رفتن به مطلب
آرون

مربوط به طرفداران

Recommended Posts

آرون

در این بخش در مورد اشعاری که در تاپیک ترجمه شعر گذارده می شود بحث-تشکر- یا انتقاد کنید.

با تشکر

آدرس تاپیک ترجمه شعر: https://arda.ir/forum/viewtopic.php?f=19 ... 9a6c6c4ab8

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

مس عزيز شعر زيبايي بود و ترجمه شما هرجند برگردان به شعر فارسي نبود ولي هم سبك بيان وهم سطح كلام آن خوب بود و جاي تشكر دارد . اميدوارم تاپيك ترجمه شعر به لطف دوستان و البته خودم پر بارتر بشود در ضمن مس جان اگر لطف كنيد آدرس سايت را هم بنوسيد ممنون ميشم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

تشکّر از توجّه و لطفت میتراندیر جان. آدرس سایت رو برای این نذاشتم چون که همۀ مطالبش به زبان روسیه. با اینحال این هم لینک: http://lordringsfans.fastbb.ru/?1-4-0-0 ... 1095676902

مستقیم می برت به همون صفحه ای که شعر رو ازش گرفتم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

نیفریندیل جان خیلی خوب بود. کلّاً از اون دسته شعرهایی بود که آدم توقّع داره توی همچین تاپیکی ببینه. فقط ببین می تونی این لفظ مرخّص رو در بندِ مربوط به گندالف یه کاریش بکنی؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Niphredil

مرسی مس جان

مرخص رو عوض کنم؟ می شه بشه اجازه گرفت و رفت. توی متن اصلی از این عبارت استفاده شده: took his leave به معنی مرخص شدن و رفتن، اما می شه اجازه هم جایگزینش شه

راستی این شعرو خواهرم لوتین تینویل هم کمکم کرده بود که اسمشو یادم رفته بود بگم:grin:

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

نیفرندیل عزیز شعر بسیار زیبایی انتخاب کرده بودی و با ترجمه خوب و جذابت به قشنگتر شدن شعر کمک کردی! ممنون از زحمتت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS
مرسی مس جان

مرخص رو عوض کنم؟ می شه بشه اجازه گرفت و رفت. توی متن اصلی از این عبارت استفاده شده: took his leave به معنی مرخص شدن و رفتن، اما می شه اجازه هم جایگزینش شه

راستی این شعرو خواهرم لوتین تینویل هم کمکم کرده بود که اسمشو یادم رفته بود بگم:grin:

نیفرندیل جان، to take one's leave را در فرهنگ فارسی حییم دیدم، آنجا معنی شده است: مرخّصی گرفتن و رفتن. طبیعتاً اینکه یک نفر خودش مرخّصی بگیرد و برود و اینکه مرخّصی را به او بدهند، معانی ضمنی متفاوتی را به ذهن متبادر می نماید. با اینحال برای اطمینان بیشتر در این مورد، به فرهنگ معتبر انگلیسی به روسی لینگوو مراجعه کردم؛ آنجا برای بیان معنی عبارت مذکور از برابری استفاده شده بود که در فارسی معادل خداحافظی کردن و بدرود گفتن و رفتن است. باز هم برای اطمینان بیشتر برابر یافت شده را در یک فرهنگ روسی یک زبانه(روسی به روسی) مورد بررسی قرار دادم. ترجمۀ فارسی توضیحات روسی چنین است: خداحافظی به هنگام رفتن. قاطع تر از همۀ شواهد فوق، توضیح فرهنگ آکسفورد Advanced learners برای عبارت Take one's leave می باشد. در این فرهنگ به سادگی آمده است: Say goodbye. با این اوصاف به نظر می رسد که برابری مثل بدرود گفت و رفت مناسب تر از مرخّص شد و رفت و یا اجازه گرفت و رفت باشد چه، آنجا که فرهنگ هایی مانند آکسفورد، لینگوو و اوژیگوف(روسی به روسی) برمعنای اخیر دلالت دارند، معنی ذکر شده در فرهنگی مانند حییم(از انتشارات فرهنگ معاصر) که علیرغم اعتبار داخلی از اعتبار جهانی فرهنگ های مذکور برخوردار نیست، از درجۀ اعتبار ساقط می باشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Niphredil

مرسی مس عزیز از توجهت... و البته این که کلی زحمت کشیدی

همین الان درستش می کنم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

تا اونجا که متوجّه شدم، ویرایش فقط توی پست های جدید کار می کنه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

بله ویرایش فقط در پست های جدید کار می کنه که کسی نتونه اگه بعد از پستش پستی زده شد ویرایش کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
tiny-elanor

ترجمه های خیلی قشنگی بود و به همه خسته نباشید میگم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرین

آرون عزیز شعر واقعا جالب بود . «مرثیه دائرون»هم زیباست وهم اندوهبار . از اینکه موضوع شعر را هم بیان کردی ممنونم. واقعا خسته نباشی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

آرین عزیز ترجمه بسیار زیبایی برامون گذاشتی و ممنونم و باید بگم که من عاشق این شعرم ولی ترجمه اش رو ندیده بودم خیلی خوب بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Niphredil

آرین جان هر دو ترجمه قشنگ بود ولی من آرزو می کنم رو نشنیده بودم D:

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

خیلی جالب بودند دستتون درد نکنه ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

مس عزیز شعر «به من بازگردانيد نسيم دشت هاي روهان را» بسیار خوب و عالی ترجمه شده بود و متنشم بسیار زیبا بود دستت درد نکنه! باید حدس بزنم که رشته ات مترجمی باشه نه ؟

هممم اگه من شعری در همین مورد تالکین بهت بدم ترجمه میکنی ؟ (دی دونقطه)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

آرون جان مرسي از تعريفت، البتّه نمي دونم كه چه وقت اين ترجمه رو خونده اي، چون همين الان يه اصلاحاتي واردش كردم، يه جور ويرايش. من مترجمي مي خونم، مترجمي روسي. اين شعر رو هم از روسي ترجمه كرده بودم. البتّه اگه كه جسارت نباشه، گهگداري از انگليسي هم ترجمه مي كنم. اينه كه اگر فكر مي كني مي تونم تو ترجمۀ شعر مفيد واقع بشم، هر كاري از دستم بر بياد تو انجامش حاضرم. يه خواهش هم داشتم كه اينجا فرصت خوبي پيش اومد براي مطرح كردنش. تا اونجايي كه مي دونم و خودت هم قبلاً بهش اشاره كرده اي، تو و سابقاً اله سار با تالكينيست هاي معروف و سرشناس از جمله اون هايي كه توي كرسي مربوط به تالكين(اگه اشتباه نكنم توي آكسفورد) هستن، از طريق ايميل مكاتبه داشته ايد و داريد. اگر بتوني ازشون يه سري اسم و آدرس از فعّالان روس دنياي تالكين بگيري كه از نظر اون ها مورد تأييد هستن، فرصت خوبي رو برام ايجاد كرده اي كه آثار هرچه وزين تري رو از روسي ترجمه كنم. اگه بري با اسم تالكين توي سايت ها و وبلاگ هاي روس زبان جستجو كني، تعداد سايت ها و وبلاگ هايي كه در اين زمينه بهشون برمي خوري برات باورنكردني خواهد بود. روس ها از اونجايي كه تو اين صدساله دين و مذهب درست و حسابي اي نداشته اند، تالكينيسم براشون شده ايدئولو‍ژي، ‌اينه كه خيلي كار كرده اند تو اين رابطه. بهر حال ممنون از توجّهت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Niphredil

خیلی فشنگ بود. به معنای واقعی کلمه ....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

loooooooooooool مس عزیز انتخابت عالی بود و ترجمه ات عالی تر!! خیلی شعر جالب و نو و بامزه ای بود که من تاحالا ندیده بودم!!! واقعا دستت درد نکنه !!! جالب بود تاحالا به این فکر نیفتاده بودم که اونا وقتی از هلکاراسه گذشتن پنگوئن ندیدن ؟ ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

قنوس جان با سلام

آقا همین مونده بود که از زبان گالوم هم شعر بگن..

البته دستت درد نکنه شعر جالبی بود از چه سایتی اونو گرفتی؟؟؟

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

ققنوس عزیز شعر بامزه ای بود و ترجمه بسیار خوب ! واقعا دست شما درد نکنه بابت زحمتی که می کشید! به نظرم -بعد اومدن برنامه نویس!!!!- به بخش اشعار فارسی تالکین بذاریم به این صورت با این ترجمه های عالی شما خوب میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی
قنوس جان با سلام

آقا همین مونده بود که از زبان گالوم هم شعر بگن..

البته دستت درد نکنه شعر جالبی بود از چه سایتی اونو گرفتی؟؟؟

با تشکر

مگه گالوم چشه هالدیر؟ شعرهای خوب بیتر از درد ها برمیخیزن تا لذایذ! کمتر شعر عاشقانه یا حماسی را شنیده ام که از قطعه ی کوچکی درباره ی گرسنگی برای من خوشاییند تر باشد!

سایتش هم زیاد دور از دسترس نیست...

http://theonering.net

آرون نوشته : ...

به نظرم بعد اومدن برنامه نویس!!!!- به بخش اشعار فارسی تالکین بذاریم به این صورت با این ترجمه های عالی شما خوب میشه.

نه بابا... اینطورام دیگه نبود !

گفتی برنامه نویس! ولی من فکر میکنم بزودی جور میشه... مطمئنم! این سایت بی برنامه نویس نمیمونه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

مس عزيز شعر خيلي باحالي بود . دست شما درد نكنه.شعرققنوس جان هم جالب بود وهم ترجمه خوبي بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی
مس عزيز شعر خيلي باحالي بود . دست شما درد نكنه.شعرققنوس جان هم جالب بود وهم ترجمه خوبي بود

چه عجب شما برگشتی میتراندیر خان!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

ققنوس عزيز،‌به انتخاب موضوعت به خصوص در مورد شعر اخير تبريك مي گم. اين گونه اشعار، هميشه ياد دنياي تالكين رو براي خوانندشون زنده نگه مي دارن و همواره سبب انگيختن حسّ غريبي در انسان مي شوند.

...شايد آن حسّي... كه يك مرغ مهاجر دارد....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...