رفتن به مطلب
آرون

ترجمه ترانه های گروه موسیقی Blind Guardian

Recommended Posts

آرون

بلایند گاردین یه گروه بسیار مشهور متال در زمینه تالکینه که اشعار اوریجینالی در مورد تالکین تو کاراش استفاده می کنه که خیلی لیریکهای قشنگی هستن و بسیار عمیق و کسی که اونا رو نوشته و کسی که میشنوه باید اطلاعات کاملی در مورد دنیای تالکین داشته باشه. در این بخش هرکس که می خواد ترجمه اشعارشون رو قرار می ده و در موردشون بحث می کنیم.

/

اکثر اونايي که تالکين رو دوست دارن بلايند گاردين رو دوست دارن يا بخاطر ليريکاي اوريجينال شاهکارش در مورد تاريخاي سرزمين ميانه - يا به خاطر فضاسازي آهنگاش. گرچه من شخصا بلک متال و متالو برا دنياي تالکين نمي پسندم ولي خيلي از آهنگاي این گروه عالي هستن در زمينه تالکين. و اگه کسي در زمينه آثار تالکين اطلاعات داشته باشه وقتي موسيقي رو گوش بده و ليريکارو بخونه عشق ميکنه. بهتره اونايي که عاشق بي.جي هستن در مورد ترانه هاي بعضي آلبوماي مربوطه تالکينش اطلاعات داشته باشن. چون اون ليريک يه تاريخ عظيم رو بيان مي کنه و اگه اطلاع نداشته باشيد از جريان لیریک براتون بی معنی می شه.

/

کسانی که می خوان آهنگاشو بدونن که دو تا از آلبوم های مربوط به تالکین اش در آرشیو سایت بخش موسیقی موجوده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

متاسفانه من در زمینه ترجمه ترانه و lyric زیاد کار نمی کنم و در حد و حدود معنی شعر در میارم و به نظرم یه ترانه موسیقی بهتره به زبان اصلی خونده شه.

در هر حال این اولین شعره . قبل از گذاشتن شعرتون باید یه توضیح هم بدید چون اشعار بلایند گاردین تاریخ خاص و منظور خاصی دارن.

این شعری که الان میذارم اسمش هست The Eldar. از آلبوم Nightfall in Middle Earth (شباهنگام در سرزمین میانه).

عنوان خود آهنگ The Eldar , برای کسانی که نمی دونن, اسم همون اِلف هاي بلندپايه دنياي تالکينه , به معني مردم ستاره ها. الدار الفهاي اوليه بودند, اونهايي که پس از برخواستن در درياچه Awakening , دعوت والار -مقدسين- رو قبول کردن و به سرزمين قدسي آمان سفر کردن و نور دو درخت والينور رو ديدن .

(دو درخت والينور , درختاني بودن که نور سرزمین قدسی رو تامین می کردن, در آن زمان که هنوز ماه و خورشید نبود, اما بعدها پس از نابودی اونها, ميوه يکيشون ماه شد و شکوفه اون يکي خورشيد.)

حالا اين آهنگ از زبان «فینرود فلاگوند» يکي از الفهاي الدار بلند پايه س. فينرود فرمانرواي والای الف ها و موسس قلمرو پنهان نارگوتروند بود و در جريان بدست آوردن سيلماريل ها به همراه «برن» , پس از نبردي سخت و بدون سلاح با يه گرگ نما (سارون) براي نجات برن, در سردابه هاي سارون جان داد.

خب , این هم متن ترانه به زبان اصلی و ترجمه - زیاد گیر ندید به ترجمه ش :grin:

THE ELDAR

I've seen the moon

And the first sunrise

I'll leave it to the memories

And kiss the wind goodbye

For the Eldar

I'm trapped inside this dream

Of the Eldar's

Song of doom

I've tasted poison

When I drank the wine of fate

But the fear was in my heart

I realized too late

The house of spirits call

For the Eldar

I'm trapped inside this dream

Of the Eldar's

Song of the doom

High's the fee

Soon my spirit will return

Welcome dawn

Your light will take me home

I say farewell

متن فارسی :

« اِلدار »

ماه را دیده ام

و اولین طلوع را

همه را به خاطره ها می سپرم

و بوسه وداع بر باد می فرستم

برای الدار

در این رویا گرفتار شدم

از ترانه

تقدیر شوم الدار

من سم را چشیده ام

آن دم که جام سرنوشت را نوشیدم

اما هراس در وجودم بود

و بسی دیر آگاه شدم

جایگاه ارواح مرا می خواند ...

برای الدار

در این رویا گرفتار شدم

از ترانه

تقدیر شوم الدار

پاداشم بسیارست

به زودی روحم بازخواهد گشت

طلوع آفتاب خوش آمدی

نور تو مرا به وطن خواهد برد

بدرود می گویم

اينجا داره از زيان فينرود در اون سردابه ها ميگه.که داره خاطراتشو به ياد مياره که اولين برخواستن ماه رو ديده و بعد خورشيد رو. (که قبل از اومدن خورشيد هنوز انسان ها نبودن که برخواستن ماه و اولين طلوع خورشيد رو ببينن)

و اينجا در حال مرگه که ميگه ديگه با اينا خدافظي مي کنه و اون روزا رو به خاطره مي سپره. و اينکه به خاطر حفظ شرافت الدار تا اينجا اومده و به خاطر عهدي که الدار سر سيلماريل ها بستن و به دليل اون عهد, محکوم به هلاکت هستن (song of Doom) و دیگه ... آخرین لحظه های زندگیش مثلا.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Niphredil

مرسی آرون جان، من الان این تاپیک رو دیدم. خیلی تاپیک خوبیه. و اولین ترانه رو که گذاشنی واقعا تاثیر گذار بود.

چون اطلاعی از بلایند گاردیان ندارم، نمی تونم چیز دیگه ای بگم.فقط همین که خیلی قشنگ بود. و توضیجات شما هم خیلی تاثیرگذار ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

واقعیت اینه که خیلی پیش از این باید از بانو آرون بابت ایجاد این تاپیک و زحمتش در ترجمۀ لیریک نخست آن(که می شود لیریک شانزدهم آلبوم شباهنگام در سرزمین میانه- از مجموع 22 ترانۀ این مجموعه) تشکّر می کردم(می کردیم!)، چه این کار فتح بابی بود برای آشنایی ما با گروهی که از سایر گروه های مشابه و یا فن های عادی تالکین به وضوح سروگردنی بالاتر و آبی شسته تر است؛ همانطور هم که بانو بدان اشاره کردند، در لیریک های این گروه تاریخ عظیمی و شاید حتّی بتوان گفت تواریخ عظیمی نهفته است. با این حال بهتر دیدم این تشکّر را با ترجمۀ کاری دیگر از این گروه و از همین آلبوم همراه کنم که صرفاً یک قدردانی خشک و خالی به عمل نیاورده باشم. ترجمۀ پیش رو را، از ترانۀ نخست آلبوم شباهنگام در سرزمین میانه که جنگ خشم نام دارد، انجام داده ام. همانطور که در متن انگلیسی ترانه می توانید مشاهده کنید، چند جا از ضمایر و یا اشاراتی استفاده شده که در وهلۀ نخست، صرفِ ترجمه، مفهومشان را آشکار نمی کند؛ این ضمایر و اشارات در واقع ارجاعات ظریفی هستند که ترانه سرا به اشخاص و یا وقایع خاصّی در آردا نموده است. بنده تا آنجا که دانش اندک ام اجازه داده، توضیحات لازمه را به صورت پانوشت در انتهای ترانه و یا در آکولاد آورده ام. پیشاپیش از لطف خوانندگان و به خصوص دوستانی که بنده را از راهنمایی شان بابت اصلاح نقایص احتمالی محروم نمی گذارند، کمال تشکّر را دارم. همینطور از هالباراد عزیز این تکاور خانه بدوش سرزمین های شمالی که آلبوم ها و لیریک های متالرهای تالکینی و از جمله این گروه اخیر را در اختیار من قرار داد بسیار سپاسگذارم.

