رفتن به مطلب
bard

یک ماجرا جویی غیر منتظره در دنیای تالکین - ورود و هماهنگی

Recommended Posts

Fladrif Skinbark

بچه ها همه ی تصمیمات و نوشتن نقش "سالنبور" رو به اله ماکیل عزیز میسپرم.

خیلی شرمنده و معذورم

خدافز همه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave

سلام بنده هم به داستان وارد شدم اسمم هم ویلمار ریبیوک هس که یه جنگجوی به تمام معناس.

یه برادر داره به اسم لوین، یه اسب به اسم رینگو و...

قدش۱۸۵ موهاش هم سیاه و بلند ولی نه تا روی شونه هاش.

و توی داستان هم قراره گشتی بشه ینی همکار الکاندو و پلاطس.

ویرایش شده در توسط Samwise Gamgee the Brave

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

سام گمجی با مسءول تاپیک هماهنگ کردین؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bard

استاد سام توی پیغام خصوصی با ما هماهنگ کردن

ولی قرار بود اول اینجا پست بدن بعد تو تاپیک اصلی که عجله کردن

البته پستشون هم مشکل خاصی نداشت

رسته گشتی رو انتخاب کردن

+++

وضعیت ادموند چی میشه ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Anna

استاد سام توی پیغام خصوصی با ما هماهنگ کردن

ولی قرار بود اول اینجا پست بدن بعد تو تاپیک اصلی که عجله کردن

البته پستشون هم مشکل خاصی نداشت

رسته گشتی رو انتخاب کردن

+++

وضعیت ادموند چی میشه ؟

ادموند به من گفت که می نویسه میزاره بزودی!؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

ادموند به من گفت که می نویسه میزاره بزودی!؟

بهش بگو پیغام پسغام نفرسته اگه میتونه بیاد آردا خودش بیاد حرفشو بزنه تکلیفو روشن کنه دیگه عه ینی چی به من گف. اسمایل نولوفینوه خشمگین میشود!! :)

بارد و جناب سم وایز شما هم یه هماهنگی میکردین خو :دی

خودش میاد به قلعه میرسه؟ کی میرسه شب روز..؟ چطور وارد میشه!؟ کسی میبینتش؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bard

بهش بگو پیغام پسغام نفرسته اگه میتونه بیاد آردا خودش بیاد حرفشو بزنه تکلیفو روشن کنه دیگه عه ینی چی به من گف. اسمایل نولوفینوه خشمگین میشود!! :)

بارد و جناب سم وایز شما هم یه هماهنگی میکردین خو :دی

خودش میاد به قلعه میرسه؟ کی میرسه شب روز..؟ چطور وارد میشه!؟ کسی میبینتش؟

ماجرای ورود ویلمار به قلعه صرفا یک پیش نوشته هستش یعنی چطور شده که به قلعه میرسه حالا روز و شب مهم نیست فکر کنم الان باید توی قلعه باشه و یکی از گشتی ها هستش

اوکی پس منتظر ادموند میمونیم ؟؟

و اما داستان روز سوم و چهارم رو بگم که اماده بشید دوستان

در نوشتن باید چند نکته رو رعایت کنید

چون وقت زیادی دارید ایده های زیادی به ذهنتون میاد پس یادداشتشون کنید تا از یاد نرن

روز سوم قضیه از این قراره

سالنبور بعد از خروج از قلعه یکی از اسکورت های فرمانده اصلی قلعه رو پیدا میکنه ولی خودش هم اسیر میشه

تعدادی از افراد قلعه برای پیدا کردن اون بیرون میرن و تعدادی در قلعه میمونن

تعدادی از ارک های سرگردان به قلعه حمله میکنن و درگیری کوچکی اتفاق می افته ( به خاطر باز بودن در قلعه بر اثر اشتباه افراد نگهبان

افراد بیرون قلعه هم برای ازاد کردن سالنبور با اورک های بیرون قلعه درگیر میشن

افرادی که بیرون قلعه هستن

من + نولو + انا + لینک دانلود + بلاتریکس + راداگاست

افرادی که داخل قلعه باید مواظب قلعه باشن

king + اله + durf + سام وایز + mahan + اینکانوس

دوستان میتونن تو پیام خصوصی و یا نمایه لیدرتون باهم هماهنگ بشید

در نبود من اله مسئولیت قلعه رو به عهده داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Anna

