Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در ژانویه 3, 2009 سلام دوستان هممون میدونیم که تو این مدت که سایت مشکل داشت،کتاب فرزندان هورین به همت کریستوفر(خداوند عمرش را زیاد بگرداند!) انتشار پیدا کرد و تو مملکت خودمون هم کتاب با یه ترجمه ضعیف(اگه نخوایم بگیم فاجعه) چاپ گردید. اما تو این زمینه یه سورپرایز بزرگ در انتظاره که بهتره خود شخص سورپرایز کننده!!! بیاد اینجا و قضیه رو اعلام کنه. میخواستم هر کس که کتابو خونده بیاد و نظراتشو بگه.شباهت ها و تفاوت هاش با حدیث تورین تورامبار در سیلماریلیون و.... تولکاس 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Halbarad 559 ارسال شده در ژانویه 4, 2009 داستان فرزندان هورین، تا جایی که من می دونم، قبلا در سیلماریلیون و همین طور در «افسانه های ناتمام نومه نور و سرزمین میانه» آمده بود. اما متنی که در سیلماریلیون بود خیلی خلاصه بود و بیشتر حالت روایت تاریخی داشت. میمونه متن داستان در افسانه های ناتمام که بیشتر شبیه داستان بود و با جزئیات بیشتری همراه شده بود. اما چیزی که در کتاب فرزندان هورین (نارن ای خین هورین) می خونید هم طولانی تر از بخشی از افسانه های ناتمام که به همین نام می باشد است، و هم اندکی با آن تفاوت دارد. این از نظر متن. اما از نظر سیر داستانی، من فقط یک تفاوت رو تشخیص دادم که احتمالا این تغییر یکی از علت های اعتراض برخی طرفداران تالکین به کریستوفر بوده که معتقد بودند کریستوفر داره خودش توی نوشته های تالکین دست می بره. این تفاوت رو هم نمی گم تا موقعی که کتاب در بیاد و خودتون بخونید. سورپرایزی هم که این غول بی شاخ و دم خوش خنده زرتی اومده اینجا براش تاپیک زده، همینه که به زودی (نهایتا تا دو ماه دیگه) کتاب فرزندان هورین رو نشر روزنه منتشر خواهد کرد. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در ژانویه 4, 2009 مرسی هالباراد گرچه که من نفهمیدم هالباراد کی اومده شده رونالد روئل؟ ممنون به خاطر راهنماییت 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
آناکین 1 ارسال شده در ژانویه 4, 2009 من میخواستم کتابش رو بخرم ولی بچه ها گفتن ترجمش خوب نیست بیخیالش شدم. این کتاب جدید بیاد حتما اینو میگیرم. مترجمش کیه؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در ژانویه 4, 2009 آناکین عزیز یکی از مترجمینش رضا علیزاده است.اون یکی هم یه سورپرایزه ا دو ماه دیگه ;) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ت.ت 1,592 ارسال شده در ژانویه 4, 2009 سلام... والّا تا اونجا من خاطر دارم...حدود دو سالي(تقريباً از همون اوايل چاپ "فرزندان هورين") كه وعده هاي دوماهي داده مي شد... و بعد از دو ماه خبري از ترجمه ي "فرزندان هورين" هم نبود و سر ما همچنان بي كلاه مي موند... خدا كنه اين يكي ديگه مثل بقيه نباشه... .... و يه سوال ديگه : جهت فروش(با توچه به تيراژ پايين{طبق معمول}) در سايت اقدام خواهيد كرد؟ كه البته فكر كنم خيلي زود باشه اين سوال....ولي به هر حال اين سوال بماند تا وقتي كه قضيه ي انتشار و چاپ قطعي شود... چاكر شما... ت.ت 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در ژانویه 4, 2009 تورین جان در مورد اقدام ب فروشش تو سایت که من نمیتونم نظر بدم وخود شاه عزیز باید بیاد و بگه د مورد تیراژ پایین هم نظرت رو دقیقا نمیدونم!بالاخره کتاب داستان که گاج و قلم چی نیست که 15000 تا تیراژ داشته باشه! اما در مورد اون دو ماه مطمئن باش.کتاب الان داره مراحل فنیشو میگذرونه تا اونجا که میونم حالا انقدر به کتاب و چاپش گیر ندید. بیاید در مورد داستان صحبت کنیم 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ت.ت 1,592 ارسال شده در ژانویه 5, 2009 تولكاس جان... خوب در باره ي چيش صحبت كنيم؟...هنوز كه كتاب نيومده بيرون...و اكثرا نخوندن و يا در حد همون يك حديث توي سيل خوندن... يني منظورتون درباره ي همون حديث بحث كنيم؟... به نظرم فعلا به چاپ و غيره گير بديم بهتر باشه:دي!... .... به نظرم شما خودت بحث رو شروع كن تا بقيه ادامه بدن... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ... حالا يه نكته ي بي ربطم اضافه كنم: نا سلامتي 2 روز پيش تولد استاد تالكين بود....چرا نه خبري نه سر و صدايي...هيچي نشد؟! چاكر شما... ت.ت 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در ژانویه 5, 2009 تورین جان در موردتولد الکین من میدونستم همین نزدیکی هاست اما به علت تقارن با ماه محرم و سوگواری ابا عبد اله گفتم از شادی پرهیز بشه بهتره ;) خب بعضیا کتابو خوندن(همین هالباراد رو من میدوم) منم فقط فقط تونستم فصل یک رو بخونم(کتاب هالباراد رو تو دانشگاه سر یه کلاس پیچوندم،بدش متوجه شد و توجیهم کرد) ! به نظرم بهتره که هالباراد بیاد و بگه که مثلا کجاهای داستان با حدیث سیل متفاوته.بعد در مورد اون بحث کنیم. ...هالباراد بیا ;) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Halbarad 559 ارسال شده در ژانویه 5, 2009 تق...توق...دامب...دومب...گرومب... همه ی این صداهای گوشخراش یعنی این که من اومدم!!! گفتم که، تنها قسمتی که از نظر وقایع با سیلماریلیون تفاوت داره، بهتره کتاب در بیاد و خودتون بخونیدش. اما از نظر گستردگی، داستان خیلی با اون چیزی که توی سیلماریلیون خوندید تفاوت داره. بحث رو فعلا ادامه ندیم تا کتاب در بیاد به نظرم بهتره. احتمالا از طریق سایت هم فروش خواهیم داشت البته (این رو ییهو یادم اومد که پرسیده بودین و گفتم خوشحالتون کنم!!!) منتظر باشید!!! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
آناکین 1 ارسال شده در ژانویه 5, 2009 من در اولین ساعت های انتشار کتاب جلوی در کتاب فروشی خواهم بود !!!!! فکر کنم تا اون موقع تموم نشده ! اولین بار که داستان رو از توی سیلماریلیون خوندم یکم بفهمی نفهمی اشکم رو در آورد ;) . این داستان رو بیشتر از بقیه داستان های سیلماریلیون خوندم . اون مترجم سوپرایزش که خودتون نیستید؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aredhel 0 ارسال شده در ژانویه 5, 2009 من در اولین ساعت های انتشار کتاب جلوی در کتاب فروشی خواهم بود !!!!! فکر کنم تا اون موقع تموم نشده ! اولین بار که داستان رو از توی سیلماریلیون خوندم یکم بفهمی نفهمی اشکم رو در آورد ;) . این داستان رو بیشتر از بقیه داستان های سیلماریلیون خوندم . اون مترجم سوپرایزش که خودتون نیستید؟ اوه!خدای من!این مرجع خودتون کیه آناکین جان؟ 8-) ...اممم شک دارم حتی حدس بزنی مترجمش کیه ;) وای از آن روزی که فرزندان هورین بیایند!:دیییی 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در ژانویه 5, 2009 اوه!خدای من!این مرجع خودتون کیه آناکین جان؟ 8-) ...