Mo.Mirnoruzy 173 ارسال شده در اکتبر 15, 2011 هنوز در مورد ترول ها قانع نشدم. ببینید ارو تو حدیث آئوله و یاوانا به آئوله میگه " آنگاه به جنبش در می آید که تو در اندیشه جنباندن آن هایی، و اگر به چیزی و جایی دیگر بیاندیشی، هرز میمانند." ببینید اگه ملکور اینارو بوجود آورده بود پس اینا هر کاری رو میکردن که ملکور می خواست و اگه ملکور هیچ کاری نداشت اینا مثل ماست سر جاشون میموندند. در حالی که ما می بینیم که اولا اسگل بازی در میارن اگه ملکور اینارو ساخته بود یعنی این که ملکور دلش می خواست اینا اسگل بازی در بیارن. (ازش بعیده به خدا) از طرفی این ترول ها به هم فحش می دن و دعوا میکنند. اگه ملکور اینارو ساخته بود مگه مشکل داشت که اینارو بندازه به جون هم. بعدشم زمان بیلبو ملکور ملکور باید بیشتر به فکر خودش می بود و نه وادار کردن ترول ها به فحش دادن به هم. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در اکتبر 15, 2011 همه حرفهایی که میزنی درسته به شرطی که مطمئن باشیم ملکور اونا رو از ابتدا ساخته. در این زمینه اطلاعاتی نداریم، اگه مثلا اونا رو با خراب کردن انتها یا خرسها ساخته باشه اونوقت میتونن بدون اراده ملکور حرف یزنن و به همدیگه فحش بدن. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در اکتبر 17, 2011 توی هابیت نوشته که گندالف به سراغ شورای خردمندان برای مبارزه به شاه جادو پیشه انگمار رفت حالا این چطور دوباره توی ارباب حلقه ها سر بر میاره کلا چطور میتونم در مورد شاه انگمار اطلاعات به دست بیارم 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در اکتبر 17, 2011 بچه ها قبلا گفتن. گندالف به جنگ جادو پیشه رفت که منظور سائرون هست اما قبل از اینکه برسه سائرون فرار کرده و به موردور رفته بود. درباره شاه جادو پیشه و تسلطش بر آنگمار یه توضیحاتی در ضمیمه بازگشت شاه هست. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تور 9,804 ارسال شده در اکتبر 19, 2011 يه توضيح خلاصه: پادشاه جادو پيشه به فرمان سائرون آمد تا مقاومت انسانها را در فورنوست بشكند پادشاه جادو پيشه عده اي از نومه نور ها را كه به نومه نور هاي سياه معروفند را با خود همراه كرد و مناطق زيادي را تصرف كرد فورنوست شكست خورد در نهايت با تصميم شورا انسان ها به رهبري آرنور و الف ها به رهبري گلورفيندل پادشاه جادو پيشه را از آن مناطق راندند پادشاه جادو پيشه فرار كرد. ارتشش شكست خورد. اما خرابي هايي كه به بار آورد هرگز درست نشد... 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
agarwaen 1,130 ارسال شده در دسامبر 29, 2011 این غول ها که تو هابیت هستند داستانشون چیه؟ ص 90 جای دیگه هم فکر کنم اسمی ازشون به میون نمیاد 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فنگورن 3,679 ارسال شده در دسامبر 29, 2011 به احتمال زیاد همون ترول ها هستند ، مخصوصا به خاطر این که در مورد سنگی بودنشون حرف میزنه ، از اونجایی ترول ها با نور خورشید سنگ میشوند ، با این حال میشه این فرض رو در نظر گرفت که غول های سنگی و ترول ها ، همون نسبت اورک ها و گابلین ها رو با هم دارن . اسم غول های سنگی رو میتونیم اسمی در نظر بگیریم که خود بیلبو روی اونها و به واسطه تجر به ای که ازشون داشته گذاشته . 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
baggins 1,708 ارسال شده در دسامبر 29, 2011 اگه اشتباه نکنم ترول ها دو دسته ان گروه اول "شب رو" که همین ترول هایی هستن که توی کتاب هابیت وجود دارن و دیگری هم ترول های تپه و کوهی. در مورد سنگ شدنشون گمون کنم ترول های تپه از این بلا در امانن. ؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Sherlock 2,741 ارسال شده در دسامبر 29, 2011 یک سوال دارم ٰ بیشترین چیزی که تو این فیلم خرج برداشت چی بوده؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در دسامبر 29, 2011 هنوزز فیلم ساخته نشده که ببینیم چی توش خرج داشته! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Sherlock 2,741 ارسال شده در دسامبر 30, 2011 هنوزز فیلم ساخته نشده که ببینیم چی توش خرج داشته! خوب فیلم ارباب حلقه ها چی؟ چیه اون فیلم این اندازه خرج برداشته؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فنگورن 3,679 ارسال شده در دسامبر 30, 2011 (ویرایش شده) ارباب حلقه ها نسبت به بقیه فیلم ها بودجه چندان زیادی نداشته ، فیلم استاد و فرمانده که با بازگشت شاه اکران شده بود 150 میلیون دلار هزینه برده بود ، در صورتی که خرج قسمت سوم لوتر تنها 96 میلیون دلار بوده . تو همون سال ماتریکس با بودجه 150 میلیون ، آخرین سامورایی با 140 میلیون و مردان ایکس با 110 میلیون دلار ساخته شده بودند . هزینه لوکیشن ها ، بازیگران ، عوامل تولید ، جلوه های ویژه و... ویرایش شده در دسامبر 30, 2011 توسط arven 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تضاد 1,867 ارسال شده در دسامبر 31, 2011 این غول ها که تو هابیت هستند داستانشون چیه؟ ص 90 جای دیگه هم فکر کنم اسمی ازشون به میون نمیاد به احتمال زیاد همون ترول ها هستند ، مخصوصا به خاطر این که در مورد سنگی بودنشون حرف میزنه ، از اونجایی ترول ها با نور خورشید سنگ میشوند ، با این حال میشه این فرض رو در نظر گرفت که غول های سنگی و ترول ها ، همون نسبت اورک ها و گابلین ها رو با هم دارن . اسم غول های سنگی رو میتونیم اسمی در نظر بگیریم که خود بیلبو روی اونها و به واسطه تجر به ای که ازشون داشته گذاشته . غول ها و ترول ها یکی نیستن. مدخل ترول رو دانشنامه ی خودمون داره و به طور مشخص اونها رو تقلید ملکور از انت ها معرفی می کنه ولی غول هایی که تو کتاب هابیت بهشون اشاره شده از همون دست موضوعاتی هستن که تالکین چندان اونها رو روشن نکرده. اونقدر که بعضی گفتن اصلاً غول هایی که در کتاب هابیت آمده خیالات و توهم بودن! 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
baggins 1,708 ارسال شده در دسامبر 31, 2011 تضاد جان خیالات و توهم! روشن تر بگو. کی ها همچین حرفی رو زدن. منظورت اینه اون قسمتی که بیلبو داره توصیف میکنه اگه بدست یکیشون بیفتی مثل توپ فوتبال شوتت میکنه هست. اگه این قسمت رو توهم بیلبو بدونین یعنی مواجه شدن بیلبو و دورف ها با ترول ها هم خیالات بوده. تو مواجه شدن دورف و بیلبو با غول ها، گفته میشه که اون غول ها ترولن! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تضاد 1,867 ارسال شده در دسامبر 31, 2011 بگینز عزیز، عرضم به حضورت این بعضی ها که گفتم شخص خاصی مد نظرم نبود. یه جوری کلی گویی اینترنتی بود. دلیلش اینه که غول ها جای دیگه ای در سه گانه نیستند و تنها در هابیت مطرح شدند. توهمی هم که مطرح میشه بر پای همین فقدان و همینطور توصیف صحنه ی توفان و افتادن سنگ هاست ولی من خودم فرضیه ی توهم بودن رو قبول ندارم. صفحه ی 145 کتاب هابیت، گندالف میگه : «باید بگردم ببینم می توانم یک غول نسبتاً آبرومند پیدا کنم که در آنجا را دوباره تخته کند...» حتی اگر فرض کنیم هابیت ترسان و لرزان ما دچار خیالات شده گندالف رو خیالاتی از این دست برنمیداره. :ymblushing: ولی گذشته از این حرف ها، اطلاعات ما درمورد غول ها خیلی کمه. این لینک ها اطلاعات خوبی میدن: http://www.glyphweb.com/arda/g/giants.html http://www.kingtape.se/realmsofarda/index.php?title=Giants 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tom Bombadil 1,659 ارسال شده در دسامبر 31, 2011 من خودم رو خیلی مطلع در این باب نمیدونم...و از همین جهت هم تا الان در این مورد اظهار نظر نکردم...ولی خودم فکر میکنم که مقصود از غول همون ترول ها بودن...و از اونجا که همه ما میدونیم تالکین در زمان نوشتن هابیت به اندازه ی نوشته های بعدیش دقت رو چاشنی کار نکرده پس میتونه این هم دلیل خوبی برای تایید یکسان بود غول و ترول باشه. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تضاد 1,867 ارسال شده در دسامبر 31, 2011 (ویرایش شده) تام عزیز، من قبول دارم که تالکین وقتی هابیت رو می نوشت دورنمای زیبای سرزمین میانه، به این شکل که ما می بینیم ندیده بود :ymblushing: و مقاله ای که آقای نوروزی در این باب نوشتن گویای حق مطلب هست ولی سخت می تونم بپذیرم تالکین این قدر بی دقت باشه که وقتی در هابیت هم ترول (troll) رو داره و هم غول (giant) رو، بعدها بی هیچ توضیحی اینها رو یکی جلوه بده. اطلاعات ما در مورد غول ها کافی نیست ولی فکر می کنم با توجه به توضیحاتی که در مورد ترول ها داریم درست نباشه این دو نژاد رو یکی بدونیم. پ.ن. در مورد ترول ها و خاستگاه اونها اطمینان صد در صد ندارم. حتی تالکین در نامه ی شماره 153، به تاریخ 1954، میگه: «در مورد ترول ها مطمئنم نیستم» میگه که حداقل ترول های سنگی، تقلیدی هستن از موجودات دیگه. بخشی از سنگ شدن اونها زیر نور خورشید هم به همین دلیله.توی همین نامه میگه که شاید ترول ها منشأهای جداگانه ای داشته باشن و به همین دلیل بعضی از اونها می تونن آفتاب رو تحمل کنن و بعضی ها زیر آفتاب از بین میرن. ویرایش شده در دسامبر 31, 2011 توسط تضاد 7 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در دسامبر 31, 2011 منم با اینکه ترولها و غولها رو یکی بگیریم موافق نیستم. موجودات زیادی در دنیای تالکین وجود داره که ما چیز زیادی ازشون نمیدونیم. غولها هم یکی از اونها هستن. موجوداتی ککه ما میشناسیم موجوداتی هستن که توی قسمت غربی سرزمین میانه حضور داشتن و از قسمتهای شرقی و جنوبی و تا حدی شمالی هیچ اطلاعی در دست نیست، نمونه اش مومالیکها هستن. اونا رو نمیشه فیل قلمداد کرد و هیچ کس در نیمه غربی سرزمین میانه از وجودشون با خبر نبود. این غولها هم در کوهستان زندگی میکردن که افراد به ندرت به اونجا میرفتن و بنابراین اطلاعات زیادی ازشون در دسترس نیست. یکی از جلوه های خوب دنیای تالکین اینه که همه چیز درش مشخص نیست. یعنی ما با یک راوی که تمام مسائل رو میدونه طرف نیستیم. وقتی میگه نمیدونیم در آواتار چه خبره دلیلش اینه که کسی اونجا نرفته و اگر هم رفته زنده برنگشته تا به بقیه بگه. یا مثلا توصیفی از داخل اوتومنو یا آنگباند نداریم چون کسی اونجا رو ندیده(غیر از برن و لوتین). در حالی که منه گروت رو انقدر توصیف میکنه. اینجوری تالکین کارش رو واقعی جلوه میده. 14 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
baggins 1,708 ارسال شده در ژانویه 1, 2012 (ویرایش شده) منم قبول دارم نباید غول ها و ترول ها رو یکی گرفت. مهدی توی پست های قبلی گفته منشأ وجود ترول ها مشخص نیست (مورگورت یا فاسد شده موجودات دیگه) خب وقتی اصالت ندارن نمیشه گفت از نظر "اندازه و چهره و قدرت" شبیه هم باشن. پس میشه فرض کرد اون غول ها، نوعی ترول هستن البته تو داستان هابیت. یه جمله تو کتاب هم هست که این فرضیه رو یه جورایی رد میکنه، "موقع ای که گندالف داره بئورن رو معرفی میکنه، میگه نسل اون قبل از اومدن غول ها اینجا بودن". پس هم میشه گفت غول ها نژادی جدا از ترول ها هستن و هم فرضیه ترول بودن. " ؟ " :ymblushing: ویرایش شده در ژانویه 1, 2012 توسط bagins 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در ژانویه 1, 2012 مهدی توی پست های قبلی گفته منشأ وجود ترول ها مشخص نیست (مورگورت یا فاسد شده موجودات دیگه) یه نکته رو اشاره بکنم که مورگوت و هیچ یک از والار و مایار قدرت خلق کردن رو ندارن. مورگوت فقط میتونست سایر موجودات رو فاسد کنه. ترولها رو مورگوت به تقلید از انتها بوجود آرود. اما اینکه چه موجودی رو فاسد کرد تا بشن ترول مشخص نیست. پس اون یا در جمله ات درست نیست. همونطور هم که گفتی از اون جمله گندالف نمیشه نتیجه خاصی گرفت. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در آوریل 14, 2012 به نظر من غول ها برای جنگ نیستند برای راه بردن ارابه ها یا امثال ایها اما ترول، غول جنگجوست و توانایی استفاده از سلاح را دارد. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الدا 301 ارسال شده در آوریل 14, 2012 (ویرایش شده) به نظر من غول ها برای جنگ نیستند برای راه بردن ارابه ها یا امثال ایها اما ترول، غول جنگجوست و توانایی استفاده از سلاح را دارد. شاید این طور که میگی نباشه و اینی که میگی یه کاربردشون باشه؛ ولی در کل استاد تو کتاب ها، اونقده که از ترول ها اسم برده، به غول ها اشاره ای نکرده و ضمنا ما توی هابیت شاهد هیچ غولی نیستیم. ویرایش شده در آوریل 14, 2012 توسط الدا 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تضاد 1,867 ارسال شده در آوریل 15, 2012 (ویرایش شده) شاید این طور که میگی نباشه و اینی که میگی یه کاربردشون باشه؛ ولی در کل استاد تو کتاب ها، اونقده که از ترول ها اسم برده، به غول ها اشاره ای نکرده و ضمنا ما توی هابیت شاهد هیچ غولی نیستیم. الدای عزیز، بنده شخصاً قبول دارم که تکرار کاربرد ترول با غول قابل مقایسه نیست ولی این که گفتید توی هابیت شاهد هیچ غولی نیستیم چندان درست نیست. رجوع کنین به صفحه ی 90 هابیت، و صحنه ای که بیلبو از دیدنش به وحشت افتاده و حتی گندالف هم با تمام مهارت هاش از دیدنش راضی و خاطرجمع به نظر نمیاد:) به هر حال، اطلاعات ما برای قضاوت دقیق کافی نیست. ویرایش شده در آوریل 15, 2012 توسط تضاد 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الدا 301 ارسال شده در آوریل 15, 2012 الدای عزیز، بنده شخصاً قبول دارم که تکرار کاربرد ترول با غول قابل مقایسه نیست ولی این که گفتید توی هابیت شاهد هیچ غولی نیستیم چندان درست نیست. رجوع کنین به صفحه ی 90 هابیت، و صحنه ای که بیلبو از دیدنش به وحشت افتاده و حتی گندالف هم با تمام مهارت هاش از دیدنش راضی و خاطرجمع به نظر نمیاد :) به هر حال، اطلاعات ما برای قضاوت دقیق کافی نیست. تضاد عزیز فکر کنم این قسمتی رو که تو میگی رو استاد یا مترجم درش از آرایه ی تشخیص استفاده کرده باشه چون نوشته بعد این ماجرا نوبت بارون و تگرگ شدیدی شد که باد اونا (بارون و تگرگ) رو به همه سو میتازوند. احتمالش زیاده که اینجا منظور استاد از صدای گرومب خورد شدن سنگ های بزرگ همون رعد و برق و صداش و صاعقه بوده که میخودده به صخره های کوه و خردشون میکرد و باعث پرتاب شدنشون میشد. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تضاد 1,867 ارسال شده در آوریل 16, 2012 تضاد عزیز فکر کنم این قسمتی رو که تو میگی رو استاد یا مترجم درش از آرایه ی تشخیص استفاده کرده باشه چون نوشته بعد این ماجرا نوبت بارون و تگرگ شدیدی شد که باد اونا (بارون و تگرگ) رو به همه سو میتازوند. احتمالش زیاده که اینجا منظور استاد از صدای گرومب خورد شدن سنگ های بزرگ همون رعد و برق و صداش و صاعقه بوده که میخودده به صخره های کوه و خردشون میکرد و باعث پرتاب شدنشون میشد. الدا جان، بعضی های دیگه (این بعضی ها فرد خاصی نیست، منظور طرفداران تالکین هستن) هم همین فکر رو کرده بودن. اتفاقاً اگر بگردی و چند گفتگوی قبلی رو بخونی می بینی مشابه همین صحبت ها تکرار شده. اگر هیچ کجای دیگه حرفی پیش نیامده بود حرف شما درست می بود و قابل اتکا. ولی صفحه ی 145 کتاب هابیت جایی برای این فرضیه نمیذاره :) گو این که من خودم بیشتر دوست داشتم این طور باشه تا این که تالکین موجودی رو خلق کنه و دیگه نشانی ازش نباشه. منتها در کتاب هابیت چند مورد این چنینی داریم که احتمالاً برمی گرده به اهداف متفاوت پروفسور در زمان نگارش :) 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست