رفتن به مطلب
hellboy

مقایسه ی شاهنامه با لوتر

Recommended Posts

Aslan

یه ایراد تاریخی بهت بگیرم

همه که از ما ایراد می گیرد حالا یه لرد جوان هم از ما ایراد بگیره مشکلی پیش نمیاد :دی

با تمام احترامی که برای اطلاعات شما قائلم اما باید بگم که در حال اشتباه گفتن هستید !

تاریخ روم فراز و نشیب های زیادی داره !!

به طور کلی تاریخ روم به سه دوره تقسیم می شه :

1- دولت پادشاهی روم :

این دولت از سال 700 الی 500 سال قبل از میلاد مسیح بر می گرده !

تندیس گرگ ماده که به روموس و رومولوس شیر می ده واسه 675 سال قبل از میلاد مسیحه البته این دولت زیاد قوی نبوده که خیلی شناخته بشه و تهدیدی جدی برای شاهناشاهی هخامنشیان به جود بیاره . البته لازم به ذکره که دولت پادشاهی روم که قبل از قرن 5 میلاد بوده تاریخ آمیخته با اسطوره و افسانه داره

2- جمهوری روم :

این دولت بعد از بر اندازی پادشااهی روم درست می شه یعنی یه چیزی حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح تا 27 قبل از میلاد مسیح !!

این دولت جمهوری باعث می شه که مجلس سناشون بر یونانی ها پیروز بشن و یه حکومت زرگ رو تشکیل بدن !

3- امپراطوری روم :

از سال 27 قبل از میلاد شروع می شه و در سال حدودا 120 به اوج خودش می رسه و نهایتا تا سال 400 بعد از میلاد دوم میاره که بعد از اون به دو امپراطوری روم شرقی و روم غربی تقسیم می شه !

روم شرقی یا همون بیزانس در حدود 1400 بعد از میلاد نابود می شه و روم غربی هم در حدود 400 بعد از نیلاد از بین می ره !

امپراتوری رومی که تو ازش صحبت میکنی و بر طبق اسناد تاریخی از حدود 300 قبل از میلاد مسیح تشکیل میشه( نه 500)

همون طور که گفتم منظور من دولت پادشاهی روم بود نه دو لت جمهوری و امپراطوری

اما این که ما با روم همسایه نبودیم پس چرا فردوسی به این اشاره داره !!

ببینید هر کشوری یه تاریخ اسطوره ای داره که تاریخ دانان چون زیاد از اون چیزی نمی دونند به اون می کن تاریخ اسطوره ای !!

شما تاریخ ابن اثیر یا ابن خلدون رو ببینید زمانی که داره تاریخ ایران رو می گه به سلسله ی هخامنشیان اشاره نداره و در عوض به سلسله های کیانیان اشاره می کنه !

اگه کمی زندگی پادشاهان کیانی رو ببینید می فهمید که کیانیان همون هخامنشیان هستند !!

از طرفی در تاریخ ایران اهورامزدا از کشوری به نام ایرانویچ صحبت می کنه که مرز های اون فراتر از ایران باستانه !! آیا ما می تونیم این رو قبول کنیم ؟؟

پس این جور اطلاعات رو می زاریم تو فایل تاریخ اسطوره ای !! اما این تاریخ اسطوره ای همش اسطوره نیست بلکه تاریخ و اسطوره با هم مخلوط شده اند !

جان هیلنز و ایران شناسان دیگر معتقدند تاریخ ایران باستان رو کسانی می توانند شرح دهند که فرق بین اسطوره و تاریخ رو به خوبی بفهمند !! تاریخ ایران باستان گره خورده با اسطیر ایرانی و اون مهم تر شما بیایید ببینید فردوسی شاهنامه رو از روی چه منابعی نوشته ! منابع تماما تاریخ قبل از حمله ی اعراب که متاسفانه بعد از اون نابود شدند !!

ولی خب در زمینه اساطیر،ما از دنیای غرب و البته شرق!!( هند و چین) به شدت عقب تریم.

اشتباه محض می کنی تولکاس !!

اشتباهت خیلی بزرگه !!

اساطیر ایران هیچ وقت از اساطیر هند و چین کم نبوده و یا بلکم زیاد هم بوده !!

تاریخ چین به زور به 15 هزار سال می رسه اما تاریخ ایران رو ببن 10 هزار سال فقط تاریخ ورود آریایی ها به ایران می گذره یعنی ما قبل از اون تاریخ فرهنگ و اساطیر داشتیم !!

متاسفانه چون منابع ما در زمان حمله ی اعراب نابود شد ما سر در گم موندیم !!

شاهنامه رو همین جوری نبین شاید در قرن 14 میلادی نوشته شده باشه و ادیسه و ایلیاد در 5 قرن قبل از میلاد اما شاهنامه ی ایرانی رو با داستان های هندی مطابقت بده شباهتاش در حد غیر قابل باوری هستند !!

گیل و گمبش در برابر شاهنامه و مهاباراتا باید لنگ بندازه !!

اما چون منابع ما در حمله ی اعراب سوخت و از بین رفت دلیل براش سخته !!

فردوسی شاهنامه رو می شه گفت نقل به نقل از گذشتگان نوشته نه این که کتاب رو بار جلوش و اون رو نظم بده

تولکاس جون اساطیر ایران کهن ترین اساطیر جهانن

در مورد اساطیر هم قوانینی و منطق هایی دارن که فکر نکنم گفتن در این جا لازم باشه !!

باز اگر جایی گنگ بود در خدمتیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

ببین حرف من رو برداشت به نفع کردی.اولا کلا این قسمت دومی که گفتی رو من تو همون جمله آخر گفتم!! اینکه ما اساطیر قوی ای نداریم دقیقا به همین دلیل حمله اعرابه.من منظورم منابع اساطیری بود.

اما در مورد اون پادشاهی روم به قول شما، من باز هم سر حرفم هستم که این پادشاهی ربطی به ایران دوره هخامنشی که چه عرض کنم،به ایران دوره سلوکی و حتی تا نیمه های اشکانی هم نداره.( من فقط دارم بحث تاریخی میکنم نه اساطیری) این پادشاهی( بر فرض وجود در اون دورانی که شما میگی) هم اصلا پادشاهی مطرحی نیست که در شاهنامه ازش ذکر بشه.( باز هم میگم که بحث من تاریخی است و اصلا ایرادی به شاهنامه نمیگیرم که اون رو ذکر کرده،تنها دلیل آوردن این مطلب هم این بود که میخواستم بگم،توجیحی که برای بودن نام روم در شاهنامه میاری،توضیحی خالی از منطقه)