بهش بگو پیغام پسغام نفرسته اگه میتونه بیاد آردا خودش بیاد حرفشو بزنه تکلیفو روشن کنه دیگه عه ینی چی به من گف. اسمایل نولوفینوه خشمگین میشود!! :)

بارد و جناب سم وایز شما هم یه هماهنگی میکردین خو :دی

خودش میاد به قلعه میرسه؟ کی میرسه شب روز..؟ چطور وارد میشه!؟ کسی میبینتش؟

خوب من از ادموند پرسیدم اونم جوابمو داد. اسمایل هاج و واج خیره به نولو.

ویرایش شده در توسط Anna

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

اولا بر پست خودم تاکید میکنم بخونین :| اینکه گفتی من و نولو و بقیه یک موقع اشتباه نشه که منم دنبال سالنبورم L-)

و اینکه، به نظرم یهو نگین روز سوم و چهارم ! حد اقل دو تا پست داشته باشین . دو روز در یک جا نمیگنجه و قشنگ نیست !

(من که کلا وضعیتم عادتی نیست و دارم با مرگ دست و پنجه نرم میکنم ! دی دلمونم به جمله آرتانیس خوش کردیم :) )

و اینکه ... ینی چی الان باید توی قلعه باشه و یکی از گشتی ها هستش؟؟؟؟ بدون اینکه کسی بفهمه یحو وارد قلعه شده؟؟؟؟

اینطوری اصلا جالب نیست

کلا با ورود یکهویی یه عضو جدید اونم اینطوری مخالفم :| تا میخوایم با بچه ها مچ بشیم یک نفر دکتر و گشتی و سرباز اضافه میشه و بدون یه کلمه ای یکهو میشه رفیق سربازا در حدی که دست خودشونو براش میبرن و با خون خودشون کمک میکنن و یا نگران کسایی میشن که تاحالا ندیدن و خیلی دلسوزانه کمکشون میکن و غیره.

خیلی غیر عادیه اتفاقات قلعه تون :|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bard

اولا بر پست خودم تاکید میکنم بخونین :| اینکه گفتی من و نولو و بقیه یک موقع اشتباه نشه که منم دنبال سالنبورم L-)

و اینکه، به نظرم یهو نگین روز سوم و چهارم ! حد اقل دو تا پست داشته باشین . دو روز در یک جا نمیگنجه و قشنگ نیست !

(من که کلا وضعیتم عادتی نیست و دارم با مرگ دست و پنجه نرم میکنم ! دی دلمونم به جمله آرتانیس خوش کردیم :) )

و اینکه ... ینی چی الان باید توی قلعه باشه و یکی از گشتی ها هستش؟؟؟؟ بدون اینکه کسی بفهمه یحو وارد قلعه شده؟؟؟؟

اینطوری اصلا جالب نیست

کلا با ورود یکهویی یه عضو جدید اونم اینطوری مخالفم :| تا میخوایم با بچه ها مچ بشیم یک نفر دکتر و گشتی و سرباز اضافه میشه و بدون یه کلمه ای یکهو میشه رفیق سربازا در حدی که دست خودشونو براش میبرن و با خون خودشون کمک میکنن و یا نگران کسایی میشن که تاحالا ندیدن و خیلی دلسوزانه کمکشون میکن و غیره.

خیلی غیر عادیه اتفاقات قلعه تون :|

با تشکر از صحبت های شما بنده هم با نظرتون کاملا مخالفم :)

دیگه بیش از حد ورود های حماسی داشتیم و احساس میکنم که بزاریم بچه ها نقششون طوری باشه که انگار توی قلعه بودن

البته شاید هم جمع شدن تک تک افراد با توانایی های خاص در قلعه هم جالب باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave

آقا من گفته باشم برای خودم داستان ورود به قلعه نوشتم دیگه نگین چی شد یهو من تو قلعه load شدم!

یه سوال اتفاقات روز سوم وچهارم و مهمتر اینکه چی میشه در قلعه باز میمونه به عهده ی ما هست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

با تشکر از صحبت های شما بنده هم با نظرتون کاملا مخالفم :)

دیگه بیش از حد ورود های حماسی داشتیم و احساس میکنم که بزاریم بچه ها نقششون طوری باشه که انگار توی قلعه بودن

البته شاید هم جمع شدن تک تک افراد با توانایی های خاص در قلعه هم جالب باشه

با ورودش حالا زیاد کاری ندارم اما اینکه اعضای جدید یهو وارد میشن، شبیه اون دو سه نفر قبلی، واقعا سطح داستان رو پایین میاره.

مثلا شما دو تا آشپزمون رو در نظر بگیر، بعد با سرباز ها و افراد جدید مقایسه کن، چه قدر داستان افت داشته!؟!؟ .. خیلی خیلی.. !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durf

به نظر من ورود یهویی خیلی مسخره اس

پس دیده بان ها چی ؟ دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

به نظر من ورود یهویی خیلی مسخره اس

پس دیده بان ها چی ؟ دی

چی دیده بان ها چی!؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

لطفا توجه کنید...

من زیاد در جریان ایفای نقش هاتون نیستم اما همین چند پست اخیر و بحث های صورت گرفته رو دنبال کردم و باید بگم که واقعا متاسفم بابت چنین بحث هایی که بین کاربران در چنین تاپیکی لااقل هست. انتظار نداشتم دوستانی که همگی با علاقه و اختیار کامل، خودشون این تالار رو دوباره زنده کردن حالا دارن با بحث های واقعا غیر ضروری و جزئی در کار این تاپیک خلل ایجاد میکنن.

ببینید چند تا نکته رو خطاب به همه میگم:

این بحث هایی که جاش اینجا نیست رو شما وقتی وارد تاپیک کردید جدا از صورت زشتی که برای فروم داره، در کار تاپیکی که خودتون ایجاد کردید و دارید پرورشش میدید خلل ایجاد میکنه! همونطور که از ابتدای تاپیک بعضی از دوستان اشاره کردند لطفا اگر پیشنهادی یا انتقادی دارید در پیغام خصوصی مطرح کنید نه که وسط تاپیک بیاید و همدیگر رو خطاب قرار بدید و جار و جنجال درست کنید. علاوه بر کدورت و ناراحتی که ممکنه پیش بیاد، اینطوری میشه که از برنامه ای که خودتون تنظیم کردید برای ایفای نقش به این اندازه ی نسبتا طولانی عقب میوفتید. اصلا لازم نیست سر مسائل تا این حد کوچیک در تاپیک بحث راه بندازید.

نکته بعدی اینه که ما روی تالار ایفای نقش و فعالیت کاربران در اون حساب ویژه ای باز کردیم. احتمالا متوجه شدید که به تمام شرکت کنندگان در ایفای نقش متناسب با فعالیت و ایفاشون بهشون امتیاز فعالیت در فروم اختصاص پیدا کرده و این روند امتیاز دهی ادامه خواهد داشت. بنابراین لطفا خودتون هم برای ایفای نقشتون و کلا این تالار اهمیت و ارزش قائل باشید و سعی کنید با رفتن و اومدن های خارج از نظم یا بحث ها و جنجال های اینچنینی روند کار تاپیک رو کند نکنید. احساس مسئولیت و تعهد نسبت به این تاپیک و قوانینش داشته باشید.

در پایان میخوام بحث همینجا تموم بشه. پست هایی که در این زمینه ارسال شده بودند حذف شدند. تاحالا اینجا متاسفانه اسپم و پست ناهماهنگ زیاد داشتیم در صورت تکرار موارد مشابه طور دیگه ای برخورد خواهد شد.

لطفا ازین به بعد ضمن رعایت نکات بالا با همدیگه همکاری داشته باشید و به قوانین تاپیک و به همدیگه احترام بگذارید و در نهایت اگر در این ابتدای کار محدودیتی وجود داره (که بنظر من کاملا معقول و طبیعی بنظر میرسه) اون ها رو بپذیرید تا آینده بهتری برای این تاپیک به ارمغان بیاد.

