رفتن به مطلب

Recommended Posts

گیلدور اینگلوریون

به سر آزوگ و بولگ چی میاد؟

ازوگ در جلوی دروازه های موریا توسط داین پسر ناین کشته میشه و بولگ در نبرد پنج سپاه توسط بئورن کشته میشه

ویرایش شده در توسط گیلدور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لرد محمد

دوستان اگه شما میگید گابلین بودند پس سپاه اورکی که از دول گولدور راه افتادند در نبرد پنج سپاه شرکت نکردند؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
دوالین

تو کتاب گفته گابلینها.ولی تو فیلم اورکها هستن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
*فئانور*

دوستان اگه شما میگید گابلین بودند پس سپاه اورکی که از دول گولدور راه افتادند در نبرد پنج سپاه شرکت نکردند؟؟؟

اون خودش نبردی جداست.نبرد دول گول دور که شورای سفید باهاشون میجنگه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

تو کتاب گفته گابلینها.ولی تو فیلم اورکها هستن

خیلی تفاوتی وجود نداره. خواستید به تاپیک اورک = گابلين نگاه بندازید. یا بحث توی تاپیک Orcs که از اینجا شروع میشه و تا صفحه ی بعد هم ادامه داره میتونه جواب مناسبی باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
K I N G

تو خود ارباب حلقه ها هم یه تفاوت هایی بین ارگ و گابلین وجود داره!

ارگ post-3408-0-51031200-1408538909_thumb.jp

گابلینpost-3408-0-98846600-1408538918_thumb.jp

ویرایش شده در توسط ٌWitch king

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
توروندور

در اساطیر دیگه هم تفاوت هاشون مثل آثار استاد کمه.

اما به صورت کلی ارک ها قوی تر بزرگ تر تند خو تر و شجاع ترند نسبت به گابلین ها اما گابلین ها یه حسن دارن که فرمان بردار ترند و زیاد هم نوع ستیزی ندارن. از لحاظ صنعتی هم ارکها رو میشه غار نشین فرض کرد و گابلین هارو امپراطوری رم

جز این تفاوت های عمده ی دیگه ای ندارن. مثلا گویش ها یا یه سری چیزای دیگه فرق داره بینشون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
افعی سرخ

سلام دوستان بلاخره اولین کتاب استاد تالکین رو تموم کردم یه چنتا سوال داشتم:

۱.تو دنیای سینمای تالکین این فقط شمشیر استینگ که موقع نزدیک شدن دشمن میدرخشه ولی تو کتاب اورک ریست و گلامدرینگ هم انگار میدرخشن درسته؟

۲.بازهم تو دنیای سینمای تالکین وقتی کسی(بیلبو یا فرودو)حلقه رو دستشون میکنن اطرافشون رو یه جوری میبینن(شبیه ارواح) ولی تو کتاب وقتی بیلبو حلقه دستش میکنه هیچ تغییری حس نمیشه و حتی اولاش اصلا نمیفهمه که مخفی شده؟این طوریه یا من اشتباه میکنم؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تکاور شمال

1_ آره

2_توی کتاب هابیت در مورد اینکه فضا چه شکلی میشه چیزی نگفته ولی ارباب حلقه ها چرا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
افعی سرخ

یه سوال هم در مورد گابلین ها دارم مگه اونا به نور خورشید حساس نیستن؟چطور اون همه راهو اومدن برای جنگ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
K I N G

یه سوال هم در مورد گابلین ها دارم مگه اونا به نور خورشید حساس نیستن؟چطور اون همه راهو اومدن برای جنگ؟

خوب جواب شما رو تو نسخه اکستندد گندالف به پیپین داد.اگه توجه کنی میبینی ارنش موردور در سایه درحرکته یعنی سائورون با ایجاد ابرها جلوی نور خورشید رو میگیره تا ارتشش راحت تر حرکت کنه.

ویرایش شده در توسط King Aragorn Elessar

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
*LuThien *

با سلام:

در زمان خواندن هابیت به چیزی بر خوردم که سوال برانگیز شد.من از متن اصلی نقل میکنم: هابیت فصل 12 صفحه112 "The Arkenstone! The Arkenstone!" murmured Thorin in the dark, half dreaming with his chin upon his

knees. "It was like a globe with a thousand facets; it shone like silver in the firelight, like water in the sun,

"like snow under the stars, like rain upon the Moon!"

که خلاصه ترجمه تحت اللفظی(خودم،شرمنده!) میشه:"آرکنستون!گویی با صدها تراش;ان مانند نقره ای در آنش میدرخشد،مانند آب در زیر آفتاب،مانند برف زیر نور ستارگان،مانند باران زیر نور ماه"

و برای توصیف Silmarili هم گفته شده:

They mean "radiance of pure light" درخشندگی خیره کننده

بنابر تمام اینها میتونیم بگیم که آرکن استون همون Silmarili که به وسیله Maedhros برداشته وبه آتشفشان انداخته شد؟ چون هرگز اشاره ای به مکان اون نشده؟

"taken into the bosom of the earth" when he casts himself into a "gaping chasm filled with flames." (متن گفته شده درباره سرنوشت silmarili)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

با سلام:

در زمان خواندن هابیت به چیزی بر خوردم که سوال برانگیز شد.من از متن اصلی نقل میکنم: ...

تا اونجایی درباره ی سیلماریلی میخونیم که میگه: هر سه گوهر، به منزلگاه دیرین خودشون برگشتن. {صفحه 423 سیلماریلیون} و این یعنی سرنوشتشون ادامه ای نداره.

یه دلیل دیگه ام که به ذهنم میرسه اینه که اونها نفرین ماندوس روشون بود و این نفرین تا وقتی ماندگار بود که تمامی نفرین شده هاش، به پایان تقدیرشون برسن و بمیرن و خب دیدیم که همشونم مردن. حالـا اگر دوباره قرار باشه یکی از این گوهر ها دوباره سر از زمین در بیاره و قیامت به پا کنه - اونم در دست دورفها - کلـا قصه یجور دیگه پیش میرفت و یقینا میگم که چنین چیزی غیر ممکنه.

اما نکته ی ظریف خیلی خوبی مطرح کردی.:D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

سال ها پیش از این لحظه، در زمان های بسیار دور (:دیــ) سوالی به همین شکل برام به وجود اومد که با خوندن جواب ها و کسب اطلاعات بیشتر از زمینه های نوشتن کتاب و بازه های زمانی اون نظرم برگشت و اون ها رو یکی نمیدونم. برای اون بحث میتونید به اینجا نگاه بندازید: https://arda.ir/forum/index.php?showtopic=1054&view=findpost&p=32248

پ.ن. ابزار جستجوی سایت مخصوصا اون قسمت جستجو با کمک گوگلش خیلی کاربرد داره و اگه به ترفندهای جستجو با گوگل آشنا باشید، نتیجه ای که میخواید رو با دقت بالا و در کمترین زمان میتونید پیدا کنید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
miladsokout

دوستان در کتاب هابیت و فیلم ، قلمرو تراندویل و به مانند "منه گروت" میبینیم، آیا این همان منه گروت است یا چون یک الف سینداری است به سبک منه گروت درست شده؟؟؟ آخه خیلی شبیه هم هستند!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

دوستان در کتاب هابیت و فیلم ، قلمرو تراندویل و به مانند "منه گروت" میبینیم، آیا این همان منه گروت است یا چون یک الف سینداری است به سبک منه گروت درست شده؟؟؟ آخه خیلی شبیه هم هستند!!

منه گروت به طور کامل ویران شد و هرگز از نو آباد نگشت.

مانندش هم ساخته نشد. چون اون قلمرو و تالـارها بشدت باشکوه و فراخ و مسحورکننده بودند. در ضمن برای ساختن منه گروت، ملیان مایا حضور داشت و با قدرت و سلیقه و هنر بی نظیرش اونجا رو تزئین کرده بود. اصلـا قابل مقایسه با تالـارهایی نیست که یه الف جنگلی پادشاهشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
miladsokout

منه گروت به طور کامل ویران شد و هرگز از نو آباد نگشت.

مانندش هم ساخته نشد. چون اون قلمرو و تالـارها بشدت باشکوه و فراخ و مسحورکننده بودند. در ضمن برای ساختن منه گروت، ملیان مایا حضور داشت و با قدرت و سلیقه و هنر بی نظیرش اونجا رو تزئین کرده بود. اصلـا قابل مقایسه با تالـارهایی نیست که یه الف جنگلی پادشاهشه.

همین دیگه دوست عزیز...اینکه به کل نابود شد و یادم نبود، البته شما ودتون در ساختش دست داشتید،بهتر میدونید :| :) !

مثلا در سیلماریلیون گفته شده که منه گروت یک ورودی پل مانند بر روی رودخانه داشت و رودخانه از دامنه کوهی که منه گروت رو ساختند میگذشت .... قلمرو تراندویل هم این خصوصیات و داره... من فکر میکنم که این قلمرو و به یاد منه گروت ساختنه باشند! من لوتر و نخوندم، آیا اسمی از قلمرو تراندویل بردند و اینکه چگونه شکل میگیره؟؟

ویرایش شده در توسط miladsokout

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Fladrif Skinbark

منشا ساخت ترولها معلوم نیست. درواقع نمیدونیم که اونها مثل اورکها نوع فاسد شده ای از سایر موجودات هستن یا از ابتدا توسط مورگوت ساخته شدن. اگه از ابتدا ساخته شده باشن باید افعالشون محدود باشه اما اگه از نژاد دیگه ای ساخته شده باشن این محدودیت وجود نداره.

صفحه ی 69 کتاب هابیت اومده :

"لابد همونطور که خبر دارید ترول ها باید قبل از تیغ آفتاب بروند زیر زمین، وگرنه تبدیل میشوند به همان سنگ کوه، ماده ای که از آن ساخته شده اند و دیگر محال است که تکان بخورند. همین اتفاق هم برای برت و تام و ویلیام افتاد."

این رو نمیتونیم منشا ساخت ترول ها محسوب کرد؟ با توجه به اینکه غول های سنگی هم توی کتاب داریم نمیشه گفت نوع دیگه ای از اینان ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

تو این مورد تردیدهایی وجود داره که نمیشه کامل به این جمله اعتماد کرد. توی سیلماریلیون میبینیم که هیچ کس غیر از ایلوواتار توانایی خلق کردن رو نداره و اگه چیزی بسازه اونها مثل عروسک هستن. شاید سازنده بتونه اونها رو با اراده خودش حرکت بده اما اونها اختیاری از خودشون ندارن و اگه حواس سازنده به سمت دیگه ای بره اونها دیگه تکون نمیخورن و مثل عروسک بی جان هستن. از طرفی میدونیم که ملکور ترول ها رو ساخته و سالهاست که از ردا دوره ولی ترولها همچنان فعال هستن. بنابراین نمیتونن کاملا از سنگ ساخته شده باشن. از طرف دیگه چوب ریش میگه ملکور، ترولها رو به تقلید از انتها ساخته، ممکنه ترولها ترکیبی از انتها و سنگ باشن. اما بازم هیچی مشخص نیست.

نمیشه گفت با روی کار اومدن و فعالیت دوباره و شدید ترِ سائورون، ترول ها هم حرکتشون شروع شد؟؟

یعنی سائورون بعنوان نایبِ ملکور، ترول ها رو هم اداره و کنترل میکنه؟ مثل اورک ها که ساخته ی ملکور بود اما بعد از خودش، سائورون ریاستشون رو بعهده گرفت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Bain

نمیشه گفت با روی کار اومدن و فعالیت دوباره و شدید ترِ سائورون، ترول ها هم حرکتشون شروع شد؟؟

یعنی سائورون بعنوان نایبِ ملکور، ترول ها رو هم اداره و کنترل میکنه؟ مثل اورک ها که ساخته ی ملکور بود اما بعد از خودش، سائورون ریاستشون رو بعهده گرفت.

من هنوز سیل رو تموم نکردم،اگه تو فصل آخر این گفته نقض میشه که هیچ،وگرنه به نظر میاد جواب همین سواله:

"اما مانوی مورگوت را دستگیر کرده و در آن طرف جهان در خلایی که بیرون است زندانی کرد و او نمی تواند دوباره خود را به این دنیا بازگرداند و حاضر و مریی شود درحالیکه اربابان غرب هنوز بر تخت خود نشسته اند.اما بذرهایی را که او کاشته بود هنوز رشد می کردند و شکوفا می شدند و میوه های اهریمنی میدادند اگر کسی به آنها می رسید.زیرا اراده او باقی ماند و خدمتگزارانش را هدایت می کرد و آنها را برای بی نتیجه گذاشتن و خنثی کردن اراده ی والاها و برای نابودی کسانی که از والاها اطاعت میکردند حرکت میداد"

سیلماریلیون-اکابالت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

نمیشه گفت با روی کار اومدن و فعالیت دوباره و شدید ترِ سائورون، ترول ها هم حرکتشون شروع شد؟؟

یعنی سائورون بعنوان نایبِ ملکور، ترول ها رو هم اداره و کنترل میکنه؟ مثل اورک ها که ساخته ی ملکور بود اما بعد از خودش، سائورون ریاستشون رو بعهده گرفت.

