LObeLia 4,013 ارسال شده در مارس 8, 2014 فکر نمیکنم این چنین اشتباهاتی مشکلی برای فهم داستان ایجاد کنه. چون بهر حال خواننده متوجه هست که صرفا یه واو جا افتاده. 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
بانوی سفید روهان 1,762 ارسال شده در مارس 8, 2014 (ویرایش شده) در صفحه ی 92 از کتاب یاران حلقه به جای فرودو نوشته بیلبو ویرایش :ایراد چاپی هم میشه این جا گفت ؟ تصویر اول فصل مرگ تورین در کتاب فرزندان هورین سرجاش {صفحه ی 285اولین صفحه ی فصل} چاپ نشده بلکه در صفحه ی 287 چاپ شده کتاب من چاپ دومه مال سال 1391 ویرایش شده در مارس 8, 2014 توسط بانوی سفید روهان 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در مارس 9, 2014 هر ایراد نگارشی، ترجمه ای، املایی، چاپی که پیدا میکنید اینجا بذارید. هدف اینه که با استفاده از مطالب این تاپیک کتابهای بی نقصی چاپ بشه. 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
رضائی.استل 3,749 ارسال شده در مارس 9, 2014 نظر من اینه که ایرادات ترجمه ای مثل مطالب توی تاپیک ماندوس شناسی رو هم با ایراداتی که توی این تاپیک مطرح می شن هم بیان کنیم. 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
turambar 986 ارسال شده در مارس 9, 2014 میشه ایراد ترجمه هم گرفت؟! آقای علیزاده داگور براگولاخ رو تو سیلماریلیون "نبرد شعله های ناغافل" ترجمه کردن (صفحه 245 خط 11) که به نظر من اصلا معادل مناسبی برای Sudden Flames نیست و همچنین از لحاظ دستور زبان هم غلطه و حشو محسوب میشه (غافل=بی خبر، ناغافل=نا بی خبر؟!) به نظر من اگه همون ساده "نبرد شعله های ناگهان" ترجمه بشه بهتره! 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
رضائی.استل 3,749 ارسال شده در مارس 10, 2014 بچه ها حتما ایرادات ترجمه رو هم بگین. خانم واثقی پناه Sudden Flames رو چیزی مثل جنگ شعله های ناگهانی ترجمه کردن. به نظرم هم نا غافل و هم نا گهانی درست باشن. مثلا می گیم چرا نا غافل وارد اطاق شدی و ... که معنیش می شه بی خبر نه نا بی خبر. ممنون 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Fingolfin ( فینگولفین) 105 ارسال شده در مارس 10, 2014 (ویرایش شده) سیلماریلیون و 50 و 41 و 51 تله ری بسی چیزها از المو اموختنتد اولمو ویکی از ولار قلمرو اردا گشت والار المو گوشی شنوا داشت اولمو ویرایش شده در مارس 10, 2014 توسط Fingolfin ( فینگولفین) 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
turambar 986 ارسال شده در مارس 10, 2014 بچه ها حتما ایرادات ترجمه رو هم بگین. خانم واثقی پناه Sudden Flames رو چیزی مثل جنگ شعله های ناگهانی ترجمه کردن. به نظرم هم نا غافل و هم نا گهانی درست باشن. مثلا می گیم چرا نا غافل وارد اطاق شدی و ... که معنیش می شه بی خبر نه نا بی خبر. ممنون درسته که ناغافل تو محاوره به کار میره، اما محاوره و متن ادبی با هم فرق دارند و این کلمه تو دستور زبان حشو محسوب میشه و کاربردش تو متن ادبی درست نیست. ...................... سیلماریلیون صفحه 374 خط 12 "براندیر" به جای "برایدر" 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Fingolfin ( فینگولفین) 105 ارسال شده در مارس 10, 2014 (ویرایش شده) 83 سیلماریلیون بازگشت تا تله ری را با خود به والیور ببرد والینور ویرایش شده در مارس 10, 2014 توسط Fingolfin ( فینگولفین) 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Fingolfin ( فینگولفین) 105 ارسال شده در مارس 11, 2014 (ویرایش شده) 160 و 158 سیلماریلیون و ای بسا خباثت و مکر مورگول هنوز تدبیری بر ضد ان ها در استین داشته باشد مورگوت از این روی انار زمانی دروالینو اسود والینور ویرایش شده در مارس 12, 2014 توسط Fingolfin ( فینگولفین) 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Gandalf the Grey 814 ارسال شده در مارس 12, 2014 نمایشگاه کتاب دو سال پیش ، من غلط های املایی داخل کتاب رو با جناب علیزاده در میون گذاشتم و ایشون ذکر کردند که مشکل در روند تایپ رخ داده ، دقیقا به یاد دارم که جناب بهشتی هم حاضر بودند و این مطلب رو به ایشون هم منتقل کردم و تایید کرد که مشکلاتی در این مورد وجود داره که میشه حلش کرد. ایشون گفت میشه با توجه به راه های ارتباطی (مثل همون سامانه پیامکی اون موقع) اشکلات نگارشی رو به اطلاع انتشارات رسوند و حتی اگه کتاب به مرحله چاپ مجدد بره ، یه نسخه هم به جای نسخه ارسال کننده اشتباه بهش اهدا بشه. به هرحال این یه بحث بود وقرار شد من پیگیرش باشم که متاسفانه فراموش کردم، ولی اینکه به دنبال حل این مسائل بر اومدید عالیه ، واقعا بعضی از کلمات بدجور توی ذوق میزنه که البته طبیعی هم هست و با توجه به اسامی پیچیده موجود اتفاق می افته و قابل حل هست. به هرحال یه چیزی که به یاد من هم مونده. کتاب بازگشت شاه - صفحه 219 - خط ششم از پایین - گوتموگ نایب گاندور که فکر کنم "نایب مورگول" درست باشه. 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
The secret wizard 2,001 ارسال شده در مارس 13, 2014 در بعضي از سايت هايي كه آشنايي كافي با اصطلاحات تالكيني ندارن،كلمات اشتباه نوشته ميشه مثلا والار رو مينويسن «والار ها» يا به دورف ها ميگن «دوارف ها» اگه ميشه اونا رو هم در جريان بذاريد: :-bd 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Fingolfin ( فینگولفین) 105 ارسال شده در مارس 14, 2014 268 سیلماریلیون زیرا ملیان زیباترین جمله فرزندان ایلوواتر بود لوتین for Lúthien was the most beautiful of all the Children of Ilúvatar. 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
میثراندیر 524 ارسال شده در مارس 14, 2014 (ویرایش شده) برای انتقال به انتشارات فکر خوبیه. پس اگه اینطوره من هم چند تا ایراد تایپی بگم. یاران حلقه : چاپ ششم سال 1391: ( ص 151 خط دوم و ص 156 خط اول و ص 197 خ هفتم و ص 212 خط ششم از پایین صفحه وص 228 خط چهارم و ص 256 خط چهارم از پایین : بالکباری - باکلباری // ص 154 خط دوم از پایین صفحه فرود- فرودو//ص 196 خط پنجم خشکسان - خشکشان//ص 267 خط نهم از پایین صفحه پنهاور- پهناور .) نقشه ابتدایی کتاب یاران حلقه و دوبرج هم یه مشکلی داره. کوهستان خاکشتری - کوهستان خاکستری سیلماریلیون: چاپ دوم سال 1390: ص 258 آخرین پاراگراف، اولین خط آنگاه تورین در پاسخ گفت - هورین// چون شاید این ایرادات تایپی به نظر مسئله مهمی نیاد اگر باز به موردی برخورد کردم توی همین پست ویرایش خواهم کرد. یه مسئله ی دیگه هم میخاستم عرض کنم فکر کنم جاش همین جا باشه . یه سری طرح ها و نقاشی هایی بود توی ویرایش های قبلی کتاب (مخصوصا یاران حلقه که من دو تا از ویرایش ها رو دیدم) ولی توی این ویرایش جدید حذف شده . فکر می کنید دلیل خاصی داشته باشه؟ . گفتم بگم که در نهایت دوستا ن به عزیزانمون تو روزنه انتقال بدن . به نظر من اون نقاشی ها حال و هوای کتاب رو عوض میکرد و خوب بود. ویرایش شده در مارس 29, 2014 توسط میثراندیر 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Fingolfin ( فینگولفین) 105 ارسال شده در مارس 20, 2014 کتاب فرزندان هورین 179 تا 192 بالا برگه نوشته => مرگ به لگ موضوع فصل: تورین در نارگوتروند 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در ژوئیه 13, 2014 کتاب قصه های ناتمام نومه نور نام مادرش نرون بود.(دوشیزه-مرد) و... :غلط نامی که مادرش برای او انتخاب کرد نرون بود و... :صحیح صفحه ی 136. پاراگراف آخر. سر خط. - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ...دران زمان گیل گالـاد، ناریاو انگشتر سرخ را به گیردان،خداوندگار بندرگاه ها داد... صحیح: ویلیا.(انگشتر هوا). صفحه ی 153/خط هشتم از بالـا. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در ژوئیه 13, 2014 ...دران زمان گیل گالـاد، ناریاو انگشتر سرخ را به گیردان،خداوندگار بندرگاه ها داد... صحیح: ویلیا.(انگشتر هوا). صفحه ی 153/خط هشتم از بالـا. این که درسته. گیل گالاد ناریا رو به گیردان میده و اونم بعدا به گندالف میده. گیل گالاد ویلیا رو به الروند میده. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Elentári 1,441 ارسال شده در ژوئیه 14, 2014 فرزندان هورين من قديميه و ممكنه اين اشتباه تا حالا تصحيح شده باشه: از قسمت "حديث تور و آمدن او به گوندولين" بالاي صفحه عنوان رو نوشته : فزندان هورين. 80 و خرده اي صفحه اينو تحمل كردم :huh: 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در ژوئیه 14, 2014 این که درسته. گیل گالاد ناریا رو به گیردان میده و اونم بعدا به گندالف میده. گیل گالاد ویلیا رو به الروند میده. فرمایش شما درسته. اما توی کتاب قصه های ناتمام گفته شده که گیل گالـاد بعد از اینکه کله بریمبور دوحلقه ی الفی رو بهش داد. ابتدا هر دو تاش رو به گیردان داد. گیردان ناریا رو پیش خودش نگه داشت امابعدها ویلیا رو به الروند داد. حالـا بحث من سر این اتفاق نیست. ایرادی که من دیدم یک ایراد نگارشی بود یعنی حلقه ی ناریا و انگشتر سرخ یکی ان و دوبار پشت سر هم تکرار شده. در نتیجه یکی ازین دو تا رو باید به انگشتر ویلیا تغییر داد. اونی که تایپ میکرده اشتباهی یک چیز رو دوبار تایپ کرده. وگرنه اینکه ویلیا به الروند سپرده شد و ناریا اول به گیردان و سپس به گندالف، خیلی واضحه. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الوه 8,414 ارسال شده در ژوئیه 14, 2014 (ویرایش شده) فرمایش شما درسته. اما توی کتاب قصه های ناتمام گفته شده که گیل گالـاد بعد از اینکه کله بریمبور دوحلقه ی الفی رو بهش داد. ابتدا هر دو تاش رو به گیردان داد. گیردان ناریا رو پیش خودش نگه داشت امابعدها ویلیا رو به الروند داد. من این چیزی که مهدی گفت رو از تاریخ سرزمین میانه به نظرم یادم بود (حافظه!)، الان هم نگاه کردم داستان های ناتمام درست گفته، اما یه ایراد کوچیک توی تایپ ترجمه هست. شما اون و رو کاما (،) بخونید :دیــ یعنی ناریا، حلقه ی سرخ متن اصلی هم واسه اون پرانتز اینه: It is said here that at this time Gilgalad gave Narya, the Red Ring, to Círdan Lord of the Havens, but later in the narrative there is a marginal note that he kept it himself until he set out for the War of the Last Alliance ویرایش شده در ژوئیه 14, 2014 توسط الوه 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در ژوئیه 14, 2014 اما یکم یکه جلوتر بریم گفته شده انگشتر ها را تا هنگام عزیمت نزد خود نگه داشت. بنظرم این عقلـانی تره. چون گیل گالـاد بعد از اون به جنگ آخرین اتحاد رفت. پس کار معقول این بوده که انگشترها رو به یه کس قابل اعتماد بسپاره تا برگرده تا برنگرده. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الوه 8,414 ارسال شده در ژوئیه 14, 2014 اما یکم یکه جلوتر بریم گفته شده انگشتر ها را تا هنگام عزیمت نزد خود نگه داشت. بنظرم این عقلـانی تره. چون گیل گالـاد بعد از اون به جنگ آخرین اتحاد رفت. پس کار معقول این بوده که انگشترها رو به یه کس قابل اعتماد بسپاره تا برگرده تا برنگرده. این بحث ها جاش اینجا نیست اما خب من اصلا ترجمه فارسی رو کاری ندارم، منطق و عقل رو هم کاری ندارم، فقط به متن صریح کتاب انگلیسی کار دارم :دیــ شما هم فقط به متن صریح کتاب انگلیسی کار داشته باشید :وی بعد میگیم چه مشکلاتی داره ترجمه ی فارسی نسبت به متن انگلیسی. توی متنی که بالا گذاشتم، قسمتیش الان زیرش خط کشیده شده، نوشته که تا زمان رفتن به نبرد آخرین اتحاد حلقه پیش خودش بوده و همه چیز مفرد اومده (بولد شده) و به یک حلقه، یعنی همون ناریا اشاره داره. (الروند و گیردان هم در نبرد آخرین اتحاد بودن!) جلوتر هم اینو داریم (صفحه 157 کتاب فارسی): At that time also Gil-galad gave Vilya, the Blue Ring, to Elrond, and appointed him to be his vice-regent in Eriador; but the Red Ring he kept, until he gave it to Círdan when he set out from Lindon in the days of the Last Alliance فقط یکسری جزئیات که دیگه ربطی به اینکه کی چه زمانی حلقه رو داشت و اینها تفاوت داره که یادداشت شماره 11 این بخش رو توی کتاب بخونید. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در آوریل 12, 2015 (ویرایش شده) یک جمله ای نظر منو به خودش جلب کرد امروز که فکر میکنم بشه اینجا مطرحش کرد: ...و تول مورون هنوز در آبهای آن سوی کرانه های جدید که در روزگار خشم والـار پدید آمد، برجا ایستاده است. اما آرامگاه تورین آنجا نیست. زیرا تقدیر او را پیش راند و سایه هنوز از پی او روان بود. سیلماریلیون-384 سه جمله آخرش برام زیاد واضح نیست. معنیش یعنی اینکه تورین بلند شده؟؟! :D ویرایش شده در آوریل 12, 2015 توسط الوه انتقال از تاپیک «تالکین و تناسخ» 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اله ماکیل 2,460 ارسال شده در آوریل 12, 2015 (ویرایش شده) اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردی بانو. اینم از همون نمونه هایی بود که میخواستم بهش توی تاپیک «تالکین و تناسخ» اشاره کنم در مورد تورین که از قلم افتاد؛ مسئله بازگشت تورین... اما در مورد سه جمله آخر و معنی که من استنباط میکنم. "تقدیر او را پیش راند..." فک کنم ینی این که سرنوشت تورین با مرگش محقق نشده و "سایه از پی او روان بود..." هم که اشاره به نفرین مورگوت داره که با مرگش هم دست از سرش بر نمیداره. احساس میکنم تالکین با این جملات میخواسته اشاره کنه به مسئله بازگشت تورین پس از مرگش. در واقع این جملات یه زمینه ای هست برای واقعه داگور داگورات و محقق شدن سرنوشت تورین در اون روز. ویرایش شده در آوریل 12, 2015 توسط الوه انتقال پست 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
LObeLia 4,013 ارسال شده در آوریل 12, 2015 اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردی بانو. اینم از همون نمونه هایی بود که میخواستم بهش اشاره کنم در مورد تورین که از قلم افتاد؛ مسئله بازگشت تورین... اما در مورد سه جمله آخر و معنی که من استنباط میکنم. "تقدیر او را پیش راند..." فک کنم ینی این که سرنوشت تورین با مرگش محقق نشده و "سایه از پی او روان بود..." هم که اشاره به نفرین مورگوت داره که با مرگش هم دست از سرش بر نمیداره. احساس میکنم تالکین با این جملات میخواسته اشاره کنه به مسئله بازگشت تورین پس از مرگش. در واقع این جملات یه زمینه ای هست برای واقعه داگور داگورات و محقق شدن سرنوشت تورین در اون روز. یقینا که همین هاست تفسیرش. ولی سوال من چیز دیگری بود. پرسیدم تورین بلند شده؟؟ شما جمله ی اما آرامگاه تورین آنجا نیست رو جا انداختید. من اول فکر کردم که منظورش "هورین" بوده. و اشتباه تایپی هست. چون در صفحات قبل هم چند بار به جای هورین، تورین اومده. اما بعدش متوجه شدم که منظور خود تورین هست. چون هورین اصلـا گوری نداره که بخواد اینجا یا اونجا نباشه! و اون موقع هم هنوز زنده است. چون ما از سرنوشت بعد از مرگ انسانها هیچی نمیدونیم ، میشه خیال کرد که تورین بلند شده. یعنی با این فرض ما چیزی رو نقض نکردیم! مشخصه که حتا بعد از مردنش هم مورگوث همچنان دنبالشه و اون هم همینطور... 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست