رفتن به مطلب

Recommended Posts

بورومیر

تو آخرین جنگ یک نفر بود به که گفتش من زبان سائورونم. اون کی بود؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

زبان سارون یکی ار آدمیان نومه نور بوده است که اگه اشتباه نکنم ابتدا به ملکور خدمت میکرده و بعد از اون هم به شاگردش سارون ... او اون قدر در کارش ( پاچه خواری ) و جادوگری پیشرفت کرد که زبان سارون شد که از جانب او حرف می زد...اساتید شما توضیحات من را کامل کنید....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امپراطور تاریکی

نحوه مرگ سائورون کبیر رو توضیح دهید.....

چون من زیاد ازش نفهمیدم که چگونه مرد ......

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
نحوه مرگ سائورون کبیر رو توضیح دهید.....

چون من زیاد ازش نفهمیدم که چگونه مرد ......

بطور خلاصه برات بگم که سارون نمرد چون یک آینور به همین راحتی نمی میره. اون بعد از نابود شدن حلقه بعلت اینکه اکثر قدرتش رو از دست داده بود توانایی مجسم بودنش هم از دست رفت و از اون ببعد بصورت روح ضعیفی در اومد که در تاریکی های ائا سرگردان بود و نا امید زجر می کشید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

السار جان می خواستم ببینم این بلا سر یارامون هم اومد یا نه ؟ در مورد اون این جمله اومده :

and he will be maimed for ever, becoming a mere spirit of malice that gnaws itself in the shadows, but cannot again grow or take shape

خوب اگه این طوره هیچ زجر و عذابی برای آنها که سرزمین میانه را با خون انسان ها و الفها و دورف ها و دیگر مردمان آزاده دنیا ریخته اند , وجود ندارد ؟ ممنون میشم توضیح بدی ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
السار جان می خواستم ببینم این بلا سر یارامون هم اومد یا نه ؟ در مورد اون این جمله اومده :

and he will be maimed for ever, becoming a mere spirit of malice that gnaws itself in the shadows, but cannot again grow or take shape

خوب اگه این طوره هیچ زجر و عذابی برای آنها که سرزمین میانه را با خون انسان ها و الفها و دورف ها و دیگر مردمان آزاده دنیا ریخته اند , وجود ندارد ؟ ممنون میشم توضیح بدی ...

لگولاس عزیز ، من درست متوجه منظور شما نشدم اما حدس میزنم سارومان منظورت باشه .اما این جمله ای که شما نقل کردی مربوط به خود سارون هست که توسط گندالف بیان شده و سرنوشت سارون رو در صورت از بین رفتن حلقه یگانه بیان می کنه و در مورد سارومان نیست(کتاب بازگشت شاه ، فصل نهم). اما خود سارومان هم دقیقا به این سرنوشت دچار شد ، در حقیقت سرنوشت هر دوی اونها شبیه به هم هست. سارومان وقتی که روحش کالبدش رو ترک کرد و بشکل شبحی بسیار ضعیف آواره تاریکی ها و سیاهی های آردا شد و دیگه در قلمرو روشنایی راهی نداشت. در مورد عذاب هم چیز خاصی گفته نشده اگه شکنجه و تاوان خاصی مد نظرت باشه ...تنها چیزی که هست اینه که اونها بشکل ارواحی بسیار ناتوان محکوم شدن که در پوچی بمونن و در تاریکی و تنهایی و ناتوانی زجر بکشند و فرسوده بشن تا روز پایان دوران آردا و با نابود شدن آردا اونها هم نابود می شدند و پایان می گرفتند و دیگه در دومین موسقی آینور و باز سازی مجدد جهان مشارکت و همراهی نداشتند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

خیلی ممنون السار جان...راستی بعد از موسیقی دوم دوباره الف ها و انسانها و دورف ها و ... موجودات دیگر به وجود می آیند یا فقط عصر عصر انسان هاست؟...و تکلیف همین مایارهای شرور چی میشه..؟ و کلا هیه چیز به چه صورتی در می آید ...؟ ممنون میشم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
PRINCE OF DARKNESS

سلام من اولین باره که پست می زنم برای همین اینجا سلام میکنم!

اما سوالم،تام بامبادیل کی بود؟ نه ،بهتره بگم چی بود؟ الف که نبود چون ریش داشت.به عنوان یه دورف هم زیادی شاد و شنگول بود .انسان یا مایار یا والار هم نبود.چون حلقه وسوسه اش نمی کرد آدم یا از مایار نبود.اسامی والار هم که مشخصه.هابیت یا ارک هم که 100% نبوده.ولی پس چی بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

شاهزاده تاریکی ورودتو تبریک می گم ! در مورد تام بامبادیل خیلی بحث شده و حتی تو یه تالار چندین صفحه راجع بهش حرف زدن ولی اگه یه منبع اصلی می خوای کاملترین منبع این جاست به اسم راز تام بامبادیل که از همه جهت توضیحش داده : http://lordoftherings.persianblog.com

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

سلام

ایستاری ها کیا بودن و کی وارد سرزمین میانه شدند؟

اصلا ایستاری ها چی بودن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

ایستاری (دقت کن که خود این کلمه یه کلمه الفی جمعه و جمع کلمه ایستار هستش و ایستاری میشه چند ایستارو نباید جمع ببندیش)

خب ایستاری به 5تن از مایار گفته میشه که والار اونها رو برای کمک و راهنمایی مردم , در دوره های سلطه پلیدی سرزمین میانه فرستادند و کسی از مایا بودن آنها یا نیت اصلی شان خبر چندانی نداشت. آن ها در قالب پیرمردانی خردمند بودند و کارهای ایشان که به دلیل مایا بودنشان شگفت انگیز و غیرقابل انجام بود , به جادوگری تعبیر می شد. اسم این پنج ایستاری , گندالف (اولورین) , سارومان , راداگاست , و آلاتار و پالاندو بود. البته همه این پنج تن موفق به تکمیل ماموریت خود نشدند و هرکدام به شیوه ای از مسیر اصلی خود منحرف شدند جز گندالف. مثلا سارومان که به تاریکی روی آورد و راداگاست که عاشق طبیعت و پرندگان بود خود را وقف آن کرد و ....

در باره ایستاری اگه چیز بیشتری میخوای بدونی می تونی به بخشی به همین اسم در کتاب داستانهای ناتمام نومه نور و سرزمین میانه مراجعه کنی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

سلام

فینگولفین کی بود؟ چه شد؟ و چه کرد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

فینگولفین، پسر فینوه، از همسر دوم فینوه یعنی ایندیس بود. بنا بر این میشه برادر ناتنی فیانور معروف (میشناسی که؟) و همینطور هم برادر تنی فینارفین.

اول خواستم یه توضیحاتی بهت بدم ولی ترجیح دادم کار دوباره انجام نشه. برو توی همین سایت آردای خودمون توی قسمت داستانها، داستان فیانور رو بخون.

بعد از مرگ فیانور، فینگولفین شد شاه بزرگ نولدور High king of Noldor .

بعد از سه جنگ اول بلریاند یعنی جنگ اول و همین طور داگور نوین گیلیاث و داگور آگلارب نولدور توی بلریاند ساکن شدن و شروع کردن به تقویت استحکاماتشون. حدود چهارصد سال مورگوث توی آنگباند در محاصره الدار بود. بعد از این مدت، یک شب ناگهان رودخانه هایی از آتش از آنگباند خارج شدند و سرزمین های الدار رو به نابودی کشوندن. به این جنگ داگور براگولاچ یعنی نبرد آتش ناگهانی گفته میشه. توی این جنگ ارتشهای اورکها بین سپاهیان فینگولفین و مذروس (پسر فیانور) قرار گرفتند و به همین دلیل فینگولفین نتونست به یاری اون بره. وقتی که جنگ تموم شد، فینگولفین از شدت خشم به تنهایی و با شمشیرش رینگیل که درخششی سرد مثل یخ داشت به سمت آنگباند رفت و به درهای دژ کوبید و مورگوث رو به مبارزه تن به تن دعوت کرد. وقتی که مورگوث به مبارزه اومد، علیرغم هفت زخمی که فینگولفین به اون زد و حتی یکی از پاهای مورگوث رو جوری زخمی کرد که مورگوث تا ابد میلنگه، ولی در نهایت به دست مورگوث کشته شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
arvoon

در مورد دو کلمه دونه داین و نومه نور ، کسی می تونه به من توضیح بدی؟ هرکدوم دقیقا به چه معنی هستش؟ خودم حدس می زنم دونه داین به معنی سلسله باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

دونه داین به معنی «آدمیان غرب» , به آدمیان نومه نور گفته می شه ولی پس از زوال نومه نور به آن دسته از بازماندگان نومه نور گفته میشه که در آرنور و گوندور باقی مانده اند.

نومه نور به معنی «سرزمینی در غرب» جزیره پادشاهی دونه داین بود که والار به عنوان هدیه ای به آدمیان وفادار در عصر اول بخشیدند. آدمیان اداین که در بلریاند زندگی می کردند به سرپرستی الروس هالف الون (برادر الروند, که برخلاف برادرش انتخاب کرد که از انسانها باشه) به اونجا رفتند و این مردمان انسانهایی بودند با عمری سه برابر انسانهای معمولی و در شکوه و زیبایی بسان الفها .... اگه اطلاعات بیشتری میخوای اله سار عزیز ممکنه بتونه برات توضیح بده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

در مورد مالبت کسی چيزی می دونه؟

می دونم که پيشگويی بوده که بازگشت وارث ايزلدور از شمال و فراخوان مردگان به وفای به عهد رو پيشگويی کرده. صفحه ۸۴ بازگشت شاه.

ولی چيز بيشتری نيست؟

راستش می خوام شناسه ام رو عوض کنم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

فیلم آتش بس رو دیدین؟ اصلاْ ربطی به تالکین نداره ولی یه دختره توش بازی می کنه که اسمش الساره. البته بدون ه یعنی اینجوری السار.

این واژه فارسیه؟ اگه فارسیه یعنی چی؟

و اگه فارسی نباشه چطور میشه اسم آراگون خودمون روی یه دختر بیست و پنج شیش ساله (حدودی می گم) باشه؟یعنی مادر پدرش دست کم سی سال پیش سه گانه رو خوندن ولی متوجه نشدن که این اسم یه مرده یا از روی علاقه این اسم رو گذاشتن رو دخترشون!

با این که به شدت بی ربطه ولی من به شدت کنجکاو شدم.

خب اين نه اون قدر مهمه که بشه واسش يه تاپيک زد نه توی هيچ تاپيکی می گنجه. در هر حال اينجا نوشتم اگه به نظرتون خيلی بی ربطه پاکش کنين اگه جای بهتری براش سراغ دارين هم جا به جاش کينين.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
در مورد مالبت کسی چيزی می دونه؟

می دونم که پيشگويی بوده که بازگشت وارث ايزلدور از شمال و فراخوان مردگان به وفای به عهد رو پيشگويی کرده. صفحه ۸۴ بازگشت شاه.

ولی چيز بيشتری نيست؟

راستش می خوام شناسه ام رو عوض کنم.

سلام. مالبت پیشگو آخرین پیشگوی بزرگ در آخرین سالهای قلمرو آرتداین در پادشاهی شمال زندگی می کرده ،مشاوری خردمند بوده که در زمان خودش بسیار مورد اعتماد دربار پادشاهی شمال بوده ، گفته میشد که دارای قدرت پیشگویی چه در مورد سالهای نزدیک یا در مورد قرنها بعد بوده. سال تولد و مرگ و نژاد و تبار اون صراحتا چیزی نوشته نشده . اولین بار که سخنی از اون به میان اومده در زمان بدنیا آمدن آرودوی پسر آرافانت در سال 1864 دوره سوم بوده .و آخرین بار هم در زمان خود پادشاهی آرودوی در سال 1964 دوره سوم بوده که حرفی از اون بمیان رفته . با توجه به اینکه زندگی اون به مدت فراتر از 100 سال قطعیه ، گفته میشه از نژاد نومه نور بوده.

مالبت به علت 2 پیشگویی بزرگش بسیار معروفه ، اولین پیشگویی اون در مورد زندگی آرودوی و اینکه اون آخرین پادشاه از آرتداین هست و دومین پیشگویی معروف اون گذر آراگورن از جاده های مردگان بوده که هر دو محقق شده. در جلد 8 و 12 تاریخ سرزمین میانه نکاتی بسیار مختصر در مورد این پیشگو و جزئیاتی کم از بعضی از پیشگویی هاش اومده.

موفق باشید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

اله سار عزیز یک دنیا ممنون و متشکر.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber

توی کتاب هابیت چند تا دورف بودن که دیگه اسمی ازشون آورده نمی شه اونا چی شدند ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

همان 13 دورف يا دورف هاي ديگري مد نظر شما هست. اگر منظورت هما ن 13 دورف هست كه توي كتاب ياران حلقه از باقي مانده آنها (10 تا يي كه از جنگ 5 سپاه جان سالم بدر بردند) كه در ريوندل بيلبو و گلوين با فرودو صحبت ميكنند اسم برده مي شود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

در مورد بوئرن و این که چیه و چی نیست بیشتر از اون چیزی که توی هابیت اومده کسی اطلاعات داره؟

داشتن که داره عزیزم. ولی به ما هم میده؟؟ این مردمان نازنین به ما اطلاعات می دن؟! همان دو نقطه دی مشهور!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

سلام !!!! اين سوال خيلي خيلي جالب و مهم است!!!

ميدونيم كه زبان سائورون از نومه نوري هاي تاريك و سياه و پليد بوده.يعني آدم بوده و عمري مثل بقيه نومه نوري ها داشته مثلا چند صد سال .ولي چگونه نزد سائورون قرن ها بدون پيري خدمت كرده (از دوران دوم) و گويي ناميرا بوده. اون در هنگامي كه سائورون سياه قيام كرد به او پيوسته بود و مشاور او بوده براي بيش از قرن هاتازه خيال حكومت بر آيزنگارد هم داشت! .مي دونيم كه نه سائورون و نه ملكور نمي تونستند عمر را تغيير بدهند و نژاد انسان را ناميرا كنند.(البته در مورد اشباه حلقه سوء تفاهم نشه كه اون ها 9 شبح بودند.مرده بودند و روحشان قدرت حلقه ها را داشت)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

و ماهیت جادوییش و مرکبش ... اینها چی؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

درسته .و اين سوال خيلي جالبه .يعني تالكين نقيضه گويي كرده ؟بهتره يك كسي جوابي براش پيدا كنه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...