من هنوز سیل رو تموم نکردم،اگه تو فصل آخر این گفته نقض میشه که هیچ،وگرنه به نظر میاد جواب همین سواله:

"اما مانوی مورگوت را دستگیر کرده و در آن طرف جهان در خلایی که بیرون است زندانی کرد و او نمی تواند دوباره خود را به این دنیا بازگرداند و حاضر و مریی شود درحالیکه اربابان غرب هنوز بر تخت خود نشسته اند.اما بذرهایی را که او کاشته بود هنوز رشد می کردند و شکوفا می شدند و میوه های اهریمنی میدادند اگر کسی به آنها می رسید.زیرا اراده او باقی ماند و خدمتگزارانش را هدایت می کرد و آنها را برای بی نتیجه گذاشتن و خنثی کردن اراده ی والاها و برای نابودی کسانی که از والاها اطاعت میکردند حرکت میداد"

سیلماریلیون-اکابالت

بعید میدونم. اگه کاملا ساخته ملکور بوده باشن دقیقا باید مثل عروسک خیمه شب بازی باشن. یعنی تمام افعال ترول ها باید تحت اراده ملکور(و با فرض لوبلیا سائورون) باشه. اما تصور اینکه چرندیاتی که سه تا ترول توی هابیت میگفتن ناشی از تفکرات ملکور یا سائورون باشه غیر قابل قبوله. قطعا اونها کارهای مهمتری داشتن تا بحث در مورد نحوه پختن دورفها. اصلا اگه همه تحت یک اراده واحد هستن که نباید جر و بحثی داشته باشن!

از طرف دیگه تا اونجا که میدونیم ترول ها همیشه فعال بودن(البته خیلی جاها وارد داستان نشدن اما دلیل نمیشه که فرض کنیم بیکار افتادن یه گوشه)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Bain

بعید میدونم. اگه کاملا ساخته ملکور بوده باشن دقیقا باید مثل عروسک خیمه شب بازی باشن. یعنی تمام افعال ترول ها باید تحت اراده ملکور(و با فرض لوبلیا سائورون) باشه. اما تصور اینکه چرندیاتی که سه تا ترول توی هابیت میگفتن ناشی از تفکرات ملکور یا سائورون باشه غیر قابل قبوله. قطعا اونها کارهای مهمتری داشتن تا بحث در مورد نحوه پختن دورفها. اصلا اگه همه تحت یک اراده واحد هستن که نباید جر و بحثی داشته باشن!

از طرف دیگه تا اونجا که میدونیم ترول ها همیشه فعال بودن(البته خیلی جاها وارد داستان نشدن اما دلیل نمیشه که فرض کنیم بیکار افتادن یه گوشه)

از خیلی از جهات نمیشه داستان هابیت رو مبنا قرار داد.(منظورم در جزییاته).و همچین چیزی با تمام بقیه کتابها جور در میاد،به غیر از هابیت.

از طرفی اینکه اونا از خودشون اراده ندارند رو نمیشه به این معنی کرد که باید تک تک کلماتی که میگن هم از ملکور باشه.مثل روباتی که یه مقصد براش تعیین میکنی و لازم نیست تک تک قدمهاش رو کنترل کنی.اونا تحت فرمان ملکور بودن و به اراده ی اون از کوه ها پایین اومدن و شرارت کردن.اما اینکه شام اسبچه بخورن یا دهقان پیر به عهده ی خودشونه.من به بوجود اوردن چنین موجودی خلقت نمیگم که با انحصار خلقت ایلوواتار تناقض داشته باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

از خیلی از جهات نمیشه داستان هابیت رو مبنا قرار داد.(منظورم در جزییاته).و همچین چیزی با تمام بقیه کتابها جور در میاد،به غیر از هابیت.

از طرفی اینکه اونا از خودشون اراده ندارند رو نمیشه به این معنی کرد که باید تک تک کلماتی که میگن هم از ملکور باشه.مثل روباتی که یه مقصد براش تعیین میکنی و لازم نیست تک تک قدمهاش رو کنترل کنی.اونا تحت فرمان ملکور بودن و به اراده ی اون از کوه ها پایین اومدن و شرارت کردن.اما اینکه شام اسبچه بخورن یا دهقان پیر به عهده ی خودشونه.من به بوجود اوردن چنین موجودی خلقت نمیگم که با انحصار خلقت ایلوواتار تناقض داشته باشه.

خب بحث الان سر اینه که آیا ترولها از صفر توسط ملکور خلق شدن یا اینکه یه موجود زنده دیگه رو فاسد کردن. اگه از صفر ساخته باشه مثل دورفهای آئوله هستن که ایلوواتار بهش میگه اگه حواست به جای دیگه بره اونها عبث میمونن و هیچ کاری نمیکنن. پس نتیجه میگیریم که باید فاسد شده یه موجود دیگه باشن. تو این استدلال به هابیت استناد نشده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×
×
  • جدید...