اممم شک دارم حتی حدس بزنی مترجمش کیه ;) وای از آن روزی که فرزندان هورین بیایند!:دیییی من قول میدم که من نباشم ;) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aredhel 0 ارسال شده در ژانویه 5, 2009 من قول میدم که من نباشم ;) تو رو که حاضرم قسم بخورم که این کاره نیستی.... 8-) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اله سار 3,968 ارسال شده در ژانویه 6, 2009 دوستان، ممنون میشم که پستهایی که بیشتر حالت گفتگوی شخصی داره رو محدود به همون یکی دو بخش اول فروم، یعنی «اخبار» و یا «تازه واردین» بکنید و اجازه بدید حال و هوای بقیه بخشهای فروم رسمی تر باقی بمونه. پیشاپیش از لطف همه ممنونم. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در ژانویه 6, 2009 دوستان، ممنون میشم که پستهایی که بیشتر حالت گفتگوی شخصی داره رو محدود به همون یکی دو بخش اول فروم، یعنی «اخبار» و یا «تازه واردین» بکنید و اجازه بدید حال و هوای بقیه بخشهای فروم رسمی تر باقی بمونه. پیشاپیش از لطف همه ممنونم. فرمایش شما کاملا متین و منطقی میباشد امیدوارم بر ما خرده نگیرید با مقدار زیادی گل و سنبل! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aredhel 0 ارسال شده در ژانویه 6, 2009 ما رو عفو کنید سرورم! 8-) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aredhel 0 ارسال شده در ژانویه 6, 2009 وقتی پادشاه عمر بر رسمی بودن فروم ها می کنند من ترجیح می دم دیگه سکوت کنم.سعی فقط یه کم روحدار کردن فروم ها و شلوغ تر کردنشون بود نه بی احترامی! :!: 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اله سار 3,968 ارسال شده در ژانویه 7, 2009 فرمایش شما کاملا متین و منطقی میباشد امیدوارم بر ما خرده نگیرید با مقدار زیادی گل و سنبل! ما رو عفو کنید سرورم! 8-) وقتی پادشاه عمر بر رسمی بودن فروم ها می کنند من ترجیح می دم دیگه سکوت کنم.سعی فقط یه کم روحدار کردن فروم ها و شلوغ تر کردنشون بود نه بی احترامی! :!: مرسی و ممنون از لطف و توجه شما. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
elros 250 ارسال شده در ژانویه 31, 2009 تو مقدمه کتاب خوندم که تالکین نام دیگری هم برای کتاب داشته نفرین مرگوت به نظر من بهتر بود همین رو کریستوفر استفاده می کرد و داستان رو تا مرگ هورین می نوشت. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در فوریه 1, 2009 ؟ خب نخواسته که تا اونجا بویسه!!! ;) جدای از شوخی فک کنم به خاطر ارادتی بوده که پدر و پسر(تورین و هورین منظورم نیست،جان رونالد روئل و کریستوفره) به خاندان محترم هورین و علی الخصوص جناب تورامبار بوده که کتاب در محوریت تورین میچرخه! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Lycanthrope 137 ارسال شده در فوریه 18, 2009 خب من نگرفتم .. کی قراره این بیاد؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در فوریه 19, 2009 نمایشگاه میاد.راستی چه خبرا بهزاد؟ ;) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Niphredil 8 ارسال شده در فوریه 25, 2009 یه چیزی اگر کسی نمایشگاه کتاب سال 87 رو رفته باشه، به نشر روزنه سر زده باشه و بروشورشونو گرفته باشه که حتما می دونه سوپریز چیه... یعنی در واقع سوپریزی در کار نیست که ;) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Halbarad 559 ارسال شده در مارس 17, 2009 ;)$ نیفرندیل هیسسسسسسسسسسسسسسسسس!!! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست