جستجو در انجمن
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'سم'.
پیدا شد 1 نتیجه
-
پیرترین و بی پدر: راز ترسناک تام بامبادیل
یک موضوع یک مطلب ارسال کرد در Samwise Gamgee the Brave نژادها و شخصیتها
به نام خدا همین اول من یه توضیح بدم که چرا این مطلبو تو تاپیک تام بامبادیل پست نکردم: ۱-این مطلب یک مقاله کامل است و نسبتا طولانی است. ۲- یک ترجمه کامل است. ۳-این مطلب برخلاف مطالب مطرح شده در تاپیک مذکور به دنبال یافتن نژاد تام پیر نیست و از دیدی جدید به او نگاه میکند و انگیزه او از کمک به هابیت ها را مورد بررسی قرار می دهد. ۴-قصد داریم که در این تاپیک فقط درباره انگیزه او و این تئوری بخصوص بحث شود. ۵- در این مطلب ما تمامی اطلاعاتی که در کتاب آمده را حقیقت نمیدانیم و بعضی از آنها را زیر سوال میبریم. ۶- خلاصه اینکه یه مطلب خیلی گنده ای هست که بنده در چند قسمت بنا بر توصیه دوستان قرار میدم برای اینکه بین اونها درباره هر قسمت بحث بشه و بعد هم قسمت بعد رو قرار بدم که به این صورت تعداد پست ها هم بالا بره و فعالیت بچه ها در فروم بیشتر بشه. همچنین چند قسمتی بودن باعث میشه حوصله خواننده سر نره. ۷- بنده با تاپیک کردن این مطلب ترجمه ای که کار خودم نیز هست قصد دارم نامم رو در فروم آردا جاودان کنم. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- و خب به این صورت بنده قسمت اول رو براتون قرار میدم: #قسمت_اول تام پیر. کاراکتری که احتمالا بین کاراکتر های ارباب حلقه ها کمترین محبوبیت را دارد. کاراکتری کودکانه که کمتر کسی به غیبت او از اکثر اقباس های داستان خرده می گیرد. اما با این حال شیوه دیگری برای نگرش به او هست (بر اساس آنچه ما از او در کتاب می خوانیم) که تصویری بسیار متفاوت از این کاراکتر شاد و شنگول در ذهن ما پدید می آورد. ما از تام بامبادیل چه می دانیم؟ او کاراکتری چاق و چله است که همیشه خندان است. او رفتاری دوستانه بامزه دارد که همیشه آماده است به مسافرانی که در دردسر افتاده اند کمک کند. به جز اینکه احتمالا هیچکدام از این ها حقیقت ندارد! در نظر داشته باشید: بر اساس گفته خودش ( و دانش فوق العاده عجیب الروند) او از قبل از اینکه هابیت ها به شایر بیایند در جنگل قدیمی سکونت داشته؛ قبل از اینکه هابیت ها به شایر بیایند، قبل از اینکه الروند به دنیا بیاید و قبل از اولین روز های دوران اول. و با این حال هیچ هابیتی تا به حال چیزی از او نشنیده است! پوششی که او در آن فرودو و هابیت ها را ملاقات میکند بسیار شبیه به یک هابیت بزرگ تر است. او عاشق غذا و آواز و قافیه های بی معنی و نوشیدن و رفقایش است. هر هابیتی که چنین فردی را ملاقات کند درباره او داستان ها و قصه ها خواهد گفت. هر هابیتی که توسط تام نجات داده شود درباره او آواز می خواند و برای دیگران نیز ماجرا را تعریف می کند. اما مری که تمام تاریخ باکلند را از بر است و بار ها وارد جنگل قدیمی شده تا به حال نام تام بامبادیل را نشنیده است. فرودو و سم که داستان های بیلبوی پیر را خوانده اند هم روحشان خبر ندارد که چنین موجودی وجود دارد، تا موقعی که شخصا او را ملاقات میکنند. تمام هابیت های شایر جنگل قدیمی را مکان ترس و وحشت میدانند، نه خانهٔ پیرمرد شاد و شنگولی و چاقی که به طرز عجیبی در مورد غذایش سخاوتمند و دست و دلباز است! اگر تام پیر حقیقتا تمام عمر خود را در جنگل قدیمی گذرانده، آن هم در خانه ای که کمتر از بیست مایل با باکلند فاصله دارد، پس این خلاف منطق است که او تا به حال توسط هیچ هابیتی دیده نشده است، یا اینکه مطمئنا یکی را از مرگ نجات نداده است. آن هم در ۱۴۰۰ سالی که شایر به وجود آمده است. ما از تام بامبادیل چه می دانیم؟ او کسی که به نظر می رسد، نیست. پایان #قسمت_اول خب دوستان این قسمت که مقدمه بود اگه کوتاه بود ببخشید سوالی هم دارین بپرسین تا قسمت های بعدی رو قرار میدم.