رفتن به مطلب
teoden

باور نکردنی هايی که ما ديديم!

Recommended Posts

teoden

خودم از اين که اين مبحث ايجاد کردم خيلی هيجان زدم اول از همه هم خودم شروع ميکنم:مادرم بچه که بودن توی يه خونه ي قديمی زندگی ميکردن که جاهای عجيب زياد داشته از جمله يه دالان سنگی که با شيب نسبتا زيادی به زير زمين ميرفته يه بار چند نفر از آشناهاشون تصميم ميگيرن تا اخر دالان برن اونا يه کاموا رو دور کمرشون ميبندن و با يه فانوس به داخل تونل(دالان) ميرن. اونقد پيش ميرن که کسايي که بيرون دالان توی زير زمين خونه بودن ديگه نور فانوسو نميديدن .

اونا اونقدر پيش ميرن تا تمام نخ کموا تمام ميشه و بهشون احساس خفگی دست ميده .

پس از ترس اين که گم يا خفه نشن به سرعت بر ميگردن و از خير کشف اخر دالان ميگذرن به نظر شما ممکنه اون دالان ساخته ی دست دورفها ی ايرانی بوده باشه؟؟؟؟؟

توضيح ديگه هم اينکه اين خونه به دست شاه خراب شد و جاش خيابون ساختن.بدجنسا!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

ازتون خواهش ميکنم تا از راست بودن چيزی يقين پيدا نکرديد ، اونو اينجا نگيد.!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار

منتقل شد به اینجا ! دوستان بحث رو اینجا ادامه بدید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بورومیر

هر چیزی که تونل باشه که حتماً توش دورفها نیستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

موضوع جالبیه! اما اینکه گفتی تا مطمئن نشدیم نگیم، این که نمیشه خب چیزهای عجیب رو میگیم بعد راجع بهش بحث میکنم.

راجع به اون دالان که من فکر نمیکنم کار دورف ها باشه تازه پیدا کردن ته دالان هم فکر نمیکنم کار غیر ممکنی بوده.

اما من شنیدم بعضی کارگران معدن که در اعماق زمین حفاری میکنند برخی اوقات صدای راه رفتن و حرف زدن دورف ها رو میشنوند حتی بعضی ادعا میکنند سایه ی اونها هم در حال رفت و آمد دیدند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

رايت ساحر جان آخه خيليا سعی کرده بودن ته دالان رو ببينن ولی نتونسته بودن آخه به جايی ميرسيدن که هوای کافی نبوده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

اگه آخر دالان هوا نبوده که حق با توئه به راحتی نمیشده به تهش رسید اما باز هم به نظر من اون دالان دورفها نبوده.

راستی توجه کردی تاریخ ارسالهای ما چقدر اشتباهه! (مثلا مال خودم 13 شهریوره!)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

اين که گفتم تا مطمئن نشديد نيگيد منظورم اين بود که از خودتون داستان سرايی نکنيد!!!!!!!!!!

هر کی هر چی ديده بگه. عجيبه من فکر ميکردم اين مبحث رو بقيه هم مثل من دوست دارن و ادامه ميدن ،يعنی هيچ کس چيز عجيبی نديده که جوابی براش نداشته باشه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

توی شهداد کرمان موميايی يه آدم؟! کوتوله رو متلعق به 1000 سال پيش پيدا کردن. حالا بگيد آدم بوده ؟يا ...

طبق اسناد تاريخی زير قبر اولين امپراتور کين يه دنيايه جادويي قرار داره .ولی تا حالا هيچ کس جرات نکرده اونجا حفاری کنه ميدنيد چرا؟ به 2 علت:1)برای اينکه روح امپراتور ناراحت نشه 2)برای اينکه اون پايين يه موجود سياه هست که ممکنه با حفّاری بيدار بشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Captain Of The White Tower

من در کرمان زندگی می کنم.و اون مومیایی را از نزدیک دیدم.شباهت بسیار زیادی با دورف ها داشت و جایی که اونو از داخلش اوردن بیرون شبیه کانال دورفی بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

جالبه ولی باستان شناسا ديروز گفتن که اصلاً اين موميا يی مال هزار سال پيش نبوده بلکه نوزاد نارس بوده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Captain Of The White Tower

این برای اینکه روی این مسعله سر پوش گذاشته بشه و مردم وحشت نکند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

روزنامه جام جم از پيدا شدن اسکلت يک انسان کوتاه قد(متعلق به 18000 سال قبل) در جنوب شرقی آسيا خبر داد .

پس از تحقيقات دانشمندان بر رويه اين اسکلت ثابت شد که اين اسکلت متعلق به انسان کوتوله نبوده بلکه گونه جاديدی از انسان است .

در کنار اين اسکلت ابزاری يافت شده که نشان ميدهد اين گونه توانيي ساخت ابزار و شکار را نيز داشته است.

اين گونه جاديد با نام علمی هوموفلورسس ناميده شده امّا به الّت جوسيه کوچک به هابيت مشهور شده. عکس جمجمه اين هابيت را ميتوانيد در روزنامه جام جم مورخه 18 آبان مشاهده کنيد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
warmaster

در مورد چیزی که اقای teoden گفته باید بگم که این موضوع دومین کشف سال شده وشکل شبیه سازی شده ی آنها براساس اسکلت پیدا شده خیلی شبیه هابیت هاست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
teoden

مردم محلی ميگن که تا يه قرن پيش هم هابيتها رو ميديدن .که به صورت آدم کوتولهای پشمالو بودن!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیاه بینان حلقه

البته اینکه تا مطمین نشدیم نگیم که خیلی بده چون ما وقتی خودمان میبینیم باور نمیکنیم حالا باید مطمین شویم.

حالا من یه صحنه دیدم شاید زیاد هم به اینجا ربط نداشته بتشه اونم اینه که من وقتی وارد یک خانه ناشناخته میشوم گاهی اوقات احساس مس کنم که اینجارو قبلا دیدم.

باتشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امپراطور تاریکی

خواب من بحث آدم کوچولو ها رو باز می کنم...

آدم کوچولو هایی که در داستان ها یافت میشه....

شایعاتی بوده مبنا بر این که حدود چند سال پیش در شهرستان کرج در یکی از چاه ها تعدادی آدم کوچولو با جستهو هیکل بسیار کوچک اندازه یک عروسک دیده شدند...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیاه بینان حلقه

من هم این رو شنیدم..

ولی من یه چیز دیگه هم شنیدم که یک پسر بچه ای وقتی ازش سوالی درباره گم شده ات میکنی به تو مکانی رو میگه که در انجا گمشده ات را پیدا میکنی...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گوایهیر

من وقتی سال اول یا دوم دبیرستان بودم خیلی افتاده بودم تو این خط ها که بگردم اتفاقت عجیبی را که در تمام جهان اتفاق افتاده پیدا کنم

برای همین چند تا کتاب خوندم که خیلی از این چیزا توش داشت

اول از همه باید یه مطلب را بگم

و اون اینه که ما بعضی از اتفاقات و حادثه ها را خرافات و یا افسانه و داستان میدانیم ولی این اتفاق ها افتاده

مثلا ما داستان دختری راشنیده ایم که وقتی گریه میکرد از چشمانش مروارید می بارید ولی هیچ وقت این داستان را باور نمیکردیم

تا اینکه دو یا سه سال پیش در امریکا دختری دیده شد که میگفت:

در دو تا از کتاب ها داستانی نوشته شده بود از دیده شدن ادم های کوچک قدی توسط انسان ها

ولی مشخصاتی که از ان ها نوشته شده بود به هیچ کدوم از موجودات به طور کامل تعلق نمیگیره

این کوتوله ها ریش بلند با گوش های تقریبا تیز و خوش چهره توصیف شده اند

افرادی که ان ها را دیده اند گفته اند که ان ها کوتوله هایی دائما در حال رقص و پای کوبی بوده اند

و وعده ی شمشیری را که در تونل های زیر زمینی ساخته میشوند به فردی که دورش حلقه میزنند را میدهند

خدمت سیاه بینان حلقه ی عزیز هم باید بگم که اون مسئله ی گم شده ای که توسط کودک بیان میشه یکی از شاخه های علوم غریبه است و به ایینه بینی معروف است

عمل ایینه بینی به این صورت هست : فردی که توانایی کافی در علوم غریبه را دارد به عنوان واسطه از بچه ای(چون بچه ها هنوز قلبشون پاکه و دست به گناه نبرده اند) استفاده میکنه و ایینه ای را به اون بچه میدهد و میگوید که ببین گم شده کجاست و بچه هم گم شده را در ایینه می بیند و محلش را می گوید

شاید این ایینه بینی شبیهه همون کاری باشه که هفت سنگ انجام میدادند

هفت سنگی که نولدور ساخته اند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

سلام

کتاب نامه ی سن میکله را خوندید؟نویسنده اش به راحتی ادعا می کند که یک دورف را دیده و در مقدمه ی چاپ های بعدی اش می گوید که اگر کسی جرات داره بیاد بگه که که من اون رو ندیدم:)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر
سلام

کتاب نامه ی سن میکله را خوندید؟نویسنده اش به راحتی ادعا می کند که یک دورف را دیده و در مقدمه ی چاپ های بعدی اش می گوید که اگر کسی جرات داره بیاد بگه که که من اون رو ندیدم:)

راستش منم يه مايارم خوب تغيير شکل دادم ديگه! مخالفتی دارين؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
جادوگر سفید

من اون مقاله رو خوندم و عکسشم دیدم. به نظر من که حقیقت داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

خوب دوستان نژادی از انسان به اسم استرالوپیتکوس روبوستوس در هزاران سال قبل میزیسته که پشمالو وقوی هیکل وقد کوتاه بوده.شاید فسیل اون باشه.دیگه نباید افسانه ها رو واقعی کرد. ولی تو اساطیر اسکاندیناوی کوتوله های صنعتگری هستند که چکش تور رو هم همونا ساختن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

درختی که راه رفت

اینکه جنازه ی چی پیدا شده و چی پیدا نشده که مهم نیست. چرا چسبیدید به گذشته ها؟! اونها هم اکنون هم در این کائنات وجود دارن؟ حالا یا به جهان های بالایی صعود کردن یا به پایین نزول. البته نباید از موجودات اثیری (غیر ارگانیک) هم صرف نظر کرد که با نام جن و فرشته و... شناخته می شند.

برای اون دوستی هم که گفته وقتی یه جایی میره، فکر میکنه قبلا اونجا بوده بهش میگن Deja Vu که اگه این رو سرچ کنی کلی مطلب دستگیرت میشه، اما خلاصه اش اینکه این اصلا چیز عجیبی نیست و قستی از توانایی های روح بی نظیر انسانی رو نشون میده.

بعد هم اینکه من توی عمرم چیزهای عجیب زیاد دیدم. اما زیبایی های خلقت از همه قشنگ ترند و اینکه خیلی ها فکر می کنن با دیدن چیزهای عجیب و غریب یا یاد گرفتن جادو یا حتی برقراری ارتباط با جنیان زندگیشون بهتر یا پربار ترمیشه که کاملا اشتباهه!

دست آخر هم اینکه، سعی کنید مطالبی که اینجا می نویسید یک جنبه ی عرفانی و نتیجه ی اخلاقی هم داشته باشه، وگرنه اینکه تو خونه ی عمه ی من چی هست یا تو کجا چی نیست که هیچ سودی نداره. به نظرم نتیجه ی ما از این اتفاقاته که مهمه، پس امیدوارم نتیجه ای که شما از این اتفاقات عجیبی که دیدید گرفتید رو هم ضمیمه کنید.

با سپاس،

رایت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ارش

این که چیزی نیست من خودم یعنی برادرم چند سال پیش می ره شمال و با دوستاش شب رو توی جنگل می بینن . داداشم شب برای رفع حاجت بیدار می شه چند قدمی که از اونجا دور می شه چند تا پیر مرد ریشو و قد کوتاه می بینه که یکی شون کلنگ دستشه وقتی که برادم رو می بینن پا به فرار می زارن . داداشم که خیلی وهشت زده شده بوده سریع بر می گرده

شاید حرفم رو باور نکنید و لی راست می گم این عین حقیقته .

داداشم به اونا می گفت کوتوله که با تعبیر هایی که کرد من به یاد درف ها افتادم

دیگه نمی دونم شاید توی تاریکی دچار خطای دید شده باشه

الله علم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...