی از تقدیری تلخ که بر دلش افتاده بود، اندیشید که چگونه می توان روشنایی درختان، شکوه قلمرو قدسی را جاودانه نگاه دارد. بنابراین کوششی دراز و پنهانی را آغاز کرد و هرچه از معرفت و نیرو و چیره دستی و ظرافت در چنته داشت به کار گرفت؛ و سر انجام سیلماریل ها را پدید آورد. اما حلقه ی یگانه چه بود؟ حلقه ای ساخته شده توسط سائورون برای حکمرانی بر دیگر حلقه های قدرت و سرزمین میانه. حلقه ای که هیچ قدرتی توان نابودی آن را نداشت، مگر اینکه به درون آتش کوه هلاکت، جایی که پدید آمده بود افکنده شود. فئانور سیلماریل ها رو بسیار گرامی و نزدیک خودش نگه می داشت و دزدیده شدن اون ها باعث تصمیمات و اعمالی هولناک شد که هممون ازش با خبریم و خیلی شباهت داره به وضعیتی که حاملان حلقه (گولوم، بیلبو و فرودو) با حلقه ی یگانه داشتند. کشته شدن ده آگول توسط سمه آگول، یکی از همنوعانش، هم خیلی شبیه به ویرانی دوریات در پی خویشاوندکشی بین الف های نولدور و سیندار هست (سوای خویشاوندکشی اولیه در بندرگاه الف های تله ری در آلکوئالونده). آرزوی تملک حلقه توسط دیگران خیلی شبیه به هوس به دست آوردن سیلماریل توسط کسانی که صاحبش نبودند (که در راس ملکور رو هم فراموش نکنیم) هست. هر دوی این اشیا باعث نابودی، نبردها و پلیدی های بسیاری شدن که در صورت وجود نداشتنشون این اتفاقات نمی افتاد. دارندگان حلقه (اینجا به طور کلی حلقه های قدرت) پس از مدتی پژمرده و فرسوده میشن و احتمال اینکه به پلیدی کشیده بشن هم هست؛ سیلماریل های تقدیس شده توسط واردا هم تقریبا همین قابلیت رو داره، البته با این تفاوت که هر جسم ناپاک و پلیدی که اون رو لمس کنه پژمرده میشه؛ به علاوه نورش که برگرفته از نور دو درخت هست، باعث فرسودگی فانیان میشه (مثل قضیه ی لوتین که ادغام شدن نور سیلماریل با زیباییش باعث به وجود اومدن چیزی شد که تحملش برای سرزمین فانیان بیش از حد بود و برای همین طول عمرش رو کوتاه کرد) به صورت کلی بخوایم بگیم، اثرات و سرنوشتی که سیلماریل و حلقه ی یگانه بر دارندگان، کسانی که آن را مشاهده کرده یا دنیای اطراف دارن بسیار به هم شبیه هستن. دارندگان هر دو، علاقه ای غیر عادی به مخفی نگه داشتن و مراقبت از اون ها دارن. در صورت اینکه این اشیا از اون ها گرفته بشه، باعث واکنش هایی دیوانه وار از طرف دارندگان میشه. کسانی که به آن دسترسی ندارند، در هوس تملک اون می سوزند (مگر اینکه اراده ای قدرتمند داشته باشن یا داستان دیگه ای باشه) و... سوالی که اینجا پیش میاد اینه که چرا حلقه رو یک شی پلید میدونیم اما سیلماریل ها رو یک شی قدسی و خوب؟ آسیب هایی که سیلماریل ها به آردا وارد کردن، به مراتب بزرگ تر از مشکلات و قضایایی هست که سائورون و حلقه ی یگانه مسبب شدن...
- 33 پاسخ
-
33
-
- سیلماریل
- حلقه یگانه
-
(و 1 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
به جسنجوی گذشته ام بر میخیزم. اینکه چه شد که هم اکنون در این موقعیت می زیم. و بر دوش من است حل معماهای زندگی ای که دارم. گنجینه ای گران از آن گذشته ی پر مخاطره برایم مانده. بی شک که راست نوشته اند. گنجینه , نامش: سیلماریلیون. لغت برایم مفهوم نیست. همین مرا بیشتر به کنکاش وا میدارد. با جدیت و علاقه, هر خطش را میخوانم و آنرا در ذهنم و سپس در وجودم حل میکنم. باید بدانم چه بر سر آنها آمده. و هر بار پیش تر میروم. اما متوجه چیزی در میان تمام اتفاق افتاده ها می شوم... از ,آغاز, میگوید. بسیاری چیزها هرگز نوشته نشده اند چون دستی نبوده و در پسش حتا دلیلی. از پاکی هایی اما, نوشته اند که در کنار پلیدی قدرتمند, تاب ادامه , آورده اند. چه بسیار زیبایی ها که خباثت آنها را بلعید و چقدرها که جبران ناپذیر شدند. اندوه فراوان, در سیلماریلیون , مرا متعجب کرده.به ذلت در آمدن خوبی ها و شکوه مندی هایی که نمیشود برشان گرداند. بارها , امید در " این نه آن دیگران است" بستم و اما هم چنان , می خواندم که هر آنچه با شکوه بود و نشان از اصالت و زیبایی و خلوص داشت همه قربانی شدند و تباه شدند و اثری از آنها هرگز نماند. در این تاپیک قصد دارم تا در مورد "چرایی اینهمه اندوه" بحث کنیم.
- 21 پاسخ
-
23
-
- داستان های آردا
- دوران اول
- (و 4 بیشتر)
-
دوستان در اینجا به بررسی سوگند فئانور و فرزندانش میپردازیم -بررسی خواهیم کرد چه اثرات مثبت و چه اثرات منفی روی تاریخ آردا داشت؟ -چه اثراتی بر زندگی خاندان فینوه داشت؟ -ریشه یابی خواهیم کرد که چگونه ملکور موجب شد فئانور مرتد گرد و حتی هم نوع کشی کند وبه خویشاوندان خویش پشت پا بزند؟ -آیا اگر قیام فوانور نبود ملکور به قدرت میرسید؟ ابتدا یکی از برو بچه ها مفاد سوگند فئانور و فرزندانش رو بگه لطفا من زیاد مطلع نیستم
-
سلام بر همگی یک سوال فنی ماگلر بعد از انداختن یکی از سیلماریلها تو دریا چه بلای سرش اومد؟ اگه کسی به اون سوالام هم که تو تاپیک فرزندان هورین دادم جواب بده ممنون میشم