Samwise Gamgee the Brave 609 ارسال شده در مارس 23, 2015 ببخشید...یه سوال درباره ی بیلبو بگینز از وقتی که ارباب حلقه ها رو دیدم تو ذهنم بوده...حالا نمیدونم اینجا جای این پرسشه یا نه...ولی اگه بتونین جواب بدین ممنون میشم :D اون قسمت از فیلم ارباب حلقه ها( یاران حلقه)...که گاندولف با یاران حلقه میرن تو موریا...اونجایی که گاندولف و فرودو دارن راجع به گالوم حرف میزنن...فرودومیگه:حیف شدوقتی بیلبو فرصت داشت اونو نکشت... وگاندولف جواب میده: حیف شد که حلقه بدست بیلبو افتاد... منظورش از این حرف چی بود؟ اگه بیلبو اون حلقه رو از گالوم نمیگرفت خو تا اونوقت سائورون گالوم رو پیدا میکرد و حلقه رو ازش میگرفت و........دنیا گلستان میشد ممنون میشم اگه جواب بدین... به نظر من اگه اونجا می موند بهتر می شد، گالوم توی غارش می موند و به هیچ کس هم ازاری نمی رسوند،ولی بعدش میاد تو سرزمین میانه تا حلقه رو پیدا کنه،ولی اراگورن اونه دستگیر می کنه و می ده به تراندویل (تا جایی که من می دونم)بعدش یه جوری فرار می کنه و میفته دست موردوری ها.البته حلقه خودش اونو ترک گفته بود قبل از اینکه بیلبوی کبیر پیداش کنند.و به نظرم خوبم شد که افتاد دست بیلبو.(گاندولف غلطه درستش گندالف می باشد ای کاپیتان) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peredhil 1,397 ارسال شده در مارس 23, 2015 یه سوال، بانو آرون میره و فرودو رو که داشته از زخم شمشیر نزگول که اسم شمشیر رو هم نمیدونم ولی ظاهرش شیطانی بودنش رو خوب میرسوند، نجات بده، اما انگار گلورفیندل رفته بوده؟! الان موضوع چیه؟ توی کتاب گلورفیندل رفته بوده یا ...؟ من کتاب رو نخوندم نمیدونم. موضوع چیه؟ و اون جنگلی که توش بودن اسمش چی بود؟ ممنون 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تولکاس آستالدو 1,160 ارسال شده در مارس 23, 2015 در کتاب گلورفیندل مامور انتقال فرودو از ودرتاپ به ریوندل هست که تو فیلم برای اینکه تعداد کاراکتر ها زیاد نشه بانو آرون جایگزین شدن که به نظر کار به جایی از جکسون بود 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
♥boromir♥ 343 ارسال شده در مارس 24, 2015 یه سوال اصن کلا این اورک ها فازشون چی بود؟ خب...دنیا رو تصرف کنن...همه رو از دم بکشن و همه چی رو نابود کنن... حالا فرض میکنیم این کارم همراه با سائرون میکردن...که چی؟ همه مردن...کل دنیا هم نابوده...فقط خودشونن با خودشون... 1-وای میسن واسه خودشون قر میدن؟ 2-هم دیگه رو میخورن...این قد میخورن که فقط...دو تاشون میمونه...یه مذکر و یه مونث...بعدش دوباره تکثیر میشن...و دوباره همدیگه رو میخورن...و این چرخه ادامه داره...!؟ :D :| 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Capitan 1,823 ارسال شده در مارس 24, 2015 (ویرایش شده) O_o چی؟! خوب واضحه سائرون هدفش این بود که دنیا رو تصرف کنه و بارها از زبون نیروهاش میشنویم که مثلا دوران الف ها یا انسان ها به سر آمده و حالا نوبت اورک هاست. خوب به نظرتون خیلی غیر عادیه که هدفشون این باشه که همه رو بکشن و در نهایت بر خودشون فرمانروایی کنن؟! خوب به نظر من غیر منطقی نیست. چون وقتی اورک ها همه رو بشکن نژاد همه جز موجودات شیطانی منقرض میشه و اونا هم بر خودشون فرمانروایی میکنن. این با وقتی فرق نداره که انسان ها فرمانروای