:wink:

توضیح آخر و جالب توجّه اینکه: این آلبوم با گفتگویی میان سارون و مورگوت در پایان نبرد خشم(یعنی ششمین نبرد بزرگ سرزمین میانه از هنگام بازگشت ملکور) آغاز و با توضیح و توصیفی بر انتهای نبرد پنجم(اشک های بی شمار)، که در پی آن سنگین ترین شکست الف ها و انسانها رقم خورد، و دادن امید رسیدن ایّام جدید، پایان می یابد؛ گویی که در ابتدا از انتها و عاقبت کار خبر و رسیدن صبح ظفر را بشارت می دهد...

War Of Wrath

The field is lost

Everything is lost

The black one has fallen from the sky and the towers in ruins lie

The enemy is within, everywhere

And with him the light, soon they will be here

Go now, my lord, while there is time

There are places below

And you know them too

I release thee, go

My servant you'll be for all time

As you command

My king

I had a part in everything

Twice I destroyed the light and twice I failed

I left ruin behind me when I returned

But I also carried ruin with me

She, the mistress of her own lust

نبرد خشم

«گوینده(سارون):»

میدان نبرد از کف بشده

همه چیز ز دست رفته

آن وجود سیاه از آسمان سقوط کرده و برج ها ویرانند*

دشمن محاط است و در همه جا...

روشنایی با اوست*، بزودی بداینجا خواهند رسید

سرورم، بروید تا فرصت باقی است

مکان هایی در اعماق وجود دارند*

«مورگوث:»

تو خود نیز از وجودشان آگاهی

مرخّص می کنم تو را ، برو

برای همیشه خدمتگذارمان خواهی بود

«سارون:»

هرآنچه امر شما باشد،

شهریار من

«مورگوث:»

در هر چیز سهمی داشتم

دوبار نور را نابود کردم و دوبار شکست خوردم*

با بازگشتم تباهی در پس پشت به جای گذاشتم

امّا خود نیز همواره بار تباهی را بر دوش داشتم

او، معشوقۀ شهوت خویش را...*

*اشاره به کشته شدن آنکالاگون سیاه، یعنی نیرومند ترین اژدها در میان اژدهایان بالدار که آخرین حربۀ ملکور در نبرد خشم بودند، به دست ایارندیل و سقوطش بر برج های تانگورودریم(مقرّ ملکور) و ویران شدن این برج ها از پی آن.

*اشاره به طلوع خورشید پس از سقوط آنکالاگون، طلیعۀ پیروزی سپاه والار.

*اشاره به همان مکان هایی که پس از شکست ملکور در این نبرد، تبدیل به کنام و محلّ اختفای بالروگ های جان به در برده از آتش خشم والار شدند؛ مکانی چون اعماق موریا... .

*هنگامی که ملکور به دور از چشم والار به سرزمین میانه بازگشت و دژ خود، اوتومنو و سیاهچاله های سردش را در ژرفنای زمین به دور از نور و گرمای ایلّووین بنا نهاد، او در اقدامی غافلگیر کننده ایلّووین و اورمال یعنی چراغ های والار را از بین برد(نخستین نابودی نور توسّط وی) و سپس هنگامی که در انتهای جنگی که والار برای آزادسازی الف ها از ظلم ملکور ترتیب دادند در چنگال تولکاس گرفتار شد نخستین شکست وی رقم خورد. دومین نابود سازی نور توسّط ملکور، اشاره به نابودی دو درخت توسّط او و آنگولیانت دارد و دومین شکست وی هم، همان هزیمتی است که در پی اش ملکور به فراسوی دیوارهای شب افکنده و محکوم شد در آنجا بماند تا روز بازپسین... .

*اشاره به آنگولیانت، مایایی که در زمرۀ خادمان ملکور و به هیبت یک عنکبوت قول آسا در آمد؛ به کمک وی ملکور دو درخت را از میان برداشت و به همراهی او به سرزمین میانه بازگشت. ملکور به ناچار تمام جواهراتی را که از والینور با خود آورده بود به آنگولیانت داد تا ببلعد، امّا در مقابل آخرین خواستۀ عنکبوت عظیم الجثّه مبنی بر اینکه سیلمایل ها را نیز برای خوردن به او تسلیم کند ایستادگی کرد و در تارهای او گرفتار شد و در پی فریادی که سر داد، بالروگ ها به یاریش شتافتند و آنگولیانت فرار کرد. گویی در این آخرین جمله(در این شعر)، ملکور که تا آخرین لحظۀ حضورش در سرزمین میانه سیلماریل ها را به جز یکی بر تاج آهنینش دارد، خود را گرفتار نفرین و نحوست آنگولینات و تباه کنندگی ذاتی او می بیند. در این مصرع پایانی از ضمیر مؤنّث برای اشاره به آنگولیانت استفاده شده، چه او مؤنّث بود. طبق نصّ سیلماریلیون*، از آنگولیانت به بانو و یا معشوقۀ شهوت خویش یاد شده، که او هم از این رو مالکیت اربابش ملکور را بر خود انکار می نمود. شاید این دور ِ معشوقۀ شهوت خویش اشاره به سرنوشتی دارد که برخی برای آنگولیانت نقل کرده اند(نقل به مضمون): و او در اوج قحطی و گرسنگی خود را بلعید... .

...But she had disowned her Master, desiring to be mistress of her own lust*

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

دست شما درد نكنه مس جان.ترانه زيبايي بود و تاثير گذار .ترجمه ترانه THE ELDAR كه بانو آرون گذاشته هم بسيار زيبا ست.كلاً اين تاپيك از آن تاپيك هاست كه من به آن علاقه دارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
amir18

با سلام

مس عزیز واقعآ من لذت بردم دستت درد نکنه خیلی جالب بود

من دیگه نمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم ممنون .

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

مس عزیز! من مانده ام که شما آدمی یا فرشته! (مطمئنم ققنوس نیستی!) چون سعی میکنی کارت را بی نقص انجام بدهی.

و ظاهرا هم موفق شده ای!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

مس عزیز دستت درد نکنه عالی بود من همیشه ترجمه های شما رو تحسین می کنم و فکر می کنم واقعا حیفه آدمی مثه شما ترجمه جدی نکنه ... امیدوارم قصد ترجمه سایر اشعار رو هم داشته باشید !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

آرون گرامی!

میدانم که اینجا جایش نیست، ولی ببین! هر تالاری که میروم، همانطور که خیلی های دیگر گفتند، این پیغام خطا نمایش داده میشود.

!-!! Unknown column 'f.*' in 'field list'

البته وقتی از قسمت پست ها از آخرین زمان ورود وارد میشوم، این طور نیست.

برای تو این مشکل پیش نیامده ؟ نکند زبان لال...!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
amir18

سلام به همگی

منم می دونم جاش اینجا نیست بگم ولی جای دیگه ای نمیشه گفت غیر از اینجا چون توی هیچ تالاری نمی ره ....

آرون جان برای منم همین طور شده تازه کلمه ها هم به طرز فجیعی بزرگ شدن ( هر کلمه تقریبآ 7 برابر بزرگ شده )

بعدش این علامت (!-!!) در گوشه ی سمت چپ بالا ی هر صفحه میاد .

می خواستم بدونم مشکل چیه؟

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

بابا جان یه مشکل کوچک برنامه نویسیه که داریم رفعش می کنیم. مندوراس یه کم سرش شلوغ بود نتونست بهش برسه. اما کلمات دیگه مشکل خودته چون کسی مشکل کلمات رو نداره احتمالا کلمات بروسرت رو بزرگ زدی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

خوب من هم باید این پیغام رو اینجا بذارم. مشکل عدم دسترسی به تالارها برای من هم وجود داره. امّا یه راه حلّ موقّتی: اگر کسی، مثل من صفحات ذخیره شده ای از تاپیک های آردا رو توی رایانه اش داره، می تونه اون ها رو باز کنه و روی آدرس تاپیک که در بالای هر صفحه اومده کلیک کنه تا صفحه عملاً آپ دیت بشه. مثلاً منظور از آدرس در مورد تاپیک حاضر یعنی این:

آردا :: تالار شواها >> مربوط به طرفداران >> ترجمه ترانه های گروه موسیقی Blind Guardian

مورد بعدی هم این تغییر اندازۀ نوشته هاست که در مورد من هم صدق می کنه، البتّه فقط موقعی که از اینترنت اکسپلورر استفاده می کنم. برای رفع موقّتی این مشکل از فایر فاکس استفاده کنید. اگر هم می بینید که برخی از اجزای لوگوی سایت را ناقص نشان می دهد نگران نباشید، چون به تدریج خودش را آپ دیت می کند و مشکل حل می شود. البتّه این مشکل فقط مشکل بزرگ نمایی حروف نیست والّا می شد از طریق منوی ویو در اکسپلورر و با استفاده از قسمت تغییر اندازۀ نمایش حروف مشکل را حل کرد. مشکل اینجاست که کدهایی که کاربر هنگام ویرایش پست خود به کار برده، توسّط اکسپلورر درست اعمال نمی شوند.

البتّه به محض حل شدن مشکلات اخیر، ناظر عزیز حتماً این پست های اضافه را پاک خواهند نمود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

سلام میکنم به همه ی دوستان عزیز!

من زیاد ترجمه ی ترانه را دوست ندارم. میدانید چرا؟ چون بر خلاف ترجمه ی شعر که فرمولش مفهوم را بگیر ؛شعر را دوباره بسرا، اگر امکان دارد مقید باش است، در ترجمه ی ترانه زیاد حق دستکاری تعابیر را نداریم. در واقع ترجمه ی ترانه باید طوری باشد که بتوان آن را زیر نویس یک ویدئو مورزیک قرار داد. به همین خاطر کمی آزارم میدهد و فکر میکنم معمولا ترجمه ی ترانه از ترجمه شعر ضعیفتر است، و صرفا برای این خوبست که طرف معنی متن اصلی را بهتر بفهمد. با این وجود، جسارتی کردم به بزرگانی مثل آرون و مس، و دست بردیم توی ترجمه ی یکی از ترانه های این گروه که واقعا دوستش دارم. (هر چند که اجرایش را نشنیدم، و این نشان از قدرت متن ترانه دارد.) اگر اجازه بدهید، این ترجمه ی (اگر چه بد و ابتدایی است) تقدیم کنم به مس عزیز که انصافا تمامی پست های ایشان را در این مباحث دوست دارم و واقعا برایم مفید بوده است.

فقط اگر بد بوده و ناشایست و غلط، ببخشید ( ساعت 1 یا 2 بامداد ترجمه اش کردم!) و بگویید. و فحش بدهید به من!

-------------

متن اصلی :

Goodbye My Friend

Who can tell me who I am

who I am my friend

I'm an Alien so they say

a risk to everyone

NO - Tell me what do they see

NO - Tell me what do they feel

NO - Tell me what do they fear

NO - Tell me what do they see

I'm a dwarf but I know more than you

and I'm a key to a better life

from terror I could escape

but I need your helping hand

so far from home where I'm left alone

Did you hear my crying?

Did you hear my crying?

Goodbye my friend

I found you at the end

I say Goodbye to all

Goodbye my friend

thanks for your helping hand

I say Goodbye to all my cries

just say Goodbye

No returning nevermore

No returning nevermore

And I'll remember

Communication to you is so strange

You trust to no one no warmths reach your heart

to you I'm the stranger but you're strange to me

You destruct all what is unknown to you

We are together now

and don't you know I'll come back again

I must go now

Goodbye...

I will go home now

I will go home now

much too long I'm forced to stay

in visions I see

so dark and so deep

mankind will destruct all life

See you again I hope I will

see you again at the end?

My tortured soul can't forget the pain

now I find my way back

I WILL GO HOME NOW

I WILL GO HOME NOW

Goodbye...

نام ترانه : بدرود دوست من! نام مترجم : ایمان تقدیم به مس

کدامین کس میتواند بگوید که من کیستم؟

که هستم ای دوست من؟

بیگانه ای هستم

و بدین دلیل است که آنان میگویند، خطری از برای همه ام.

مرا بگو که آنان چه میبینند؟

مرا بگو که آنان چه درک میکنند؟

مرا بگو که آنان از چه میترسند؟

مرا بگو که آنان چه میبینند؟

دورفی هستم ، اما بیش از تو میدانم.

کلیدی هستم برای به زیستن

و توان گریزم از وحشت و ترش هست:

به دستان یاری رسان تو اما نیازمندم.

بدانجا که بس دور از خانه به خویشتن رها شده ام

شنیدی ناله هایم را؟

شنیدی ناله هایم را؟

- بدرود دوست من...

سر انجام یافتمت!

همه را بدرود میگویم ... بدرود دوست من!

برای دستان یاری رسانت سپاسگزارم

بدورد میگویم، به هر آنچه ناله دارم.

دیگر هرگز ، بازگشتی نخواهد بود در کارم،

دیگر هرگز ،

بازگشت نخواهد بود در کارم.

اکنون بیاد می آورم

که گمان توبا همدلی سخت غریبه ست.

به کسی اعتماد نمیکنی

و هیچ گرمایی به قلبت دست نخواهد گشود

در دیدگان تو چنین مینماید که بیگانه منم،

حال آنکه ، این تویی که برای من غریبه ای.

تو هر آنچه در خیالت نادانسته است،

در هم میشکنی.

و نمیدانی که من باز خواهم آمد؛

و اکنون، باید بروم.

اینک به خانه خواهم رفت!

اینک به خانه خواهم رفت!

دیر زمانیست که، مانده به اجبارم

به رویا آدمیان را میبینم،

که زیستن را در کام مابودی کشیده اند

آیا دگر باره خواهمت دید؟ چنین امیدوارم!

رو جفادیده ام ، این رنج را نخواهد بر از یاد

چنین است که راه پیش را در پشت یافته ام.

اینک به خانه خواهم رفت!

اینک به خانه خواهم رفت!

بدرود!

--------

واقعا اشک آدم (و نه ققنوس!) را در می آورد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

قنوس جان شرمنده کردی!

فقط یه سری توضیحات مختصر که تکمله ای باشد بر پست شما:

این ترانه مربوط می شود به آلبوم این گروه در سال 1990 به نام داستان هایی از جهان سپیده دم (Tales From The Twilight World). البتّه علیرغم اینکه در پست افتتاحیۀ این تاپیک بانو آرون اشاره کرده بود که این گروه یه گروه متال هست، ولی فضای موسیقی دو ترانۀ اوّل این تاپیک زیاد هم با حال و هوای کارهای متال سنخیت نداشت. ولی از قضا این ترانه ای که شما زحمت ترجمه اش را کشیدی، از همون ضرب اوّل آهنگ با زخمه هایی که بر گیتار الکتریک نواخته می شوند شروع می گردد. یه کم برای یه تازه کاری مثل من سخته پیدا کردن سنخیت میان این نوع موسیقی و یه همچین شعری که به قول شما اشک آدم که هیچی اشک اورک و گابلین رو هم جاری می کنه! البتّه این مطلب کاملاً در تخصّص عزیزی چون هالباراد است. پیشاپیش ورودش را به این مبحث خوش آمد می گوئیم و ... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

سلام به همگی

الان من داشتم به بلیند گاردین گوش میدادم یهو جوگیر شدم شعر هاشو ترجمه کنم بعد اومدم ترجمه کنم اومدم از روش خوندم دیدم زیاد جالب نیست. ببخشین ولی ما همین ای بی سی دی رو بلد نیستیم. اینه که اگه اگه ممکنه به من مبتدی لطف کنین و تصحیحش کنین بعدشم من یه تفسیر از اینترنت دراوردم و بر اساسش یه چی نوشتم. اونم اگه تصحیح کنین من از خوشحالی سکته میزنم. بازم ببخشین ما مبتدی هستیم دیگه.

Noldor

Noldor

Blood is on your hands

Your bane's

A tearful destiny

نولدور

دستانتان خون آلود است

هلاکت شما

سرنوشتی پر از اشک است.

داره درباره ی نولدور صحبت می کنه که دستاشون آلوده به خون تله ری هست

.

Black clouds will carry

Rain of blood

I've seen it rain

We were lost

On grinding ice

In fear and hunger

Dead winter reigned

In Araman

از ابر های سیاه خون خواهد بارید

من بارشش را دیده ام

ما در میان یخ های آزار دهنده

در ترس و گرسنگی گمشده بودیم

در آرامان زمستان مرگ حاکم بود

این هارو فینگولفین میگه

(You) can't escape

From my damnation

(Nor) run away

From isolation

نمی توانی از لعنت من فرار کنی

و نه از انزوا

یحتمل اینا رو یکی داره به موگوت میگه

Guilty spoke the one

This deed can't be undone

Hear my words

Fear my curse

یگانه گناهکار سخن گفت

این عمل نمی تواند باطل شود

سخنان من را بشنوید

از نفرین من بهراسید

به نظر بنده فئانوری چیزی میگه

I know where the stars glow

(And the) sky's unclouded

Sweet the water runs my friends

من میدانم که ستاره ها کجا می درخشند

و آسمان کجا صاف و بی ابر است

آب گوارا جاریست دوستان من

از زبان فئانور بود.

(But) Noldor

Blood is on your hands

Tears unnumbered

You will shet and dwell in pain

نولدور

دستانتان خونالود است

آشکهای بیشمار

شما در درد خواهید زیست(shet یعنی چی؟)

Your homeless souls

Shall come to me

There's no release

Slain you might be

Slain you will be

Slain you will be

And lost

Who will not reach the

House of spirits

(Will) grow old and weary

ارواح آواره شما

بسوی من بر خواهند گشت

هیچ رهایی نیست

ممکن است کشته شوید

کشته خواهید شد

کشته خواهید شد

و گمشده

(این تیکه رو من نتونستم خوب بترجمم)

خب اینا رو داره ماندوس به نولدور میگه

I've seen this bitter end

As I've foreseen

The storm and ice

And I could see it

(How) a million died

And I?

The blame's on me

Cause I was not there

من این پایان تلخ را دیده ام

همانگونه که طوفان و یخ را پیشبینی کرده بودم

و می توانستم ببینم

چگونه من و یک میلیون مردند

سرزنش ها بر من است

چرا که من آنجا نبودم

من نمی دونم شما بگین که فکر می کنین که این ها از زبان چه کسی هست؟

Dead winter reigns

And tomorrow's still unknown

Lies

Condemned and betrayed

Now everything is said

See my eyes

Are full of tears

And a cruel pride

We've paid

But still I can't claim

That I'm innocent

Lost

زمستان مرگ حاکم است

و فردا هنوز نامعلوم است

دروغ ها

محکوم و خیانت شده

اکنون همه چیز گفته شده

چشم های پر اشکم را ببین

و غرور بیرحمانه ای که که تاوانش را دیده ایم

اما من هنوز نمیتوانم ادعا کنم

که من بیگناهم

گمشده

گویا اینا از زبان فینگولفین هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

into the storm

Give it to me

I must have it

Precious treasure

I deserve it

آن ها را به من بده

من باید آنها را داشته باشم

گنجینه ای گرانبها

من لایقشان هستم

اینا رو اونگلیات داره به مورگوت می گه و ازش سیلماریل هارو میخواد

Where can I run

How can I hide

The Silmarils

Gems of treelight

Their life belongs to me

Oh it's sweet how the

Darkness is floating around

کجا میتوانم بروم؟

چگونه میتوانم پنهان شوم؟

سیلماریل ها

گوهر های درختان نورانی

زندگی آنها مال من است

آه زیباست که چگونه

تاریکی در اطراف شناور است

مورگوت می خواد از دست اونگلیات در بره چون نمی خواد سیلماریل هارو بهش بده

We are following

The will of the one

Through the dark age

And into the storm

And we are following

The will of the one

Through the dark age

And into the storm

Lord I'm mean

ما پیرو اراده یگانه هستیم

در دوران تاریک و در طوفان

و ما پیرو اراده یگانه هستیم

در دوران تاریک و در طوفان

منظورم ارباب است

بالروگ ها دارن می رن که مورگوت رو از دست اونگلیات نجات بدن

Blackheart show me

What you hold in your hand

I still hunger for more

Release me

From my pain

Give it to me

How I need it

How I need it

How I need it

سیاه قلب نشانم ده

آنچه در دستت داری

من باز هم میخواهم

از درد رهایم کنید

آن ها را به من بده

به آنها خیلی نیازمندم

به آنها خیلی نیازمندم

به آنها خیلی نیازمندم

I did my part

Now it's your turn

And remember

What you've promised

من نقش خودم را ایفا کردم

حالا نوبت توست

و به خاطر داشته باش

آنچه را که وعده دادی

اونگلیات به مورگوت میگه که کاری که ازم خواستی رو انجام دادم و حالا سیلماریل هارو بده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

خیلی ممنون، خیلی خوبه.

یه چند جا نظرات خودم رو با رنگ دیگه اضافه کردم. در مورد همشون با اطمینان نمیتونم نظر بدم. بقیه بیان نظراتشون رو بدن.

(فقط جاهایی که در موردشون حرف داشتم نوشتم)

Noldor

(You) can't escape

From my damnation

(Nor) run away

From isolation

نمی توانی از لعنت من فرار کنی

و نه از انزوا

یحتمل اینا رو یکی داره به موگوت میگه (ممکنه از زبان ماندوس به فئانور هم باشه اما احتمالش کمه. میشه روش بحث کرد)

Guilty spoke the one

This deed can't be undone

Hear my words

Fear my curse

یگانه گناهکار سخن گفت (گناهکار به یگانه گفت، یعنی فئانور به مورگوت گفت)

این عمل نمی تواند باطل شود

سخنان من را بشنوید

از نفرین من بهراسید

به نظر بنده فئانوری چیزی میگه

I know where the stars glow

(And the) sky's unclouded

Sweet the water runs my friends

من میدانم که ستاره ها کجا می درخشند

و آسمان کجا صاف و بی ابر است

آب گوارا جاریست دوستان من

از زبان فئانور بود. (به نظر من از زبان ماندوسه که داره میگه من همه چی رو میدونم)

(But) Noldor

Blood is on your hands

Tears unnumbered

You will shet and dwell in pain

نولدور

دستانتان خونالود است

آشکهای بیشمار

شما در درد خواهید زیست(shet یعنی چی؟) (اینم که نفرینه. فکر میکنم shed درست باشه. البته اکثر جاها shet نوشتن اما shed به معنای ریختن با اشک بیشتر جوره. اشکهای بیشماری خواهید ریخت)

Your homeless souls

Shall come to me

There's no release

Slain you might be

Slain you will be

Slain you will be

And lost

Who will not reach the

House of spirits

(Will) grow old and weary

ارواح آواره شما

بسوی من بر خواهند گشت

هیچ رهایی نیست

ممکن است کشته شوید

کشته خواهید شد (کشته میشوید. یعنی نامیرا نیستید و امکانش هست که در جنگ کشته بشید)

کشته خواهید شد (کشته خواهید شد. یعنی قطعا توی جنگ کشته میشید) -- ترجمه درست بود میخواستم ارتباطش با قبلی روشن بشه

و گمشده

(این تیکه رو من نتونستم خوب بترجمم) (و آنهایی که به خانه مردگان نیایند(یعنی نمیرن) از دنیا خسته و فرسوده میشن)

خب اینا رو داره ماندوس به نولدور میگه

I've seen this bitter end

As I've foreseen

The storm and ice

And I could see it

(How) a million died

And I?

The blame's on me

Cause I was not there

من این پایان تلخ را دیده ام

همانگونه که طوفان و یخ را پیشبینی کرده بودم

و می توانستم ببینم

چگونه من و یک میلیون مردند

سرزنش ها بر من است

چرا که من آنجا نبودم

من نمی دونم شما بگین که فکر می کنین که این ها از زبان چه کسی هست؟ (نمیدونم، شاید از زبان فئانور در هنگام مرگه)

Dead winter reigns

And tomorrow's still unknown

Lies

Condemned and betrayed

Now everything is said

See my eyes

Are full of tears

And a cruel pride

We've paid

But still I can't claim

That I'm innocent

Lost

زمستان مرگ حاکم است

و فردا هنوز نامعلوم است

دروغ ها

محکوم و خیانت شده

اکنون همه چیز گفته شده

چشم های پر اشکم را ببین

و غرور بیرحمانه ای که که تاوانش را دیده ایم

اما من هنوز نمیتوانم ادعا کنم

که من بیگناهم

گمشده

گویا اینا از زبان فینگولفین هست. (شاید از زبان فینگولفین و یا یکی از فرزندان فئانور باشه)

توی دومی هم کاملا باهات موافقم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

نمی توانی از لعنت من فرار کنی

و نه از انزوا

یحتمل اینا رو یکی داره به موگوت میگه (ممکنه از زبان ماندوس به فئانور هم باشه اما احتمالش کمه. میشه روش بحث کرد)

به نظر من که شاید فئانور به مورگوت میگه. بهش می گه نمی توانی از انزوا فرار کنی یعنی تا آخر دنیا دنبالت میام.

___________________

من میدانم که ستاره ها کجا می درخشند

و آسمان کجا صاف و بی ابر است

آب گوارا جاریست دوستان من

از زبان فئانور بود. (به نظر من از زبان ماندوسه که داره میگه من همه چی رو میدونم)

البته شایدم فئانوره که داره از سرزمین میانه تعریف می کنه و میگه اونجا جای بهتریه به خاطر دروغ های مورگوت البته حرف شما هم میتونه درست باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

آره تو مورد دوم حق با توئه. اولی رو هم من فقط احتمال دادم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

Nightfall شبهنگام

No sign of life did flicker

In floods of tears she cries

"All hope's lost it can't be undone

They're wasted and gone"

هیچ اثری از زندگی به چشم نمی خورد

در سیل اشک هایی که (یاوانا) گریست

"تمام امید ها از بین رفته و نمی تواند باطل شود.

آنها تلف شده و رفته اند."

دو درخت والینور از بین رفته اند و یاوانا برای آنان سوگواری میکند

"Save me your speeches

I know ("They blinded us all")

What you want

You will take it away from me

Take it and I know for sure

The light she once brought in

Is gone forevermore"

"سخنانت را نگه دار

من میدانم("آنها همه ی مارا کور کرده بودند")

آنچه را که میخواهی

از من خواهی گرفت

بگیرش و من به یقین میدانم

نوری که او زمانی به وجود آورد

برای همیشه رفته است"

این جا از زبان فئانور هست که دروغ های موگوت رو باور کرده و فکر میکنه که تنها چیزی که والار می خوان سیلماریل ها هست.

Like sorrowful seagull they sang

"(We're) lost in the deep shades

The misty cloud brought

(A wailing when beauty was gone

Come take a look at the sky)

Monstrous it covered the shore

Fearful into the unknown"

Quietly it crept in new horror

Insanity reigned

It spilled the first blood

When the old king was slain

همچون مرغان اندوهگین خواندند

"ما در سایه های عمیقی که ابر های مبهم آوردند گم شده بودیم

(صدای شیون ها زمانی که زیبایی رفت به آسمان رسیدند)

هیولا وار ساحل را پوشاند

بیمناک به درون ناشناخته ها"

به آرامی ترس جدیدی رخنه کرد و جنون حاکم شد

اولین خون ریخته شد

زمانی که شاه پیر کشته شد.

موگوت فینوه شاه نولدور رو کشته و سیلماریل هارو دزدیده. دو درخت والینور هم از بین رفته اند

Nightfall

Quietly crept in and changed us all

Nightfall

Quietly crept in and changed us all

Nightfall

Immortal land lies down in agony

شبهنگام

به آرامی رخنه کرد و همه ی ما را تغییر داد

شبهنگام

به آرامی رخنه کرد و همه ی ما را تغییر داد

شبهنگام

سرزمین فناناپذیر در درد و رنج قرار گرفت.

"How long shall we mourn in the dark

The bliss and the beauty will no return

Say farewell to sadness and grief

Though long and hard the road my be"

But even in silence I heard the words

"An oath we shall swear

By the name of the one

Until the world's end

It can’t be broken"

"چقدر میتوانیم در تاریکی سوگ واری کنیم

سعادت و زیبایی بر نخواهد گشت

با غم و اندوه وداع کنید

اگرچه راه من دشوار و طولانی است."

اما در سکوت میتوانم سخنانی بشنوم

"سوگندی که ما باید یاد کنیم

به نام یگانه

که تا ابد شکسته نخواهد شد."

سخنرانی فئانور برای نولدور که از اون ها می خواد که همراهش به دنبال موگوت برن و به ارو قسم می خوره که انتقام بگیره

Just wondering how

I can still hear these voices inside

شگفتا که چگونه هنوز می توانم این صدا ها را در درون بشنوم

The doom of the Noldor drew near

عذاب نولدور نزدیک است

The words of a banished king

"I swear revenge"

Filled with anger aflamed our hearts

Full of hate full of pride

We screamed for revenge

سخنان شاه تبعیدی

"من عهد می کنم که انتقام بگیرم"

پر از خشمی که قلب هایمان را شعله ور ساخته

سرشار از تنفر پر از غرور

ما برای انتقام فریاد زدیم

"Valar he is that's what you said

Then your oath's been sworn in vain

(But) freely you came and

You freely shall depart

(So) never trust the northern winds

And never turn your back on friends"

"او یک والا است این چیزی است که توگفتی

بنابراین سوگندی که یاد کردید بیهوده بوده

شما آزادانه آمدید

و آزادانه این جا را ترک خواهید کرد

هرگز به باد های شمالی اعتماد نکنید

و هرگز به دوستانتان پشت نکنید"

این جا چاووش پیغام والار رو به نولدور میگه

"Oh I'm heir of the high lord!

"You better don't trust him"

The enemy of mine

Isn't he of your kind and

Finally you may follow me

Farewell

He said

Back to where it all began

"آه من وارث شاه برین هستم!"

"بهتر است که به او اعتماد نکنید"

مگر دشمن من از جنس شما نیست؟

و سرانجام شاید شما مرا دنبال کنید

او بدرود گفت

بازگشت به جایی که همه چیز شروع شد

فئانور جواب چاووش رو می ده و با نولدور میره

با تشکر فراوان از جناب تری دی مهدی بخاطر کمک ها و اصلاحاتشون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

A Dark Passage

I feel cold

Facing the darkness

The light's gone away

Deep in his castle he said

All land'll be mine

There's one thing for sure

The triumph of shadow is near

Deep in his castle they sang

We shall not rest

Until all will be thyne

احساس سرما می کنم

در حالی که با تاریکی مواجه میشوم

نور رفته است

او در اعماق دژ خویش گفت

همهی سرزمین ها مال من خواهند شد

یک چیز قطعی است

پیروزی سایه نزدیک است

در اعماق دژ او خواندند

ما آرام نخواهیم بود

تا زمانی که همه چیر برای تو باشند

موگوت از پیروزیش در نبرد اشک های بیشمار لذت میبره

All land is mine

You can be sure

Don't dare me

the mighty one screamed

تمامی سرزمین ها به من تعلق دارند

می توانی مطمئن باشی

مرا به مبارزه نطلب

آنی که قدرتمند است فریاد زد

Smashed down the light

I will not rest till I'm king

Valinor's empty now

Allied the elves and men

They shall be damned

نور را از بین بردم

من تا زمانی که شاه نشوم آرام نخواهم نشست

الان والینور خالیست

متحدین الف ها و انسان ها

آن ها ملعون خواهند بود

مورگوت درباره پیروزی هایش

Rise of Fall

a dark tale ends

فراز سقوط

داستانی تاریک به پایان می رسد

Just wondering how

In the darkness

They found their way

To the right place

Children of the sun

Second kindred

We call their race

Treat them kindly

Born in the east

(Are the) nightfearer

They moved westwards

Towards the sunshine

(They are) morning breath like

Short's their life

(Like) dawn passes by

When the day comes

شگفتا که چگونه

در تاریکی

آنها چگونه راه خود را به مکان درست یافتند

فرزندان خورشید

دومین خویش

ما نژاد آنها را دعوت می کنیم

با آن ها به مهربانی رفتار میکنیم

زاده شده در شرق

شب هراس(هستند)

به سوی غرب حرکت کردند

به سوی نور خورشید

همانند نسیم صبحگاهی

زندگی آنها کوتاه است

همانند عبور سپیده دم

هنگامی که روز می آید

مشخصه که در باره ی انسان هاست

The field was lost

(And) hope had passed away

The sun went down

Beyond the sea

Dark was the hour

But day shall come again

سرزمین از دست رفت

و امید رفته است

خورشید پایین رفت

پشت دریا

تاریکی برای ساعتی بود

اما روز دوباره خواهد آمد

از دید الف ها و نیرو های خیر

Clean my wounds

Wash away all fear

Let courage be mine

No one hears me crying

زخم هایم را پاک کن

تمام ترس را بشور

بگذار شجاعت برای من باشد

هیچ کس صدای گریستن من را نمی شنود

گویا از هورین هست

no song no tale

which contains all the grief

(but)

renowned the deeds

and the victims of defeat

نه آوازی و نه داستانی هیچ کدام نمی توانند تمامی اندوه را در بر گیرند

اما کردار و قربانیان شکست، شهرت یافتند

Sit down on your chair

And look out for your kin

With my eyes you'll see

And with my ears you'll hear

You troubled my day

And you've questioned my strength

(But) don't mess

With the master of fate

بر روی صندلیت بنشین

و به خویشانت بنگر

با چشمان من تو خواهی دید

و با گوش های من خواهی شنید

تو روز من را بر آشفتی

و قدرت مرا زیر سوال برده ای.

(اما) با من درگیر نشو

با ارباب سرنوشت

مورگوت هورین رو گرفته اونو رو صندلی بالای کوه تانگوروردریم میشونه و بهش از بین رفتن خاندان و خانواده اش رو نشون میده

I smashed down the light

and dared Valinor

I smashed down the light

revenge will be mine

Slowly marching on

still we're marching on

من نور و شهامت والینور را در هم شکستم

من نور را در هم شکستم

انتقام برای من خواهد بود

به آرامی پیشروی میکنیم

هنوز داریم پیشروی میکنیم

از جناب تری دی مهدی هم به خاطر راهنمایی ها و اصلاحاتشون بسیار سپاس گزارم

ویرایش شده در توسط mo.mirnoruzy

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

Blood tears

Welcome to my realm

We are both condemned to live

It's a dark fate

(I can hear your calls

I can hear your calls)

THE ETERNAL LIFE

به قلمرو من خوش آمدی

جایی که هردو محکوم به زندگی در آنیم

این سرنوشتی تاریک است.

(میتوانم نداهایت را بشنوم

میتوانم نداهایت را بشنوم)

زندگی ای ابدی

I see it still burns

Each night I cry in pain

می بینم که هنوز می سوزد

هر شب در درد میگریم

Alive

Though the end appears my friend

زنده

اگرچه پایان پدیدار میشود دوست من

And blood tears I cry

You've searched and you've found

Cut off your old friends hand

و اشک های خونینی که من میگریم

گشته ای و یافته ای

دست دوست قدیمیت را ببر

My mind's in frozen dreams

The rotten flesh

Or bitter lies

Welcome to where time stands still

No one leaves and no one ever will

ذهن من گرفتار رویا های یخ زده است

جسم پوسیده

یا دروغ های تلخ

به جایی که زمان هنوز می ایستد خوش آمدی

هیچ کس ترک نمی کند و نخواهد کرد

Can't hold it

It burns

Each night I cry in pain

نمی توانم تحمل کنم

می سوزاند

هر شب در درد می گریم

And blood tears I cry

Endless grief remained inside

And blood tears I cry

Endless grief remained inside

و اشک های خونینی که من میگریم

غم بی پایانی که در درون مانده

و اشک های خونینی که من میگریم

غم بی پایانی که در درون مانده

It seems so clearly

Bent the bow

Cause life in me is gone

And a cruel wind's blowing cold

And a cruel wind's blowing cold

In blame

کاملا مشخص است

کمان را بکش

چرا که زندگی از تن من رفته

و باد سردی بی رحمانه می وزد

و باد سردی بی رحمانه می وزد

در سرزنش

And blood tears I cry

Endless grief remained inside

Cut off your old friends hand

و اشک های خونینی که من میگریم

غم بی پایانی که در درون مانده

دست دوست قدیمیت را ببر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
torambar

logo.jpg

منم یکی بزارم !

آهنگ Mirror Mirror که خیلی دوست دارم این آهنگ رو

ترک 9 آلبوم Nightfall In Middle-Earth که اکثر تزجمه های اینجا از همین آلبومه ( به نظر من بهترین آلبوم بلایند گاردین )

Mirror Mirror

Far, far beyond the island

We dwelt in shades of twilight

Through dread and weary days

Through grief and endless pain

بسیار فراتر از آن جزیره

ما در سایه های تاریک و روشن ساکن بوده ایم

در میان بیم و روز های کسل کننده

در میان غم و درد بی پایان

It lies unknown

The land of mine

A hidden gate

To save us from the shadow fall

The lord of water spoke

In the silence

Words of wisdom

I've seen the end of all

Be aware the storm gets closer

گمنام مانده است

سرزمین من

یک دروازه ی پنهان

برای محافظت ما از سایه ی سقوط

خدای آب ها سخن گفته

در خاموشی

کلمات خرد

«من فرجام همه را دیده ام

بدان که توفان نزدیک می شود»

Mirror Mirror on the wall

True hope lies beyond the coast

You're a damned kind can't you see

That the winds will change

Mirror Mirror on the wall

True hope lies beyond the coast

You're a damned kind can't you see

That tomorrows bears insanity

آینه آینه بر روی دیوار

امید حقیقی در آن سوی ساحل نهفته است

شما ملعونان از دیدنش عاجزید

که جهت باد تغییر خواهد کرد

آینه آینه بر روی دیوار

امید حقیقی در آن سوی ساحل نهفته است

شما ملعونان از دیدنش عاجزید

که فردا ، دیوانگی در پی خواهد داشت

Gone's the wisdom

Of a thousand years

A world in fire and chains and fear

Leads me to a place so far

Deep down it lies my secret vision

I better keep it safe

دانش، رفته است

دانش هزار سال

دنیا در آتش و زنجیر و وحشت

مرا به جای بسیار دوری خواهد کشاند

بصیرت پنهان من در اعماق نهفته

بهتر است که از آن محافظت کنم

Shall I leave my friends alone

Hidden in my twilight hall

(I) know the world is lost in fire

Sure there is no way to turn it

Back to the old days

Of bliss and cheerful laughter

We're lost in barren lands

Caught in the running flames

Alone

How shall we leave the lost road

Time's getting short so follow me

A leader's task so clearly

To find a path out of the dark

آیا دوستانم را تنها خواهم گذاشت ؟

پنهان ، در سرسرای تاریک و روشن ؟

می دانم که دنیا در آتش از دست می رود

مطمئنم که راهی برای تغییر این سرنوشت نیست

به روز های قدیمی بر میگردم

به خوشی و خنده رویی

ما در سرزمین های سترون از بین خواهیم رفت

سرزمین های بازمانده از شعله های روان

تــــــــنـــــــهــــــــا

چگونه رهسپار راه گمشده خواهم شد ؟

زمان از دست می رود ، پس مرا دنبال کن

یک تکلیف از راهنما ، به واضحی

برای پیدا کردن راهی خارج از تاریکی

Mirror Mirror on the wall

True hope lies beyond the coast

You're a damned kind can't you see

That the winds will change

Mirror Mirror on the wall

True hope lies beyond the coast

You're a damned kind can't you see

That the winds will change

آینه آینه بر روی دیوار

امید حقیقی در آن سوی ساحل نهفته است

شما ملعونان از دیدنش عاجزید

که جهت باد تغییر خواهد کرد

آینه آینه بر روی دیوار

امید حقیقی در آن سوی ساحل نهفته است

شما ملعونان از دیدنش عاجزید

که فردا ، دیوانگی در پی خواهد داشت

Even though

The storm calmed down

The bitter end

Is just a matter of time

اگر چه

توفان آرام گرفته است

پایان تلخ

فقط اهمیت زمانه است

Shall we dare the dragon

Merciless he's poisoning our hearts

Our hearts

آیا کسی رویاروی با اژدها خواهد شد ؟

آن بیرحم قلب های ما را مسموم کرده است

قلب های ما

How shall we leave the lost road

Time's getting short so follow me

A leader's task so clearly

To find a path out of the dark

چگونه رهسپار راه گمشده خواهم شد ؟

زمان از دست می رود ، پس مرا دنبال کن

یک تکلیف از راهنما ، به واضحی

برای پیدا کردن راهی خارج از تاریکی

Mirror Mirror on the wall

True hope lies beyond the coast

You're a damned kind can't you see

That the winds will change

Mirror Mirror on the wall

True hope lies beyond the coast

You're a damned kind can't you see

That the winds will change

آینه آینه بر روی دیوار

امید حقیقی در آن سوی ساحل نهفته است

شما ملعونان از دیدنش عاجزید

که جهت باد تغییر خواهد کرد

آینه آینه بر روی دیوار

امید حقیقی در آن سوی ساحل نهفته است

شما ملعونان از دیدنش عاجزید

که فردا ، دیوانگی در پی خواهد داشت

اینم لینک دانلود آهنگ با کیفیت 320 ( لینک فیل-تر)

( پروتکل ftp این سایته برای وارد شدن باید اکانت داشته باشی ... نمیدونم میتونید دانلودش کنید یا نه ... )

پ.ن :

Mirror Mirror on the wall رو چیز دیگه ای هم میشه ترجمه کرد ؟ من به ساده ترین شکلی که میشد ترجمش کردم !

پ.ن2 :

به نظر من Summoning واقعا لیریک هایی قشنگ تر بلایند گاردین داره ... حماسی و پرمعنا ... چند تا از لیریک هاش که به نظرم واقعا زیبا بوده رو قبلا برای خودم ترجمه کرده بودم ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

سلام به همگی شما

اینم یکی دیگه هستش که جناب 3d مهدی اونواصلاح کردنش. ازشون بسیار متشکر هستم.

The Curse of Feanor

نفرین فئانور

Taken the long way

Dark realms I went through

I arrived

My vision's so clear

In anger and pain

I left deep wounds behind

But I arrived

Truth might be changed my victory

راه طولانی ای پیموده ام

من از قلمرو های تاریکی گذر کردم

من آمدم

دیدگاهم بسیار روشن است

در خشم و درد

زخم های عمیقی را پشت سر گزاشتم

اما من آمدم

واقعیت ممکن است با پیروزی من تغییر کند

Beyond the void but deep within me

A swamp of filth exists

A lake it was of crystal beauty

But Arda's spring went by

I've heard the warning

Well curse my name

I'll keep on laughing

No regret

No regret

آنسوی پوچی اما در اعماق درونم

مردابی از پلیدی وجود دارد

دریاچه ای که شفاف و زیبا بود

اما بهار آردا گذشت

من هشدار را شنیده ام

لعنت بر نامم بر آمد

من به خندیدن ادامه خواهم داد

پشیمانی در کار نیست

پشیمانی در کار نیست

Don't fear the eyes of the dark lord

Morgoth I cried

All hope is gone but I swear revenge

It's my oath

I will take part in your damned fate

از شمان ارباب تاریکی نترس!

فریاد زدم "مورگوت"!

تمام امید ها رفته اما قسم می خورم که انتقام بگیرم

این عهد من است

من در سرنوشت شوم تو خواهم بود

I will always remember their cries

Like a shadow which covers the light

I will always remember the time

But it's last

I cannot turn back time

(I) don't look back

There's still smoke near the shore

But I arrived

Revenge be mine

من همیشه گریستن آنها را به یاد خواهم داشت

مانند سایه ای که نور را می پوشاند

من آن زمان را همیشه به یاد خواهم داشت

اما دیر است

من نمی توانم زمان را به عقب بر گردانم

من به عقب نگاه نمی کنم

هنوز دود در نزدیکی ساحل وجود دارد

اما من آمدم

انتقام برای من است

در این جا داره به آتش زدن کشتی ها توسط فئانور اشاره می شه و خاندان فینگولفین که جا می مونن

I will take part in your damned fate

Morgoth I cried

It's my oath

So don't fear the eyes

Of the dark lord

من در سرنوشت شوم تو خواهم بود

فریاد زدم "مورگوت"!

این عهد من است

پس از شمان ارباب تاریکی نترس!

Soon you will be free

Set your spirit free

"Suddenly I realized

The Prophecies

I've never believed in

My deeds were wrong

I've stained the land

And slain my kin

(Burning soul)

There's no release from my sins

It hurts

THE CURSE OF FEANOR RUNS LONG

Time and only time will tell us

Tell: was I right or wrong?

When anger breaks through

I'll leave mercy behind

به زودی آزاد خواهی شد

روحت را آزاد گزار

ناگهان من متوجه پیشگویی شدم

که من هر گز به آن باور نداشتم

کرده های من اشتباه بودند

من زمین را لکه دار کردم

و خویشان خود را کشتم

( روح سوزان)

هیچ بخششی برای گناهانم نیست

آزار دهنده است

نفرین فئانور دوام می یابد

زمان و فقط زمان است که می تواند بگوید

که آیا حق با من بود یا نه

زمانی که خشم رسوخ می کند

من رحمت را رها خواهم کرد

I will always remember their cries

Like a shadow they'll cover my life

But I'll also remember mine

(And) after all I'm still alive

من همیشه گریستن آنها را به یاد خواهم داشت

مانند سایه ای آن ها زندگی من را خواند پوشاند

اما من خودم را هم به یاد خواهم داشت.

و بعد از همه من هنوز زنده ام

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

خب دوباره اومدم.

این یکی رو الان ترجمه کردم گفتم نمونه حیفه.

Time Stands Still

وقتی که زمان باز می ایستد

داستان مربوط به نبرد فینگولفین و ملکور هست.

Light fails at dawn

The moon is gone

And deadly the night reigns

Deceit

نور در سپیده دم با شکست میخورد

ماه رفته

و شب مرگبار حاکم شده است

فریب

Finally I've found myself

In these lands

Horror and madness I've seen here

For what I became a king of the lost?

Barren and lifeless the land lies

سرانجام خود را پیدا کرده ام

در این سرزمین

ترس و دیوانگی را در اینجا دیده ام

برای چه من شاه شکست خوردگان شدم؟

این زمین بی ثمر و عاری از زندگیست

Lord of all Noldor

A star in the night

And a bearer of hope

He rides into his

Glorious battle alone

Farewell to the valiant warlord

ارباب تمام نولدور

ستاره ای در شب

امید آور

او به تنهایی به سوی نبرد با شکوهش میتازد

خدانگهدار فرمانروای دلاور

The Fate of us all

Lies deep in the dark

When time stands still at iron hill

سرنوشت همه ی ما

در قعر تاریکیست

وقتی که زمان در کوه های آهن باز می ایستد

I stand alone

No one's by my side

I'll dare you

Come out

You coward

Now it's me or you

من تنها ایستاده ام

هیچ کس در کنار من نیست

من تو را به مبارزه خواهم طلبید

بیرون بیا

ای بزدل

حالا تو بزدلی یا من

فینگولفین داره ملکور رو به جنگ می طلبه

He gleams like a star

And the sound of his horn's

Like a raging storm

Proudly the high lord

Challenges the doom

Lord of slaves he cries

او همچون ستاره نورانیست

و صدای شیپورش

همانند طوفانی خروشان است

ارباب برین مغرورانه

سرنوشت را به چالش می کشد

ارباب اسیران فریاد زد

Slowly in fear

The dark lord appears

Welcome to my lands

You shall be damned

به آرامی در ترس

ارباب تاریکی ظاهر شد

به سرزمین های من خوش آمدی

تو ملعون خواهی بود

The iron crowned

Is getting closer

Swings his hammer

Down on him

Like a thunderstorm

He's crushing

Down the Noldor's

Proudest king

شاه تاج آهنین

دارد نزدیک می شود

پتکش را می چرخاند

و بر سر او فرود می آورد

همانند یک طوفان

دارد بزرگترین شاه نولدور را در هم می شکند

Under my foot

So hopeless it seems

You've troubled my day

Now fell the pain

زیر پای من

خیلی نا امید کننده به نظر می رسد

خیلی برای من مزاحمت ایجاد کرده ای

حالا درد بکش

The Elvenking's broken

He stumbles and falls

The most proud and most valiant

His spirit survives

Praise our king

شاه الف شکست خورده

تلو تلو میخورد و می افتد

شجاع ترین و بزرگترین

روحش نجات یافته

ستایش پادشاه ما

ویرایش شده در توسط Mo.Mirnoruzy
اصلاحات جزئی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...