رفتن به مطلب
Argona

الداریون

Recommended Posts

اله سار
اله سار جان واقعا ازت متشكرم كه انقدر كامل و واضخ برام روشن كردي قضيه رو مخصوصا جاهايي كه درباره ريشه يابي سيلماريل بود چون هميشه وقتي اون بخش از ضمايم كتاب سه رو ميخوندم گير ميكردم كه منظور آقاي عليزاده از سيلماريلي چي بود.

من اينو متوجه نشدم يعني تلفظ هم انقدر مهمه كه بايد سيلماريلياون بگيم نه سيلماريلايون؟؟

و موضوع ديگه اين كه سيلماريليون به تنهايي بي معنيه و فقط بايد با يه كلمه مفهومي قبل از خودش بياد؟؟اگه اينطوره پس نحوه ساخت كلمه فرق ميكنه با انگليش و نميشه Quentaon Silmarilli گفت؟يا اگه اينطوره چرا ميگن والاكوئينتا؟چرا مثلا نميگن Valaron Quenta يا Quenta Valaron ؟؟من هرجوري حساب مي كنم طبق چيزي كه گفتي on غالبا آخر كلماتي مياد كه با r يا i ختم ميشن.

بقيه حرفهاتو بسيار خوب متوجه شدم چون به فصاحت منظورتو بيان كردي.

من هم اميدوارم موفقيتي بيشتري نسيبت بشه.

فیانور جان سلام.در مورد تلفظ و کاربرد استرس پرسیدی...خوب اینکه ببینیم مهمه یا نه بستگی به خود شخص داره که تا چه حد می خواد حرفه ای با این قضیه برخورد کنه...اما از دید من بسیار مهمه.در زبان های الفی نحوه تلفظ درست و استفاده بجا از استرس ها خیلی لازمه خود تالکین هم برای اینکار زحمت زیادی کشیده و قواعد زیادی و نکات بسیار ریزی برای اون وضع کرده پس من ترجیح میدم که رعایت کنم. برات یک مثال می زنم: ببین شما Eärendil رو چی می خونی؟ آرندیل؟ اما اون دو نقطه ای که بالای a اومده برای این گذاشته شده که یک صدای خاص ایجاد کنه. تلفظ این کلمه به این صورته : e®are'ndeel اون آر که بعد ازe اومده ساکته و خونده نمیشه و علاوه بر اون بعد از e و قبل از a یک صدای ی خفیف وجود داره که باید در هنگام تلفظ ادا بشه . پس چیزی نزدیک به این خونده میشه : اِیارندیل ( که اون ی بسیار خفیف تلفظ میشه) .

بنظر من وقتی قواعدی به این زیبایی رو تالکین با زحمت درست کرده بهتره که رعایت کنیم اما تا نظر شما چی باشه( و چقدر بخوای پایبند این قضایا باشی) . اون استرس های توی کلمه سیلماریلیون بنظر من مهمه چون علاوه بر نحوه صحیح خوندن اون کلمه نحوه ساخته شدنش رو هم نشون میده.

اما در مورد معنی سیلماریلیون ، بله این ترکیب طبق قواعد زبان الفی و از روی اصول بتنهایی ناقصه و حتما به یک کلمه مفهومی دیگه برای توضیح احتیاج داره و هرجا هم که تنها میبینی برای ساده نویسی و راحتی کاره که تنها آورده شده و از بس که اینکار تکرار شده ، به این شکل جا افتاده اما از نظر دستوری صحیح نیست ولی مستعمله.

اما در مورد سوال دیگت :مسلما نحوه ساخت این ترکیبات با انگلیسی فرق میکنه . درسته که جاهایی مشترک هستند اما در اینجا متفاوته و حتما ترکیب Quentaon Silmarilli اشتباهه چون هم بی معنیه...( سیلمارلِ افسانه معنی نمی ده!) و هم اینو بیاد داشته باش که on به آخر اسمهایی اضافه میشه که به r يا i ختم بشن.

اما در مورد اونکه گفتی که چرا میگن والاکوئنا و نمی گن والارون کوئنتا...همونطور که قبلا گفتم استفاده از on مخصوص اسامی هست که به آی یا آر ختم میشن ، مثلا به کلماتی که به u و t ختم می شن o یا ot برای این حالت اضافه می شود، بگذار از حالتهای دیگش برات یک مثال بزنم : Aldu به معنی دو درخت هست و Alduo یعنی of two trees اینجا رو ببین :

i cala Alduo : the light of (the) Two Trees

یعنی برای کلمات مختلف این قائده متفاوته و نمیشه برای کلمه والا on اضافه کرد اما جالبه بهت بگم که ترکیب valaron quanta کاملا صحیحه و بکار رفته. بزار در مورد خود کلمه ولار برات از اول توضیح بدم تا منظورم کاملا روشن بشه و یکوقت گیج نشی.

کلمه vala در دو حالت فعل و اسم بکار رفته... والا در حالت اسم به معانی قدرت ؛ خداوند ؛ قدرت آسمانی استفاده شده. در حالت فعلی هم به معنی قانون و دستور یا توانایی داشتن . اما valar یا vali به دسته از ارواح بنهایت قدرتمند می گن که به آردا اومدن و ... گفته شده valar و vali وقتی استفاده شد که والار ها شکل جسمانی بخودشون گرفتن و در آردا وارد شدند. اما بحث من از همینجا شروع میشه. اگه بخوای of در مورد valar یا vali بکار ببری از همون ترکیب on که قبلا گفتم باید استفاده کنی یعنی valaron = of the valar و valion= of the vali(valar) به این مثالها توی جمله دقت کن :

Valaron nurtalë Valinóreva= the Valar's hiding of Valinor

یا

Valaron quanta= tale of the valar

یا

mannar Valion= into the hands of the Vali (Valar

میبینی ؟ وقتی به i یا r ختم بشه کلمه با همون ترکیب آشنای خودمون (+on ) روبرو می شیم...اما وقتی که بصورت خود vala هست برای مضاف الیه درست کردن از اون کلمه والا به یک اسم و یا کلمه دیگه می چسبه و این از حالتهای خاصه. این مثالها رو ببین:

Valacirca= Sickle of the Gods (به معنی داس خدایان که اسم یک صورت فلکی از ستارگانه)

Valarauco=Demon of Might (اهریمنان قدرت ، اینجا والا به معنی اصلیش یعنی قدرت بکار رفته و این کلمه اسمیه که در سینداری به بالورگها اطلاق میشده)

Valaquenta= Account(tale) of the Valar

که از این دست مثالها بسیاره. میبینی؟ والا یک حالت خاص که برای بوجود اوردن معنی of اونو به کلمه دیگه ای وصل میکنند.بهر حال گرامر زبانه و پره از این استثنا ها . مثل همین فارسی خودمون که کلمات رو با ها جمع میبیندیم اما در بعضی از استثنا ها کلمه مکسر میشه و شکل دیگه جمع بسته میشه.

امیدوارم که بازم منظورم واضح رسیده باشه چون این بحث کمی گیج کنندست مخصوصا اگه از همش اطلاع نداشته باشی و به حالتهای کلی و خاصش مسلط نباشی...بهر حال اگه بازم جاییش رو خوب توضیح ندادم بگو تا منظورم رو واضح بیان کنم. موفق باشی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فيانور روح آتش

اله سار جان واقعا نميدونم چطور تشكر كنم چون واقعا خوب و روون توضيح دادي طوري كه اصلا يه ذره هم ابهام توش باقي نمي مونه.

كاملا متوجه موضوع شدم ولي يه مساله درباره همون ion=son

پس كورو معنيش چيه؟توي يه تاپيك توي آردا خوندم كه نوشته بود كورو به معني فرزند.واضح ترين مثال اسم واقعي فيانور كه كوروفينوه به معني فرزند فينوهه.ممنون ميشم دربارش توضيح بدي.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
اله سار جان واقعا نميدونم چطور تشكر كنم چون واقعا خوب و روون توضيح دادي طوري كه اصلا يه ذره هم ابهام توش باقي نمي مونه.

كاملا متوجه موضوع شدم ولي يه مساله درباره همون ion=son

پس كورو معنيش چيه؟توي يه تاپيك توي آردا خوندم كه نوشته بود كورو به معني فرزند.واضح ترين مثال اسم واقعي فيانور كه كوروفينوه به معني فرزند فينوهه.ممنون ميشم دربارش توضيح بدي.

سلام به همه. خواهش می کنم فیانور جان .

اما در مورد کورو . نه ! این کلمه اصلا معنی پسر نمیده و هیچ کجا به این معنی بکار نرفته.

Curu (که ابتدا تالکین اونو بشکل curo مد نظر داشته اما بعدا نظرش تغییر کرده) به معنی دقیق skill هست که میشه اونو مهارت یا هنرمندی ترجمه کرد.اما در زبان سنداری این اسم یک معنی مبالغه شده هم داره در حالت مبالغه شدش به معنی جادو و جادویی استفاده شده (magic, wizardry ) . این کلمه در حالت جمع بشکل cyru در میاد.

اما Curufinwë (که در نسخه های اولیه سیلماریلیون Kurufinwë هم نوشته شده بود) به معنی دقیق Skillful Finwë هست که میشه اونو فینوه ماهر ترجمه کرد. این لقب فیانور بوده و معنی پسر فینوه رو نمی ده. اسم Curufin هم که اسم پسر مورد علاقه فیانور بوده(پنجمین پسرش) از همین اسم مشتق شده.

از کلمه های دیگه ای که با curu ساخته شدن میشه Curumo رو نام برد که اسم سارومانه . Curumo تشکیل شده از (curu+mo ) که mo یک پسوند مذکر سازه (و اغلب در اسم ها و عنوانها بکار رفته) و در اینجا کمی بار معنایی منفی رو اضافه میکنه . برای همین Curumo یعنی Cunning ، که میشه زیرک یا مکار ترجمش کرد. از ترکیبهای دیگه میشه curuni که معادل سینداری curumo هست و معنی جادوگر میده(و اینهم از اسامی سارومانه) و curuvar باز هم به معنی جادوگر اشاره کرد.

موفق باشی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
پرنسس ایووین

ما شا الله اقای تالکین اینقدر تخیلش قوی بوده که اگه قرار بود در مورد همه چیز توضیح میداد باید یه دایره المعارف صد جلدی به اسم آردا نوشته میشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرداویراف
ما شا الله اقای تالکین اینقدر تخیلش قوی بوده که اگه قرار بود در مورد همه چیز توضیح میداد باید یه دایره المعارف صد جلدی به اسم آردا نوشته میشد.

شاید پروفسور تالکین تصمیم به تکمیل و ارائه اطلاعات و توضیحات بیشتر داشته ولی عمرش کفاف نداده . چون کتاب ایشون کار بسیار بزرگی بود . در واقع به نوعی فرهنگ سازی و تمدن آفرینی بوده .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
OoO

بعد از اینکه چوگان انومیناس رو از شاه اله سار تحویل می گیره به پادشاهی می رسه .

میشه بیشتر تشریح کنید ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

میشه بیشتر تشریح کنید ؟

دقیقا چه چیزی رو میخواید تشریح بشه دوست عزیز؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
OoO

دقیقا چه چیزی رو میخواید تشریح بشه دوست عزیز؟

چوگان انومیناس چیه ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

چوگان سلطنتی آنومیناس، یکی از قدیمی ترین دست ساز های انسان های وسترنس (نومه نور - که نشان فرمانروایی آندونیه بوده) که یکی از متعلقات پادشاهی آرنور شد بعدا (مثل تاج و...)

ویرایش شده در توسط الوه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
OoO

در مورد سلاحش چه اطلاعاتی هست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
baradil soldier of dale

در مورد سلاحش چه اطلاعاتی هست؟

طبيعتا شمشيرش آندوريل بود. ولي در مورد بقيه سلاحاي الداريون(حتي آراگورن) اسمي برده نشده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
OoO

در موردش نژادش ديده بودم نوشته نیمه الف ؟ آیا همسر یا فرزندانی دارد؟ آیا سلاح ديگري دارد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

خب الداریون فرزند آراگورن (دارای رگه ی انسانی، الفی و مایا) و آرون (با همین رگه ها) هست ولی چون آراگورن یک انسان و آرون یک الف بوده، به فرزندشون میگن نیم الف

کلا تاریخ بعد از سال 120 دوران چهارم (مرگ اله سار تلکونتار) چیزی دیگه ثبت نشده...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
OoO

خب الداریون فرزند آراگورن (دارای رگه ی انسانی، الفی و مایا) و آرون (با همین رگه ها) هست ولی چون آراگورن یک انسان و آرون یک الف بوده، به فرزندشون میگن نیم الف

کلا تاریخ بعد از سال 120 دوران چهارم (مرگ اله سار تلکونتار) چیزی دیگه ثبت نشده...

اطلاعات دیگه ای هست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

همینایی هم که من گفتم تقریبا حرف های بانو آرون و جناب اله سار در صفحه ی اول این تاپیک بود و دیگه اطلاعاتی جز این ها موجود نیست...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل
ارسال شده در (ویرایش شده)

می خواستم راجب به زندگی الداریون، پسر شاه اله سار و ملکه آندومیل بیشتر بدونم. منبعی در این زمینه هست؟ مثلا نامه های استاد یا تاریخ سرزمین میانه یا هر چیز دیگه ای؟

ممنون

ویرایش شده در توسط الوه
تصحیح سهو نگارشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

می خواستم راجب به زندگی الداریون، پسر شاه اله سار و ملکه آندومیل بیشتر بدونم. منبعی در این زمینه هست؟ مثلا نامه های استاد یا تاریخ سرزمین میانه یا هر چیز دیگه ای؟

ممنون

در مورد دوران پادشاهی شاه اله سار (یا بگیم کودکی الداریون) تقریبا چیزی در دسترس نیست (بجز همون نکات جسته گریخته ای که در کتاب بهش اشاره شده) و تالکین هم به این خاطر ننوشته چون چیزهای خیلی مهم و قابل نگارشی به نظر نمیومدن (نامه شماره 338)

I of course discovered that the King's Peace would contain no tales worth recounting; and his wars would have little interest after the overthrow of Sauron

تنها چیزهایی که وجود داره و مرتبط به دوران پس از مرگ اله سار و پادشاهی الداریون هست (نه خودِ الداریون یا زندگیش. فقط دوران پادشاهی الداریون بوده) که به عنوان سایه ی جدید نسخه های مختلفش در جلد 12 تاریخ سرزمین میانه توسط کریستوفر منتشر شده که خیلی طولانی نیست و اگه دلتون خواست میتونید بخونیدش

یکم بی ربط هست اما تاپیک «سایه جدید» هم برای همین قضیه ی کتاب ایجاد شده بود که متاسفانه نیمه کاره موند (یاد گذشته بخیر :(( )

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...