آردا شدن. بالاخره اورک ها هم یه نژادن دیگه! میتونن بقیه رو از بین ببرن و تو دنیایی زندگی کنن که فقط خودشون هستن و خودشون! مثل بقیه نژاد ها ویرایش شده در مارس 24, 2015 توسط Capitan 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Bain 1,646 ارسال شده در مارس 24, 2015 این سوال هر از گاهی به ذهن من هم میاد،از قضا آخرین بارش هم صبح امروز بوده! به نظر من غیر منطقیه که اورکها هم در نهایت به یه حکومت برا خودشون تشکیل بدن.(:دی)اساسا تصورم از اورکها موجوداتی نیست که چنین جهان بینی ای داشته باشن و به نظرم اگه به چنین نقطه ای برسن دچار یاس فلسفی میشن! اما کلا پیش نیاز چنین فرضی اینه که اورکها رو یه نژاد مستقل بدونیم، در حالی که اورکها به ندرت حرکت مستقلی در راستای ایجاد حکمرانی انجام میدن، و همواره فرمانده ی قدرتمندی مثل ملکور،سائورون یا سارومان عامل محرکشون بوده. یه بحث مشابهی چندوقت پیش در تاپیک سوالات قصه های ناتمام شکل گرفته بود که هدف سائورون از تسلط بر سرزمین میانه در دوران دوم بدست آوردن قدرت برای به چالش کشیدن والار بوده و .... اما در دوران سوم نمیشه این حرف رو زد،چون اون هدف خارج از دسترسه. یعنی در نهایت سائورون میمونه و یه گله اورک و یه سرزمین میانه ی ویران، که دورنمای جذابی نداره، ولی شاید برای سائورون جذاب بوده! پ.ن.بحث از اساس راجع به خود ارباب حلقه هاست،نه فیلم.به تاپیک خودش منتقل بشه بهتره :D 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Einar Dunadan 882 ارسال شده در مارس 28, 2015 درود دوستان سوالی که ذهنمو مشغول کرده اینه که سارومان که عصای گندالف رو گرفت تو اورتانک طی مبارزشون بعدش گندالف چجوری اونو پسش گرفت؟چون دقیقا همون عصاشو تو موریا و شورای الروند به همراه داشت :D 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Capitan 1,823 ارسال شده در مارس 29, 2015 درود دوستان سوالی که ذهنمو مشغول کرده اینه که سارومان که عصای گندالف رو گرفت تو اورتانک طی مبارزشون بعدش گندالف چجوری اونو پسش گرفت؟چون دقیقا همون عصاشو تو موریا و شورای الروند به همراه داشت :D اتفاقا سال ها پیش این سوال منم بود اما هر کاری کردم به جواب درست حسابی نرسیدم! :| پس به این نتیجه رسیدم که یا این یه سوتی فیلمه! یا سارومان با نهایت بخشندگی عصای گاندلف رو بهش پس داده!!!! یا گاندلف با یه زیرکی که تحویلم نشون داده نشده عصاشو پس گرفته!! در هر صورت چیز زیاد مهمی نیست ذهنتو درگیرش نکن! :| 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
FILI 809 ارسال شده در مارس 29, 2015 (ویرایش شده) کلا این بحث عصا ها مسئله ی پیچیده ای شده! تو کتاب هم فکر کنم اشاره ای به این موضوع نمیشه. ولی من فکر می کنم - درست یا غلط- که شاید گندالف می تونه که نیروی جادویی شو از طریق هر عصایی منتقل کنه. خیلی جاها هم چندان به عصاش وابسته نیست. به جز یه موقعیت های خاصی مثل توی موریا که جلوی بالروگ می ایسته. شاید دوستان نظر بهتری داشته باشند. ویرایش شده در مارس 29, 2015 توسط FILI 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peredhil 1,397 ارسال شده در مارس 29, 2015 خب اون فرد معمولی ای نیس، میتونه عصا رو برای خودش بیاره. جدی میگم. مثل اول فیلم که از جشن تولد بیلبو سریع توی خونه بیلبو رفت. عصاش روهم میتونه این طوری پیش خود بیاره. جادو هم نیست. یا اینکه خب به عصای خاصی وابسته نیست، فقط باید یه عصا داشته باشه که وسیله کارش باشه. ولی اولی به نظرم درست تر هست. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peredhil 1,397 ارسال شده در آوریل 7, 2015 يه سوال، وقتى كه الفها از يه جا رد ميشن، كه فكر كنم بانو آرون هم هست، يه الفى رو نشون ميده كه مرد هست و فكر كنم يه بچه اى رو در آغوش خودش ميگيره. ماجراى اون چيه؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
eddard stark 686 ارسال شده در آوریل 7, 2015 (ویرایش شده) يه سوال، وقتى كه الفها از يه جا رد ميشن، كه فكر كنم بانو آرون هم هست، يه الفى رو نشون ميده كه مرد هست و فكر كنم يه بچه اى رو در آغوش خودش ميگيره. ماجراى اون چيه؟ اونجا به نوعی یک مکاشفه صورت میگیره و آرون آینده خودش رو میبینه که با آراگورن ازدواج کرده و از او دارای فرزندی شده که بعد ها نام الداریون رو روی اون پسر میگذارند و وارث شاه اله سار میشه ویرایش شده در آوریل 7, 2015 توسط بلگ کوتالیون 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایلواتار 244 ارسال شده در آوریل 7, 2015 بنده در ایام نوروز موفق به دیدن هفت سکانس برتر فیلم ارباب حلقه ها شدم و در این بین یک سکانس که مربوط به پس از نابودی حلقه بود از نظر بنده عجیب بود لهذا سوالی در این باب برایم مطرح گشت که خود دلیلی برای آن نیافتم وآن سکانسی بود که در آن فرودو ی نه انگشتی و سم وایز گمجی در میان گدازه های اتش فشان در حال فوران و تقریبا بسیار نزدیک به دهانه آتش فشان ایستاده بودند که صرف نظر از درصد عظیم گاز های آتش فشانی (که ترکیب شیمیایی و حتی اندازه ان یکسان نیست و در اتشفشان های مختلف و مراحل مختلف متفاوت است) که بخار آب است گاز های کربن دی اکسید و گاز های گوگردی و گاز های نیتروژن دار و گاز های کلر دار و منو اکسید کربن و هیدروژن و مواد موجود در خاک به صورت گاز بسیار خطر ناک و شدیدا کشنده اند که حتی اگر از ان نیز چشم پوشی کنیم دمای بالای سیصد درجه آن مکان به سرعت موجب مرگ است و این مطلب با توجه به این که آناتومی هابیت با انسان بسیار متفاوت است و این که هابیت ها بسیار مقاوم اند نیز به نظرم غیر قابل توجیه میرسد چرا که درست است که بسیار مقاوم اند ولی تا چه حد ؟ چندین دقیقه زنده ماندن در چنین شرایطی توام با صحبت نمودن در این حین ؟!!و فکر میکنم در ان سکانس از سیاست (دروغ هرقدر بزرگتر و احمقانه تر باشد راحت تر باور میشود)لرد بیلیش استفاده شده. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peredhil 1,397 ارسال شده در مه 10, 2015 یه سوال، اون ستونی که از میناس مورگول به طرف آسمون میره و سبز رنگه، اون ستون رو نزگول به چه مظور ایجاد کردن و از چی بود؟ یعنی فقط نور بود یا ...؟ چجوری اون ستون رو درست کرد؟:) 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Bain 1,646 ارسال شده در مه 10, 2015 یه سوال، اون ستونی که از میناس مورگول به طرف آسمون میره و سبز رنگه، اون ستون رو نزگول به چه مظور ایجاد کردن و از چی بود؟ یعنی فقط نور بود یا ...؟ چجوری اون ستون رو درست کرد؟:) در مورد منظور فیلم که نمیشه خیلی بحث کرد اما در کتاب به صورت یک سیگنال پیام توصیف شده.مطابق توصیفات کتاب به نظر میاد فرمان حمله از جانب باراد دور از طریق فوران کوه هلاکت و به شکل روشنایی سرخ رنگ خیره کننده و صدای رعد صادر میشه و با آذرخشهایی کبودرنگ که از برج و تپه های اطراف میناس مورگول به سمت آسمون میره پاسخ داده میشه.بعد از اون دروازه ها باز میشن و سپاه اورکها خارج میشه.(ص612 و 613 دو برج) یعنی در کتاب ماهیتشون مثل صاعقه است،اما اینکه چجوری درست شدن رو باید از شاه جادوپیشه بپرسی :) پ.ن.تو کتاب گفته "و میناس مورگول پاسخ داد"،ولی یکم عجیب نیست که سائورون و ویچ کینگ اینجوری ارتباط برقرار کنن؟شاید این آتیش بازیها بیشتر نمادین باشه! 7 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peredhil 1,397 ارسال شده در مه 10, 2015 ممنونم كاپيتان، آره انگار بيشتر نمادين بوده و حتما براى اين بوده كه رعب و وحشت رو سرازير دل انسان ها بكنن. ولى هرچى بوده خيلى باحاله. :) 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایوانا 734 ارسال شده در مه 18, 2015 نمیدونم قبلا پرسیده شده یانه ولی برای من سوال پیش اومده که توی فیلم وقتی ارون فرودو رو از رودخونه ردمیکنه یه چیزی به زبان الفی زیرلب زمزمه میکنه که باعث فراخونده شدن سلحشوران رودخانه (ارواح رودخانه یاهرچیزدیگه ای که اسمش هست) میشه توی کتاب همچین چیزی نیست چون اسب گلورفیندل که فرودو رو میبره میخوام بدونم ارون درفیلم چی میگه و معنی اون کلمات چی هستن باتشکر اگه کسی میدونه بگه 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peredhil 1,397 ارسال شده در مه 18, 2015 (ویرایش شده) نمیدونم قبلا پرسیده شده یانه ولی برای من سوال پیش اومده که توی فیلم وقتی ارون فرودو رو از رودخونه ردمیکنه یه چیزی به زبان الفی زیرلب زمزمه میکنه که باعث فراخونده شدن سلحشوران رودخانه (ارواح رودخانه یاهرچیزدیگه ای که اسمش هست) میشه توی کتاب همچین چیزی نیست چون اسب گلورفیندل که فرودو رو میبره میخوام بدونم ارون درفیلم چی میگه و معنی اون کلمات چی هستن باتشکر اگه کسی میدونه بگه معنی همه دیالوگ ها در تاپیک آموزش زبان الفی هست که آرماندو عزیز ارائه میدن. لینک زیر پاسخگوی شماست. فقط، اسب گلورفیندل اومد، خودش نبود؟ https://arda.ir/forum/index.php?showtopic=964&view=findpost&p=68360 ویرایش شده در مه 18, 2015 توسط Peredhil 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
THORIN OKENSHIELD 368 ارسال شده در مه 19, 2015 اونجایی که صاعقه از میناس مورگول به اسمان زده اخرین پیام گردهم ایی نیروهای تاریکی بود دقیقا به نوعی اوج قدرت نمایی برا نشان دادن قدرت سرزمین تاریکی و شاه جادوپیشه است . در کل سرزمین تاریکی در پایه ی فریب و نیرنگ است پس این صاعقه هم نوعی نیرنگ برای پیشبرد اهدافشون بوده 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Hamed Sooffee 108 ارسال شده در مه 19, 2015 سلام به شما. اونا سپاه انسان هایی بودند موسوم به هارادریم از سرزمین هاراد، جلگه ای بیابانی واقع در جنوب موردور. از دیرباز دشمن گوندور به حساب میومدن و در جنگ حلقه، هم پیمان سائورون بودند. بعد از سقوط سائورون هم فرمانروا اله سار با اونها پیمان صلح بست. اون ها easterlingها یا شرقی ها بودن هارادریم همونایی اند که سوار ماموت بودن 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Einar Dunadan 882 ارسال شده در مه 20, 2015 (ویرایش شده) نمیدونم قبلا پرسیده شده یانه ولی برای من سوال پیش اومده که توی فیلم وقتی ارون فرودو رو از رودخونه ردمیکنه یه چیزی به زبان الفی زیرلب زمزمه میکنه که باعث فراخونده شدن سلحشوران رودخانه (ارواح رودخانه یاهرچیزدیگه ای که اسمش هست) میشه توی کتاب همچین چیزی نیست چون اسب گلورفیندل که فرودو رو میبره میخوام بدونم ارون درفیلم چی میگه و معنی اون کلمات چی هستن باتشکر اگه کسی میدونه بگه خب لینک رو که بچه ها زحمتشو کشیدن تو کتاب بود ها فک کنم همون اومدن موج اسبها!(به کتاب دسترسی ندارم بگم صفه چنده :)) فقط اونجا دیگه آرون اون وِرد رو نمیخونه گندالف و الروند باعث ایجاد اون موج اسبها و طغیان رودخونه شدن یادمه گندالف خودشم گفت به فرودو ویرایش شده در مه 20, 2015 توسط King LeBron James 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
THORIN OKENSHIELD 368 ارسال شده در مه 23, 2015 ببخشید یه سوال: زمانی اروک های به برومیر حمله میکنن دلیل خاصی داره که تیرهای رهبرشون به قسمت چپ بدن برومیر برخورد میکنه ؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Armando 1,660 ارسال شده در مه 23, 2015 (ویرایش شده) نه نداره. میخواستی بزنه تو پاش؟ خب میخواست بکشدش دیگه. قلب هم سمت چپه خب. حالا نشونه گیریشم ضعیف بود چندتا زد تا کار رو یکسره کنه. بد بخت چشاش ضعیف بود تیر آخریه رو چسبید بهش بازم بورومیر جوون داشت با اله سار حرف زد. :) ویرایش شده در مه 23, 2015 توسط Armando 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
شاه تراندویل 1,084 ارسال شده در ژوئن 16, 2015 (ویرایش شده) یه سوال داشتم چرا بعد از پیوستن سارومان به سائرون رنگ لباسش فرقی نکرد؟؟؟؟ مثلا مثل بقیه لباسش هم مثل دلش سیاه نشد همونجوری سفید موند؟ ویرایش شده در ژوئن 17, 2015 توسط شاه تراندویل 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اله ماکیل 2,460 ارسال شده در ژوئن 17, 2015 یه سوال داشتم چرا بعد از پیوستن سارومان به سائرون رنگ لباسش فرقی نکرد؟؟؟؟ مثلا مثل بقیه لباسش هم مثل دلش سیاه نشد همونجوری سفید موند؟ در این خصوص روایتی که تو کتاب داریم با چیزی که توی فیلم به تصویر کشیده شده یه مقداری تفاوت داره. توی کتاب، گاندالف توی شورای سپید تعریف میکنه که وقتی برای رایزنی پیش سارومان میره، خرقه ی سارومان در هر حرکت گویی به رنگ های مختلفی درمی اومده که گاندالف با این جمله به این موضوع واکنش نشون میده: "من رنگ سپید را بیشتر ترجیح میدادم..." توی فیلم پیتر جکسون از این موضوع صرف نظر کرده و سارومان رو تا به انتهای سقوطش توی خرقه ی سپید نشون میده. جوابی که میشه به سوالتون داد اینه که رنگ خرقه ی سارومان تغییر کرد اما؛ اولا نه توی فیلم، بلکه توی کتاب؛ دوما نه به رنگ سیاه، بلکه به چندین رنگ و این چندین رنگ، با توجه به جایگاهی که سارومان داشت، بسیار بجا و باورپذیر هست (حداقل برای من). هزار رنگ حکایت از تزویر و دورویی و نفاق این شخصیت داره که در هر لحظه ممکنه به رنگ و شخصیتی در بیاد که باعث گمراهی انسان های صادق بشه. از این دید اگه نگاه کنیم به قضیه، این "هزار رنگ تزویر" ، در عمق قضیه با"سیاهی تاریکی و پلیدی" آنچنان توفیری نمیکنه. 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست