بازی دوئل آردایی

[مونت آو سائرون 2,307]

خب آفرین. دیگه داری کم کم اون نظام فاشیستی ای که من مدام توی دوئل ازش اسم میبرم رو درک میکنی! بچه های قبلم دیر یا زود متوجه شدن!:دی

والا نمیدونم چرا پیش خودت همچین فکری کردی؟؟! من چن تا کلمه بهت دادم گفتم اینا به هم ریختن درستشون کن. حتی لوترم درست همون کلمات رو استفاده کرد.

:))

[LORD LOSS 2,422]

صد رحمت به فاشیسم!تو موسولینی مرحوم رو روسفید کردی :))

درسته حق با تواه.ولی انصافا با این کلمه ها نمیشه جمله درست حسابی ساخت

[تور 9,804]

حقیقتش الان که دوباره شاهد زمین خوردن قاتلین بالفطره بودم گفتم من هم خودمو مصلحتی به زمین بزنم و از این مرحله انصراف بدم تا رقیب خوشحال و امیدوار بشه و رقابت ها یه خورده گر بگیره! لرد لاس جان، دستتو بده به من! {هورای جمعیت} :|

مونت: چشمت به نائوگلامیر نباشه! :))

[مونت آو سائرون 2,307]

خب از این به بعد لرداس به جای لوتر سوالات ارباب رو جواب میده. شش مرحله گذشت و گروه قاتلین فقط یک امتیاز گرفت. حالا ببینیم لرداس چه گلی به سر این گروه میزنه. شاید امیدی باشه!

{آه... البته که هنوز هم امید هست تا زمانی که یاران صادق بمانند...} :))

مرحله ی هفتم. اربابان حلقه جواب بدن.

برای الوه.........................موضوع مرحله جمله سازی..........................درصد دشواری از پنج: 3

نکته: الوه جان این مرحله ی تو همونیه که لرداس و لوتر نتونستن بهش جواب بدن. فقط گرینه ی سومش تغییر میکنه.

1- دنیا- گلادریل-هم-سفر-نیامد-در-پیدایش-به

2- نومه نوری ها- می گفتند- نه - پرچینی- به- باکلندی ها- قدیمی-مابین- که- بودند- بزرگ - حصار - جنگل- زمینشان- کشیده- و

3- به- فیلی- کیلی- و - درک- مردن- مردن- که- که- مردن

برای لرداس.....................موضوع مرحله: اختلاف.....................درصد دشواری از پنج:3

لرداس جان این دو تصویر تفاوت هایی باهم دارن. بهت نمیگم چن تا. اما همه رو پیدا کن و بگو.

[مونت آو سائرون 2,307]

وقت به اتمام رسید...

مرحله ی هشتم. دوباره همینا.

[الوه 8,414]

در سفر پیدایش هم گالادریل به دنیا نیامد

باکلندی ها، نه نومه نوری ها، به پرچینی بزرگ که مابین جنگل و زمینشان کشیده بودند حصار قدیمی می گفتند

به درک که فیلی و کیلی مردن، مردن که مردن!

[مونت آو سائرون 2,307]

:)) وری گووووووود!

کاملا درسته. همش همون چیزیه که خودم درنظر داشتم. آفرین الوه....عالی بود!

گروه ارثاد پنج امتیازی شدن.

[الوه 8,414]

فقط جمله ی آخریت ترکوندم :)))))

ویرایش شده در سپتامبر 19, 2013 توسط الوه

[مونت آو سائرون 2,307]

آخ دیدی چی شد الوه!؟ دیدی آخر ضدحال خوردی.

همین الآن دوباره جمله ی دومت رو خوندم :| ... مابین جنگل قدیمی!!! حصار بزرگ!!!

اینطوری میشه: باکلندی ها نه نومه نوری ها به پرچینی که مابین زمینشان و جنگل قدیمی کشیده بودند حصار بزرگ می گفتند.

:D :D خیلی بد شد که ضدحال خوردی. الهی بمیرم الهی بمیرم. عیبی نداره حالا برو یه گوشه بشین! :))

[الوه 8,414]

غلط جمله ی منو اثبات کن :))

[مونت آو سائرون 2,307]

:)) پس داشتم چه غلطی میکردم؟ :| :D

"حصار بزرگ" یک اسم ثابته. مثل میناس تریت مثل لوتروین یه صفت الکی نیست که یکی بهش بگه حصار گنده، یکی دیگه بگه حصار زیبا یا مثلا حصارغول آسا...

بنابراین شما باید بزرگ رو برای حصار مینوشتی و قدیمی رو برای جنگل و اصلا کلا حصار بزرگ بین جنگل قدیمی هم بوده.

.

.

.

در کل حقیقت رو بگم اینه که یا تو حرف منو میپذیری یا میزاری به حساب نظام فاشیستی که بر دوئل حاکمه:دی گزینه اول عقده شدن نداره اما اگه گزینه ی دوم عقده ای روی دلت میزاره بس عظیم که میخوای سر از تنم جدا کنی و کاریم نمیتونی بکنی پس حرف منو بپذیر تو ای پادشاه خطه ی پنهان! :D

[الوه 8,414]

نخیرم :)) برو توی نقشه ها نگاه کن، اونو به نام The Hedge (حصار/پرچین) میبینی! بقیه ی چیزهایی که اضافه شدن صفت هستن و میشه هرجور که دلت بخواد استفاده کرد :|

[مونت آو سائرون 2,307]

جایز بود که صفت بزرگ رو میدادی به پرچین و قدیمی رو میدادی به جنگل اما اینکار رو نکردی...

حصار بزرگ بین زمین باکلندی ها و جنگل قدیمی بود.

بهش میگن: high hay!

https://arda.ir/high-hay/

[الوه 8,414]

آقا، مگه نمیگی مرجعت کتاب علیزاده هست توی چیزایی که بهش مربوط میشه؟ برو یاران حلقه رو باز کن و نقشه ی هابیتون که به داخل جلد پشت چسبیده رو بخون، نقاشی مال خودِ تالکینه و ترجمه ی علیزاده هست، نوشته حصار :))

[مونت آو سائرون 2,307]

قبول نمیکنم. :)) !

حالا عیبی نداره. ایشالا یا تو همین دست یا توی دست بعدی با مهدی و ت.ت از دلت درمیاد!

دیگه حرفی ندارم...

[الوه 8,414]

دیکتاتوری...

همه شاهد باشید که خودش حرف های خودشو قبول نداره!

واست دارم :| :))

[مونت آو سائرون 2,307]

مرحله ی نهم. اربابان حلقه جواب بدن.

برای الوه.......................موضوع مرحله: دیالوگ شناسی......................درصد دشواری از پنج: 3

نکته: الوه جان برای هرکدوم از کلمات زیر یک دیالوک از سه گانه ی سینمایی لوتر پیداکن و بنویس.

دیگه تکرار نکنم منظورم دوبله شده جوانه ی پویاست.

1- هالیوود:

2- پشت سرت:

3- رخنه:

4- التیام:

برای لرداس: همون مرحله ی قبل اما چون آنلاین نیست لوتر همیار حلقه به جاش جواب بده!

[the LORD of the RINGS... 1,878]

از اونجایی که مونت بدون اطلاع و هماهنگی قبلی با لوتر اونو از مقامش عزل کرد لوتر هم از همینجا استعفانامه خودشو تسلیم هیئت مدیره میکنه :))

[مونت آو سائرون 2,307]

آخ احساس تلخ بازندگی!...:))

تو از مرگ فرار کردی گانگستر نشون دادی از اون چروکیای ترسو هستی...

{مونت یه نگاه به لوتر} در این حال پرت کردن یک کیسه ی کوچک به سمت لوتر:

- توی این شصتا دو عقابیه با دلارای یانکی تفنگتم اونجا کنار آتیشه. اسبم برات گذاشتم فقط باس زین بشه...رفتی دیگه پشت سرتم نیگا نکن.

با این حال لرداس هنوز هست البته شاید برای یه مدت کوتاه...::|

[the LORD of the RINGS... 1,878]

آخ که من چقد الان ناراحتم ازین که تو میگی من باختم , خدایا منو بکش راحتم کن :)) مونت حالا که داری ولخرجی میکنی یه طناب دارم بهم بده من خودمو حلق آویز کنم چون دیگه امیدی برای ادامه زندگیم ندارم :D به یه تو نمیری میگم :| این اسبتم بگیر به درد خودت میخوره نه گاز سوزه نه هیدرولیک تازه اینا بخوره توسرش شیشه هاشم دستیه :D

[مونت آو سائرون 2,307]

لرداس جان، امشب من حساب کتابایی کردم و به این نتیجه رسیدم که اینجا دیگه آخر خطه رفیق! نفست رو نگه دار و تا ده بشمار...

اگر الوه امتیاز این مرحله رو بگیره دیگه همه چی تمومه. اگر الوه امشب 5 امتیازی بشه و شما نتونی به مرحله ی نهم جواب بدی یا اصلا غلط جواب بدی دیگه هیچ راه جبرانی نداری.

باز همینطور اگه الوه این مرحله رو جواب نده مرحله ی دهم درست جواب بده و شما باز امتیاز نگیری بازم همه چی تمومه...

در این حال مونت: پرتاب کردن دو بیل به طرف الوه و تور:

- امشب پرواری ها رو برمیداریم. برین گور لرداس رو بکنین الساعه! دیگه باید خاکسپاری تگزاسی رو شروع کنیم...؛ دیگه کم کم وقتشه :))

[LORD LOSS 2,422]

حقیقتش الان که دوباره شاهد زمین خوردن قاتلین بالفطره بودم گفتم من هم خودمو مصلحتی به زمین بزنم و از این مرحله انصراف بدم تا رقیب خوشحال و امیدوار بشه و رقابت ها یه خورده گر بگیره! لرد لاس جان، دستتو بده به من! {هورای جمعیت} :))

تور گلم خو نمیدونی جوابو چرا منو بهونه می کنی؟چرا مردم فریبی می کنی؟ :D :|

لرداس جان، امشب من حساب کتابایی کردم و به این نتیجه رسیدم که اینجا دیگه آخر خطه رفیق! نفست رو نگه دار و تا ده بشمار...

اگر الوه امتیاز این مرحله رو بگیره دیگه همه چی تمومه. اگر الوه امشب 5 امتیازی بشه و شما نتونی به مرحله ی نهم جواب بدی یا اصلا غلط جواب بدی دیگه هیچ راه جبرانی نداری.

باز همینطور اگه الوه این مرحله رو جواب نده مرحله ی دهم درست جواب بده و شما باز امتیاز نگیری بازم همه چی تمومه...

در این حال مونت: پرتاب کردن دو بیل به طرف الوه و تور:

- امشب پرواری ها رو برمیداریم. برین گور لرداس رو بکنین الساعه! دیگه باید خاکسپاری تگزاسی رو شروع کنیم...؛ دیگه کم کم وقتشه :|

آره قربون دستت.شروع کن خاکسپاریو .فقط جون من اسممو رو سنگ قبرم درس بنویس وگرنه از قبر میام بیرون عذابت میدم :| (لرد لاس نه لرداس!) :D

در ضمن لازم نیس شما زحمت بکشین من همین الان با خالی کردن یک گلوله در مغز مبارک(اگه مغزی باشه البته)جانمو به جان آفرین تسلیم کردم.الان ااین روحمه داره باهاتون حرف میزنه.

این بازی از اولشم بیشتر شبیه مراسم اعدام بود تا دوئل.مونتی کلانتر(کلانتر رشوه خوار)،تور خواننده حکم،الوه ام جلاده :D

از لوتر ام به خاطر اینکه سعی کرد منو نجات بده تشکر میکنم(صد بار به اش گفتم هفتتیر چینی نخر) :))

...

خب نمایش تموم شد؟ :D

ویرایش شده در سپتامبر 22, 2013 توسط LORD LOSS

[مونت آو سائرون 2,307]

مونت، الوه و تور در کنار صحنه ی خودکشی لرداس ایستاده و به نشانه ی احترام کلاه از برداشاته اند. مونت سخن میگوید:

- هر مردی که از مادر زاده میشود زندگی اش پر مخاطره و سخت خواهد بود. ما در این ساعت اینجا دورهم جمع شدیم تا به روح میت احترام بزاریم. لرداس عزیز برای تو قبری کنده میشه و مراسم تشییع جنازه برگزار خواهد شد. درست روی همین زمینی که بر روش آرامیده ای!

این مرگ تو بسی شرافتمندانه تراز ارباب گروهت بود. اون به نوعی بزدلانه تو و گروه رو ترک گفت. بنابراین هرجا که باشه جنازه ی اون در این صحرای بزرگ یا خوراک لاش خورها میگرده یا سرخپوستانی که اونور باتلاق سپری میکنن.

مونت روبه الوه و تور:

- این رو توی فروم پخش کنید:

شخصا بهتون تبریک میگم اقایون. شما بردین! البته از همون اوایل بهتون اعتقاد داشتم. عالی بودین...

به مناسب اینکه در این مسابقه رقابت خاصی بین گروه ها برقرار نشد که الوه مجبور به استفاده از شی بشه، این اجازه رو بهش میدم که نائوگلامیر رو با خودش به نبرد علیه مهدی و ت.ت ببره.

از اینجا به بعد برگزاری ماسبقه ی بعدی دوئل مدتی زیادی به تاخیر میخوره.

قراره یه سفر داشته باشم به تالارهای ماندوس. از اونجا قراره جان وین رو فراری بدم. باید بریم چن تا چاه نفت که این دوربرا هست رو رصد کنیم.

توی این مدت برای مهدی و ت.ت پیک بفرستین. بگین مونت گفته: شما هنوز یه کار ناتموم اینجا دارین! خودشون میفهمن...

دیگه باید برم. برو حیووون!!هی هی....

[the LORD of the RINGS... 1,878]

به مونت:اتفاقا ارباب گروهش خیلی هم شرافتمندانه و با آبرو کناره گیری کرد وقتی که دید میخواد بهش بی احترامی شه و مقامش کوچک شمرده بشه خودش با احترام کشید کنار و از روی طرص ! و چیزه دیگه ای نبود.الانم رفتم اون یکی آبادی شدم کلانتر اونجا + دالتونارم عفو زدم بهشون برن حالشو ببرن +دیگه بسشونه بدبختا از بس سنگ خورد کردن,سپردم کلات بیوفته اونور برادرا بیان استقبالت + لوک خوش شانسم سکه شانسشو گم کرده داره ر ب ر بد میاره :))

درگوشی:سکشم پیش منه یه جای امن گذاشتم , زهی خیال باطل :|

[LORD LOSS 2,422]

مونت، الوه و تور در کنار صحنه ی خودکشی لرداس ایستاده و به نشانه ی احترام کلاه از برداشاته اند. مونت سخن میگوید:

- هر مردی که از مادر زاده میشود زندگی اش پر مخاطره و سخت خواهد بود. ما در این ساعت اینجا دورهم جمع شدیم تا به روح میت احترام بزاریم. لرداس عزیز برای تو قبری کنده میشه و مراسم تشییع جنازه برگزار خواهد شد. درست روی همین زمینی که بر روش آرامیده ای!

این مرگ تو بسی شرافتمندانه تراز ارباب گروهت بود. اون به نوعی بزدلانه تو و گروه رو ترک گفت. بنابراین هرجا که باشه جنازه ی اون در این صحرای بزرگ یا خوراک لاش خورها میگرده یا سرخپوستانی که اونور باتلاق سپری میکنن.

مونت روبه الوه و تور:

- این رو توی فروم پخش کنید:

شخصا بهتون تبریک میگم اقایون. شما بردین! البته از همون اوایل بهتون اعتقاد داشتم. عالی بودین...

به مناسب اینکه در این مسابقه رقابت خاصی بین گروه ها برقرار نشد که الوه مجبور به استفاده از شی بشه، این اجازه رو بهش میدم که نائوگلامیر رو با خودش به نبرد علیه مهدی و ت.ت ببره.

از اینجا به بعد برگزاری ماسبقه ی بعدی دوئل مدتی زیادی به تاخیر میخوره.

قراره یه سفر داشته باشم به تالارهای ماندوس. از اونجا قراره جان وین رو فراری بدم. باید بریم چن تا چاه نفت که این دوربرا هست رو رصد کنیم.

توی این مدت برای مهدی و ت.ت پیک بفرستین. بگین مونت گفته: شما هنوز یه کار ناتموم اینجا دارین! خودشون میفهمن...

دیگه باید برم. برو حیووون!!هی هی....

مرسی خلاقیت

به مونت:اتفاقا ارباب گروهش خیلی هم شرافتمندانه و با آبرو کناره گیری کرد وقتی که دید میخواد بهش بی احترامی شه و مقامش کوچک شمرده بشه خودش با احترام کشید کنار و از روی طرص ! و چیزه دیگه ای نبود.الانم رفتم اون یکی آبادی شدم کلانتر اونجا + دالتونارم عفو زدم بهشون برن حالشو ببرن +دیگه بسشونه بدبختا از بس سنگ خورد کردن,سپردم کلات بیوفته اونور برادرا بیان استقبالت + لوک خوش شانسم سکه شانسشو گم کرده داره ر ب ر بد میاره :))

درگوشی:سکشم پیش منه یه جای امن گذاشتم , زهی خیال باطل :D

الان سازمان حمایت از خلافکاران(س ح ا)از شما کلانتر خلافکاردوست تقدیر وتشکر می نماید :|

ویرایش شده در سپتامبر 22, 2013 توسط LORD LOSS