رفتن به مطلب
امیر فارامیر

سرانجام کورونیر

Recommended Posts

امیر فارامیر

سلام

من می دونم سارومان مایا بوده و می خوام بدونم بعد از اینکه در شایر خنجر خورد چه بلایی سرش اومده.اون به کجا میره و آیا برای کسانی مثل سائورون و سارومان جهنمی هم وجود داره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارومان بسیار رنگ
سلام

من می دونم سارومان مایا بوده و می خوام بدونم بعد از اینکه در شایر خنجر خورد چه بلایی سرش اومده.اون به کجا میره و آیا برای کسانی مثل سائورون و سارومان جهنمی هم وجود داره؟

من فكر مي كنم جسم سارومان از بين ميره و روح سارومان توي سرزمين ميانه مي مي مونه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber

به نظر من شارک یا همون سارومان به حدی ضعیف شده بود که حتی نتونست از خودش دفاع کند در نتیجه اون کاملا از بین می رود و روح او منتظر می مونه تا قیامت شود و به سزای اعمالش برسد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تالکین

سلام. بعد از اینکه گریما به اون خنجر می زنه اون جان به جان آفرین! تسلیم می کنه و روحش از جسمش خارج می شه اما نه به سرزمین میانه و نه به سرزمین فنا ناپذیر دیگه بر نمی گرده. ( برخلاف گندالف )

این عبارتی که شما می تونید از کتاب تاین http://www.tuckborough.net/saruman.htmlپیدا کنید

Grima then leapt at Saruman and slashed his throat. Saruman died and his spirit left his body, never to return to Middle-earth nor to the Undying Lands from whence he came

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لرد سارون

پس کجا میره؟ معمولا نویسنده برای داستانشونو یه جایی برای ادامه می ذارن من اولین بار که خوندم گفتم یحتمل توی کتاب بعدی(اون موقع خبر نداشتم که در کار نیست!) سارومان رو می خواد برگردونه. ولی بعدا دیدم که نه جدی جدی افقی شده! ولی در این مورد هم عجیبه که پس روحش کجا رفت! خوب حالا یه کم بحث رو بپیچونم...

سوال : اگه سارومان در اوج قدرت بود آیا بازم با یه خنجر می شد کشتش؟ توی کتاب هابیت جلمه ای داریم حتی جادوگر نیز زخمی شده بود کلمه حتی اینجا مشکوکه حالا از این بگذریم برای من این سوال پیش میاد که اگه به این راحتی می میرن اصلا ویچ کینگ کیلو چنده! سارون یه گروه اورک تیرانداز خفن می ذاشت فقط برای زدن گندالف و تمام....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار

به نظر من بهترین جمله ای که میشه در مورد سرنوشت سارومان گفت همونه که گندالف در مورد سرنوشت سارون گفته :

and he will be maimed for ever, becoming a mere spirit of malice that gnaws itself in the shadows, but cannot again grow or take shape.

این احتمالا سرنوشت همه روح های پلید بعد از از دست دادن جسمشونه.اما ارباب عزیز در مورد اینکه : اگه سارومان در اوج قدرت بود آیا بازم با یه خنجر می شد کشتش؟ به نظر من حتما می شد اینکارو کرد بشرط اینکه دستی به اندازه کافی قوی ، اراده ای محکم و سلاحی مناسب موجود می بود ، بزار من از بزرگتر از سارومان شروع کنم(چون بنظر من تنها راه انجام این بحث آوردن مثاله) حتی ملکور با تمام قدرتش موقع جنگ رودرو با فینگولفین هفت بار به دست اون زخمی شد که تا آخرش بخاطر اون زخمها می لنگید و اثرات زخمهایی که تروندور به صورتش زد تا اخرش باقی بود ؛ دست سارون توسط ایسیلدور بریده شد ، کسی که با شمشیر زخمی میشه حتما هم کشته میشه(هرچند که مردن اسپریت ها به معنی تغییر شکلشونه نه نابود شدنشون) ،در مورد سارومان و گندالف که دیگه اوضاع معلومه ، چون اونها از اول با این شرط اجازه ورود به سرزمین میانه رو پیدا کردن که کاملا شبیه آدمها و الفها باشن با تمام خصوصیات که شامل کشته شدن هم میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فيانور روح آتش

خوب حالا جايي براي توضيح دارم

خوب ميدونيد كه والار پنج تا ايستارو به سرزمين ميانه فرستاد و به شرطي كه مانند همه موجودات عادي گرسنه بشوند،كشته بشوند،احتياج به دستشويي پيدا كنندو....

بعد از اين كه گريما به اون خنجر ميزنه روح سارومان براي محاكمه به يهخ جايي ميره كه فكر كنم توي سرزمين فناناپذير بوده.والار روح اونو به سرگرداني و پست بودن محكوم ميكنن و اون رو در دنيا رها ميكنن تا روحش سرگردان و ضعيف باقي بمونه و حتي نتونه به جسم كسي هم نفوذ كنه و اون در اوج خفت خاري در درياها و كوهها و دشتهاي ميانه سرگردان ميمونه و مثل اينكه بعدش از دنيا بيرونش ميكنن و ميفرستن پيش مورگوت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

از همتون ممنونم ارباب جان جادوگر ها به این راحتی نمی میرن کتاب دو قسمت سوار سفید رو بخوان جایی که آراگورن و سایرین هنوز نمی دونن جادوگر سفید گندالفه.انها می خوان ضربه بزنند ولی نمی تونن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لرد سارون

امیر عزیز اونجا سه نفر بودن! لشگریان سارون 50 هزار اورک بودن... به نظر من اگه ایستاری ها اینقدر راحت کشته می شدند اصلا به حضور شخصیتی مثل ویچ کینگ هیچ احتیاجی نبود که مثلا در حد گندالف باشه و گندالف به راحتی توسط اورک ها و یا هارادیریم ها کشته می شد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

یه نکته ی دیگر هم هست مثلا در مورد ویچ کینگ یا پادشاه جادو پیشه ی آنگمار آنقدر هیبت ترسناکی داشت و آنقدر ترس به دل دشمنانش می انداخت که با آمدنش مردان سست می شدند و حتی شروع به گریه می کردندخوب در این حالت معلوم است که کسی نمی تونه به اون حمله کنه در مورد گندالف هم همین طوره شایعه ی آمدن سوار سفید آنقدر باعث ترس دشمنانش می شد که کسی به فکر حمله نمی افتاد.همه ی اینها نظر شخصی منه.یک نکته ی دیگر هم در مورد کلاس کار است شما وقتی حریف قدری دارید و به توانایی های خودتان ایمان دارید نوچه های خودتان را که نمی فرستید حریفتان را بزنند خودتان می روید تا خودتان او را شکست دهید و در مورد شخصی مثل سائورون مایلید خودتان کاری کنید که نابودی طرف و شکسته شدنش را ببینید.نه فقط مرگش را.

احتمالا این نظر خیلی درست نیست ولی من اینجوری فکر می کنم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber

به نظر من هرگز کسی نمی تواند کسی را بکشد مگر وقتی از او قوی تر باشد مهم نیست هزاران نفر مهم قدر فنفسه هر نفر است که اگر از گاندالف ضعیف تر بود او می تواند مقابله کند ولی اگر به طور مثال من یک فرد x باشم و از گاندالف قوی تر باشم و تیری به سمت او بزنم مطمئنا تیر به می خورد و اگر درست زده باشم او میمیرد .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارومان بسیار رنگ

من يه سوال درباره ي سارومان داشتم . چرا جادوگري كه اينقدر قوي بود با از داست دادن چوبدستش تا اين حد ضعيف شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

سلام به نظر من سارومان با شکسته شدن چوبدستیش یک هو اینقدر ضعیف نشد یعنی دلیل ضعیف شدنش این نبود که چوب دستی نداشت بلکه شکسته شدن چوبدستی نمادی از ضعیف تر شدن اون بود.

البته همیشه استادانی مثل اله سار عزیز و بانو آرون هستن که اشکالات منو تصحیح کنن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

از گروه بايد بگم که شکسته شدن چوبدستی سارومان نشانه اين بود که اون ديگه يک جادوگر نيست و اخراج شده پس طبيعی که قدرتش هم از بين رفته پس توی شاير واقعا مرده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

به دوستی که گفته بود مثلا چند تا اورک تیر انداز میذاشتن که گاندالف رو بزنه باید بگم، حتما شما تاریخ خوندید و مثلا میدونید اسکندر مقدونی خودش تنهایی بیشتر آسیای صغیر رو گرفت. آیا دشمناش نمیتوستن چندتا تیر انداز پا پتی!! بذارن که اون رو بزنه! پس میبینی که افراد مهم لشکر در قلب اون لشکرن که دشمن مستقیم بهشون دسترسی نداره. تازه گانداف که جادوگر بوده و هنر یه جادوگر اینه که در زمان مناسب در مکان مناسب باشه.

در مورد سارامون هم بحث قویتر و ضغیف تر بودن مطرح نیست که مثلا 1000 نفر هم باهم دیگه اگه ازش ضعیف تر باشن نتونن بکشنش. سارومان در واقع با اقتدار و هوشش همیشه خودش رو در موقعیت برتر و مناسب حفظ میکرد اما زمانی که اقتدارش از دست رفت در معرض نابودی قرار گرفت هر چند که در گذشته هم اگر تیری به او اصابت میکرد میمرد اما به همان خاطر که گفتم قبل از ضعیف شدنش هرگز با چنین خطری روبرو نشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

مطلبی در مورد چوبدست جادوگران (واقعی نه افسانه ای) بگم: این چوبدست ها در مراسم جادویی یا برای شفا دادن و دعا کردن نزد جادوگران کاربرد داشته و فقط برای متمرکز کردن نیروی جادوگر بوده و خود به تنهایی هیچ نیرویی نداشته و جادوگر هم بدون چوبدست هرچند تا حدودی از نیرویش کاسته میشده اما جادوگران متبحر (که قطعا سارومان هم از این دست بوده) در متمرکز کردن نیرویشان بدون چوبدست هم مهارت کافی را داشتند و از دست دادن آن مشکلی برایشان پیش نمی آورد پس شکست سارومان را در مطالبی که قبل گفتم باید جستجو کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

رايت ساحر عزيز از مطلب روشنگرت سپاسگزارم. شما خيلی در مورد جادو اطلاعات داری.هااااااان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

اشاره شده وقتي سارومان گندالف رو بندي ميكنه يه حلقه برايه خودش ساخته بوده{سارومان حلقه ساز} آيا اين حلقه از بين ميره؟؟ يا برايه چي بوده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
پرنسس ایووین

توی لوتر گاندالف درباره ی بهشت حر ف میزد.

اگر بهشتی وجود داشته باشه حتما جهنمی هست.

و مطمئنا افرادی مثل سائرون وسارومان جهنمی هستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

با ساحر موا فقم شكست سارومان از از دست دادن چوب نبوده چون گندالف هم چوب زبان گنجشكش را در موريا از دست مي ده ولي برتر باز ميگرده.اراده ي سارومان بود كه جلوي تئودن گندالف و آراگورن شكست.و هين دليل سقوط او شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس
توی لوتر گاندالف درباره ی بهشت حر ف میزد.

اگر بهشتی وجود داشته باشه حتما جهنمی هست.

و مطمئنا افرادی مثل سائرون وسارومان جهنمی هستن.

منظور از بهشت که همون والینور یا همون Undying Lands است ولی من هیچ جا ندیدم که جهنمی وجود داشته باشه... حتی مورگوت نیز پس از این که بهار آردا را ویران کرد به سه سال ماندن در تالارهای منداس محکوم شد که هیچ موجودی نمی تواند از آنها در برود و بعد از دزدیدن سیلماریل ها و نبرد خشم هم او را به پشت دروازه های شب انداختند که در انتهای دنیا در غرب قرار دارد و الندیل نگهبان آنجاست ...به نظر من اگه بخواهیم جهنمی در نظر بگیریم آنجا است....ولی سائرون و سارومان چون از آینور بودند هیچ وقت نمی میرند بلکه به صورت یک روح سرگردان وضعیف در سرزمین میانه خواهند بود و دیگر به کسی نمی توانند صدمه برسانند و تا اینکه پس از نابودی دنیا آنها نیز نابود می شوند...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

از توضيحتون ممنون لگولاس .

ولي اين نكته در مورد سائورون و سارومان فراموش نشه كه روحشان فقط در سرزمين ميانه نميمونه و مي تونند به ساير نقاط آردا نيز بروند...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

در حقیقت بهشت و جهنم وجود داره تو دنیای تالکین, اما همون جایی ورای تالارهای ایا و قلمرو آردا هستش که انسان ها میرن !!!! قلمرو قدسی فقط یه تمثیل کوچک از بهشت ابدیه و دقت کنید که پس از پایان آردا تعیین میشه سرنوشت همه موجودات. حتی الف ها هم پس از پایان دوران به جایی میرن که کسی نمیدونه و شاید سرنوشت الف ها هم مثل انسان ها باشه اون موقع. اون وقته که نبرد نهایی در میگیره و مشخص میشه هر موجود آردا چه جایگاهی داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

آيا گيرما پلانتير سارومان را به دليل نفرت از سارومان پرتمي كنه يا به دليل نفرت از گندالف ؟هدفش از اين كار چي بود؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

فکر نمیکنم به خاطر نفرت از سارومان بوده باشه. به نظرم فقط میخواست که به گندالف صدمه بزنه و خواسته یه چیزی به سمتش پرت کنه که چیز با ارزشی رو برای این کار استفاده میکنه. اگر یادت باشه بعد از این اتفاق صدای فریاد سارومان سر گریما رو میشنون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...