الانور 55 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 يكي از مسائل جالب طرز نامگذاري الف هاست ..البته سايد مطرح كردنش به عنوان تاپيك جالب نباشه و بيشتر بايد به صورت يه مقاله دربياد .... ولي اينجا همه مي تونن نظر بدن و اطلاعات خودشونو اضافه كنن .. هر الف نولدو سه نام داشت : 1- اسم پدري 2- اسم مادري 3- اسم انتخاب شده بلافاصله بعد از تولد كودك پدرش اولين اسم رو براش انتخاب ميكنه كه اسم پدري ناميده ميشه .و معمولا يا همون اسم پدر يا اينكه پسوند يا پيشوندي به اسم پدر اضافه ميشه . در جشن اسكارمه ( جشن نامگذاري ) essecarme اين پدر كه اولين اسم كودكشو به خويشاوندانش ميگه . از بهترين مثال ها خاندان فيانور ... اسم خود فيانور كوروفينوه هست و اسم هر هفت پسرش در كوانيا شامل فينوه ميشه . 1.اسم سينداري : مدراس 2. اسم كوانيا : نليا فينوه Nelyafinwe 3.معني : سومين فينوه در موفقيت 4.اسم مادري : مايتيمو Maitimo 5. معني : خوش هيكل مدراس خوش فرم ترين بدن رو به همراه موهاي قرمز كمياب خاندان مادريش داشت ----------------------------------------------------------------------------------------------- 1.اسم سينداري : ماگلور 2.اسم كوانيا : كانافينوه Kanafinwe 3.معني : فينوه صدا زمخت 4. اسم مادري : ماكالوره Makalaure 5. معني : مشخص نيست ------------------------------------------------------------------------------------------------- 1.اسم سينداري : كلگورم 2. اسم كوانيا : توركا فينوه Turkafinwe 3. معني : فينوه قدرتمند 4. اسم مادري : تايلكورمو Tyelkormo 5. معني : برخيزنده عجول به خاطر سريع خشمگين شدن و عادت از جا جهيدن به هنگام عصبانيت اين نام به او اطلاق شد . ------------------------------------------------------------------------------------------------- 1.اسم سينداري :كوروفين 2.اسم كوانيا : كوروفينوه 3.معني : نام خود فيانور است 4.اسم مادري : آتارينكه Atarinke 5.معني : پدر كوچك به خاصر شباهت فيزيكيش با فيانور اين نام به او اطلاق شد . ------------------------------------------------------------------------------------------------- 1.اسم سينداري: كارانتير 2. اسم كوانيا : موريفينوه Morifinwe 3.معني : فينوه تاريك 4.اسم مادري : كارنيستير Carnistir 5.معني : صورت قرمز موهاي قهوه اي داشت اما سيماي گلگون مادرش را به ارث برده بود . -------------------------------------------------------------------------------------------------- 1.اسم سينداري : آمرود 2.اسم كوانيا : پيتيافينوه Pityafinwe 3.معني : فينوه كوچك 4.اسم مادري : آمبارتو Ambarto 5.معني : هم به معني مقدر و هم به معني متعال مي باشد . ------------------------------------------------------------------------------------------------- 1.اسم سينداري : آمراس 2.اسم كوانيا : تلوفينوه Telufinwe 3.معني : آخرين فينوه 4. اسم مادري : آمباروسا Ambarussa 5. حنايي عالي مثل مدراس او هم موي حنايي قرمز خاندان نردانل را داشت . --------------------------------------------------------------------------------------------------- اسم ديگري هم توسط مادران به الف ها داده ميشد . گاهي بلافاصله بعد از تولد و معمولا بعد از مدتي كه از زندگيشان مي گذشت . اين اسم ها به وسيله خود مادران انتخاب ميشد و بر دو دسته بود : 1. Essi tercenye (اسم بصيرتي يا باطني ) 2. Apacenye (اسم پيش بيني ) اين اسم ها بعضي خصوصيات اخلاقي و بعضي ديگر آيندهء الف را فاش مي كردند و به نوعي پيش بيني در سرنوشت كودك بودند . ------------------------------------------- هر كودك نولدور اين حق رو داشت تا براي خودش اسمي انتخاب كند . اين اسم در جشني بنام اسه كيلمه Essekilme (انتخاب نام )انتخاب ميشد . اين جشن زمان مشخصي نداشن اما معمولا بعد از اينكه بچه الف واژه ها و بكارگيري آنها را فرا ميگرفت برگزار ميشد و اين اتفاق اغلب بعد از 10 سالگي مي افتاد . بهترين مثال اسم سيندوكولو به معني شنل خاكستري است . اين اسن الوه بود كه بعدا در سينداري تبديل به تينگول شد . اسم پدري اسم اصلي بود و همه الف را به نام پدريش مي شناختند در حاليكه اسم انتخاب شده فقط توسط خانواده و دوستان نزديك الف به كار برده ميشد . 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Halbarad 559 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 خیلی ممنون الانور جان. خیلی پست جالب و قشنگی بود. فقط یه چیزی به نظرم عجیب اومد. چرا معنی اسم پدری ماگلور فینوه صدا زمخته؟ در حالی که تا جایی که یادم میاد ماگلور بسیار بسیار خوش صدا بود و در تیریون به عنوان یک رامشگر و خنیاگر محبوب به شمار میرفت. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
آرون 1,934 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 الانور جان خیلی خوب بود اینو باید تو تم جدید سایت تو مقالات قرار بدیم ممنون ! در مورد اون ماگلور هم فکر کنم سوتی ترجمه ای بوده و به قول هالبی باید خوش صدا باشه. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الانور 55 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 ويزويز .... يعني سوتي دادم الان ويرايشش مي كنم ... البته من دارم يه دونه ديگه هم ترجمه مي كنم راجع به آداب ازدواج نولدور فكر كنم تا امشب يا فردا تموم شه ... لطف كنين قبل از همه بخونين تا سوتياشو در بيارين (دونقطه شرم و خجالت و اشك و زاري ) :D --------------------------------------------------------------------------- 3 ثانيه بعد : چرا من نمي تونم پست قبليمو ويرايش كنم ؟؟؟؟؟؟؟؟ هالباراد يه كاريش بكن 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Halbarad 559 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 الانور جان نمیدونم چرا من هم نمیتونم ویرایشش کنم. به نظرم این هم یکی از ایرادات سایته. این تنها مبحثیه که من با وجودیکه ناظرشم ولی نمیتونم ویرایشش کنم. آرون!!! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
لگولاس 180 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 پست خوب و جالبی بود الانور عزیز ... می خواستم بپرسم که ادامه هم داره یا فقط محدود به خاندان فیانور بود ؟؟؟ هییییی .... چقدر قدر این بهروز رو نمی دوستیم حالا ببینید به پیسی خوردیم .... ای ارو این سایت را از بی برنامه نویسی و پیسی و تاریکی محفوظ بگردان : ترجمه شده توسط محققین سیندارین میرک وود در سال 66 دوران چهارم ... ( البته با تلخیص از دعای داریوش کبیر در تخت جمشید در 25000 سال پیش )... P.S : در مورد گالادریل هم این جوری بوده ... در زمان تولد او، فینارفین تنها دخترش را با نام آرتانیس به معنای زن نجیب نامگذاری کرد ... به دلیل قد بلند و قدرت بدنی و اراده بزرگ او، ارون، نام نرون به معنای دوشیزه مرد رابه او داد. سرانجام، به هر حال، دختر آنها نه از اسم پدرش و نه از اسم مادرش استفاده کرد، و به جای آنها اسمی را انتخاب کرد که با آن در تاریخ آمده است : گالادریل .... P.S 2 : مگه بچه الف ده ساله اون قدر عقل و شعور داره که برای خودش اسم بذاره ... در ضمن احترام به پدر و مادر چی می شده؟؟؟ ... حالا اینو میشه به پای آداب و رسومشون گذاشت... 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الانور 55 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 حالا وايسا تا ترجمه اين ازدواجه تموم شه (وقت كنم ) اون وقت ميبيني بچه الف چه كارا كه نمي كنه . در ضمن فكر كنم تا حالا همه فهميدن كه من عاشق ، شيفته و ديوانه فيانور و خاندانش هستم ( دو نقطه عشق ) نه ولي جدا اين مطالب خيلي سخت به دست مياد همشم مال كتاب morgoth's ring و ايناست و چون بيشترش پراكندست خيلي سخته گردآوريش .... حالا كنكورمو كه داادم ( دو نقطه آرزو )قشنگ دنبالش ميگردم (البته اگه يكي ديگه در اين يه سال همت نكنه ) 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
لگولاس 180 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 با اینکه این سوال به این تاپیک ربطی نداره ولی می خواستم بپرسم .... الف ها هم با این فنا ناپذیریشون چه طوری اند ؟؟؟ یعنی مثلا دوران نوزادی و کودکی و نوجوانی و جوانی شون هم کدوم چند صد سال یا شاید هم هزار سال طول می کشه یا مثل انسان ها سریع به بلوغ می رسند و بعد در بزرگسالی ثابت می مونند ؟؟؟ این به خاطر این بود که می خوام بدونم یک الف 10 ساله از نظر انسان ها چند ساله است ؟؟؟ ...ممنون .... 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الانور 55 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 خوب حالا راجع به ازدواج : الدار در سنين جواني و معمولا بعد از 15 سالگي ازدواج مي كردند . فرزندان كمي داشتند و بچه هاشون براشون خيلي عزيز بودند . يك خانواده پر از عشق و رابطه هاي عاطفي عميقي بود كه اونها رو از لحاظ جسمي و ذهني به هم مرتبط مي كرد و بچه هاشون به آموزش كمي نياز داشتند و بيشتر چيزها رو خودشون قرا مي گرفتند . تعداد بسيار كمي از خانواده ها بودند كه بيش از چهار فرزند داشتند و به مرور زمان اين تعداد نيز كاهش مي يافت . اما در روزگار كهن كه الدار جوان و كم تعداد و مشتاق افزايش جمعيت خود بودند ، فيانور به عنوان پدر 7 فرزند مشهور بود و در تاريخ الدار كسي نتوانست به تعداد او فرزند داشته باشد . الدار فقط يكبار در زندگيشان ازدواج مي كردند و اين ازدواج از روي عشق و يا با رضايت كامل طرفين صورت مي گرفت . حتي در دوران هاي بعد كه بسياري از الدار در سرزمين ميانه اسير شدند و قلبشان با سايه اي كه در آن سرزمين حكمفرما بود ، تيره شد ، در هيچ داستاني نيامده كه يكي از آنها رو به شهوت بياورد و يا خيانت كند . ازدواج _ به غير از افرادي كه سرنوشت عجيب داشتند يا بيمار بودند _ يه فرآيند طبيعي زندگي الدار به شمار ميامد . هر الف معمولا همسر خودش رو در جواني حتي در دوران كودكي انتخاب مي كرد (اين حالت بيشتر در روزگار صلح بود ) . اما حتي اگه طرفين مي خواستند زود ازدواج كنند و سن قانوني 15 سال را هم داشتند نامزدي وابسته به قضاوت و تصميم گيري والدين هردو بود . در اون دوران نامزدي به مهماني اطلاق ميشد كه خانوادهء هر دو طرف در آن شركت مي كردند و نامزدها حلقه هاي نقره اي را به هم مي دادند .بر طبق قوانين الدار اين نامزدي حداقل مي بايست يك سال طول بكشد . در طول اين يه سال اين نامزدي مي تونست به هم بخوره در اين صورت دو نامزد حلقه ها را در انظار به يكديگر پس ميدادند ، اين حلقه ها ذوب ميشد و دوباره از آنها براي نامزدي استفاده نميشد . اما از حق برهم زدن نامزدي به ندرت استفاده ميشد زيرا الدار در اين زمينه به ندرت خطا مي كردند و كمتر از خويشانشان فريب مي خوردند با آنها را فريب مي دادند و روح آنها بر جسمشان فرمانروايي مي كرد . به ندرت تحت تاثير خواسته ها جسماني خود قرار مي گرفتند و طبيعتا پاكدامن و ثابت قدم بودند . بعد از اينكه حداقل يك سال از نامزدي گذشت يكي از رسوم (كه ما هم داريم ) معين كردن تاريخي براي جشن ازدواج بود ، سپس در يك جشني كه خانواده دو طرف در آن شركت مي كردند ازدواج آن دو جشن گرفته ميشد . در آخر مهماني دو نامزد در جلو مي ايستادند و مادر عروس و پدر داماد دست هاي آنها را به هم مي دادند و براي آنها دعاي خير مي خواندند (همون بادابادا مبارك باداي خودمون ) . البته اين دعا يك فرم رسمي داشت كه هيچ موجود فاني تاكنون آن را نشنيده هر چند كه الدار گفته اند كه در آن از واردا بعنوان مادر و از منوه به عنوان پدر نام برده ميشود و همچنين نام ارو نيز ذكر ميشود . سپس دو نامزد حلقه هاي نقره را به هم پس ميدادند و به جاي آن حلقه هاي طلايي باريكي به يكديگر مي دادند . هر فرد متاهل اين حلقه را در انگشت سبابه دست راست خودش مي كرد . همچنين در ميان الدار رسم بوده كه مادر عروس به داماد جواهري در گردنبند با زنجير مي داده و پدر داماد نيز هديه مانند آن به عروس ميداده . بعضي اوقات اين هدايا قبل از مهماني رودبدل ميشد . ( مثل جواهري كه گالادريل به آراگورن داد ، چون اون در مقام مادر آرون بود و قبل از ازدواج اين هديه رو به آراگورن داد . ) البته اين مراسم براي ازدواج ضروري نبود و تنها به منظور جلب رضايت والدين و ارضاي محبت آنان برگزار ميشد و با ازدواج اتحادي نه تنها بين دو نامزد بلكه بين دو خانواده شكل مي گرفت .(اينجا هم كمي سانسور كردم ...... ) در دوران صلح اين بسيار اهانت آميز بود كه خويشانوندان از رفتن به مهماني خودداري كنند اما در عين حال هريك ز الدار حق داشتند تا ازدواج بي سر وصدا و بدون جشن برگزار كنند .. در روزگار بعدي ، زمان جتگ و تبعيد و غيره بسياري از ازدواج ها به اين سبك بود . ( باز هم يك كمي سانسور ) 11 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Halbarad 559 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 حالا از سانسورهاش كه بگذريم خيلي پست باحالي بود الانور عزيز. واقعا من يكي كه شديدا خوشم اومد. يادم باشه اين رسمها رو حتما استفاده كنم (پر رو پر رو پر رو) 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ulmo 55 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 مبحث خيلي خوبي هست دست شما درد نكنه . ولي الانور عزيز چرا حا لا كه زحمت مي كشيد و لطف كرديد در مورد آداب زندگي نولدور مي نويسيد و براي آداب زندگي ديگر اقوام الفها هم نمي نويسيد . 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الانور 55 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 آخه پيدا كردن مطالب اين چنيني خيلي سخته ... همون طور كه گفتم اينا هم از كتاب مورگوت رينگ هستش .. من مي خواستم دربارهء آدميان هم پيدا كنم ولي چيز خاصي نبود و فقط بيشتر اشاره شده بود كه حتما پدر عروس بايد دست عروس رو در دست داماد بذاره ... مثل آراگورن و آرون ... ولي اگه بقيه بچه ها بگردن فكر كنم مطالب بيشتري هم باشه (متاسفانه من خودم وقت ندارم ) شرمنده :D:D هالباراد قابل شما رو هم نداشت .... 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
آرون 1,934 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 الانور جان پست خیلی خوبی بود دستت درد نکنه خدایی برا آینده خودمون میتونیم استفاده کنیم! دو نقطه دی. برا ویرایش هم بهم پی ام بده که چیکار کنم راستش بعد اینکه پست جدید بیاد دیگه نمیتونید ویرایش کنید. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
لگولاس 180 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 خیلی ممنون الانور عزیز ... بسیار فیض بردیم ... به قول آرون باید حتما از این جور موارد در زندگی های خودمون هم استفاده کنیم ... (: بازم ممنون .... موفق باشی ... 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Haldir of Lorien 113 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 الانور جان با سلام حسابي لذت بردم دوست من از زندگي و ازدواج نام برديد ايا الف ها مراسم مذهبي (يا همچيت اسمايي) خاصي براي مرگ و تدفين هم دارند و اگر دارند ميشود.......(به قول خودت دو نقطه شرم-خجالت) با تشكر از شما 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الانور 55 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 من كلي گشتم ولي چيز خاصي پيدا نكردم از اونجا كه خودم كتاب مورگوت رينگ رو ندارم نمي تونم بيشتر بگردم ولي اگر از دوستان كسي داشته باشه ... همه اطلاعات تو اونه 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست