جستجو در انجمن
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مسیحیت'.
پیدا شد 1 نتیجه
-
در این تاپیک قصد داریم به بررسی مصادیقی از داستان های تالکین که با الهام از مفاهیم و داستان های انجیل نوشته شدند بپردازیم. در چند سطر زیر من فهرستی از این مصادیق رو که تا به حال به نظرم رسده آوردم. به احتمال زیاد با دقت بیشتر می شود موارد دیگری هم پیدا کرد. اولین و مهمترین شباهت و یا الهام وجود خدای یگانه در داستان های تالکین است. در میان جهان های فانتزی که تا به حال خلق شده اند، جهان تالکین از معدود جهان های تک خدایی است. داوود و آراگورن: داوود پسر یک پادشاه نبود اما از خانواده و عشیره ای اصیل بود. او برای رسیدن به پادشاهی و متحد کردن دو قلمرو جوده آ و اسرائیل ابتدا می بایست دشمن بزرگی به نام جالوت را شکست دهد. همین الگو و خط داستانی را در آراگورن و تلاش او برای پیروزی بر سائورون و رسیدن به پادشاهی و متحد کردن دوباره آرنور و گوندور می بینیم مهاجرت بزرگ بنی اسرائیل و کوچ بزرگ الف ها: در انجیل ما داستان مهاجرت قوم بنی اسرائیل(Exodus ) را از مصر به سوی سرزمین موعود(کنعان) می خوانیم که بسیار مشابه کوچ اولیه الف ها از سرزمین میانه به سرزمین وعده داده شده والینور است. فرشتگان و والار: در انجیل این طور آمده که خداوند فرشتگانی دارد که به کمک آن ها امور جهان را تدبیر می کند. مشابه همین موضوع در رابطه ایلوواتار با والار دیده می شود. شیطان و ملکور: داستان طرد شدن شیطان به عنوان یکی از قدرتمندترین فرشتگان بسیار مشابه آن چیزی است که برای ملکور اتفاق افتاد. ملکور نیز مانند شیطان تمام پلیدی ها را به دور خود جمع می کند و وظیفه مومنان انکار مداوم اوست. نوح و الندیل: هر دوی این اشخاص از طوفانی که ناشی از خشم خدا بود با کشتی که خود ساخته بودند، نجات یافتند. هر دو نفر را فقط تعداد کمی از مومنان همراهی می کردند. داستان گالوم: در انجیل چنین می خوانیم:« هر کسی که غرق در آرزوهایش شود و فریفته آن ها گردد، وسوسه می شود. و هر گاه آرزو آبستن شود، گناه می زاید و گناه چون کاملا ببالد، مرگ را به دنبال خواهد داشت.» تاثیر این جملات در طرح داستان گالوم کاملا مشهود است. او نیز غرق در آرزوی حلقه بود و برای رسیدن به آن از هیچ گناهی فروگذار نکرد؛ اما رسیدن به حلقه نهایتا باعث مرگش شد. گندالف و مسیح : شباهت های زیادی را می توان بین این دو شخصیت یافت. مواردی از این شباهت ها عبارتند از: هر دوی آن ها توانایی انجام امور خارق العده داشتند. هردوی آن ها برای دعوت مردم به راه درست، بسیار سفر می کردند. هر دوی آن ها یکبار مرگ را تجربه کردند و دوباره به زندگانی بازگشتند. باغ عدن و لوتلورین: آدم و حوا با آرامش کامل در باغ عدن زندگی می کردند. گویی زمان برای آن ها در گذران نبود. مشابه همین احساس برای یاران حلقه زمانی که در لوتلورین اقامت داشتند، وجود داشت. یفتاح و فئانور: گاهی بعضی سو گندها آثار مخربی به دنبال دارند. یفتاح از داوران بنی اسرائیل زمانی که عازم جنگ با عمونیان بود، سوگند خورد اگر از این جنگ سالم بازگشت، نخستین چیزی را که از خانه اش خارج می شود، در درگاه خداوند قربانی کند. در حالیکه تصورش این بود که بی شک نخستین چیزی که از خانه اش خارج خواهد شد، سگش خواهد بود؛ زمانی که از جنگ برگشت، اولین کسی که از خانه خارج شد تنها دخترش بود و او مجبور شد او را قربانی کند. مشابه همین داستان، سوگند فئانور نیز زندگی خودش، پسرانش و قبیله اش را تباه کرد. انجیل و کتاب سرخ سرحد غربی: داستان تاریخ جهان و آنچه که قرار است روی دهد، در کوه سینا نوشته شده بود و خداوند آن را به موسی اعطا کرد که در پنج دفتر اول انجیل آمده است. کتاب سرخ سرحد عربی هم شامل تاریخچه سرزمین میانه در دوران سوم بود. این ها مواردی بود که تا به حال به نظر من رسیده اگر موارد دیگری هست که شما به آن ها برخوردید، خوشحال می شم این جا مطرح کنید. پ.ن بسیار مهم: تمام مواردی که اینجا مطرح کردم بر اساس متون مقدس مسیحی و یهودی بود پس اگر تناقضی با متون اسلامی دیدید نه لازمه تذکر بدید نه دعوا کنید نه دادگاه تفتیش عقاید راه بندازید!