رفتن به مطلب
رایت ساحر

جادوگران در دنیای تالکین

Recommended Posts

Light king

بابا این قدر اینا رو با هم قاطی نکنید

توی کتاب تالکین از کلمه white wizard استفاده شده ,

گندالف یک مایاره که قدرت هایی داره و این قدرت ها در واقع علم و تسلطیه که بر گروه های خاصی از انرژی داره (و این انرژی خاص رو میشه از اون جایی که در هابیت آتش به جون گرگ ها انداخت فهمید)

بخوام نزدیک ترین جادوگری امروزی رو نشونتون بدم اشاره میکنم به ریکی و انرژی درمانی که اسمش با خودشه و وقتی خودتون ببینید جادوگری واقعی رو حس میکنید !!!

ولی در زمان پیامبر و گذشته ای یکی دو هزار ساله یه سری آدم شیاد از برخی علوم سوء استفاده میکردن , یعنی اطلاع از یه سری پدیده های علمی و متافیزیکی و سوءاستفاده از اونا رو جادوگری میخوندن و مردم ساده رو فریب میدادن به اسم جادوگری قدرت نسبتا برترشونو به رخ میکشیدن از این جهت اسم جادوگری برای ما لکه دار و هم معنی با شیادی شد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
sepehr.aghababaei

جادوگران موجوداتی با قدرت خاص هستند اما محدود که والار برای کمک به الف ها و انسان ها فرستا ده است آن ها قدرت خود را به طور مستقیم از والار دریافت می کنند .....به همین دلیل در خیلی از کار ها محدو دیت دارند...

ویرایش شده در توسط sepehr.aghababaei

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Ancalagon the black

ببينيد ، من گمان دارم منظور از جادو، انرژي فرا انساني موجود در الفها يا والار و ماياره . ويچ كينگ جادوگر نبوده بلكه خفيه ميدونسته، چون براي سست كردن دروازه ميناس تريث كلي ورد خوند.

حالا بعضي مثل گندالف از عنصر نهفته در حلقه دستشون به عنوان عنصر واسطه استفاده ميكردن .

بعضي هم از اون در جهت تغير شكل و يا ايجاد هول و هراس استفاده ميكردن .

مثلا در مورد هول و هراس نان دونگورتب گفته ميشه چون قدرت مليان و جادوي سائورون اونجا بهم برخورد ميكرد هول و جنون اونجا حاكم بود،

در كل جادو بدون عناصر واسطه يا جهت دهي نيرو در يك مسير مثل تغير شكل بيشتر تأثير ذهني داره.

بقيش همه مربوط به خفيست، مثل دشنه مورگول ، يا خنجرهاي وسترنس كه مري و پيپين داشتن ، يا گلمدرينگ و اوركريست و استينگ.

و السلام !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Ar-feiniel

تالکین دقیقا چه موجودی رو جادوگر مینامه؟ کسی که نیروی جادویی داره، کارهای غیر ممکن میکنه یا ...؟

آیا اصلا میشه تعریفی واحد برای جادوگر در دنیای تالکین پیدا کرد؟

آیا جادوگران از نژاد خاصی هستند؟ یا هر نژاد و هر موجودی میتونه جادوگر بشه؟ و آیا جادوگران یک نژاد به نژاد دیگه برتری دارند؟ اسامی جادوگران هر نژاد چیه؟

و یه سوال دیگه که برای خودم همیشه مطرح اینه که: مگه سائرون یه جادوگر قدرتمند نبود، پس چرا اونقدر راحت شکست خورد؟

سلام دوست عزیزم من چند وقت پیش درکتابخانه ی مدرسه کتابی خواندم اخرش نوشته بود اراده هیچوقت شکست نمی خوره

پس سائرون هیچ اراده ای نداشت که به راحتی شکست خورد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فرمانروای تاریکی

اراده هیچوقت شکست نمیخوره ولی اگه طرف مقابل اراده ی قوی تره داشته باشه چی؟

درسته سائورن اراده داشت ولی اراده ی افراد طرف مقابلش بیشتر بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

اراده فقط کافی نیست. باید به دنبالش قدرتم داشته باشی. البته بحثه که چه قدرتی کجا بیشتر اثرگذاره.به قول گندالف: مهربانی و عشق و کارهای معمولی مردم ساده که به چشم نمیاد بزرگترین قدرتیه که همیشه غالبه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Ar-feiniel

اراده هیچوقت شکست نمیخوره ولی اگه طرف مقابل اراده ی قوی تره داشته باشه چی؟

درسته سائورن اراده داشت ولی اراده ی افراد طرف مقابلش بیشتر بود.

من کاملا باشما موافقم درسته ولی هدفهم مهم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nazgul_MK

اراده هیچوقت شکست نمیخوره ولی اگه طرف مقابل اراده ی قوی تره داشته باشه چی؟

درسته سائورن اراده داشت ولی اراده ی افراد طرف مقابلش بیشتر بود.

کاملا باهات موافقم

نمیدونم به سرنوشت اعتقاد داری یا نه ولی اگه سرونشتی مقرر شده باشه نمیشه جلوشو گرفت

دوستان این جمله رو از من همیشه یادتون باشه:سرنوشت دست شوخ طبعانه ی عجیبی داره،باور کنید

یه روز شاید درکش کردید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

اراده هیچوقت شکست نمیخوره ولی اگه طرف مقابل اراده ی قوی تره داشته باشه چی؟

درسته سائورن اراده داشت ولی اراده ی افراد طرف مقابلش بیشتر بود.

موافق نیستم.اراده ی سائرون اگر از دشمنانش بیشتر نبود کمتر هم نبود.اما میدانید به قول نزگول این سرنوشت مقرر شده بوده که سائرون شکست بخورد.مثلا اگر گالوم در آخر داستان به فرودو حمله نمیکرد حلقه نابود نمیشد.یا اگر اورک ها در امین مویل گروه را غافلگیر نمیکردند زمینه ی رفتن مری وپیپین به جنگل وقیام انت ها و حمله به اورتانک فراهم نمیشد.داستان عجیبی است این داستان سرنوشت!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bellatrix

جادوگرای تالکین(اصلی ها) موجودات جالبی هستن....حس میکنم اونا معادلی براپیامبران 5گانه اند...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Heaven

جادوگرای تالکین(اصلی ها) موجودات جالبی هستن....حس میکنم اونا معادلی براپیامبران 5گانه اند...

يعني معادل پيامبران اولوالعزم باشن؟ خب اونطوري يه تضاد پيش مياد اينكه بين ايستاري فقط گندالف وظيفه ي خودش رو به اتمام رسوند... سارومان كه كلا به تاريكي پيوست! ولي ما در پيامبران اولوالعزم چنين چيزي رو مشاهده نميكنيم، اين دو مورد به نظر من خيلي باهم تفاوت دارند.

ویرایش شده در توسط Heaven

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

جادوگرای تالکین(اصلی ها) موجودات جالبی هستن....حس میکنم اونا معادلی براپیامبران 5گانه اند...

با عرض اجازت

کار پیامبران به راه راست هدایت کردن است اما ایستاری فقط برای مبارزه با پلیدی با به اندور گذاشته اند.

در ضمن پیامبران از نژاد و گونه آدمیان بودند تا مردم نیز حرف آنان را بفهمند اما ایستاری از نژادی دیگر بودند بعضی از مردم نیز ممکن است حرف های آنان را متوجه نشوند.

یک نکته ی دیگر هیچ کدام از پیامبران ( چه اولوالعزم باشند چه نباشند) کار خطایی انجام نمی دادند اما راداگاست کمی گیج می زد و سارومان نیز به تباهی پیوست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
bellatrix

به هافلینگ : این جمله ای رو که نوشتی می دونی معنیش یعنی چی ؟؟

پامبران = جادوگران ؟؟؟

یه سوال : بین گندالف - ویچ کینگ و سائرون کدومشون قوی تره ؟؟؟

نه! مثلیکه شما معنی دنیای فانتزی رو نمیدونین! دنیا ها ی فانتزی جایین که نمونه کوچیکی و غبر واقعی و البته شیرینی از دنیای خودمونه...در ضمن در بعضی فرهنگ ها جادوگر ها 2دستن..سفید و سیاه...که اونا سفیدن....در ضمن باید داستانی رو که میخونی از نگاه نویسنده بخونی اونجوری به خیلی از راز های داستان پی میبری شما از دید یک مسلمون داستان و خوندید....

يعني معادل پيامبران اولوالعزم باشن؟ خب اونطوري يه تضاد پيش مياد اينكه بين ايستاري فقط گندالف وظيفه ي خودش رو به اتمام رسوند... سارومان كه كلا به تاريكي پيوست! ولي ما در پيامبران اولوالعزم چنين چيزي رو مشاهده نميكنيم، اين دو مورد به نظر من خيلي باهم تفاوت دارند.

درسته! حقیقت اینه ولی باید از نگاه نویسنده داستان رو بخونی....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

نه! مثلیکه شما معنی دنیای فانتزی رو نمیدونین! دنیا ها ی فانتزی جایین که نمونه کوچیکی و غبر واقعی و البته شیرینی از دنیای خودمونه...در ضمن در بعضی فرهنگ ها جادوگر ها 2دستن..سفید و سیاه...که اونا سفیدن....در ضمن باید داستانی رو که میخونی از نگاه نویسنده بخونی اونجوری به خیلی از راز های داستان پی میبری شما از دید یک مسلمون داستان و خوندید....

درسته! حقیقت اینه ولی باید از نگاه نویسنده داستان رو بخونی....

ینی الان تالکین دیدش این بوده که ایستاری ها پیامبران الولعزمن؟!!

لطفا ربط های بی جهت ندید.فک نمی کنم در منابع مسیحی به این موضوع الولعزم ها اشاره ای شده باشه.بنابراین قضیه منتفیه :huh:

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elentári

جادوگرای تالکین(اصلی ها) موجودات جالبی هستن....حس میکنم اونا معادلی براپیامبران 5گانه اند...

چه اصراري هست براي انطباق دادن دنياي تالكين با دنياي واقعي؟ غير از تعداد ايستاري شباهت ديگه اي بينشون نيست.

نه! مثلیکه شما معنی دنیای فانتزی رو نمیدونین! دنیا ها ی فانتزی جایین که نمونه کوچیکی و غبر واقعی و البته شیرینی از دنیای خودمونه

حرف شما كاملا درسته، چون نويسنده از دنيايي كه توش زندگي ميكنه براي ساختن دنياي خودش الهام ميگيره. ولي هيچ نويسنده اي اينقدر واضحه و روشن الگوهاشو نشون نميده.

در ضمن باید داستانی رو که میخونی از نگاه نویسنده بخونی اونجوری به خیلی از راز های داستان پی میبری شما از دید یک مسلمون داستان و خوندید....

ميشه بگيد شما از چه ديدي داستان رو خونديد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
saruman the many colors

سلام.

جادوگران یک مایا هستند و به خاطر قدرت های ماورا انسان ها اسمشان را جادوگر گذاشتند و هر کس می تواند هنر جادوگری را یاد بگیرد و مایا ها روحند و هنر هایشان بسیار زید است اما از آن استفاده نمی کنند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لینک دانلود

ببین جادگر در تالکین بیشتر حکم فرمانده ها عاقل رو دارن.

البته بعضی هاشون مثل سائرون تو زرد از آب در میان البته جادو اختصاصی نیست ولی اون اصلی ها بیشتر شبیه فرستاده از خدا هستن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Ar@gorn

لازم نبود حتما از اول کسی جادوگر باشه تا بتونه جادو کنه.

مثلا زبان ساورون تو کتاب دربارش گفته شده بود که جادو رو از ساورون یاد گرفت در صورتی که از اول جادوگر نبود. در حالی که یه انسان عادی بوده.

* به تظرم جادو میتونه عمر آدم ها رو زیاد کنه. دوباره به همین فرد بالا نگاه کنید. با اینکه انسان بود اما عمر بسیار زیادی ( بسیار بیشتر از انسان ها ) داشت.

اما اینجا وقتی می گین جادوگر منظور کسی که از اول این توانایی رو داشته. تو زبان فارسی به این گونه از افراد که با آموزش جادو رو یاد می گیرن میگن کیمیاگر

مخالف !

کیمیاگری فقط شاخه ای از جادوگری 4 تا دیگه هستن که یادم نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Armando

به نظرمن تالکین محدودیتی برای جادوگران قرار نداده که از چه نسلی باشن و از چه نژادی بس میشه شخصیتهای جدیدی هم در ادامه کارهاش خلق کرد. ضمنا در مورد سوال اینکه اگه ساوورون جادوگر قوی ای بود چرا شکست خورد میشه به تاریخ و نحوه ساخت حلقه ارباب برگشت که متوجه میشیم که قدرتش رو یا شایدم بخشیش رو توی حلقه قرار داده بود که با نابود شدن حلقه(تا جایی که دیدیم نابود شد البته اثباتی نیست) ساوورون هم به طبع نابود شد(البته این هم ثابت نشده که کاملا نابود شده باشه). شخصا اعتقادم به این مساله اینه که هنوز هردو نابود نشدن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
FILI

خب، بیاین تاپیک رو دوباره احیا کنیم، چون جادوگران واقعا بحث های جالبی دارن. پرونده ی جادوگرهای تالکین هم به نظرم مختومه باید اعلام شه. به طور خلاصه:

ایستاری ها، پنج نفر از قوم مایا بودن که بیشتر به این نام ها شناخته می شن : سارومان سفید(که اسامی زیادی داشته، اما جز چند مورد از بقیه اش خبری نیست - سارومان بسیار رنگ)، گندالف خاکستری(که میتراندیر بعد از گندالف یکی از مشهور ترین اسامیشه و یه جا فک کنم برای فرودو می گه که من اسامی زیادی دارم - گندالف سفید)، راداگاست قهوه ای، پالاندوی آبی، آلاتار آبی که خب در مورد سرنوشت این دوتای اخری چیز زیادی نمی دونیم، اما تو فرهنگ نامه ی سایت نوشته که این دو تا مث اینکه به تاریکی سقوط کردن و اینا.

اما بحث سر جادوگر، تو بقیه ی داستان ها. بارزترین و مشهورترین مثالش، هری پاتره. گرچه خودم علاقه ای به اشاره به این داستان ندارم (واقعا :) )، اما جادو رو با دو نفر می شناسن در حال حاضر. یکیش گندالف(مسلما وقتی به یکی که مطالعه نداشته بگی جادوگر، یکی با ظاهر گندالف رو تجسم می کنه) و هری پاتر.

توی هری پاتر، انسان ها به دو دسته تقسیم می شن. عده ای که خب، انسانن. به اسم ماگل شناخته می شن که خب ترجمه شده مشنگ :| عده ای دیگه که جادوگر اصیلن(که خب اینم خودش یه جور باگ محسوب می شه، ینی اینا یه نژاد بودن؟ مسملما اولش انسان بودن!). جادوگرهای اصیل، موظفن که به مدارس جادوگری برن و جادو رو یاد بگیرن و توی دنیای جادوگری که مث یه سایه در کنار دنیای واقعیه زندگی کنن. اینجا جادو، یه جورایی مفهوم کلمه ی "علم پارانرمال" رو می ده. جادو، مث یه علم، یاد گرفتنی مطرح شده.

توی مجموعه ی "نیکلاس فلامل جاودان"، بین جادوگر، ساحر(و ساحره)، کیمیاگر و بقیه ی اسامی کلی فرق می ذاره. خب، مسلما اعضا باید متفق القول باشن که کیمیاگر، کسیه که علم و جادو رو ترکیب می کنه یا تا حدی، از مرز علم می گذره و به جادو می رسه.

مثال های دیگه ای هم هستن. توی حماسه ی دارن شان(سرزمین اشباح)، ما دو جادوگر داریم و خب حساب آقای تاینی هم که جدائه، اون دو تا هم هیبرنیوس تال و ایوانا هستن. اینا، به نحوی متفاوت با دیگر جادوگران هستن و عمرشون هم جاودانه، در صورتی که اکثر جاها جادوگر رو فقط شخصی با قدرت های جادویی می شناسن. البته اسپویل نمی کنم برای سرزمین اشباح :|

و این که به نظر شما، جادو چه طوریه؟ اکتسابیه؟ ینی می شه یاد گرفت؟ یا ذاتیه؟

جادو توسط مغز انجام می شه؟ یا توسط اوراد؟

+بیاین احیا کنیم، تاپیک خفنزیه

++در مورد سلاح ها و ابزار جادویی هم صحبت بشه خوبه. مثلا این که جادو باید حتما توسط وسیله ای مث چوب دستی یا عصا منتقل شه؟

خیلی سخته جواب دادن به این سوال!‌به خاطر اینکه موضوع بسیار گسترده ای و داستان های فانتزی در کتاب ها و بازی ها به این مسئله بسیار پرداختند و هر کسی هم به نحوی جادو را نشون داده. مثلا جادو می تونه ذاتی باشه اما از کجا گرفته شده؟ از یک درخت خاص؟ از زمین؟ از یک نژاد جادویی؟ از یه سنگ خاص؟ تو هری پاتر انسان ها بستگی به ذات و استعدادشون می تونند جادوگر باشند ولی شاید در داستان های دیگه این قدرت یک سرمنشا اصلی داشته که حالا به مرور زمان بین مردمان گسترش پیدا کرده. اما اگر خطری اون سر منشا اصلی رو تهدید کنه چی؟

خیلی وقت ها میشه یاد گرفت. کتاب ها،‌متون باستانی ،‌همزیستی با مردمان یا نژادی که جادوگری بلد هستند.

جادو هم که شکی درش نیست انواع و اقسام مختلف داره! و چه بسا اگه داستان فانتزی ای خیلی عمیق نوشته شده باشه این موضوع می تونه خیلی پیچیده باشه. اینکه هدف از اون جادو چی بوده و چه کسانی اون جادو رو اجرا کردند.

در مورد وسایل معمولا کمی کلیشه ای میشه، یک کتاب قطور!‌ یک اعصا یا چوب جادوگری و یا با دستان خالی و یا نیروی ذهن! البته من میگم شاید بشه با وسایلی غیر از اینا هم جادوگری کرد که واقعا هم این طوری هست. داستان های جادوگران وودو رو که شنیدید؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...