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bard

نکته ای که از دیروز @الوه عزیز به من یاداور شدن تا به بچه ها بگم ولی زیادی شلوغ شد و جو برای گفتن مهیا نشد که تور اعلام کرد

در پایان و همچنین در حین ایفای نقش و پیشبرد داستان به دوستان عزیز امتیاز داده خواهد شد که بعدا میتونن از این امتیاز ها استفاده کنن

و نکته دیگه که باید اعلام کنم : من به هیچ عنوان علاقه ای برای تغییر و حذف پست های کاربران فعال این بخش ندارم و از اکثر پیشنهادهایی که قابلیت اجرا دارن استفاده میکنم

این تاپیک هم هیچ وقت قرار نبود که حذف و یا قفل بشه

کلیه کاربران رو هم محروم نمیکنیم از ارسال مطلب و ارسال پیشنهاد و انتقاد

و اما نکته ای که هستش پیشنهاد های مربوط به نقش خودتون رو برام پیام خصوصی کنید

پیشنهاد های کلی که مربوط به داستان هستش رو در این تاپیک بفرستید تا در موردش بحث بشه

در اخر : این تاپیک برای قدم اول صرفا یک نمونه هستش و یک گرم کردن برای اهداف بعدی و البته قرار نیست که دست کم بگیریم مطالب رو و چیزی کم بزاریم

این تاپیک دوستان تازه واردی جمع کرده که در اوایل انرژی زیادی برای فعالیت دارن و نمیشه چکشی باهاشون برخورد کرد که زده بشن از کل انجمن پس با ملایمت با اونها رفتار کنید و سعی کنید اون ها رو راهنمایی کنید

مشکلات رو از طریق پیام خصوصی و نمایه ها مطرح کنید

با تشکر

اپدیت :‌ اساتیدی که قرار هستش در عملیات بیرون قلعه شرکت کنن تشریف بیارن نمایه بنده برای همفکری و هماهنگی

این پست بعدا حذف میشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گندالف جادوگر

من کماندار

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bard

من کماندار

فعلا تا اطلاع ثانوی نقش جدیدی نمیگیریم

میتونین در بخش های دیگر انجمن فعالیت کنید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

چرا تاپیک خوابیده؟؟؟

بارد،؟؟؟؟

روز سوم رو شروع نمی کنیم؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bard

چرا تاپیک خوابیده؟؟؟

بارد،؟؟؟؟

روز سوم رو شروع نمی کنیم؟؟

من یه 5 روزی میشه به اله ماکیل پیام دادم برای هماهنگی هنوز جوابی ندادن به من

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

ینی چه؟!

چرا!؟

کسانی که هستند چی!؟ اونا که میتونن هماهنگ بشن درباره نقششون؟

اینجوری که خیلی بده ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bard

ینی چه؟!

چرا!؟

کسانی که هستند چی!؟ اونا که میتونن هماهنگ بشن درباره نقششون؟

اینجوری که خیلی بده ...

قسمت سوم و چهارم در مورد سالنبور هستش و اله ماکیل رول سالبنور رو مینویسه به همین خاطر باید باشه و همچنین سرپرست اعضای داخل قلعه هم هست با رول دیگش

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

دوستان سلام. من بابت تاخیرم واقعا شرمنده همه تونم. مخصوصا از تو بارد. یه سری مشکلاتی برایم پیش اومده که اصلا تمرکز برای نوشتن ندارم. ولی تا فردا غروب حتما هم رول خودم، هم رول سالنبور رو میذارم رو تاپیک.

بازم منو ببخشید! @};- :-h

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bard

دوستان سلام. من بابت تاخیرم واقعا شرمنده همه تونم. مخصوصا از تو بارد. یه سری مشکلاتی برایم پیش اومده که اصلا تمرکز برای نوشتن ندارم. ولی تا فردا غروب حتما هم رول خودم، هم رول سالنبور رو میذارم رو تاپیک.

بازم منو ببخشید! @};- :-h

مشکلی نیس

فقط پیام خصوصیت رو هم چک بکن که هماهنگی ها لازم رو انجام بدیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
K I N G

خوب مثل اینکه دوستان نمیخوان بیان تا هماهنگ بشیم و داستان داخل قلعه رو بنویسیم.به پیغاممون هم که جواب نمیدن.عده ای نیستند ولی بعضیا ظاهرا فقط واسه ما وقت ندارن و برای دیگران وقت خیلی زیادی دارن.در هر صورت من که نمی تونم تنهایی بنویسم.از بعضیا انتظار نمیرفت.منتظریم

ویرایش شده در توسط K I N G

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×
×
  • جدید...