الوه 8,414 ارسال شده در فوریه 15, 2014 (ویرایش شده) ممنون از امتیاز و تایم اضافه، گرچه من قبل از اون هم به دروازه ی موریا رسیده بودم؛ اما سوالت اشتباهه مونت با جواب هایی که به من دادی، دروازه ی غربی موریا نتیجه ی کار کله بریمبور الف و ناروی دورف هست، توی جواب هایی که به من دادی، گفتی ساخته ی دست الف ها نیست و من و تور رو کلی به اشتباه انداختی :/ درهرحال تور و اندکی من میدونیم چطور سوالا رو طرح کنیم که به جواب برسیم :)) ویرایش شده در فوریه 15, 2014 توسط الوه 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در فوریه 15, 2014 خب به اعتقاد من درهای دورین توسط خود ناروی ساخته شد و نوشته های روی در رو کله بریمبور حکا کرد. حکاکی کردن روی در دیگه به اون صورت "ساختن" حساب نمیاد. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الوه 8,414 ارسال شده در فوریه 15, 2014 درهای دورین متشکل از اون قسمت سنگی، جادو و نوشته های روش هست، هرکدوم از اینها کم بشه، دیگه بهش نمیشه گفت دروازه ی غربی موریا... درهرحال خیلی مهم نیست، مهم اینه که امتیاز رو گرفتیم و منتظر سری بعدی سوالات هستیم :)) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در فوریه 16, 2014 مرحله ی همیاران. سر امتیاز مرحله ی هشتم. برای ت.ت: همون قبلیه. :)) برای تور: خب تور برای هر تصویر یک کاری از تو میخوام. خوب گوش بیگیر ببین چی میخوام:توی این تصویر یه چیزی جور درنمیاد.از لحاظ مفهومی یه چیزی تو این تصویر می لنگه. بگو چه چیزی اشتباهه؟! این درخت سمت راستیه میخواد بره به ویرانه های فارمزبوگ اما راهو بلد نیست. ببین توی این سه درختی که دارن بهش راهنمایی میدن کدومشون دارن درست آدرس میدن که به اونجا برسه؟! (آیا یه درخت درست آدرس میده یا دو درخت درست میگن یه درخت اشتب میکنه یا اصلا هر سه درست دارن آدرس میدن یا هرسه غلط) به هر حال بررسی کن ببین چیکار باید بکنه این انت. ضمنا انته مشهدی هم هست. :( توی این تصویر گندالف داره یه چیزی به حالت رمز آلود به راداگاست میگه و اینکه چطور بفهمی گندالف داره چه سوالی از راداگاست میپرسه یک راهی داره که خودت باید تشخیص بدی. بعد جواب سوالش رو جوری که به سوالش هم بی ربط نباشه به صورت فارسی داخل اون کادر مینویسی. برای جوابش هر چیزی میتونی بنویسی فقط به سوال گندالف بی ربط نباشه. پ ن: ضمنا اگر توی این مرحلت غلط املایی پیدا کردی که سعی کردم نداشته باشم، بدان عمدی نیست. 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تور 9,804 ارسال شده در فوریه 17, 2014 اینا همش یکه که! :دی 1 اولی: یک چیزی از لحاظ مفهومی میلنگه؟! خب معلومه...اون یک چیز عبارت «گندالف سفید» ـه! فرودو رو چه به گندالف سفید اصلا فرودو گندالف سفید نمی شناخت! این یک چیز... 1 دومی: امان از غلط های املایی غیر عمدی! :)) خب انت داستان ما میخواد بره فرامزبورگ! اون انت وسطیه (حباب وسطی) که اصن راه پرتی رو داره میگه. کوه گرام کجا این فرامزبورگی که این میخواد بره کجا. کوه گرام در شرق گونداباد و جنوب آنگماره. انت سمت راستیه هم تا حدودی داره درست راهنمایی میکنه فقط اون آخرش یکم بیشتر از کمی باید به سمت لانگ ول حرکت کنه تا به فرامزبورگ برسه و با توجه به این که گفته تقریبا راهنمای خوبی نیست این انت مشهدی ما حسابی ممکنه گیج بشه اما راهو درست گفته بهرحال. اون انت قد بلنده آخر وایستاده تا قبل از خط آخرو درست گفته. آخرش میزنه خرابش میکنه. اولا که ما لانگ فلاد نداریم و اون لانگ ول هست! جدا از این، گفته خلاف جهت سیاه بیشه در جهت اون شاخه حرکت کن تازه فرامزبورگ رو میبینی در صورتی که اگر در اون امتداد حرکت کنه فرامزبورگ رو پشت سر میذاره و ازش دور میشه و باید برگرده تا فرامزبورگ رو ببینه! :دی 1 سومی: اینم یه جواب مختصر و مفید؛ فقط جهت اطلاع کیبوردت انگلیسی بوده تایپ کردی!!! :( 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ت.ت 1,592 ارسال شده در فوریه 18, 2014 اهم...اهم... قبل از همه چیز اعتراض خود را نسبت به مرحله ی اخیر تور اعلام میدارم، مرد مومن چرا عکس هورین و مورون رو به عنوان گندالف و راداگاست به ملت قالب میکنی ؟ خوبه من کوه سائرونو بذارم زیرش بنویسم کوه های بزقوش در استان آذربایجان؟: | خب این از این... آنان؛ گردآمده اند زیر آسمان ابری طلایی. بوی خیانت رو احساس میکنی دوست من؟! آره بوشو احساس کردم دوست من! کار همین سارومان ناکسه، جدیدن خیلی حبوبات نفاخ می خوره! الانم رو دلش نوشته سافرینگ که یحتمل ناشی از همون درد و رنجیه که الان داره معدش تحمل میکنه ! : | تو خود را از شهر مردگان بیرون میکشی. اما سینه ی تو از قلب خالیست قلب تو برای من خواهد بود! خب این جملات اروتیک گویا به برن و لوتین اشاره دارن که میرن به دنیای مردگان و لوتین کلی گریه و زاری میکنه، بعد والار دلشون کباب میشه و جمع میشن به ماندوس میگن " بذار برن زنده بمونن"، ماندوس میگه "باشه میذارم برن زنده بمونه"، والار میگن" نه بابا بذار برن زنده بمونن!" ماندوس میگه "باشه گفتم که میذارم برن زنده بمونه!" والار میگن" آقا جان بذار دوتایی برن زنده بمونن، بِرَن!" ماندوس میگه "برن دو تایی؟ برن تو که یه دونه بودی! چرا اینا میگن دو تایی؟!" بعد والار میبینن نه انگار حاجی نمیخواد قبول کنه میرن با خود ارو مشورت میکنن و اونم میگه چند تا گزینه روی میزه، و لوتینم میگه من خواستار گزینه های روی میزم! دیگه همین... تصمیم گرفته میشه برگردن به آردا و با خوبی و خوشی در کنار هم بمیرن!: | اون واژه ی روی قلب برن هم هابیت ـه! برو به آخری شام ضیافت پیروان. نزدیک دست پاک و سفید آن بزرگترین برزگان که نان را اشاره میکند! آقا خب این ممکنه شوخی با مقدسات حساب شه! پس همینجوری از کنارش رد میشیم و فقط اشاره میکنم اون واژه ی نزدیک دست پاک و سفید کیلر یا قاتل ـه! خب حالا ما باید دنبال یه هابیتِ قاتلِ رنج کشیده بگردیم، که شم کاراگاهی بنده بین دو شخصیت یعنی گالم و حسن شماعی زاده گیر کرده، فک کنم اولی رو انتخاب کنم! {گریه ی دسته جمعی شرلوک، پوارو و کارآگاه علوی!} ارادتمند... ت.ت 13 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در فوریه 18, 2014 (ویرایش شده) خب. به بررسی جواب های تور میپردازیم: تصویر اول: کاملا درسته. نکته اشتباهی این بوده که فرودو و سم از وجود گندالف سفید در حین سفر خبر نداشتند و اگر جواب گندالف خاکستری بود درست میشد. آورین. تصویر دوم: درست گفتی اون انت کوتوله هه که از همه بیشترم ادعاش میشد داشت مسیرو اشتباهی میداد و تو هم ولایتی مون رو از خطر سرویس شدن دهان نجات دادی :( . آورین. برای انت دوم هم اول داشتی مسئله رو گنده میکردی اما آخر نوشتی" اما راهو درست گفته به هرحال" و همه چیز تموم شد و ازت پذیرفته میشه. بله انت راستیه درست آدرس داده بود. اما انت بلنده! هی وای من...هی وای من! توی این تصویر آدرس رو برات دنبال کردم و تک تک نشونه هارو رو برات مشخص کردم. میبینی آدرسی که میده بالاخره انت رو به ویرانه های فارمزبورگ میرسونه: پس فقط اون انت کوتاه قامت اشتباه میگفت و سمت راستیه و انت بلنده درست بهش آدرس داده بودن. تصویر سوم: بله کاملا درسته. من دیالوگ گندالف رو به صورت فینگلیش داده بودم و تو درست تشخیص دادی که باید برای رمز گشایی فینگلیش رو ترجمه کنی. گندالف گفته بود: ملیان را میشناسی؟! و راداگاست هم مرتبط جواب داد. حالا خیلی مهمم نبود این دوتا خوشگل گندالف و راداگاستن یا هورین و مورون. :| خب تور امتیاز مرحله ی هشتم رو از دست داد. حالا ت.ت: هم جواب نهایی، هم شرح مراحل کاملا درستن. گولوم یک هابیتِ فاتلِ رنج کشیدست. البته این ویژگی ها به برخی هایبت های شاخص هم میخورد که اگه ت.ت اون هارم مینوشت قبول میکردم! :| شخص خود منم گولوم در نظر داشتم. وری گوه ت.ت :)) بازم متشکر که موجبات خنده و شادی ما رو فراهم کردی :D جدول امتیاز ها در مرحله ی هشتم: گروه ارثاد تاد براید.................................... 5 امتیاز + نائوگلامیر گروه خونی O + ...................................... پنج امتیاز من برم لباس و زره جنگیم رو به تن کنم چون بعد از این تور با تمام قوا بر من خواهد تاخت. مهدی! برو آماده شو... ت.ت! تو زنا و بچه ها رو از دوئل خارج کن. به تمام مردان و پسران جنگی که میتونن سلاح به دست بگیرن بگید آماده باشن. اگر تور فکر میکنه اینجا دستش بهمون میرسه باید خیلی دستش دراز شده باشه. :D ویرایش شده در فوریه 18, 2014 توسط مونت آو سائرون 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در فوریه 20, 2014 (ویرایش شده) مرحله ی نهم اربابان حلقه جواب بدن. برای مهدی.........................موضوع مرحله: رمزگشایی....................درصد دشواری از پنج:5 مهدی جان از جوابِ هر سوال عددی به دست میاری که باید مراجعه کنی به جدول حروف الفبایی که بهت دادم و رمزنهایی رو که یک شخصیت هست پیدا کنی. حروف به هم ریخته اند در ضمن! 1- در متن زیر چند "حال" وجود دارد: یذهبُ الدورفِ الفرِحُ الی الموریا فَرِحاً و فی الطریق، واجَهَهُ الفُ و طَلَبَ أن یَحملهُ مَعَهُ. فَقَبِل الدورفُ طَلبهُ لکن بعد دقائقَ دَفَعَ الدورفُ الالفَ و ثُّم أخَذَ سَیفُهُ و ابتَعَدَ مُسرعاً. 2- در این تصویر اعدادی را که وجود دارند با هم جمع ببند و ببین عدد نهایی چیست؟! : 3- الروهیر و الادان چند خواهر داشتند؟! 4- (عدد روزی که مری و پپین به چوب ریش برخوردند) - عدد 17 5- یکی از حروف هارم خودم بهت میدم برو حالشو ببر: ( الف! ) حالا باز بگو مونت بده. حالا باز بگو مونت بده! :)) برای الوه......................موضوع مرحله: نقاشی انیمیشن سازی و دیالوگ شناسی...............دردصد دشواری از پنج:4 الوه جان نقاشی داستانی رو که من برای مهدی در سوال یکش نوشتم مرحله به مرحله برامون بکش. عین هونه داستان های مصور تن تن. نقاشی های کمیک دیگه! البته لازم نیست براشون دیالوگ بنویسی. خیلی دیالوگ دوست داری اینا رو جواب بده: خخخخ... برای هرکدوم از کلمات زیر یک دیالوک از سه گانه ی سینمایی لوتر پیداکن و بنویس. دیگه تکرار نکنم منظورم دوبله شده جوانه ی پویاست. 1- یارو: 2- التیام: ویرایش شده در فوریه 20, 2014 توسط مونت آو سائرون 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الوه 8,414 ارسال شده در فوریه 21, 2014 (ویرایش شده) خب، من قصد داشتم اون نقاشی رو بکشم اما با توجه به مشکلات پیش اومده ازش صرف نظر میکنم و از شی جادویی که توی مرحله ی قبل جایزه گرفته بودم استفاده میکنم، گرچه اصلا دلم نمیخواست بدمش برمف اما وقتی بهش نگاه کردم و نشون جواهرشناسانم دادم، مشخص شد این نائوگلامیر تقلبیه! :( برای همین نمیخوام نگه دارمش و به صاحبش برمیگردونم، مونت هم میتونه به کارخونه برگردونه :پی ویرایش: آقا چرا نمیشه از فایل آپلود شده ی مردم استفاده کرد :)) من گذاشتمش اما نشون نداد :/ ویرایش شده در فوریه 21, 2014 توسط الوه 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در فوریه 21, 2014 یه نیم ساعتی فکر کردم تا یادم اومد حال چی بود! :)) 1- توی این جمله دوتا حال وجود داره پس یعنی حرف "ب" 2- 6+5+5+4+3+2+2+1+1=29 میشه که یعنی "ن" 3- الادان و الروهیر فقط یه خواهر داشتن پس یعنی "الف" 4- مری و پیپین روز 29 فوریه با چوب ریش ملاقات کردن. 29-17=12 که میشه حرف "ر" 5- اینم که خودت گفتی "الف" هست اینها رو که مرتب کنی اسم "باران" به دست میاد. باران پسر بئور پیر بود و از اجداد برن یک دست! 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در فوریه 21, 2014 (ویرایش شده) آفرین به هر دوی شما. گرچه از خدامه سر به تن جفتتون نباشه. :)) الوه که هم منو و هم خودشو راحت کرد و شی جادوییش رو گذاشت وسط. خیلی هم عالی... امتیاز رو گرفت. آورین! البته آورین به تور چون نائوگلامیر دست مایه تلاش اون بوده. و مهدی هم جواب رو درست به دست آورد. آفرین مهدی. وری گود! :| جدول امتیاز ها در مرحله ی نهم: گروه ارثاد تاد براید.................................... 6 امتیاز گروه خونی O + ...................................... شش امتیاز اینجا رو خوب گوش کنید داخل کادر گرفتم: مرحله ی بعدی بسیار بسیار مهمه و رقابتیست بین همیاران. چون مسابقات هر سری دوئل ده تایی هست و لذا تا الآن دو گروه مساوی هستند، مرحله ی بعدی (دهم) مرحله ی نهاییه و برنده رو مشخص میکنه. اکنون در پایان کار ایستادیم و منتظریم ببینیم که آیا ت.ت بُرد گروه خونی o+ رو رقم میزنه یا تور بُرد گروه ارثاد تاد براید رو! :| در صورت اینکه باز مساوی شدید، مرحله ی یازدهم بین اربابان گذاشته میشه. :D خواهشا یکی ببره دیگه. :دی :( ویرایش شده در فوریه 21, 2014 توسط مونت آو سائرون 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در فوریه 22, 2014 خب مرحله ی همیاران. سر امتیاز مرحله ی دهم. برای تور: همون مرحله ی نهم برای برای الوه بود. برای ت.ت: نکته: ت.ت جان این مرحله ی تو شامل سه قسمت مستقل از هم میشه. 1- پانزده سوالی! دقیقا مثل بیست سوالیه متنهی 15 سوال باید بپرسی! :)) :دی من یک چیزی که میتونه هر چیزی باشه از جاندار تا بی جان توی ذهنم برات در نظر گرفتم و شما توی پیغام خصوصی پانزده سوالت رو از من میپرسی و هر بار جواب میگیری و در آخر از پرسش و پاسخ هامون نقل قول گرفته، سپس جواب نهاییت رو میگی و همراه جواب دو سوال بعدیت اینجا پست میزنی. 2- این سوال تستی رو جواب بده و دلیلت رو برای گزینه ای که انتخاب کردی شرح بده: اگر گندالف پس از نبرد با بالروگ دوباره برنمیگشت چه اتفاقی می افتاد؟ الف) تام بامبادیل در خانه اش از چهار هابیت پذیرایی نمیکرد. ب) روهان در جنگ هلمزدیپ شکست میخورد. ج) کیلی از آرون خواستگاری میکرد. د)هیچکدام 3- جواب این سوال رو به صورت تشریحی در هر چند خط که میخوای جواب بده. چرا سم رو هم گورباگ نکشت؟! 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تور 9,804 ارسال شده در فوریه 24, 2014 نقاشی: بعله! بخندین بخندین...من خودمم میخندم شما هم راحت باشین :)) ببخشید مدادرنگی در دسترس نبود شما خودت با فتوشاپ میتونی رنگش کنی! تلاش و تمرکزم بیشتر در انتقال مفهوم بود تا ظاهر کار: دیالوگ ها: 1- قسمت اول یاران حلقه در مهمانخانه اسبچه راهوار سام به فرودو میگه: «از وقتی اومدیم اینجا اون یارو همینطور بهمون زل زده» 2- جایی که فرودو خطاب به سم درباره زخمش در اواخر قسمت سوم میگه: «از زخم اون شمشیر چهار سال میگذره سم...و هیچوقت التیام پیدا نکرد...» 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ت.ت 1,592 ارسال شده در فوریه 24, 2014 اهم...اهم... نکته: ت.ت جان این مرحله ی تو شامل سه قسمت مستقل از هم میشه. 1- پانزده سوالی! دقیقا مثل بیست سوالیه متنهی 15 سوال باید بپرسی! :)) :دی من یک چیزی که میتونه هر چیزی باشه از جاندار تا بی جان توی ذهنم برات در نظر گرفتم و شما توی پیغام خصوصی پانزده سوالت رو از من میپرسی و هر بار جواب میگیری و در آخر از پرسش و پاسخ هامون نقل قول گرفته، سپس جواب نهاییت رو میگی و همراه جواب دو سوال بعدیت اینجا پست میزنی. خب یه همچین داستانی داشتیم با مونت: اول از همه بگو سخته؟ {اینو جزو سوالا حساب نکنیا!} آره سخته در حد اسکار! جانداره؟ جواب سوال یک: بلی. جزو شخصیتای کلیدیه؟ {غلط خاصی خورده؟:دی} جواب سوال دیوم: نه بابا! ول معتل بود... انسان بود؟ جواب سوال سوم: بلی. دوران سوم بود؟ اگه منظورت اینه که اون انسان توی دوران سوم بود آری توی دوران سوم بود. (جواب سوال چهارم.) توی حوادث آخر دوران سوم {نبرد حلقه و ...} حضور داشت؟ {اگه غلط خاصی نخورده لا اقل زنده بود اون موقع؟} جواب سوال پنجم: نه توی حوادث آخر دوران سوم نبود. اون موقع رفته بود زیر یه وجب خاک. پادشاه بود؟ جواب سوال ششم: نه. یه بابایی تو دوران سوم بوده هیچ غلطیم نکرده من از کجا بگم کیه؟:دی اقلن راهنمایی کن تو کدوم منطقه بوده؟ گاندور؟ اریادور؟ {ت.ت به دنبال تقلب است} عجب سوال سختی پرسیدی میدونم توی گاندور نبود. اما چون نمیدونم خطه ی اریادور از کجا تا کجاست دقیقا نمیدونم توی اریادور بوده یا نه. دیگه از این سوالای سخت نپرس.. تخم و ترکه ش به نومه نوریا میرسه؟ جواب سوال هشتم: نه! ت.ت چقد بوی گند اسب میدی! هان، از خاندان ائورل بود؟:دی {ت.ت تقلب را می گیرد:دی} آره دیگه. بمیری...:دی خب حالا کی بود؟: )) خیلی قبل از تئودن بود؟ قبل تئودن نبود بعد از تئودن دنیا اومده. نه بعد مرگ تئودن ها!!! (جواب سوال دهم) پسر پدر سوختش نیس؟ تئودرد؟ صلوات قایم ختم کن!... 2- این سوال تستی رو جواب بده و دلیلت رو برای گزینه ای که انتخاب کردی شرح بده: اگر گندالف پس از نبرد با بالروگ دوباره برنمیگشت چه اتفاقی می افتاد؟ الف) تام بامبادیل در خانه اش از چهار هابیت پذیرایی نمیکرد. ب) روهان در جنگ هلمزدیپ شکست میخورد. ج) کیلی از آرون خواستگاری میکرد. د)هیچکدام قائدتن باید گزینه ی ب باشه! دلیلیشم اینه که بقیه گزینه ها خیلی پرت بود!:دی خب دیگه همه میدونن گندالف رفت دنبال روهیریم رانده شده از دربار و پیداشون کرد و گفت بیاید جنگید حالا اون تئودن منگ بود یه چیزی گفت... 3- جواب این سوال رو به صورت تشریحی در هر چند خط که میخوای جواب بده. چرا سم رو هم گورباگ نکشت؟! سوالو درست نفهمیدم، در کل سم گورباگو نکشت، شاگرات گورباگو کشت! ارادتمند... ت.ت 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در فوریه 26, 2014 اینجا دیگه آخر خطه رفیق...! نفست رو نگه دار و تا ده بشمار!... بررسی کار تور: همه چی کاملا درسته. هم نقاشی کاملا صحیح کشیده شده و هم دیالوگ ها دقیق نوشته شدن. بررسی جواب های ت.ت: آخ ت.ت! متاسفم. :| برای اولین بار باید بگم که اشتباه کردی. شخصیت مربوط به سوال اول رو درست گفتی اما در سوال دوم، جواب هیچکدام میشده و دلیلشم اینه که اگر گندالف برنمیگشت اصلا روهیریم ها از حمله ی غافلگیرانه ی سارومان باخبر نمیشدند که بخوان به هلمزیپ برن که اصلا شکستی هم درکار باشه. :| یعنی نبرد هلمزیپی درکار نبود اصلا. افتاد؟! و سوال سوم هم من عمدا اونجور پیچونده بودمش! تقریبا درست جواب دادی. اما سوال داشت میگفت چرا سم توسط گورباگ کشته نشد؟ که جوابش میشد: چون خیلی قبل از اینکه سم به داد فرودو برسه شاگرات گوربانگ رو کشته بود. سوال داره از سم وایز میپرسه نه از گورباگ. خب دیگه همه چی تموم شد! ____________________________________________.... مونت سیخی را در لوله ی تنفگ خود پایین و بالا میکند تا تفگ را پُرکند. اشک در چشمان ت.ت حلقه زده و میگوید: - مونت جان عزیزت منو نکش. همش تقصیر مهدی بود! ببین!....منو نکش.... من فقط دو تا گیر کوچیک دارم. یکی این که به ننه مشدی قول دادم ببرمش زیارت، یکیام اینکه یه جوری پول جور کنم چشای دخترمو دوا درمون کنم. مهدی هم خود را در لابه ی ت.ت شریک میکند. مونت میگوید: - این نظام روزگاره... یعنی این روزگاره مهدی. نزنی میزننت... { در این حال مونت رو به تور میکند و میگوید:} الهی سر به تنت نباشه که آدمای منو تلف کردی. { مونت لوله تفنگ را به سمت مهدی و ت.ت نشانه میرود. در این حال میگوید: } واستین سینه ی دیوار اما به موتون قسم نمیزارم بچه های آردا داستانتون رو از یاد ببرن. مهدی میگوید: - بزن داداش! بزن که به موت قسم سه دفعه که آفتاب بیفته سر همین دیوارو سه دفعه که اذون مغربو بگن همه یادشون می ره که ما چی بودیم و واسه چی مردیم … همینطور که ما یادمون رفته … دیگه تو این دوره زمونه کسی حوصله داستان گوش کردنو نداره. { مونت منقلب میشود...} لوله را برمیگرداند سمت الوه و تور... مهدی سریعا پیش میرود و سعی میکند لوله تفنگ را پایین نگاه دارد. مونت مهدی را تشر میگیرد که: - وایسا کنار! وایسا...بزار یک گلوله حرامشان کنم. مهدی میگوید: این دوتا که تو این دنیا آزارشون به یه مورچه هم نرسیده...همه دل خوشیشون تو این دنیا ما بودیم و همه سرگرمیشون اون رادیو ... الهی زنده باشن! … چقدر شبای ماه رمضون من و داش الوه راه می افتادیم و میرفتیم، هر چی تور کاسبی کرده بود برای فقیر فقرا، سحری میخریدیم و پول افطاریشونو میدادیم. حالام کسی که باید ایجا تاوون این رسوایی رو بده ماییم. اینکارو نکن داش! مونت درحالی که حلقه اشک در چشمان دارد به جایی خیره شده ، زمزمه میکند: آره!... کسی که باید تاوون بده شمایید...{ناگهان صدای گلوله در میشود و تور و الوه هیچ ندیدند جز پیکر خون آلود مردان رقیبشان که یکایک برزمین افتادند... و شب میشکست... شب برکشاله ی خون میشکست... خوووووووب! تبریکات فراوان به شما زوج دوئلی. برنده ی سری ششم مسابقات دوئل شما هستید. بسیارعالی! شما با ذکاوتی که داشتید تونستید غول مراحل دوئل رو از پای دربیارید. منظورم گروه خونی o+ بود. هیچ کس فکرش رو نمیکرد که این توفندگان مرگ باد هیچوقت به زانو دربیان. واقعا عالی بود شیر مادرتون حالالتون. این دومین سری ای هست که شما فاتح مسابقات میشید بنابراین به رسم قدردانی این کاپ مسابقات دوئل آردایی بهتون تعلق میگیره و بعد از صحبت ها این جایزه در لیست جوایز قرار میگیره و رسما به شما تعلق خواهد گرفت. بینهاییت خوشحال شدیم و لذت بردیم از این دور مسابقات. :( عالی بود! زنده باد گروه ارثاد! زنده باد گروه ارثاد. :)) 14 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الوه 8,414 ارسال شده در فوریه 27, 2014 خب، مسابقه به پایان رسید و خیلی چیزها هم باهاش به پایان رسید :/ شخصا دوست نداشتم کسی ببره :-bd اما کاریش نمیشد کرد. اما بسیار لذت بردیم در کنار دوستانی مسابقه دادیم که برامون خیلی عزیز بودن... خیلی خوشحال شدیم که تونستیم مدتی رو در این دوئل شرکت کنیم اما به واسطه ی مشغله هامون اونقدر وقت ادامه دادن نداریم و تصمیم فعلیمون به کناره گیری از مسابقات هست و دادن جا به شرکت کننده های دیگه... به عنوان آخرین نوشته ای که مینویسیم (هرکاری کردم تور پستش رو نداد :-j، دوست داشتیم معنی اسم گروهمون رو بگیم ارثاد تاد براید که از 3 حرف سینداری تشکیل شده: ارثاد به معنی اتحاد، تاد به معنی دو و براید به معنی برج هست که هم یه تیکه انداختن به دو برج سائورون و آیزنگارد بود (برای خنده) و معنای اصلی که مد نظرمون بود، اتحاد بین دو قلمرو منه گروت و گوندولین بود. حالا شاید بگید منه گروت برج نداشته و اینا، جوابی که میدیم اینه: یه برج رو برعکس کنید توی زمین، میشه منه گروت، پس دیگه مشکلی نیست :D خب، دیگه حرفی ندارم بدرود :- 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در فوریه 28, 2014 درخواست شما پذیرفته میشه. :-bd {مونت کلاهش را به نشانه ی احترام برمیدارد} : میراث یک قهرمان به قرمان دیگه. 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
لینک دانلود 113 ارسال شده در نوامبر 16, 2014 آقاس مونت آ سائرون خواهشا دوباره بازی رو راهن اندازی کنید خیلی بحاله. نمیشه؟ راه نداره؟ در ضمن خواهشا یک خورده مثل مسابقات سایت افسانه ها اکشن قاطی کار کنید. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
mvp2361372 78 ارسال شده در مه 4, 2015 (ویرایش شده) اِ واسه چی یه همچین مسابقات جالبی رو تعطیل کردین؟ حیف ویرایش شده در مه 4, 2015 توسط الوه تصحیح شکل نوشتار 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در ژوئن 30, 2015 شیرین به مکانی که مونت گفته بود نزدیک میشد. در حالی که قطعه ای از شعر "یک کابوی تنها" را میخواند، قدم زنان پیش میرفت. فیانور از دخمه های اطراف بیرون آمد و راهش را سد کرد. فیانور: خوندن یه همچین شعری برای کسی که معنی اونو نمیدونه خطرناکه! مخصوصا اونم یه زن. مخصوصا که تنهام باشه. اله مالکین درحالی که تنفگ را به سمت فیانور نشانه رفته بود از پشت به او نزدیک شد. اله ماکیل: چی باعث شده فکر کنی اون تنهاست؟! فیانور: تو محافظشی؟ شیرین فیانور را از پشت گرفت و تپانچه را روی شقیقه اش گذاشت. شیرین: چه باعث شده فکر کنی من به محافظ احتیاج دارم؟ اله ماکیل: مونت آو سائرون منتظر ماست و این وسط یه مرگ غیر منتظره ممکنه نشست مارو ناخوشایند کنه. در این حال اله ماکیل ضربه ای را از پشت احساس کرد اما برنگشت و فقط به چشمان فیانور نگریست و صدایی شنید: چی باعث شده فکر کنی میتونی با یه مرگ غیر منتظره نشست ما رو ناخوشایند کنی؟! اله ماکیل همچنان پشت به او، به فیانور نگاه میکرد. فیانور ابتدا پوزخندی زد: اون نولوفینوهه. با یه شیش لول پشتت رو نشونه رفته. در این حالت نولوفینوه نیز صدای پر شدن خشاب اسلحه ای را از پشت گوش چپ خود احساس کرد. لوله ی تفنگی پس سر نولو را نشانه رفته بود. خودش بود! مونت آو سائرون! کلانتر دوئل! مونت: چی باعث شده همه ی شما فکر کنید میتونید اینجا گلوله در کنید؟! مونت در این حال یک شلیک هوایی کرد. تفنگ را دور انگشتش چرخاند و یکی یکی با شلیک همه را خلع سلاح و سپس دود خارج شده از دهانه ی تفنگش را فوت کرد. مونت: اینجا فقط یه نفر گلوله در میکنه. vs گروه نولونور: فیانور (ارباب حلقه) - نولوفینوه (همیار حلقه) گروه محروسین: شیرین (ارباب حلقه) - اله ماکیل (همیار حلقه) 21 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در ژوئیه 1, 2015 (ویرایش شده) مرحله ی اول. اربابان حلقه جواب بدن برای شیرین.............................موضوع مرحله: متفرقه دوبخشی..................درصد دشواری از پنج: 3 نکته: شیرین این مرحله ی تو شامل دو بخشه. بخش اول یک تست حلوی روته که باید گزینه ی درست رو انتخاب کنی و بخش دوم که باید تصویر خوانی کنی. یعنی یک جمله یا یک همچین چیزی از این تصاویر درمیاد که باید بفهمی و به ما بگی. 1- ارگی که به دست یک هابیت کشته شد؟ الف) موزگاش ب) بولگ ج) گریشناخ د) یوف ثاک ر) گزینه ی الف و د ز) گزینه ی ب و د س) مائوهور ش)گورباگ ط) گزینه ی ج ظ) صورت سوال ایراد دارد ع) گوتموگ غ) بعضی گزینه ها ایراد دارند. ف) آزوگ ق) اوگ لوک ک) صورت سوال و بعضی گزینه ها ایراد دارند ل) گزینه ها ایراد ندارند. م) یکی از اورولوکی ها ن) کسی که با آراگورن نیز درگیر شده بود و) صورت سوال و بعضی گزینه ها ایراد ندارند. ه) گزینه ی ش و ل ی) گزینه ی ش و و ژ) گزینه ع و و 2- تصویر خوانی: برای فیانور.........................موضوع مرحله: ماموریت..................................درصد دشواری از پنج: 4.5 نکته: فئانور یک رمز، مثل یک کلمه، دست یکی از بچه های فرومه. با توجه به راهنمایی ای در پایین بهت میکنم باید بفهمی که این رمز دقیقا پیش کدوم یکی از بچه های فرومه. بنابراین به سراغش خواهی رفت از طریق پ.خ و البته خودت شخصا تنها (بدون نولو). و اینو بدون که کار ساده ای نیست ازش حرف کشیدن .اون خونسرده و البته ارزش اطلاعات رو میدونه. اذیتت خواهد کرد و باید متقاعدش کنی تا رمز رو بهت بگه. یادت نره در پایان از تمام مکالماتی که بین تو و اون رد و بدل شده نقل قول میگیری و اینجا توی تاپیک میزاری. طرفو قشنگ شیرش کردم. اگه فقط یک مکالمه رو فروگذار کنی میفهمه و به من اطلاع میده و در این صورت امتیاز ازت سلب میشه. خوب... حالا رمز رو گرفتی اینجاست که باید حداقل سه خط راجب اون رمز توضیح بدی. توضیحات هرجور که هست باید از لحاظ علمی درست باشه. اگه این سه خط بشه دو خط با امتیاز خداحافظی کن. بهت بیشتر وقت میدم. دو روز معادل 48 ساعت. حالا شخص رو با این راهنمایی پیدا کن: نامش همان نامیست که آن رنجور نفرین شده همان که زمانی اژدهایی که مقهور خود ساخت هنگام آمدن به نارگوتروند بر خود نهاد. به معنای سرخاب شده با خون. ویرایش شده در ژوئیه 1, 2015 توسط مونت آو سائرون 13 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در ژوئیه 1, 2015 من مثل تو بلد نیستم مقدمه ببافم! :| سوال 1: گزینه ی ک سوال 2 {تصویر خوانی): آراگورن در میناس تیریت 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در ژوئیه 1, 2015 آورین...آورین! جواب دو بخش کاملا درست بودن. گروه محروسین امتیاز مرحله ی اول رو ازآن خود کرد. 9 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
*فئانور* 1,787 ارسال شده در ژوئیه 3, 2015 (ویرایش شده) خب شخص مورد نظر مونت، آگارواین دوست داشتنی بود! این هم مباحثه نسبتا طولانی من با آگار از ساعت 16.56 عصر چهارشنبه تا ساعت 9:32 صبح جمعه! نوشته های آگار قرمزـه! -خب سلام بر آگاروین عزیز امیدوارم روزها به کامتان باشد! اومدم امانتیمو بگیرم! -سلام بر فئانور بگیر _بیا...میتونیم سر قیمتش توافق کنیم...این راه ساده و درستشه یه را های دیگه هم هست:دی _من آماده ام پیشنهادتو بشنفم :دی _تو از مورگوت متنفری و دشمنشی،درسته؟! _تنفر و دشمنی یک دهم احساسی که نسبت به مورگوت دارم رو هم توصیف نمیکنه. ولی هیچ خوش ندارم احساسات رو قاطی معامله کنم _پس میدونی که احساست نسبت به مورگوت هر چقدر هم که باشه ک درجه نسبت به مال من پایین تره!میخواستم بگم که دشمن دشمن من،دوست منه!الان من و تو دوست هستیم! دوست من بده رمزو :) همیشه راه حل های دوستانه جواب میده مگه نه؟! _فکر نکنم بخوای دوست من باشی، آخرین دوستی که داشتم تا به خودش اومد دید یه سوراخ خوشگل تو شیکمش اونم با شمشیر خودش درست کردم _خب واسه همینه اسمت آگاروینه... مطمئنم تو هم عاقل تر از اونی هستی که بخوای به قدرتمند ترین میان نولدور در بیفتی،درسته؟! قبلا هم گفتم راه حل دوستانه بیشتر به کار میاد تا دشمنی! خیلی خب بر میگردیم سر معامله! :D فقط بگو از جواهرات نولدور چی میخوایی؟!:دی _تا وقتی گالادریل هست فکر نکنم کسی به فئانور بگه قدرتمند ترین در میان نولدور، ولی ایراد نداره با هم دوستیم. اما توقع نداشته باش که اون امانتی که مونت پیشم گذاشته رو همینجوری بهت بدم. از اونجایی که اهل معامله هستی میشه باهات کنار اومد :دی راستی آواتارت کار کیه؟ _ببین بحث منو گالادریل جداست...خودت میدونی من قدرت مند ترینم:دی میدونم میتونیم کنار بیییم.منم اینجام که هر جور شده امانتی رو بگیرم.پس باید یه چیزی باشه کا راضیت کنه! چند وقت پیش الوه یه فایل گذاشت تو فروم (الان یادم نیست کدوم تاپیک)که عکس بعضی از شخصیت هارو کشیده بود...منم از رو همون برداشتم! _یه عکس باحال از سیلماریل ها برام گیر بیار، هر چقدر باحال تر باشه تو هم همونقدر به امانتی نزدیک تر میشی _فقط عکسشون دیگه؟! انتظار نداری که جونمو تقدیمت کنم...آخه سیلماریل ها جون من هستن! _فقط عکسشون، نفرین مورگوت برام کافیه و هیچ علاقه ای ندارم نفرین ماندوس رو هم بهش اضافه کنم _میدونستم انسان عاقلی هستی! خب نظرت راجع به این چیه؟ _به اندازه ای خوب هست که راهنماییت کنم که امانتی، اسم یکی از شخصیت های داستان تورین ـه و دل خوشی از تورین نداره و چون با هم دوست هستیم بهت میگم که این شخصیت تو نارگوتروند میمیره _دوست من آیا گویندور نیست؟! _مطمئنی گویندور تو نارگوتروند میمیره؟ _نه! میم دورف نیست؟! عکس دیگه بیارم راهنمایی میکنی بازم؟! _اگه عکس بهتری باشه چرا راهنمایی نکنم؟ _ خب منتظرم دوست خوبم:دی خب اینم کار همیار عزیزمه: آگار دوتا راهنمایی بهم بدهکای! _آهای الف گوش دراز حواستو جمع کن داری با کی صحبت میکنی. تورین هیچوقت هیچی به هیچ کس بدهکار نبوده :دی _ای فانی بدان که شاهنشاه نولدور در مقابل توست:دی خب برگردیم به همون رابطه دوستانه:دی راهنمایی کن لطفا! _حیف که ماندوس مهلتت نداد حضور منو درک کنی و گرنه چنان قلمروت رو با خاک یکسان میکردم که شاهنشاهی از خاطرت بره :دی باشه راهنمایی میکنم میم دورف که حدس زدی درسته ولی این همه اش نیست _اسمایل کنترل کردن آتش درونی خود!:دی خب خودت گفتی اسم یه شخصه...میم دورف چیز اضافه تری نداره که! _چه حالی میده یه نفر رو بچزونی و اونم نتونه هیچی بگه :دی ینی که مونت به من گفته چیز اضافه تری داره، من به عنوان یه دوست! وظیفه خودم دونستم بهت بگم دیگه خود دانی _خب میم دورفه دیگه...تو نارگوتروند به دست هورین کشته میشه. آگار دیگه اذیت نکن...خودت گفتی اسم یک شخص...خب میم همون شخصه! اگه درخواست دیگری در ازای راهنمایی داری بگو در خدمتم! _میم دورف رو که گفتم درسته یه صفت هم مونت بهش اضافه کرده یه راهنمایی هم میکنم معمولا صفتیه که به چیزای کثیف میدند _تو کتاب بهش اشاره شده یا باید حدس بزنم؟! ببین شاه برین نولدور داره ازت درخواست میکنه...روشو زمین ننداز! _نه، فکر نمیکنم تو کتاب باشه _میم دورف خائن نیست؟! _برای جذاب کردنش بهتره پنج تا حدس بیشتر نداشته باشی نه میم دورف خائن نیست _ما نخوایم جذاب باشه کیو باید ببینیم :D آخه یکی نیست بگه مونت مگه تو پیتر جکسونی که لقب میدی به مردم(میم دورف)! _جذاب نباشه حوصله اونایی که دارند تاپیک دوئل رو میخونند (آگار برای خواننده های تاپیک دست تکون میده) سر میره :دی میم دورف علامت تعجب دار هم نیست سه تا فرصت دیگه داری :دی _خیلی خب خیلی خب! حرصم در اومد دیگه :D دیگه 5 فرصتمو نگیر ازم! حدس اول :میم دورف پلید! پ.ن:هنوزم میتونم با جواهرات نولدور ازت پذیرایی کنم...یکم بهش فکر کن! _نه چهار تا دیگه مونده _حولم نکن حولم نکن! میم دورف بد جنس نیست؟! لطفا یه راهنمایی دیگه بکن _باشه حوله ات نمیکنم ولی نظرت در مورد دستمال سفره چیه؟ :دی میم دورف بدجنس هست ولی میم دورف بدجنس اونی نیست که مونت ازت میخواد احساس میکنم خیلی راهنمایی ها زیاد شده، ولی ایراد نداره یه راهنمایی دیگه هم میکنم : سه تا حدس بیشتر نمونده :| _توفقط دستمال تو-الت(!)نکن :| این راهنمایی ها منو کشته :| میم دورف خبیث نیست؟! (فک کنم خودشه) _نه میم دورف خبیث نیست ولی من خیلی خبیث ام :دی بینم تو خصومت شخصی با میم داری یا همین جوری اتفاقی همه لقب هایی که بهش میدی انقدر منفیه؟ _اصن معلومه :( خو خودت گفتی یه صفت منفیــه! میم دورف ناپاک نیست؟! آگار خواهش میکنم وقت داره تموم میشه _با اینکه میم زیاد اهل رعایت بهداشت شخصی نبود ولی نه، منظور مونت میم دورف ناپاک هم نیست چرا اینقدر خودتو ناراحت میکنی؟ هنوز یه فرصت دیگه برای حدس زدن داری _آگار جان از 48 ساعت وقت من تو 20 ساعتش آن نبودی کلا حالا بیا به جای این زنان از دست رفته یه راهنمایی دیگه بکن...جای دوری نمیره! _باشه، ولی دیگه آخرین راهنمایی ـه میم دورف کثافت هم نیست :دی پ.ن: خیلی دوست دارم بدونم الان تو دلت داری به من چی میگی :دی _این راهنمایـیـه؟!آخه د لامصب مورگوت تورو نفرین کرده دیگه که نباید بزنی مغز مردم رو بپوکونی :( :دی(چه ربطی داشت آخه) میم دورف نجس؟! دلت نمیخواد بدونی،باور کن :| _آفرین اینبار هم اشتباه گفتی و تونستی پنج تا جواب غلط اونم پشت سر هم برای خودت ثبت کنی که برای خودش رکورد خوبی محسوب میشه میم دورف نجس نبود و فرصت های تو برای حدس زدن تموم شد ولی تلاش خوبی بود در آینده امیدوارم شانس بیشتر باهات همراه باشه خداحافظ قربانت آگارواین پ.ن : چون رمز این مرحله دست منه و اونو به هرکس دلم بخواد میتونم بدم و از گروه رقیب شما خوشم نمیاد :دی تصمیم گرفتم رمز رو بهت بگم:میم دورف کثیف! _من بین سه کار موندم: کوبوندن سر به دیوار،نفرین کرد آگار، بوسیدن آگار! صفت همون کثیف بود...بابا تو دیگه کی هستی! گفتی به چیزای کثیف میگن... :D الان باید برم بقیه حرفامو بعدا میام بهت میگم! _:)))))))))))))))) کل مدت داشتم به خاطر اینکه نمیتونی چیز به این واضحی رو تشخیص بدی بهت میخندیدم _آخه تو یه جوری گفتی به چیزای کثیف میگن من اصن فکرشم نکردم میشه خود کثیف! خب بریم سراغ مسابقه دیگه:دی ممنون آگار جان...خوش گذشت(دروغ به این واضحی شنیده بودی تا الان؟) فقط من موندم این مونت چه وعده هایی به آگار داده بود که انقدر من سختی کشیدم :D و اما رمز:میم دورف کثیف! و اما در باب میم یه چند خطی مینویسم.فقط مونت جان من زیاد سخت نگیر! میم دورف کثیف: میم دورف به همراه دو پسرش خیم و اییون از آخرین باز ماندگان دورف های خرد در سرزمین میانه بودند.یک روز میم و پسرانش به وسیله تورین و گروهش محاصره میشن.آندروگ که از افراد تورین ـه به سمتشون تیر پرتاب میکنه اما دو نفرشون به سرعت دور شدن. اونها میم رو گرفتن و میم آنهارو به سمت خانه اش هدایت کرد.یک روز میم به همراه پسرش اییون برای جمع کردن گیاه که برای زمستان ذخیره کنند بیرون میره.اما اون اورک هارو به سمت مخفیگاه تورین هدایت میکنه. میم بعد از کشته شدن گلائرونگ راه خود را به نارگوتروند یافته بود و خود را مالک آن میدانست.اما سر انجام به وسیله هورین پدر تورین تورامبار در آنجا کشته میشه. ویرایش شده در ژوئیه 3, 2015 توسط *فئانور* 12 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در ژوئیه 3, 2015 :| :| ! احساس میکنم خیلی راهنمایی ها زیاد شده، ولی ایراد نداره یه راهنمایی دیگه هم میکنم : سه تا حدس بیشتر نمونده :| خیلی باحال بود...! یاد پیچوندنای خدابیامرز ت.ت افتادم :D . آگاروین دمت گرم. خب. فیانور بعد از دو روز تلاش خستگی ناپذیر برای برای حرف کشیدن از این کابوی پیرمون آگاروین بالاخره موفق شد امتیاز مرحله رو بدست بیاره.:دی مونت دراین حال سکه ای را از جیبش در می آورد آن را به سمت آگاروین پرت می کند: - بیا! اینم همون چیزی که قولشو داده بودم. آگاروین سکه را در هوا میگیرد. آن را لای دندان هایش میگذارد تا از رکب زدن مونت خاطر جمع باشد: - باشه مونت! اما دفه ی قبل. سر مرحله ی الوه بهم دو تا دو عقابی دادی. مونت یک تیر زیر پای آگاروین خالی میکند. آگاروین به سرعت پا به فرار میگذارد. مونت رو به چهره وادریده ی فیانور میکند که همچنان در بهت به سر میبرد. دراین حال مونت به او می گوید: می بینی فیانور؟!... به هرکی قیمتشو پیشنهاد بدی باهات راه میاد. گروه نولونور......................................... 1امتیاز گروه محروسین...................................... 1 امتیاز 11 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست