bard 1,231 ارسال شده در آوریل 16, 2012 سلام احتمالا بیشتر افراد از این تاپیک میترسند البته خودم هم نگران هستم که تاپیک نگیره و فعال نشه میخواستم بدونم اگر هر کدام از شما توی سرزمین میانه و کلا آردا یعنی هر جای دنیای تالکین بودید در هر ماجرایی یا اصلا به صورت ازاد چه کاری انجام میدادید و مثلا دوست داشتید کجا برید و به جای کدوم شخصیت باشید یا اصلا جای خودتون باشید امید وارم منظور به وضوح رسیده باشه نظر سنجی نیست فقط یک داستان پردازی ساده و کوتاه هستش حق انتشار مطالبتون هم محفوظه 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الدا 301 ارسال شده در آوریل 16, 2012 من دوست داشتم توی اتاقم یا تو زیرزمینمون اون طرف استخر آخر اون راهرویی که چراغش سوخته و کم تر کسی گذرش به انجا میفته یا بهتر بگم اصلا نمیفته و هیچکی اون جا نمیره یه در مخفی وجود داشت که من هر وقت دلم میخواست میتونستم از اون جا برو تو سرزمین میانه و هر جالی که آراگورن یا گندالف میره مثل سیریش بچسبم بهشون و باهاشون برم و هر وقت خسته شدم برگردم خونه. 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در آوریل 16, 2012 این که شد نارنیا ولی من چون زیاد اهل خونه و این حرف ها نیستم کلا دوست داشتم برم توی سرزمین میانه بیشتر دوست داشتم عین لوک خوش شانس برای خودم بگردم سخت ترین کاری هم که دوست داشتم حتما انجامش بدم دفعا از هلمز دیپ بودش چون واقعا کار سختی و نفس گیری بودش اصلحه هم کمان دوست داشتم چون از واقعا دل و جرئت درگیری رو در رو رو ندارم دوست داشتم از اول هم همراه یاران حلقه باشم ولی در مورد همراهی دورف ها در انجا و بازگشت دوباره نه اصلا کار خیلی سختی بودش حوصله اون دورف ها با اخلاق اعصاب خورد کنشون رو ندارم مسئولیت حلقه رو هم هیچوقت بر عهده نمیگرفتم ولی بیشتر همراهی میکردم اما دوست داشتم برای خودم بگردم 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ائارندیل Eärendil 1,294 ارسال شده در آوریل 16, 2012 خیلی کارها و جای خیلی از شخصیتها دوست داشتم جواهرات زیبا و حلقه های قدرت بسازم و جای فئانور باشم. دوست داشتم در جنگلهای لورین قدم بزنم و جای گالادریل و کلبورن باشم. دوست داشتم توی شایر از مزارع زیباش محصول برداشت کنم و جای سام باشم. دوست داشتم توی میدل ارث دنبال ماجراجویی باشم و تجربه کسب کنم و جای آراگورن باشم. دوست داشتم توی کشتی وینگیلوت باشم و همه جای دنیا رو بگردم و جای ائارندیل باشم.(که هستم) دوست داشتم دنبال گنج برم و کوهها رو ببینم و از جنگل میرک وود رد بشم و جای بیلبو باشم. و و و ................... کلا خیلی چیزارو دوست دارم و دوست دارم جای خیلی از شخصیتها باشم. 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الدا 301 ارسال شده در آوریل 16, 2012 این که شد نارنیا خب میخواستی چه جوری برم؛ با اتوبوس!!!؟ :) ولی در مورد همراهی دورف ها در انجا و بازگشت دوباره نه اصلا کار خیلی سختی بودش حوصله اون دورف ها با اخلاق اعصاب خورد کنشون رو ندارم آره باهات موافقم اون دورف ها خیلی رو مخن مخصوصا تورین که دیگه قزص اعصابه. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Curunir-Poirot 440 ارسال شده در آوریل 16, 2012 دوست داشتم جای اولمو باشم... همین... 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
amirfm 2 ارسال شده در آوریل 16, 2012 می رفتم دنبال راز تامبامبادیل این شخصیت مرموز سرزمین میانه شاید چیزی از این بیشتر میفهمیدیم 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Vána 3,153 ارسال شده در آوریل 17, 2012 مثل بانو ئئون خیلی شجاع باشم از خودم واطرافیانم دفاع کنم البته همراهی یاران حلقه رم دوست داشتم 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در آوریل 17, 2012 مسلمه منظور من فقط این نبوده که خودتون رو جای شخصیتی بزارید یا در ماجرای اتفاق افتاده شرکت کنید البته این رو نوشتم ولی بیشتر منظور این بود که ازاد باشید البته خودم هم نتونستم اینطور باشم مثل این جمله که جالب بود می رفتم دنبال راز تامبامبادیل این شخصیت مرموز سرزمین میانه شاید چیزی از این بیشتر میفهمیدیم هدف یه چیز جدیده یه داستان جدید 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
torambar 1,523 ارسال شده در آوریل 18, 2012 من فقط دوست دارم خودم باشم ... دوست ندارم جای کسی رو بگیرم . چون اگه جای کسی باشم ، داستان رو عوض میکنم ، و نمیخوام داستان عوض بشه فقط دوست دارم تو سرزمین میانه باشم ، و هر به هر جایی که بتونم میرم . همه جای سرزمین میانه زیباست 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در آوریل 18, 2012 من فقط دوست دارم خودم باشم ... دوست ندارم جای کسی رو بگیرم . چون اگه جای کسی باشم ، داستان رو عوض میکنم ، و نمیخوام داستان عوض بشه فقط دوست دارم تو سرزمین میانه باشم ، و هر به هر جایی که بتونم میرم . همه جای سرزمین میانه زیباست نمیخوای ماجرایی برای خودت بسازی دنبال چیزی بری ؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
agarwaen 1,130 ارسال شده در آوریل 18, 2012 من خیلی هاراد رو دوست دارم اگه تو سرزمین میانه بودم حتما برنامه می زاشتم یه سر اونجا برم 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
torambar 1,523 ارسال شده در آوریل 18, 2012 نمیخوای ماجرایی برای خودت بسازی دنبال چیزی بری ؟ نه ، ترجیح میدم که معمولی بمونم و تو ماجراهای بقیه شرکت کنم ! ولی حتما میخوام در کنار خیلی ها مثل هورین باشم ، مثلا در نیرنایت آرنویدیاد 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tom Bombadil 1,659 ارسال شده در آوریل 18, 2012 من اگه قرار باشه یه روزی برم سرزمین میانه فقط و فقط آرامش و شادی میخوام. زیبایی طبیعت...گردش...جشن...پایکوبی...آواز و موسیقی به دور از هر دغدغه ای...به دور از هر استرسی صدای ناب طبیعت...صدای شادی دوستان و عزیزانت...صدای رضایت دلت دوس دارم اگه تام نبودم با تام باشم.فکر کنم تام کسیه که دوس دارم مثلش باشم 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Sherlock 2,741 ارسال شده در آوریل 18, 2012 من دوستاشتم شخصیتی باشم در سرزمین میانی که همه در مورد اون میدونن ، مثلا اینکه اون همیشه همه جا حضور داره هرجای خوش آب و هوایی یا تاریکی ، جایی که کمک میخوای ظاهر میشه ، هر جایی هم میره برای رسیدگی به کارهاش هستش ، دنبال چیزی میگرده یا داره تحقیقاتی میکنه ، یک فرد عجیب و باحال که گفته میشه در کوه های نزدیک موریا زندگی میکنه ولی زیاد به شایر میاد و میره ، آخه تعطیلات میاد شایر و خوشگذرانی میکنه :) 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Olόrin 313 ارسال شده در آوریل 19, 2012 اگه به من باشه دم لنگر گاه خاکستری زندکی میکردم. می نشستم به امید اینکه بتونم خودمو تو یکی از کشتی ها جا بدم و با الف ها برم. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در آوریل 19, 2012 اگه به من باشه دم لنگر گاه خاکستری زندکی میکردم. می نشستم به امید اینکه بتونم خودمو تو یکی از کشتی ها جا بدم و با الف ها برم. با الف ها بری که چی بشه من هر وقت به مهاجرت الف ها فکر میکنم اصلا نمیتونم به خودم بفهمونم که یعنی چی الف ها مهاجرت میکردن که چی بشه جاودانه بشن فقط مواظب باش چون وسط دریا پیدات کنن میندازنت تو اب باید بقیه راه رو شنا کنی برو برای خودت توی این سرزمین درن دشت بگرد 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tom Bombadil 1,659 ارسال شده در آوریل 19, 2012 با الف ها بری که چی بشه من هر وقت به مهاجرت الف ها فکر میکنم اصلا نمیتونم به خودم بفهمونم که یعنی چی الف ها مهاجرت میکردن که چی بشه جاودانه بشن فقط مواظب باش چون وسط دریا پیدات کنن میندازنت تو اب باید بقیه راه رو شنا کنی برو برای خودت توی این سرزمین درن دشت بگرد جاودانه شدن...ویژگی خیلی بزرگیه که همه نمیتونن بهش دست پیدا کنن در ضمن بنظرم جایی که اون الف ها در آنسوی دریا میرفتن اگه زیباتر از سرزمین میانه نباشه مطمئنا زشت تر نیست! در ضمن همین که یک موجود فانی پای در چنین ماجراجویی میذاره تا بتونه ببینه اونور آب ها چیه و چطوریه ارزشش رو داره.فکرشو بکن مگه چند نفر میتونن از همچین موهبتی برخوردار بشن؟ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Legolas 2,323 ارسال شده در آوریل 19, 2012 جاودانه شدن...ویژگی خیلی بزرگیه که همه نمیتونن بهش دست پیدا کنن خوب مگه الف ها توی سرزمین میانه به طور معمولی زندگی جاودان نداشتند که مجبور بشن برن به والینور تا زندگی ابدی داشته باشن؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Olόrin 313 ارسال شده در آوریل 19, 2012 (ویرایش شده) با الف ها بری که چی بشه من هر وقت به مهاجرت الف ها فکر میکنم اصلا نمیتونم به خودم بفهمونم که یعنی چی الف ها مهاجرت میکردن که چی بشه جاودانه بشن به نظرم یکی از نقطه عطف های آردا همینه که الف ها سرزمین میانه را ترک می کنن و به غرب دریا ها میرن. میرن که سرزمین میانه را برای انسان ها بذارن. دقیقا یکی از تفاوت های بزرگ الف ها و انسان ها این جاودانگی حوصله آنها را سر برد ویرایش شده در آوریل 20, 2012 توسط Olόrin 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tom Bombadil 1,659 ارسال شده در آوریل 20, 2012 خوب مگه الف ها توی سرزمین میانه به طور معمولی زندگی جاودان نداشتند که مجبور بشن برن به والینور تا زندگی ابدی داشته باشن؟ درسته که الف ها توی سرزمین میانه هم جاودانه بودن ولی همونطور که میدونید سرزمین میانه همچین جای امنی هم نبود و موارد زیادی جاودانه بودنشون رو تهدید میکرد. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در آوریل 20, 2012 جاودانگیشون که تهدید نمیشد اما رو به زوال میرفتن و فرسوده میشدن. به قول ماندوس: «در برابر نژاد جوانتری که پس از این خواهد آمد همچون سایه های افسوس خواهند بود.» 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tom Bombadil 1,659 ارسال شده در آوریل 20, 2012 مهدی جان جنگ تهدیدی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جنگ که دیگه نگاه نمیکنه ببینه این جاودانه ست یا فانی...جوونه یا پیر...همه چیزی که روبه روشه رو نابود میکنه 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در آوریل 20, 2012 من منظورم آخر دوران سوم بود. قبل که آره جنگ بود. :دی 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
agarwaen 1,130 ارسال شده در آوریل 20, 2012 البته تو آمان هم آنچنان مصون از خطر نیستند .خویشاوند کشی فکر کنم به تنهایی اندازه سه تا نبرد اول بلریاند تلفات داشت 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست