رفتن به مطلب

Recommended Posts

gildor

درسته صحنه های خشن اونقدر زیاده که فیلم هم محدودیت سنی خواهد داشت هم بعضی جاهارو به خاطر پیچیدگی نمیشه خوب به تصویر کشید .

خود دیموناتا یا لرد لاس و باقی هیولا هاشو با توصیفات نویسنده بهتر میشه از آب درآورد ، به تصویر کشیدنشون سخته ...

مخصوصا اوت دنیایی که توی آخر ماجرا گروبز و بک و کرنل می رن توش و ....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

دنیای دموناتا خیلی گسترده اس و تخیل دارن شان رها شده اس به همین دلیل در آوردنش کار سختیه

البته به نظر من 10 جلد بودن کتاب لزوما مانعی برای برگردان سینمایی نیست بخصوص که جلد های 5-10 ماهیتی پیوسته داره و میشه اونارو در یک و نهایتا دو فیلم خلاصه کرد

سختی کار در مورد بک و دزد شیطانی و معرفی کاراکترهای بک و کورنلیوس فلک هست که باید روایت داستان به گذشته برگرده و داستان مستقلی داره

ولی اگه برای کارگردان خط اصلی داستان مهم باشه میشه گذشته برن،بک و کرنل رو در فلاش بک هایی توضیح بده و با این کار میشه یه سه گانه از این کتاب 10 جلدی در آورد

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
توروندور

این کتابای درن چاپ چه انتشاراتی هست اصلا کامل عرضه شده یا نه ؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

بله.به طور کامل عرضه شده.انتشارات قدیانی،مجموعه کتاب های بنفشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
توروندور

یعنی مجموعه بنفشه کلا کتاب های درن شان هست?

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Black_Art

به به دارن شان .... :|

من به تازگی 10 جلد نبرد با شیاطین و4 جلدی سرگذشت لارتن کرپسلی رو تموم کردم و الانم از 12 جلدی "سرزمین اشباح" 1 جلد مونده تموم بشه !!!

نظرم راجع به کار های دارن شان :

1.نبرد با شیاطینش خیلی خوبه البته فقط تا جلد 9 ام خوبه بعدش انگار به زور یه جوری سر وته داستانو سر هم آورده !!! قسمت های از داستان رو هم با اساطیر یونان و... قاطی کرده

( مثلا اینکه برانابوس پیش مینیاتور بزرگ شده ) من که نفهمیدم کلا آخرش بک وکرنل و گروبز کجا رفتن !!! ***

2.لارتن کرپسلی سرگذشت اندوه بارشو به تصویر میکشه و نسبت به "نبرد با شیاطین" خون و خونریزی کمتری توش داره اما کلا چیز خوبیه مخصوصا با شروع داستان کلی حال کردم ....

3.سرزمین اشباح هم خوبه اما زیاد غیر قابل پیش بینی نیست و میشه بعضی از قسمت های داستانو حدس زد !!!

بین اینا نبرد با شیاطین بیشتر به درد تبدیل به فیلم شدن میخوره مخصوصا جلد بک و دزد شیطانی .... بک خیــــــلی هیجان انگیز تره .... در آخر داستان ، بک توسط خدمه لرد لاس کشته میشه و

خواننده رو تو ناامیدی میذاره !!!

----------------------------------------------------------------------------------------------

*** : من در آخر داستان احساس کردم که بک ،کرنل و گروبز در آخر با نابود کردن کل دنیاها و ساختن دوباره اون یه جورایی دارن نقش خدا رو ایفا میکنن !!! :)

لطفا اگه نظرم اشتباهه بگین تا از دو دلی در بیایم ... :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آخیلوس

به به دارن شان .... :|

من به تازگی 10 جلد نبرد با شیاطین و4 جلدی سرگذشت لارتن کرپسلی رو تموم کردم و الانم از 12 جلدی "سرزمین اشباح" 1 جلد مونده تموم بشه !!!

نظرم راجع به کار های دارن شان :

1.نبرد با شیاطینش خیلی خوبه البته فقط تا جلد 9 ام خوبه بعدش انگار به زور یه جوری سر وته داستانو سر هم آورده !!! قسمت های از داستان رو هم با اساطیر یونان و... قاطی کرده

( مثلا اینکه برانابوس پیش مینیاتور بزرگ شده ) من که نفهمیدم کلا آخرش بک وکرنل و گروبز کجا رفتن !!! ***

2.لارتن کرپسلی سرگذشت اندوه بارشو به تصویر میکشه و نسبت به "نبرد با شیاطین" خون و خونریزی کمتری توش داره اما کلا چیز خوبیه مخصوصا با شروع داستان کلی حال کردم ....

3.سرزمین اشباح هم خوبه اما زیاد غیر قابل پیش بینی نیست و میشه بعضی از قسمت های داستانو حدس زد !!!

بین اینا نبرد با شیاطین بیشتر به درد تبدیل به فیلم شدن میخوره مخصوصا جلد بک و دزد شیطانی .... بک خیــــــلی هیجان انگیز تره .... در آخر داستان ، بک توسط خدمه لرد لاس کشته میشه و

خواننده رو تو ناامیدی میذاره !!!

----------------------------------------------------------------------------------------------

*** : من در آخر داستان احساس کردم که بک ،کرنل و گروبز در آخر با نابود کردن کل دنیاها و ساختن دوباره اون یه جورایی دارن نقش خدا رو ایفا میکنن !!! :)

لطفا اگه نظرم اشتباهه بگین تا از دو دلی در بیایم ... :D

ای کاش اول سرزمین اشبح رو می خوندین!سرگذشت لارتن ادامه اون سریه...بعد اینکه میگید گروبز و بک و کرنل یه جورایی مثل خدان زیاد باهاتون موافق نیستم بنظرم تو کتابای دارن شان همیشه جایگاه خدا سر جاش بوده...خدا بالاتر از این ماجراهاس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

خب انگار هیچکس اینجا دارن شان و آثارش رو کاملا نمی شناسه یا حداقل باهاش انس نگرفته.چرا؟

نمی خوام توهین کنم، اما افراد زیادی رو دیدم که مثل شماهان. ینی چی؟ ینی مثلا طرف می ره آترمیس فاول، پرسی جکسون یا همین کتابای استاد تالکین رو می خونه می گه بقیه به هیچ دردی نمی خورن، اینو عشقه! اما تا وقتی فانتزی نخونی، نمی تونی مقایسه کنی. من فانتزی و وحشت رو با دارن شان پیدا کردم. کسی که بخواد استارت فانتز یخونی رو بزنه، باید با دارن شان یا ریک ریوردن شروع کنه. البته نباید وابسته ی اینا بشه...

مجموعه های دارن شان، اونایی که ترجمه شده و معروفن:

1.سه گانه ی شهر

2.دوازده جلدی(چهار سه گانه) ی حماسه ی دارن شان(که به دلیل ترجمه ی مزخرف ایرانی، سرزمین اشباح شده:D)

3.دیموناتا(با تچکر از ترجمه ی ایرانی، نبرد با شیاطین:|)

4.حماسه ی لارتن کرپسلی(که خشوبختانه بهش دست نزدن:D)

5.زام-بی

تک جلدی و داستان کوتاه هم داره که معروف ترین هاش "جلاد لاغر" و "کویاسان" هستن که کویاسان کتاب کودکه، اما جذابیت همیشگی دارن شان رو داره.

خیلی ها می گن دارن شان خیلی بد می نویسه، نچسبه و اینا. اما کسی می دونی یکی از اصول فانتزی نویسی چیه؟ "روایت ساده ی داستان".

دارن شان این اصل رو به راحتی بیان کرده و در عین حا تونسته از اون پیچوندن های ادبی رو هم توش داشته باشه. جلاد لاغر رو فانتزی نوشته، اما فلسفی بودن توش موج می زنه. هنر دارن شان، روایت خوبشه. البته ضعف هایی هم دیده می شه، مثلا خیلی راحت می گه: «دل و روده اش بیرون و ریخت» یا «کمی دوید، ایستاد، بالا آورد و به دویدن ادامه داد». خب خیلی عادی خرف زده، انگر طرف داشته نمیرو درست می کرده.

با این حال، دارن شان تو خلق شخصیت استاده. درسته که شخصیت تکراری زیاد داره. لارتن کرپسلی، درویش گریدی و تا حدی دکتر اویستین و سبا نایل نمونه های مشابهش هستن. همون طوری که ریج، ونچا مارچ و شارک. از شخصیت های تکراری استفاده کرده، اما اونقدر جذاب بودن که ما باز هم ازشون خوشمون بیاد. با شوخ کردن و کم کردن قدرت های لارتن کرپسلی، یه درویش گریدی ساخت. ونچا مارچ رو از حالت خون آشامی در اورد، مدرنش کرد، نظامیش کرد و شد شارک و بعدش شارک رو یه نوجوون لات لندنی کرد و شد ریج.

هنر دارن شان، روایت زیبا و تخیل بی حد و مرزشه...

+سه گانه ی اول حماسه، ینی "سیرک عجایب"، "دستیار یک خون آشام(شبح حالا:D)" و "دخمه ی خونین(که اسم واقعیش یادم رفت ولی این نبود:|)" رو به سبک فعلیش ننوشته... یه جورایی انگار در حال پخت بود. اما از کتاب چهارم نثر دارن شانیکشو پیدا کرد و روایت زیبای خودش رو شروع کرد.

++جیمز کامرون، سم ریمی، دل تورو و جکسون بهترین گزینه ها برای دیموناتا هستن... گرچه نمی شه کوئنتین تارانتینو یا ریودریگز رو نادیده گرفت! مخصوصا رودریگز که خوراکش دل و روده اس.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

:D

دوست عزیز خوشبختانه یا متاسفانه ما اینجا دارن شانیست زیاد داریم.خود بنده همه ی کتابهایی که شما معرفی کردید رو خوندم(به غیر از سه گانه شهر.اعراف می کنم!)همون لارتن کرپسلی که شما بهش علاقه دارید نمونه زنده اش موجوده:دی

https://arda.ir/forum/index.php?showuser=2476

گفتم که نگفته نمونه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

والا اگه دارن شانیست زیاده، نخواسته بیاد اینجا برای اعاده ی حیثیت!

تا جایی که می بینم، اونایی که "می خواستن بخونن" اومدن اینجا پست زدن، نه اونایی که خونن و مخالف یا موافقشن. در واقع سوالاتی که اینجا پرسیده می شه بیشتر اسپم حساب می شه و باید یه تاپیکی برای رفع سوالات باشه. اینجور سوالات نباید تو تاپیک های بحث و گفتگو مطرح بشن.

منم سه گانه ی شهر رو کامل نخوندم خو:| این که عیب نداره:D اتفاقا می گن چون اولین اثرشه، ضعیف تر هم هست:D و بدتر از همه اینکه بزرگساله:Dولی خب تا جایی که من خوندم، انگار یه نویسنده ی دیگه به تقلید از دارن شان نوشته، نه خودش. اصن نثر فعلی خودش رو نداره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

شما دو صفحه قبل همین تاپیکو ببین...پست های بنده و آر-فارازون و حمید به نظرتون شبیه اسپمه؟!:D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

شما دو صفحه قبل همین تاپیکو ببین...پست های بنده و آر-فارازون و حمید به نظرتون شبیه اسپمه؟! :D

گفتم بیشتر، نه همه.:|

و پست جفتمون هم اسپمه. نگفتم همه اسپم زدن، گفتم بیشترشون:Dشما یه مشاهده بفرمایی می فهمی:D

بعدشم مجبورم نکنین اسپم بزنم:|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
کارمینیوس

آقا ادموند,تو کتاب جلاد داغر رو خوندی؟

اگه خوندی لطف کن نظر بده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

آقا ادموند,تو کتاب جلاد داغر رو خوندی؟

اگه خوندی لطف کن نظر بده؟

بله خوندم:D

جلاد لاغر یه کتاب تک جلدی از دارن شانه که تو سال 2010 منتشر شده و اوایلم زیاد خوشم نمی اومد، چون به نظرم بیشتر تو سبک بزرگوار بود تا سبک تینجروار خودش. و خب شخصیت های کلیشه ایش باز تکرار شده بودن، مث تل سانی که بازم مث درویش یا لارتن شخصیتی پدرگونه برای کاراکتر اصلی داشت، یا شخصیت های رذل بوش و بلر که تو کتاب های قبلیش زیاد بودن مشابهشون.

دارن شان تو این کتاب به نظرم بیشتر به اخلاقیات و انسان گرایی افتاد... انسان تو کتابای دیگه اش مث گوسفند قربونی بود لامصب:| زرتی دل و روده ی همه رو می ریخت بیرون بعد می داد خودش بخوره یا از این جور حال به هم زن ها. نمی گم تو این کتاب نبود، مثلا همون یاروها بودن که اسمشون یادم نیست و خودشونو با ناخن جر می دادن. خب واقعا من چندشم می شد وقتی اونجاها رو توصیف می کرد، اونم منی که فیلم اره برام از پاستیل شیرین تره. با این حال تو این کتاب عمدتاً به همین قضیه پرداخته بود و همین یکی از تفاوت های عمده ی این کتاب با بقیه بود. و البته ذره ای از اون رو تو مجموعه ی حماسه ی کرپسلی که بعد از اون نوشته شد، می بینیم و بعد از اون هم زام-بی که کاملاً رفته تو نخش.

می خوای مقاله هم بنویسم؟:D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

مجموعه ی زام-بی، جدید ترین مجموعه ی دارن شانه که هنوز تموم نشده و در حال انتشاره. ترجمه اش تا جلد شیشم تموم شده و جلد هفتم از طریق سایت افسانه ها در حال ترجمه است.

داستان رو با یک تامبوی(دختر پسرنما) به نام بکی اسمیت شروع می کنیم که به بی اسمیت معروفه. اون توی یه مدرسه تو لندن زندگی می کنه، اما بعد اخبار حمله ی زامبی ها به ایرلند می رسه و بعد از مدتی، کار به لندن می رسه. و بالاخره، زامبی ها به مدرسه ی بکی حمله می کنن... بکی زامبی می شه، اما به طرز عجیبی زنده می مونه. خب... نه چندان زنده.

داستان از سال 2012 داره منتشر می شه، بعد از اتمام مجموعه ی حماسه ی لارتن کرپسلی. کار مخالف و موافق زیادی داره، اما علی رغم این که بکی اصلا شخصی نیست که بشه باهاش حال کرد و مخصوصا این که کتاب کاملا بی پرده حرف می زنه، اما واقعا نثر باحال و جذابی داره. به قول روزنامه ی تلگراف "ترکیبی هوشمندانه از وحشت، فانتزی و رئالیسم".خوندنش خالی از لطف نیست و بیشتر با دنیای دارن آشنا می شین، مخصوصا این که دارن عقاید خودش رو هم تو این کتاب آورده و یه شخصیت ایرانی هم توش هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آخیلوس

دارن شان یه مجموعه داستان کوتاه هم داره که شامل داستاهای کوتاهی از شخصیت های سرزمین اشباح هست همین طور هم یه سری دیگه داستان کوتاه که فضاشون اکثرا مثل سرزمین اشباحه ولی موضوعشون فرق داره میتونید این داستان های کوتاه رو همراه کتابهای دیگه دارن از کتابناک دانلود کنید:http://ketabnak.com/persons/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86+%D8%B4%D8%A7%D9%86

در ضمن مانگای سرزمین اشباح هم هست که فک کنم فقط مال جلد اولش سیرک عجایبه [-(

ویرایش شده در توسط آخیلوس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

دارن شان یه مجموعه داستان کوتاه هم داره که شامل داستاهای کوتاهی از شخصیت های سرزمین اشباح هست همین طور هم یه سری دیگه داستان کوتاه که فضاشون اکثرا مثل سرزمین اشباحه ولی موضوعشون فرق داره میتونید این داستان های کوتاه رو همراه کتابهای دیگه دارن از کتابناک دانلود کنید:http://ketabnak.com/persons/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86+%D8%B4%D8%A7%D9%86

در ضمن مانگای سرزمین اشباح هم هست که فک کنم فقط مال جلد اولش سیرک عجایبه [-(

با تشکر از اشاره ی شما، من دو ات از اون داستان ها رو خوندم. یکیش انشای استیو بود به اسم "انشایی در باره ی خون آشام ها" و اون یکی هم داستا... اسمشو یادم رفت:) همون پسره که سیر ترشی می خورد:|یه داستان تخیلی از اون بود.

اون مانگای سرزمین اشباح هم فک کنم کامله، اما جلد اول ترجمه شده از سایت فانتزی فنز. بقیه ی جلد ها مال سایتای دیگه اس که متأسفانه یادم نیس.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
FILI

من از کتاب های دارن شان فقط همون قصه های سرزمین اشباح( به قول ادموند پونسی با اون ترجمه افتضاحش) رو خوندم.

داستان خیلی جالبی بود، و در عین سادگی خیلی خوب احساسات شخصیت ها رو نشون داده بود، به خصوص اوایل داستان که به خوبی حال وهوای دارن رو منتقل کرده بود، آخر های جلد 12 واقعا خوب بود و پایان غافلگیر کننده ای داشت.

متاسفانه دیگه نشد باقی کتاب های دیگشو بخونم یا نه.

ولی من یه سوال دارم، یه فیلم چند سال پیش از این کتاب ساخته شد، نمی دونم دیدید یا نه، ولی این فیلم فاجعه بود!

به نظرتون این داستان پتانسیلشو را داشت تا تبدیل به یه فیلم یا سریال بشه؟ تخیلات دارن شان طوری که اگر به صورت بصری شاید خیلی کسی ازش خوشش نیاد! می دونید که منظورم چیه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آخیلوس

من فیلمو ندیدم ولی عکساشو تو سایت طرفداران دارن شان دیدم(عکسارو که دیدم دیگه از دیدن فیلم منصرف شدم)...تنها چیزی که بین کتاب و فیلم مثل همه(البته از نظر قیافه)خانم اکتاس که اون رو هم فک کنم نتونستن تغیر بدن!

فیلم اگه اشتباه نکنم مربوط به دستیار یک شبحه(کتاب دوم)،کارگردانش هم کارگردان خوبی نیست و فک نکنم خود دارن تو ساخت فیلم دخالتی داشته بوده باشه(ها؟)

من نظرات رو که تو اون سایت میخوندم همه از فیلم بد گفته بودم از عکیا هم بنظر نمیومد که فیلم بدرد بخوری باشه...

با این حال واقعا کتابای دارن شان(با اون توصیفات دقیقش)واقعا قابلیت تبدیل شدن به یه فیلم خوب(ترسناک و چندش آور)رو داشت ولی سریال فک نکنم...به هر حال حیف شد [-(

ویرایش شده در توسط آخیلوس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
FILI

من فیلمو ندیدم ولی عکساشو تو سایت طرفداران دارن شان دیدم(عکسارو که دیدم دیگه از دیدن فیلم منصرف شدم)...تنها چیزی که بین کتاب و فیلم مثل همه(البته از نظر قیافه)خانم اکتاس که اون رو هم فک کنم نتونستن تغیر بدن!

فیلم اگه اشتباه نکنم مربوط به دستیار یک شبحه(کتاب دوم)،کارگردانش هم کارگردان خوبی نیست و فک نکنم خود دارن تو ساخت فیلم دخالتی داشته بوده باشه(ها؟)

من نظرات رو که تو اون سایت میخوندم همه از فیلم بد گفته بودم از عکیا هم بنظر نمیومد که فیلم بدرد بخوری باشه...

با این حال واقعا کتابای دارن شان(با اون توصیفات دقیقش)واقعا قابلیت تبدیل شدن به یه فیلم خوب(ترسناک و چندش آور)رو داشت ولی سریال فک نکنم...به هر حال حیف شد :)

فیلم رو همینطور الکی از رو داستان ساخته بودند! یکی دو تا شخصیت واقعا مسخره هم به داستان اضافه کرده بودند!

فیلم خوبی می تونست از روی این کتاب ها ساخته بشه ولی ظاهرا خیلی ها ترس اینو داشتند که خیلی فروش نکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

فیلم رو همینطور الکی از رو داستان ساخته بودند! یکی دو تا شخصیت واقعا مسخره هم به داستان اضافه کرده بودند!

فیلم خوبی می تونست از روی این کتاب ها ساخته بشه ولی ظاهرا خیلی ها ترس اینو داشتند که خیلی فروش نکنه.

شخصا با نظرت موافقم

فیلم چون داستان خوبی پشتش داشت، می تونست خوب بره جلو. اما اونا حتی سریع دویدن خون آشام ها رو طوری نمایش می دادن که کاملا مسخره به نظر می رسید. شخصیت... ربکا(؟) کاملا اضافه به نظر می رسید و نبودنش خیلی بهتر می شد. این که خون سام گرست رو بخوره تا خون اون، خیلی فرق داره. در واقع دو تا کتاب رو توی یه فیلم ریختن و داستان رو با ضعف های نمایشی و فیلمنامه ای بردن جلو و آخرش هم تاینی به استیو گفت که باباشه و اینا:) اصن داغووون:) شخصیت تاینی به درد تاینی نمی خورد، و الا می تونست بدمن خوبی باشه. آقای تال مث یه عجیب الخلقه بود، در صورتی که انتظار داشتیم کاملا عادی باشه و تنها چیز عجیبش، قد بلندش باشه. خوب شد نتونستن ایوانا رو بیارن، و الا معلوم نیست چه گندی به اون می زدن:|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لارتن کرپسلی

من اصلا از انتخاب شخصیت ها راضی نیستم همون طور که دوست خوبم ادموند اشاره کرد واقعا اضافه کردن شخصیت ها و تغییر روند داستان ضربه بدی به فیلم و داستان زد . لارتن که کلا مشکل داشت اخه کجای منه لارتن کرپسلی چاقه اخه :دی بازیگر استیو که اصلا به شخصیتش نمی خورد و همینطور برای دارن هم می تونستن بازیگر بهتری رو پیدا کنن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
FILI

با هاتون موافقم.

بازیگر ها اصلا به شخصیت ها نمی خوردند، اصلا دارن و استیو شده بودند یه پسر 15 16 ساله در حالی که تو کتاب کوچکتر هستند. شخصیت آقای دستینی( اگه اسمش رو درست گفته باشم) که اصلا هیچی!

باقی شخصیت های دیگر هم وضعیت اسفناکی داشتند! یه کلام فیلم نابود شده بود!

در حالی که کتاب واقعا خوب بود و حتی خود جی کی رولینگ هم یه جا خونده بودم ( فکر کنم مجله دانستنیها بود) که این کتاب رو به طرفدارهای هری پاتر هم پیشنهاد داده بوده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

با هاتون موافقم.

بازیگر ها اصلا به شخصیت ها نمی خوردند، اصلا دارن و استیو شده بودند یه پسر 15 16 ساله در حالی که تو کتاب کوچکتر هستند. شخصیت آقای دستینی( اگه اسمش رو درست گفته باشم) که اصلا هیچی!

باقی شخصیت های دیگر هم وضعیت اسفناکی داشتند! یه کلام فیلم نابود شده بود!

در حالی که کتاب واقعا خوب بود و حتی خود جی کی رولینگ هم یه جا خونده بودم ( فکر کنم مجله دانستنیها بود) که این کتاب رو به طرفدارهای هری پاتر هم پیشنهاد داده بوده.

آره دانستنیها گفته بود که رولینگ دارن شان رو توصیه کرده.

دستینی، به نظر من خوب بود. می تونست بهتر باشه، اما بدمن خوبی بود. با این حال، به درد تاینی نمی خورد. باید یه شخصیت با قیافه و کارهای رذیلانه و خبیثانه تری می زاشتن. این یکی زیاد خفن نبود. ینی بود، اما نه در حد تاینی.

من اصلا از انتخاب شخصیت ها راضی نیستم همون طور که دوست خوبم ادموند اشاره کرد واقعا اضافه کردن شخصیت ها و تغییر روند داستان ضربه بدی به فیلم و داستان زد . لارتن که کلا مشکل داشت اخه کجای منه لارتن کرپسلی چاقه اخه :دی بازیگر استیو که اصلا به شخصیتش نمی خورد و همینطور برای دارن هم می تونستن بازیگر بهتری رو پیدا کنن

حالا چاقی لارتن کرپسلی به کنار( :) )، مورلاگ رو تو همون جلد اول آورد و به نحوی کتاب سوم رو به صورت چند سکانس قاطی فیلم کرد :| و مورلاگ هم همونجا مرد :| و واقعا بگم که دبی رو به ربکا ترجیح می دم... حداقل دبی دم نداشت :)

ولی به نظرم استیو به نقشش می خورد. در واقع حتی قابلیت بهتر بازی کردن رو هم داشت...

+آقا فکر می کنین نقش ونچا مارچ رو کی بازی کنه؟ :|

ویرایش شده در توسط الوه
تصحیح شکل نگارش

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Black_Art

این عکسایی از فیلم سیرک عجایب و دستیار یک شبح : ( واسه اونایی که ندیدن )

post-3233-0-16065400-1410173503_thumb.jp لارتن کرپسلی

post-3233-0-42843300-1410173529_thumb.jp دارن شان

post-3233-0-48952700-1410173551_thumb.jp استیو لئوپارد

post-3233-0-66799900-1410173636_thumb.jp از سمت چپ ، ایورا وُن (پسر ماری ) ، دارن ( اون دختره هم نمیدونم کیه ؟!) :)

اینم لینک تریلر های فیلم تو آپارات :

http://www.aparat.com/v/iNcOe/%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%84%D8%B1_%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85_%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%87_%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86_%D8%B4%D8%A7%D9%86

من خودم فیلمشو ندیدم اما همون قسمتهایی از فیلم که دیدم کافی بود تا از فیلم مـــتـــنفــــــــــر بشم ... :)

اینم لیست شخصیت های داستان و توضیحاتی درباره شون از ویکی :

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D9%82%D8%B5%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86_%D8%A7%D8%B4%D8%A8%D8%A7%D8%AD

اینم توضیحاتی از داستان حماسه دارن شان :

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%87_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86_%D8%B4%D8%A7%D9%86

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...