رفتن به مطلب
hellboy

مقایسه ی شاهنامه با لوتر

Recommended Posts

gildor

سلام دوستان

من نظرخودمومیگم

شاهنامه بسیارغنیست درکل فرهنگ وتمدن ایرانی بسیارزیبا وغنیست همینطور زبان شیرین ودوست داشتنی پارسی ;) :D .

امامشکل ازاینجاست: کشورهای دیگرکه نهتمدنداشتندنهزبانشیرین نهاصالت با تلاش وکوشش بیوقفه خودرابه بالاترین درجات هنری وعلمی رساندند.

وسرزمین من باهمه شکوهش آرام وخونسرد نشست ;) انگار که قرار نبودچیزجدیدی بیاموزیم :-? وهمین امر موجب عقب افتادن ما در برخی چیزهابود.

برای مثال همین شاهنامه پراست از ماجراهای هیجانی :D عاشقانه :D آموزنده :D سرگرم کننده %%- و...

به کل فراموشش کرده ایم فقط روز بزرگداشت فردوسی تلویزیون اشارکی بهش میزندو توی برخی شب شعرها میخوانندش

اما سایر کشورها برای مثال همین :) آمریکا %%- {یا سینمای هالیوود} که ازاین داستانهای اصیل وقشنگ ندارد ولی قدرش رامیداند { :D }می آید نوع تخیلی اش را که حتی از کشور خودش نیست کلی سرمایه گذاری میکند ومیسازد آنقدر معرکه که حتی اگر هزارسال هم بگذرد ارباب حلقه ها بینظیرترین فیلم جهان است .

اگرمیشد ما شاهنامه را فیلم میکردیم ازاول تا آخر فکر کن عجب معرکه ای میشد :D همه دنیا برایش ذوق میکرد :-?

ولی ماقدرنمیدانیم :)

آدم از حرص وغصه بترکد کم است :D

لب دریاییم وتشنه :D :D

ویرایش شده در توسط sindar ion

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halfling

اینها همش نظر شخصیه خودم هستش.

اگر یک روز به من بگن که میان " شاهنامه " و " کل مجموعه داستانهای تالکین " کدوم را انتخاب میکنی و کدوم از نظرت بهتره ؟ من بدون شک شاهنامه را انتخاب میکنم و برای این کارم دلیل دارم

یک : ایرانی هستم

دو : شاهنامه عظیمتره

سه : محتوای بی نظیر شاهنامه

چهار : مفاهیم و معانی عزفانی و فلسفی موجود در این اثر بی همتاست

پنج: استواری و نظم جاودان متن کتاب که بعد از هزار سال رقیبی براش پیدا نشده

شش: شخص شخیص فردوسی

هفت : شخصیت پردازی و الگو برداری از دنیای واقعی

شاهنامه یه اثر بزرگ و بی رقیبه که به سادگی نمیشه ازش گذشت و اونو انکار کرد . در دنیای ادبیات ما چند کتاب داریم که جزو کتابهای اسطوره ای اصیل و کهن قرارمیگیرن یکی شاهنامه دومی ایلیاد و ادیسه هومر وسومی مهابهاراتای هندوها که از نظر کارشناسان و بزرگان ادبیات شاهنامه فردوسی از تمام اثار اسطوره ای بزرگتر و بهتره و چندین دلیل و مدرک هم ذکر میکنن مثلا کل کتاب ایلیاد هومر به روایت جنگ تروا و شخصیتهای ان میپردازه و کل جنگ تروا بخاطر یک زن شکل میگیره ولی درشاهنامه همچین اتفاقاتی نداریم و شاهنامه در بر گیرنده اسطوره ها و افسانه های و تاریخ یک ملته .

اونوقت ما میایم شاهنامرو با اثار تالکین که همگی برداشتی ازاد و مستقیم از شاهنامه و دیگر کتابهای اسطوره ای هستن مقایسه میکنیم ؟! اقای تالکین به نظر من یک دنیای جدید خلق کردن و کار بزرگی هم کردن ولی باید اینو در نظر داشته باشیم که این دنیا کپی ای از دنیای اساطیری ماست و به هیچ وجه کار خارق العاده ای نباید به حساب بیاد هرچند قبول دارم که واقعا زیباست و مخاطب پسند.

اما حیف که ما ایرانی جماعت همیشه و هماره فریب ظاهر و مادیات را میخوریم حیف .

شاهنامه بعد از هزار سال هنوز شاهنامست اما ایا دنیای اردا هم بعد از هزار سال هنوز اردا باقی خواهد موند ؟

اقای تالکین با هوشمندی تمام پنجاه سال از عمر خودشو صرف این کرد که برای اردا نجادهای گوناگون با زبانهای مختلف و تاریخ و شهر و شخصیت خلق کنه چون میدونست اگر اینکار را نکنه به هیچ وجه اثرش دیده نخواهد شد چون دنیا در طلب چیزهای جدیده .و این کار دلیل بر برتری اثار ایشون نسبت به دیگر اثار اسطوره ای کهن نیست

و در اخر باید بگم که این سینمای قدرتمند هالیووده که این اسطوره های تازه افریده شده و جعلی را نجات میده. ببخشید بخاطر تند رویم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mairon

لطفا اين مبحث را ادامه ندهيد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

با سلام و درود

خدمت جناب sindar ion و Halfling ما این جا داریم بین تشابه دنیای تالکین و شاهنامه بحث می کنیم نه این که بگیم داره در حق شاهنامه ظلم می شه

این که چرا سینمای ایران شاهنامه رو حمایت نمی کنه فکر نمی کنم به بحث ما ربطی داشته باشه و یا این که بین شاهنامه و سرزمین میانه کدوم رو انتخاب می کنید !

تا جایی که من یادمه در این تاپیک پیرامون این موضع که شباهت بین شاهنامه و سرزمین میانه کجاست بحث می کردیم نه تعصب در مورد فرهنگ خودمون :دی ( انگار دارم زیاده روی می کنم :دی )

در ادامه خدمت جناب Halfling گرامی : به غیر از شاهنامه - ایلیاد و ادیسه و یا مهاباراتا داستان های حماسه ای دیگه ای هم وجود دارند که به همون اندازه که شاهنامه برای ما مقدس برای خودشون مقدس اما این چند داستان گویا رشوه ای دادند و در جهان بیشتر معروف شدند !

در پایان خدمت جناب Mairon عزیز بگم که اگه عرض دیگه ای دارید بگید تا انجام بدیم !!!

می شه لطفا دلایلتن رو برای ادامه ندادن این بحث مطرح کنید ! خواهشا

ویرایش شده در توسط Aslan

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mairon

نكته اي كه شما توجه نمي كنيد مقايسه دو مبحث متفاوت در ادبيات است مانند مقايسه اي كه وحيد دستگردي در مقدمه كليات نظامي انجام داده و با مقايسه مثنوي حماسي فردوسي با مثنوي بزمي نظامي و مثنوي اخلاقي سعدي ونتيجه گيري شخصي وغير آكادميك خود نظامي را برتر از دو شاعر ديگر دانسته در حاليكه هر كدام در زمينه خود شاهكاري خلق كرده اند. در مورد آثار تالكين بايد آن را با آثاري چون نارنيا و.... كه فانتزي هاي امروزي هستند مقايسه كرد و شاهنامه را با آثاري چون گرشاسب نامه اسدي طوسي . از مديريت سايت در خواست مي شود از مباحثي كه باعث ايجاد كشمكش شده و عده اي افراد سودجو با قصد و غرض قبلي به آن دامن مي زنند جلوگيري شود . افرادي كه از ايراني بودن خود نفرت دارند و از هر فرصتي براي ضربه زدن به تاريخ و فرهنگ ايران بهره مي برند و پاسخ ها را به تعصب پان ايرانيستي ربط مي دهند

ویرایش شده در توسط Mairon

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Gladriel

به نظر من نارنیا و ارباب حلقه ها به هیچ وجه قابل مقاییسه نیستند. منظورم این نیست که نارنیا بی ارزش تر از ارباب حلقه هاست توجه کنید:ارباب حلقه ها یک حماسه ی کم نظیر و از هر جهت کامل هست اما نارنیا یک رمان رویایی ساده هست که تو دنیای محدود تر از دنیای آردا اتفاق میوفته و تقاط مشترک این دو داستان کمتر از انگشتان یک دسته(هرچند که خود من از طرفداران نارنیا هستم.)

ما اینجا داریم دو اثر حماسی رو مورد نقد و بررسی قرار میدیم و دوستانه نظر خودمونو تو این تاپیک بیان میکنیم و از نظرات دیگران هم بهره مند میشیم. هیچ کس اینجا نیست که از ایرانی بودنش نفرت داشته باشه. چطور به خودتون اجازه دادید که این حرفو بزنید؟! ایران سرزمین پر افتخاریه و همه ی ما مطمئنا از ایرانی بودنمون به خودمون میبالیم. انتقاد دوستان به فرهنگ حاکم بر ایران در چند دهه ی اخیر بود پس لطفا موضوع را با مسائل بی ربط منحرف نکنید.

امیدوارم این طرز فکر رو کنار بذارید و از زاویه ی دیگری به این موضوع نگاه کنید.

این حرف هارو به عنوان حرف یک دوست بخونید. اینجا هیچ سودجویی وجود نداره که با قصد و غرض قبلی به این چیز ها دامن بزنه پس لطفا توهین نکنید.

ویرایش شده در توسط Gladriel

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mairon

در آغاز بگم من هيچ توهيني نكردم تنها منظورم اين بود كه افرادي از اين مباحث سواستفاده مي كنند اگر توهيني شده پوزش مي خواهم نياز به امتياز منفي نبود . اما در مورد مقايسه دو اثر حماسي بايد بگم آثار تالكين به هيچ وجه حماسي نيست بلكه فانتزي است وبا آثار در زمينه خود بايد بررسي شود . حداقل اينجانب در اين زمينه تحصيلات آكادميك دارم و در پست قبلي برايتان مثال آوردم و اصلا مقايسه دو اثر ادبي مربوط و يا نامربوط بهم براي اينكه گفته شود كدام بهتر است توهين به نويسنگان و آثارشان است .قابل توجه Gladriel توهين واقعي اينجاست .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halfling

اول از همه بخاطر تند رویم تو پست قبلیم معذرت میخوام و برای این تند رویم دلیل دارم وقتی داشتم پستهای قبلی را مخوندم احساس کردم یکسری بجای مقایسه این دو اثر بزرگ دارند پاشونو فراتر میذارن وبه من و هویت ایرانی دارند توهین میکنند و من فقط خواستم جوابشونو بدم و بهشون یاد اوری کنم که اقا اول فکر کن و بعد حرف بزن و الانم اینجا میگم که دوستان عزیز تا زمانی که سواد و مهارت یه کاری را ندارید و از گفته و کردتون مطمئن نیستید دست به کاری نزنید . یخورده اطرافتون را بخصوص جامعه را مورد برنداز قرار بدید متوجه حرفم میشید که بی سوادی و بی مهارتی چه بلایی سر ما و فرهنگمون اورده

بازم به خاطر تند رویم معذرت میخوام. مقایسه کردن این دو اثر (هرچند کمی با هم فاصله دارند) و بیان امتیازات و شباهت هاشون کار واقعا خوب و پسندیده ایه ولی شکافتن و حلاجی کردنشون کار هرکس نیست چون بشدت نیازمند سواد و پیشینه غنیع میباشه

موفق باشید :-?

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Gladriel

حد اقل از شما که در این زمینه تحصیلات آکادمیک دارید انتظار میره که یه نگاهی به دایره المعارف ادبی وبستر زده باشید!در اونجا به وضوح سه گانه ی ارباب حلقه ها یک حماسه ی بدیع معرفی شده. نوشته زیرم به طور کامل از این دایره المعارف نقل شده:

((ارباب حلقه ها)) شامل سه کتاب ((یاران حلقه)) ((دو برج)) و ((باز گشت شاه)) است که مقابله و نبرد نیرو های خیر و شر را برای تصاحب حلقه ای جادویی که میتواند موازنه ی قدرت را در جهان بر هم بزند شرح میدهد. این سه گانه را برای دقت در به تصویر کشیدن گونه ها و مخلوقات فانتزی(الف ها-دوارف ها-هابیت هاو...)و نیز داستان سرایی خلاق آن ستوده اند و آن را نسخه ای مدرن و امروزی از آثار حماسی-قهرمانی میدانند.

برای یاد آوری شما ویژگی های یک اثر حماسی رو که در دوران دبیرستان بار ها گفته شد رو دوباره مینویسم:

  • زمینه ی داستانی:هر حماسه در بستری از حوادث شکل میگیرد.
  • زمینه ی قهرمانی:نویسنده ی حماسه سرا با بهره گیری از واژگان و زبان حماسی میکوشد انسانی را به تصویر کشد از نظر توانایی روحی و جسمی از دیگران متمایز باشد.
  • زمینه ی ملی:شخص حماسه سرا بر آن است که اخلاق فردی و اجتماعی و عقاید فکری و مذهبی یک ملت را در قالب حوادث قهرمانی و در بستری از واقعیات به نمایش بگذارد.
  • زمینه ی خرق عادت:یعنی حوادث انسان ها و موجوداتی که با منطق عینی و تجربه ی علمی هم سازی ندارند.

چیز دیگری هم که در ادبیات دبیرستان به ما آموخته شد این بود که:

مطالعه ی ادبیات سرزمین ها و جوامع دیگر علاوه بر اینکه مارا با اندیشه ها باور ها و تحولات فرهنگی دیگر ملت ها آشنا می سازد امکان مقایسه ی آثار ادبی ارزشمند را نیز برای ما فراهم می آورد. از این گذشته اگر نگاهی دقیق و نکته بین داشته باشیم با مقایسه و تطبیق آثار ادبی ملت ها با هم به تاثیر پذیری ادبیات ملل از یکدیگر و تاثیر گذاری آن ها بر هم بیشتر آشنا خواهیم شد.

مطمئنا ارباب حلقه ها و شاهنامه دو آثار ادبی و حماسی ارزشمند از دو ملت متفاوت اند واگر مقایسه بین دو آثار توهین به نویسنده محسوب میشد چنین چیزی تو کتاب ها پیشنهاد نمیشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

نكته اي كه شما توجه نمي كنيد مقايسه دو مبحث متفاوت در ادبيات است

دوست عزیز اگه یه ذره به خودتون زحمت می دادی و چند صفحه ی قبل رو که دوستان داشتند بحث می کردند رو مطالعه می کردید داشتیم در مورد تشابه بین فانتزی و حماسه صحبت می کردیم

شما یه بار تعریف این دو رو بخونی متوجه ی تشابهاتی بین این تعاریف این دو می شوید

از مديريت سايت در خواست مي شود از مباحثي كه باعث ايجاد كشمكش شده و عده اي افراد سودجو با قصد و غرض قبلي به آن دامن مي زنند جلوگيري شود . افرادي كه از ايراني بودن خود نفرت دارند و از هر فرصتي براي ضربه زدن به تاريخ و فرهنگ ايران بهره مي برند و پاسخ ها را به تعصب پان ايرانيستي ربط مي دهند

الان انصافا تو این چند صفحه ای که بحث شده کجای بحث ها داشتند حرف های ناسیونالیستی می زدنند ؟؟

دوست گرامی ما داریم یک بحث ارام پیرامون تشابه بین شاهنامه و لوتر انجام می دیم و در اون به هیچ وجه از شاهنامه بد نگفتیم و من نمی دونم شما با چه نگرشی به این فروم امده اید !

به نظر من نارنیا و ارباب حلقه ها به هیچ وجه قابل مقاییسه نیستند. منظورم این نیست که نارنیا بی ارزش تر از ارباب حلقه هاست توجه کنید:ارباب حلقه ها یک حماسه ی کم نظیر و از هر جهت کامل هست اما نارنیا یک رمان رویایی ساده هست که تو دنیای محدود تر از دنیای آردا اتفاق میوفته و تقاط مشترک این دو داستان کمتر از انگشتان یک دسته(هرچند که خود من از طرفداران نارنیا هستم.)

ای الف ترسو :دی

نارنیا رو چند فروختی ؟؟؟ چه طور به خوت جرات می دی که در جلوی اصلان ارباب مطلق نارنیا این جوری صحبت کنی ! :دی

اما از این حرف ها که بگذریم من با بانو مخالفم :دی

این که بین نارنیا و لوتر تشابه وجود نداره یا کم وجود داره تا این جا موافق هستم اما بانو باید حضور ذهن داشته باشند که نارنیا هر چند جنبه ی حماسی کمتره داره اما باید مد نظر داشته باشی که این دو داستان هر دو در زانر فانتزی هستند و همین لفظ فانتزی باعث به وجود آمدن تشابهاتی بین این دو می شود !

در ادامه باید عرض کنم که جناب مهدی یه نگاهی به این تاپیک بندازند که گویا بحث الکی داره به سوی ایرانی بازی و ناسیونال بازی پیش می ره .

همون طور که گفتم ما همه ایرانی هستیم و به این موضوع هم افتخار می کنیم و در هیچ جای این فروم و تاپیک در مورد ایران بد نگفتیم خطاب به جناب تازه وارد که گویا دلشان پر است

حد اقل از شما که در این زمینه تحصیلات آکادمیک دارید انتظار میره که یه نگاهی به دایره المعارف ادبی وبستر زده باشید!

درود بر بانوی گالادریل حقا که خون نارنیایی تو رگ هاتون جریتن داره :دی

بانو درست می فرمایند شما که تحصیلات اکادمیک دارید یه نگاهی به نه تنها دایره المعارف وبستر بلکه اگه به کتاب های سال دبیرستان هم نگاه بندازید به راحتی می دونید تشابه بین فانتزی و حماسی رو دریابید و در ضمن بندهی حقیر هم در چند صفحه ی قبل نمونه ای از این نوشته ها رو آوردم و تشابه بین فانتزی و حماسی رو گفتم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Gladriel

ای الف ترسو :دی

نارنیا رو چند فروختی ؟؟؟ چه طور به خوت جرات می دی که در جلوی اصلان ارباب مطلق نارنیا این جوری صحبت کنی ! :دی

اما از این حرف ها که بگذریم من با بانو مخالفم :دی

این که بین نارنیا و لوتر تشابه وجود نداره یا کم وجود داره تا این جا موافق هستم اما بانو باید حضور ذهن داشته باشند که نارنیا هر چند جنبه ی حماسی کمتره داره اما باید مد نظر داشته باشی که این دو داستان هر دو در زانر فانتزی هستند و همین لفظ فانتزی باعث به وجود آمدن تشابهاتی بین این دو می شود !

ای شیر پیر! چطور جرئت کردی یه الفو ترسو خطاب کنی؟!

خوشحال میشم ضمن مخالفت با نظر من مدارکت رو هم ارائه بدی!من گفتم تشابهات کمی وجود داره حتی خود لوئیس هم اینو تائیید کرده! کار به جایی رسیده رو حرف خالق خودتم حرف میاری؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

ای شیر پیر!

بانو یه جور می گه شیر پیر انگار گالادریل تازه به دنیا اومده :دی

الان بانو دقیقا چند سالشونه ؟؟ 7 یا 8 یا 9 هزار ساله یا شاید طبع زنانه ی شما می گه هنوز 25 سالتونه :دی

من گفتم تشابهات کمی وجود داره حتی خود لوئیس هم اینو تائیید کرده!

خوب الان من هم همین حرف شما رو تائید کرد مدیگه !

بنده هم بلا این نظر که تشابهات کمی بین این دوستان هست با شما موافقم و تنها دلیل مخالفتم با شما سر این موضوع که اگه توجه داشته باشیم این دو ستان هر دو در ژانر فانتزی نوشته شده اند و این فانتزی بودن این دو امکان تشابه بین دو داستان رو تا حدودی بسیار ناچیز هم که باشه درست می کنه !

کار به جایی رسیده رو حرف خالق خودتم حرف میاری؟!

بهله بهله

از زمانی که شما روی حرف اصلان شیر صحبت می کنی ما هم این جرات رو به خودمان داده ایم :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
از مديريت سايت در خواست مي شود از مباحثي كه باعث ايجاد كشمكش شده و عده اي افراد سودجو با قصد و غرض قبلي به آن دامن مي زنند جلوگيري شود . افرادي كه از ايراني بودن خود نفرت دارند و از هر فرصتي براي ضربه زدن به تاريخ و فرهنگ ايران بهره مي برند و پاسخ ها را به تعصب پان ايرانيستي ربط مي دهند

من به عنوان یکی از مدیران آردا این اطمینان رو میدم که این اشخاصی که شما نام بردین در آردا وجود ندارن. این بحث ها کاملا تخصصی و ادبی و به دور از سایر مسائله.

آردا سایت طرفداران تالکین در ایرانه و همه این اعضا برای رشد و اعتلای فرهنگ و ادبیات در ایران تلاش میکنن.

لطفا به اصل مبحث بپردازید و از حاشیه دوری کنید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

نكته اي كه شما توجه نمي كنيد مقايسه دو مبحث متفاوت در ادبيات است مانند مقايسه اي كه وحيد دستگردي در مقدمه كليات نظامي انجام داده و با مقايسه مثنوي حماسي فردوسي با مثنوي بزمي نظامي و مثنوي اخلاقي سعدي ونتيجه گيري شخصي وغير آكادميك خود نظامي را برتر از دو شاعر ديگر دانسته در حاليكه هر كدام در زمينه خود شاهكاري خلق كرده اند. در مورد آثار تالكين بايد آن را با آثاري چون نارنيا و.... كه فانتزي هاي امروزي هستند مقايسه كرد و شاهنامه را با آثاري چون گرشاسب نامه اسدي طوسي . از مديريت سايت در خواست مي شود از مباحثي كه باعث ايجاد كشمكش شده و عده اي افراد سودجو با قصد و غرض قبلي به آن دامن مي زنند جلوگيري شود . افرادي كه از ايراني بودن خود نفرت دارند و از هر فرصتي براي ضربه زدن به تاريخ و فرهنگ ايران بهره مي برند و پاسخ ها را به تعصب پان ايرانيستي ربط مي دهند

']

دوست عزیز

دو خط اول متنتون و نظرتو در مورد صحبت وحید دستگردی رو میپسندم و کاملا باهاتون موافقم.اما مثالی که برای عدم ارتباط شاهنامه و لوتر میزنید،محلی از اعراب نداره.

هر دو اثر فانتزی هستند.هر دو اثر حماسی هستن.هر دو با ادبیات درباری نوشته شده اند.پس طبعا قیاس بین اینها حداقل در زمینه هایی که عرض کردم مجاز میتونه باشه.به علاوه دو خط انتهایی متنتون رو به هیچ وجه قبول ندارم.ممکنه کسی از دوستان ناسیونالیست باشه و کسی مثل من هم آنتی ناسیونالیست.اما بحثی که داره اینجا صورت میگیره بدون غرض ورزی و دخیل کردن کشوره.ما داریم در مورد دو اثر با ویژگی های مشترک،فازع از محدوده مرز ها صحبت میکنیم. و هرگونه دخالت دادن این موضوع رو به شدت نهی میکنیم.اگر مثالی با دلایل متقن دارید که کسی از دوستان عقاید نیهنی یا ضد میهنی خودش رو وارد بحث کرده،لطف کنید و به من یا مهدی پخ بزنید تا برخورد مورد نیاز صورت بپذیره.

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
gildor

اولآ پان ایرانیستی کجاست :D :D :-? :) ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 7.gif

ثانیآ هرکسی نظرخودشومحترمانه بیان میکنه این وسط چرابعضی افراد برچسبهای غیرقابل قبول به نظرات میزنند؟

ثالثآ درخواست حذف تاپیک به چه معناست؟ عدم احترام به نظر دیگران وخودخواهی؟ ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

دوستان ،من با وجود اینکه تازه ثبت نام کرده ام ولی از قدیمی های آردا هستم.به نظر من تالکین و فردوسی یک تفاوت اساسی دارن اونم اینه که تالکین تو کتاباش به هیچ یک از اقوام روی زمین و هیچ دینی توهین نکرد ولی فردوسی خیلی راحت به اسلام، ترکها و اعراب ناسزا گفت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

درود

ولی فردوسی خیلی راحت به اسلام، ترکها و اعراب ناسزا گفت.

این جمله ی شما واسه من خیلی سنگین تموم شد !!

آیا شما دلیلی برای این گفتنتون دارید !!!

ویرایش شده در توسط Aslan

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

اصلان عزیز شما دیگه چرا این حرفو میزنین.سند من خود شاهنامه هست.یا کتابای مطهری. لازم هم نیست که بری کتابارو پیدا کنی یه جستجو ساده تو نت همش رو با سند میاره.امیدوارم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
baggins

یه دوستی خوش گفت؛ از دانستن نادان دانایی

فردوسی | مطهری، ! "یا کتابهای مطهری" ؛ "یا " منظورتون "و"؟

یه سوال دارم ارندیل جان، چرا وقتی با یه روشنفکر ادبی در مورد فردوسی صحبت میکنی حرف از دیوانگی و بی دینی و خیلی چیزای رو به میون نمیاره؟

من دو حالت براش در نظر میگیرم. یا اینکه نمیخواد شاعر خوشنام رو به چالش بکشونه! یا جنبه های که بزرگوارانی از ادیان بهش پی میبرن رو درک نمیکنه واوو

ارندیل بیخیال بعضی از ...... تو خیلی از شاخه ها پابرهنه وارد شدن!!!! ....

ویرایش شده در توسط bagins

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

جناب ارندیل وظیفه گذاشتن سند با کسیه که مطلبی رو بیان میکنه. اینکه یه مطلبی رو بگیم و بعد بگیم خودتون برید سرچ کنید درست نیست.

با این حرف شما مخالفم. فردوسی به هیچ دین یا قومی توهین نکرده. این عبارات توهین آمیز از زبان شخصیتهای داستان بیان میشه. این شخصیتها هم عمدتا شخصیت های منفی هستن که این عبارات رو بیان میکنن. توی آثار تالکین هم از این توهینها هست. مثل صحبتهای تینگول در مورد انسانها و دورفها و ...

اینکه فردوسی ناسزاهایی رو از زبان شخصیتهای بد نقل قول میکنه توهین نیست. لطفا بیشتر به این قضیه توجه کنید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

نمیدونم شاید اصلا بحث کردن تو این قضیه اشتباه باشه ولی این نظر و عقیده منه شایدهم اشتباهه و عقیده شما رو هم من نمیتونم عوض کنم .در کل زیاد نمیخوام این بحث رو کش بدم چون این حرفها هیچ ربطی به استاد تالکین نداره.مطلب زیر رو هم همینجوری گذاشتم که ببینین یه دید و نظر دیگه ای هم درباره فردوسی وجود داره کتاب نور ملکوت قرآن جلد4 (البته منم حرفای زیر رو کامل تایید نمیکنم فقط یه نقل قول و شاید هم سند)

فرهنگ‌ ادبيّات‌ ايران‌ در زمان‌ استعمار پهلوي‌، در قالب‌ حفظ‌ آثار ملّي‌، با برانداختن‌ لغات‌ عربي‌ در هالۀ لغات‌ خارجي‌ مستقيماً بر نابودي‌ روح‌ اسلام‌ ميكوشيد. اينك‌ نيز در همان‌ خطّ و مرز در تلاش‌ است‌.

زبان‌ پهلوي‌ و لغات‌ نامأنوس‌ را بر شيوۀ أحمد كسروي‌ كه‌ خود نيز از اين‌ زمره‌ بود، از لابلاي‌ لغات‌ و كتب‌ متروكه‌ بيرون‌ كشيده‌ و بجاي‌ الفاظ‌ شيرين‌ و روان‌ و مأنوس‌ عربي‌ كه‌ فعلاً در زبان‌ فارسي‌ جاي‌ گرفته‌ و ملاحت‌ عجيبي‌ بدان‌ بخشيده‌ است‌ ميگذارند.

در زمان‌ رضاخان‌ و پسرش‌ محمّد رضا پهلوي‌، در دربار، انجمن‌ و

صفحه 142

مؤسّسه‌اي‌ بود براي‌ اين‌ امور كه‌ با وزارت‌ معارف‌ و فرهنگ‌ رابطه‌ داشت‌؛ و براي‌ از بين‌ بردن‌ لغات‌ عربي‌ و فرهنگ‌ اسلام‌ نهايت‌ سعي‌ و كوشش‌ را داشتند. و در ادارۀ فرهنگستاني‌ كه‌ پشت‌ مدرسۀ سپهسالار بود، براي‌ اين‌ موضوع‌ مال‌هاي‌ ملّت‌ بيچاره‌ را مي‌خوردند و مي‌بردند.

نام‌ مسجد را دمرگاه‌، و قبرستان‌ را گورستان‌، و اجتماع‌ را گردهمائي‌، و جمعه‌ را آدينه‌، و وسائل‌ ارتباط‌ جمعي‌ را رسانه‌هاي‌ گروهي‌، و خصوصاً و مخصوصاً را ويژه‌، و جمع‌ و تفريق‌ و ضرب‌ و تقسيم‌ را افزايش‌ و كاهش‌ و زدن‌ و بخش‌، نهادند؛ و همچنين‌ سائر اصطلاحات‌ رياضي‌ را، بطوريكه‌ بعضي‌ اوقات‌ خود معلّمان‌ گيج‌ مي‌شدند و در اداي‌ مقصود فرو مي‌ماندند. اينها همه‌ براي‌ دور كردن‌ مردم‌ از لغات‌ قرآن‌ است‌. براي‌ قطع‌ رابطه‌ و بريدن‌ با نهج‌ البلاغه‌ است‌. براي‌ عدم‌ آشنائي‌ مردم‌ به‌ جمعه‌ و جماعت‌ است‌. براي‌ بي‌خبر داشتن‌ ايشان‌ از اين‌ معارف‌ اصيل‌ است‌

صفحه 143

برداشتن‌ «طاء» از كلمات‌ و بجاي‌ آن‌ «تاء» نهادن‌، مانند تبديل‌ كتابت‌ لفظ‌ طهران‌ به‌ تهران‌ روي‌ همين‌ زمينه‌ است‌؛ و همچنين‌ دربارۀ سائر حروف‌ عربي‌ مثل‌ ظ‌ و ص‌ و ض‌ و ع‌ و غ‌ و ث‌ و ذ.

اينهمه‌ سر و صدا براي‌ عظمت‌ فردوسي‌، و جشنواره‌ و هزاره‌ و ساختن‌ مقبره‌، و دعوت‌ خارجيان‌ از تمام‌ كشورها براي‌ احياءِ شاهنامه‌، و تجليل‌ و تكريم‌ از اين‌ مرد خاسر زيان‌ بردۀ تهيدست‌ براي‌ چيست‌؟!

براي‌ آنست‌ كه‌ در برابر لغت‌ قرآن‌ و زبان‌ عرب‌ كه‌ زبان‌ اسلام‌ و زبان‌ رسول‌ الله‌ است‌، سي‌سال‌ عمر خود را به‌ عشق‌ دينارهاي‌ سلطان‌ محمود غزنوي‌ به‌ باد داده‌ و شاهنامۀ افسانه‌اي‌ را گرد آورده‌ است‌.

قرآن‌ فاتحۀ مباهات‌ و فخريّۀ به‌ استخوانهاي‌ پوسيدۀ نياكان‌ را خوانده‌ است‌؛ و با نزول‌ سورۀ أَلْهَیٰكُمُ التَّكَاثُرُ * حَتَّي‌' زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ديگر كدام‌ مرد عاقلي‌ است‌ كه‌ به‌ اوهام‌ و موهومات‌ بگرود، و به‌ نام‌ و اعتبار پدران‌ مرده‌ و

صفحه 146

عظام‌ پوسيدۀ آنها در ميان‌ قبرها خوشدل‌ گردد؟ او با گامهاي‌ قويم‌ خويشتن‌ خود در راه‌ افتخار و شرف‌ ميكوشد.

تبليغات‌ براي‌ فردوسي‌ و شاهنامه‌، تبليغات‌ عليه‌ اسلام‌ است‌

فردوسي‌ با شاهنامۀ افسانه‌اي‌ خود كه‌ كتاب‌ شعر (يعني‌ تخيّلات‌ و پندارهاي‌ شاعرانه‌) است‌ خواست‌ باطلي‌ را در مقابل‌ قرآن‌ عَلم‌ كند؛ و موهومي‌ را در برابر يقين‌ بر سر پا دارد. خداوند وي‌ را به‌ جزاي‌ خودش‌ در دنيا رسانيد، و از عاقبتش‌ در آخرت‌ خبر نداريم‌. خودش‌ مي‌گويد:

بسي‌ رنج‌ بردم‌ در اين‌ سال‌ سي ‌ عجم‌ زنده‌ كردم‌ بدين‌ پارسي‌

چو از دست‌ دادند گنج‌ مرا نبد حاصلي‌ دسترنج‌ مرا

ما در زمان‌ خود هر كس‌ را ديديم‌ كه‌ خواست‌ عجم‌ را در برابر اسلام‌ عَلم‌ كند، و لغت‌ پارسي‌ را در برابر قرآن‌ بنهد، با ذلّت‌ و مسكنتي‌ عجيب‌ جان‌ داده‌ است‌. فَاعْتَبِرُوا يَـٰٓأُولِي‌ الابْصَـٰرِ!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

بهتره با لحن دیگری صحبت کنی جناب اصلان.لحن مناسب حال یک بحث نقادانه نیست.

درسته که حرفات صحیحن ،اما این لحن نیز باعث میشه که منطق بحثت زیر سوال بره.

جناب ائرندیل( این نام کاربری هم هنوز مشکل تلفظ داره،مثل ارندیل، ولی خب بالاخره نام کاربریتونه و طبعا حق نظر در موردش رو ندارم:دی)

مشتاقانه منتظرم که نظراتتون رو من بابا صحبت های من و اصلان بشونم.ولی فکر کنم اگر هم خودتون مقداری عمیقتر به این بحث نگاه بکنید، متوجه اشتباهی که توسط حکومت داره صورت میپذیره و متاسفانه داره روی ذهن ما هم اثر می گذاره میشید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

به اصلان: بخشی از غنای زبانی که امروزه باهاش صحبت می کنیم ناشی از اختلاط با زبان عربیه تصور کن اشعار حافظ ومولوی وسعدی که اساتید مسلم ادبیات فارسی اند بدون لغات عربی یا این که بخواهیم به جای کلمات عربیشون کلمات پارسی بذاریم چه می شود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...