به علاوه دوره اولی که یاد میکنی ازش به عنوان پادشاهی روم که اصلا کاری با هخامنشی ها نداشت.اگه حافظه ام یاری کنه ،تاجگذاری داریوش سال 535 قبل میلاده، خب کل دوره کوروش و کمبوجیه به 12 سال هم نمیرسه.در نتیجه با تقریب خوبی( اگه عدد اول رو اشتباه نکرده باشم) میشه گفت که شروع سلسله هخامنشی میشه دور و بر 570 قبل میلاد و این پادشاهی که شما داری ازش صحبت میکنی اواخر عمرشو میگذرونده و البته در غرب یونان.پادشاهی هخامنشی هم عملا تا قبل دوران خشایارشا( گستردگی از طرف غرب به سمت اروپا نداشته).پس اون دوره ای که شما یاد میکنی،حتی با فرض اینکه هخامنشی ها رو کیانیان فرض کنیم، باز هم وجود تاریخی روم رو در اون دوره تایید نمیکنه( باز هم بگم که بحثم تاریخیست و ایرادی به شاهنامه وارد نمیدونم)

آخ که چقد دلم لک زده بود واسه یه بحث تاریخی! این چیزا رو فک کنم نهایتا دوم راهنمایی بود که میخندم و از اون موقع دیگه به خودم زحمت خوندنشو ندادم:دی

اگه اون عدد 535 غلطه،اصلاحم کن که طبعا از کزتابی ذهنی دربیام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

به اصلان:

اصلا تا زمان اشکانیان اسم روم به گوش ایرانیان نخورده بود .درسته که شهر رم بوجود اومده بود و یک حکومت محلی بود افسانه رمولوس و گرگ رو هم من کامل خوندم.

حالا اگه زمان هخامنشیان رو به کیانیان ارتباط میدی که سهله ،فردوسی قبل از کیانیان رو میگه که روم رو نمیدونم به چه کسی دادن...

به نظرم تو بیشتر غرق تاریخ شاهنامه شدی و اطلاعاتت در مورد تاریخ یونان و روم باستان کمه.اصلا بعد از هخامنشیان به مدت حدودا 100 سال ایران دست یونان بود و روم هنوز حکومتی محلی بود که کم کم داشت مرزهاشو توصعه میداد.

به نظرم اصلان جون تو فعلا این 3ماه رو کنکورت رو بخون بعد مثل ما کلی وقت میکنی که کتابهای تاریخی بخونی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

ببین حرف من رو برداشت به نفع کردی.

خوب این خاصیت ارباب نارنیا ها ها ها :دی

اولا کلا این قسمت دومی که گفتی رو من تو همون جمله آخر گفتم!! اینکه ما اساطیر قوی ای نداریم دقیقا به همین دلیل حمله اعرابه.من منظورم منابع اساطیری بود.

اوکی گرفتم

شرمنده

اما در مورد اون پادشاهی روم به قول شما، من باز هم سر حرفم هستم که این پادشاهی ربطی به ایران دوره هخامنشی که چه عرض کنم،به ایران دوره سلوکی و حتی تا نیمه های اشکانی هم نداره.

( من فقط دارم بحث تاریخی میکنم نه اساطیری) این پادشاهی( بر فرض وجود در اون دورانی که شما میگی) هم اصلا پادشاهی مطرحی نیست که در شاهنامه ازش ذکر بشه.

خوب مشکلت همین جاست !!

همون طور که اول گفتم هر کشوری یه تاریخ اسطوره ای داره !!

تاریخ اسطوره ای روم هم از 700 سال قبل از میلاد شروع می شه و تا 500 سال قبل از میلاد تموم می شه

از طرفی تو داری تاریخ اسطوره ا روم رو نادیده می گیری اما تاریخ اسطوره ای ایران رو وارد بحث می کنی بعدش توقع داری که همه چیز جور در بیاد !

( باز هم میگم که بحث من تاریخی است و اصلا ایرادی به شاهنامه نمیگیرم که اون رو ذکر کرده،تنها دلیل آوردن این مطلب هم این بود که میخواستم بگم،توجیحی که برای بودن نام روم در شاهنامه میاری،توضیحی خالی از منطقه)

خوب در این رابطه و یا همون تاریخ روم اگه حالش رو داری :

1- تاریخ ویل دورانت جلد دوم و سوم

3- تاریخ آلبرماله

4- تاریخ ابن اثیر جلد دو و سه

5- تاریخ ابن خلدون جلد یک و دو فکر کنم

فعلا همین ها رو بخون اگه وقت کردی پیرامون تاریخ روم و مخصوصا تاریخ اسطوره ای مطالبی رو در بر داره

به علاوه دوره اولی که یاد میکنی ازش به عنوان پادشاهی روم که اصلا کاری با هخامنشی ها نداشت.

خوب الان باید شاهنامه رو بخونی و ببینی که روم از کدوم سلسله و پادشاهی با ایران در ارتباط می شه !!

اگه حافظه ام یاری کنه ،تاجگذاری داریوش سال 535 قبل میلاده، خب کل دوره کوروش و کمبوجیه به 12 سال هم نمیرسه.در نتیجه با تقریب خوبی( اگه عدد اول رو اشتباه نکرده باشم) میشه گفت که شروع سلسله هخامنشی میشه دور و بر 570 قبل میلاد و این پادشاهی که شما داری ازش صحبت میکنی اواخر عمرشو میگذرونده و البته در غرب یونان.پادشاهی هخامنشی هم عملا تا قبل دوران خشایارشا( گستردگی از طرف غرب به سمت اروپا نداشته).پس اون دوره ای که شما یاد میکنی،حتی با فرض اینکه هخامنشی ها رو کیانیان فرض کنیم، باز هم وجود تاریخی روم رو در اون دوره تایید نمیکنه( باز هم بگم که بحثم تاریخیست و ایرادی به شاهنامه وارد نمیدونم)

تاریخ پادشاهی روم از 700 تا 500 قبل از میلاده !!

به نظرم تو بیشتر غرق تاریخ شاهنامه شدی و اطلاعاتت در مورد تاریخ یونان و روم باستان کمه.اصلا بعد از هخامنشیان به مدت حدودا 100 سال ایران دست یونان بود و روم هنوز حکومتی محلی بود که کم کم داشت مرزهاشو توصعه میداد.

خودت داری می گی که روم وجود داشته و یه حکومت محلی بوده بعدش پس چرا جگیر می دی می گی رومی وجود نداشته !!

حالا اگه زمان هخامنشیان رو به کیانیان ارتباط میدی که سهله ،فردوسی قبل از کیانیان رو میگه که روم رو نمیدونم به چه کسی دادن...

قبل از کیانیان اگه اشتباه نکنم پیشدادیان بود که 11 پادشاه داشت

که ششمین پادشاهش فریدون بود که بعد از مرگ اون کشور روم به دست پسرش سلم درست می شه !

از طرفی جالب اینه که بدونی ما دو تا اسکندر داریم یکی اسکندر بود و یکی دیگه الکساندر !!

الکساندر پادشاه خون خوار سر فیلپ بود که ایران رو ویران کرد و دومی اسکندر پسر دارا برادر داریوش بود !!

به نظرم اصلان جون تو فعلا این 3ماه رو کنکورت رو بخون بعد مثل ما کلی وقت میکنی که کتابهای تاریخی بخونی.

همون کتاب هایی رو که به تولکاس گفتم شوما هم بخون !

پ.ن :

1- در باب مجسمه ی که در حدود 650 سال پیش از میلاد در روم بود !

fyto0rlo3fz9bwci23.jpg

2- مشکل شما اینه که تاریخ اسطوره ای روم رو قبول نمی کنید اما تاریه اسطوره ای ایران رو قبول می کنید

فعلا

ویرایش شده در توسط Aslan

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

آقا چرا بحثو میپیچونی برادر.به جد معتقدم که فردوسی دسترسی به تاریخ اساطیری روم نداشته.اصولا از یه فئودال زمین دار انتظار نمیره که منبعی از تاریخ اساطیری روم پیدا کرده باشه،اون هم بعد حمله اعراب و نابودی کتابخانه های جندی شاپور و جاهای دیگه. پس اینکه فردوسی این اسم رو بیاره،احتمالا بدون در نظر گرفتن اون تاریخ اسطوره ایست.

تو یه قسمت از حرف من رو گذاشتی که در مورد تاریخ شروع هخامنشی صحبت کردم،بعد میای تاریخ اون پادشاهی روم رو به عنوان جواب به من میگی! خب من واقعا نمیفهمم این چه جوابیه به حرف من!!!:دی

ببین دوباره منطق حرفمو میگم.زمان تاسیس هخامنشی ها ،اون سلسله ای که شما میگی در سراشیبی سقوط بوده و همینطور هم که میدونیم،معمولا اون مواقع پایانی قدرتی ندارن.به علاوه طبق متون تاریخی یونان در اون زمان همسایه ایران میشه( بعد فتح بابل توسط کورش)پس اگه ما هخامنشی ها رو کیانی فرض کنیم وپیشدادیان رو به تبع اون مادها، اصلا در دنیای واقع رومی در همسایگی ایران نیست. حالا اینکه اون تاریخ رو به من میگی رو متوجه نمیشم.متاسفانه دیگه نه حس تاریخ خوانی دارم و نه وقتشو وگرنه اطلاعاتم رو کامل تر میکردم.باز هم ممنون بابت،منابعی که دادی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

چرا معتقدی فردوسی از تاریخ روم خبر نداشته ؟؟

مسلما در نابودی کتاب خانه های ایران به دست اعربا کتاب هایی بودند که توانستند از این ویران گری جان سالم بدر ببرند وگرنه اگه این جوری نبود فردوسی این همه نوشته ها رو که نمی تونسته از خودش بگه !

از اون مهم تر اگه منابع ایران باستان نابود می شندند پس چه جوری الان قواعد زبان پهلوی و ... رو می دونند !

اگه حتی به شاهنامه هم نگاه کنی بخش هایی از اون قبلا در زبان های پهلوی و اوستایی وجود داشته و فردوسی اون ها رو همه رو یه جا جمع کرده و شده شاهنامه !!

در کل به نظر من فردوسی بر اساس شواهد و کتاب هایی که در دست داشته از تاریخ روم اگاهی داشته !!

تو یه قسمت از حرف من رو گذاشتی که در مورد تاریخ شروع هخامنشی صحبت کردم،بعد میای تاریخ اون پادشاهی روم رو به عنوان جواب به من میگی! خب من واقعا نمیفهمم این چه جوابیه به حرف من!!!:دی

منظورت رو نفهمیدم ! :دی

هر کجا از حرف هام رو نفهمیدی بگو تا واضح تر بگم !

فکر کنم مشکل تو این باشه که می گی چرا ایران که با روم مرز تاریخی نداشته اما فردوسی از اون نام برده ؟

همون طور که گفتم ما یه تاریخ اسطوره ای داریم و یه تاریخ واقه ای !!

تو تاریخ اسطوره ای چون شواهد خیلی کمه نمی شه روش زیاد حساب کرد اما این به این معنی نیست که این تاریخ اسطوره ای رو باید نادیده بگیریم !

بر اساس همین موضوع فردوسی یه چیز هایی رو در باره ی آفرینش روم می گه اما این به اون معنی نیست که ایران و روم باهم مرزی داشتند !!

اگه هم توجه کنی زمانی لشکر کشی های روم به ایران در شاهنامه آغاز می شه که فکر کنم در زمان پادشاهی پارتیان یا همون اشکانیان باشه که فکر کنم در همین زمان بود که ایران و روم باهم هم مرز می شن دیگه !!

خوب اگه باز سوالی بود در خدمتیم !!

پ.ن :

راستی یه نگاهی به ویکی پدیای انگلیسی در مورد روم و واژه روم داشته باشی اطلاعات گسترده ای می تونی به دست بیاره !!

این نو گفنم چون وقت خوندن کتاب رو زیاد نداری :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

به نظر من، شاهنامه از نظر منظوم بودن بهتره.

ویرایش شده در توسط گندالف سپید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

چرا هی فکر میکنی مشکل من با شاهنامه است؟:دی

من که صد بار میگم مشکلی با شاهنامه ندارم. مشکل من همینه که تو میخوای دلیلی منطقی برای این حرف فردوسی بتراشی.بنده با این قسمتش مخالفم.نه اینکه فردوسی این حرف رو زده.

بنده میگم فردوسی این حرفو زده؟ اوکی.خب میتونه تو بخش اساطیری چیزی که میخواسته رو بگه.اما اینکه بیای بگی به این دلیل که پادشاهی روم اساطیری از زمان 700 قبل میلاد بوده در نتیجه میتونه غرب ایران بیاد،مشکل دارم.جاست ایت. در واقع میگم واسه یه چیزی که دلیل تاریخی ای نداره،دلیل تاریخی نتراش!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

معذرت.به خاطر اینکه این پست رو دیشب باید میذاشتم که نشد چون امروز از صبح تا ساعت 8 uni بودم.

نمیدونم هر وقت این تاپیک راه میفته فشار خون من همچین یدفعه میره بالا :D

به اصلان:

لازم نبود این همه کتاب برای من لیست کنی چون من همه اونارو 10-12 سال پیش کامل خوندم،مخصوصا تاریخ تمدن ویل دورانت و ابن خلدون رو.یادمه اون زمان کتابه انحطاط و سقوط امپراطوری روم رو از بس با خودم این ور اون ور میبردم که فامیل و خانواده مسخره ام کرده بودن که بابا این چیه داری میخونی اصلا این یعنی چی.

تاریخ تمدن ویل دورانت رو هم که هم کتابشو تا دلت بخواد اون موقع خوندم و هم نرم افزارشو دارم که همیشه رو pc نصبه.آدم هم وقتی یه کتابه تاریخی رو میخونه که دیگه بعدا حوصله نمیکنه دوباره بخونه اونم این کتابای قدیمی که نه تصویر دارن و نه نثرشون امروزیه.ولی به نرم افزار تاریخ تمدن زیاد سر میزنم چون همیشه تو دسترسه و کتابه جامعی هست.

تو این اواخر هم درباره تاریخ روم و یونان 2 تا کتاب خوب خوندم با نامهای اسرار تمدن یونان باستان و اسرار تمدن روم باستان که هر دوشون رو آقای بهنام محمد پناه تالیف کرده و مال انتشاراته سبزان هست (همون که سیلماریلیونه خانم واثقی پناه رو منتشر کرد) که هم نثر این کتابها امروزیه هم عکس زیاد دارن و ورقهاش هم روغنیه و به نظر من برای نوجوان ها مثل شما خیلی مناسبه و میتونی بخونی چون خیلی مختصر و مفیدن که حوصلتو سر نمیبرن و منابعشون هم بد نیست.( چون کتابهای تالیفی هستن و نه مرجع)

اصلان اون عکسی که گذاشتی اصلا برای این تاپیک لازم نبود،و همه هم اونو میشناسن از بچه ها گرفته تا پیرمردها و نماده شر رم هست.خود من هم چند سال پیش یه وبلاگی داشتم که همین تصویر رو صفحه اولش گذاشته بودم.

به نظر من این حرفها و عکسهای تو هیچ ربطی به سئوال من نداشت.و به جای این همه کاره سخت تو میتونی بری از یه بچه اول راهنمایی بپرسی که همسایه های غربی مادها چه کسانی بودن که میگه آشور ،لیدی ،نمیدونم فنیقیه و...

بعد ازش بپرس همسایه غربیه هخامنشیان که اون موقع هم میگه یونان و لیدی و... بعد همسایه غربیه جانشینان اسکندر و و و تا میرسی به اشکانیان که تازه اون موقع میگه روم.

دیگه در این رابطه حرفی ندارم.

ویرایش شده در توسط ائرندیل Earendil

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

با سلام و درود فراوان

باید بگم یکی از اشتباهات اساسی فردوسی توی شاهنامه این است که اصلا خبر نداشت روم و امپراطوری روم تا قبل از قرن 3 پیش از میلاد اصلا وجود نداشت و در زمان فریدون و منوچهر و پادشاهان قدیمی و اولیه ایران که مطمئنا قبل از هخامنشیان هستن اصلا واژه روم مطرح نبود ولی فردسی در بسیاری از جاها از روم و کلاه خود رومی و... استفاده کرده که اون موقع اصلا وجود نداشتن.

1- همان طور که اشاره کردم و تاریخ روم رو تا حدودی شرح دادم گفتم که روم تاریخش از 700 سال پیش از میلاد بر می گرده !!

اگه نمی خوای به کتاب ها مراجعه کنی یه نگاه به ویکی پدیا انگلیس بنداز و واژه ی Rome رو سرچ کن و بعد History of Rome رو نگاه کن و ... !

2- همون طور که صد بار گفتم شما توجه ای به تاریخ اسطوره ای کشور ها و ملل مختلف ندارید !!

3- باز گفتم که زمانی حکومت روم به طور جدی وارد داستان های شاهنامه می شه که حکومت ایران در زمان پارتیان است !!

پارتیان سلسله ای است که می گویند همون اشکانیان می باشد یعنی حدود 300 سال قبل از میلاد مسیح !!

اصلان اون عکسی که گذاشتی اصلا برای این تاپیک لازم نبود،و همه هم اونو میشناسن از بچه ها گرفته تا پیرمردها و نماده شر رم هست.خود من هم چند سال پیش یه وبلاگی داشتم که همین تصویر رو صفحه اولش گذاشته بودم.

از یه بچه گرفته تا یه پیرمرد هم می دونند که روم با رم فرق داره !!

این مجسمه واسه حدود 600 سال قبل از میلاد مسیحه و فکر کنم ...

خوب فکر کنم تمام حرف های لازم رو زده باشم !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

اصلان جان 4تا پست آخرت عین هم هستن و اصلا به حرفهای بقیه گوش نمیکنی. منم نظرم مثل تولکاسه:

1- فردوسی تاریخدان نیست و اون قسمت از شاهنامه هم اساطیری است و اینکه فردوسی تو اون قسمت از روم یا هر چیز دیگه ای که تو اون زمان وجود نداشته باشه (حتی جمهوری اسلامی ایران) حرف بزنه هیچ اشکالی وجود نداره.

2- اون پادشاهی روم که میگی در حد یک شهر بود در کنار رودخانه تیبر. توی همون ویکی پدیا هم میگه بنای شهر در سال 753 قبل از میلاد بنانهاده شده. پس اصلا به حساب نمیاد

3- جمهوری روم در 509 قبل از میلاد تشکیل میشه و 300 سال طول میکشه تا در سال 200 قبل از میلاد مساحتش یه 360 هزار کیلومتر مربع برسه که تقریبا برابر با ایتالیای فعلی(301هزار کیلومتر مربع) بوده. که باز هم در حدی نیست که خبرش به ایران برسه

4- اوج قدرت جمهوری روم در 50 قبل از میلاده که مساحتش به دو میلیون کیلومتر مربع میرسه اما باز هم در مقایسه با اوج قدرت امپراطوری روم در سال 117 که مساحتش به 6.5 میلیون کیلومتر مربع میرسه خیلی کوچیکتر بوده و عملا نزدیک ایران هم نمیشده.

بنابراین اون جمهوری روم اصلا در سطح بین المللی مطرح نبوده و اگر شاهنامه تاریخی بود، نباید حرفی از روم در زمان فریدون میزد اما باز هم حرف تولکاس رو تکرار میکنم که اون بخش شاهنامه تاریخی نیست و هیچ ایرادی به فردوسی وارد نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

به اصلان:

تو رو خدا دیگه به من نگو تاریخ روم رو بخون اونم از ویکی پدیا که هر کسی میتونه توش مقاله بنویسه.

تو میگی که من گفتم (باید بگم یکی از اشتباهات اساسی فردوسی توی شاهنامه این است که اصلا خبر نداشت روم و امپراطوری روم تا قبل از قرن 3 پیش از میلاد اصلا وجود نداشت)

آره همینو نوشتم ولی اگه دقت کرده باشی من نوشتم روم نه رم اون مجسمه هم ماله شهر رم هست و نه امپراطوریه روم.باور کن امپراطوریه روم قبل از قرن 3 پیش از میلاد وجود نداشته ،باور کن من درباره تاریخ روم و یونان از تو بیشتر مطالعه کردم (اگه ناراحت نمیشی)

امکان نداشته پیشدادیان و کیانیان اون شهر رم رو اون موقع بشناسن.

من هی میگم این یه بحثه مشخصه باز تو کشش بده...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

اصلان جان 4تا پست آخرت عین هم هستن و اصلا به حرفهای بقیه گوش نمیکنی. منم نظرم مثل تولکاسه:

با عرض پوزش و شرمندگی مهدی جان این به نظرم دوستان بودند که حرف بنده رو گوش نمی کردند !!

1- فردوسی تاریخدان نیست و اون قسمت از شاهنامه هم اساطیری است و اینکه فردوسی تو اون قسمت از روم یا هر چیز دیگه ای که تو اون زمان وجود نداشته باشه (حتی جمهوری اسلامی ایران) حرف بزنه هیچ اشکالی وجود نداره.

قربون آدم چیز فهم !

دوستان دیگه تاریخ اسطوره ای ایران رو لحاظ می کنند اما تتتاریخ اسطوره ای روم رو قبول نمی کنند !!

شما اگه ماهابهاراتا رو هم ببینی همیچین چیز هایی رو درش پیدا خواهی کرد !

2- اون پادشاهی روم که میگی در حد یک شهر بود در کنار رودخانه تیبر. توی همون ویکی پدیا هم میگه بنای شهر در سال 753 قبل از میلاد بنانهاده شده. پس اصلا به حساب نمیاد

پس یعنی ما هم بی خیال تمدن جیرفت که اندازه ی یک شهر کوچیک بود بشیم !!

تمدن , تمدنه !!

مگه هر تمدنی باید مثل بین النهرین باشه تا اون رو یه تمدن بشناسیم !!

بنابراین اون جمهوری روم اصلا در سطح بین المللی مطرح نبوده و اگر شاهنامه تاریخی بود، نباید حرفی از روم در زمان فریدون میزد اما باز هم حرف تولکاس رو تکرار میکنم که اون بخش شاهنامه تاریخی نیست و هیچ ایرادی به فردوسی وارد نیست

کسی نگفت شاهنامه یه کتاب تاریخیه !!

شاهناهمه و تمام کتاب های حماسی تاریه اسطوره ای رو دارن بیان می کنند !

در تاریخ اسطوره ای تاریخ و اسطوره رد هم میخته شدند و جدا کردن اون ها از هم کار هر کسی نیست !!

در مورد ایران باید گفت که بیشتر ایران شناسان چه خارجی چه ایرانی از مهرداد بهار گرفته تا جان هیلنز همشون می گن که تاریخ ایران باستان با اسطوره در هم آمیخته و جدا سازی اون افراد زبده و ماهر رو می خواد !!

تو رو خدا دیگه به من نگو تاریخ روم رو بخون اونم از ویکی پدیا که هر کسی میتونه توش مقاله بنویسه.

اولاند این که هر کتابی رو چندین بار باید خوند هر چند واسط تکراری باشه !!

دومند منظور من ویکی پدیای انگلیسی بود نه ویکی پدیای فارسی !

از طرفی این دو تا لینکی که واسط از ویکی پدیا می زارم باید بهشون توجه داشته باشی که بالای مقاله علامت قفل داره و این قفل به معنای اینه که ویرایش اون فقط توسط اعضای بالارتبه ی ویکی پدیا ممکنه !

از طرفی ویکی پدیای انگلیسی کلی منابع واسه حرف هاش داره که می تونی یا دانلودشون کنی یا بری لینکشون !!

http://en.wikipedia.org/wiki/History_of_Rome

http://en.wikipedia.org/wiki/Ancient_Rome

روم و امپراطوری روم تا قبل از قرن 3 پیش از میلاد اصلا وجود نداشت

بر اساس استدالا هایی که وجود دارند و خودت هم می دونی تاریخ روم به 700 سال قبل از میلاد بر می گرده هر چند یه منطقه ی کوچیک بوده باشه !!

دوم این که کجای شاهنامه حرفی از امپراطوری روم زده !! ( فردوسی فقط گفته روم نه امپراطوری روم ) نکنه تزار های روم یا اون قضیه کلئوپاترا و قیصر رو هم گفته !!

آره همینو نوشتم ولی اگه دقت کرده باشی من نوشتم روم نه رم اون مجسمه هم ماله شهر رم هست و نه امپراطوریه روم.باور کن امپراطوریه روم قبل از قرن 3 پیش از میلاد وجود نداشته ،باور کن من درباره تاریخ روم و یونان از تو بیشتر مطالعه کردم (اگه ناراحت نمیشی)

عزیز من !

تاج سر من !

استاد تاریخ من ! سر ور من ! گارداش ! افندی ! و ...

شما داری در مورد امپراطوری روم حرف می زنی در صورتی که فردوسی داره می گه روم !!

امپراطوری روم با پادشاهی روم فرق داره !! امپراطوری روم در 27 قبل از میلاد درسته شده نه 300 قبل از میلاد !!

من هی میگم این یه بحثه مشخصه باز تو کشش بده...

اگه شما می خوای می تونم همین جا بس کنم !!

من نمی خوام حرفم رو رو کرسی بشونم !!

ارادتمند شما

اصلان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

اصلان جان تمدن تمدنه، اما مطمئن باش وقتی تمدنی کوچیک باشه هیچ جای دنیا ازش صحبت نمیکنن و دهقانی که توی طوس زندگی میکنه هرگز خبری ازش نمیشنوه

همین جیرفت یا شهر سوخته که 7000 سال قدمت دارن رو در نظر بگیر. آیا بعد از 4500 سال توی همون رومی که میگی کسی اسمش رو هم شنیده بود؟ نه، چون یه شهر کوچیک بوده و خبرش به هیچ جا نرسیده.

امسال عید رفته بودم تپه سیلک کاشان که 7000 سال قدمت داره و قدیمی ترین بناهای خشتی جهان مال اونجاست. فکر میکنی تمدن کمی بوده؟ تا همین 80 سال پیش خود ما هم نمیدونستیم وجود داره چه برسه به روم!

یا مثلا آزتک ها و اینکا ها و مایاها در آمریکای جنوبی هم همون موقع وجود داشتن اما به دلیل دور بودن خبرشون به ایران که سهله به هیچ جای دنیا نرسید.

برای اینکه کسی مثل فردوسی از وجود تمدنی باخبر بشه باید اون تمدن بزرگ و مقتدر و نزدیک باشه

شما داری در مورد امپراطوری روم حرف می زنی در صورتی که فردوسی داره می گه روم !!

امپراطوری روم با پادشاهی روم فرق داره !! امپراطوری روم در 27 قبل از میلاد درسته شده نه 300 قبل از میلاد !!

تو چه دلیل و مدرکی داری که منظور فردوسی از روم پادشاهی روم بوده نه امپراطوری روم؟ من با اینهمه دلیل و عدد و رقم دارم میگم که کسی در ایران نمیتونسته از وجود پادشاهی و حتی جمهوری روم خبر داشته باشه. حالا تو در مقابل حرف من چه دلیل و مدرکی داری؟(برای حرفی که میزنی مدرک بیار)

به اصلان و ائرندیل:

اکیدا توصیه میکنم این بحث من بیشتر میدونم، من بیشتر کتاب خوندم رو کنار بذارید و درست و با دلیل و مدرک حرف بزنید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

مگه هر تمدنی باید مثل بین النهرین باشه تا اون رو یه تمدن بشناسیم !!

شماها که بهش میگین میان رودان!

کسی نگفت شاهنامه یه کتاب تاریخیه !!

منم همینو میگم نمیشه تو مبحث تاریخی بهش اعتماد کرد.به نظر من نقل سینه به سینه که خود فردوسی هم میگه (همه هم میدونن که شاهنامه نقل سینه به سینه هست) نمیتونه بیشتر از 300-400 سال اعتبار داشته باشه و منظور فردوسی هم از ایران قدیم فقط ساسانیانه .و برای پاک کردن صورت مسئاله هم هی نگو در اثر حمله اعراب همه کتابا آتیش گرفتن مگه نمیدنی شمال ایران تا مدتها مسلمان نبود و اعراب به خیلی از مناطق شرق ایران همون جایی که فردسی و اجدادش میزیستند نرفتند .پس آنچنان کتاب تاریخی و اسطوره ای ما قبل شاهنامه نداشتیم .اگه کتابه خیلی بزرگ و مهمی قبل از اسلام بود حتما افراد عاشق ایران اونارو نگه میداشتن یا مثلا اونقدر زیاد بود که مثلا چند نسخش به هند میرفت که نیست!

اولاند این که هر کتابی رو چندین بار باید خوند هر چند واسط تکراری باشه !!

من میگیم همه این کتابارو 12 سال پیش چندین بار خوندم خودش هم با علاقه و اکثر مطالبشون هم الان تو ذهنمه.و دیگه الان حوصله نمیکنم بخونم شاید چون سنم رفته بالا و مثله تو جوان نیستم و انرژی ندارم چون منم روزهایی که تو الان داری میگذرونی رو گذروندم.کتاب جدید هم که بهت معرفی کردم اونارو همین یه سال پیش خوندم(اسرار تمدن یونان و روم)که چون خلاصه هستن بهت توصیه میکنم.

دومند منظور من ویکی پدیای انگلیسی بود نه ویکی پدیای فارسی !

از طرفی این دو تا لینکی که واسط از ویکی پدیا می زارم باید بهشون توجه داشته باشی که بالای مقاله علامت قفل داره و این قفل به معنای اینه که ویرایش اون فقط توسط اعضای بالارتبه ی ویکی پدیا ممکنه !

از طرفی ویکی پدیای انگلیسی کلی منابع واسه حرف هاش داره که می تونی یا دانلودشون کنی یا بری لینکشون !!

http://en.wikipedia....History_of_Rome

http://en.wikipedia....ki/Ancient_Rome

فکر نکنم حتی مطالب سایت ویکی پدیای انگلیسی هم با حرفهای من متناقض باشه.

بر اساس استدالا هایی که وجود دارند و خودت هم می دونی تاریخ روم به 700 سال قبل از میلاد بر می گرده هر چند یه منطقه ی کوچیک بوده باشه !!

دوم این که کجای شاهنامه حرفی از امپراطوری روم زده !! ( فردوسی فقط گفته روم نه امپراطوری روم ) نکنه تزار های روم یا اون قضیه کلئوپاترا و قیصر رو هم گفته !!

جواب این حرفت رو هم همین بالا دادم که شاهنامه بیشتر از 300-400 سال نمیتونه سندیت داشته باشه.

الان تو این سه چهار قرن اخیر با وجود این همه کتاب نویسی ،سفرنامه های غربی ها جمعیت زیاد نسبت به 1000 سال پیش و... ما صفویان رو دست نیافتنی میدونیم با اینکه حدود 300 سال پیش منقرض شدن.اونوقت تو میگی فردوسی از هخامنشیان و قبل از اونها و حتی شهر رم 2700 سال پیش خبر داشته.من که گردنم رو هم بزنین باور نمیکنم که فردوسی تاریخ قبل از ساسانیان رو میدونسته.

عزیز من !

تاج سر من !

استاد تاریخ من ! سر ور من ! گارداش ! افندی ! و ...

من سنین کیچیینم(آقا ما کوچیک شما هستیم)

شما لطف دارین تاج سر ما هستین اصلا شما خوده حلقه یگانه هستین...

اگه شما می خوای می تونم همین جا بس کنم !!

من نمی خوام حرفم رو رو کرسی بشونم !!

منم همینطور

معذرت به همه من زیاد به ایجاد نقل قولها و امکانات سایت آشنا نیستم خودتون به بزرگواریه خودتون ببخشین .چون کادر بندیها و نوشتها با هم قاطی شدن خودتون از روی فونتها تشخیص بدبن) :D

ویرایش شده در توسط ائارندیل Eärendil

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

اصلان جان تمدن تمدنه، اما مطمئن باش وقتی تمدنی کوچیک باشه هیچ جای دنیا ازش صحبت نمیکنن و دهقانی که توی طوس زندگی میکنه هرگز خبری ازش نمیشنوه

مهدی جان قدر تمدن های کوچیک رو باستان شناسان می دونند :دی

در مورد اطلاعات فردوسی از تمدن روم !

همین طور که گفتم فردوسی شاهنامه رو بر اساس کتاب ه و آثاری که از گذشتگان بوده نوشته !

تو چه دلیل و مدرکی داری که منظور فردوسی از روم پادشاهی روم بوده نه امپراطوری روم؟ من با اینهمه دلیل و عدد و رقم دارم میگم که کسی در ایران نمیتونسته از وجود پادشاهی و حتی جمهوری روم خبر داشته باشه. حالا تو در مقابل حرف من چه دلیل و مدرکی داری؟(برای حرفی که میزنی مدرک بیار)

منظورت از دلیل و مدرک چیه !!

تا جایی که من می بینم دلیل و مدرکی تو حرف هات نیست به غیر از چند تا عدد و رقم ! :دی

در مورد حرف های من !

من کاری ندارم که تو شاهنامه روم رو به صورت جمهوری نوشته یا روم رو به صورت امپراطوری چه شرقی و چه غربی !

من می گم تاریخ روم واسه 700 سال قبل از میلاد مسیحه !! ( خطاب به اشخاصی که می گن روم 300 سال قبل از میلاد مسیحه )

این رو می خوای تو ویکی پدای انگلیسی نگاه کن !!

می خوای تو بریتانیکا ببین یا کتاب های ویل دورانت - آلبرماله - تاریخ جهان - این اثیر - ابن خلدون و ... !

منم همینو میگم نمیشه تو مبحث تاریخی بهش اعتماد کرد.به نظر من نقل سینه به سینه که خود فردوسی هم میگه (همه هم میدونن که شاهنامه نقل سینه به سینه هست) نمیتونه بیشتر از 300-400 سال اعتبار داشته باشه و منظور فردوسی هم از ایران قدیم فقط ساسانیانه .

اما جالب اینه که چیز هایی رو که فردوسی گفته و شما می گی واسه 300 ساله , ابن اثیر یا ابن خلدون هم تو کتاباش به عناون جزئی از تاریخ باستانی بهش اشاره داره !!

برای پاک کردن صورت مسئاله هم هی نگو در اثر حمله اعراب همه کتابا آتیش گرفتن مگه نمیدنی شمال ایران تا مدتها مسلمان نبود و اعراب به خیلی از مناطق شرق ایران همون جایی که فردسی و اجدادش میزیستند نرفتند .پس آنچنان کتاب تاریخی و اسطوره ای ما قبل شاهنامه نداشتیم .اگه کتابه خیلی بزرگ و مهمی قبل از اسلام بود حتما افراد عاشق ایران اونارو نگه میداشتن یا مثلا اونقدر زیاد بود که مثلا چند نسخش به هند میرفت که نیست!

این که شمال ایران تا 70 سال بعد از حمله ی اعراب مسلمان شدند درست اما !!

به نظرت حکومتی که تمام مرکزیتش طرف غرب و جنوبه و با جاد های سخت شمال امکان داره یه کتاب خونه ی بزرگ اون جا درست کنه !!

شما که توقع نداری از هر کتاب تو تیراژه 10000 جلد بدن کل کتاب خونه های ایران !!

کتاب های باقی مانده از اون حمله رو می شه تو شاهنمه دید !!

فکر نکنم حتی مطالب سایت ویکی پدیای انگلیسی هم با حرفهای من متناقض باشه.

شما به خودتون اجازه ندادید تا صفحات رو باز کنید !!

اگه باز کنید خودتون می فهمید !!

جواب این حرفت رو هم همین بالا دادم که شاهنامه بیشتر از 300-400 سال نمیتونه سندیت داشته باشه.

الان تو این سه چهار قرن اخیر با وجود این همه کتاب نویسی ،سفرنامه های غربی ها جمعیت زیاد نسبت به 1000 سال پیش و... ما صفویان رو دست نیافتنی میدونیم با اینکه حدود 300 سال پیش منقرض شدن.اونوقت تو میگی فردوسی از هخامنشیان و قبل از اونها و حتی شهر رم 2700 سال پیش خبر داشته.من که گردنم رو هم بزنین باور نمیکنم که فردوسی تاریخ قبل از ساسانیان رو میدونسته.

خوب بی خیال شاهنامه بشید !!

فقط من از این شباهت عجیب شاهنامه با گفته های ابن اثیر و ابن خلدون و سایر کتاب های تاریخی که با سندیت صحبت کردند مانده ام !! که قبل از اون ها این حرف ها رو زده !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

شما به خودتون اجازه ندادید تا صفحات رو باز کنید !!

اگه باز کنید خودتون می فهمید !!

خیر من این صفحات رو باز نمیکنم.شاید بی منطقی باشه و دوستان بهم خرده بگیرن.

چون نه حوصلشو دارم و نه میخوام دیگه این مطلب ادامه پیدا کنه.(تا یه خاطره بد دیگه هم تو ذهنمون نمونه)

تمام تمام تمام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الدا

به ائرندیل:چرا نمیشه یه نویسنده یا شاعر از دوران و تاریخ قبل خودش اطلاع داشته باشه!!!؟

آقا میشه؛ خوبم میشه؛ یادمه یه بار داشتم درباره ی موضوعی (مقایسه شاهنامه فردوسی و ایلیاد و اودیسه ی هومر) برای درس ادبیات تو دانشگاه تحقیق میکردم که به یه واقعیت خیلی جالب و باور نکردنی ای برخوردم و اونم این بود که فردوسی و هومر و چند تن نویسنده و شاعر معدود دیگه که الان اسمشون یادم نیست به طرز غیر معمول و شگفت آوری از تاریخ 500 الی 1500 سال قبل خودشون آگاه بودن و آثارشون جدا از بزرگ نمایی اتفاقات کاملا جنبه ی مستند و تاریخی دارن و حتی یادمه که بار آخر که رفته بودم استانبول با یه اکیب رفتیم و یه جای ویرانه ای رو دیدیم و اونجا گاید همراهمون (راهنما) گفت که یه باستان شناس حرفه ای فکر کنم امریکایی بر اساس افسانه و کتاب ایلیاد هومر موفق شده اینجا که همون شهر افسانه ای تروا ست رو کشف کنه- من خودم اونجا رو دیدم ولی چون اون موقع انگلیسیم یکم ضعیف بود نتونستم تاریخش رو دقیق بخونم.

ویرایش شده در توسط الدا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

حالا الدا جان عزیز شروع کرد.

من که میدونم رشته تو فنی هست و یه درس 3واحدی بنام ادبیات عمومی پاس کردی.اسم استادت رو هم اگه بگی حتما میشناسم چون اکثر اساتید ادبیات دانشگاهمون رو میدونم.

در بحث هومر فقط این جمله مختصر رو بگم:هومر که همه ما میدنیم حدود 2700-2800 سال پیش زندگی میکرده و حادثه جنگ تروا هم یک واقعیت تاریخیه که اونم حدود 3200 یا 3100 سال پیش اتفاق افتاده

پس باید هم هومر در اون مورد اطلاعات کافی داشته باشه چون فقط 400 سال باهاش فاصله داشته ،و مثل این میمونه که تو بگی فردوسی از تاریخ حمله اعراب به ایران خبر داشته این که چیز واضحیه.

ولی وقتی بحث میشه 1000 سال پیش یا 2500 سال پیش قضیه کاملا متفاوت میشه .چون اکثر تمدنهای قدیمی و امپراطوریهای باستان تا همین 100 سال پیش برای همه مجهول بودن که با پیشرفت علم باستان شناسی و ورود سایر علوم به این رشته خیلی از امپراطوریها کشف شدن.حتی مردم اروپا خبری از امپراطوریه روم و یونان نداشتن که بعد از فهمیدن اون کلی به اونا فخر کردن که یکی از علل اصلی کشف این امپراطوریها شهر پمپئی بود که زیر خاکسترهای آتشفشانی مدفون مانده بود و در سال 1599 میلادی این شهر کشف شد که اون رو هم ابتدا مثل بسیاری از آثار قدیمی مثل آکروپولیس یونان معبد پارتنون ،کولزئوم رم و.... به اساطیر و خدایان نسبت میدادن که هیچ ریشه تاریخی نداشتن.

ویرایش شده در توسط ائرندیل Earendil

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الدا

بابا ائرندیل جون تو، من اصلا این وسط کاره ای نیستم؛ جون من عصبی نشو :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

اصلان و ائارندیل عزیز،جفتیتون گوشاتونو گرفتید و فقط داد میزنید.

اصلان من فک کنم هنوز هم ایرادی که من به منطقت میگیرم رو متوجه نشدی و شاید به همین دلیله که یه بحث رو هی تکرار میکنی.عزیز من اینکه فردوسی در هر موردی تو بخش اساطیری صحبت بکنه،هیچ اشکالی نداشته،اما اینکه بیایم از سر حب یا بغض بخوایم دلیلی منطقی برای حرفی که دلیل منطقی نداره پیدا کنیم،میشه کاری که بعضی از دین شناسان سامی در مورد قضایای علمی تو کتابای مقدسشون پیدا میکنن.

اینکه فردوسی یه چیزی بگه،یه حرفه،اینکه بیایم واسش دلیل بیاریم یه حرف دیگه ست. بازم میگم: از نظر منطقی و تاریخی هیچ دلیلی وجود نداره که روم تو اون بخش از تاریخ ایران ازش اسم برده بشه،اما خب، فردوسی تو اون بخش میتونسته چیز غیرمنطقی بنویسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

ای داد بیداد، چرا شماها وقتی من غیبت دارم این بحث رو باز می کنین؟ :D یه جایی تو همین تاپیک به گمانم دوستان به نکته ی بسیار مهمی اشاره کرده بودن که جناب تولکاس و استاد مهدی چند بار تو همین چند صفحه ی اخیر یادآوری کردن و انگار به جایی نرسید. اساتید سه بخش برای شاهنامه قایل هستن. نه این که بگیم از فلان جا تا بهمان جای کتاب افسانه ای است و از بهمان جا تا فلان جا به طور حتم تاریخی و الخ. مثال بزنم براتون. از حیث تاریخی اسکندری در گذشته وجود داشت و همه ی دوستان بهتر از من می دونن چه بلایی به سر پارسه آورد. حالا فردوسی میاد این حقیقت تاریخی رو که اسکندر مدتی بر ایران حکم رانی کرده با یک منطق افسانه ای که برای خودش وضع کرده درهم می کنه و داستان اسکندر و دارا رو میسازه. (اصلان جان، گرفتی که افسانه هم می تونه منطق داشته باشه؟ :D منطقی که فردوسی گذاشته بود اینه که تنها یک تبار خاص، شایسته ی حکومت بر ایران هستن. پس داستان وصلت ناهید و داراب رو می سازه)

اصلان جان، ائارندیل عزیز، بنده البته در زمینه ی شناخت شاهنامه تازه دو سه سال هست که دارم کار می کنم و ادعای خبرگی ندارم ولی معتقدم تاریخی که به عنوان یک علم اساتیدی داره و کتب مرجعی و شواهد قابل اعتنایی نمی تونه بی تأثیر از تاریخ افسانه ای باشه. حرف های هر دوی شما جداگانه درسته ولی اشتباهتون در اینه که مثل خیلی از کسانی که در مورد شاهنامه تحقیق می کنن اصرار دارین تاریخ افسانه ای رو بر تاریخ غیرافسانه ای منطبق کنین.

هر ملت و هر تمدنی که عمر بلندی داره، سوای اندازه ی خاکش و قدرتی که بر همسایگان اعمال می کرده برای خودش تاریخ افسانه ای ساخته که پشتوانه ی روانی ملتش در سال های دور بوده. سال هایی که تاریخ به شکل شفاهی منتقل میشد و مکتوب نبود. این تاریخ افسانه ای، درست مثل چیزی که تالکین در سیلماریلیون انجام میده می تونست بخشی از فلسفه و چگونگی آفرینش رو هم دربربگیره. امروز البته علم هیچ کدوم از داستان های آفرینش افسانه های این چنینی رو نمی پذیره ولی در بخش تاریخ افسانه ای میشه با کند و کاو دقیق، ریشه های تاریخی واقعی یک کشور رو پیدا کرد. البته این یه مبحث خیلی بزرگ و مجزاست که نمیشه اینجا اون رو باز کرد. سرتون رو درد آوردم که بگم اگر بخواهید تاریخ افسانه ای شاهنامه رو با تاریخ غیرافسانه ای ایران زمین تطابق بدید آخرش به هیچ نتیجه ی روشنی و قابل اتکایی نمی رسین :D

ممنون که در خوندن متن حوصله کردید:D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

ای داد بیداد، چرا شماها وقتی من غیبت دارم این بحث رو باز می کنین؟ :D

جالب اینه که من هر وقت میام تو فروم بچه ا نمایه بازیشون گل می کنه !!

(اصلان جان، گرفتی که افسانه هم می تونه منطق داشته باشه؟ :D منطقی که فردوسی گذاشته بود اینه که تنها یک تبار خاص، شایسته ی حکومت بر ایران هستن. پس داستان وصلت ناهید و داراب رو می سازه)

گرفتم بد جوری هم گرفتم

تضاد راست می گه اسکندر مقدونی رو نه تنها فردوسی بلکه ابن اثیر گرفته تا ابن خلدون و بیا جلوتر تاریخ طبری و حتی ابوریحان بیرونی که می گن ذوالقرنین اسکندره منظورشون از اسکندر همین دارا می باشد

ولی اشتباهتون در اینه که مثل خیلی از کسانی که در مورد شاهنامه تحقیق می کنن اصرار دارین تاریخ افسانه ای رو بر تاریخ غیرافسانه ای منطبق کنین.

الان من کجا می خواستم تاریخ افسانه ای رو با تاریخ اسطوره ای منطبق کنم !!

دوستان می گن روم واسه 300 سال قبل از میلاد مسیحه ما گفتیم این طور نیست !!

ائرندیل جان این قدر تاریخ ایلیاد ادیسه رو تو سر شاهنامه نزن !!

اگه واقعا شاهنامه رو در موردش تحقیق کرده باشی می فهمی که بعضی از بخش هاش بر گرفته از داستان های ایران باستان که قبلا یه اسم دیگه داشته !!

می تونی کتاب های اوستا - بندهش - یشت ها و ... که تاریخشون خیلی از ایلیاد و ادیسه بیشتره !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

ائرندیل جان این قدر تاریخ ایلیاد ادیسه رو تو سر شاهنامه نزن !!

چون الدا توی پستش از هومر و آثار بجا مانده از شهر تروا در غرب ترکیه حرف زد من اون پست رو گذاشتم.فکر نکنم این به تعصب بیجا ربطی داشته باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

الان من کجا می خواستم تاریخ افسانه ای رو با تاریخ اسطوره ای منطبق کنم !!

دوستان می گن روم واسه 300 سال قبل از میلاد مسیحه ما گفتیم این طور نیست !!

من این طور که فحوای مطلب برداشت کردم :) چون فردوسی اومده یه گزاره ی شبه تاریخی برای افسانه ی خودش تعریف کرده و رفته. بحث ما از اونجا شروع شد که دیدیم این شبه تاریخ با خود تاریخ نمیخونه و احساس کردیم فردوسی تاریخ بلد نبوده که این طوری نوشته :) حرف بنده این بود که این دو تا رو با هم قاطی نکنیم. گرچه شبه تاریخ افسانه ای فردوسی این قابلیت رو داره که ما رو در فهم فرهنگ یاری کنه.

{در حاشیه}

این که گفتی روم هم تاریخ افسانه ای داره صد البته حرفت درسته :) بر منکرش لعنت! ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...