durf 318 ارسال شده در ژانویه 28, 2014 دقیقا منم همچین نظری داشتم میخواستم بگم قهرمان فقط اون نیست که همرو بکشه و آخرشم زنده بمونه اگه خوبی میخواد برنده بشه باید اندازه بدی تلفات بده خوب حالا که موضوعاتو مشخص کردیم کی شروع کنیم راستی بهتر نیست یه اسمی برای داستانمون انتخواب کنیم تا یه مطلب جدا گانه بنویسیم 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
میثراندیر 524 ارسال شده در ژانویه 29, 2014 دقیقا منم همچین نظری داشتم میخواستم بگم قهرمان فقط اون نیست که همرو بکشه و آخرشم زنده بمونه اگه خوبی میخواد برنده بشه باید اندازه بدی تلفات بده خوب حالا که موضوعاتو مشخص کردیم کی شروع کنیم راستی بهتر نیست یه اسمی برای داستانمون انتخواب کنیم تا یه مطلب جدا گانه بنویسیم نظر من !! اول اینکه اگه بخواهیم داستانمونو شروع کنیم باید بدونیم تو چه سالی شروع میشه و چه سالی ختم میشه برای این کار باید اتفاقات اون سالها رو خوب بلد باشیم می تونیم از دانشنامه ی آردا کمک بگیریم بعد هم به نظر من اسم داستانو بذاریم وقتی که حداقل نصفشو پیش بردیم اونوقت می تونیم یه اسم خوب براش پیدا کنیم در ضمن چارچوب داستان یه کم ناقص باید دقیقا مشخص کنیم که می خواهیم چه اتفاقاتی توش بیفته و از کدوم یکی از موجودات آردا توش اسم بیاریم اگر بخواهیم توی داستان سفر هم بکنیم باید نقشه ی کلی داشته باشیم و در آخر به نظر من داشتن نقشه ی راه برای یه داستان خوب از همه چی مهم تره اینکه از کجا شروع میشه برای چی شروع میشه توی داستان چه اتفاقی می افته و به کجا ختم میشه و در کل هدفمون از طرح این داستان چیه راستی اگر بخواهی داستانمونو جدا از سرزمین آردا هم بنویسیم یه خورده مشکل میشه و نیاز به پیش درآمدهای زیادی داریم من این قضیه رو توصیه نمی کنم چون خیلی نیاز به فکر داره و فکر نکنم هر دومون خیلی زمان برای اینکار داشته باشیم. نظرت؟؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
durf 318 ارسال شده در ژانویه 29, 2014 نظر من !! اول اینکه اگه بخواهیم داستانمونو شروع کنیم باید بدونیم تو چه سالی شروع میشه و چه سالی ختم میشه برای این کار باید اتفاقات اون سالها رو خوب بلد باشیم می تونیم از دانشنامه ی آردا کمک بگیریم بعد هم به نظر من اسم داستانو بذاریم وقتی که حداقل نصفشو پیش بردیم اونوقت می تونیم یه اسم خوب براش پیدا کنیم در ضمن چارچوب داستان یه کم ناقص باید دقیقا مشخص کنیم که می خواهیم چه اتفاقاتی توش بیفته و از کدوم یکی از موجودات آردا توش اسم بیاریم اگر بخواهیم توی داستان سفر هم بکنیم باید نقشه ی کلی داشته باشیم و در آخر به نظر من داشتن نقشه ی راه برای یه داستان خوب از همه چی مهم تره اینکه از کجا شروع میشه برای چی شروع میشه توی داستان چه اتفاقی می افته و به کجا ختم میشه و در کل هدفمون از طرح این داستان چیه راستی اگر بخواهی داستانمونو جدا از سرزمین آردا هم بنویسیم یه خورده مشکل میشه و نیاز به پیش درآمدهای زیادی داریم من این قضیه رو توصیه نمی کنم چون خیلی نیاز به فکر داره و فکر نکنم هر دومون خیلی زمان برای اینکار داشته باشیم. نظرت؟؟ بهتره از چند سال بعد از تاریخی شروع کنیم که دیگه چیزی از اون به بعد گفته نشده در مورد اسم داستان هم باهات موافقم در مورد موضوع داستان بهتره اول یه بار داستان کلیشو بنویسیم بعد جزئیات رو بهش اضافه کنیم (اینکه شد نقاشی :-) ) برای موجودات داستان هم بهتره از یک سری از موجودات را وارد داستان بکنیم که چیز زیادی ازشون گفته نشده اینجوری آزادیم که هرجوری میخوایم داستانو ادامه بدیم درمورد نقشه هم اطلس آردا خوبه ولی اگه یه نقشه فارسی پیدا کنیم خیلی خوب میشه البته جزئیاتشم تکمیل باشه در این مورد کتا اطلس سرزمین میانه خیلی خوبه ولی حیف من نمیتونم بگیرمش چون خونمون توشهرستانه در مورد داستان جدا از سرزمین میانه که اصلا فکرشم نکن چون مثل آقای تالکین یه عمر وقت میخواد 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
میثراندیر 524 ارسال شده در ژانویه 29, 2014 بهتره از چند سال بعد از تاریخی شروع کنیم که دیگه چیزی از اون به بعد گفته نشده در مورد اسم داستان هم باهات موافقم در مورد موضوع داستان بهتره اول یه بار داستان کلیشو بنویسیم بعد جزئیات رو بهش اضافه کنیم (اینکه شد نقاشی :-) ) برای موجودات داستان هم بهتره از یک سری از موجودات را وارد داستان بکنیم که چیز زیادی ازشون گفته نشده اینجوری آزادیم که هرجوری میخوایم داستانو ادامه بدیم درمورد نقشه هم اطلس آردا خوبه ولی اگه یه نقشه فارسی پیدا کنیم خیلی خوب میشه البته جزئیاتشم تکمیل باشه در این مورد کتا اطلس سرزمین میانه خیلی خوبه ولی حیف من نمیتونم بگیرمش چون خونمون توشهرستانه در مورد داستان جدا از سرزمین میانه که اصلا فکرشم نکن چون مثل آقای تالکین یه عمر وقت میخواد از اون اواخر اطلاعات خاصی ندارم پس باید صبر کنیم و یه کم مطالعه کنیم در مورد اطلس هم من انگلیسشو دارم و می تونیم یه کمی ازش کمک بگیریم. در مورد موجودات هم باهات موافقم. خیلی دوست دارم روی قول های سنگی و بئورن و انت ها که اطلاعات کمی در موردشون هست صحبت کنیم. پس تا چند روز دیگه که مطالعه مون در مورد اواخر دورانی که تالکین حرفشو زده صبر کنیم بهتره 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
KHAMUL THE SHADOW OF EAST 178 ارسال شده در اوت 18, 2014 UNDEADS رستاخیز UNDEAD ها از بارو و دید مارشز برای قلبه بر جهان 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
VICTOR 1,525 ارسال شده در اوت 28, 2014 (ویرایش شده) برای پایان بد ماجرا می تونیم اینجوری نگاه کنیم : وارث جدید تخت پادشاهی گاندور که هنوز به قدر کافی تجربه نداشت گاندور را به حال خودش رها کرده بود تا روزی که پادشاه روهان از این فرصت استفاده کرد و ارخ را متعلق به خود دانست و برای گرفتن او به سمت خاک گاندور با ارتش بزرگی به راه افتاد و از طرف دیگر دورف ها برای تصرف سیاه بیشه برای چوب های ( به دلیل بریدن بی رویه درختان اطراف خود و به اتمام رسیدن آتش آهنگریشان ) سیاه بیشه به الف ها حمله کردن ، جنگ بسیار بزرگ بود و به تمام قسمت های سرزمین میانه رواج یافت . فرماندهان هر روز آمار تلفات سنگین را به پادشاهان اعلام میکردند و هیچ گروهی حاضر به عقب نشینی نبود. در این بین پادشاه تاریکی رها شد . مورگوث پس از آزادی در موردور ظهور کرد و تمام اورک های متواری را فرا خواند در اورودورین و همانجا قسم خورد که تا تمام بندگان ارو رو از صفحه آردا محو نکنه این دنیا را ترک نخواهد کرد . شروع به ارتش سازی کرد و سلاح های محکمی را در اختیار گذاشت ، بلاخره ارتش چند هزار نفره ی خود را آماده کرد. به میناس تریت حمله کردند ونابودش کردند، ارتش گاندور به اندازه کافی ضعیف شده بود ، گاندور را که زمانی عظمتش در تمام آردا به گوش همه رسیده بود به خرابه ای بزرگ تبدیل شده است ، مورگوث بع از گاندور به روهان و ... مقصد آخرش دروازه منداس بود ولی ارو جلویش را گرفت و به وی وحی کرد : دنیای من را نابود کردی و اجازه نمی دهم سرنوشت خلقتم را نابود کنی . پایان ویرایش شده در اوت 28, 2014 توسط VICTOR 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peter Jackson 25 ارسال شده در فوریه 8, 2015 کار غیر ممکنی نیست ولی خیلی سخته ادامه راه تالکین و قدم در این راه گذاشتن سخته سختیشم بخاطر زیاد بودن دوست داران تالکین که به زودی 4 ورژن از دوران چهارم میاد که هرکدوم یه داستان دارن به نظر من برای خراب نشدن دنیای تالکین بهتره یه شورا زیر نظر اقایان علیزاده یا اقای اله سار تشکیل بشه برای این کار اینجوری یک داستان عالی خواهیم داشت نه چند نمونه براکنده. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
durf 318 ارسال شده در فوریه 9, 2015 اگه خواستید ادامه بدید ایده هایی مثل موارد زیر فک کنم جذاب باشن؟ 1 از طرف شمال غرب شایر و در دور دست ها تمدنی جدید درست میشه که بسیار قدرتمنده و اژداهاین شمال و از این جک و جونور ها هم توش زیادن و به سرزمین میانه حمله میکنن و .. 2 همونطور که خود استاد اشاره هایی کردن فرقه های سری درست میشه و جنگ های داخلی بوجود میاد ( که به نظر من زیاد جالب نیست) 3 یک جادوگر کوچک سارومان رو دوباره برمیگردونه و با هم میخوان جهان رو تصرف کنن 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Armando 1,660 ارسال شده در فوریه 18, 2015 (ویرایش شده) ادامه دادن این راه کار آسونی نیست به نظر من تالکین هم نیوتن دنیای فانتزیه. تکرار شدن همچین شخصیتهایی توی دنیای فانتزی که دنیایی با تاریخی دقیق و با جزئیات که حتی در جاهاییش ظرافت توضیحات تاریخیش از تاریخ موجود دنیای واقعی هم بیشتره. شما میتونین به نقشه ها و جزئیات تاریخ آردا توجه کنین و متوجه بشین که این چزئیات با چه هنری به تصویر کشیده شده اند. به نظر من تاریخ امروزه بشریت رو میلیونها نفر نوشتن اگه ده تالکین میبودن تاریخ آردا از تاریخ امروزی جهان جزئیاتش بیشتر می بود.نوشتن ادامه این تاریخ کار هرکسی نیست. هرکسی نمیتونه پا در جای تالکین بگداره. ضمنا اگه انجمن جهانی تالکین توی تاییدش نکنه و جهانی نشه که فایده ای نداره. اصلا انتشار هر موضوعی مرتبط با تالکین دست کریستوفر و انجمن تالکینه. به نظرم مسولین سایت باهاشون ارتباط برقرار کنن و باهاشون در مورد این سایت ایرانی اطلاع بدن چون گویا عضویت آنلاین توسایتشون به پوند انگلیسه و امکاناتش برای ایرانی ها نیست. شاید فرجی شد و مطالبی رو فرستادن مثلا از مطالبی که در دسترس اعضا تحت عنوان اخبار و مقالات و فعالیت های گروههای طرفدار خدا رو چه دیدین شاید این سایت بعنوانBest Website جایزه هم گرفت. :) با تشکر از همه ویرایش شده در آوریل 21, 2015 توسط Armando تصحیح شکل نوشتار 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اورک موریا 14 ارسال شده در مارس 19, 2016 دوستان این چطوره : پایه ی داستان: جنگی سخت بین الف های ریوندل و دورف های موریا در می گیرد سپس شاه تراندویل هم به اره بور حمله می کند سپس روهان به کمک تراندویل و گاندور به کمک اره بور می رود ۰ جنگ مدت زیادی طول می کشد به طوری که والار جنگ را تمام می کنند . ولی دراین مدت شکارچی ملکور را آزاد می کند و او به آیزنگارد متروکه می رود و ان برج را ان قدر غول پیکر می کند که بتواند تمامی والاررا در آن زندانی کند. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Thorin the Oak shield 60 ارسال شده در مارس 22, 2016 من كه ميگم بگيم داين توى يكى از كوه هاى تپه اهن يه سنگ مثل اركن استون پيدا مى كنه كه مى تونه مرده هارو زنده كنه داين هم تمام اجدادشو زنده مى كنه بعد تمام قوم ها به اونجا حمله مى كنن و سنگ همينطور دس به دس ميشه و تمام اشخاص مرده الف ها و انسان ها زنده مى شن و بعد اخرين ارك ها كه زنده موندن همراه با بالروگ هاى زنده مونده( حالا من نمى دونم اگه زنده باشن) حمله مى كنن وبعد از بدست اوردن سنگ سارون نازگولها و ويچ كينگو زنده مى كنن ويه جنگ بزرگ به وجود مياد حالا مى تونيم بگيم ملكور هم بر مى گرده و..... 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
*Manwë* 158 ارسال شده در اوت 25, 2016 سلام به نظر من باید داستانی که نوشته میشه ادامه داستان حلقه باشه . در پایان داستان حلقه هم داستان با سم وایز گنجی تموم میشه نظر من اینه اگه داستان ادامه داستان حلقه اماا از زبون سم باشه قشنگ تره حالا جزعیاته اصلی داستان هم میتونه از شایر و هابیت ها شروع بشه. نظر شخصی بنده 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
AmirReza79 17 ارسال شده در اوت 25, 2016 من به شدت مشتاق ادامه تاریخ سرزمین میانه هستم. بهتره همه ایده های خودمون رو جمع کنیم و در نهایت به یک جمع بندی نهایی برسیم و داستان رو شروع کنیم. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
*Manwë* 158 ارسال شده در اوت 25, 2016 این تاپیک خیلی وقته که باز شده و هنوز به جایی نرسیده لطفا اگه میخواید ادامه داستان های استاد تالکین را بنویسید بیاید یک گروهی بزنیم برای این کار و متحد یشیم اینتوری میشه به صورت جدی این موضوع را ادامه داد 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
AmirReza79 17 ارسال شده در اوت 25, 2016 موافقم خب از کجا شروع کنیم؟ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
*Manwë* 158 ارسال شده در اوت 25, 2016 در 9 دقیقه قبل، AmirReza79 گفته است : موافقم خب از کجا شروع کنیم؟ اول باید کسایی رو که با داستان های سرزمین میانه و تاریخش اشنایی دارن رو حتی از درون ایتن سایت دور هم بیاریم بهتره برای این کار یه تاپیک جدید درست کنیم 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
AmirReza79 17 ارسال شده در اوت 25, 2016 در 14 دقیقه قبل، A.M.S گفته است : اول باید کسایی رو که با داستان های سرزمین میانه و تاریخش اشنایی دارن رو حتی از درون ایتن سایت دور هم بیاریم بهتره برای این کار یه تاپیک جدید درست کنیم خب من ایده هایی که خودم دارم رو جمع میکنم تا تاپیک جدید رو راه بندازیم. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Lord Thranduil 1,729 ارسال شده در اوت 26, 2016 در 13 ساعت قبل، A.M.S گفته است : سلام به نظر من باید داستانی که نوشته میشه ادامه داستان حلقه باشه . در پایان داستان حلقه هم داستان با سم وایز گنجی تموم میشه نظر من اینه اگه داستان ادامه داستان حلقه اماا از زبون سم باشه قشنگ تره حالا جزعیاته اصلی داستان هم میتونه از شایر و هابیت ها شروع بشه. نظر شخصی بنده نمیدونم چرا وقتی پستتون رو خوندم یاد فیلم mirror mirror افتادم! آخه اونم برخلاف داستان اصلی ماجرا رو از زبان ملکه نوشته بودن که خلاقانه بود..اینم که میگید داستان از زبان سم باشه جالبه...مشتاقم زود تر شروع کنید... با آرزوی موفقیت 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست