Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در ژانویه 6, 2011 یکم بیشتر توضیح میدی در مورد این دنیا؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین رود 52 ارسال شده در ژانویه 6, 2011 دوروز قبل از کنکور اینقد ریلکس بودی که اینووووو ! طراحی کردی ؟ ایول بابا :D 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ت.ت 1,592 ارسال شده در ژانویه 7, 2011 اهم... اول اينكه چوخ تشكر ادريم شاهد جان! دوم اينكه امروز از سر بيكاري و فرار از مسئله ي پيش پا افتاده اي به نام امتحان، شروع كردم به خط خطي كردن و پس از آن فوتوشاپ مالي كردن ايشان و حاصلش شد ايني كه اين زير مشاهده مي فرماييد... قرار بود اولمو، خداوندگار آب ها بشه... حالا اينكه چقدر شبيه شده و چرا اينقدر اخمو ئه، من بي تقصيرم! اميد وارم مورد پسند واقع گردد... ارادتمند... ت.ت 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
pirooz 307 ارسال شده در ژانویه 8, 2011 عکسش بالا نمیاد .ولی همین عکس کوچیکش میخوره قشنگ باشه . 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در ژانویه 8, 2011 اولا که خیلی قشنگه فقط اولوموری کم داره! در مورد عکسها: با عنایت اله سار عزیز چند ماهی هست که امکان چسبوندن عکس در آردا فراهم شده اگه میخوای عکسی قرار بدی دکمه پاسخ در زیر هر تاپیک رو بزن در بخش پایین کادر متن در تب "اضافه کردن فایل پیوست" فایلتون رو در سایت آردا آپلود کنید و بعدش با دکمه "place inline" هر جای متن که خواستید قرار بدین. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
pirooz 307 ارسال شده در ژانویه 8, 2011 کارت عالیه .قبلا مت پینتینگ کار میکردی ؟ با موس کشیدی ؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الوه 8,414 ارسال شده در ژانویه 10, 2011 دوباره برادر ت.ت. حماسه آفرید :D خوشم اومد خوشم میاد باید خوشم بیاد اصلا :D 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
وابلامور 117 ارسال شده در ژانویه 13, 2011 اثر ام خوب من يك اثر داستاني فراتر از دنياي تالكين دارم 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فنگورن 3,679 ارسال شده در ژانویه 13, 2011 اثر ام خوب من يك اثر داستاني فراتر از دنياي تالكين دارم کلمه فراتر به دارای ایهام است : :D 1 برتر و عظیمتر و بهتر 2 چیزی سوای دنیای تالکین منظورت کدومشه ؟ چون بازتاب های بینهایت متفاوتی رو در بر داره . 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
وابلامور 117 ارسال شده در ژانویه 15, 2011 اولا این کلمه ایهام نداره چون معنی اول به کلی رد میشه ازیرا که اثر به داستانی اتلاق میشه که از خود نویسنده است نه شرح و تفضیلی بر داستان بک نویسنده دیگه دوما اثر من به این دلیل فراتره که در آن میشه همه چیزو فهمید و از ابهام خبری نیست اما در مورد اثرم در قسمت <زیگ ها> توضیح داده ام آرون 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فنگورن 3,679 ارسال شده در فوریه 7, 2011 اولا این کلمه ایهام نداره چون معنی اول به کلی رد میشه ازیرا که اثر به داستانی اتلاق میشه که از خود نویسنده است نه شرح و تفضیلی بر داستان بک نویسنده دیگه منظورت از این قسمت رو اصلا نفهمیدم ! منظورت اینه که داستانت واسه خودت نیست ؟ و داری شرحی بر داستان کس دیگه مینویسی ؟ دوما اثر من به این دلیل فراتره که در آن میشه همه چیزو فهمید و از ابهام خبری نیست اما در مورد اثرم در قسمت <زیگ ها> توضیح داده ام آرون فکر کنم منظور این جملت رو فهمیدم ، ببین درست حرفتو گرفتم ؟ منظورت اینه که (( داستان تالکین تماما دچار ابهامه و این موجب نقص اونه و از این رو چون داستان تو ، که هنوز بجز 2 پاراگراف ازش چیزی نخوندیم از حماسه هزاران صفحه ای تالکین روشنتره ؟ )) اگه منظورت اینه که فقط میتونم این رو بگم که قضاوتت صحیح نیست ! وقتی من کتاب های کافکا ، نیچه و ... درک نمیکنم و برام آشکار نیست که نمیتونم به همین راحتی نتیجه بگیرم که این کتاب ها پر از ابهام اند پس ناکامل و ناقص اند ؟ :ymapplause: 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
وابلامور 117 ارسال شده در فوریه 9, 2011 خوب...من يك اثر خلق كردم كه فقط مربوط به خودمه و شرحي بر هيچ داستان نيست اون قسمت فقط مربوط به اشكال ادبي آرون بود كه معني ايهام رو به درستي نفهميده بگذريم در قسمت بعد من اثر تالكين رو كلا پر ابهام نناميدم بلكه در قسمت هايي ابهام وجود داره كه چون نويسنده مرده و اونها رو بعد از نويسنده نوشتن اين ابهامات بي پاسخ مونده اثر من طبق روال تاريخ دنبال ميشه و به مانند يك تمدن گوياي همه چيز هست و هر معلولي علتي داره نه اينكه مثل تابلكين اصلا نفهمي چرا بايد مثلا خدايان الفها رو تو سرزمين ميانه بوجود بيارن بعد اونارو به آمان دعوت كنند خوب چرا از اول اونا رو تو آمان به وجود نيارن اصلا چرا الفها برن آمان چرا انسانها و دورف ها نرن در داستان من امكان شورش و به وجود آمدن كشوريز مستقل هست ولي در داستان نالكين فقط دو امپراتوري بزرگ بوده كه اتفاقا هيچگاه توشون كشور جديدي به وجود نيامده كه با اونا سر ستيز داشته باشه و تا آخر دوام بياره اين يه اتفاق تاريخيه كه هميشه رخ ميداده امه يه سوال ديگه آقاي آرون ناميرايي به چي اتلاق ميشه ؟ به كسي ناميرا ميگن كه هيچگاه نميره و از بين نره چنانكه قرار بود يه ناميرايي با يه ضربه شمشير بميره كه آدما دنبال آب حيات نميرفتن در ضمن هيچ فكر كرديد كه چرا بايد عده اي الف هر چند كم در اثر طاعون بميرن پس چه فرقي بين الفها و بقيه است اونا هم ميميرن مثل خيلياي ديگه يه ابهام ديگه شخص شخيص تام بامباديله كه چون نويسنده مرده هنوز نتونستن بفهمن اين چه موجوديه در صورتي كه من در داستام كه مطمئنم تعداد ورقه هاي اون از داستانهاي تالكين خيلي بيشتره قبل از همه چيز ابهامات رو پاسخ ميدم چرا كه ميدونم ابهاماته كه ذهن خواننده نكته سنج رو درگير ميكنه ودر آخر من عرض ميكنم كه به داستانهاي تالكين علاقه زيادي دارم و مبناي كار خودمو اين داستانها قرار دادم ولي متعصبانه به اون نگاه نميكنم بلكه با ديده تحسين و كمي تامل براي خودم و نسل آينده ايراني و اسلامي از شما آرون جان كه با حرفام سرتو به درد آوردم عذر خواهي ميكنم 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در فوریه 9, 2011 یه چن تا نکته: ض:اینکه الف ها رو والار بوجود نیاوردن و هیچ دخالتی در جایی که قرار بود باشن نداشتن.خودشون هم دنبال الف ها گشتن تا پیداشون کردن.به آمان رفتن الف ها هم دلیلی داره که تو حدیث اول سیلماریلیون اومده 2:در داستان های تالکین کدوم دو امپراتوری بودن که همواره دووم داشتن و هیچ کشور دیگه ای وجود نداشته؟حرف بی سند میزنی برادر من. 3.نامیرایی رو با روئین تنی اشتباه گرفتی شما.کسی که نامیراست از هزار طبقه آپارتمان که سقوط کنه،میمیره .اون روئین تنه که در مقابل هر گزندی بدنش دووم میاره.روخ الف ها واسه همینه که بعد مرگ به ماندوس میره و این نشون میده که هیچگاه روحشون نمیمیره.اتفاقا این ضغف داشتان نیست که قدرتشه. 4.تام بام بادیل از قصد ابهام داره.خود تالکین هم ازش به عنوان راز بزرگ داستان هاش نام برده.این نشون دهنده ضعفه؟ 5.شما مطمئنی که تعدا اوراق داستانت بیشتر از داستان های تالکینه؟علاوه بر اون،این قضیه نشان دهنده سترگ بودن کار شماست؟فرضا شاهنامه که کمتر از کتابای تری گودکایند یا هفت گانه پاتر،صفحه داره،عمیق تر و دقیق تر نیست؟ 6.یه دوره ای من دست به قلم بودم و مینوشتم.البته نه مثل شما.همیشه داستانهای کوتاه.یه دوستی یه حرف خوبی اون موقع به من زد:نباید نویسنده همیشه با داستاناش حرکت کنه.در واقع منظورش این بود که شما لزومی به این نداری که خواننده ات رو شیر فهم کنی.بعضی نکات رو اگه بزاری خواننده بفهمه به شعور خودت و اون احترام گذاشتی. همین دیگه. ببخشید طولانی شد 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در فوریه 9, 2011 در ادامه صحبتهای تولکاس باید چندتا نکته دیگه رو هم اشاره کنم: 1- کدوم الف بر اثر طاعون مرد؟ الفها بر اثر بیماری جسمی نمیمیرن. تنها با زخم شمشیر یا بر اثر شدت اندوه میمیرن. 2- الفها هرکدوم تو سرزمین میانه برای خودشون قلمرو داشتن بعدش هم انسانها در قسمتهای مختلف قلمرو تشکیل دادن، آرنور نابود شد، گوندولین با خاک یکسان شد، نومه نور رفت زیر آب. چیزی از بلریاند باقی نموند. اومبار چندین دفعه شورش کرد و از گوندور مستقل شد و باز زیر سلطه گوندور رفت. این دوتا حکومت همیشه پابرجا که میگی کجاست؟ 3- کجای کتابهای تالکین معلول بی علت میبینی؟ در دنیای تاکلین هر معلولی علتی داره و این یکی از نقاط قوتشه. 4- این که تام بامبادیل مرموزه به خاطر این نیست که تالکین مرده. بارها در زمان حیات تالکین ازش درباره تام پرسیدن اما اون نخواست توضیحی بده و در حد راز باقی گذاشت. با نکته آخری که تولکاس اشاره کرد کاملا موافقم. باید یه چیزی بذاری تا خواننده باهاش درگیر بشه. 5- اولا که عمیق بودن داستان کیلویی نیست که بگیم هرچی تعداد صفحاتش بیشتر باشه عمیقتره. اگه تالکین میخواست سیلماریلیون رو مثل هری پاتر توضیح بده راحت 20 جلد ازش در میاورد. کل نبرد رو توی یه صفحه خلاصه کرده شده این. ثانیا مطمئنی چیزایی که نوشتی از دوره 12 جلدی تاریخ سرزمین میانه بیشتره؟! 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
pirooz 307 ارسال شده در فوریه 10, 2011 این که تام بامبادیل مرموزه به خاطر این نیست که تالکین مرده. بارها در زمان حیات تالکین ازش درباره تام پرسیدن اما اون نخواست توضیحی بده و در حد راز باقی گذاشت. به احتمال 90% تو سخناش شخصیت تام رو گفته .فقط مستقیم نه ! کسی میتونه سخنرانی ها یا نوشته های تالکین در مورد تام رو بده به من ؟خودم نمیدونم از کجا تهیه کنم . ممنون . 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
وابلامور 117 ارسال شده در فوریه 10, 2011 بسيار بسيار عذر ميخوام كه به دليل عدم آگاهيم نسبت به اثر تالكين شبهه ايجاد كردم نميخوام در مقام جدل قرار بگيرم چون جواباتون به اندازه كافي منطقي بود از پيشنهاد و انتقادتون هم بسيار سپاسگذارم كه من حقير رو راهنمايي كردين سعي ميكنم كيلويي به خودم نمره ندم و خواننده داستانمو درگير مسائل كنم از وجود دوستاني حتي اينترنتي كه مرا از اشتباهاتم آگاه ميكنند لذت ميبرم اينبار سعي ميكنم با دقت بيشتر داستان بنويسم واز پيشنهادات و انتقادات شما حول محور داستانم استقبال ميكنم شايد شما هم بتونيد نقشي رو تو داستان من ايفا كنيد :ymapplause: 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در فوریه 10, 2011 از این برخورد منطقیت ممنونم. ما هم قصدمون جدل نبود. پیروز جان کتاب نامه های تالکین رو میتونی از آرشیو سایت دانلود کنی. الان دقیق یادم نیست توی کدوم نامه بود بعدا پیدا میکنم میگم. توش نوشته که هر داستانی یه رازی توش هست و تام هم راز داستان منه. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در فوریه 11, 2011 در نامه شماره 144 مورخ 25 آوریل 1954 تالکین مینویسه: "حتی در دوران اسطوره ها هم باید رازهایی باشد، همانطور که همیشه هست. تام بامبادیل یکی از آنهاست(از روی عمد)" متن اصلیش هم اینه: 'And even in a mythical Age there must be some enigmas, as there always are. Tom Bombadil is one (intentionally).' The Letters of J.R.R. Tolkien, No 144, dated 1954 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
torambar 1,523 ارسال شده در فوریه 11, 2011 دوست عزیز وابلامور ، خوشحالم که متوجه شدید راستش من هنوزم در مورد داستانتون خیلی نفهمیدم ، گفتید در مورد زیگ ها هست . یعنی کتاب شما یک کتاب تاریخی هست یا داستانی در مورد تاریخشون نوشتید ؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
وابلامور 117 ارسال شده در فوریه 12, 2011 سلام تورامبار گرانقدر داستان زيگ ها يك رمان تخيليه كه من به سبك تالكين نوشتمش در مورد اون ميتوني تو قسمت زيگ ها بيشتر بدوني در ضمن نظر يادت نره بدرود 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aslan 2,643 ارسال شده در فوریه 12, 2011 سلام من تو اين ايت تازه عضو شدم و به همه شما سلام عرض مي كنم قبل از هر چي مي خواستم در مورد اسم كاربري بگم كه Aslan از روي سري داستان هاي نارنيا گرفتم چون هر اسمي كه از ارباب حلقه ها يا دنياي تالكين زدم سيستم گفت اين اسم كاربري قبلا وجود داشته در اين رابطه كه اگر آثاري داريد مي تونيد اين جا بنويسيد يا بگيد يا هرچي مي خواستم بگم من يه داستان دارم كه خودم گفتم كه در مورد پسري كه از نسل خاندان شاهي گاندولين است كه طي اتفاقاتي زير نظر گلورفيندل بزرگ مي شه و در آخرين جنگ گاندولين كه همان سقوط گاندولين است مي فهمه كه پادشاه گاندولينه اما در طي مبارزه با كشتن دو باروگ نا گهان باروگي كه بعد ها لقب بلاي جان دورف ها يا همان موجوت خازادوم كه همان باروگ بود كشته مي شه ام به دست لرد مانوه دوباره زنده مي شه و در والينور همراه با والا ها و مايار ها زندگي مي كنه تا دتوري مسبقيم از لرد مانوه در رابطه با ..... L-) نمي دونم از اين داستان خوشتون بياد يا نه ولي اگر خوشتون اومد مي تونين به اين ايميل يه پاسخ ارسال كنين راستي تو اين داستان من ذره اي ا زندگي واقعي تام بامباديل رو اشكار كردم [email protected] راستي چه جوري روي اسم كاربري تون عكس مي ذارين :ymapplause: 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
torambar 1,523 ارسال شده در فوریه 12, 2011 سلام من تو اين ايت تازه عضو شدم و به همه شما سلام عرض مي كنم قبل از هر چي مي خواستم در مورد اسم كاربري بگم كه Aslan از روي سري داستان هاي نارنيا گرفتم چون هر اسمي كه از ارباب حلقه ها يا دنياي تالكين زدم سيستم گفت اين اسم كاربري قبلا وجود داشته در اين رابطه كه اگر آثاري داريد مي تونيد اين جا بنويسيد يا بگيد يا هرچي مي خواستم بگم من يه داستان دارم كه خودم گفتم كه در مورد پسري كه از نسل خاندان شاهي گاندولين است كه طي اتفاقاتي زير نظر گلورفيندل بزرگ مي شه و در آخرين جنگ گاندولين كه همان سقوط گاندولين است مي فهمه كه پادشاه گاندولينه اما در طي مبارزه با كشتن دو باروگ نا گهان باروگي كه بعد ها لقب بلاي جان دورف ها يا همان موجوت خازادوم كه همان باروگ بود كشته مي شه ام به دست لرد مانوه دوباره زنده مي شه و در والينور همراه با والا ها و مايار ها زندگي مي كنه تا دتوري مسبقيم از لرد مانوه در رابطه با ..... L-) نمي دونم از اين داستان خوشتون بياد يا نه ولي اگر خوشتون اومد مي تونين به اين ايميل يه پاسخ ارسال كنين راستي تو اين داستان من ذره اي ا زندگي واقعي تام بامباديل رو اشكار كردم [email protected] راستي چه جوري روي اسم كاربري تون عكس مي ذارين :ymapplause: سلام دوست عزیز به آردا خوش اومدی :D برای معرفی کاربران تازه وارد تاپیک داریم ، خوشحال میشم اگه اونجا خودتون رو معرفی کنید در مورد داستان جالبتون هم خیلی مشتاقم که بیشتر بدونم . اگه لطف کنید و داستانتون رو تو فروم قرار بدید حتما" مطالعه میکنم در مورد سوالتون در مورد انتخاب آواتار هم از قسمت کنترل پنل کاربری استفاده کنید ! 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aslan 2,643 ارسال شده در فوریه 12, 2011 torambar عزيز من هم سلام مي كنم و از اينكه از داستان خوشت او مده خيلي خوشحالم مطمعن باش تا دو روز ديگه داستان تو سايت فقط داستان رو بايد اين قسمت بنويسم 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
وابلامور 117 ارسال شده در فوریه 12, 2011 سلام بر یک داستان نویس من هم داستان مینویسم و خوشحال میشم داستانتو بخونم و در موردش نظر بدم . راستی تو تا به حال چند کتاب از نارنیا رو خوندی؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها 1,647 ارسال شده در فوریه 12, 2011 خوب دوستان حتما متن داستان هاشون رو توی سایت قرار بدند تا بخونیم ونظر بدیم. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست