رفتن به مطلب
hellboy

مقایسه ی شاهنامه با لوتر

Recommended Posts

Elenour

اینجا بحث ایرانی بودن پیش میاد...شاهنامه هرچی هم سنگین باشه اثر ملی مونه ،و خیلی قبل تر از ارباب حلقه نوشته شده پس بهتره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

اینجا بحث ایرانی بودن پیش میاد...شاهنامه هرچی هم سنگین باشه اثر ملی مونه ،و خیلی قبل تر از ارباب حلقه نوشته شده پس بهتره

دوست عزیز قدیمی بودن و ملی بودن هیچ ربطی به بهتر بودن نداره.

اگه اینطور بود که الان باید کلی فروم و تاپیک درباره حماسه گیل گمش ایجاد میشد،چون ماله 5-6 هزار ساله قبله.ولی من یه بار از کتابخانه کرایه اش کردم ،اصلا جذاب نبود و قابل خوندن هم نبود.

در مورد ملی بودن هم باید غرور و تعصب رو گذاشت کنار.

راستش من وقتی اشعار شاهنامه رو میشنوم یاد قلیون و قهوه خونه و دستار و شتر می افتم.

ولی وقتی صفحات سیلماریلیون رو ورق میزنم انگار همون مکانهای زیبایی که سالها پیش تو رویاهام بهشون فکر میکردم رو مجسم میکنم.

آثار استاد با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.

در ضمن این مقایسه یه جورایی بی ربطه، چون آثار تالکین فانتزی هستن و فانتزی نویسی تازه وارد ایران شده و نمیشه با کتابای داخلی مقایسه اش کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

من هم فکر می کنم داستانهای تالکین از شاهنامه بهتره البته به این معنا نیست که فردوسی نویسنده ی ضعفیتری نسبت به تالکین باشه چون مسلما از زمان فردوسی تا الان کلی راه و روش برای بهتر خلق کردن یه داستان کشف شده که تالکین با استفاده از همین راه و روش ها تونسته داستان به این زیبایی رو بنویسه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الدا

دوست عزیز قدیمی بودن و ملی بودن هیچ ربطی به بهتر بودن نداره.

اگه اینطور بود که الان باید کلی فروم و تاپیک درباره حماسه گیل گمش ایجاد میشد،چون ماله 5-6 هزار ساله قبله.ولی من یه بار از کتابخانه کرایه اش کردم ،اصلا جذاب نبود و قابل خوندن هم نبود.

در مورد ملی بودن هم باید غرور و تعصب رو گذاشت کنار.

راستش من وقتی اشعار شاهنامه رو میشنوم یاد قلیون و قهوه خونه و دستار و شتر می افتم.

ولی وقتی صفحات سیلماریلیون رو ورق میزنم انگار همون مکانهای زیبایی که سالها پیش تو رویاهام بهشون فکر میکردم رو مجسم میکنم.

آثار استاد با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.

در ضمن این مقایسه یه جورایی بی ربطه، چون آثار تالکین فانتزی هستن و فانتزی نویسی تازه وارد ایران شده و نمیشه با کتابای داخلی مقایسه اش کرد.

خیلی ببخشید که این بارو دارم مخالفت میکنم ولی اگه ملاک آفرینش یک اثر هنری ای باشه که قرار باشه چندین هزار سال بمونه و از نسلی به نسل دیگه انتقال داده بشه؛ این اثر فردوسی که باید بهش توجه بشه نه آثار تخیلی یک نویسنده ی معاثر که قبل از نوشتن اثرش در محفل ادبیات یه استاد دانشگاه بوده و از کلی مطالاعات در مورد کتب فانتزی سراسر جهان داشته.

شاید این مناسب نباشه که فردوسی رو با تالکین مقایسه کنیم و به نظر من اثری رو که فردوسی خلق کرده رو تنها میشه با بزرگ ترین آثار ادبی جهان مقایسه کرد و بس.

به ائرندیل: اتفاقا ائرندیل جان من سال قبل از نمایشگاه، کتاب داستان های شاهنامه رو گرفتم و خوندم و با ورق زدن هر صفحه اش به هنر و ذوق فردوسی پی میبردم و واقعا غیر قابل قیاس با هر اثری دیدمش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

به الدا :منم که همین رو گفتم.نباید با هم مقایسه کرد.

در ضمن این مقایسه یه جورایی بی ربطه، چون آثار تالکین فانتزی هستن و فانتزی نویسی تازه وارد ایران شده و نمیشه با کتابای داخلی مقایسه اش کرد.

در مورد علاقه هم آره خیلی ها مثل تو هستن که از خوندن داستانهای شاهنامه لذت میبرن.ولی این دلیل نمیشه که من نظر شخصی خودمو بیان نکنم.

خوندن شاهنامه ،همچنین برگردان داستانهای اون به سبک امروزی هیچ لذتی برای من نداره.و گفتم که با خوندن اونا یاده چی می افتم.

آثار تالکین فراتر از یک ملت و زبان و فرهنگ خاصیه و متعلق به همه جهانیان هست.طوری که ترجمه اون به زبان فارسی هم دلچسبه.

موفق باشید...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الدا

به الدا :منم که همین رو گفتم.نباید با هم مقایسه کرد.

در مورد علاقه هم آره خیلی ها مثل تو هستن که از خوندن داستانهای شاهنامه لذت میبرن.ولی این دلیل نمیشه که من نظر شخصی خودمو بیان نکنم.

خوندن شاهنامه ،همچنین برگردان داستانهای اون به سبک امروزی هیچ لذتی برای من نداره.و گفتم که با خوندن اونا یاده چی می افتم.

آثار تالکین فراتر از یک ملت و زبان و فرهنگ خاصیه و متعلق به همه جهانیان هست.طوری که ترجمه اون به زبان فارسی هم دلچسبه.

موفق باشید...

اولا که من اصلا تو پست بالاییم دلیلی برای کسر امتیاز نمیبینم و واقعا موندم که شما چرا هی چپ و راست از پست های من امتیاز کسر میکنین!

ثانیا؛ من نگفتم شما نظر شخصیت رو بیان نکن.

ثالثا، بنده خودم خیلی قبل تر بعضیا، زمونی که هنوز کتاب های استاد ترجمه نشده بودن و فقط کتاب انگیلیسیش، اونم نه توی ایران، بلکه خارج از کشور موجود بود با تالکین و دنیاش آشنا بودم و اگر هم نظری در باره ی شاهنامه یا اثر دیگه ای میدم بر پایه ی اساس و منطق میدم نه بر پایه احساسات درونی.

و ضمنا بنده یکی از طرفداران پر و پا قرص و مبلغ های دنیای تالکینم، نه منتقدش!

و اگه یه موقع قرار انتخاب باشه تالکین و آردا ش رو انتخاب میکنم ولی معتقدم این انتخاب من بطبع ارزش هیچ اثر هنری و ادبی ای رو زیر سوال نمیبره و تنها معرف سلیقه ی شخصی منه.

ویرایش شده در توسط الدا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

اولا که من اصلا تو پست بالاییم دلیلی برای کسر امتیاز نمیبینم و واقعا موندم که شما چرا هی چپ و راست از پست های من امتیاز کسر میکنین!

ثانیا؛ من نگفتم شما نظر شخصیت رو بیان نکن.

ثالثا، بنده خودم خیلی قبل تر بعضیا، زمونی که هنوز کتاب های استاد ترجمه نشده بودن و فقط کتاب انگیلیسیش، اونم نه توی ایران، بلکه خارج از کشور موجود بود با تالکین و دنیاش آشنا بودم و اگر هم نظری در باره ی شاهنامه یا اثر دیگه ای میدم بر پایه ی اساس و منطق میدم نه بر پایه احساسات درونی.

و ضمنا بنده یکی از طرفداران پر و پا قرص و مبلغ های دنیای تالکینم، نه منتقدش!

و اگه یه موقع قرار انتخاب باشه تالکین و آردا ش رو انتخاب میکنم ولی معتقدم این انتخاب من بطبع ارزش هیچ اثر هنری و ادبی ای رو زیر سوال نمیبره و تنها معرف سلیقه ی شخصی منه.

خوب.اینم از لایکت.

مشکل ما چیه که انگلیسی بلد نیستیم و یا مثل شما خارج نرفتیم؟

ولی من بر خلاف تو از روی احساس و عواطف درونی عاشق دنیای تالکین شدم نه از روی دلیل و منطق.چون بعضی جاها منطق چیز خوبی نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

الدا ی عزیز اصلا بحث در این مورد که کدوم بهتره ، منطقی نیست.به نظر من تاپیک بد پیش رفته. به جای اینکه وجه اشتراکاتشون با هم مقایسه بشن. بحث سر این افتاده که کدوم بده و کدوم خوب.

مثل این می مونه که شما بگید . گوش بهتره یا چشم. در صورتی که جفتشون خوبن و بسیار لازم.الان اگه این حرف رو به یه زامبیایی بزنی آرزو می کنه که ای کاش مملکت من هم تاریخ غنی داشت و یکی از بزرگترین مجموعه داستانهای تخیلی رو داشت.البته به نظم که کار خیلی سختی هست.

مثلا شاهنامه به جز زیبایی باعث شده که ما امروز بتونیم بگیم ایران و ایرانی.

ولی اگه شاهنامه نبود ، امروز تمدن و فرهنگ پارسی هم وجود نداشت. حتی کوروش هم وجود نداشت که ما با عدلش پز بدیم.

تو شاهنامه چه بسا معرفت های بیشتری وجود داره. شما نبرد رستم فرخ زاد با سعد ابی وقاص ( ل.ع ) رو بخون ، بعد بگو شاهنامه قشنگ نیست.

ارباب حلقه هم اگر نبود. چه بسا داستانهای تخیلی و حماسی از بین می رفت و در نتیجه میشه گفت ارباب حلقه ها فرزند شاهنامه هست و هر دوشون در جای خودشون بسیار لازم هستند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

ولی اگه شاهنامه نبود ، امروز تمدن و فرهنگ پارسی هم وجود نداشت. حتی کوروش هم وجود نداشت که ما با عدلش پز بدیم.

تو شاهنامه چه بسا معرفت های بیشتری وجود داره. شما نبرد رستم فرخ زاد با سعد ابی وقاص ( ل.ع ) رو بخون ، بعد بگو شاهنامه قشنگ نیست.

موندم جواب این پست شما رو اینجا بدم یا گفتگوی عمومی ویا یه جای دیگه.

عدل کوروش؟

چطور میتونی درباره کسی که 2600 سال پیش زندگی میکرده اینقدر راحت نظر بدی.

یه نگاه به جهان امروز بکن همه اون کشورهایی که دارن دم از حقوق بشر و حمایت از گرسنگان میزنن دارن میلیون میلیون آدم میکشن.یه نگاه به عراق بکن به نظرت تو این 10سال چند تا شیعه اونجا کشته شدن.

اصلا بحث مسلمان و غیر مسلمان اینجا مطرح نیست. به نظر تو 50سال دیگه کسانی که دارن تاریخ امروز ما رو میخونن درباره جنایات عراق چه قضاوتی خواهند کرد.مطمئنا در اشتباه خواهند بود.چون آمریکا هم الان یه چیزی شبیه استوانه حقوق بشر ساخته به نام سازمان ملل که تا 3000 سال هم بعضیها مثل شما که فقط ظاهر تاریخ رو میبینین ،اشتباه قضاوت خواهند کرد و خواهن گفت عدل آمریکا

به نظرم این قانون حکومتهاست و قانون همیشگی ظالم هاست.

یعنی شما میگین در 2600 سال پیش کوروش به گفته شما این همه سرزمین رو فتح کرد بدون اینکه خون از دماغ کسی بیرون بیاد؟

به نظر من برای گرفتن یه وجب خاک باید خون دهها نفر ریخته بشه و این قانون همیشه وجود داره. حتی پیامیر ما (که اصلا قابل مقایسه با اون افرادی نیست که شما میگین) برای حکومت الهی خودش مجبور بود جهاد کنه.امروز هم هنرمندان و مورخهای حقیقی اونم نو آمریکا ببین برای پیامبر ما فیلم میسازن و یا برای شاهنشاهان پارسی.

امیدوارم خشمی که از گفتن این جمله (سعد ابی وقاص ( ل.ع )) داشتی به معنیه ناراحتیت از ورود اسلام به ایران نباشه.

چون طبق قوانین این سایت و همه فروم ها اصلی ترین نوع اخطار و حذف کاربر مربوط به اعتقادات ماست،که باز هم امیدوارم منظور شما اون نباشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

بهتر نیست به جای این تیپ بحث ها که باعث کدورت میشه واز خط قرمز بعضی ها رد میشه به مقایسه مولفه های این دو داستان بپردازیم به طور مثال میشه شخصیت های خیر و شر ،قهرمان ها،فضای داستان ،موجودات خیالی ،تاثیر بر روی ادبیات معاصر و... شاهنامه رو به عنوان یک نمونه از ادبیات داستانی کهن رو با اثر تالکین به عنوان یک نمونه از ادبیات مدرن مقایسه کرد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

از بحثهاي حاشيه اي و نا مربوط خودداري كنيد. نميدونم بحث عدل كوروش و سعد ابني وقاص چه ربطي به شاهنامه و ارباب حلقه ها داره. بحث اين تاپيك در مورد مقايسه دو اثر هست نه. منظور اين نيست كه بگيم كدوم يكي بهتره، اين كار اصلا ممكن نيست. هر دو اينها كتابهاي فوق العاده اي هستن و نميشه ارزشمند بودنشون رو انكار كرد.

تو اين تاپيك قراره مقايسه بكنيم و شباهتها و تفاوتهاي اين دو اثر رو پيدا بكنيم.

به ائرنديل:

شما چقدر از شاهنامه رو خوندين؟ منظورم مقداري كه توي كتابهاي درسي هست يا چيزهايي كه جسته و گريخته از اطراف شنيدي نيست. منظورم اينه كه بشيني و شاهنامه رو باز كني و بخوني.

پ.ن:

پستهاي آخر گلورفيندل و ائرنديل ربطي هيچ ربطي به شاهنامه و لوتر نداره. اگه بحث اينجوري پيش بره مجبور ميشم تاپيك رو ببندم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

معذرت می خوام آقای ائرندیل اما کنایه آمیز توهین نکنید. بعدش سعد ابی وقاص بحث جدایی دارد اما باز هم (ل. ع ) رو تایید می کنم.پیام خوصوصی رو برا همین روزها ساختن.امامان ما سفارش کرده اند که به کسی تهمت نزنیم.

و امید وارم با ظالم خطاب کردن کورش ذوالقرنین به ملیت و دین خاصی اشاره نکرده باشین. که این هم از از هشدارهای نوع اول هست.

..............................................................................

در مورد شاهنامه حرف من کاملا در چارچوب بحث بود. و مقایسه ای بین شاهنامه و لوتر بود و ارزشمندی کار هردو رو نشون می داد. شاهنامه باعث استمرار تخیلات حماسی و نجات دادن یک قوم بود. لوتر هم از تخیلات در اوضاع روانی آشفته پایان جنگ جهانی پاسداری کرد.

چه بسا این دو کتاب در شاخه های دیگری هم به جامعه ی خود و جوامع جهانی کمک کردند که شاید هر کدام از این شاخه ها نیاز به افراد متخصص در هر رشته دارد.

داستان برن و لوتین با اینکه داستانی عاشقانه و مقداری برگرفته از ایلیاد و اودیسه هومر هست. فرم هفت خوانی خود را نیز حفظ کرده. شاید نگفته باشه خوان اول فلان کار کرد و از این حرفا ولی پله به پله و مر حله ای پیش رفته.

در نتیجه میشه گفت شاهنامه همانطور که روی خیلی از آثار جهان غرب اثر کرده. روی لوتر هم اثر کرده حتی به طور غیر مستقیم. به طوری که شاهنامه روی یک نوشته اثر گذاشته و بعد اون نوشته اثر پذیرفته بر روی لوتر اثر گذاشته باشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

به ائرنديل:

شما چقدر از شاهنامه رو خوندين؟ منظورم مقداري كه توي كتابهاي درسي هست يا چيزهايي كه جسته و گريخته از اطراف شنيدي نيست. منظورم اينه كه بشيني و شاهنامه رو باز كني و بخوني.

نه نخوندم.اصلا نباید بخونم چون من یک تورک هستم .چرا باید کتابی رو بخونم که میدونم توش از ما بد گفته شده.

به نظرم کتاب شاهنامه برای شماها خیلی خوبه چون از شاهان پارسی دفاع کرده.ولی برای همه بشریت نیست.و نمیتونه مثل آثار تالکین باشه.چون مطمئنا عده ای از خوندن اون ناراحت خواهند شد.

البته قبول دارم که ما تورکها هم کم کاری کردیم و شاید یه جورایی به شاهنامه حسودی میکنیم.ما باید خودمون شروع کنیم به نوشتن.البتهحیدر بابای استاد شهریار برای ما خیلی شیرین هست ولی اون یه کتاب اجتماعی است و ربطی به حماسه نداره.

خوشبختانه شنیدم در این سالهای اخیر دانشگاههای ترکیه شروع کردن به جمع آوری و تدوین دوباره آثار تورکی و تاریخ تورک.که امیدوارم این کتابها بدست من هم برسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

نه نخوندم.اصلا نباید بخونم چون من یک تورک هستم .چرا باید کتابی رو بخونم که میدونم توش از ما بد گفته شده.

به نظرم کتاب شاهنامه برای شماها خیلی خوبه چون از شاهان پارسی دفاع کرده.ولی برای همه بشریت نیست.و نمیتونه مثل آثار تالکین باشه.چون مطمئنا عده ای از خوندن اون ناراحت خواهند شد.

البته قبول دارم که ما تورکها هم کم کاری کردیم و شاید یه جورایی به شاهنامه حسودی میکنیم.ما باید خودمون شروع کنیم به نوشتن.البتهحیدر بابای استاد شهریار برای ما خیلی شیرین هست ولی اون یه کتاب اجتماعی است و ربطی به حماسه نداره.

خوشبختانه شنیدم در این سالهای اخیر دانشگاههای ترکیه شروع کردن به جمع آوری و تدوین دوباره آثار تورکی و تاریخ تورک.که امیدوارم این کتابها بدست من هم برسه.

پس چطور انقدر با جدیت و قاطعیت تمام راجع به چیزی که نخوندی داری اظهار نظر میکنی؟

تو همین تاپیک ادعا کردی که کل تاریخ ویل دورانت و کلی کتاب تاریخی دیگه خوندی. حالا ازت میپرسم که چرا اونا رو خوندی؟ مگه تو یونانی، چینی، مصری، هندی، فرانسوی یا ... هستی که اون کتابها رو خوندی؟ اگه عقیدت اینه پس نباید هیچ کتابی غیر از کتابهای ترکی بخونی.

چرا کتابهای تالکین رو میخونی؟ مگه تالکین در مورد ترک ها نوشته؟

این دیدگاه شما اصلا برام قابل قبول نیست که نمیخوای هیچ کتاب دیگه ای بخونی و منتظر نشستی که یکی تو ترکیه کتاب بنویسه و فقط اونو بخونی و بقیه کتابهای ملل مختلف و حتی کتابهای ایرانی رو زیرسوال ببری.

با این اوصاف فکر نمیکنم که دیگه بخوام به بحث با شما ادامه بدم. شما یه چیزی شنیدی و اون برات وحی منزل هست و نمیخوای حتی برای مطمئن شدن هم که شده بری و شاهنامه رو بخونی و ببینی که آیا اون حرفها درسته یا نه و {ببخشید}کورکورانه و بدون هیچ دلیل و مدرکی داری باهاش مخالفت میکنی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

میدونم که این پستم اسپمی بیش نیست!

اما بعنوان یک کاربر سایت (جدا از اینکه کجاییم و چه طرفیم) کاملا واضح میبینم که این تاپیک برای چندمین بار عاملی شده برای حرف های بی ربط و خیلی وقتا بی پایه اساس بعضیا که نتیجه ای جز کدورت و غرض ورزی در پی نداشته!

من که شخصا اونطوری که شایسته و بایسته ست نه شاهنامه رو خوندم و نه آثار تالکین رو میفهمم که موضوع این تاپیک اینی نیست که داریم اینجا میخونیم....آقا از راه به بیراهه رفتین!

از مدیریت درخواست میشه یا برخورد قاطعانه انجام بشه و یا تاپیک بسته بشه!

پ.ن:الان ممکنه عده ای بگن که اینها رو میتونستم توی متن گزارش برای مدیر بفرستم.اما خواستم که متوجه بشید که این کارتون نوعی بی احترامی به بقیه ی کاربراست.چون ما وقت میذاریم و همه پست ها رو میخونیم.اگه روال اینطوری ادامه پیدا کنه مطمانا دیگه خیلی از پست ها و تاپیک ها خونده نمیشن و این اصلا به نفع فروم نیست.(از بزرگترها ی فروم بابت این صحبتام عذر میخوام)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

به اصلان و ائرندیل:

بهتون گفته بودم که این بحث ها رو ادامه ندید. اگه باز هم تکرار بشه مجبور میشم تاپیک رو قفل کنم.

به ائرندیل:

برای بار چندم بهت میگم. اگه حرفی داری با سند باید بزنی. اگر سندی برای حرفت نداری بهتره چیزی نگی چون هم باعث متشنج کردن اوضاع و کدورت بین اعضا میشه و هم یک مطلب کذب رو منتشر کردی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

نیازی به قفل کردن تاپیک نیست.دوستان مورد بحث: چون دفعه چندمه که این بحث داره صورت میگیره و گوشتون بدهکار نیس گویا: ادامه دادن این بحث باعث بن کردنتون میشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

بیایین صحبت رو به سمت دیگه ای ببریم.موافقین؟ :) به نظر میاد فردوسی و تالکین هر دو به نوعی از حاکم بودن تقدیر اعتقاد داشتن. نظر شما چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou
ارسال شده در (ویرایش شده)

به تضاد :

در مورد تالکین موافقم در مورد شاهنامه منظورتون چیه ؟در اثر تالکین 1 ثانیه ویا 1 حرکت حیاتییه مثلا اگه دست بیلبو روی نقطه ی دیگری قرار می گرفت و حلقه رو به دست نمی گرفت و یا قطع شدن دست سائورون ویا رخ دادن یا ندادن اتفاقات مشابه باعث عوض شدن سرنوشت سرزمین میانه میشد

در شاهنامه یک لحظه ی مهم تیرخوردن چشم اسفندیاره که با مهارت رستم به شانس وابستگی کمی داره فکر هم کنم که در شاهنامه اتفاقات مهم به صورت بازه ای رخ میدهند نه لحظه ای

ویرایش شده در توسط Mou

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

صد البته باهات موافقم تضاد عزیز.محتوم بودن سرنوشت توی هر دو نوشته به شدت به چشم میخوره.جالبه که نوع نگارش هر دو داستان هم به نحویست که شما سرنوشت رو تقریبا از قبل میدونی ولی میخونی شاید نویسنده نظرش عوش بشه و داستان رو عوض بکنه! توی شاهنامه داستان سیاوش و سهراب(وتا حدی اسفندیار) و توی سیل هم اوجش رو توی داستان تورین میشه دید.

البته یکی از مشخصه هایی که باعث میشه بعضی منتقدین اثر تالکین رو یک فانتزی مدرن ندونن همینه!

نظر شخصی من رو اما اگه بخوای به این قضیه به شدت نقد دارم. محتوم بودن سرنوشت یک ذهن مذهبی میخواد و خب در این دوره معمولا ایمان به این میزان قوی نیست که مسئله جبر رو قبول بکنه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

البته توی سیلماریلیون سرنوشت کاملا محتوم نیست. مثلا توی همون داستان تورین میگه که فیندویلاس میتونست بین تورین و نفرینش فاصله بندازه. یا مثلا داستان برن و لوتین که برخلاف تمام قوانین برن و لوتین دوباره به زندگی برمیگردن و سرنوشت لوتین به طور کامل از سرنوشت الفها جدا میشه.

توی شاهنامه سرنوشت محتوم بیشتر به چشم میخوره. توی داستان سهراب، چند بار موقعیت این پیش میاد که رستم به هویت سهراب پی ببره اما این اتفاق نمیافته.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

توی سیل هم همینطوره.حق انتخاب تورین داره،اما انتخاب اشتباه میکنه! مث همون کاری که رستم میکنه در داستان سهراب

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

به تضاد : موضوع خیلی خیلی جالب رو اشاره کردی !

به تولکاس : تا حدودی با نوشته هات موافق نیستم !

اگه ما می دونستیم که قراره چی سره تورین بیاد که می شد فیلم هندی و نتیجه ی اون این می شد که می فهمیدم تالکین تو تقدیر تورین دست برده !!

راستی منظورت از اینکه اثار تالکین رو فانتزی مدرن ندونند همین به کار بردن تقدیره ؟؟

به نظر من که مهم ترین فاکتوری که آثار تالکین فانتزی مدرن نیست به کار بردن ویژگی های واقعه ای هر شخصیت و یا هر موجوده !! و صد البته الهام گرفتن از حماسه های قدیمی !

به مهدی : به نظر من تقدیر تقدیره !!!

چه مختوم باشه چه غیر مختوم !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

به تولکاس:

آره راست میگی، تورین هم اشتباه انتخاب میکنه. اما قضیه برن و لوتین همون قضیه "میخونی تا شاید نویسنده نظرش عوض بشه" هست و خب عوض هم میشه. یادمه ادامه اون قسمت رو به همین دلیل خوندم. (تو پرانتز بگم که سر قضیه مرگ سدریک دیگوری تو هری پاترهم همین حس رو داشتم)

به اصلان:

با وجود عنصر تقدیر در این دو اثر موافقم. یکم سر محتوم بودن این تقدیرها مشکل دارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

نه منظور من از سرنوشت محتوم رو فک کنم اشتباه درک کردید.اینکه داستان برن ولوتین عوض میشه رو هم تالکین قبل عوض شدنش میگه! منظورم اینه.انگار که یه نخ نامرئی هس که هرچی تلاش بکنی،بازم همونی میشه که از اول باید میشده.اوج این رو توی آینولینداله و در صحبتی که ارو با اولمو در مورد ملکور میکنه میبینیم!

در مورد فانتزی مدرن: خب تعاریف فانتزی مدرن با تعریف ذهنی تو متفاوته!مدرن منظور استفاده از المان های مدرن نیست! وگرنه خب داستان های گمل هیچکدوم نباید فانتزی مدرن باشن! فانتزی از جایی که دیگه تنها یک قصه پردازی نیست و میخواد که حرف بزنه،میشه فانتزی مدرن.یه سندیت تاریخی داره در واقع این دسته بندی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...