رفتن به مطلب
Halbarad

ملکه بروتیل

Recommended Posts

Halbarad

به طور کاملا اتفاقی توی دائره المعارف آردا رفتم دنبال اسم بروتیل که فقط یه جا توی کتاب یاران حلقه(سفری در تاریکی) اومده بود و چون خیلی جالب بود خواستم دوستان هم بدونن و اگر اطلاعات بیشتری دارند هم بگن تا ما بدونیم:

بروتیل ملکه تاریک همسر تارانون فالاستور دوازدهمین پادشاه گوندور و اولین شاه دریانورد بود که شهرتش بخاطر ده گربه جادوییش بود. نه تا از این گربه ها سیاه بودند که ملکه اونها رو به جاسوسی مردم گوندور میفرستاد و تنها گربه سفید ملکه هم به کار اون نه تا نظارت میکرد. سر انجام هم فالاستور اون رو به همراه گربه هاش(بدون هیچ همراه دیگه ای) تبعید کرد و بروتیل برای آخرین بار سوار بر یک کشتی که داشت به سمت جنوب میرفت دیده شد و دیگه هیچ خبری از اون نشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار

سلام به همه...با تشكر از هالبارد عزيزمنم اين بحث رو يكمي تكميل كنم... در افسانه هاي ناتمام در اين مورد نوشته شده كه :

اون همسر تارانون فالاستور بود و در خانه پادشاهان بر روي پل بزرگ اوزگيليات زندگي مي كرد(اين پل شكوهمند ترين بناي گندور بوده و بيش از 1 مايل طول داشته و ميشه گفت شهر كاملي بر روي رودخانه بوده...من در مورد بنا هاي نومه نوري در گندور و معماري اونها كمي تحقيق كردم كه اگه دوستان بخوان ميتونم براشون بگم...). او 9 گربه سياه و يك سفيد داشت كه خدمت كاران اون بودند كه او مي تونست كه با اونها صحبت كند يا ذهنشون رو بخواند و از اونها براي كشف و پي بردن به اسرار سياه و پنهاني گندور استفاده مي كرد ، رييس اون ده گربه ، گربه سفيد بود كه به 9 تاي ديگه نظارت مي كرد و اعمال اونها رو به ملكه گزارش مي داد. هيچكس در گندور توانايي اونو نداشت كه اونها رو لمس كند ، همه از اونها مي ترسيدند و بشدت مشوش مي شدند وقتي كه اونها رو در حال عبور در ميان شهر مي ديدند. اسم بروتیل از كتاب پادشاهان گندور پاك شده (هرچند كه در خاطر مردم باقي موند و در زبان محاوره اونها رايج شد...) و تارانون اونو به همراه گربه هاش بر روي دريا در يك كشتي رها كرد ، گفته شده كه اون كشتي آخرين بار در افق اومبار ديده شده كه در زير هلال ماه حركت مي كرده در حاليكه سايه يكي از گربه ها برروي دكل و سايه بقيه بر روي عرشه كشتي از دور پيدا بوده...

تالكين در يك مصاحبه كه در سال 1966 انجام داد در جواب سوالي كه ازش در اين مورد پرسيده شد اطلاعات ديگه اي رو در اين مورد ارائه داد و اينجور گفت :

خوب بروتيل خيلي بد اخلاق و پليد بود من فكر مي كنم كه او در اصل يك نومه نوري سياه بوده ،اون بشخصه يكي از كساني بود كه از گربه ها نفرت داشت اما گربه ها همه جا بدنبال اون بودند و به او تسلط داشتند ، شما كسايي رو ميشناسيد كه اونچه بيشتر از همه ازش متنفرن هميشه به دنبالشونه؟ من يك دوست اينطوري دارم.من مي ترسم و فكر مي كنم كه اون گربه ها رو براي تفريح و از روي نفرت آزار و شكنجه مي داده ، اما تعدادي از اونها رو هم براي استفاده نگه داشته بود : براي فرستادن به ماموريتهاي شيطاني در شب و جاسوسي دشمنانش و ترساندن اونها.

با كنار هم گذاشتن اين اطلاعات پراكنده و مختصر ما مي تونيم در مورد بروتيل بگيم كه كه اون يكي از نومه نوري هاي سياه ساكن در جنوب اومبار بوده (اونها چند گروه بودند، و گاهي بهشون اشاره شده اما هرگز نامگذاري و تشريح نشدند) و تارانون احتمالا به اين علت با اون ازدواج كرد كه قدمي در راه صلح ميان مردمان گندور و نومه نوري هاي سياه ساكن جنوب اومبار برداره ، اما اخراج و تبعيد اون از گندور (كه علت اعمال سياهش بوده ) دوباره به آتش خشم و دشمني بين گندور و ساكنان جنوب اومبار دامن زد كه عاقبت به فتح اومبار توسط گندوردر سال 933 دوره سوم ختم شد.

تالكين از گربه ها متنفر بوده و بنظر مي رسه كه پليد ترسيم شدن بروتيل به علت گربه هاش و عادتش به جاسوسي ( كه به خلق و خوي گربه ها نزديكه ) بوده باشه.

موفق باشيد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

سلام اله سار جان. ضمن تشکر از اینکه اطلاعاتت رو در اختیار همه گذاشتی اولا یه ایرادی که اسم این ملکه بروتیل هستش نه برتونیل. دوما اینکه یه سوال داشتم. نومه نوری های سیاه به چه دسته ای از نومه نوری ها گفته میشه؟ اگر اون عده ای هستند که حریم والار رو نقض کردن که همه اونها بر اثر موج سیاه از بین رفتن. اگر اینطور نیست پس اونها کی هستند و از کجا تبدیل به یک شاخه مجزا از نومه نوری ها شدند؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
سلام اله سار جان. ضمن تشکر از اینکه اطلاعاتت رو در اختیار همه گذاشتی اولا یه ایرادی که اسم این ملکه بروتیل هستش نه برتونیل. دوما اینکه یه سوال داشتم. نومه نوری های سیاه به چه دسته ای از نومه نوری ها گفته میشه؟ اگر اون عده ای هستند که حریم والار رو نقض کردن که همه اونها بر اثر موج سیاه از بین رفتن. اگر اینطور نیست پس اونها کی هستند و از کجا تبدیل به یک شاخه مجزا از نومه نوری ها شدند؟

هالبارد عزیز ، مرسی از تذکرت اون جاهایی که اسم رو اشتباه تایپ کرده بودم رو درست کردم. اما در مورد سوالت من یه توضیح مختصر بدم: نومه نوری های سیاه تنها اون عده ای نیستن که حریم والار رو نقض کردن در حقیقت اونها اون عده ای هستند که توسط سارون فریفته شدند و با وعده های اون گمان کردند که ارو وجود نداره و فقط دروغیه که توسط والار ساخته شده که قدرت اونها رو زیاد کنه و به پرستش ملکور به عنوان قدرت برتر و اطاعت از سارون و روی آوردن و به جادوی سیاه اون متمایل شدن. در زمان تار الندیل چهارمین شاه نومه نوری اولین دسته از دریانوردان نومه نور به سرزمین میانه بر گشتند و و بعد از دوران تار میناستیر رسما در جنوب سرزمین میانه بندرگاه و قلعه درست کردند ، منظور اینکه در هنگامی که نومه نور سقوط کرد تعدادی از مردمان نومه نور در سرزمین میانه زندگی می کردند که در بین اونها کسان زیادی بودند که اسیر اندیشه های سارون بودند و اغلب در اومبار و بعضی از قسمتهای هاراد زندگی می کردند از زبان رایج وسترن استفاده نمی کردند اما گفته شده که شاخه ای از آدونایی در میان اونها رواج داشت.تالکین اونا رو زیاد تشریح نکرده ، از شخصیتهای مشهور اونا میشه به مورازور (شاه نزگول) و هشت نزگول دیگه و Herumor و Fuinur و کسی که در دوران اله سار خودش رو زبان سارون نامید نام برد .به ایندسته از نومه نوری ها هم نومه نوری های سیاه گفته میشه.این یه توضیح مختصره ( هرچند که در این مورد اطلاعات زیادی نیست) اما اگه جاییش نامفهومه بگو که کاملتر بنویسم. موفق باشی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

خیلی ممنون دوست عزیز. من مشکل دیگه ای به نظرم نمیاد . مگر اینکه کس دیگه ای از دوستان سوالی داشته باشه که بپرسه و من هم مشتاقانه پیگیری میکنم ببینم چه خبر میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرداویراف

بروتیل برای چی این گربه ها رو نگهداری میکنه ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

سلام دوست عزیز. در مورد اینکه چرا بروتیل گربه ها رو نگاه میداشته اله سار عزیز توضیح کامل و خوبی داده.

تالكين در يك مصاحبه كه در سال 1966 انجام داد در جواب سوالي كه ازش در اين مورد پرسيده شد اطلاعات ديگه اي رو در اين مورد ارائه داد و اينجور گفت :

خوب بروتيل خيلي بد اخلاق و پليد بود من فكر مي كنم كه او در اصل يك نومه نوري سياه بوده ،اون بشخصه يكي از كساني بود كه از گربه ها نفرت داشت اما گربه ها همه جا بدنبال اون بودند و به او تسلط داشتند ، شما كسايي رو ميشناسيد كه اونچه بيشتر از همه ازش متنفرن هميشه به دنبالشونه؟ من يك دوست اينطوري دارم.من مي ترسم و فكر مي كنم كه اون گربه ها رو براي تفريح و از روي نفرت آزار و شكنجه مي داده ، اما تعدادي از اونها رو هم براي استفاده نگه داشته بود : براي فرستادن به ماموريتهاي شيطاني در شب و جاسوسي دشمنانش و ترساندن اونها.

میل به کنجکاوی و سر در آوردن از کار بقیه(همون فضولی) و همینطور استفاده از گربه ها برای اذیت و آزار دشمنانش مهمترین اهداف بروتیل بودند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
zack

ملکه برتونیل که تو سخن روز اومده دیگه کیه ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

اينو نميدونم مطمئني درست نوشتي؟ من يه ملکه بروتيل ميشناسم که همسر تارانون(فالاستور) بيستمين شاه گوندور بود و گربه هاي جادويي داشت که براش جاسوسي ميکردن، فالاستور دريانورد بزرگي بود و مدام به سفر ميرفت و ملکه رو با گربه هاش تنها ميذاشت، يه روز ملکه با کشتي به جنوب سفر کرد و ديگه خبري ازش به گوندور نرسيد. حالا سخنش چي بود؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Farshid2d

من توی همین سایت خوندم که ملکه بروتيل رو تبعید کردند

در ضمن شنیدم بدنام هم بوده

علت تبعید و بدنامیش چی بود

؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

اطلاعاتی که استاد مهدی نوشتن کامل بود.من تنها مرجع قابل اعتماد -یا شاید هم نه چندان قابل اعتماد!- ی که می شناسم نقل قولی هست که کریستوفر تالکین در داستان های ناتمام نومه نور و سرزمین میانه آورده. قابل درکه که بروتیل به علت جاسوسی گربه هاش چندان خوش نام نبوده و در همین کتاب اشاره شده که شاه تارانون، بروتیل رو به تنهایی، همراه با گربه هاش بر کشتی سوار کرد و پیش از باد شمال روانه کرد. آخرین بار کشتی رو در اومبار، زیر نور ماه هلال دیدند.;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Farshid2d

اما من جایی خوندم که با نومه نوری ها سیاه در ارتباط بوده

به نظر می رسید یه ارتباطی بین سایرون و بروتیل باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد
ارسال شده در (ویرایش شده)

فکر میکنم شما به این مصاحبه اشاره می کنین که در مجله ی New Worlds چاپ شده بود:

"خوب، بروتیل رفت تا در شهری داخل کشور زندگی کند و دست آخر راه پلیدی را انتخاب کرد (یا به این مسیر برگشت- فکر میکنم در اصل از نومه نوری های سیاه بود). یکی از آن افرادی بود که از گربه ها نفرت دارند و گربه ها به آغوششان می پرند و دنبالشان می روند- می دانید گاه گربه ها کسانی را که از ایشان متنفر باشند دنبال می کنند! دوستی مانند این دارم. متأسفانه بروتیل تصمیم گرفت که برای سرگرمی، گربه ها شکنجه کند ولی برخی را نگه می داشت و از آنها بهره می برد. گربه ها را آموزش داده بود تا شبانه کارهای شیطانی مرتکب شوند و جاسوسی دشمنان وی را بکنند یا آنها را بترسانند."

شاید وقتی به قول شما تبعید شد و اسمش رو از کتاب شاهان پاک کردن در نتیجه، کینه ای که بین نومه نوری های سیاه و دونه داین گوندور بود مشتعل شد و بعد از مرگ تارانون، لنگرگاه اومبار تصرف شد.

پ.ن.

(صرفاً جهت اطلاع رسانی)

پست آخر به سؤالات ارباب حلقه ها منتقل شد.

لطفاً سؤال ها رو در تاپیک مربوط به خودشون بپرسید.

ویرایش شده در توسط تضاد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

تضاد توضیحات کافی رو داد. بروتیل از نسل نومه نوری های سیاه بود و ازدواجش با شاه گوندور یک ازدواج برای مقاصد سیاسی بود. بروتیل 10 گربه داشت که ارتباط خاصی باهاشون داشت. اونارو میفرستاد بین مردم و بعد از داخل چشمان گربه ها حافظه گربه ها رو میخوند و از مردم جاسوسی میکرد. در نهایت هم اون و گربه هاش به جنوب تبعید شدن و خبر دیگه ای ازشون شنیده نشد اما آوازه گربه های ملکه هزاران سال باقی موند.

بروتیل ارتباطی با سائرون نداشت. سائرون اون موقع یه روح سرگردان بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Farshid2d

خودت میگی یه روح سرگردان بودش

پس امکان داشت که هر کجا باشه

در کل خیلی دلم می خواست بدونم عاقبت بروتیل چی شدش

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

شخصاً جز اشاره ای به این که رفت تا با بستگان خودش زندگی کنه مطلب دیگه ای سراغ ندارم که به سرنوشت نهایی او اشاره کنه. تنها می دونیم آوازه ی ناخوشایند گربه هاش اون قدر در ادبیات عامه ی مردم گوندور پر رنگ بود که حتی با گذشت سال های بسیار، آراگورن از اونها یاد بکنه ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...