رفتن به مطلب
ارش

درجستجوی سرزمین دلتورا

Recommended Posts

فنگورن

انقدر از زمان خوندن این مجموعه میگذره که یادم نیست چه نظری نسبت بهش داشتم ، یادم میاد شخصیت هایی به اسم جاسمین و لیف ( خدا میدونه چقدر به اسمش خندیدم ) داشت ، مابقی رو دیگه یادم نیست . چرا یه سری معماهای یخ هم همیشه تو داستان بود ! نویسنده کشته بود خودشو با این ذهن خلاقش واسه ساختن معما :)

همچنین به یاد دارم که چند سرزمین وجود داشت که هر کدوم قلمرو یک اژدها بود و اژدهایان در قلمرو دیگری نیروشون رو از دست میدادن و در مقابل این اژدهایان هم به همین تعداد موجودات پرنده اهریمنی وجود داشت که اسمشون یه چیزی در مایه های آق بابا ها بود ؟! درسته ؟!

مثلا دارم جواب سوال تو رو میدم اما مشخصا ربطی بهش نداره ، سنگ ها رو به یاد ندارم ، معادل اژدها ها بودن !؟ مثل زمرد و یاقوت ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

به نظر شما کدوم سنگ از بقیه جواهرات بهتره؟شما کدوم رو ترجیح میدید؟

اگه اجازه بدی، اول همه‌ی جواهرات رو معرفی کنم و بعد برم سر وقت سؤال شما:

1.یاقوت زرد: نشانه‌ی وفاداری- قدرت پیونددادن موجودات زنده با دنیای ارواح را دارد و نیز ذهن را هوشیار می‌سازد.- در جنگل‌های سکوت نزد یک شوالیه مخفی شده‌بود.

2. یاقوت سرخ: نشانه‌ی شادی- ارواح اهریمنی را دور کرده و پادزهر سم مار است. - در دریاچه‌ی اشک و نزد یک موجود دریایی دهشتناک مخفی شده‌بود.

3. اوپال: نشانه‌ی امید- بخشی از آینده را نشان می‌دهد.- در شهر موش‌ها و نزد یک اژدهای مارمانند مخفی شده‌بود.

4: سنگ لاجورد: سنگی بهشتی- طلسمی قدرتمند است.- در شن‌های روان و نزد یک هیولای عقرب‌شکل مخفی شده‌بود.

5: زمرد: نشانه‌ی شرافت- وجود اهریمن را با کدرشدن خود، نشان می‌دهد.- در کوهستان وحشت و نزد یک قورباغه‌ی عظیم‌الجثه مخفی شده‌بود.

6: لعل بنفش: نشانه‌ی حقیقت- مُسَکِن و آرامش‌بخش است.- در هزارتوی هیولا و نزد یک هیولای حلزون‌شبه مخفی شده‌بود.

7: الماس: نشانه‌ی بی‌گناهی، پاکی و قدرت- اگر شرافتمندانه و با قلبی پاک به دست آوردشود، شهامت و قدرت می‌دهد، در مقابل طاعون از شخص محافظت و به آرمان عشق واقعی کمک می‌کند. اگر با خیانت، حسادت، دورویی، طمع و خشونت به دست آورده‌شود، بداقبالی آورده و بدشگون هست.- در دره‌ی گمشدگان و نزد یک انسان محافظ مخفی شده‌بود.

من همه‌ش رو به نحوی دوست دارم؛ ولی از نمایانگری‌های زمرد و از قدرت لعل بنفش بیشتر از همه خوشم اومد.

انقدر از زمان خوندن این مجموعه میگذره که یادم نیست چه نظری نسبت بهش داشتم ، یادم میاد شخصیت هایی به اسم جاسمین و لیف ( خدا میدونه چقدر به اسمش خندیدم ) داشت ، مابقی رو دیگه یادم نیست . چرا یه سری معماهای یخ هم همیشه تو داستان بود ! نویسنده کشته بود خودشو با این ذهن خلاقش واسه ساختن معما :)

همچنین به یاد دارم که چند سرزمین وجود داشت که هر کدوم قلمرو یک اژدها بود و اژدهایان در قلمرو دیگری نیروشون رو از دست میدادن و در مقابل این اژدهایان هم به همین تعداد موجودات پرنده اهریمنی وجود داشت که اسمشون یه چیزی در مایه های آق بابا ها بود ؟! درسته ؟!

مثلا دارم جواب سوال تو رو میدم اما مشخصا ربطی بهش نداره ، سنگ ها رو به یاد ندارم ، معادل اژدها ها بودن !؟ مثل زمرد و یاقوت ؟

قبلاً هم گفتم، این مجموعه برای سنین پایین، قشنگ و هیجان‌انگیز و جذاب هستش. قطعاً اگه یه انسان 21ساله بخواد اینو بخونه، ازش خوشش نمیاد! معماها هم چندان بد نبودن...! من بیشتر از همه، معماها رو دوست داشتم. اما قبول دارم که اسامی، جالب و زیبا نبودن؛ مثلاً همین لیف یا دل یا آق‌بابا...!

ویرایش شده در توسط گند‌الف

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elrond

به نظر شما کدوم سنگ از بقیه جواهرات بهتره؟شما کدوم رو ترجیح میدید؟

یه کتاب دیگه داره این نویسنده به نام روون که در اون هم مثل در جستجوی دلتورا شر نابودی ناپذیره

روون رو من خوندم ، کلا داستان پسر ضعیفیه که قهرمان داستان می شه و شاید یه خورده بچگانه باشه ...

پ.ن: این کتابو من خیلی وقت پیش خوندم و شاید چیز زیادی ازش یادم نباشه ! ...

ویرایش شده در توسط Elrond

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

به گندالف : خب منم الان که اون رو نخوندم ، وقتی این مجموعه رو میخوندم یه سنی در حدود تو داشتم ( یکم بالاتر یا پایین تر دقیق یادم نیست ) ، اگه از داستان بدم می اومد که نمیخوندمش ، حتما خوشم اومده بوده که تا آخر خوندمش دیگه :)

به لطف اسم هایی که از سنگ ها و توضیحاتشون دادی ، چیزای بیشتری یادم اومد ، یادمه این سنگ ها رو یه کمربند بودند که در طول داستان خیلی به کار لیف می اومدن . ( حس خوبی داره این چیزا رو بعد این همه سال یادم میاد :دی ) .

با توجه به توضیحاتی که دادی من به ترتیب الماس و لعل بنفش رو انتخاب میکنم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

خب گندالف جان برای من جالبه که چرا در این داستان که برای سنین پائین نوشته شد نیروی شر به طور کامل نابود نمیشه وهمیشه تعارضی متعادل بین نیروی خیر وشر وجود دراه و هیچکدوم به طور کامل پیروز نمیشن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

خب گندالف جان برای من جالبه که چرا در این داستان که برای سنین پائین نوشته شد نیروی شر به طور کامل نابود نمیشه وهمیشه تعارضی متعادل بین نیروی خیر وشر وجود دراه و هیچکدوم به طور کامل پیروز نمیشن

اين به ذهن نويسنده بستگی داره؛ نه به رده‌ی سنی پايينش! يعنی داری می‌گی ضعف داستان، مربوط به رده‌ی سنی نيست و نويسنده ضعيف كار كرده؟

ویرایش شده در توسط گند‌الف

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Light king

من فانتزی رو با مجموعه دلتورا آغاز کردم

اون موقع هم فقط 11 سالم بود و کتاب در حد لوتر برام جذاب بود (البته الان جذابیت چندانی نداره)

کلا مقایسه دو اثر هنری این چنین مثل لوتر و دلتورا به نظر من نمیتونه کار درستی باشه

دلتورا برای سنین نوجوان نوشته شده ولی لوتر رو تو هر سنی بخونی قشنگه :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بانوی سفید روهان

و من هر جا که بشه می گم که رولینگ یه شیاد نابقه است و کتاباش خیلی هم درپیت اند... تا الان هم کسی منو نکشته...

حرفتون بسیار زشته با توهین به نویسنده های دیگه فقط چهره ی طرفداران آقای تالکینو خراب میکنین من تازه کتاب های ارباب حلقه هارا با کلی شو ق و ذوق تموم کردم و این جا عضو شدم فکر نمی کردم طرفدارای نویسنده فرهیخته ای مثل آقای تالکین این جوری باشن

یه بار در مورد رولینگ میخوندم

میدونید چطوری ایده ی هری پاتر به ذهنش اومده؟

سوار قطار بود و وسط راه قطار خراب میشه و می ایسته رولینگ که داشته به بیرون نگاه میکرده یه گله گاو میبینه که داشتند می چریدند بعد همون طوری که به گاو ها نگاه میکرده به ذهنش میرسه که داستانی در مورد جادوگری بنویسه!

یعنی هری پاتر از یه گله گاو گرفته شده!!!!! smile.png)

قطار و شنیده بودیم (در الهام شدن یک داستان هیچ ایرادی نمیبینم ایده ی تقلید از آقای تالکین بهش الهام نشده شخصیت هری پاتر بهش الهام شده )

در مورد گاو تا چند دقیقه پیش هیچ در موردش نشنیده بودم!

[ ما تو دوران اوج هری پاتر با موجی از شوق و علاقه و لذت رو برو بودیم و نباید از اون دوران طلایی به راحتی گذشت.]

ولی ما این کار و کردیم... می بینی بر خلاف ماه های آخری که همه منتظر انتشار جلد آخر بودن دیگه هیچ اسمی از هری پاتر در میان نیست... جدا یادمون رفته که زمانی چطور عاشق این کتاب ها بودیم و رولینگ رو در حد یه نابغه تحسین می کردیم...

هری پاتر فقط یه بازی سرگرم کننده بود نه درس زندگی و مایه ی امیدی که تا ابد در دلمون باقی بمونه.

محض اطلاع

www.dementor.ir این طرفداری ایرانی

www.snitchseeker.com اینم یه سایت خارجی

مگه هر کی کتاب های آقای تالکینو خونده باید همه ی کتاب های دیگه در نظرش مزخرف و تفلید کارانه بیان ؟

مگه هر کی طرفدار کتاب های آقای تالکینه باید از همه ی کتاب های دیگه متنفر باشه ؟

فرض کنید حرفایی رو که شما در مورد خانم رولینگ گفتین راست یا دروغ یکی در مورد آقای تالکین بگه (دیدم جایی از این حرفا میزنن که میگم )اونوقت چه حالی میشن ؟

.

.

.

.

.

.و اما بحث اصلی من می خواستم کتاب های دلتور را بخرم پس یعنی فقط یه جلذشو بخرم به صورت اتوماتیک وار پشیمون میشم؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

و اما بحث اصلی من می خواستم کتاب های دلتور را بخرم پس یعنی فقط یه جلذشو بخرم به صورت اتوماتیک وار پشیمون میشم؟

اول خوشامدگویی به شما دوست تازه وارد و لیدی ائوووین دوم سایت :)

دوم اینکه خدا نکنه! بستگی داره شما سلیقتون چی باشه. سلیقه من اینطور میگه که بسیار مجموعه قشنگی هست. توش همه چیز وجود داره، هم فانتزیه و هم علمی-تخیلی و حتی معماهای جالبی هم توش وجود داره! داستانش متفاوته با بقیه فانتزی ها. نمیدونم چرا ولی میدونم متفاوته و قشنگ.

شما یک جلد رو بخرید، اگه پشیمون شدید بیایید یقه منو بگیرید! :دی

راستی درمورد خط های بالا هم موافقم.

{چقدر تایپ کردن توی تاریکی بده! :ymapplause: صدبار نوشته رو اصلاح کردم! :دی}

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بانوی سفید روهان

ممنون ممنون

چه قدر تفاهم داریم منم دارم تو تاریکی تایپ میکنم D:

از راهنماییتون ممنون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بانوی سفید روهان

بالاخره کتابارو خریدم البته فقط چند جلدشو چون به ترتیبب نتونستم به دست بیارم چندتا شو هم دانلود کردم

تا حالا چیز جالبی توش ندیدم در مقابل لوتر یا هری پاتر هیچه !

بااین که همشو نخوندم ولی فکر میکنم تقلید توش زیاد باشه ولی خوب ارزش یه بار خوندنو داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
starry night

دلتورا اولین فانتزی ای بود که من خوندم ( نه سالم بود)

من خیلی دوستش داشتم،سه بار دوره هشت جلدیشو خوندم!!! (سه جلد بعدی رو نباید مینوشت و همه چیز با تکمیل کمربند باید تموم میشد به نظرم)

بعدها که ارباب حلقه ها رو خوندم فهمیدم دلتورا کاملا تقلید از اون بوده...با تفاوتهای بسیار اندک

بهرحال به نظرم دلتورا برای یه بچه هشت نه ساله میتونه خیلی خوب باشه...که کم کم با فانتزی خو بگیره.

مثلا اگه کتابای تالکین رو یا شاهنامه رو بدیم دست بچه هشت ساله، خب خیلی براش سنگینه.

به نظرم دلتورا برای شروع خیلی عالیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Curunir-Poirot

سلام

اول راهنمايي كه بودم دوستانم شروع كردن به خوندن دلتورا ولي من هيچ وقت ميل زيادي نداشتم كه كتاب ها رو بخونم، به هر حال مثل اين كه واقعا اثر بيشتر به كار رده هاي سني پايين مياد، الآن كمي پشيمونم كه چرا اون موقع كه دوازده سالم بود كتاب ها رو نخوندم، ولي يه نكته، به نظر من كتاب هر چه قدر هم كه ضعيف باشه از لحاظ ارتباط با سنين 9 تا 14 سال خيلي عاليه، دوستانم به شدت جذبش ميشدن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Admiral

منم اين كتابو خونده م ولي خدا رو شكر از پسرخاله ام گرفته بودم و پولمو نريختم تو جوق آب ... واقعا كتاب ضايعي بود - كودكانه بود بيش از حد - البته براي كودك 6-7 ساله خوبه نه براي كسي ديگه

من چند هفته پيش اراده كردم بشينم شباهت هاي هري پاتر با لوتر رو بنويسم اما مطمئن بودم با اين كار پير مي شم ... هري پاتر هم شباهت زيادي به لوتر داره : اله سار - سيريوس | گيملي و لگولاس - محفلي ها | گاندولف - دامبلدور زشت | سارون ( و سارومان ) - ولدمورت | رون و هرميون - سام وايز و پي پين و مري - و هزاران تاي ديگه توي مفهوم . البته خدا رو شكر كه لوتر مثل هري پاتر پر از اشكال و خطا نيست . مثلا تمام محفل ققنوس بر پايه ي اتفاق مسخره اي بنا گذاشته شده : ولده مورت مي خواد پيشگويي رو بشنوه - خوب نمي تونسته بهش دست بزنه . قبول . نمي تونسته بره تو تالار و با چوبدستيش بزنه پشت گوي و بندازتش زمين تا بشكنه و صداي نحسش درآد اونم يادداشت كنه و اينقدر دردسر نكشه ؟؟ smile.png

شباهت هاي دلتورا رو هم كه گفتين . ( راستي 3 تا جلد ديگه م تازگي ها ازش منتشر شده كه اونام مهوع هستن : سرزمين سايه هاي دلتورا) - در اين سه جلد يه جا هست كه ليف مي ره تو يه اتاق و از يه پلان تير به سرزمين سايه ها نگاه مي كنه !

اگه کتاب رو درست خونده باشین فقط کسی می تونست تمام و کمال یک پیشگویی توی گوی رو بشنوه که متعلق به خودش باشه و بهش دست بزنه. بعد از اینکه لمسش کنه طلسم اون شکسته میشه

در کتاب هم می خونیم که وقتی یک گوی می شکنه فقط اندکی از اولش معلوم می شه نه همش که با خودکار کاغذ بنویسی!

توجه داشته باشین که تعصب نسبت به چیزی که خالقش انسان باشه اشتباهه، چون چشم آدم رو روی حقایق می بنده و فقط خوبی های اثر رو نشون میده. انسان جایز الخطاست و آقای تالکین و خانم رولینگ هم انسانن. اگه می خواین یک اثر رو نقد کنین اول باید به دید یه خواننده نگاه کنین نه به دید یه ایرادگیر عصبانی که فکر می کنه همه از روی اثر مورد علاقه اش تقلب کردن. بله درسته رولینگ از تالکین الهام گرفته اما آثار فانتزی همه نقطه های مشترکی دارن. این نیست که اسم تقلب رو روش بذاریم.این که دامبلدور شبیه گندالفه دلیل این نیست که رولینگ اثر تالکین رو دزدیده.

هری پاتر به عنوان یه اثر ایراداتی داره، اما برای این کار اول باید بدون تعصب اثر رو خوند و اشتباهاتش رو استخراج کرد. نه اینکه 100 ا تیر تو تاریکی بندازی و یکیش به هدف بخوره.

من هم موافقم . واقعا این به مثلا لرد سیا نهایت حماقته . ممالک الآی کیو. و البته از عجایب 25 گانه است که فکر می کنم این 28 باشه.

درمورد شباهت ها هم باید بگم خیلی مسخراس هر کتابی که می بینی یه تیکه از لوتر رو به تقلید ور داشته نوشته. ( راستی به نظر من فرد و جرج بیشتر شبیه مری و پی پین بودن و هستن.). امیلی رودا باز هم توی یه مجموعه دیگه به نام روون توی کتاب دوم داستانی نوشته که شباهت و یا الهامی از فصل چنگل قدیمی یاران حلقه داره. ( درختهایی باعث به خواب رفتن انسان ها می شوند و بعد از رسیدن به رشد کامل اون ها رو می خورن . که خواننده رو به یاد به خواب رفتن چهار هابیت در جنگل می اندازه که چه طور توسط درخت ها توی درد سر افتادن.) با این حال بهتره بگم از این هسمت کتاب الهام گرفته که خیلی هم جالب تر از دلتورا بود و از این یکی خیلی خوشم اومد . چون تمام حدسیاتم رو غلط ار آب در اورد.

در مورد سه جلد بعدی دلتورا هم یاید اضافه کنم به قدر سطحی و پیشبینی پذیر بود که بعد از خوندم دو صفحه اولش حالم بد شد . ولی تمام تلاشم رو می کنم که تا آخر بخونم. چون شعار من اینه : کتاب رو باید هر چقدر هم که سخره و احمقانه با شه رو تا آخر خوند.

برای صدمین بار می گم: یه دلیل بیارید که لرد سیاه نهایت حماقته؟ دلیلتون رو یا می پذیرم یا رد می کنم (با دلیل)

وقتی شما دو اثر دارید و توی دو اثر دو نفر دوقلوی بامزه هستن دلیل نمی شه که حتما تقلید شده یا حتی الهام گرفته شده باشه؟ درسته منم قبول دارم که رولینگ از تالکین الهام گرفته، اما شما مثل مچ کردن لغات انگلیسی و فارسی (یک گزینه اضافیست) دارید دو اثر رو کاملا به هم می چسبونید.

در مورد امیلی رودا هم اشتباه گفتید در کتاب در جست و جوی دلتورا اون باغ با میوه های خواب آور بود. مجموعه روون هم کمی بهتر کار شده بود اما من شباهتی به آثار تالکین در اون ندیدم.

البته به نظر خودم هم کتاب برای رده سنی نوجوان نیست مگه اینکه 11 سال نوجوون محسوب بشه. من خودم تو همین سن که کتاب خوری (!) رو شروع کردم اولین مجموعه بلندی بود که خوندم. اون موقع تنها چیزیش که جذبم کرد معماهاش بود (هرچند که همیشه حل میشدند و همه قسر در می رفتند)!

کلا مجموعه در جست و جوی دلتورا همونطور که گفتید پیش بینی پذیره البته نه تا صفحه 2 چون هنوز نفهمیدی که اصلا داره چی میگه

در مورد انتخاب کتاب هم باید دقت کنید. یه جوون 25 ساله معلومه که تا صفحه 2 از این کتاب متنفر میشه!

شعار منم موقع کتاب خوندن اینه: 1-فقط وقتی میشه یه کتاب رو سطحی قضاوت کرد که تا صفحه 50-80 بخونیش.

2-فقط وقتی میشه یه کتاب رو قضاوت کرد که یه بار بخونیش.

3-فقط وقتی میشه یه قضاوت کامل در مورد یه کتاب ارائه داد که چند بار و بیطرفانه بخونیش.

4-وقتی از صفحه 50 کتاب گذشتی، باید تا آخرش رو بخونی.

بله راست مي گي اگه يكي دو تا باشن آدم هيچي نمي گه مثل اين كه مثلا يه جبهه خوبن يه جبهه بد يا قهرمان چند تا دوست وفادار داره ..... ولي وقتي به جز اين ها هزار تا مساله ريز و درشت ديگه هم تقليد بشه اون وقت آدم حرصش مي گيره . وقتي نويسنه اون قدر توانايي نداره كه يه موجود ديگه رو به جاي آق بابا علم كنه (كه وقتي جيغ مي زنن همه مي ترسن و به سمت كمربند كشيده مي شن و دست بر قضا پرنده هاي بزرگ و زشتي هستن كه از شانس به جاي 9 تا 7 تان!! ) بايد گفت كه نه، اينا هم اتفاقيه و نويسنده زحمت كشيده و بايد دستش رو به گرمي فشرد و بهش تبريك گفت ؟جاعل هاي اسكناس هم زحمت شبانه روزي مي كشن ...

البته خودمم قبول دارم كه اين نهايت بدبينيه چون اين يه ماهه ( از وقتي لوتر رو خريدم ) به هر جا نگاه مي كنم انگار آثار اونو مي بينم . هر كتاب و فيلم و .... جوري كه خودمم اعصابم خورد شده ولي به جان تو اين دلتورا ديگه تقلب هاش خيلي ضايعس smile.png

حرف شما کاملا درست! تقلب نمی شه اسمشو گذاشت چون تغییرش داده اما الهام گرفتن هاش خیلی ضایع هست جوریکه وقتی اولین ارسال ها رو خوندم یادم افتاد : ای وای! اینا چقد تو تک تک موارد شبیه همن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Admiral

ولی ما این کار و کردیم... می بینی بر خلاف ماه های آخری که همه منتظر انتشار جلد آخر بودن دیگه هیچ اسمی از هری پاتر در میان نیست... جدا یادمون رفته که زمانی چطور عاشق این کتاب ها بودیم و رولینگ رو در حد یه نابغه تحسین می کردیم...

هری پاتر فقط یه بازی سرگرم کننده بود نه درس زندگی و مایه ی امیدی که تا ابد در دلمون باقی بمونه.

حرف شما درست...

بازم توی ارسالهام برای صدمین بار می گم: خیلی از فیلم ها و داستانها از تالکین الهام گرفتن. این با دزدی فرق داره. (البته بحث امیلی رودا یه چیز دیگه ست: کلا از الهام هم گذشته!)

رولینگ هم در نوع خودش نابغه ست. یکی از پولدارترین نویسنهده های جهان شد و انصافا با الهامی که از استاد تالکین گرفت خوب موضوع رو پرورش داد. الان هم هنوز تموم نشده. یه مزیتی که رولینگ نسبت به تالکین داره اینه که خانم رولینگ هم اکنون در قید حیات هست و می تونه شخصا دنیای هری پاتر رو گسترش بده. (برای مثال در سایت پاترمور مقدار زیادی از دست نوشته هاشو منتشر کرده)

و در ضمن؛ ما آثار و نویسنده ها رو باهم مقایسه نمی کنیم. هرکس یه سبک نوشت خاص خودشوداره.

راستش تولکاس جان من هم به این فروم ها سر میزنم و هنوز هم پیگیر هری پاتر هستم ولی همونطور که خودت هم اشاره کردی جلد آخرش حالم و به هم زد....... یه پا فیلم هندی شده بود...آخه چرا والدمورت به اون عظمت باید اونطور راحت و الکی کشته می شد؟

چطوره که همیشه هری و دوستاش از همه ی مسائل با خبر می شن ... و هری همیشه در برابر والدمورت شانس میاره...

اصلا چا باید می گفت آیند ی شخصیت ها چی شد؟

مسئله ی دزدی هم که همه می گن رولینگ طرح کتابش و از داستان ( کروشام گرینج و جام نحس ) برداشته... اما من با تو موافقم و می گم حتی اگر این حقیقت داشته باشه باز هم رولینگ شاهکار کرده و این ایده ی مدرسه ی جادو گری رو خوب پرورش داد... کاری که هورووینتس ( نویسنده کتابی که گفتم ) ار پسش بر نیومده بود.

دلیل کشته شدن والده مورت: چوب دامبلدور (افرا؛مرگ) وقتی که توسط دریکو مالفوی خلع سلاح شد وفاداریش تغییر کرد و همونطور که کتاب توضیح می ده هری هم دریکو رو خلع سلاح کرد و اونو از آن خودش کرد. حال وقتی چوب قبلی دریکو در برابر چوب دیگه اش که دست ولده مورت هست قرار می گیره، نفرین خلع سلاح به راحتی در مقابل ولده اجرا میشه وه ردو چوب به صاحب اصلی شون بر میگردن ویه جادوگر وقتی چوب نداشته باشه، با یه آواداکداورا کارش تموم میشه.

بعضی نویسنده ها یه پایان واسه شخصیت ها در نظر میگیرن و بعضیها نه. دلیل نمیشه بگیم چون آینده شخصیت ها رو گفت کار بدی کرده. اتفاقا فقط یه برش زمانی رو نشون داد که اتفاقا میشه یه جوری گفت پایان داستان رو به یه شروع دیگه رقم زد.

در مورد دزدیهم نمیشه باز توضیح داد ولی در مورد پرورش داستان باهاتون موافقم. امیلی رودا کل ایده های داستان رو الهام گرفته و فقط یه کم تغییرشون داده. در حالی که رولینگ یه الهام گرفته و یه چیز جدید پرورونده.

یه بار در مورد رولینگ میخوندم

میدونید چطوری ایده ی هری پاتر به ذهنش اومده؟

سوار قطار بود و وسط راه قطار خراب میشه و می ایسته رولینگ که داشته به بیرون نگاه میکرده یه گله گاو میبینه که داشتند می چریدند بعد همون طوری که به گاو ها نگاه میکرده به ذهنش میرسه که داستانی در مورد جادوگری بنویسه!

یعنی هری پاتر از یه گله گاو گرفته شده!!!!! smile.png)

اینو دقیقا کجا خوندی دوست عزیز؟ اونوقت باورش کردی؟

رولینگ در ایستگاه کینگز کراس (بله، واقعیه، تو لندن هست. یکی از ویژگی هایی که اثر رولینگ داره اینه که دو دنیا رو به هم پیوند زده. دو دنیای مجزا در یک کره خاکی) منتظر قطار بوده که قطار تاخیر پیدا می کنه. توی ایستگاه می خواسته وقت گذرونی کنه که یه ایده به ذهنش میرسه. همون دنیای پیوند خورده با دنیای معمولی در آنسوی دیوارهای کینگزکراس.

نه، جدّا کجای هری پاتر به گله گاو ربط داره؟ هرچی که می خونی که درست نیست دوست خوب من! :-)

وا !

من خونده بودم ، جناب رولینگ توی ایستگاه قطار به ذهنش این ایده رسیده ولی چیزی که گفتی و گاو ها رو اولین باره میشنوم! :-)

الوه جون راست میگه ، شانس هری مسخره ، آدم رو عصبانی میکنه ، آیا میشه بین اون و فرودوی عزیز مقایسه کرد ؟ @-)

راستی کسی فیلم پرسی جکسون رو دیده؟ :-)

خب خیلی از ماها بعضی جاها شانسای مسخره ای میاریم. خودت اگه بودی با درایت و مهارت چی کار میکردی مثلا؟ اون سعی کرده یه پسر نوجوون خام رو به تصویر بکشه، حالا میتونی بگی فرودو فرق می کنه اما تو سن نوجوونی و جوونی چقدر پخته و باتجربه بودی/هستی؟

پرسی جکسون فیلمیه که بر اساس کتاب ریک ریوردن (فکر کنم پنج گانه است کتابش) به اسم پرسی جکسون و المپ ساخته شده. یه جا یه شایعه ای شنیدم کتاب ششمش هم داره نوشته میشه. یه تلفیق جالب از دنیای مدرن و اساطیر یونان هست که خیلی بامزه از آب در اومده. کتاباش به دستم نرسیده اما فیلمش جالب بود برای مثال وقتی زئوس رو می بینی که رو امپایر استیت که همون کوه المپه با کت شلوار راه راه اینور اونور می ره یا هیدیز که عین پانکها لباس می پوشه :)

اگه اجازه بدی، اول همه‌ی جواهرات رو معرفی کنم و بعد برم سر وقت سؤال شما:

1.یاقوت زرد: نشانه‌ی وفاداری- قدرت پیونددادن موجودات زنده با دنیای ارواح را دارد و نیز ذهن را هوشیار می‌سازد.- در جنگل‌های سکوت نزد یک شوالیه مخفی شده‌بود.

2. یاقوت سرخ: نشانه‌ی شادی- ارواح اهریمنی را دور کرده و پادزهر سم مار است. - در دریاچه‌ی اشک و نزد یک موجود دریایی دهشتناک مخفی شده‌بود.

3. اوپال: نشانه‌ی امید- بخشی از آینده را نشان می‌دهد.- در شهر موش‌ها و نزد یک اژدهای مارمانند مخفی شده‌بود.

4: سنگ لاجورد: سنگی بهشتی- طلسمی قدرتمند است.- در شن‌های روان و نزد یک هیولای عقرب‌شکل مخفی شده‌بود.

5: زمرد: نشانه‌ی شرافت- وجود اهریمن را با کدرشدن خود، نشان می‌دهد.- در کوهستان وحشت و نزد یک قورباغه‌ی عظیم‌الجثه مخفی شده‌بود.

6: لعل بنفش: نشانه‌ی حقیقت- مُسَکِن و آرامش‌بخش است.- در هزارتوی هیولا و نزد یک هیولای حلزون‌شبه مخفی شده‌بود.

7: الماس: نشانه‌ی بی‌گناهی، پاکی و قدرت- اگر شرافتمندانه و با قلبی پاک به دست آوردشود، شهامت و قدرت می‌دهد، در مقابل طاعون از شخص محافظت و به آرمان عشق واقعی کمک می‌کند. اگر با خیانت، حسادت، دورویی، طمع و خشونت به دست آورده‌شود، بداقبالی آورده و بدشگون هست.- در دره‌ی گمشدگان و نزد یک انسان محافظ مخفی شده‌بود.

من همه‌ش رو به نحوی دوست دارم؛ ولی از نمایانگری‌های زمرد و از قدرت لعل بنفش بیشتر از همه خوشم اومد.

قبلاً هم گفتم، این مجموعه برای سنین پایین، قشنگ و هیجان‌انگیز و جذاب هستش. قطعاً اگه یه انسان 21ساله بخواد اینو بخونه، ازش خوشش نمیاد! معماها هم چندان بد نبودن...! من بیشتر از همه، معماها رو دوست داشتم. اما قبول دارم که اسامی، جالب و زیبا نبودن؛ مثلاً همین لیف یا دل یا آق‌بابا...!

الماس به خاطر قدرت

در مورد پست مفیدت هم ممنون

رده سنی رو هم درست گفتی

معماها هم به قول یکی از دوستان خودشو به ... داده بود تا طرحشون کنه این امیلی رودا

اسامی هم در زبان فارسی مسخره به نظر میان نه در زبان اصلی و فکر کنم آق بابا هم برگردون یه کلمه دیگه به فارسی باشه

خب گندالف جان برای من جالبه که چرا در این داستان که برای سنین پائین نوشته شد نیروی شر به طور کامل نابود نمیشه وهمیشه تعارضی متعادل بین نیروی خیر وشر وجود دراه و هیچکدوم به طور کامل پیروز نمیشن

من واقعا نمیدونم چرا سنین پایین رو نوجوون حساب می کنن این نویسنده ها. مثلا یه مرگی که بدست محفلی ها با آواداکداورا باشه وجود نداره. یا نیروی شر همیشه نابود میشه. این یکی از نقاط قوت داستانه.

بابا تو رو خدا نوجوون ها رو کوچولو موچولو فرض نکنین. مثلا من میشینم نجات سرباز رایان می بینم دل و ردوه یارو میپاشه بیرون بابام چشماشو می گیره، مادرم روشو برمیگردونه و داداش بزرگم که 25 سالشه حالت تهوع می گیره!

حرفتون بسیار زشته با توهین به نویسنده های دیگه فقط چهره ی طرفداران آقای تالکینو خراب میکنین من تازه کتاب های ارباب حلقه هارا با کلی شو ق و ذوق تموم کردم و این جا عضو شدم فکر نمی کردم طرفدارای نویسنده فرهیخته ای مثل آقای تالکین این جوری باشن

قطار و شنیده بودیم (در الهام شدن یک داستان هیچ ایرادی نمیبینم ایده ی تقلید از آقای تالکین بهش الهام نشده شخصیت هری پاتر بهش الهام شده )

در مورد گاو تا چند دقیقه پیش هیچ در موردش نشنیده بودم!

محض اطلاع

www.dementor.ir این طرفداری ایرانی

www.snitchseeker.com اینم یه سایت خارجی

مگه هر کی کتاب های آقای تالکینو خونده باید همه ی کتاب های دیگه در نظرش مزخرف و تفلید کارانه بیان ؟

مگه هر کی طرفدار کتاب های آقای تالکینه باید از همه ی کتاب های دیگه متنفر باشه ؟

فرض کنید حرفایی رو که شما در مورد خانم رولینگ گفتین راست یا دروغ یکی در مورد آقای تالکین بگه (دیدم جایی از این حرفا میزنن که میگم )اونوقت چه حالی میشن ؟

.

.

.

.

.

.و اما بحث اصلی من می خواستم کتاب های دلتور را بخرم پس یعنی فقط یه جلذشو بخرم به صورت اتوماتیک وار پشیمون میشم؟

من واقعا هیچی ندارم که بگم...

تمام حرفای منو شما نوشتید

در مورد خرید کتاب، بستگی داره سنتون چقدر باشه. زیر 13-14 به احتمال زیاد براش زیاد جذاب به نظر نمیاد که باز اونم به شخصیت و علایق خودتون بستگی داره.

در مورد اتوماتیک بودن، نظر بقیه دوستان اینه که وقتی کتاب رو باز می کنه به صورت خودکار یه تلقین ذهنی میاد تو مغز که:"دیگه این کتابو نخون... بقیه جلدارو نخر... این نویسنهده خیلی خره..."

و از این جور چیزا

ویرایش شده در توسط Admiral

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
torambar

یه بار در مورد رولینگ میخوندم

میدونید چطوری ایده ی هری پاتر به ذهنش اومده؟

سوار قطار بود و وسط راه قطار خراب میشه و می ایسته رولینگ که داشته به بیرون نگاه میکرده یه گله گاو میبینه که داشتند می چریدند بعد همون طوری که به گاو ها نگاه میکرده به ذهنش میرسه که داستانی در مورد جادوگری بنویسه!

یعنی هری پاتر از یه گله گاو گرفته شده!!!!! smile.png)

قطار و شنیده بودیم (در الهام شدن یک داستان هیچ ایرادی نمیبینم ایده ی تقلید از آقای تالکین بهش الهام نشده شخصیت هری پاتر بهش الهام شده )

در مورد گاو تا چند دقیقه پیش هیچ در موردش نشنیده بودم!

اینو دقیقا کجا خوندی دوست عزیز؟ اونوقت باورش کردی؟

رولینگ در ایستگاه کینگز کراس (بله، واقعیه، تو لندن هست. یکی از ویژگی هایی که اثر رولینگ داره اینه که دو دنیا رو به هم پیوند زده. دو دنیای مجزا در یک کره خاکی) منتظر قطار بوده که قطار تاخیر پیدا می کنه. توی ایستگاه می خواسته وقت گذرونی کنه که یه ایده به ذهنش میرسه. همون دنیای پیوند خورده با دنیای معمولی در آنسوی دیوارهای کینگزکراس.

نه، جدّا کجای هری پاتر به گله گاو ربط داره؟ هرچی که می خونی که درست نیست دوست خوب من! :-)

من این چیزی که گفتم رو از کتابی به اسم "جادوگری در پس چهره هری پاتر" نقل کردم که در مورد خانم رولینگ هست. البته وقتی این پست رو نوشتم مدت زیادی از خوندن این کتاب می گذشت و احتمالا خودم یه مقدار شیطنت کردم و تغییرش دادم. به هر حال این پست من مال سه سال پیش هست و اگه کسی از طرفدار های خانم رولینگ بهش برخورده، من ازش معذرت میخوام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Admiral

مرسی از شما،

جناب تورامبار فقط یه چیزی: احتمالا جای یه مقدار شیطنت نباید یه عالمه شیطنت میذاشتین؟

تاریخ پستتون رو هم میدونم، اما من شیوه کارم اینه که یه تاپیک انتخاب می کنم، میخونم، امتیاز میدم و جواب مینویسم

این جادوگری در پس چهره هری پاتر همون فایل pdf نیست که اینطور شروع میشه: "اقرار می کنم که عاشق مطالعه ام..."؟

فقط یه چیز دیگه: نمی دونم چرا ادامه همه تاپیکهایی که من خوندم به هری پاتر رسیده؟

بحث اصلی در جست و جوی دلتوراست!

هرجا که میرسیم باید از این رولینگ بیچاره به جرم دزدی در مقابل سیل متنفران دفاع کنیم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
torambar

این کتاب بیوگرافی رولینگ بود و تا جایی که یادم میاد بیشتر به زندگی شخصی اش قبل از نوشتن هری پاتر و نوشتن داستان و ماجراهای چاپ اش اشاره داشت. خانم ویدا اسلامیه هم ترجمه اش کرده بود از همون انتشاراتی که بقیه ترجمه های هری پاتر رو منتشر میکرد (اسمش رو یادم نیست) من پی دی افش رو ندیدم، اونی که من خوندم کتاب "کاغذی" بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

دوستان فقط این نکته رو یادآور بشم که این تاپیک مخصوص کتاب «درجستجوی سرزمین دلتورا» هست و نه «هری پاتر»

درسته دوستان در پست های قدیمی و جدید اشاراتی به رولینگ هم کردن، اما معمولا در قابل یک پست مرتبط به تاپیک بوده که کمی هم برای مقایسه از هری پاتر استفاده شده و قضیه دقیقا بحث سر هری پاتر نبوده؛ اما به صورت جداگانه بخواد در مورد هری پاتر بحث بشه ارتباطی به این تاپیک نداره و انحراف از موضوع تاپیک هست

برای بحث های این چنینی تاپیک های مشابه وجود داره که میتونید اونجا درش به گفتگو بپردازید. دوستانی هم که بعدا میان سر میزنن گیج نمیشن چرا این اسمش دلتوراست اما داره در مورد هری پاتر حرف میزنه... :))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elentári

فکر میکنم در حق این کتاب داره بی انصافی میشه! هرکتابی برای گروه خاصی نوشته میشه و مخاطبانش بچه های 10-13 ساله هستن حتی شاید کمتر، بستگی به شخص داره. من این کتابو پنجم ابتدایی خوندم اون موقع خوشم اومد ولی اگه الان همچین چیزی دستم بدن از چند خط اول جلوتر نمیرم!

توجه کنین: افراد 10 ساله. قدرت تفکر صوری در این سن بسیار پایینه و مخاطب در این سن و سال به کتاب های ساده تری علاقه نشون میده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Admiral

درسته، برای سنین 10 تا 13. اما تقلب فجیع اون از روی تالکین رو چی می گید؟ بازنویسی ساده آثار تالکین به زبان کودکان؟

من هم خودم این کتابو چهارم ابتدایی خوندم. من هم اون موقع خوشم اومد، ولی اونموقع هم چیزی راجع به تقلب و اینجور چیزا نمی دونستم (به جز اوراق امتحانی!).

البته 10 ساله ها رو زیاد سطح پایین فرض نکنین ها! اینا قیافه شون نشون نمی ده 100 تا ادم بالغ رو سر کار میذارن!

اینم در نظر بگیریم که در همون سن هم یک کمی برای من کلیشه ای بود و واقعا تهش رو درست حدس زدم. همونطور که قبلا اشاره کردم معماهاش چیز جالب توجهی بود و حتی باهاشون بچه های مدرسه رو با مترو می فرستادم سر کار

داستان های نوآورانه توی همون سن هم کم نبود که برای نوجوان هستش مثل آثار جان کریستوفر و دارن شان که برام جذاب بودن-هستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گوش دراز

دلتورا:

شهر گمشده ای است که سه توجوان به دنبال ان میگردند موجودات ان سرزمین:

اژدها ، دورف ها و انسان ها هستند ولی به موجوداتی که در جنگل های ان سرزمین زندگی میکنند اشاره ای نشده

این سرزمین خلق شده توسط امیلی رودا در سری رمان های در جست و جوی دلتورا میباشد.

این سرزمین تحت حمله ی ارباب اهریمنی قرار گرفته و این سه نوجوان قصد دارند جواهرات روی کمربند دلتورا را تکمیل کنندذ و اجازه ندهند که خادمان ارباب اهریمنی

دروازه را باز کرده و اهریمن شکل فیزیکی به خود بگیرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
blackhole

دلتورا:

شهر گمشده ای است که سه توجوان به دنبال ان میگردند موجودات ان سرزمین:

اژدها ، دورف ها و انسان ها هستند ولی به موجوداتی که در جنگل های ان سرزمین زندگی میکنند اشاره ای نشده

این سرزمین خلق شده توسط امیلی رودا در سری رمان های در جست و جوی دلتورا میباشد.

این سرزمین تحت حمله ی ارباب اهریمنی قرار گرفته و این سه نوجوان قصد دارند جواهرات روی کمربند دلتورا را تکمیل کنندذ و اجازه ندهند که خادمان ارباب اهریمنی

دروازه را باز کرده و اهریمن شکل فیزیکی به خود بگیرد.

به نظر سرزمین جالبی میاد کتابش به فارسی ترجمه شده اگه ترجمه شده اسم انتشارات و مترجم کتاب رو هم بگید ممنون میشم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گوش دراز

به نظر سرزمین جالبی میاد کتابش به فارسی ترجمه شده اگه ترجمه شده اسم انتشارات و مترجم کتاب رو هم بگید ممنون میشم.

بله : نوشته: اميلي رودا ناشر: قدياني ترجمه: محبوبه نجف خاني شابک: 9789645365866 تعداد صفحات: 1136 كد كتاب در بخوان: 1116300 اطلاعات چاپ: رقعي/شوميز - 1390 قیمت پشت جلد: 280000 ريال

در ضمن این نویسنده یک هشت جلدی دیگر هم دارد که با توجه به همین سرزمین نوشته شده اند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

بله : نوشته: اميلي رودا ناشر: قدياني ترجمه: محبوبه نجف خاني شابک: 9789645365866 تعداد صفحات: 1136 كد كتاب در بخوان: 1116300 اطلاعات چاپ: رقعي/شوميز - 1390 قیمت پشت جلد: 280000 ريال

در ضمن این نویسنده یک هشت جلدی دیگر هم دارد که با توجه به همین سرزمین نوشته شده اند

عاقا اگه نخوندی اشتاباهات غلط نده

ینی چی دلتورا سرزمینیه که سه نوجوان دنبالشن؟ دو تا نوجوون و یه بزرگ سال، اونا هم دنبال جواهرات کمربند دلتورا هستن. خواهشا اطالعات ندارین، اطلاعات اشتباه هم ندین!

خودم می نویسم درباره اش فردا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...